eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. حالا که نهادم به روی خاک سرم را ای کاش ببینم گل روی پسرم را باشد به روی لب    پیوسته دعایم کاید ز مدینه      یک لحظه رضایم آه و واویلا 4 .................... جان بر لب من آمده معصومه کجایی تا بهر پدر گریه و زاری بنمایی این دل به هوای     دیدار تو باشد من رفتم و دست    حق یار تو باشد ..................... گر چه دل زندان و شب و نافله سخت است بیش از همه اما اثر سلسله سخت است اندازه ندارد      این غربت و اندوه زنجیر گواه است     ساقم شده مجروح ...................... آید به سیه چال عدو وقت مناجات با سیلی و شلاق ستم بهر ملاقات این جسم ضعیف و     این دشمن بی رحم گردیده خدایا        پا تا سر من زخم ...................... کی دیده امامی تنش از جور زمانه بر تخته رود دست به دست شانه به شانه نشنیده کس اینسان     رنج و محنی را بین غل و زنجیر        تشییع تنی را ...................... گر چه به قفس بی پر و بی بال شدم من کی تشنه اسیر ته گودال شدم من با دیده گریان     گویم به دو صد آه لا یوم کیومک      یا اباعبدالله .👇
. از زندان بان/دل من خونه میاد دیدارم/با تازیونه مونده جای ضرب دستش روگونم من بر نمیگردم اینو میدونم تا آخر عمرم اینجا میمونم رضا بیا/زَهر تموم پیکرم رو آب کرد رضا بیا/که تشنگی قلب منُ کباب کرد رضا بیا/سلسله ها گردنمُ عذاب کرد بند دوم این زنجیرا/میده آزارم از درد پام/تا صبح بیدارم افتاده بر سلسله ها رد خون هر شب میخونم با چشمای گریون «خلِّصنی یا رب من السجن هارون» خدا خدا/به پیکرم دیگه نمونده طاقت خدا خدا/خسته شدم من از غم اسارت خدا خدا/بس که شنیدم از همه جسارت بند سوم چارده ساله/تو این زندونم روزا بی تاب و/شبا گریونم با دستِ بسته،تو زندون،معذب من روضه میخونم اما زیر لب یادم نمیره اسیریِّ زینب خدا رو شکر/خواهر من اسیر دشمنا نیست... خدا رو شکر/تنم رو خاک کربلا رها نیست... خدا رو شکر/شهر به شهر سرم رو نیزه ها نیست... .
. نه پسری نه دختری، نه سایه بالا سری میون زندون بلا، می میرم از خون جگری روخاک سیاچال، سرم رو می زارم به جز کند و زنجیر ، انیسی ندارم اسیرم، بین این سیاهی     الهی، خلصنی الهی .............. همه تنم شده کبود، از دست نامرد یهود یکی نبود بهش بگه، آخه گناه من چی بود باتازیونه ای کاش، بزنه من رو بی حد ولی به مادر من ، نزنه حرفای بد ندارم، غیر ازتو پناهی        الهی، خلصنی الهی ............... خوب که ندید دختر من، رو تخته در پیکر من خوب که جلوی بچه هام، نرفت رو نیزه سر من کفن قیمتی شد، به جسم من اینجا ولی بی کفن موند، تن حسین زهرا برهنه، کسی ندیده شاهی        الهی، خلصنی الهی 👇
. افتادم از شور و نوا خَلِّصنی یارَب هر روز و شب دارم دعا خَلِّصنی یارَب نه یاور و معینی ؛ نه مونس و حبیبی امان از این سیه چال ؛ امان از این غریبی باب الحوائج ؛ موسی بن جعفر آه و واویلا... .... هر شب گذارم روی خاک غم سرم را بینم مگر در خواب روی دخترم را معصومه جان کجایی ؛ ای پاره تن من بیا بیا و زنجیر ؛ وا کن زگردن من باب الحوائج ؛ موسی بن جعفر آه و واویلا... ...... تنها ملاقاتی من آید شبانه به جای گل دارد به دستش تازیانه سندی بی مروت ؛ رحمی به من ندارد کسی که بسته دستش ؛ سیلی زدن ندارد باب الحوائج ؛ موسی بن جعفر آه و واویلا... ....... گریه کنید در وقت تشییع جنازه یاد حسین و قتلگاه و نعل تازه با گریه دم بگیرید ؛ ای بی کفن حسینم دور از وطن حسینم ؛ عریان بدن حسینم .👇
. از زندان بان/دل من خونه میاد دیدارم/با تازیونه مونده جای ضرب دستش روگونم من بر نمیگردم اینو میدونم تا آخر عمرم اینجا میمونم رضا بیا/زَهر تموم پیکرم رو آب کرد رضا بیا/که تشنگی قلب منُ کباب کرد رضا بیا/سلسله ها گردنمُ عذاب کرد بند دوم این زنجیرا/میده آزارم از درد پام/تا صبح بیدارم افتاده بر سلسله ها رد خون هر شب میخونم با چشمای گریون «خلِّصنی یا رب من السجن هارون» خدا خدا/به پیکرم دیگه نمونده طاقت خدا خدا/خسته شدم من از غم اسارت خدا خدا/بس که شنیدم از همه جسارت بند سوم چارده ساله/تو این زندونم روزا بی تاب و/شبا گریونم با دستِ بسته،تو زندون،معذب من روضه میخونم اما زیر لب یادم نمیره اسیریِّ زینب خدا رو شکر/خواهر من اسیر دشمنا نیست... خدا رو شکر/تنم رو خاک کربلا رها نیست... خدا رو شکر/شهر به شهر سرم رو نیزه ها نیست... ✍ 👇
. رضاجان الهی بمیرم برا غربتت که تو زندان کفن کردی باباتو آخر با چشمای گریان   آقاجان رضا‌جان تک‌وتنها‌غُسلش‌دادی‌وقتی‌باحال‌خسته چقدرسوختی‌بادیدن ساق‌پای شکسته   آقاجان غُل و زنجیرا گریه کردن   همراهت برا خونِ زخمای‌تاز‌ه‌ش یامظلوم گمونم دیدی بین مَردُم   زهرا رو اومد واسه تشییع‌ جنازه‌ش یامظلوم ((رضاجان))۸ رضاجان بازم‌شُکرخداروکه‌هنگام تشییعش‌همرات نبودن‌ببینن‌غُل‌وزنجیرا رو خواهرهات  آقاجان رضاجان کسی‌هتک‌حُرمت‌نکرد از نَوامیسِت اون روز نخندیدبه‌اشکت‌کسی‌بعدازاین‌داغ‌جانسوز  آقاجان نشد بسته دستای بی‌بی معصومه نزد تازیانه کسی به این بانو نبردن دیگه خواهراتو   تو بازار نزد هیچکی با کعب نیزه بر پهلو ((رضاجان))۸ کی‌دیده؟__تن یک امام و روی تخته‌‌پاره بیارن به‌عمد اونو یک‌جای پُر‌رفت‌و آمدبزارن   واویلا درسته__سه‌روزمونده نعش آقامون روی‌جسرِبغداد ولی رو تنش ذره‌ای نور آفتاب نیافتاد   یازهرا ولی جدشون بعد از اینکه   عریان شد سه‌روز و دو شب رو زمین موند  واویلا بمیرم روی رمل داغ   صحرا بود حرارت تنش رو می سوزوند  واویلا ((حسین جان))۸ ✍ .👇
. فی قعر السجون  وقت هر اذون  خیلی دلگیره ، گریم میگیره  دستا وُ پاهام ، توی زنجیره  فشار زنجیرای بی امون رو استخون  سربارمه روزه میگیرمو دم اذون  زخم زبون  افطارمه  خیلی وقته  رنگ خونمو ندیدم وای من معصوممو ندیدم وای خیلی وقته درد بی کسی کشیدم وای من معصوممو ندیدم وای  ای وای _ امون از غریبی  فی قعر السجون  از گودالِ خون  روضه می خونم _ خیلی محزونم  خیلی دلگیر از _ اون ساربونم  که کرگ صحرا واسه ی سرش دور و برش گریونه و چادرشو کشید رو پیکرش  هی مادرش  میخونه و  یا بنی  نبینمت بی پیرهن باشی  مادر نمرده بی کفن باشی  یا بنی  چطور میخوای بین حصیر جا شی مادر نمرده بی کفن باشی     ای وای _ امون از غریبی فی قعر السجون واسه عمه جون  گریونم هر بار  _ که بین انظار  عمه زینب رو _ می بردن بازار  می بردنش با صورت کبود  وقتی نبود  چادر سرش  وای من از محله ی یهود  محرم نبود  دور و برش  من یه مَردم  این دردا نداره روم تاثیر  اما بود رقیه بی تقصیر  من یه مردم  له کرد استخونمو زنجیر  اما بود رقیه بی تقصیر  ای وای _ کجایی ابالفضل ✍ .👇
. میون این زندان ، غریبم و تنها کجایی معصومه ، ای دختر بابا خمیده قد من ، چو مادرم زهرا کجایی معصومه ، ای دختر بابا رسیده دیگه وقت احتضارم بیا که من گریه کنی ندارم واویلا واویلا واویلا ....... بیا رضاجانم ، ای گل باغ من دیدن روی توست ، مرهم داغ من اگر چه بین غل ، شکسته ساق من دیدن روی توست ، مرهم داغ من چه خوبه وقتی پدری می میره پسر سرش رو تو بغل بگیره ...... به هم میریزه این ، حال مناجاتم تا سندی شاهک ، میاد ملاقاتم تازه میشه بازم ، زخم و جراحاتم تا سندی شاهک ، میاد ملاقاتم این نانجیب اصلا حیا نداره همش اسم مادرم و میاره ....... چه کربلایی شد ، کنج سیاچالم میرم ولی یاد ، شهید گودالم این دمای آخر ، پیوسته شد نالم میرم ولی یاد ، شهید گودالم حسین و با کینه و حربه کشتن جدم و با دوازده ضربه کشتن ...... اگر چه تابوتم ، یه تخته در بود بازم خدا رو شکر ، سرم رو پیکر بود بین غل و زنجیر ، این تن لاغر بود بازم خدا رو شکر ، سرم رو پیکر بود چه بلایی سر حسین آوردن تنش رو خاک ، سر و رو نیزه بردن .👇
. کنج زندانم چقدر تنگ دلم برا عزیزانم رو به قبله شده ام بیا رضا جانم   کنج زندانم بی گناهم من بسته شد دستای من با حلقه ی آهن حجت خدا کجا و سیلی دشمن  بی گناهم من مانند مادرم     شد جفاها به من  با تن کبودم     جسم من شد کفن   یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر من که میمیرم هنوزم بسته میون قل و زنجیرم ساق پای من شکسته و زمین گیرم    من که میمیرم اشکا میباره هر کی از غربت من شنید عزاداره مرغ بسته بال و پر مگه زدن داره   اشکا میباره زیر تازیانه     غرق اشک و آهم  خلصنی یا الله     مرگم را میخواهم یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر ✍ 👇
. یا حضرت مشکل گشا موسی بن جعفر عشق علی موسی الرضا، موسی بن جعفر دستم به دامان تو یا باب الحوائج من کوه درد و تو دوا ،موسی بن جعفر میشه معجزه،  توو روضه هات محشره گره گشاییات ای غریب کاظمین اون که می میره برات منم زیر دین سفره هات منم ای غریب کاظمین ای غریب کاظمین..... با تو چه کرده کینه ها ، موسی بن جعفر خوردی کشیده بی هوا ،موسی بن جعفر آقای مهربون من ،چیا کشیدی کنج سیه چال بلا ، موسی بن جعفر چه قَدَر میون سلسله خوندی نیمه شب تو نافله ای غریب کاظمین کشتنت یه عده بی حیا شنیدی چه قد تو ناسزا ای غریب کاظمین ای غریب کاظمین... کشتن تو رو بد کینه ها ،موسی بن جعفر زهرا گرفت واست عزا ،موسی بن جعفر جسمت سه روز موند روو زمین ، اما نبودش شکر خدا به زیر پا ،موسی بن جعفر روی نیزه ها نرفت سرت ندیده اسیری دخترت بمیرم برا حسین تو نموندی بی کفن آقا زیر لب می گه امام رضا بمیرم برا حسین بمیرم برا حسین..... ✍ 👇
. کنج زندون نفسم بریده و  دلم  شده خون حال و روزم بَده و نداره سامون غریبونه گوشه ای دارم میدم جون بی قرارم سر روو میله های بی کسی میذارم غیر اشک و ناله سودایی ندارم مثه بارون بهارم و می بارم خلصنی یارب ،  ذکر لبم شد افطارم هرشب ،  تاب وتبم شد رضاجانم۲ غم روی قلب ، زارم نشسته با تازیوونه ، بالم شکسته رضاجانم۲ (ای وای ای وای ای وای غریب آقا) __ غل و زنجیر با تموم پیکر من شده درگیر لحظه های آخرم شدم زمینگیر خیلی وقته که از این زندگی ام سیر خونه چشمام خیلی دلتنگه دلم واسه یتیمام بین تاریکی و ظلمت تک وتنهام مرهمی نداره درد بی کسی هام بالا نمیاد ، دیگه نفسهام نایی نمونده  ، توو دست و پاهام رضاجانم۲ کنج سیه چال ،  توو احتضارم در بین غربت ، چشم انتظارم رضاجانم۲ (ای وای ای وای ای وای غریب آقا) چِش به راهم خیره سمت درِ زندونه نگاهم حرفای نگفته داره بغض و آهم دم آخری به یاد قتلگاهم کربلا و روضه های تشنگیه خیمه هاو لحظه ی بُریدن سر از قفا و تن مونده زیر سم مرکبا و جدم رو تشنه ،  تا سر بریدن یک عده واسه ، غارت رسیدن حسین جانم ۲ زنها کجاو ،  رخت اسارت توو شام و کوفه ، کردند جسارت حسین جانم ۲ اهل حرم رو ،  می دادن آزار با خنده هاشون ، توو کوچه بازار حسین جانم ۲ می‌دونم عمه م ، توو ازدهام رفت وای از دمی که ، بزم حرام رفت حسین جانم ۲ (ای وای ای وای ای وای حسین مظلوم) ✍ 👇