eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. .. سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 بیا آقا که جدّ تو به دشت کربلا آمد میان اشک و ناله ها ببین عمّه صدایت زد قرار از سینه اش رفته شروع گریه های اوست تو را خوانده، بیا آقا ظهور تو دوای اوست به حقّ حضرت زینب بده اذن فرج یا رب..... 🌸 قدم بگذار به روی خاک دلت کربوبلایی کن دگر ای خواهرم اینجا صبوری بر جدایی کن به سمت خیمه گاه خود برو اما نکش هی آه که بعد از قتل ِصبر من شود عمر تو هم کوتاه شوی تو خون جگر خواهر جدا بینی سر از پیکر امان از داغ تو زینب..... 🌸 خدا را شکر کسی امروز ندیده سایه ات خواهر ولی عصر دهم گردی میان دشمنان مضطر نداری چاره ای خواهر میان ازدحام شام جواب ناله ات گردد دمادم طعنه و دشنام میان کوچه و بازار شوی از زندگی بیزار امان از داغ تو زینب..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. علیهاالسلام سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 بیا آقا که در بین ِ خرابه روضه ها برپاست رقیه نیمه جان گشته به دامانش سر باباست بیا تا که نداده جان سه ساله در کنار سر دعا دارد به روی لب بیا ای منتقم دیگر به حقّ حضرت زینب بده اذن فرج یارب... 🌸 پدرجانم کجا بودی مرا زد روز و شب دشمن شده انگشترت غارت ببین گوشواره ام بردن ببین موی سفید من ببین قد کمان من اگر در کودکی پیرم غمت برده امان من مرا با خود ببر بابا که خسته ام از این دنیا غریبم من..... 🌸 نداری جای یک بوسه پر از زخم است سرت بابا کدامین دشمن ملعون بریده حنجرت بابا شده مجروح؛ لب خشکت زنم لطمه به لبهایم بخواهم از خدا دیگر روم من پیش بابایم شدم از داغ تو راحت دهم جان بین این غربت غریبم من..... ✍علی مهدوی نسب() .👇
.👆 .. علیه_السلام سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 بیا آقا رسیده باز عزای حضرت قاسم بمیرم که شدی آقا انیس روضه ها دائم بیا قاسم تو را خوانده با ناله زیر دست و پا ظهورت از خدا خواهد به حقّ زینب کبری به حق حضرت زینب بده اذن فرج یارب... 🌸 چرا ای تازه دامادم حنا با خون، شده مویت نشان از نعل مرکب هاست به ماه ِ روی دلجویت تنت غرق جراجت شد شدی اینجا تو سنگ باران قد من خم شده، دیدم کشیدی قد در این میدان تو را سمت حرم بردم با چشمان ترم بردم غریب قاسم.... 🌸 بمیرم ای زبیده جان عروسیت عزا گشته ببین که مقتل قاسم تمام کربلا گشته صبوری کن که پیش تو سرش از تن جدا گردد چهل منزل ببینی که مه ِسرنیزه ها گردد شوی در شام، تو رو به رو با رقص نیزه دار او غریب قاسم....  ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 👇
. .. علیه_السلام سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 بیا یابن الحسن آقا به روضه ی علی اصغر تو را خوانده عموجانت با زخم مانده بر حنجر بیا آبی رسان تا که نبیند داغ او بابا نبیند مادرش دیگر سرش بر نیزه ی اعدا به حقّ حضرت زینب بده اذن فرج یا رب... 🌸 لالالایی، بخواب اصغر که در خیمه نمانده آب تلظّی و لب خشکت نموده قلب من بی تاب با تیر حرمله آخر شوی سیراب بمیرم من شود بابای تو مضطر میان خنده ی دشمن شود شرمنده در میدان کند در خاک تو را پنهان لالالایی، علی اصغر.... 🌸 سرت را روبه روی من به روی نیزه ها بستند کنارم نیزه دار توست چقدر این شامیان پستند به پای نیزه ات اصغر همین که اشک من دیدند نشان دادند کمان خود به من با کینه خندیدند حواسم هست که از بالا نیفتی زیر دست و پا لالالایی، علی اصغر.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇👇👇👇
. .. علیه_السلام سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 بیا جدّت تو را خوانده کنار پیکر اکبر ببین که لاله ی لیلا شده از کینه ها پرپر بیا دیگر برس آقا به داد حضرت لیلا بیا تا که نبیند او گلش را بر سر نی ها به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 چه آمد بر سرت اکبر جوان ارباً اربایم کلامی بر زبان آور که من در فکر لیلایم تو را من روبروی او به روی این عبا چیدم نشانه از تن تو در تمام کربلا دیدم رسیده جان من بر لب به فریادم رسید زینب علی اکبر..... 🌸 جوانان بنی هاشم بیایید ناتوانم من شدم پیر و زمین گیرم میان خنده ی دشمن ببینید که شکسته شد عصای پیری لیلا بمیرم دیده او اینجا تن صد پاره ی او را نمانَد زنده او دیگر به نی بیند سر اکبر علی اکبر..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 👇
. واحد شور علیه_السلام سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب بده اذن فرج یا رب.... 🌸 خودت گفتی که می آیی به روضه ی عموجانت کجای مجلسی آقا فدای چشم گریانت بیا چشم انتظار توس عمویت با دلی پردرد میان علقمه خوانده دگر ای منتقم برگرد به حقّ حضرت زینب بده اذن فرج یا رب.... 🌸 چرا نقش زمین هستی علمدار سپاه من شکسته پشت من عباس میان طعنه ی دشمن نشو شرمنده و غمگین اگر مشک تو شد پاره بمیرم که نخوردی آب به یاد لعل شیرخواره پناهم یا أخا عباس پاشو ای باوفا عباس ابوفاضل..... 🌸 چرا بر چشم زیبایت سه شعبه خورده ، ای سقّا چرا فرق سرت گشته جدا مثل سر بابا تن پاکت پر از تیر است شدی مثل حسن حالا تو بویی آشنا داری رسیده مادرم اینجا زدم بوسه به دستانت أخا، جانم به قربانت ابوفاضل..... ✍️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 👇 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
. واحد شور علیه_السلام سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 خودت گفتی که می آیی به روضه ی عموجانت کجای مجلسی آقا فدای چشم گریانت بیا چشم انتظار توس عمویت با دلی پردرد میان علقمه خوانده دگر ای منتقم برگرد به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 چرا نقش زمین هستی علمدار سپاه من شکسته پشت من عباس میان طعنه ی دشمن نشو شرمنده و غمگین اگر مشک تو شد پاره بمیرم که نخوردی آب به یاد لعل شیرخواره پناهم یا أخا عباس پاشو ای باوفا عباس ابوفاضل..... 🌸 چرا بر چشم زیبایت سه شعبه خورده ، ای سقّا چرا فرق سرت گشته جدا مثل سر بابا تن پاکت پر از تیر است شدی مثل حسن حالا تو بویی آشنا داری رسیده مادرم اینجا زدم بوسه به دستانت أخا، جانم به قربانت ابوفاضل..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 👇
. .. سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 امان از قلب بی تابت شده هنگام عاشورا برای تو غریب عصر صدقه می دهم آقا بیا ای منتقم دیگر ببین که عمّه بدحال است چگونه او ببیند که حسینش بین گودال است به حقّ حضرت زینب بده اذن فرج یارب 🌸 صبوری کن تو ای خواهر که هنگام جدایی هاست ببینی بر فراز تل حسینت بی کس و تنهاست با قتل صبر من اینجا شوی تو خون جگر خواهر ببینی چکمه بر سینه هزاران زخم روی پیکر سرم از تن جدا گردد تنم در خون رها گردد به حقّ حضرت زینب بده اذن فرج یارب 🌸 صبوری کن عزیز من زمان بوسه بر حنجر ببینی زیر دست و پا رود با کینه ها پیکر سر پیراهن کهنه جلوی تو شود دعوا ببینی غارت خیمه زمان حمله ی اعداء تو می مانی و غارت ها به تو گردد جسارت ها به حقّ حضرت زینب بده اذن فرج یارب 🌸 شوی تو همسفر خواهر با خیل قاتلان من بمیرم بی پناهی تو میان طعنه ی دشمن سوار ناقه ی عریان شوی با کوهی از غمها ببینی در مسیر شام به روی نی سر من را شکسته می شود در شام سر تو و سر ایتام به حقّ حضرت زینب بده اذن فرج یا رب ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. .. سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 دوباره در دلت آقا غم شام غریبان است به خیمه گاه شدی حاضر چرا که عمه گریان است ببین که چشم به راه توست میان خیمه ای سوخته صدای ناله ی ایتام به قلبش آتش افروخته به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 میان قتلگاه رفته رقیه دیدن بابا کنار پیکری بی سر که دارد نقش ردّ پا چگونه دختری معصوم گلوی پاره اش دیده به یاد کام عطشان ِ پدر یک دم نخوابیده رسیده جان او بر لب امان داده به او زینب به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 دوباره مادر اصغر به یاد لعل شیرخوار است به یاد حنجر پاره میان خیمه بیدار است بمیرم که نمانده است قراری در دل ایتام چگونه می روند فردا با زجر و شمر به سمت شام عقیله خون جگر گردد با دشمن همسفر گردد به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 👇