eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 سلام الله علیها از شهدای کربلا و فرزند امام مجتبی علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یک علی اکبر ولیکن از تبار مجتبی می رود رو سوی میدان یادگار مجتبی نام او احمد و یا نام دگر معلوم نیست نام او هم خاک خورده چون مزار مجتبی نوزده سال است دارد شال سبزی روی دوش این جوان سبز پوش نوبهار مجتبی داغ او مثل علی اکبر ندارد مرهمی داغ او مانده به قلب داغدار مجتبی از عطش گویا لب خشکیده اش خورده ترک شد فرات و نیل و کوثر شرمسار مجتبی دیده هایش تار می شد از عطش مثل حسین احتضارش نیز شد چون احتضار مجتبی بر گلویش تیر خورده مثل تابوت حسن سالها بوده است گویا سوگوار مجتبی شاید او از ماجرای کوچه بوده با خبر شاید او بوده است تنها رازدار مجتبی داغ احمد، داغ قاسم، کشت ثارالله را کشت او را زخم های بی شمار مجتبی .
🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ وقتی به هم لب های طفل محتضر می خورد بر قلب مادر تیر نه، که نیشتر میخورد در روضه هایش آمده مثل علی اکبر او آب از تسنیم لبهای پدر میخورد یاقوت لبهای علی اصغر ترک برداشت یاد لب او، آب هم خون جگر میخورد این شیرخواره مثل شیر نر رجز میخواند دشمن شکست از تشنه کامی بی سپر می خورد شاهی سخن گفت و سپاهی هلهله کردند خیلی به کوه غیرت شهزاده بر میخورد بی شک شفیع برزخ و دنیا و محشر اوست از این جهت بر نای او تیر سه پر می خورد هرگز نمی بخشید حلق خویش را تا حشر تیر سه پر بر قلب بابایش اگر میخورد داده سلامی بر لب خشکیده بابا از تیرهای آبدیده هر قدر میخورد گهواره او خاک بود و بعد شد نیزه زیرا که روی نیزه تاب بیشتر میخورد .
قیامت است تماشای صبح دولت او که محشری‌ست مقامات بی نهایت او فقط نه روز قیامت، یکایک ایام به یُمن لیله‌ی قدرند زیر منت او کسی که ماه و ستاره‌ست گردن‌آویزش شده‌ست نُقل دهانِ فَلَک، کرامت او شبیه زهره کنیزش درخششی دارد زُحل که بسته کمر گوئیا به خدمت او! غبار درگه او فضه می‌شود قطعاً عیار سنجش پیغمبران، محبت او قیام فاطمه گرچه خمیده بود ولی، قیامت است رکوع یکی دو رکعت او توسلات خلائق به ذیل چادر او امام، معتکف خیمه‌ی امامت او جنان ز غنچه‌ی لبخند او شده پیدا نهان رضای خداوند در رضایت او خیال خاک به درک ضریح او نرسید کشیده سرمه به چشمان عرش، تربت او دمی که بی کفن اهل قبور برخیزند حریر و سُندُس و اِستبرَق است خلعت او به روی ناقه‌ای از نور در مسیر صراط روانه سوی جنان، محمل جلالت او عنان ناقه‌ی او را گرفته جبرائیل حریر بال ملک پرده‌دار حرمت او چه آبشار رفیعی‌ست چادر زهرا که جاری است از آن، رشته‌ی شفاعت او پیمبران همگی سر به زیر اندازند که چشم را نزند آفتاب طلعت او در آن میانه فدک ایستاده با دلِ خون خزان زده‌ست هنوز از غم مصیبت او * * کسی که مادر آب است حرمتی دارد لهیب آتش دوزخ کجا و ساحت او ؟! من از حوادث روز جزا ندارم بیم قیامت است فقط لحظه‌ی شهادت او گمان کنم که اگر میخ هم شود محشور سرش بلند نمی‌گردد از خجالت او به جست و جوی حسین است در صف محشر که مرهمی بنهد بر روی جراحت او اگر چه محسن او هم شهید شد اما، گلوی زخمی طفلی شده شکایت او ✍️ حجت‌الاسلام 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
. ۱۴۰۲ سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ "سربند" دُرّ این سخن / بر لب نجف گشته زمرمه مَن زارَ علی / فَکَانَّما زارَ فاطمه ۲ حوریه ی شکسته بال مرتضی بغض فروخورده ی در "ناد علی" دخیل چادر نماز تو بهشت قبله گه پنجره فولاد علی فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آتش زد شرر / به بهشت آستانه ی علی پشت در شکست / ناگهان قد جوانه ی علی ۲ این که زدند بین کوچه نور را جریحه دار میکند غرور را سوره کوثر است زیر دست و پا زدند جان واژه ی طهور را فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ افتاد از نفس / بین کوچه مادر امام‌ها آیینه شکست / در هجوم جمع بی‌مرام‌ها ۲ شکوه خاندان عرشی علی اسیر ضربه‌های تازیانه شد خون دل علی برای کوثرش ز چشمه غدیر خم روانه شد فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴ . ........................ . 🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ "سربند" دُرّ این سخن / بر لب نجف گشته زمرمه مَن زارَ علی / فَکَانَّما زارَ فاطمه ۲ حوریه ی شکسته بال مرتضی بغض فروخورده ی در "ناد علی" دخیل چادر نماز تو بهشت قبله گه پنجره فولاد علی فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مشکات علی / بین کوچه ها شد ترک ترک تا که پاره شد / بین کوچه ها نامه ی فدک ۲ حرمت پوشیه ی او شکسته شد میان کوچه پیش روی مجتبی روضه ی گوشواره ی شکسته اش بغض همیشه ی گلوی مجتبی فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ افتاده به خاک / آیه آیه ی سوره‌ی طهور در سوگش نشست / گوشواره و کودکی غیور ۲ بسته شده راه عبور آسمان بسته شده راه نفس های حسن خمید سرو قد مادر بهشت خمید سرو قد طوبای حسن فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴ ⚫️ ............................ . 🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ "سربند" دُرّ این سخن / بر لب نجف گشته زمزمه مَن زارَ علی / فَکَانَّما زارَ فاطمه ۲ حوریه ی شکسته بال مرتضی بغض فروخورده ی در "ناد علی" دخیل چادر نماز تو بهشت قبله گه پنجره فولاد علی فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ صارت کالخیال / پیکر تو ذره ذره آب شد ای طوبای من / خانه بر سر علی خراب شد ۲ آب شدی چرا تو آبروی عرش پهن شده بستر تو به سوی عرش لحظه ی جان سپردن تو فاطمه روضه مخفیانه و مگوی عرش فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دست تو شکست / شد قنوت وِتر یادگار تو بسترت شده / بوسه چین زخم لاله دار تو ۲ چشم پرستار تو پر ستاره شد شبیه کوچه بسته راه چاره شد دل علی با تب پیکر تو سوخت مثل در خانه پر از شراره شد فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴
آغوش بارگاه تو تا بار عام داد احلی من العسل به من تلخ کام داد عرش خدا همیشه به تو تکیه می‌زند اینبار تکیه بر تو در آن ازدحام داد دیدم نگاه بی رمقت سوی خیمه‌ها آرامشی عجیب به اهل خیام داد لبخند تشنه‌ی تو ترک خورد از عطش وقتی فرات بر لب خشکت سلام داد ای حی لایموت چرا زیر دشنه‌ای؟! جان را سزاست پای تو عالی مقام داد صبح تن تورا چه کسی بر زمین کشید؟! جسم تو را به چکمه‌ی نا اهل شام داد دلشوره‌ای به سینه‌ی پاکت جلوس کرد باید تورا شهید غم خیمه نام داد ممنون تیغ هستم از این که در آن غروب دست مرا دوباره به دست امام داد وقتی چکامه‌های لبت گفت یا حسن حُسن ختام بر غزلی ناتمام داد زهرا رسید و بر تن زخمی تو گریست با گریه زخم‌های تو را التیام داد ✍️ 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
بارگاهی که شده عرش خدا کَفش‌کَنش لشکری پای نهادند به روی بدنش این حسین است که مانده است تنش روی زمین؟! یا روی خاک، به لب آمده جان حسنش یک‌ نفر درصدد غارت عمامه‌ی او یک نفر آمده تاکه ببرد پیرهنش دورتادورِ حرم دست حرامی‌ها بود وارد معرکه شد شیر یل صف شکنش رجز شیر جمل نعره‌ی مستانه‌ی اوست یاحسن بود که می‌ریخت ز کنج دهنش آمد و داشت به لب آیه‌ی "فَاخْلَعْ نَعْلَيْك" گفت سیناست همین سینه‌ی غرق محنش بی وضو آنکه نبرده است دمی نام عمو بود با شمر درآن مهلکه روی سخنش به ادب نافه‌گشایی کن ازآن زلفِ سیاه *جای دل‌های عزیز است به هم بر مَزَنَش* ساربانا سر من سهم تو اما عوضش دست بردار از انگشت و عقیق یمنش بود آن لحظه دعای لب عطشان عمو که میان دل خود داشت غم یاسمنش *یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش می‌سپارم به تو از دست حسود چمنش* وای از بال و پرش، رفت به غارت با تیغ وای از حنجره‌اش، حرمله شد راهزنش وطن آغوش حسین است، خوشا عبدالله لاأقل جان نسپرده است به دور از وطنش ✍️ *جناب حافظ (ره) 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
. "جان به پیکر داشت وقتی مشک‌ها جان داشتند کاش می‌شد ابرها آن روز باران داشتند کاش می‌شد قطرۀ آبی به خیمه می‌رسید آب‌ها هم کاش که حرّ پشیمان داشتند آب باعث شد که مردی آب شد پیش همه آب‌ها از شمر گویا اذن میدان داشتند کودکی آرام شد با لای‌لای تیرها بعد از آن گهواره‌ها خواب پریشان داشتند سورۀ کوچک که روی دست بابا ذبح شد مجلس مرثیه‌ای آیات قرآن داشتند بند قلب آسمانی‌ها به مویی بند بود بر نخ قنداقه‌اش از بس که ایمان داشتند... هیچ داغی مثل داغ کودک شش‌ماهه نیست اهل‌بیت از حرمله بغض دوچندان داشتند نیزه‌ها در پشت خیمه خاک بر سر ریختند ماه‌های روی نیزه چشم گریان داشتند" 🎤 علیه_السلام 👇
Haftegi14030803[08].mp3
18M
▫️سور‌ه‌ی کوچک که روی دست بابا ذبح شد () 🎙 بانوای: حاج مهدی دقیقی جان به پیکر داشت وقتی مشک‌ها جان داشتند کاش می‌شد ابرها آن روز باران داشتند کاش می‌شد قطرۀ آبی به خیمه می‌رسید آب‌ها هم کاش که حرّ پشیمان داشتند آب باعث شد که مردی آب شد پیش همه آب‌ها از شمر گویا اذن میدان داشتند کودکی آرام شد با لای‌لای تیرها بعد از آن گهواره‌ها خواب پریشان داشتند سورۀ کوچک که روی دست بابا ذبح شد مجلس مرثیه‌ای آیات قرآن داشتند بند قلب آسمانی‌ها به مویی بند بود بر نخ قنداقه‌اش از بس که ایمان داشتند... هیچ داغی مثل داغ کودک شش‌ماهه نیست اهل‌بیت از حرمله بغض دوچندان داشتند نیزه‌ها در پشت خیمه خاک بر سر ریختند ماه‌های روی نیزه چشم گریان داشتند شاعر:
از آسمان علی یک هلال مانده فقط چهار زهره‌ی آشفته‌حال مانده فقط بگو سروده‌ی نازکتر از خیال چه شد از آن قصیده‌ی زیبا، خیال مانده فقط از آن همه غزل دلگشا چه شد امروز "مرا به جان حسن کن حلال" مانده فقط برای گریه‌ی تو غیر بیت الاحزانت اذان مرثیه‌های بلال مانده فقط جلالت تو زمین خورد بین آن کوچه گل بنفشه به قاب جمال مانده فقط فقط تویی سبب اتصال عرش به فرش که جای دست تو، بر روی شال مانده فقط چگونه دست شکسته دلیل مرگ کسی است؟ هزار روضه در این یک سؤال مانده فقط به ذهن قبر، مقامات تو نمی‌گنجد به روی شانه‌ام امری محال مانده فقط ✍️ مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
شکست بال و پرش آسمان تکان می‌خورد ز درد، روی تنش رنگ ارغوان می‌خورد میان بستر خود او ز درد می‌پیچید گره به کار اهالی آسمان می‌خورد برای زخم عمیقش دوا افاقه نکرد ز بس که زخم زبان او از این و آن می‌خورد تو را خدا دگر او را به کوچه‌ها نکشید خدا نکرده زمین گر در آن میان می‌خورد- -جواب مادر او را چگونه می‌دادید چه قدر خونِ جگر او ز دست‌تان می‌خورد میان بستر خود تشنه روضه سر می‌داد صدای گریه و آهش به گوش جان می‌خورد چنان ز چوب و لب خشک و خیزران می‌خواند که گوئیا به لبش چوب خیزران می‌خورد شبیه جدِّ غریبش چنان به خاک افتاد کأنَّ ضربه ز سر نیزه‌ی سنان می‌خورد ✍️ مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا ┏━━☘️🌺☘️━━┓ https://eitaa.com/madahanpirbakran ┗━━☘️🌺☘️━━┛
همراه با زیارت زیبای جامعه در هر فراز نام تو را ذکر می‌کنم یا إهدنا الصراط نماز مقربین! در هر نماز نام تو را ذکر می‌کنم حتی مسیحیان به دمت معتقد شدند وقتی مسیح نذر تو کرد و شفا گرفت دیشب مریض خانه‌ی ما با وساطتت شد روبه‌راه، تذکره‌ی کربلا گرفت پیچیده سوز ناله‌ی تو بین قرن‌ها آهت اثر نمود و جهان پر شراره شد با پاره‌پاره‌ی جگرت این غزل گریست با خون دل نوشته شد و چارپاره شد بالاسر تو ضامن آهو کشید آه بر جمع سوگوار تو آهو اضافه شد از روی درد، ناله زدی وای مادرم کم شد زسینه، درد و به پهلو اضافه شد روز دوشنبه زهر و مغیره یکی شده با تازیانه بر جگرت حمله‌ور شدند روز دوشنبه داغ دلت باز تازه شد یادآور مصیبت دیوار و در شدند گرچه به روی سینه‌ی تو زهر پاگذاشت دور و بر تو خولی و شمر و سنان نبود گرچه به تو تعارف جام شراب شد دیگر خبر زطشت و لب و خیزران نبود ✍️ مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا ┏━━☘️🌺☘️━━┓ https://eitaa.com/madahanpirbakran ┗━━☘️🌺☘️━━┛
از حال و روزش آسمان حالی مکدر داشت رنگی کبود و دیده‌ای دلواپس و تر داشت خورشید در زنجیر بود و نور می‌افشاند او چشم‌هایی نافذ و قدیسه‌پرور داشت زندان در آغوشش گرفت و نورباران شد چون بوریایی که کسی را گرم در بر داشت پایش شکست و آهِ زهرا رفت تا بالا یعنی ستون عرش آن لحظه تَرَک برداشت با چشم نیمه‌بسته جان می داد؛ یعنی که شوق وصال دخترش را بار دیگر داشت زندان به زندان مجلس روضه عوض می‌کرد بر لب نوای "یاحسین" و "وای مادر" داشت وقتی کبودی تنش تکثیر شد، گفتند: او هیأتی در سینه‌اش از داغ کوثر داشت او ترجمان زخم‌های "کوچه و در" بود بر روی جسمش بیت الاحزانی مصور داشت زیر گلویش زخم شد، اما جدا هرگز در لحظه‌ی جان دادن خود سایه‌ی سر داشت با روضه‌های قتلگاه جد خود جان داد با هفتمین زخمی که جدش روی حنجر داشت ✍️ مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/madahanpirbakran ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج🌸