eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
13.8هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
🎤🎤 جواد مقدم ❤️ ترانه و شور بسیار زیبا ❤️ یه سه شنبه شب دوباره توی راه جمکرانم ❤️ مهدوی 👆👆👆
✅ ادامه تمرین و... 🔷مرحله اول()⚠️ ✍روزی بیست دقیقه نرمش کنید(..دویدن ،طناب زدن،کوهنوردی،بالارفتن ازپله و..)وقتی به نفس نفس زدن افتادیدنفس عمیقی بکشیدوداخل ششها(ریه)ذخیره کنیدوتاجای ممکن نگه داریدودرهمان حال که نرمش راادامه میدهیدنفس رابصورت ضربه ای ازریه هاخارج کنید. این کارباعث میشودکه ریه های شماکاملا جابازکند.وهوای بیشتری رادرخودذخیره کند. ادامه دارد... @amoozeshemadahi
♻️⚜ تمرین و 🔴اعضایی که خداوندبه مابرای خواندن عنایت نموده چندین عضوهستنتد که هرکدام نیازبه پرورش دارد. این اعضا شامل موارد زیرمیشود.. 1.فضای ششها(ریه)ودیافراگم 2.نای 3.تارهای صوتی ولوله حنجره 4.حفره حلق 5.زبان کوچک 6.زبان بزرگ 7.دندانهاوفکها 8.لب ها 9.بینی 10.سینوسها 11.گوشها 🔵هرکدام ازاین اجزانیازبه تمرینات مختص خودداردکه هرروزبه یکی ازاین مواردمی پردازیم... @amoozeshemadahi🎤🎤🌺✅
سلام(بخوانیدوارسال کنید): قصه را زودتر ای کاش بیان می‌کردم قصه زیباتر از آن شد که گمان می‌کردم برکه‌ای رود شد و موج و شد و دریا شد با جهاز شتران کوه احد برپا شد و از آن آینه با آینه بالا می‌رفت دست در دست خودش یک تنه بالا می‌رفت تا که بعثت به تکامل برسد آهسته پیش چشم همه از دامنه بالا می‌رفت تا شهادت بدهد عشق ولی‌الله است پله در پله از آن ماذنه بالا می‌رفت پیش چشم همه دست پسر بنت اسد بین دست پسر آمنه بالا می‌رفت گفت: این‌بار به پایان سفر می‌گویم "بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم" راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است کهکشان‌ها نخی از وصلهء نعلین علی است گفت ساقی من این مرد و سبویم دستش بگذارید که یک شمه بگویم دستش هر چه در عالم بالاست تصرف کرده شب معراج به من سیب تعارف کرده واژه در واژه شنیدند صدا را اما... گفتنی‌ها همگی گفته شد آنجا اما سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد آنکه فهمید و خودش را به نفهمیدن زد می‌رود قصهء ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام 🔸شاعر: _______________________ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سر می آورد او اگر،ما سرورش را داشتیم هرچه رو می کرد او،بالاترش را داشتیم زاهد بی عقل می گفت از عذاب روز حشر ما گنه کاران شفیع محشرش را داشتیم از خدا می گفت،می خندید دل در خلوتش چون درون خویش نوع دیگرش را داشتیم از پیمبر گفت خنده رفت بالاتر که ما؛ هم وصی و هم خود پیغمبرش را داشتیم گفت دین غیر از محبت نیست پس کامل شدیم چون که از اسلام حُب حیدرش را داشتیم حُب حیدر که به جای خویش ما با چشم خود احترام خاک پای قنبرش را داشتیم گفت از نهج البلاغه،غافل از این بود که ما حساب خطبه های منبرش را داشتیم گفت از دُرّ نجف از جایگاه لوکَشَف او نمی دانست ما انگشترش را داشتیم گفت و گفت و گفت زاهد،ما محبان اینچنین با علی از هرکه دم زد بهترش را داشتیم 🔸شاعر: _______________________ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نخواهد ماند دیگر شبهه در دین بعد از این نقطه که بالا می رود دست تو تا بالاترین نقطه به اذن الله یاری از تو می جوییم و می گوییم: ایاک نعبد نقطه ، ایاک نستعین نقطه تویی آن نقطه ای که رفته زیر باء بسم الله که اسرار الهی جمع باشد در همین نقطه اگرچه خطبه ی بی نقطه یا که بی الف داری پر است این آستینت از الف ، آن آستین نقطه فراوان است جای زخم و پینه بر تنت اما نداری از ریا یا سجده بر بت در جبین نقطه تویی اول ، تویی آخر که در محشر سوالی را جوابی نیست جز نام : امیرالمومنین . 🔸شاعر: ________________________ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): دلاورمرد می خواهد از این باده ننوشیدن سپر را‌ روبروی تیغ ابرویش نپوشیدن بسان شیر شرزه بر صفوف خصم جوشیدن که دارد زهره ی آنکه جگر از عبدود گیرد به روی کفر شمشیر هوالله احد گیرد که هست این صف شکن یل شیرآهنکوه جز حیدر که هست این بیرق در آسمان نستوه جز حیدر که هست این در وجود مصطفی چون روح جز حیدر علی حُبّهُ جُنّه، قسیم النار و الجَنّه وصی مصطفی حقا، امام الانس والجِنّه به زیر باء بسم الله نقطه مرتضی باشد و این یعنی علی چیزی نمانده تا خدا باشد یداللهی که چون خالق به خلقت آشنا باشد کدامین مکتب توحید دینی اینچنین دارد فقط شیعه امیرالمومنینی اینچنین دارد زمین دیده است خاک زیر پاهایش گهر می شد به هر سنگی نظر می کرد عیسی وار زر می شد زمان جنگ با کفار اول او سپر می شد اگر چه شاه مردان، صف شکن؛ مولی الموالی بود دم سهم غنیمت جای او بد جور خالی بود علی شیر خدا بود از خطر کردن نمی ترسید به وقت فتنه ها می ایستاد اصلان نمی ترسید درون غار پیش مصطفی چون زن نمی ترسید خدا بر حیدر خود لا فتی الا علی گفته شب لیل المبیت آقای ما جای نبی خفته علی در خلوت قرب خدا با حق هم آغوش است حقیقت دور او همچون غلامی حلقه در گوش است زبیر و طلحه باشی، شمع بیت المال خاموش است علی اول خودش را با عدالت روبرو می کرد لباس و کفش او پاره اگر می شد رفو می کرد خدا می خواست مردم قیمتی باشند، جیفه نه نبی فرمود بعد از من غدیر آری، سقیفه نه علی خانه نشین و هر کسی باشد خلیفه نه مدینه با سقیفه دین خود را پای شرکش داد علی را هر که پس زد فاطمه فتوای شرکش داد 🔸شاعر : ________________________ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
هدایت شده از مسجد جامع غدیر خم
- مسابقه تجلی امامت در پرتو غدیر«زیارت غدیریه« در کلام امام هادی علیه السلام.pdf
حجم: 236.2K
👆👆👆👆👆👆 #مسابقه #مسابقه فایل کتاب و سوالات مسابقه 🔹"تجلی امامت در پرتو غدیر "🔹 جهت آشنایی با نحوه ورود به مسابقه و زمان ارسال پاسخنامه , لطفا توضیحات درون فایل را بادقت مطالعه کنید. ◀فقط تا 24 مرداد ماه فرصت باقیست. جهت ورود به مسابقه از طریق لینک داده شده اقدام نمایید. مسجد جامع غدیرخم @masjed_ghadirkhom
روضه حسین(ع) -( روضه ی داغ، سه جا درحرمت می طلبد ) روضه ی داغ، سه جا درحرمت می طلبد هرشب جمعه دعا درحرمت می طلبد گریه زاری گدا در حرمت می طلبد آنقدر کرببلا خواستم از مشهد که بردن نام رضا در حرمت می طلبد سینه زن های تواز بس که زپا می افتند غالباً بودنِ پا در حرمت می طلبد سمت شش گوشه و گودال وَشاید هم تل ّ روضه ی داغ، سه جا درحرمت می طلبد پنج شنبه دم مغرب همه جا غلغله است چون می آید خود مادر، حرمت می طلبد دخترت دست گرفته به کمر این شب ها از خدا مرگ چرا در حرمت می طلبد؟ وا شده در حرمش پنجه ي نامحرم ها بس که زخمی است دوا در حرمت می طلبد تا دوباره حرم عمه مان باز شود هرشب جمعه دعا در حرمت می طلبد شاعر: