eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه خدمتگزار عشق کجا خانه کرده ای؟          با یک سفر دل همه ویرانه کرده ای عمری رفیق و همدم و محبوب بوده ای        این را نه من، همه گویند خوب بوده ای دیگر قرائت نمی کنی؟ از خاطرات عشق روایت نمیکنی؟ برگرد تا که گریه کنیم پای روضه ها            سینه زنیم با نفست پای نوحه ها راحت بخواب خانه ی قبرت مبارکت           ای مبارکت در زیر خاک خفته ای و دوست دارمت دیگر به می سپارمت : در میان روضه ی مظلومان هر که شد ، بداند از دعای است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
. صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه خدمتگزار عشق کجا خانه کرده ای؟          با یک سفر دل همه ویرانه کرده ای عمری رفیق و همدم و محبوب بوده ای        این را نه من، همه گویند خوب بوده ای دیگر قرائت نمی کنی؟ از خاطرات عشق روایت نمیکنی؟ برگرد تا که گریه کنیم پای روضه ها            سینه زنیم با نفست پای نوحه ها راحت بخواب خانه ی قبرت مبارکت           ای مبارکت در زیر خاک خفته ای و دوست دارمت دیگر به می سپارمت : در میان روضه ی مظلومان هر که شد ، بداند از دعای است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه شب جمعه است دلم کرب و بلا میخواهد در حرم حال مناجات و بکا میخواهد شب جمعه ست دلم شوق پریدن دارد بوسه بر پهنه ی ایوان طلا میخواهد حال و احوال دلم خوب نمیباشد چون خفقان دارد و از عشق هوا میخواهد آه ای کرب و بلا سختتر از هجران چیست؟ دل من آمده در صحن تو جا میخواهد اغنیا کعبه خود را به تو ترجیح دهند کربلا، حضرت ارباب گدا میخواهد؟ روح مجروح من از نوح حرم کرده طلب مرهمی مرحمتم کن که دوا میخواهد تنگدستم ولی از برکت آقا شاهم بی نیاز است ولی باز مرا میخواهد : شب جمعه ست، سلام همه ی نوکر ها به پادشه بی سرها و بگـویید به که مهـمـان دارد بـه فــدای قــدم تـو مـادرها صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام .
. بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه همیشه توبه شکستم، ولی زمان دادی میان ساحل اَمنت به من امان دادی رفیق‌هام، زمینم زدند، اما تو به بالهای زمین خورده آسمان دادی بساطِ نوکری‌ام را به هم نزن دیگر خودت جوازِ گدایی به این دکان دادی چقدر زار زدم، التماس‌ها کردم ولی براتِ حرم را به دیگران دادی سلام دادم و دادم به باد، تا برسد و در جواب، تو هم پرچمی تکان دادی نبود، لایق این حرف‌ها، ولـی آخر به چشمِ غرقِ گناهم حرم نشان دادی : همه ی فخر من این است که باشم حَرَمَت من و هـزار حـرف نگفته داریم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام .
. اشک مناجات سحر را میخرد زهرا گریه کن خونین جگر را میخرد زهرا وقتی شریکت شمع باشد سود خواهی برد پروانه ی بی بال و پر را میخرد زهرا از عیش دنیا با خبر باشی ضرر کردی از عیش دنیا بی خبر را میخرد زهرا هی این در و آن در میزنی تا دربدر گردی وقتی گدای دربدر را میخرد زهرا باید درِ این خانه کسب اعتباری کرد آن نوکران معتبر را میخرد زهرا گاهی حوالی حسینیه کمی بنشین گوشه نشین این‌گذر را میخرد زهرا هر آنچه که در چَنته داری خرج اشکت کن فردای محشر چشم تر را میخرد زهرا اندازه ی بال مگس خرج حسینش کن این قطره های مختصر را میخرد زهرا از ساعتی که سینه ی او زیر سُمها رفت سینه زنان این پسر را میخرد زهرا : 💔 قسم به چـادر خـاکـیِ مادرت همیشه در هواییِ حرمم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين .
غزل مرثیه نوشته... سنگین بی کفن (س) مقتل نوشته است تو را بی هوا زدند سنگی به بوسه گاه نبی ازجفا زدند آه از دقایقی که جوانان  برابر چشم ترت ،به لجه ی خون دست و پا زدند مقتل نوشته خواهرتو دیده روی تل درقتله گاه راس تورا ازقفا زدند مقتل نوشته عده ای ازپیرمردها از روی بغض بر بدنت با عصا زدند گیرم قرار بود سرت را جدا کنند پس نیزه را میان گلویت چرا زدند آن ده نفر که بر تن تو اسب تاختند آتش به قلب حضرت خیرالنساء زدند مقتل نوشته روبه روی چشم خواهرت هجده سربریده برآن نیزه ها زدند پربود قلبشان همه ازبغض مرتضی آنان که چوب برلب خون خدا زدند انگار آسمان سر زینب خراب شد تا دختر تو را به کنیزی صدا زدند ابوذر رییس میرزایی(بهار)