eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
چشم وا کن و ببین موسم بهار شد آیه های عاشقی باز آشکار شد غنچه از سفر رسید خنده بر لبش نشست باز شد نگاه گل خار خوار خوار شد داغ شد اجاق عشق گرم شد هوای مهر دست و پای غم شکست غصه داغدار شد قلبمان شکار شد چشممان خمار شد جانمان نثار شد بخت یار یار شد دل پر از گلایه بود سیب روی شاخه بود از غم فراق یار عاقبت انار شد پر گرفت و پر کشید کال آمد و رسید هر کسی که میوه باغ انتظار شد می‌رسد صدای نور از گلوی کوه طور گوش وا کن و ببین موسم بهار شد شاعر: ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
. سالگرد شهادت در سینه هامان زخم صدها بغض پنهانی ست چشمانمان از این مصیبت ابر بارانی ست ای بادهای هرزه در فکر کفن باشید حال و هوای شهرمان بدجور طوفانی ست از پشت گرچه بازهم خنجر زدید اما این شهر این خانه پر از قاسم سلیمانی ست این خانه از اهل وفا خالی نخواهد شد این شهر این خانه پر از یار خراسانی ست آری عزاداریم اما غرق امیدیم آری پس از این روزهای سخت آسانی ست آری پس از این، غنچه بسیار می روید صد ها گل قاسم در این گلزار می‌روید سردار ما را بی هوا کشتن کجا زیباست این‌گونه جنگیدن مرام بچه ترسو هاست ای گرگ ها مرد نبرد تن به تن باشید شیر آمده آماده جان باختن باشید چشم عدالت روز و شب در انتظار ماست هیهات من الذله تا آخر شعار ماست ما‌ نان ز دست خصم‌پیغمبر نمیگیریم ما مرد میدانیم در بستر نمیمیریم با دوستان خویش کارونیم و اروندیم با دشمنان خویش البرز و دماوندیم باید ببینی در رگ ما خون آرش را در چشمهامان غیرت صدها سیاوش را ما یک به یک از نسل خون از نسل شمشیریم وقتش بیاید انتقامی سخت میگیریم از ایستادن آسمان خسته نخواهد شد راهی که با خون باز شد بسته نخواهد شد حس میکنم روی سر خود دست قائم را باید بگیریم انتقام حاج قاسم را ای آسمان خونخواهی هابیل نزدیک است شبهای نابودی اسرائیل نزدیک است حالا ببین تاثیر خون مرد مخلص را هم حاج قاسم هم ابومهدی مهندس را ای چشم بسته جمعه فریاد را دیدی؟ جمعیت میلیونی بغداد را دیدی؟ از آبرو تا جان مرید امر جانانیم ای گاوهای شیرده ما شیر میدانیم در راه میهن لشکر آماده بسیار است سرباز جان بر کف چو حاجی زاده بسیار است غیرت شرف عزت بزرگی ارمغان ماست پایش بیفتد باز موشک گفتمان ماست ... دست علی و فاطمه پشت و پناه ماست این خانه خالی نیست صاحبخانه اش زهراست زهرا همانی که سرود جان نثاری خواند تا آخرین لحظه فقط پای ولایت ماند ای حضرت خورشید هنگام ظهور توست درمان این ظلمت فقط مهتاب نور توست من شک ندارم شهرمان آباد خواهد شد من مطمئنم قدس هم آزاد خواهد شد شاعر: .
. چه بگویم چه به ما و چه بر این آل گذشت این چهل روز مرا قدر چهل سال گذشت چه بگویم که پس از تو چه بلاها دیدم چه بگویم که پس از تو چه به اطفال گذشت هرکه مارا ز غم و داغ تو ناراحت دید نیشخندی زد و راهی شد و خوشحال گذشت دخترت همسفر قافله ام نیست حسین چه بگویم که پس از او چه به غسال گذشت خواهری که رخ او را زن همسایه ندید بی نقاب از وسط آن همه جنجال گذشت آه از آن لحظه که زینب بدنت را نشناخت آه از آن لحظه که این قوم ز گودال گذشت بزم میخوارگی و کوچه و دروازه شام هرچه که بود به هر شکل به هر حال گذشت شاعر: .
. اگرچه داغ غمش جانگداز و سنگین است اگرچه عالم از این غم هنوز غمگین است اگرچه از غم او پشت آسمان خم شد اگرچه صورت اهل اشاره پُرچین است ولی حسین عزا، نه حماسه ایست عظیم که دین به لطف قیامش هنوز هم دین است حسین کشته راه بصیرت افزایی ست حسین کشته راه جهاد تبیین است حسین از رخ باطل چنین نقاب انداخت اگر که درپی حقی حسین آیینه است حسین دست و سر و پا و پیکر و تن نیست حسین مختص زاری و گریه کردن نیست قیام پرخطر او فراتر از جنگ است حسین راه رسیدن حسین فرهنگ است حسین چشمه جاری حسین اندیشه ست حسین برگ و بر و شاخه است، نه ریشه است به لطف خون ترش کاخ ظلم رسوا شد حسین مقصد و مقصود اهل معنا شد حسین گفت که از رتبه ات هبوط مکن و در مقابل ظالم دمی سکوت مکن حسین گرچه ز پیکار در هراس نشد حریف کوری یک عده از خواص نشد قیام کرببلا را ببین پیامش چیست محب خون خدا مست و بی تفاوت نیست مسیر پیرو راه حسین معلوم است تمام ثانیه ها فکر خون مظلوم است تو هم به نوبه خود روبروی ظالم باش میان معرکه ها مثل حاج قاسم باش نگاه کن تو به فرموده امیر بیان در اوج فتنه چونان اشتر دو ساله بمان ولایت است چراغ مسیر خوف و رجا نگاه کن که پر از عبرت است عاشورا همان کسان که به خود نور را فراخواندند به صبح روز دهم از امام جا ماندند در این مسیر کسی غرق معرفت چینی ست که داغدار غم کودک فلسطینی ست کسی که پیراهن عاشقی به تن دارد به سینه داغ جوانانی از یمن دارد که حرف غزه و هند و دمشق و کابل نیست برای عاشق این راه مرز بی معنی ست نگاه عالم و آدم به گام دوم ماست هدف نماز جماعت به مسجد الاقصاست بیا که از قدمت بوی نور می آید از این مسیر شمیم ظهور می آید بیا اسیر شو اما فقط اسیر حسین چراغ ها همه سبزند در مسیر حسین شاعر: ✍ .
. شکوه باورم من آن سروم که دائم از خضوع خاک می‌خوانم من آن رودم که مدیون محبت‌های بارانم به صد نوجامه نفروشم لباس کهنۀ خود را من آن پروانه‌ای هستم که پای شمع می‌مانم هزاران لاله پرپر شد اگر امروز سرسبزم یقیناً دسترنج باغبان را قدر می‌دانم تمام ماه‌های سال فهمیدند حرفم را که من دلبستۀ خردادم اما اهل آبانم به فصل عاشقیِ ما رخ تاریخ زیبا شد خوشم میراث‌دار سربلندی‌های دورانم مخواه از من که با ظلمت سر یک سفره بنشینم منی که سال‌ها هم‌سفرۀ نور شهیدانم نمی‌بیند شکوه باورم را عجز چشمانت که من حتی فراتر از بلندی‌های جولانم.. ✍🏻 🏷 اسلامی | 🇮🇷
. هر گُلی زیباست اما یاس چیز دیگری ست در میان سنگ ها الماس چیز دیگری ست ما میان عمر خود خیلی برادر دیده ایم در وفاداری ولی عباس چیز دیگری ست ✍ .
. نیست ما را جُز دَرِ لطف تو امیّدی، ببخش ای که بر این سینه‌ها یک ماه تابیدی ببخش رفت تا یک‌سالِ دیگر باز مهمانت شویم جمع شد سفره، اگر خوبی_بدی دیدی ببخش ما پشیمانیم، جان فاطمه ما را ببین این شبِ آخر اگر ما را نبخشیدی، ببخش فِطرِ ما خوشنودی پیغمبر و آل علی‌ست مرحمت فرما و‌ ما را این شب عیدی ببخش از رُخَت شرمنده‌ایم این روزها یابن الحسن پای هر عُصیانِ ما چون ابر باریدی ببخش ✍ .
. غیر غیرت، غیر عزت نیست هم‌آغوش‌مان سربلندی را ببین هر لحظه دوشادوش‌مان چشم وا کردیم با دنیایی از آزادگی خواند اذانِ استقامت پیر ما در گوش‌مان از وجود ما چراغ ایستادن روشن است پس نخواهی دید حتی لحظه‌ای خاموش‌مان موسم آرامش ما جان به جانان دادن است نیست جز خونِ شهادت تا ابد دمنوش‌مان استراحت‌ها بماند بعدِ آزادی قدس کم نخواهد گشت تا آن لحظه جنب و جوش‌مان * * ما ز سوی تو به خود قول شفاعت داده‌ایم ای عزیز حضرت زهرا به کم مفروش‌مان مهرماه ۱۴۰۲✍ .
زمین را، آسمان را، بیکران را سروری بانو ز هر بالاتری، بالاتری بالاتری بانو رضیه، راضیه، عذرا، حدیثه، هانیه، حُسنا سعیده، ساجده، زهرا، کریمه، کوثری بانو تو فکر مصطفی در های و هوی لیلة‌الأسرا تو ذکر مرتضی هنگام فتح خیبری بانو به غیر از انبیا، جبریل تنها بر تو وارد شد بدین صورت یقین دارم تو هم پیغمبری بانو چنان پشت علی چون کوه ماندی قد علم کردی که فهمیدیم در وقتش خودت هم حیدری بانو چه خورشیدی نبی دارد، چه مهتابی علی دارد نبی را مادری بانو، علی را همسری بانو کمال همنشین در ما اثر کرده‌ست پس قطعاً به روز حشر ما را چون حسینت مادری بانو ✍️
. ببین در قاب چشمانم دم میهن پرستی را بمان در حسرت یک لحظه ترس و التهاب ما کنون که حاضریم این گونه با ما می‌کند دشمن چه خواهد کرد این بدخواه روزی در غیاب ما مگو یک رای من حالا چه تاثیری مگر دارد بیا ای دوست با هم می‌شود کامل کتاب ما نه تنها خود که باید دیگران را هم فراخوانی شریک خویش کن اطرافیان را در ثواب ما تحمل کن که نزدیک است مقصد همسفر آری جدا بوده است از اول ،ز نامردان حساب ما ✍ .
در بی تاب و بی قرارم، العفو بالرقیه عبدی گناهکارم، العفو بالرقیه شرمنده‌ام که از من جز معصیت ندیدی سنگین شده‌ست بارم، العفو بالرقیه از بی وفایی ما، جانِ سه ساله بگذر جز او کسی ندارم، العفو بالرقیه دستان کوچک او، صدها گره گشاید امید قلب زارم! العفو بالرقیه یک کربلا در این شب، روزی این گدا کن خورده گره به کارم، العفو بالرقیه از تو به غیر خوبی، چیزی دگر ندیدیم آری امیدوارم، العفو بالرقیه ✍️
ای آسمان خونخواهی هابیل نزدیک است شب‌های نابودی اسرائیل نزدیک است ✍️ 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
Misaq-Haftegi980905[05].mp3
4.24M
🏴 یک عده در آغوش زهرا جان سپردند ▪️بانوای: حاج میثم مطیعی 🌹 ویژه یک عده روی خاک صحرا جان سپردند یک عده در اعماق دریا جان سپردند یک عده مانند کبوتر های عاشق رفتند و بین آسمانها جان سپردند یک عده بی سر عده ای با درد پهلو یک عده دیگر اربا اربا جان سپردند یک عده روی دست ارباب دو عالم یک عده روی پای مولا جان سپردند یک عده هم بی دست، لب تشنه ولی مرد دور از وطن مانند سقا جان سپردند شاعر:
دلتنگ و پر از تلاطم پنهان، پر از هراس نهانم شبیه راهِ نرفته، شبیه برگِ خزانم گذشت سالی و چشمم ندید کرب و بلا را بگو چه می‌شود امسال؟ واقعا نگرانم سپرده‌ام به خدا پای روضه‌ی تو بمیرم سپرده‌ام به خدا بی غم تو زنده نمانم خوشا به حال کسی که شده‌ست پیرغلامت خداکند که فدایت شود سر و تن و جانم خداکند که نگویند آرزو به دلش ماند مرا ببر به حریمت، ببر هنوز جوانم دلم گرفته و درد فراق درد کمی نیست خلاصه اینکه دوباره به کربلا برسانم ✍️ 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
دلتنگ و پر از تلاطم پنهان، پر از هراس نهانم شبیه راهِ نرفته، شبیه برگِ خزانم گذشت سالی و چشمم ندید کرب و بلا را بگو چه می‌شود امسال؟ واقعا نگرانم سپرده‌ام به خدا پای روضه‌ی تو بمیرم سپرده‌ام به خدا بی غم تو زنده نمانم خوشا به حال کسی که شده‌ست پیرغلامت خداکند که فدایت شود سر و تن و جانم خداکند که نگویند آرزو به دلش ماند مرا ببر به حریمت، ببر هنوز جوانم دلم گرفته و درد فراق درد کمی نیست خلاصه اینکه دوباره به کربلا برسانم ✍️ 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم