eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.8هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📋 هم حسینی ها، هم یزیدی ها 🎤 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هم حسینی‌ها، هم یزیدی‌ها ظهر عاشورا، کربلا بودند هم حسینی‌ها، هم یزیدی‌ها ظاهراً هر دو، با خدا بودند اما تاریخ این و نشان داد معیار حق تنها حسینه ای دل کربلایی شو اما کربلایی‌ که با حسینه سوی دیار عاشقان رو به خدا می‌رویم برای یاری حسین به کربلا می‌رویم « ذکر اهل ولا، فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا، فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا» مردم کوفه، کوچه به کوچه با حسینی‌ها، العجل گفتند مردم کوفه، در شُعار اما لشکر ارباب، در عمل گفتند کوفی‌های اهل شعار که آقای خود را سَر بُریدند اما مردان کربلایی سر دادند و عزت خریدند پشت سر اماممان رو به خدا می‌رویم با مهدیِ صاحب‌زمان به کربلا می‌رویم « ذکر اهل ولا، فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا، فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. (س) *بند اول* عمه قربونت بره چرا آخه روی خاک خوابیدی عمه قربونت بره رنگ صورتت میگه ترسیدی عمه قربونت بره فکر کنم باز خواب زجر و دیدی... عمه قربونت بره سر تا پا تن تو غرق خونه عمه قربونت بره بمیرم موهات نمیشه شونه عمه قربونت بره زدنت سیلی و تازیونه... هرکی ندونه من که خوب میدونم چه بلایی سرت آوردن هر کی ندونه من که خوب میدونم گوشواره از گوش تو بردن شام و کوفه تو رو آزردن عمه فداتشه رقیه؛شیرین زبونم کل وجود تو درده؛دردت به جونم... حالت وخیمه نداره؛تعریف عزیزم تو درد میکشی و واست؛من اشک میریزم... ///آه رقیه جانم.../// *بند دوم* من ازش بدم میاد از همونی که منو سیلی زد من ازش بدم میاد دختر زجر میزنه حرف بد من ازش بدم میاد از اونی که به بابام گفت مرتد من ازش بدم میاد از همون دزدی که برد گهواره من ازش بدم میاد نیزه داری که کارش آزاره من ازش بدم میاد حرمله سر به سرم میزاره... عمه کلافم؛حوصله ندارم؛از سفر کی میرسه بابا میخوام ببینه؛دختر سه سالش؛شده مثل مادرش زهرا... عمه بابامو میخوام حالا... میگم به بابا نبودی؛من سیلی خوردم عمه نبودش توو این راه؛حتما میمردم... میگم به بابا که زجر از؛ موهام کشیده زد با لگد توی پهلوم؛اون خیر ندیده... ///آه رقیه جانم.../// کرج 👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوباره تو گناهم، من‌که همش رفیق نیمه راهم تو که رفیق خوبی بده تو آغوش خودت پناهم ‌‌‌ ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علیه‌السلام 🔹خون خدا🔹 نمی‌دانم تو را در ابر دیدم یا کجا دیدم به هر جایی که رو کردم، فقط روی تو را دیدم.. تو را پیچیده در خون، در حریر ظهر عاشورا تو را در واژه‌های سبز رنگ «ربّنا» دیدم تو را در آبشارِ وحیِ جبرائیل و میکائیل تو را یک ظهر زخمی در زمین کربلا دیدم تو را دیدم که می‌چرخید گِردت خانهٔ کعبه خدا را، در حرم گم کرده بودم، در شما دیدم شبیه سایهٔ تو، کعبه دنبالت به راه افتاد تو حج بودی، تو را هم مروه دیدم، هم صفا دیدم شب تنهای عاشورا و اشباحی که گم گشتند تو را در آن شب تاریک، «مصباح الهدی» دیدم در اوج کبر و در اوج ریای شام، ‌ای کعبه! تو را هم‌شانه و هم‌شأن کوی کبریا دیدم دمی که اسب‌ها بر پیکر تو تاخت آوردند تو را‌ ای بی‌کفن، در کسوت آل عبا دیدم دلیل مرتضی! شبه پیمبر! گریهٔ زهرا! تو را محکم‌ترین تفسیر راز «انّما» دیدم هجوم نیزه‌ها بود و قنوتِ مهربان تو تو را در موج موج «ربّنا» در «آتِنا» دیدم تو را دیدم که داری دست در دستان ابراهیم تو را با داغ حیدر، کوچه کوچه، پا به پا دیدم تو را هر روز با ‌اندوه ابراهیم، همسایه تو را با حلق اسماعیل، هر شب هم‌صدا دیدم همان شب که سرت بر نیزه‌ها قرآن تلاوت کرد تو را بر دامن زهرا و دوش مصطفی دیدم تنور خولی و تنهایی خورشید در غربت تو را در چاهِ غربت هم‌نوای مرتضی دیدم سرت بر نیزه قرآن خواند و جبرائیل حیران ماند و من از کربلا تا شام را «غار حرا» دیدم به «یحیی» و «سیاوش» جلوه می‌بخشد گل خونت تو را ‌ای صبح صادق با «امام مجتبی» دیدم تو را دلتنگ در دلتنگی شامی غریبانه تو را بی‌تاب در بی‌تابی طشت طلا دیدم شکستم در قصیده، در غزل، ‌ای جان شور و شعر تو را وقتی که در فریاد «اَدرِک یا اَخا» دیدم تمام راه را بر نیزه‌ها با پای سر رفتی به غیرت پا به پای زینب کبری تو را دیدم دل و دست از پلیدی‌های این دنیا، شبی شُستم که خونت را، حنای دست مشتی بی‌حیا دیدم چنان فواره زد خون تو تا منظومهٔ شمسی که از خورشید هم خون رشیدت را فرا دیدم مصیبت ماند و حیرت ماند و غربت ماند و عشق تو ولا را در بلا جستم، بلا را در ولا دیدم تصوّر از تفکر ماند و خون تو تداوم یافت تو را خون خدا، خون خدا، خون خدا دیدم علیرضا_قزوه 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم         
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‍سخنرانی کوتاه در برابر بی حجاب‌ها در مجلس عزای سیدالشهدا چه کنیم حجت الاسلام دکتر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم       
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍سخنرانی کوتاه «دنیا چیست؟؟؟» آیت الله (ره) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم         
. علیه السلام و سلام الله علیها کتاب نخل میثم ══════ دخترم! بر تو مگر غير از خرابه جا نبود؟ گوشۀ ويرانه جاي بلبل زهرا نبود جان بابا! خوب شد بر ما يتيمان سر زدي هيچ كس در گوشۀ ويران به ياد ما نبود دخترم! روزي كه من در خيمه بوسيدم تو را ابر سيلي روي خورشيد رخت پيدا نبود جان بابا! هر كجا نام تو را بردم به لب پاسخم جز كعب ني، جز سيلي اعدا نبود دخترم! وقتي كه دشمن زد تو را زينب چه گفت؟ عمّه آيا در كنارت بود بابا يا نبود جان بابا! هم مرا، هم عمّه‌ام را مي زدند ذرّه اي رحم و مروّت در دل آن‌ها نبود دخترم! وقتي عدو مي‌زد تو را بر گو مگو سيّد سجّاد زين العابدين (عليه السلام) آن جا نبود؟ جان بابا! بود امّا دست هايش بسته بود كس به جز زنجير خونين يار آن مولا نبود دخترم! آن شب كه تنها اوفتادي از نفس مادرم زهرا (سلام الله عليه) مگر با تو در آن صحرا نبود؟ جان بابا! من دويدم زجر هم مي‌زد مرا آن ستمگر شرمش از پيغمبر* و زهرا (سلام الله عليه) نبود دخترم! من از فراز ني نگاهم بر تو بود تو چرا چشمت به نوك نيزۀ اعدا نبود؟ جان بابا! ابر سيلي ديده‌ام را بسته بود ورنه يك لحظه دل من غافل از بابا نبود دخترم! ماشورها بر شعر (ميثم) داده ايم ورنه در آواي او فرياد عاشورا نبود جان بابا! دست آن افتاده را خواهم گرفت زآن كه او جز مادح و مرثيه خوان ما نبود 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم          ‌