eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. بسم الله الرحمن الرحيم ۰_مناجات_محرمی شكر خدا سياهِ تو دارم به تن حسين منّت خداي را كه فقط عشق من حسين از بس زدم به سينه شده سينه ام كبود دارم نشانِ عشق تو را بر بدن حسين شد كربلا نصيب همه ، غيرِ من ، چرا ؟ مُردم ازاين همه غم و درد و مِحَن حسين با خطِّ غم به روي دلم حق نوشته است جانم فداي غربتت اي بي كفن حسين با يادِ شدّتِ عطشت آب مي خورم از خاكِ كربلا زده ام بر دهن حسين اي مقتداي روضه و اي صاحبِ عزا عَجَّل علي ظُهُورِكَ يابن الحسن ، حسين .
. هر شب جمعه فاطمه آید به سوی کربلا یاد گلان پرپرش با ناله و شور و نوا آید کنار قتلگه ذکر لبش واویلتا واویلتا واویلتا (۲) هر شب جمعه فاطمه آید به سوی قتلگه یاد مصائب زینب سوزد کنارخیمه گه بهر عزادار حسین ,زهرا کند آنجا دعا واویلتا واویلتا هر شب جمعه فاطمه, آن مادر غم مبتلا آید با دل خون شده ,یاد اکبر پایین پا ناله زند،گریه کند, بر بدن اربا اربا واویلتا واویلتا هر دم بسوزد فاطمه ,بهر رباب و اصغرش کنار حیدر می‌سوزد, یاد بریده حنجرش برگلویش زد تیر کین,آن حرمله ی بی حیا واویلتا واویلتا هر شب جمعه فاطمه ,آید کنار علقمه یادمه بنی هاشم, گرید با آه و زمزمه گوید بسوزم برغمت, بر دستان از تن جدا واویلتا واویلتا هرشب جمعه فاطمه, گریدبرگلان چیده یاد تن غرقه بخون, سر از قفا بریده اشک از بصر ریزد بهر,رأس بروی نیزه ها واویلتا واویلتا .
. ۱ بابای من خوش آمدی به محفلم بابا داغ تو گشته مشکلم بابا با تو کنم راز دلم بابا بر خرابه نشین تو سر زدی در محفل من با سر آمدی ای مهربان بابای خوب من گوشه ی خرابه خوش آمدی مولاتی یا رقیة الحسین(۴) ۲ بابای من دیدم که بشکسته جبین تو ناله و سوز پرطنین تو گریه ی خواهر حزین تو دیدم که دشمن سوی تو دوید شمر بی دین را، خنجرش کشید از ظلم و کینه ،بین قتلگه رأس پاک تو از قفا برید مولاتی یا رقیة الحسین(۴) ۳ بابای من نبودی از رو ناقه افتادم کس نرسید آنجا به فریادم دیدم که من در دام صیادم بابا زجر دون سویم آمده نگفت این از تبار احمده از کینه و ظلم و ستمگری بر دخترت تازیانه زده مولاتی یا رقیة الحسین(۴) ۴ بابای من نبودی بابا دل من خون شد ظلم و ستم ز دشمن افزون شد صورت من ز کینه گلگون شد خسته ام دیگر من از این سفر داغ تو برجانم زده شرر خسته ام از خود ،جان زینبت بابا به همراهت مرا ببر مولاتی یا رقیة الحسین(۴) .
. در کرب و بلا فاطمه آید شب جمعه با گریه و با زمزمه آید شب جمعه مظلوم حسینم(۳) او ناله زند در حرم نور دو عینش بر گوش دل ما برسد وای حسینش مظلوم حسینم با شوق شود زائر او کرب وبلایش او گریه کند در حرم و پایین پایش مظلوم حسینم در پایین پا گریه کند بر علی اکبر بر نور دو چشمان حسین شبه پیمبر مظلوم حسینم اوگریه کند بهر رباب و علی اصغر برحنجر خونین و گلوی علی اصغر مظلوم حسینم با سوز و غم و گریه سوی علقمه آید با گریه به عباس و با زمزمه آید مظلوم حسینم گریه کند او یاد غم آتش خیمه سوزد همه دم یاد سران روی نیزه مظلوم حسینم اشکش به کنار بدنی می شود افزون او ناله زند بهر حسین با دل پر خون مظلوم حسینم گوید پسرم پاره تنی پس کفنت کو؟ ای نور دو چشم و دل من پیرهنت کو؟ مظلوم حسینم .
شب جمعه حضرت زهراسلام الله علیها کربلا هر شب جمعه بیاید فاطمه در کربلا زائر کوی حسین گردد به اشک و گریه ها واحسینا واحسین(۲) هر شب جمعه بیاید با دوصد شور و نوا یاد اکبر گریه دارد در حرم پایین پا واحسینا واحسین سوزد و ناله زند یاد رباب و اصغرش یادآن لحظه که تیر کین خوردبرحنجرش واحسینا واحسین هر شب جمعه بیاید درکنارعلقمه گریه دارد بهر عباس علی با زمزمه واحسینا واحسین هر شب جمعه بیاید فاطمه در قتلگه سوزد و ناله زند اندر کنار خیمه گه وا حسینا وا حسین هرشب جمعه بیاد سوزاشک زینب است یاداشک زینبش درقتلگه جان برلب است واحسیناواحسین هر شب جمعه بگرید یاد شاه سر جدا یاد جسم غرق خون وسر بروی نیزه ها واحسینا واحسین
شب جمعه،حضرت زهراسلام الله علیها کربلا زهرا شب هر جمعه (در کرببلا آید)۲ با گریه و اشک و آه( در شور و نوا آید)۲ می آید کنار نور دوعینش برجان رسد نوای یا حسینش یا زهرا یا زهرا آجرک الله(۲) زهرا شب هر جمعه (باحال بکاء آید)۲ با گریه ی بر اکبر (در پایین پا آید)۲ پیکر اکبر گشته اربا اربا ذکر لب هایشان آه و واویلا یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه( از بهررباب گرید)۲ از بهر علی اصغر(لب تشنه ی آب گرید)۲ درد عطش اوگردیده چاره گلوی اصغرش شد پاره پاره یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه (در علقمه می آید)۲ با گریه ی بر عباس (با زمزمه می آید)۲ گوید عباس من جانت فدا شد در راه حسینم دستت جدا شد یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه(درخیمه گهش گرید)۲ با قامت خم گشته (در قتلگهش گرید)۲ گوید حسین من پیراهنت کو ای غرق به خون من کفنت کو یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه( گوید که بیا مهدی)۲ بنگر به حسین من (برگرد و بیا مهدی)۲ ای که هستی مادر نور دو عینم بیا منطقم خون حسینم یا زهرا یا زهرا آجرک الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. بسم الله الرحمن الرحيم اشک غریب عاقبتش شرم آشناست بدبخت آن کسی ست که از صاحبش جداست یک عمر از دعای فرج رزق خورده ایم باید وبال گفت به دستی که بی دعاست پایی که نیست در پی تو لنگ میزند دنبال تو دویدن ما آبروی ماست از دیگران دوا برسد درد مطلق است دردی اگر زتو برسد مرهم و دواست هرجور هست پیش تو یکروز میرسیم آقا بگو که خیمه ی زهراییت کجاست حق می دهیم دل به دل ما نمیدهی ما سال هاست عادتمان لاف و ادعاست سجده بغیر تربت اعلی نمی کنیم مُهر قبول سجده ی ما مُهر کربلاست ** هرچه زدند باز زجایش تکان نخورد زینب کنار نیزه ی آقای سرجداست .
. ۱۳۹۹ 🎤 حضرت علی اکبر(ع) می کشم خویش را به روی زمین گاه بر سینه گاه بر زانو این عصای شکسته بعد از تو کمکم کرده بیشتر از زانو   چندمین بار می شود یادِ شب دامادی تو افتادم فرصتی بود و بعد عمری شرم به جمال تو بوسه می دادم   حیف دیگر نمی شود بوسید از لبانی که چاک خورده پسر وای بر من چرا محاسن تو اینقدر روی خاک خورده پسر   گفته بودی زمان پیری ما آب هم در دلم تکان نخورد تا تو هستی و تا عمویت هست باد حتی به دختران نخورد   خواستم روی پای خود خیزم باز هم با سر زمین خوردم کمرم را بگیر مانندِ چادر مادرم زمین خوردم   زره و خود و زین و تیغت را زیر پای سپاه می بینم چقدر چهره ات عوض شده است نکند اشتباه می بینم   همه تقصیر توست سمت حرم کِل کشیدند بعد خندیدند بعد پنجاه و چند سال اینجا عاقبت قد عمه را دیدند   زحمت مجتبی و بابایت رفته بر باد غصه ام کم کن پیش این چشمهای نامحرم معجر عمه را تو محکم کن   کاش می شد سرت یکی می گفت زیر این ضربه ها کمش نکنید آه ای نیزه ها میان حرم خواهرش هست درهمش نکنید   تبر از شال خود در آوردند همه انگار که سر آوردند چقدر تیغ را فرو کردند چقدر تیغ را در آوردند   ترسشان بود بود عمو صدا بزنی زود رفتند و لشگر آوردند چکمه ها تا صدای تو ببُرد چه فشاری به حنجر آوردند   دهنت را به زور پر کردند گریه های مرا در آوردند حال بر عمه ی تو می خندند گریه های مرا در آوردند   هر بلایی که بر سر آوردند روی دامان مادر آوردند (حسن لطفی) 👇