.
|⇦•ای زمین و آسمانت...
#روضه و توسل ویژهٔ #هشت شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ استاد حاج منصور ارضی
●━━━━━━───────
ای زمین و آسمانت، غرق ماتم ای بقیع
غصهی تخریب تو شد، روضهی غم ای بقیع
داغدار روضهی تو، قلب خاتم ای بقیع
سوگواران تو زهرا و علی هم، ای بقیع
ای بهشت آرزو، ای قبلهی ویران شده
بانیِ حفظ حریمت، ملت ایران شده
نوکران، آمادهی احداث بنیان حرم
تا بسازیم از بقیع، صحن و شبستان حرم
کاروان آید شود یک هفته مهمان حرم
جانِ هرچه عاشقِ زهراست، قربان حرم
گنبد و گلدسته میسازیم در ویرانهات
در بَرِ امالبنین سازیم، سقا خانهات
چون شبستان و حرم تکمیل شد پرچم به کف
راهپیمایی به پا سازیم، با شور و شعف
کاروان عشق را، راهی کنیم از هر طرف
از خراسان کربلا قم سامره تهران نجف
دشمن پست تو کی از ما بگیرد عشق را
هرچه را از ما گرفت، از دل نگیرد عشق را
آری این آب و گِل ما را، حسین آمیخته
طرح دینداریِ ما را، دست زینب ریخته
قلب ما، زیر قدمهای علی آویخته
پشت در، گودال، محراب، آستان بندگیست
روضههای کربلای یار سبک زندگیست
در ته گودال آری، نیزه بر دلها زدند
کعب نی بر جان ما و زینب کبری زدند
در دل محراب ضربت، اشقیا بر ما زدند
ضربهی سیلی به ما و صورت زهرا زدند
صاحب ما رشتهی تقدیر را خواهد گرفت
انتقامِ آیهی تطهیر را، خواهد گرفت
در کف خود قبضهی شمشیر را خواهد گرفت
از گلوی گُل، سه شعبه تیر را، خواهد گرفت
حرمت آل عبا را میرساند او به هم
پیکر و رأس جدا را میرساند او به هم
بلند مرتبه شاهی، به زحمت افتاده
برای جرعهی آبی، به منت افتاده
برای کشتن طفل صغیرِ شش ماهه
به قصد جایزه دشمن، به سرعت افتاده
نجات اهل دو عالم به دست اصغر اوست
به نام طفل ربابش، شفاعت افتاده
بلند مرتبه شاهی، به دفنِ شهزاده
میان خیمه و میدان، به حیرت افتاده
*هی دیدین میره سمت خیمه، میره سمت میدان..یه وقت دیدن ابی عبدالله رفت پشت خیمه ها با غلاف شروع کرد قبری روکندن...*
بلند مرتبه شاهی، به مشکل افتاده
که گیر قهقههای ارازل افتاده
رباب اگر که ببیند، حسین میمیرد
چنین که گردن شش ماهه، مایل افتاده
کمی به زیر عبا باز بود پلک علی
رسید خیمه پدر، دید کامل افتاده
لباس و ملحفه، بالشِ بچه، گهواره
چقدر بین بیابان، وسایل افتاده
به جای بستن قنداق، کارِ دست رباب
پس از علی، به طناب و سلاسل افتاده
بزرگ شد پسرم، مرد شد ببین زینب
ز نیزه سایهی اصغر، به محمل افتاده
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#تخریب_بقیع
#استاد_حاج_منصور_أرضی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
|⇦•مدینه شهر نبی...
#قسمت_اول #روضه و توسل ویژهٔ #هشت شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج #مهدی_رسولی
●━━━━━━───────
مدینه شهر نبی تربت چهار امام
به نقطه نقطهی خاکت زِ ما سلام، سلام
اگر چه ساکت و آرام میرسی به نظر
دلی نمانده که گیرد به یاد تو آرام، آرام
دوای درد دو عالم ز گرد صحرایی
سلام بر تو که آرامگاه زهرایی
شرار غم ز وجودم زبانه میگیرد
ز گریه مرغ دلم آب و دانه میگیرد
نه آرزوی بهشتم بود، نه شوق وطن
دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد
ز هر نشانه گذر کرده، با هزار نگاه
سراغ از آن حرم بینشانه میگیرد
سلام باد به شهری که نام روح افزاش
به هر دلی که شکستهست، خانه میگیرد
مدینه آنچه که میپرسم از تو، راست بگو
کجاست تربت زهرا؟ بگو کجاست؟ بگو
بقیع، منبر و محراب یا حریم رسول
مزار او ز چه پنهان ز چشم ماست؟ بگو
از آن ز دیده ی ما، در حجاب خواهد ماند
که چشم را نزند آفتابِ مدفن او
*سلام به اون خانمی که یه چند مدت بعد رسالت به دنیا اومد. سلام به اون خانمی که یه چند ماه بعد رسالتم از دنیا رفت ..یعنی سلام بر اون خانمی که کانّه رسالت باید قرین او باشه یعنی رسالت بدون فاطمه رسالت نیست.. گفتیم چندماه، باور کنید این چندماه هم موند کارای ولایت رو راست و ریست کنه بره ..اگه این چند ماه هم بعد بابا زنده موند..فقط برا دل علی موند..*
مدینه، راست بگو شب علی به چاه چه گفت؟
کنار تربت خورشید خود به ماه چه گفت؟
مدینه، شب که علی بُرد سر فرو در چاه
ز محسنش که فدا گشت بیگناه، چه گفت؟
مدینه، فاطمه در پشت در چو آه کشید
به آن شهیده، علی در جوابِ آه چه گفت؟!
مدینه، شرح غم تو، که نیست خاتمهاش
بسوز، هم به علی، هم برای فاطمهاش
الهی کم نشه سایهات از سرم
الهی برات بسازم یه حرم
با کبوترا به دورش بپرم
ای مادر کَرَم، بیبیِ بیحرم
شب روضهات شب معراج منه
جبرئیل به سینه و سر میزنه
بانی روضه حسین و حسنه
وسط روضه و هر سینهزنیم
تا میگم حُبُ الحُسین أجِنّنی
برمیگردی و نگاهم میکنی
مادرم چند روز که مسافره
مثل یه پرستوی مهاجره
بارشو بسته دیگه میخواد بره
مادر ما از بابا رو میگیره
زیر چادر دست به پهلو میگیره
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
تا در این خانه گل خندهی زهرایم بود
سیلی آن روز به رویش چه غریبانه زدند
آتش آن بود که بر خرمن پروانه زدند
فاطمه در وسط شعله تقلّا میکرد
جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#تخریب_بقیع
#کربلایی_مهدی_رسولی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژهٔ #هشت شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی رسولی
●━━━━━━───────
و رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ
نامرد با پا به در زد
و رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ
به نیت قتل پسر زد
*صدای مادر داره میاد.. عزیزم! نترسیا، جانِ مادر! من مراقبتم..مادر! غم به دلت راه ندیا..مادر من محکم ایستادم توأم محکم بایست مادر..بابا غیر ما کسی نداره..*
*یه مادریم تا صدا زد رباب داره میاد بگو یه ذره صبر کنه الان بر می گردم. بدو بدو اومد توخیمه بچه رو بغل گرفت. علی پسرم! عجله کن، بابا داره میره ..علی جان! نفس مادر! از صب هرکی رفته میدون عموت عباس بهش گفته چهجوری بجنگه.قاسم داره میدان عَنان اسب تودستای عباسه .. میگه عمو حواست رو بده به من ..جانم عمو! قاسمم! اون نیزه دارا رومیبینی؟بله عموجان! قاسمم نزدیک اونا نشو.. عزیز دلم قلب لشگر و میبنی؟بله عمو.. عزی م زدی تو دل لشگر زودی برگردیا دوره ات می کنن..چشم عمو..حالا پاها رو محکم و زین بگیر ببینم.. شمشیرتو محکم بگیر. برو "لا حول ولا قوة الا بالله"صدا زد.. مادر! عموتم رفت علقمه دیگه نیومد.. حالا رباب بهت میگه داری میری میدون چه جوری برو. بچه رو آورد بالا نگاه بچه و مادر به هم گره خورده صدا زد پسر علی داری میدون..اما عزیزم..!*
از های و هلهله گلم نترسیا
از تیرِ حرمله گلم نترسیا
*ذلیل بشه حرمله که من و خجالت داد..
زد بدم زد نانجیب..*
الهی خدا تحقیرت کنه
تو داغ بچه هات پیرت کنه
یه جوری زدی زمین گیرم کنی
الهی خدا زمین گیرت کنه
چه لقمه ای خوردی
که بچه میزنی نامرد
چوللرده آهولر مَلر ای صود امر آهو سنه
دریا قوتارمازدی اگر وئرسیدی دشمن سو سنه
«لالای علی لالای علی..»
سلام من به علی و به صبر وحلمش
سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#تخریب_بقیع
#کربلایی_مهدی_رسولی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
|⇦•چهل ساله اشکم....
#زمزمه و توسل ویژهٔ #هشت شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی مجتبی رمضانی
●━━━━━━───────
چهل ساله اشکم، چهل ساله آهم
چهل ساله کوچه، شده قتلگاهم
*هر مردی دلش خوشه تو خونه همسر داره ،دلش میگیره میاد خونه غماشو با زنش در میون میذاره آروم میشه...گفت..*
چهل ساله تنهام ،شب و روز ندارم
روزا کوه صبرم، شبا بی قرارم
جگر سوخته یعنی، مَنِ خون جگر
که حتی توی خونه بی مَحرمم
چهل ساله داغی روی سینه امه
که زهری کشنده شده مرهمم
زمینخورده یعنی مَنِ غیرتی
که بعد از یه عمره نشد باورم
تویِ کوچه ای تنگ، جلوی چشام
یکی دست بلند کرد به رو مادرم
*یکی از روضه خونا یه حرف عجیبی زد میگفت: یکی از دلیلایی که امام حسن مدام گریه می کرد این بود که خودشو مقصر میدونست. آخه زنای عرب پوشیه داشتن، الان تو خیابون داری میری یه خانوم و میبینی میگی شاید اقوامم باشه شک میکنی همراهاشو میبینی بچه اشو میبینی میگی خودشه، گفت اگه من اونروز با مادرم نبودم ....نمیشناختنش..*
حسن! کوچه مادر، صبوری همینه
زمین خورده یعنی، غریبِ مدینه
به همراه چادر، غرورم لگد شد
بهم خیلی برخورد، برام خیلی بد شد
نتونستم کاری کنم..
تو آشوب کوچه، توی اِزدحام
بمیرم که حتی پناهی نداشت
زدن با چه جرمی؟ چرا بی هوا؟
آخه مادر من گناهی نداشت
از اون کوچه تا خونه راهی نبود
تموم مسیر و فقط غصه خورد
بمیرم تا خونه فقط گریه کرد
همون جا حسن بود که از غصه مرد
*اینجا امام حسن وقتی زهر از گلوش پایین رفت عوضی که زنشو صدا بزنه ،صدا زد بگید زینبم بیاد.. خواهر خیلی به برادر علاقه داره، «خواهرا ! اگر از بیمارستان زنگ بزنن بگن برادرت اینجاست حالشم خوبه با این حال تا بیمارستان میرسی نصف عمرت تموم میشه» راوی میگه تا به زینب گفتن تو راه گریه میکرد صدا میزد همه بیان ، هی دنیا ... اومد خودشو رسوند کنار برادر، اینجا صدا زد.. خواهرم برام یه تشت بیار، تشت آورد لخته های خون از لبهای مبارک داخل تشت، من نمیدونم چه به روز زینب گذشت، اینجا یه تشت بود یه تشتم بود مجلس یزید..دختر صدا زد عمه جان!صدا قرآن خوندن بابامه، اگه بابامه چرا داره با چوب خیزران میزنه.....حسین....
حسن آقام همه میرن تو میمونی برام
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#تخریب_بقیع
#کربلایی_مجتبی_رمضانی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
|⇦•هر چقدر این خاک...
#سینه_زنی و توسل ویژهٔ #هشت شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی رسولی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
هر چقدر این خاک باران خورده و تر میشود
بیشتر از بیشتر جانش معطر میشود
این حریم آسمان این گنبدش فیروزه ای ست
روز و شب مفروش با بال کبوتر میشود
هر رواقش آینه در آینه نور است نور
صحن در صحنش صلاه ظهر مهشر میشود
دل تمنا میکند باب الکرم را عاقبت
با امام مجتبی اینجا میسر میشود
قال باقر قال صادق مینشیند بر زبان
دور تا دور حرم یک روز منبر میشود
کربلا هم میرسد اینجا لبی را تر کند
طرح سقاخانه ها روزی مقدّر میشود
روضه خوان اینجا نشسته روضه خوانی میکند
در دلم تازه غم و، اندوه مادر میشود
کاش قلبت بر دل من راه داشت
کاش مادر هم زیارتگاه داشت
بهارِ با تو بودن چه بهاریست
تو بین ما نباشی چه بهاریست
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم