eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
10.5هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 عجل الله تعالی فرجه ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چه می شود که ببینم رسیده روز ظهور و آفتاب امیدم دمیده روز ظهور دوباره جمعه گذشت و غروب شد اما نگاه منتظر من ندیده روز ظهور بگو به منتظرانش نگار می آید بده به منتظرانش نوید روز ظهور چه میشود که بیاید ز راه و من بکشم قدوم صاحب خود را به دیده، روز ظهور کسی که منتظرش شد، شهید می میرد چه می شود که شوم من شهید روز ظهور امیرِ صاحبِ صمصام می رسد از راه و فاطمیه به پایان رسیده روز ظهور می آید و دل زهرا قرار می گیرد و هر که روضه ی او را شنیده روز ظهور - - به یاد واقعه کوچه اشک می ریزد برای مادر قامت خمیده، روز ظهور به انتقام نگاهی کبود می آید به انتقام دلی داغدیده ... ، روز ظهور به انتقام لگدهای کوچه می آید ‌ به انتقام رخی که پریده ... ، روز ظهور .
. 🌷 روضه‌های زیبای فاطمی در غزل امروز کنار خانه ی لا ترفعوا أصواتکم یا رب! دلیل این همه بلوا و غوغا را نمی دانم گلی که عالم از او تازه بود، پرپر شد یگانه کوکب باغ وجود، پرپر شد شب شهادت زهرا علی به خود می‌گفت: گل محمدی من چه زود پرپر شد!... کنار فضّه صمیمانه کار می‌کردی به کار کردن خود افتخار می‌کردی چقدر خانه مرتّب شد آن شب آخر اگر مریض نبودی چکار می‌کردی؟... می‌رود از آن سرِ دنیا خبر می‌آورد شعر در وصف تو باشد، بال در می‌آورد پرسشم تلخ است و پاسخ تلخ‌تر؛ این روزگار، کی برای چیدن یاسی تبر می‌آورد؟... خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد... اینقدر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد... سپهر سینه‌ات از غم ستاره‌باران بود به یادگاری گلمیخِ در نیاز نداشت حریر دست تو مجروح بود از دستاس به تازیانه‌ی بیدادگر نیاز نداشت... حیف از گلی که خانه‌نشینی نصیب اوست حیف از گلی که پرپر از این خانه می‌رود دیدی چه زود گرد یتیمی به دل نشست دیدی چه زود مادر از این خانه می‌رود... کسی در سنّ هجده‌سالگی پهلو نمی‌گیرد کسی در خانه‌اش از مَحرم خود رو نمی‌گیرد جوان وقت نشستن از کسی یاری نمی‌خواهد و تا برخاست از جا، دست بر زانو نمی‌گیرد... در آن شبی که به خاکش سپرد مولا، گفت: چـه خـوب بـود که فردا نبود و زهرا بود چه خوب بود که هستی نبود و فاطمه بود چه خوب بود که دنیا نبود و زهرا بود چـه خـوب بود اگر سایه‌ی غریب علی به خاکِ فاطمه اینجا نبود و زهرا بود!... من که می‌دانم برایت راه رفتن مشکل است باشد اصلا دست بر زانو بگیر اما بمان چهره می‌پوشانی از من، گرچه دلخونم ولی جان حیدر! هر شب از من رو بگیر اما بمان... جرعه‌جرعه غم چشید و ذره‌ذره آب شد آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد... .
. روزی که شکستند غرور پدرش را در کوچه بریدند همه برگ‌وبرش را با خنده گذشتند از این مرد و ندیدند وقت گذر از کوچه، دو تا چشم ترش را می‌خواست نفس تازه کند؛ از نفس افتاد آورد به خانه، تن بی‌بال‌وپرش را هرچند که در کوچه، قدش حکم عصا داشت زآن‌ روز دگر راست نکرده کمرش را این روضه‌ی جان‌کندن امثال من و توست گفتند نمی‌دید دگر دوروبرش را تنها به حسن داد نشان، مادر سادات در راه رسیدن به حرم، زخم سرش را هرروز انیس نگرانی علی بود پر کرد غم فاطمه، شب تا سحرش را از خیمه‌ی غارت زده‌اش، آه! چه گویم بردند شبانه زرهش را؛ سپرش را عمری‌ست که دندان به جگر داشته این مرد حالا شده وقتش که ببیند اثرش را امروز که جای علی و فاطمه خالی‌ست بر دامن زینب بگذارید سرش را ای وای به من از جگر عمّه‌ی سادات او دید فقط لخته‌ی خون جگرش را سخت است به والله، به تصویرکشیدن سوز نفس آخر و وقت سفرش را یک‌روز شکستند سر مادر و یک‌روز با سنگ شکستند سر گل‌پسرش را .
. من آمدم به جهان فقط به عشق علی که دل ببخشم و جان فقط به عشق علی نه من، که خالق او، شده ست عاشق او و شد خدای جهان فقط به عشق علی همان که روز الست قرار و عهد که بست نوشت بر دلمان فقط به عشق علی به پرده بود نهان، حقیقتی ازلی که شد به کعبه عیان فقط به عشق علی تو ای خدای زمین! تو ای خدای زمان! گرفتم از تو نشان فقط به عشق علی محمدا! تو بگو که در حرا چه گذشت؟ بخوان دوباره بخوان فقط به عشق علی گرفته ام دل از این، رهانده ام دل از آن سپرده ام به اذان فقط به عشق علی قسیم جنت و نار، اگر که دست علی ست هم این خوش است و هم آن فقط به عشق علی خوشا به حال دلم که شاعرش شده است که باز کرده زبان فقط به عشق علی به شرق رفتنِ شمس، از او شنیدم و بس که بازگشته زمان فقط به عشق علی چقدر دستِ نهان، که در دهان یتیم نهاده لقمه ی نان فقط به عشق علی بیا محب علی! به روی خسته دلی تبسمی بنشان فقط به عشق علی . «فقط به عشق علی» نشان فاطمه است همان که گشته کمان فقط به عشق علی چه کرده با دل من « فَمن یَمُت یَرَنی» خوش است رفتن جان فقط به عشق علی به شعر، ذره منم، که آفتاب شده ست از این ببین، شدم آن فقط به عشق علی یکی شبیه علی، غریب مانده، خدا! مرا به او برسان فقط به عشق علی ✍ .
هدایت شده از کانال عصر امید
4_5974245834529707564.mp3
857.2K
🔴📣 ۲ دلیل پیش نرفتن کارها! ✅ سنجش مقاومت💪🦾 ✅ تغییر مسیر🚶‍♂🚶🏃‍♂🏃 👈انتشار❤🙏🏼 ‌╔═💎💫═══╗ @asromid ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
. بی اذن زهرا و علی، در هم نمی زد این خانه را جبریل با پر هم نمی زد محض تبرک پشت در می رفت ، حتی پر سمت در می بُرد ، آخر هم نمی زد این خانه حرمت داشت ، در این کوچه حتی در را به آرامی ، پیمبر هم نمی زد در با لگد وا شد ولی این ضربه را باد حتی به پهلوی صنوبر هم نمیزد این در فقط با دست زهرا باز می شد ایکاش در ، این اصل را بر هم نمی زد https://eitaa.com/emame3vom/87062 .
. *لحظه ی با شکوه ورود حضرت زهرا سلام الله علیها به صحنه ی محشر ➖➖➖ نه کسی قدرت سخن دارد نه کسی نای سر تکان دادن همه ی اختیارها جبر است شده وقت دوباره جان دادن روز محشر شده، زبان ها لال! جن و انس و ملک، نظر پایین! حال وقت عبور فاطمه است.. همه انداختند، سر پایین گرم تسبیح و مجمری از عود با سپاه فرشته مالامال آمده از میان جمعیت مریم و آسیه به استقبال رفته بر روی منبری از نور دور تا دور او ملک پیداست جبرئیل از خدا خبر آورد عرش تحت ولایت زهراست همه ی هستی خودش را داد حق خودش گفته وقت جبران است به تلافی بندگی هایش هرچه زهرا طلب کند آن است فاطمه در برابر خالق دستها را که میبرد بالا با سر غرق خون فرزندش روضه ای تازه میکند برپا با دلی زخم خورده میگوید که برای شکایت آمده ام داغ روی دلم گذاشته اند با غمی بی نهایت آمده ام از چه دردی کنم شکایت که همه ی لحظه هام پر دردند یوسفی داشتم که لب تشنه گرگها پاره پاره اش کردند نیمه جان روی خاکها بود و با عصا میزدند بر بدنش دل من را به درد آوردند بسکه پا میزدند بر بدنش میرسد امر خالق قهار: ظالمان را در آتش اندازید قاتلان حسین را ببرید همه شان را در آتش اندازید *** +گفت وارد شو ای حبیبه ی من پیش پایش گشود درها را -گفت هرگز نمیروم به بهشت تا نفهمند قدر زهرا را_ فاطمه خوانده ای مرا ز ازل بخدا اینچنین نخواهم رفت زودتر از همه محبانم به بهشت برین نخواهم رفت صبر کردم میان رنج و بلا تا که فصل عنایتم برسد نوکران حسین منتظرند تا به آنها شفاعتم برسد با اشارات چادر خاکی عرش را جابجا کند زهرا مثل "مرغی که دانه برچیند دوستان را جدا کند زهرا"* ➖➖➖ *مرحوم استاد مؤید ➖➖➖ .👇
4_6003319142466195499.mp3
20M
با نوای: ▪️مراسم هفتگی 🗓 ۹ آذر ۱۴۰۲ 🚩هیئت کربلایِ بیت‌المهدی‌عج
. 🕯 یا روضه ای ایام فاطمیه شهادت سلام الله علیها زبانحال بند🕯 گناه تو چی بود که پشت در بودی میدیدمت که واسه من سپر بودی گناه من چی بود که دستام بسته بود روی چشات غبار غم نشسته بود نشد نجاتت بدم،آتیش و خاموش کنم حمایتت رو مگه،میشه فراموش کنم؟! ببخش اگر خونمون،خونه ی امنی نبود ببخش اگه پیکرت،تو این خونه شد کبود بانوی خونه ی علی یاس کبود نبی میمیره حیدر اگه تنهاش بذاری بری فاطمه جانم نرو بند🕯🕯 گناه تو چی بود که بی حیای پست تو کوچه با حسن که بودی راتو بست قباله رو به زور ازت گرفت و بعد یه جوری سیلی زد که گوشوارت شکست میگیری روتو ازم،نمیگی دق میکنم بگو چی اومد سرت،محرم رازت منم نبینم افسرده ای،خسته و آزرده ای بگو کی زد سیلی بهت،تا دستشو بشکنم بانوی خونه ی علی یاس کبود نبی میمیره حیدر اگه تنهاش بذاری بری فاطمه جانم نرو بند🕯🕯🕯 گناه تو چی بود که قد کمون شدی گل بهار من چه زود خزون شدی توی جوونی حیف شدی و پیر شدی خوشی ندیدی از زمونه سیر شدی قرارمون این نبود،که زودتر از من بری اگه نباشی پیشم،خوشی نداره علی آتیش به قلبم نزن،با رفتنت همسرم التماست میکنم،بمون کناره علی بانوی خونه ی علی یاس کبود نبی میمیره حیدر اگه تنهاش بذاری بری فاطمه جانم نرو 📕مناسبت:دهه دوم ایام 🎤با نوای زیبای کربلایی محمد ابراهیمی ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی .👇