eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
1_99819060.mp3
2.24M
●ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...😔 #حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
✨﷽✨هُشدار✨ 📛هنگامی كه شیطان به خداوند گفت: مـن ازچهارطرف جلـو،پشت، راسـت وچـپ انـســان را گرفتاروگمراه میكنم.(1) 🦋🍃فرشتگان پرسیدند... شیطان ازچهارسمت برانسان مـسلّط اسـت پس چـگونه انـسـان نجات می یابد...؟ 🕋خداوند فرمود: راه بالا وپایین بازاست... 💠راه بالا نیایش و راه پایین سجده و بر خاک افتادن ؛یعنی اقامه نماز است. ✍بنابراین ڪسی كه دستی به سـوی خدا بلندكند یاسری بر آستان اوبساید به راحتی می تواند شیطان راطرد كرده ودور نماید... 📖سوره‌اعراف17 📗بحارجلد60صفحه155 📙مراحل‌اخلاق‌درقرآن‌ جلد11‌صفحه10 🕋🕌🕋🕌🕋قرارگاه جهاد فرهنگی ولی امر شهر و بخش پیربکران
☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۱۸ شهریور ۱۳۹۸ میلادی: Monday - 09 September 2019 قمری: الإثنين، 9 محرم 1441 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا قاضِیَ الْحاجات (100 مرتبه) - سبحان الله و الحمدلله (1000 مرتبه) - یا لطیف (129 مرتبه) برای کثرت مال 🗞 وقایع مهم شیعه: 🔹محاصره خیمه های امام حسین علیه السلام، 61ه-ق 🔹آمدن لشکری تازه نفس به کربلا، 61ه-ق 🔹امان نامه شمر ملعون برای فرزندان حضرت ام البنین، 61ه-ق 🔹درخواست تاخیر جنگ به فردا توسط امام حسین علیه السلام، 61ه-ق 🔹کلام امام حسین علیه السلام با اصحاب خویش، 61ه-ق 📆 روزشمار: ▪️1 روز تا عاشورای حسینی ▪️16 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام ▪️26 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️41 روز تا اربعین حسینی ▪️49 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ✅ اشعار ___________________ جز تو به فکر خیمه گاهم هیچ کس نیست  بعداز تو آب آور بخواهم هیچ کس نیست  پای شریعه  لشکرم  را دادم از دست  جز یک حرم زن، در سپاهم هیچ کس نیست  غربت سراغم آمد عباسم  که می رفت  غیر از علی اصغر، گواهم هیچ کس نیست  زیر بغل های مـرا باید بگیری  من  داغ دیدم عذرخواهم هیچ کس نیست  تنها شدم اطرافم اما ازدحام است  هم هست یعنی آشنا هم هیچ کس نیست  بی دست می شد کــــاش دسـتم را بگیری  حالا که بی تو تکــیه گاهم هیچ کس نیست  فرقت شکسته با علی فرقی نداری  پاشیده تر از جسم ماهم هیچ کس نیست  🔸شاعر: ______________________ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ای لشکر حق را سر و سردار اباالفضل وی دست علی در صف پیکار اباالفضل هم خون حسین بن علی در تن پاکت هم روح تو در پیکر ایثار اباالفضل ریحانة دو فاطمه، ماه سه خورشید آرام دل حیدر کرار اباالفضل مانند تو در ارتش اسلام که دیده فرمانده و سقا و علمدار اباالفضل تو ماه بنی هاشمی و ما شب تاریک تو لالة عباسی و ما خار اباالفضل هم کاشف کرب پسر فاطمه هستی هم خیل بنی فاطمه را یار اباالفضل بر حاجت خود کرده صد و سی و سه نوبت هر خسته دلی نام تو تکرار اباالفضل در مصر ولایت شده بر یوسف زهرا تو مشتری و علقمه بازار اباالفضل عشق و ادب و غیرت و ایثار و شهادت کردند به آقایی ات اقرار اباالفضل تو رسته ای از خویش و گرفتار حسینی خلقند به عشق تو گرفتار اباالفضل ما بهر تو گریان و زند زخم تو خنده پیوسته به شمشیر شرربار اباالفضل برخیز سکینه به حرم منتظر توست جامش به کف و اشک به رخسار اباالفضل از سوز عطش آب شده طفل سه ساله مگذار بگرید به حرم زار اباالفضل تا آن که ببینند به تن دست نداری یک لحظه سر از علقمه بردار اباالفضل مگذار رود زینب کبری به اسیری ای دست علی ، دست برون آر اباالفضل تو چشم حسینی که زده تیر به چشمت ای دور حرم چشم تو بیدار اباالفضل کی گفته تن پاک تو در علقمه تنهاست گردیده تو را فاطمه زوار اباالفضل خون دل ما را که شده اشک عزایت زهرا و حسین اند خریدار اباالفضل مگذار شود خشک دمی دیدة "میثم" چشمی که بگریم به تو بسیار اباالفضل
نمی‌بردندش سوریه رفت زبان افغانی یاد گرفت. تیپ افغانی زد. به اسم افغانی قاطی بچه‌های فاطمیون شد. بسیار مصمم بود و دلیر بچه‌های فاطمیون را متحول کرد. می‌گفت: دشمن نباید جرات کند جلوی شما بایستد. ◇ از اول دهه می‌گفت: "تاسوعا پیش عباسم". روز تاسوعا در حال رجز خوانی که می‌گفت: "نحن شیعه علی‌بن ابیطالب" با قناسه زدنش. غلط می‌زد و رجز می‌خوند. ◇ بچه چندماهه داشت... می‌گفت: خودم و زن و بچه و کس‌و کارم فدای کاشی حرم حضرت زینب سلام الله علیها... خیلی مطمئن بود که عباس می‌بردش... "شهید مصطفی صدرزاده"
العباس (ع) 📚بحار الأنوار، ج‏45، ص: 41 ◾️لما رأى وحدته ع أتى أخاه و قال يا أخي هل من رخصة؟ 🔹وقتی كه ابالفضل تنهائى برادر را ديد آمد خدمت حضرت امام حسین و گفت: يا أخاه! آيا رخصت جهاد به من میدهى؟ ◾️فبكى الحسين ع بكاء شديدا  ✳️امام حسين عليه السلام گريه شديدى كرد  ◾️ثم قال يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي ‏ ✳️بعد فرمود: اى برادر! تو پرچمدار منى، اگه تو شهيد بشی لشكر من از هم می پاشد ✳️فَقَالَ الْعَبَّاسُ قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ. ✳️عباس علیه السلام عرضه داشت: آقا سينم تنگ شده و از زندگى خسته شده ام. ميخواهم از  اين منافقین خونخواهى كنم.  ◾️فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ 🔶امام حسين عليه السلام فرمود: مقدارى آب از براى اين كودكان طلب كن.  ◾️فذهب العباس و وعظهم و حذرهم فلم ينفعهم  🔷ابا الفضل رفت و آن مردم گمراه را موعظه نمود و از اين جنايت بر حذر داشت، ولى اثرى نكرد.: ◾️فرجع إلى أخيه فأخبره  🔶عباس به سوى امام حسين مراجعت و آن حضرت را آگاه نمود.  ◾️فسمع الأطفال ينادون العطش العطش 😭ناگاه شنيد كه كودكان فرياد ميزنند العطش! العطش!  ◾️فركب فرسه و أخذ رمحه و القربة و قصد نحو الفرات 🔷حضرت عباس عليه السلام بر اسب خود سوار شد و نيزه و مشك را برداشت و متوجه‏ فرات گرديد.  ◾️فأحاط به أربعة آلاف ممن كانوا موكلين بالفرات  🔶تعداد چهار هزار نفر كه موكل آب فرات بودند آن بزرگوار را محاصره كردند.  ◾️و رموه بالنبال فكشفهم 🔷او را تير باران می کردند ولى او لشكر را شكافت  ◾️و قتل منهم على ما روي ثمانين رجلا حتى دخل الماء. 🔶و بنا بآنچه كه روايت شده تعداد هشتاد نفر از دشمن را كشت تا بر سر آب رسيد.  ◾️فلما أراد أن يشرب غرفة من الماء ذكر عطش الحسين و أهل بيته فرمى الماء 🔷وقتى خواست مشتى آب بياشامد بياد تشنگى امام حسين و اهل بيت آن حضرت افتاد و آب را ريخت.  ◾️و ملأ القربة و حملها على كتفه الأيمن و توجه نحو الخيمة 🔶پس از اينكه مشك را پر از آب كرد و بدوش راست خود انداخت متوجه خيمه ‏ها گرديد.  ◾️فقطعوا عليه‏ الطريق و أحاطوا به من كل جانب 🔷دشمنان سر راه بر آن حضرت گرفتند و از هر طرفى او را محاصره نمودند.  ◾️فحاربهم حتى ضربه نوفل الأزرق على يده اليمنى فقطعها 🔶حضرت عباس عليه السلام با آنان جنگید تا اينكه نوفل بن ازرق آن حضرت را قطع كرد.  ◾️فحمل القربة على كتفه الأيسر فضربه نوفل فقطع يده اليسرى من الزند  🔷آن بزرگوار مشك را بدوش چپ انداخت و نوفل دست چپ وى را هم از بند جدا كرد.  ◾️فحمل القربة بأسنانه ✳️حضرت عباس عليه السلام بناچار مشك را به دندان گرفت.  ◾️فجاءه سهم فأصاب القربة و أريق ماؤها ❇️ناگاه تيرى به طرف آن بزرگوار آمد و به مشك آب اصابت نموده آب روى زمين ريخت ◾️ثم جاءه سهم آخر فأصاب صدره 😭سپس تير ديگرى آمد و بر سينه مباركش جاى گرفت! ◾️فانقلب عن فرسه  😭پس از اين جريان بود كه از بالاى اسب خود به زمين سقوط كرد  ◾️و صاح إلى أخيه الحسين أدركني ✳️و فرياد زد: يا اخا ادركنى.  ◾️فلما أتاه رآه صريعا فبكى 🔷وقتى امام حسين عليه السلام آمد و آن حضرت را ديد كه از پاى در آمده است گريان شد  ◼️و قال الحسين ع الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي. 😭امام حسين فرمود: يعنى الان پشتم شكست و راه چاره‏ ام قليل و اندك شد. -------------------------------------------------- علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کی_بریم_کربلا❗️ 🎥کلیپ تصویری 🍃 کی گفته هر وقت حال داشتی باید بری کربلا؟➕ سئوالی که بعد از ظهور نوه‌ات از تو خواهد پرسید! #حجت_الاسلام_پناهیان #کانال_عارفین 🆔 : @Arefin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اختصاصی 🏴 چند سالی هست دارد حسرت یک #اربعین 🎥/ حاج منصور ارضی در بیت رهبری: ✨ دعا کنید امسال هم حضرت آقا اربعین کربلا بیاید..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مداح عراقی و کار تمیز فرهنگی؛ [تا کور شود، دق کند و بمیرد هر آنکه نتواند دید] #حب_حسین_یجمعنا ➖➖➖➖➖➖➖➖ @shomareshmakooszohor
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 سلام تاسوعای اباعبدالله الحسین برهمه شما تسلیت باد السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علی الحسن وعلی علی ابن الحسین ع وعلی أولاد الحسین و علی اصحاب الحسین 🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽 مقام والای ابالفضل العباس ع امام صادق(ع)فرموده اند: «کان عمنا العباس نافذ البصيرة صلب الايمان جاهد مع أبي عبد الله الحسين و مضي شهيدا». یعنی عموي ما عباس، داراي بصيرتي نافذ و ايماني استوار بود، همراه اباعبدالله جهاد كرد و آزمايش خوبي داد و به شهادت رسيد. همچنین در زیارتنامه حضرت عباس(ع) که توسط امام صادق(ع) نقل شده است، آمده: «السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ» که در درجه اول به عبد صالح بودن آن حضرت و در مرتبه بعدی به مطیع بودن حضرت ابوفاضل(ع) اشاره می کند. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مجمع ذاکرین شهر و بخش پیربکران 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹 🔻 (( )) 🌹〰🌹 ➖ گوشواره ( واویلا عبّاسم ، آه و واویلا) 🌹〰🌹 🔻 پاشو ز زمین آه ای ، عبّاسِ به خون خفته حالم شده همچون مو _یُ قامتت آشفته با صورت ، بی دست از اسبت چو افتی یا اخا ادرک اخا را تو گفتی (( گوشواره )) ❣ چون شیر یل غرّان / چون رعدُ و ، چو طوفانی بشکافته ام لشگر / با غرّش بُرّانی تا پیشت عبّاسم،یکسر دویدم تا دیدم حالت را،قامت خمیدم (( گوشواره )) ❣ مشک تو جدا ، دستت/ گردیده قلم ای وای شَقّ ُالْقمرِ فرقت / افتاده شدی از پایْ خونین چشم از سه شعبه گشتی عبّاس امّید طفلان برنگشتی عبّاس (( گوشواره )) ❣ ماند این به دلم حسرت / گویی تو اخا ، زیرا خواندی تو مرا عمری / از رسم ادب ، آقا اَلْآنُ اِنْکَسَرَ ظَهْری عبّاس از علقمه رسد ،‌بوی گل یاس ((گوشواره)) ❣ گفتی نرسانم من ، بر خیمه تنت ، اما پاسخ چه دهم نزد اطفال و غمِ زن ها می کشم از خیمه گاهت عمودت تا گویم دشمن خونین تن نمودت (( گوشواره)) ❣ بر چشم تو گریان شد ، مشک و علم و دریا بعد از تو شوم تنها ، وای از حرم و زن ها یَابْنَ علی ، یَابْنَ اُمّی ، برادر امّیدِ طفلان ، آرامشِ خواهر (( گوشواره )) ❣ افتم ز سر اسب از _ بالا به تلِ مقتل سر می رود و نیزه ، ماند تن من در تل آتش می آورند و چنگ غارت زن ها و طفلان می برند اسارت (( گوشواره )) ❣ دست از تنت افتاد و ، باب همه حاجاتی امّید تو را کشتند ، امّید عِباداتی جان دادی بر پای دین و ولایت عبّاسم دنیا و عقبا برایت ((گوشواره)) 〰〰〰〰 🔷 ۱۱ شهریور ۱۳۹۸ ، دوم محرم 🔴
|⇦• و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┄┅═══••↭••═══┅┄• اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ... عصرِ فردا ز اهل بیت رسول زَهرِچشمی شدید می گیرند *این ناله هاتون رو آزاد کنید،به یک چشم بهم زدن شب عاشورا رسید،زن و مرد ناله بزنن،شیون کنند،آه بکشید آی نوکرا...* وقتِ تاراجِ خیمه های حرم چند کودک ز ترس می میرند دور کن از زنان و دخترها هر چه خلخال در حرم داریم خواهرم داخلِ وسایلِ خود روسری اضافه هم داریم؟ عصر فردا بدون شک اینجا میزند گرد و باد و خاکستر با صبوری به معجرت حتماً گره ی محکمی بزن خواهر ______ شبِ آخر ، بگذارید ، پر من باز شود بیش تر روی تو، چشم تر من باز شود حرف حجران مزن اینقدر ، مراعاتم کن دست بردار ، دل مضطر من باز شود جانِ زینب، برو از کرب و بلا ، زود برو مگذاری گره ی معجر من باز شود آه راضی نشو، بنشینم و گیسو بکشم آه راضی نشو ، مویِ سر من باز شود پایِ دشمن به روی پیکرِ تو باز شود روی دشمن به رویِ معجر من باز شود جانِ من ، حِرز بیانداز مگذار جایِ این بوسه ی پیغمبرِ من باز شود جانِ زینب ، برو مگذار ، غروبِ فردا سمتِ گودال ، رَهِ مادرِ من باز شود حیف از این زیر گلو نیست خرابش بکنند پس اجازه بده تا حنجر من باز شود لااقل قول بده ،زود خودت جان بدهی بلکه راهِ نفسِ آخرِ من باز شود ______ بلند مرتبه شاهی و پیکرت افتاد همینکه پیکرت افتاد، خواهرت افتاد تو نیزه خوردی و یک مرتبه زمین خوردی هزار مرتبه زینب، برابرت افتاد همین که از طرف جمعیت دو تا چکمه رسید اولِ گودال، مادرت افتاد تورا به خاطر دِرهَم ،چه دَرهَمَت کردند چنان که شرحِ تَنِ تو به آخرت افتاد ولی به جانِ خودت خواهرت مقصر نیست در آن شلوغی اگر بارها سرت افتاد خبر رسید که انگشترِ تو را بردند میان راه، النگویِ دخترت افتاد کنار خیمه رسیده است لشکر کوفه و خواهرِ تو به یادِ برادرت افتاد *ای دستات رو بیار بالا،این دست ها فقط نگاهِ ابی عبدالله رو میخواد،اُفتاده بود تویِ گودال،ولی برا همه دعا می کرد...امشب خیلی ها گرفتارن،خیلی ها التماس دعا گفتن،این دستات رو بیار بالا یه جوری صدا بزن،صدات برسه امشب حرمِ حسین،بلند صدا بزن:حسین.... ____. ┄•
|⇦• روضه و توسل ویژۀ شام غریبان ِحضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┄┅═══••↭••═══┅┄• تفسیر عشق درس الفبای کربلاست لب تشنه خضر در پیِ صحرای کربلاست باز این چه شورش است که در خلقِ عالم است نیل و فرات تشنۀ موسایِ کربلاست عیسی به عرش رفت، ولی روضه خواند و گفت: عریان به روی خاکِ مسیحایِ کربلاست باید علی شود، زکریّای کربلا وقتی که روی نِی، سر یحیایِ کربلاست بعد از گذشت این همه سال از شهادتش خلقت هنوز ماتِ مُعمّایِ کربلاست ای باخبر ز سرّ معما شما بگو ای روضه‌خوانِ ناحیه، آقا شما بگو *ما هر چی بلد بودیم تو این چند شب گفتیم. هر کی به اندازه ارتباطش با امام حسین از حالا به بعد می تونه گریه کنه....* آهی بکش به باد بده دودمان ما شعری بخوان که شعله بیفتد به جان ما صمصامِ انتقام، خدا صبرمان دهد یک شب اگر شما بشوی روضه‌خوانِ ما تاریخ را ورق بزن از کربلا بگو برگرد، چارده سده پیش از زمان ما این خون نوشته‌ای که تو خواندیش ناحیه این بی‌کسی که باد فدایش کِسانِ ما این روضه‌های باز، که با السّلام‌هاش لکنت گرفته است، سراپا زبان ما شأن نزول کیست که خون گریه می‌کنی؟ ای کاش دشنه بگذرد از استخوان ما ارباب مقتل، عازم آن سوی نیزه‌هاست ای وای بر دلم، سندش روی نیزه‌هاست آقا نوشته‌اند که جدت کفن نداشت گیرم کفن نبود، چرا پیرهن نداشت؟ از پای‌کوب اسب سواران شنیده‌ام بُردند روی نیزه سری را که تن نداشت پیچیده بود در خودش از آتشِ عطش داغی که داشت در جگر خودِ حسن نداشت انگشتری که با خودش آورده بود کو؟ ای کاش هیچ وقت عقیق یمن نداشت *همه دستارو بیارید بالا. حسین... صدات قطع نشه. حسین... حسین... حسین... قربون اسمت که دل رو زیر و رو می کنه. ان شاءالله هیچ وقت خواهری رو کنار بدن برادر نبینی. هی میگفت داداشم! کی لباست رو غارت کرده؟ داداش! کی موهات رو نامرتب کرده؟ داداش! دلم خوش بود یه انگشتری داری، داداش! کی انگشتت رو بریده؟ "کاش شماها امشب بودین کربلا کمک زینب می کردید" همچین که گریه می کرد دید یه دستی اومد رو شونه اش برگشت دید سکینه است. هی میگه: عمه این بدن کیه؟ عمه! بلند شو بریم بابام رو پیدا کنیم. چرا اینجا نشستی؟ این بدن کیه براش اینجور گریه میکنی؟ صدا زد: سکینه جان! بشین عمه. این بدن، بدن بابات حسینِ. حسین.... امشب همه ی مَردم با یه دنیا گرفتاری اومدن تو روضه، میگن ما کسی رو جز حسین نداریم، بریم حرف مون رو به آقامون بگیم. اما تا میان روضه، حرف مصیبتش میشه همه غصه ها یادشون میره. همه امشب اومدن بگن: امان از دلِ زینب... امشب اگه من بخوام روضه بخونم همین اوج روضه است. خدا انشاءالله هیچ کسی رو از بالا پایین نیاره. از مدینه وقتی بیرون زد، هر جا منزل می کردن جوانای هاشمی دور عمه رو می گرفتند. یه دستش رو علی اکبر می گرفت یه دستش رو قاسم می گرفت. عباس رکاب می گرفت تا زینب پایین بیاد. "درگوشی بهت بگم: خبر داری نامحرما دور زینب رو مثل امشب گرفتند؟" یاالله. خیلی خسته شد زینب. دونه دونه بچه هارو جمع آوری کرد. از اینجا روضه بخونم...* بیش از ستاره زخم و فلک در نظاره بود دامان آسمان ز غمش پر ستاره بود یک خیمه نیم سوخته، شد جای صد یتیم چیزی که ره نداشت درآن خیمه، چاره بود در زیر پای اسب، دو کودک ز دست رفت چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود در پشت ابر، چهره ی هر ماهپاره بود از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد از مشت ها بپرس که با گوشواره بود *"می خوای روضه بشنوی شام غریبان؟..." میگه بچه ها می دویدن تو این بیابونا. دیدم یه دختری دامنش آتش گرفته. با عجله دویدم. آتش دامنشو خاموش کردم. داره می ترسه و می لرزه. گفتم: دخترجان! ناراحت نباش من نیومدم آزارت بدم، میخوام آتش دامنت رو خاموش کنم. همچین که آتش دامنش رو خاموش کردم یه نگاه کرد گفت: آقا میشه یه مقدار به من آب بدید؟ "شام غریبانه ، اگه مردا داد نمی زنن بگم زنا برا رقیه داد بزنن" میگه سپرم رو آب کردم، آب رو گرفت دستش، می لرزه اما آب نمی خوره... گفت: آقا! میشه به من بگی قتلگاه کدوم طرفِ؟ گفتم: دختر آبت رو بخور... قتلگاه رو برای چی میخوای؟ گفت: آخه بابام هنوز تشنه است،هنوز آب نخورده...* .
|⇦• روضه و توسل ویژۀ شام غریبان ِحضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┄┅═══••↭••═══┅┄• یه روز یه باغبون بود که خیلی مهربون بود یه باغی داشت که عشقِ زمین و آسمون بود یه روز یه عده گلچین گلخونه شو سوزوندن میون اون همه گل سه چهار تا غنچه موندن تو غنچه های لاله یه غنچه بود سه ساله همیشه غرق شبنم همیشه غرقِ ناله یه عده می رسیدن دنبالش می دویدن الهی بمیرم اون رو رو خارا می کشیدن یه شب تویِ خرابه خواب بود و خوابِ گل دید صدای ناله ی اون به آسمونا رسید یه وقت تو گریه هاش دید دَرِ خرابه وا شد *میدونی چی شد؟..* سَرِ گل رو آوردن خرابه کربلا شد سرو گذاشت رو زانوش زبون به شکوه وا کرد عزیز من گل من کی سرتو جدا کرد *حسین.... خدا ان شاءالله؛ هیچ خانواده ای رو آواره بیابونا نکنه. امشب تک و تنهاست زینب. سکینه رو سوار کرد. زین العابدین رو سوار کرد. رباب رو سوار کرد. عمه قربونتون بِره. منم بی برادر شدم. عزیزایِ منم کشتن. دورتون بگرده عمه. دونه دونه رو همه رو سوار کرد. دونه دونه شونو محبت کرد. اما همچین که همه رو سوار کرد یه نگاه کرد دید کسی نیست کمکش کنه. همچین که دور و برش رو نگاه کرد دید نه خبری از عباس هست.نه از بنی هاشم ها خیری هست، صدا زد: علی اکبر! کجایی ببینی عمه جانت تنهاست،میخوام سوار بر محمل بشم...همه رو سوار کرد... عاقبت شتر جلوش زانو زد.* ميان این همه دشمن چو بي كسم ديدند *یه سوال کنم ازت؟ اگه یه وقت خواهرت، مادرت گریه کنه یه نفر لبخند بزنه چکار می کنی؟* میان این همه دشمن چو بی کسم دیدند به اشک بی کسی ام ناکسانه خندیدند -- از سر نی حرف می زنه، نگاهِ تو با دل من تو به این نیزه دار بگو، دور نشه از محمل من من فدات شم هلالِ من یه نگاه کن به حالِ من دلِ زینب، تو موهات خونه کرده.... آخه زُلفِ تو رو، فاطمه شونه کرده.... *از ابتدایِ نفس تا انتها... فریاد بزن: یا حسین...در و دیوار فردای قیامت گواهی میده، زن ، مرد، پیر ، جوون. تموم شد، شام غریبانه...حسین.... ___. ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
B A B O L H A R A M-Sibsorkhi_10-97.mp3
3.73M
|⇦•#روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی•✾•
B A B O L H A R A M-Banifateme_11-1-97.mp3
4.01M
|⇦• #قسمت_اول روضه و توسل ویژۀ شام غریبان ِحضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄•
🏴ﺑﺎﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺎﺗﺮﺍﻧﻪ 🏴میخورد ﺑﺮ ﺑﺎﻡ ﺧﺎﻧﻪ ، 🏴ﯾﺎﺩﻡ ﺁﺭﺩ ﮐﺮﺑﻼﺭﺍ، 🏴 ﺩﺷﺖ پر ﺷﻮﺭ ﻭ ﺑﻼ ﺭﺍ، 🏴قصه ﯾﮏ ﻇﻬﺮﻏﻤﮕﯿﻦ، 🏴ﮔﺮﻡ ﻭﺧﻮﻧﯿﻦ، 🏴ﻟﺮﺯﺵ ﻃﻔﻼﻥ ﻧﺎﻻﻥ، 🏴ﺯﯾﺮ ﺗﯿﻎ ﻭﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ، 🏴ﺑﺎﺻﺪﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ 🏴ﻭ ﺍﻧﺪﺭﯾﻦ ﺻﺤﺮﺍﯼ ﺳﻮﺯﺍﻥ، 🏴میدود ﻃﻔﻠﯽ ﺳﻪ ساله 🏴ﺁﺥ “ﺑﺎﺭﺍﻥ … ﺁﺥ “ﺑﺎﺭﺍﻥ فرارسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی تسلیت باد 🖤🌙🖤تاسوعــــا 🖤🌙🖤و عاشـورای 🖤🌙🖤حسینــی 🖤🌙🖤ایــــــام 🖤🌙🖤ایثــــــار 🖤🌙🖤عشـــــق 🖤🌙🖤بندگــــی 🖤🌙🖤وآزادگی 🖤🌙🖤برشـما 🖤🌙🖤بزرگوارن 🖤🌙🖤عزیز و 🖤🌙🖤گرامی 🖤🌙🖤تسلیت 🖤🌙🖤بــاد ♥️التماس دعا http://eitaa.com/joinchat/957677588Cc124bfea22 قرارگاه جهاد فرهنگی ولی امرشهر وبخش پیربکران
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد  چشم من داد از آن آب روان تصویرم باید این دیده و این دست دهم قربانی  تا که تکمیل شود حجّ من و تقدیرم وصل شد حال قیامم ز عمودی به سجود  بی رکوع است نماز من و این تکبیرم یه بیت،عاطفی ها،اونهایی كه دل عاطفی دارن بدنم را به سوی خیمه اصغر نبرید  که خجالت زده زان تشنه لب بی شیرم حسین..........
تاسوعای حسینی بر تمامی شیعیان عالم تسلیت باد. از طرف: روابط عمومی مجمع الذاکرین بخش و شهر پیربکران
⇦🕊*‌ روضه و توسل بسیار جانسوز_ ویژۀ ایام شهادت حضرت جوادالائمه علیه السلام _ حاج حیدر خمسه*↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ دمِ تو گرم نبُوَد آدمی نمی ماند نه آدمی که مَلک هم دمی نمی ماند نیازِ هر دو عالم به یک اشارۀ توست *این یعنی چی ؟ یعنی کربلا دست توِ ... یعنی بازیم نده ... دلت میاد منو سر بدونی؟؟ آدم که رفیقشُ اینقد سر نمی دوانه ... من که به تو بد نکردم ... حسین* نیازِ هر دو عالم به یک اشارۀ توست اگر تو ناز کنی عالمی نمی ماند ... *هی دارم این در و اون در می زنم قبلِ محرم یه کربلا ... هی دارم به این ور اون ور متوسل میشم،اون اهلِ منبر میگفت علی بن موسی الرضا علیه سلام به آقازاده اش امر کرد پسرم به دِینی که من گردنت دارم کسی رو نزار از درِ خونت بره ... یا جواد الائمه،من کربلا میخوام ... دیگه خسته شدم،تکراری شده خواستم ... من هوایِ بین الحرمینُ میخوام ... من دلم تنگ شده عقب عقب از بالا سر بیام ... دیدی،دستتُ میزاری رو سینه ات هی مگی السَلامُ علیکَ یا ابا عَبدِالله ... حسین ...* به گریۀ شبِ هجران کشیدگان سوگند اگر دمی تو بِخندی غمی نمی ماند *گفت حاج عباس کِشوانیه،تو عراق کلید دارِ حرمِ عباسِ،گفت با یه سیدِ بزرگوار نشسته بودیم کنارِ ضریح،یه عرب پا برهنه درب و داغون خیلی بهم ریخته معلومه از این چادرنشیناست ، بیابونا ، عشایر " راس اومد تو حرم،اومد کنارِ ضریح نشست شروع کرد به حرف زدن .. اومدم بگم،برو یه حمامی بعد بیا زیارت،یهو دیدم پاهاشو آورد چسبوند به ضریح ... حرف میزد این سید بزرگوار هم همینطور نگاش میکرد گفت دیدم اومد عقب بلند شد یه تشکر هم کرد و رفت" دویدیم صداش زدم چکار کردی؟ اول حرف زدی بعد پاتو چسبوندی رو ضریح از کی تشکر کردی ؟... گفت بابا چند وقتی بود پاهام زخم شده بود،هرکاری کردم خوب نشد اومدم حرم به عباس گفتم،گفت بیار پاهاتو بالا ... پاهامو دست کشید مرحم گذاشت ... خوب شد ... پاشدم مگه عباس و نمی بینید شما ؟... گفت زدیم تو سرمون واویلا ... آقا یه عرب پیرِ عشایرِ راه دلت نیومد زخم هایِ پاشو ببینی،مرحم گذاشتی روش ... تو که مرحم داشتی،پاهایِ پر آبله،هرچی زینب مرحم گذاشت خوب نشد ... آخ بمیرم اینقده خار تو پاهاش رفت ...* هزار بار شهادت دهد قبیلۀ طی دیگه برم تو روضه دیگه مدح نمیخونم ... امروز کار کارِ زن هاست برن کاظمین ... برن وسطِ حیاط حرم ضَجه بزنن ... به زن هایِ بغداد بگن یه جوون داره بال بال میزنه نمی خندن ... یه جوون داره جون،میده کسی کف نمیزنه ... بده یکی گریه کنه،صدا گریه شو با رقصیدن پنهان کنند ... ای وای مادرم برات بمیره ... برخیز ای جوان سرِ خود بر زمین نکش تو زخم خورده ای پَر خود را زمین نکش *سیدا برن بیرون من روضه میخوام بگم ...* ای مادر ی تر از همه کم دستُ پا بزن *من دستُ پا زدنِ بغدادُ میگم ... من دستُ پا زدنِ کربلا رو نگفتم ... یه زن بیاد بینِ مردا به برادرش التماس کنه ... کم دست و پا بزن ... الله اکبر ... آقاجان من معذرت میخوام ، من هر وقت برا بچه هایِ زهرا گریه میکنم دلم باز میشه ... هی فک میکنم تو حرمم ... من برات روضه میخونم انگار حرمتم ...* ای مادری تر از همه کم دستُ پا بزن پهلو شبیهِ مادرِ خود بر زمین نکش اسبابِ رقص و شادیِ زنها شدی چرا صورت به پیشِ همسر خود بر زمین نکش *بزار روضه بگم،کنیزه ته دلش هنوز یه خرده رحم هست،اونا می زدن و می رقصیدن. دید صدا نفسایِ آقا خس خس افتاده،گفت من فردا جوابِ مادرشُ چی بدم؟ دوید یه ظرف آب آورد،گفت الان دلِ زهرا رو شاد میکنم ... دمِ در اُم فضل رسید گفت کجا داری؟ گفت آب میبرم براش،بد خندید ... گفت بده خودم براش میبرم ... اومد داخل حجره ... دید دوردونۀ امام رضا رو زمین افتاده،پا رو زمین می کشه یه گه گدار میگه جیگرم،یه گه گدار میگه ای وای حسین ... اما هر کی دیگه بود بابا بی رحم ترین آدم خب آب نمیخوای بدی،چرا این کارا رو میکنی ... ظرفِ آبُ گرفت جلوش ریخت رو زمین گفت تشنته؟ ... نمیزارم یه قطره اش به لبت بخوره ... آقا شما آبُ دیدی،یه جا دیگه هم یه امام صدا نفس هاش خس خس افتاد ... هلال دلش سوخت،سپرشُ آب کرد دیر رسید یه خرده دیر رسید ... دید شمر داره بیرون میاد ... سر تا پاهاش خونی ... گفت دیر اومدی هلال ... الان آبش دادم* حسین ____ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
لبها معطر است سلام علی الحسین ساعات آخر است سلام علی الحسین این خاک، رستخیز تمام مصایب است صحرای محشر است سلام علی الحسین ظهر دهم رسیده و چشمان خواهری سوی برادر است، سلام علی الحسین ظهر دهم رسیده و از سیب سرخ عشق عالم معطر است سلام علی الحسین این سوی، نعش اکبر و سوی دگر، رباب دنبال اصغر است سلام علی الحسین هم دست ها بریده و هم آب ریخته است عباس، مضطر است سلام علی الحسین بر آن گلو که بوسه برآن زد پیامبر امروز خنجر است، سلام علی الحسین والعصر، عصر اگر برسد چشم زینبش حیران یک سر است، سلام علی الحسین این بوی سوختن ز خیامش رسیده است؟ یا بوی معجر است سلام علی الحسین .
. با سوز و گداز و شور و اخلاص بخوان با حنجرۀ زخمی احساس بخوان صحن دل من عین حسینیه شده ای عشق! بیا روضۀ عباس بخوان در چشم حسین، نور عین است عباس فرمانده بین‌الحرمین است عباس مانند دو آیینه مقابل هستند عباس حسین است و حسین است عباس «یا من هو اسمُهُ دوا» عباس است «یا من هو ذکرُهُ شفا» عباس است کعبه است حسین و کربلا هم قبله در مذهب ما قبله‌نما عباس است .
🌹 🌴 🌸 (( )) 🌹〰🌹 🔻 الهی بمیرم آقا (( توشدی غریب و تنها_۲_)) 🌳🌳 کربلا رو خون گرفته ، رنگ آسمون گرفته دلِ بی کس و غریبِ _صاحبِ زمون گرفته لشگر کوفی نامرد ،قدّ آقامونو تا کرد آسمون می باره با درد ، خیلی دیر بارون گرفته 🌳🌳 سر سقّا شد شکسته ، توی دل ها غم نشسته بچه های شاه دینند ، توٰ غل و زنجیرِ بسته سرا روی نی سواره ، دختری با گوش پاره توی صحرا رهسپاره ، با تن و پاهای خسته 🌳🌳 یا حسین غریب مادر ، که شدی بی یار و یاور دعوتت کردن که باشی ، میر و مولا شاه و سرور ولی حرمتت شکستن ، قد و قامتت شکستن اکبرت شد ارباً اربا ، تیر زدن گلوی اصغر 🌳🌳 جون یارا شد فدایی ، توی این راه خدایی دم آخر آقا تنها‌ ، بین قوم بی وفایی با یه گریه ی عجیبی ، گفته از غم غریبی آی حبیب و جُوْن و حرُّ و اکبر و سقا کجایی 🌳🌳 ای تو سِرّ اعظم آقا ، ای دوای دردم آقا زیر سُمّ ُ و نعل اسبا ، شد تن تو درهم آقا توی ماهی که حرومه ، جنگ و کشتن یه دشمن پس چرا شما رو کشتن ، توٰ ماهِ محرّم آقا 🌳🌳 وسط شلوغیِ جنگ ، می زنن به پیشونیت سنگ میزنی لباسو بالا ، پاک کنی خونو ، یه هو چنگ می زنن بهت ز کینه ، از یکی که توٰ کمینه تیر به سینه تون می‌شینه ، ضِدّ تو همه هماهنگ 🌳🌳 سر یه شیبی ، لبِ تل ، که برا تو میشه مقتل از سر اسبت میافتی ، رو زمین و میشه معضل توی یه حال غریبی ، میشی غلتون عین سیبی می بُرَن سرت ، میشینه ، به پاها رقیّه تاوَل 🌳🌳 آتیش و خیمه پریشان ، اسیری ، زنان و طفلان سر تو سر نی و توی یه تشت می خونه قرآن ای حیات دین و ایمان ، که شکستن از تو پیمان مثل بابات و داداشت ، تو غریبی ای حسین جان (( ای حسین جان ای حسین جان )) 🌳🌳 ما سینه زنان آقا ، میخوریم قسم همه جا ما مدافعت می مونیم ، تا ظهور سبز مولا همه زیر پرچم حق ، با ولای رهبرمون واسه تو میدیم سر و جون ،ای حسین غریب زهرا (( ای حسین غریب زهرا_۳_)) 🌳🌳 〰〰 🔷 محرم_۱۳۹۸ کانال انار سرخ عشق.