.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#روز_دهم_محرم
#زمینه #عصر_عاشورا - سبک هر کسی که یه بار اومد روضه...
تو اِهدناَ الصّراطِ دنیایی
سفینة النجاتِ عقبایی
دنیا ندیده و نمی بینه
تا قیامت مثلِ تو آقایی
افتادی رو زمین و می گیری
دستِ منِ افتاده از پا رو
با نگاهت می رسونی حتماً...
این اربعین به کربلا ما رو
سلامُ الله سلامُ الله
سلامٌ عَلی ساکنِ کربلا
حسین جانم (۴)
حسین جانم حسین جانم حسین جانم
هر نفسی که نذرِ روضهَت شد
بوی خدا می گیره واللههِ
کرب و بلای تو حرمَ الله
بیرقِ تو بیرقِ اَللههِ
سرت به روی نیزه بالا رفت
سرم بلنده پای این پرچم
تا قیامِ قیامت آقاجون
میگم حسین خیلی دوسِت دارم
سلامُ الله سلامُ الله
سلامٌ عَلی قَتیلِ عاشورا
حسین جانم (۴)
حسین جانم حسین جانم حسین جانم
#محرم #کربلا #گودال
#امام_حسین #_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.
#سبک_220_محرم
#عصر_عاشورا
#گودال_قتلگاه
#زمینه_وشور_مقتلی
برادر...
نبینم که بی کس شدی بین صحرا
بمیرم که خشکه لبات پیش دریا
داری میری بین یه لشکر تو تنها
برادر....
بیا تا که بوسه زنم حنجرت رو
کنم من عمل خواهش مادرت رو
بیا تا که آروم کنی خواهرت رو
نگاه کن خواهر رو
که دلشوره داره
داری میری بعدت
میشم من بی چاره
بازم آروم کن این
نگاه مضطر رو
به همراهت داداش
نبر انگشتر رو
حسین جان ای مظلوم.....
🌸🌸🌸🌸🌸
برادر....
منم بر روی تل، تو در قتلگاهی
تو تنهاییو دورته چند سپاهی
غریب علی اینقده بی پناهی
برادر.....
نبینم میون یه لشکر اسیری
چرا بی علمدار و یار و نصیری
زیر قلب تو بدجوری رفته تیری
جلو چشمای من
به پیشونیت خورد سنگ
تو رو گیر آوردن
توی گودال تنگ
یکی زد با کینه
یه نیزه تو پهلوت
حنا شد با خونت
سپیدی گیسوت
حسین جان یا مظلوم.....
🌸🌸🌸🌸🌸
تو گودال...
چقد نیزه رو نیزه خورده تن تو
شده جنگ ،سر غارت پیرهن تو
زیر سنگ ونی،سخت شده دیدن تو
تو گودال...
شده نامرتب چقد پیکر تو
بریده شده از قفا حنجر تو
توی دست شمر لعینه سر تو
دویدم تا مقتل
روی خار صحرا
میون خاک وخون
تو رو کردم پیدا
تو ای یاس زهرا
شدی از چی پرپر
زدم بوسه ای وای
به رگهای حنجر
حسین جان یا مظلوم.....
🌸🌸🌸🌸🌸
تو گودال....
تن پاره پارَت زیر دست وپا رفت
زیر نعلای تازه ی مرکبا رفت
تنت دنبال مرکبا هر کجا رفت
سر ِتو
توی خورجین خولی بی حیا رفت
روی نیزه ها سمت شام بلا رفت
توی مجلس باده ی دشمنا رفت
نوامیس تو رفت
توی بزم دشمن
لب تو پاره شد
جلوی چشم من
لب تو خونی شد
با چوب اون جلّاد
میون بزم شام
رباب از پا افتاد
حسین جان یا مظلوم.....
✍عبدالمحسن
#وداع
#روز_دهم_محرم
.👇
.
#واحد_سنگین
#زبانحال_حضرت_زینب_با #امام_حسین
#عصر_عاشورا
#سبک_بوی_حسین_و_پرچمش
واسه دوباره دیدنت قلبم داره میشه هوایی
عطر تنت داره میاد اماخودت بگو کجایی
ای وای، امون ازاین صحرا منو ازتو جداکرد
ای وای، جسم تورو میون خاک وخون رها کرد
بی تو، بامن چه ها کرد
شد آیه آیه پیکرت
بگو کجاس انگشترت غریب مادرم حسین جان
حسین من حسین من ۲ غریب مادرم حسین جان
دیدم از اون بالای تل دوروبرت غوغا به پاشد
سرعبا و پیرهنت توو قتله گاه دعوا به پاشد
دیدم، گرگای صحرا جسمتو ازهم دریدن
دیدم، سر تورو چه جوری از قفا بریدن
ای وای، گلم رو چیدن
بی تو میرم با قافله
همراه شمر و حرمله غریب مادرم حسین جان
حسین من حسین من ۲ غریب مادرم حسین جان
به روی نیزه ها میری جلو چشام شیب الخضیبی
برات بمیره مادرت بی کفنی خیلی غریبی
ای وای، دست وپاهای بچه هات زخمیه خاره
دیگه، سه ساله دخترت به تن جونی نداره
بی تو، داره میباره
زینب بی حال وببین
غارت خلخال و ببین غریب مادرم حسین جان
حسین من حسین من ۲ غریب مادرم حسین جان
ابوذر رییس میرزایی ✍
#شام_غریبان_امام_حسین
#روز_دهم_محرم
.
.
#زمزمه ... گریه میکنم
امین عسگری حسینیه معلی
#امام_زمان
#مناجات_محرمی
#عصر_عاشورا
تا دلم از کرده های خویش نادم می شود
بیش تر از پیش چشمم گریهلازم می شود
"اشک"،بال پر زدن در وادی معراج هاست
گریهکُن در روضه جبریلِ عوالم می شود
شمع باشی یا که پروانه..،چه فرقی می کند
سوخت هرکس که درونش "عشق" حاکم می شود
هر که سنگ طعنه های خلق را تاب آورد
حتم دارم شیشه هم باشد،مقاوم می شود
گرچه هِی در می زنم..،کشکول من را پُر نکن
دست سائل تا که خالی شد..،مزاحم می شود
این خرابت را بیا و لطف کن..،بیرون نکن
قول خواهد داد که یک روز سالم می شود
تا گناهی می کنم،زهرا وساطت می کند
پُشت مادر،طفلِ بازیگوش قایم می شود
آه ای ماهِ هزار و چند صد ساله بگو
سهم ما تا کِی سیاهیِّ مُداوم می شود
هر زمان "ناحیّه" می خوانم تصور می کنم
روح من تا کربلایش با تو عازم می شود
گریه..،تنها در میان روضه ی جدَّت "حسین"...
اشک هرچه می دهی خرج مراسم می شود
▪️
▪️
لااقل "اینجسمِعریانمانده" را..،دفنش کنید
نامروَّت ها کسی اینقدر ظالم می شود
آن ردا و آن عبا و آن عمامه بس نبود...
کهنه پیراهن مگر جزو غنایم می شود!؟
شاعر: #بردیا_محمدی
┄┅═══••↭••═══┅┄
زمزمه #امام_حسین #سبک_منی_که_از_تولدم
از وقتی که به کام من ، یه ذره تربتت نشست
دست خودم نبود تویِ دلم محبتت نشست
عمری از اون روز تا حالا ، گریه می کنم ...
تا نبریم به کربلا ، گریه میکنم ...
گریه میکنم ...
تو اشک بده منم برات ، گریه می کنم ...
بارون میشم روی لبات ، گریه می کنم ...
برات قتیل العبرات ، گریه می کنم ...
« حسین وای ...»
یه وقتی عذرمو نخوای ، درسته که خیلی بدم
به درد هیچی نخورم ، سینه زنی که بلدم
با یا حسین یا زینبا ، سینه میزنم ...
با ضربِ نعل مرکبا ، سینه میزنم ...
سینه میزنم ...
تا سینه ام بشه کبود ، سینه میزنم ...
به یاد مقتل از وجود ، سینه میزنم ...
که شمر رو سینۀ تو بود ، سینه میزنم...
« حسین وای ... »
اینا همش کار دله ، اگه کبوده بدنم
با لَاطِمَاتِ الْخُدُودِت من چرا لطمه نزنم؟
به یاد مادر به صورتم ، لطمه میزنم ...
بر خورده بد به غیرتم ، لطمه میزنم ...
لطمه میزنم ...
از بین کوچه تا حرم ، لطمه میزنم ...
من ارثِ زینب میبرم ، لطمه میزنم ...
فقط نه اینجا محشرم ، لطمه میزنم ...
« حسین وای ... »
____
#روضه_شب_جمعه
.
#زمزمه ... گریه میکنم
امین عسگری حسینیه معلی
#امام_زمان
#مناجات_محرمی
#عصر_عاشورا
تا دلم از کرده های خویش نادم می شود
بیش تر از پیش چشمم گریهلازم می شود
"اشک"،بال پر زدن در وادی معراج هاست
گریهکُن در روضه جبریلِ عوالم می شود
شمع باشی یا که پروانه..،چه فرقی می کند
سوخت هرکس که درونش "عشق" حاکم می شود
هر که سنگ طعنه های خلق را تاب آورد
حتم دارم شیشه هم باشد،مقاوم می شود
گرچه هِی در می زنم..،کشکول من را پُر نکن
دست سائل تا که خالی شد..،مزاحم می شود
این خرابت را بیا و لطف کن..،بیرون نکن
قول خواهد داد که یک روز سالم می شود
تا گناهی می کنم،زهرا وساطت می کند
پُشت مادر،طفلِ بازیگوش قایم می شود
آه ای ماهِ هزار و چند صد ساله بگو
سهم ما تا کِی سیاهیِّ مُداوم می شود
هر زمان "ناحیّه" می خوانم تصور می کنم
روح من تا کربلایش با تو عازم می شود
گریه..،تنها در میان روضه ی جدَّت "حسین"...
اشک هرچه می دهی خرج مراسم می شود
▪️
▪️
لااقل "اینجسمِعریانمانده" را..،دفنش کنید
نامروَّت ها کسی اینقدر ظالم می شود
آن ردا و آن عبا و آن عمامه بس نبود...
کهنه پیراهن مگر جزو غنایم می شود!؟
شاعر: #بردیا_محمدی
┄┅═══••↭••═══┅┄
زمزمه #امام_حسین #سبک_منی_که_از_تولدم
از وقتی که به کام من ، یه ذره تربتت نشست
دست خودم نبود تویِ دلم محبتت نشست
عمری از اون روز تا حالا ، گریه می کنم ...
تا نبریم به کربلا ، گریه میکنم ...
گریه میکنم ...
تو اشک بده منم برات ، گریه می کنم ...
بارون میشم روی لبات ، گریه می کنم .
برات قتیل العبرات ، گریه می کنم
تا زخم بشه پلکِ چشام گریه میکنم
تا خوب بشه زخمِ تنت
تا خون نیاد از بدنت
برای تشنه کشتنت
حسین وای
یه وقتی عذرمو نخوای ، درسته که خیلی بدم
به درد هیچی نخورم ، سینه زنی که بلدم
با یا حسین یا زینبا ، سینه میزنم .
با ضربِ نعل مرکبا ، سینه میزنم .
سینه میزنم
تا سینه ام بشه کبود ، سینه میزنم ...
به یاد مقتل از وجود ، سینه میزنم ...
که شمر رو سینۀ تو بود ، سینه میزنم
اشک چشام بشه روون ...
اینا همش کار دله ، اگه کبوده بدنم
با لَاطِمَاتِ الْخُدُودِت من چرا لطمه نزنم؟
به یاد مادر به صورتم ، لطمه میزنم ...
بر خورده بد به غیرتم ، لطمه میزنم ...
لطمه میزنم ...
از بین کوچه تا حرم ، لطمه میزنم ...
من ارثِ زینب میبرم ، لطمه میزنم ...
فقط نه اینجا محشرم ، لطمه میزنم ...
____
عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ قَالَ: «حَجَجْتُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ فَقُلْتُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَوْ نُبِشَ قَبْرُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ -علیهما السلام- هَلْ کَانَ یُصَابُ فِی قَبْرِهِ شَیْءٌ؟ فَقَالَ: یَا ابْنَ بُکَیْرٍ مَا أَعْظَمَ مَسَائِلَکَ إِنَّ الْحُسَیْنَ مَعَ أَبِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَخِیهِ فِی مَنْزِلِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَعَهُ یُرْزَقُونَ وَ یُحْبَرُونَ وَ إِنَّهُ لَعَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ مُتَعَلِّقٌ بِهِ یَقُولُ: یَا رَبِّ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى زُوَّارِهِ وَ إِنَّهُ أَعْرَفُ بِهِمْ وَ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَ مَا فِی رِحَالِهِمْ مِنْ أَحَدِهِمْ بِوُلْدِهِ وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى مَنْ یَبْکِیهِ فَیَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ یَسْأَلُ أَبَاهُ الِاسْتِغْفَارَ لَهُ وَ یَقُولُ أَیُّهَا الْبَاکِی لَوْ عَلِمْتَ مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَکَ لَفَرِحْتَ أَکْثَرَ مِمَّا حَزِنْتَ وَ إِنَّهُ لَیَسْتَغْفِرُ لَهُ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ خَطِیئَهٍ
عبد اللَّهبنبکیر با امام صادق (ع) گفتگو میکرد. در ضمن گزارش این گفتگوی طولانی آمده است که راوى مىگوید: محضر امام عرض کردم: اى پسر رسول خدا اگر قبر حضرت حسینبنعلى را نبش کنند، در قبر به چیزى برخورد مىکنند؟ حضرت در جواب فرمودند: «چه سؤال بزرگى کردى، حضرت حسین با پدر و مادر و برادر بزرگوارشان در منزل رسول خدا بوده و جملگى با آن حضرت از روزى خدا بهرهمند مىشوند و در خصوص آن جناب باید بگویم که حضرتش بر سمت راست عرش چنگ زده و به درگاه الهى عرض مىکند: «یا ربّ أنجز لی ما وعدتنى (آنچه را به من وعده دادى روانما)» و آن حضرت به زوار خود نگریسته و به آنها و به اسماء ایشان و اسماء پدرانشان و آنچه در خورجین و بارشان است، آگاهتر از خودشان به فرزندانشان است و نیز آن جناب به گریهکنندهگانش نظر فرموده و براى آنها طلب آمرزش نموده و از پدر بزرگوارشان درخواست استغفار براى ایشان مىکنند و خطاب به کسانى که برایشان گریه مىکنند، مىفرمایند: اى کسى که گریه مىکنى اگر بدانى خداوند چه [پاداشی] برایت آماده نموده، مسلما سرور و شادى تو بیشتر از حزن و اندوهت مىگردد و قطعا خدای تعالی تمام گناهان و لغزشهای تو را بهواسطه این اشکى که ریختهاى مىآمرزد.»
#فراق_کربلا
#روضه_شب_جمعه
..👇👇