eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.1هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
10هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام‌دوستان فردا شب هیئت همه دعوت هستید دوستان خوتون دعوت کنید هیئت انصار الرضا تو هفته یک ساعت وقت بگذارید برای هیئت امام حسین چهارشنبه شب ساعت ۸شب سالن حوزه شهید بهشتی پیربکران @ansar_Al_reza_pirbakran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎼 🔘🔘9⃣2⃣8⃣🔘🔘 ☑️بنداول دارم جون میدم/کجایی ای خواهرم دارم جون میدم/خواهرغم پرورم دارم جون میدم/جگرم وای جگرم دارم جون میدم دارم جون میدم/ از شرار زهر کین دارم جون میدم/با دله زار و حزین دارم جون میدم/می‌خورم روی زمین دارم جون میدم از کینه و جفای همسرم داره میسوزه کل پیکرم حس میکنم این دم آخری داره میاد صدای مادرم ای غریب مدینه ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بنددوم بمیرم اقا اسیر بلاشدی بمیرم اقا ازغصه تو تا شدی برای مادر تو کوچه عصا شدی بمیرم اقا توی خردسالی شدی از زندگی سیر توی خردسالی شدی تو یه روزه پیر توی خردسالی می کشید قلبه تو تیر توی خردسالی تو کودکی پیرشدی ای آقا وقتی دیدی نامرد بی حیا به روی مادرت به قصدکشت کشیده زد توکوچه بی هوا ای غریب مدینه ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندسوم تو دیدی اقا چهل نفر داد کشیدن تو دیدی اقا پشت در تا رسیدن تو دیدی اقا باباتو غریب دیدن‌ تو دیدی اقا تو دیدی اقا اتیش و هیزم و دود تو دیدی اقا قوم بد تر از یهود تو دیدی اقا دست و بازوی کبود تو دیدی اقا دنیا خراب شده روی سرت دیدی که افتاده برابرت با سینه ی مجروح و غرق خون به پشت درب خونه مادرت ای غریب مدینه ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندچهارم به پیش عباس شده تیربارون تنت به پیش عباس پره خون شد کفنت به پیش عباس پاره شد پیرهنت .... می خوندی روضه /لحظه ی آخر و می خوندی روضه /از غمای مادر و برای زینب /روضه ی برادر و ..... با این غریبیت ای آقام حسن می خوندی با مصیبت و محن با دله خون و زار و مضطرت لایوم کیومک حسین من السلام علی سیدالشهدا «ع» 💠💠💠9⃣2⃣8⃣💠💠💠 ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
. ♻️♻️♻️♻️ ✅بنداول داره روی لب دائم زمزمه ذکره مجتبی بی بی فاطمه نفسی بفداک سیدی حسن ذکر رو لب شاه علقمه ..... سامان من حسن ایمان من حسن ای جان وهستی و جانان من حسن ♻️➖➖➖➖➖♻️ ✅بنددوم وای از لحظه ای که تیغ میزنه رجز توی جنگ بلیغ میزنه یک زن شترسوار تو جمل از وحشت فقط هی جیغ میزنه ..... ای بدل حسن /ای بی مثل حسن ای حیدری تبار شیرجمل حسن یا حسن یامولا یا حسن یامولا 💠💠6⃣5⃣0⃣💠💠 ♻️➖➖➖➖➖♻️
رمضانی: سه غم آمد به جانم هر سه یکبار غریبی و اسیری و غم یار غریبی و اسیری چاره داره غم یار و غم یار و غم یار بابا طاهر ای کاش که جای آرمیدن بودی یا این ره دور را رسیدن بودی کاش از پی صد هزار سال، از دل خاک چون سبزه، امید بردمیدن بودی شعر در مورد عزیز از دست رفته افسوس که سرمایه ز کف بیرون شد وز دست اجل، بسی جگرها خون شد افسوس که نامه جوانی، طی شد وان تازه بهار زندگی، دی شد شعر در مورد عزیز از دست رفته بودی تا دلم تنها نبود تا اسیر غصه فردا نبود کاش بودی تا فقط باور کنی بی تو هرگز زندگی زیبا نبود شعر در مورد عزیزان از دست رفته تو بودی نوگل گلخانه ما سفر کردی تو از کاشانه ما همانند پرستوهای عاشق خودت رفتی، غمت در خانه ما شعری درباره عزیز از دست رفته بود که بار دگر بشنوم صدای تو را؟ ببینم آن رخ زیبای دلگشای تو را کی‌ام مجال کنار تو دست خواهد داد که غرق بوسه کنم، باز دست و پای تو را دل گرفته من کی چو غنچه باز شود؟ مگر صبا برساند به من هوای تو را شعر درباره ی عزیز از دست رفته مرگ تو را چو داد گردون خبرم خبرت نیست که یک باره چه آمد به سرم کاش با قیمت جان، عمر تو می‌شد ممکن تا دهم جانی و از بهر تو عمری بخرم شعر در باره عزیز از دست رفته جهانا بی‌وفایی‌ها نمودی دمی با دل‌شکسته‌ها نبودی عزیزی از عزیزان را ربودی غم عالم به قلب ما فزودی شعر درمورد عزیز از دست رفته نابهنگام اجل، فرصت بودن بگرفت بلبلی را ز چمن، حین سرودن بگرفت مهر تو، حک شده در قلب همه یارانت کی توان خاطر تو، تا دم ماندن بگرفت شعر درباره عزیز از دست رفته رفتی و از رفتنت قلبم شکست دیده و دل از غمت در خون نشست شعر در وصف عزیز از دست رفته از یاد تو یک نفس دلم غافل نیست هر چند که جز حسرت دل حاصل نیست از شوق تو می‌سوزم، ولی سازم، چون آن دل که به شوق تو نسوزد، دل نیست شعری در وصف عزیز از دست رفته این دو روز عمر در ناکامی و حیرت به سر شد لحظه‌ها در ماتم و افسردگی‌ها سربه‌سر شد در جوانی سوخت ما را غنچه نشکفته دل در بهاران نیز، دل از عشق خوبان دربه‌در شد شعری در وصف عزیزان از دست رفته آن یار شفیق و مهربان رفت آن گوهر ناب خوش‌بیان رفت آن سید مرتضی، از این جمع در ماه حسین از این جهان رفت در ماتم و سوک و فرقت یار طاقت ز کفم، تاب و توان رفت قصه درد تو را به که باید گفتن؟ ناله شام و سحر، را به که باید گفتن؟ روزها رفت و غم از سینه ما پاک نشد این غم دیرگذر، را به که باید گفتن؟ هر که آمد به جهان، اهل فنا خواهد بود آنکه پاینده و باقیست، خدا خواهد بود جهان ساقی، فلک ساغر، اجل می خلایق جرعه نوش مجلس وی شعری در وصف برادر از دست رفته چندی است آسمان دلم وا نمی‌شود یک غم نشسته روی دلم پا نمی‌شود احساس می‌کنم که دگر خاطرات تو کنج خیال خسته‌ی من جا نمی‌شود شعر در مورد برادر از دست رفته تا ابد جای تو در دیده ماست سال‌ها گر گذرد یاد تو در سینه ماست به پاس آن همه مهر و وفایت حقیر است این محبت‌ها برایت شعر عزیز از دست رفته خرم آن روز کز این منزل ویران بروم راحت جان طلبم وز پی جانان بروم گر چه دانم که به جایی نبرد راه، غریب من به بوی سر آن زلف پریشان بروم شعر عزیزان از دست رفته بود سرتاسر عمرش به زبان نام خدا همدمش حضرت زهرا و شفیع او رضا اشعار عزیز از دست رفته تا کی ز مصیبت غمت یاد کنم آهسته ز دوری تو فریاد کنم وقت است که دست از این دهان بردارم از دست غمت هزار بیداد کنم شعر بیاد عزیز از دست رفته سایه‌اش همچون پناهی بود و رفت شانه‌هایش تکیه گاهی بود و رفت شادی ما بود دیدار رخش شادی ما یک نگاهی بود و رفت
قبل از این شور دیگری می داد هرکجا از شما که می گفتیم همه یک راست کربلا بودیم یا امام رضا که می گفتیم چند وقتی است حالمان خوش نیست قبل از این در رواق ،پای ضریح با تو از بوی سیب می خواندیم وسط روضه ها به یاد خودت همه یابن الشبیب می خواندیم از تو خواندیم و باز روضه شدیم پدرم روضه خوان خوبی بود پدرم با تو کربلا می رفت وقت دلتنگیش برای حسین تا که می گفت یا رضا ، می رفت ما هم امروز یا رضا گفتیم... یا رضا گفته ایم و می بینیم داری از راه می رسی اما وسط کوچه دست بر دیوار اقتدا کرده ای به کرببلا دل ما را ببین کجا بردی.. سم انگور کار خود را کرد حال مسموم بدترین حال است بازهم روضه خوان کرببلا وسط حجره بین گودال است مشهد و کربلا یکی شده اند... پدرم بین روضه ها هر وقت از مصیبات خواهری می خواند روی تل بین روضه دق می کرد گریه در بین روضه ها می ماند خوب شد خواهرت نبود و ندید خواهرت بین جمع محترم است بر سرش آتشی نمی بارد هرکجا هم که خواهرت برود هیچ کس سنگ بر نمی دارد هیچ جایی شبیه شام نبود محسن ناصحی
تا زندہ تر باشے شڪَستے قفلِ جانَت را شڪرِ خدا آسودہ خوردے شوڪَرانت را شڪرخدا نہ خیزران بوسیدہ رویت را نہ نعل اسبے خرد ڪردہ استخوانت را وقتے ڪہ جان دادی جوادَت نیز پیشَت بود هـرگز ندیدے ارباً ارباے جوانت را بانوے باران خواهـرت معصومہ هـم دیدہ ست مهـمان نوازے هـاے گرم میزبانت را نہ خیمہ اے غارت شد نہ صورتے نیلی نہ طعنہ اے آزردہ ڪردہ ڪودڪانت را خورشید هـشتم رفتے اما شڪراین باقیست رنگ شفق هـرگز ندیدم آسمانت را مُزدِ عزاداران هـمیشہ دست تو بودہ ست از من مگیر آقا نگاہ مهـربانت را... محسن کاویانی
تا یوسف اشکم سَرِ بازار نیاید کالای مرا هیچ خریدار نیاید در سوز جگر مصلحت ماست که ما را غیر از جگر سوخته در کار نیاید خارم من و در سینۀ من عشق شکفته‌ست تا خلق نگویند گل از خار نیاید بیمار فراقم من و وصل است دوایم تدبیر، به کار مَنِ بیمار نیاید یک عمر به درگاه رضا رفتم و حاشاک بر دیدن این دلشده یک‌بار نیاید... نومیدی و درگاه تو؟! بی‌سابقه باشد از سوی تو جز رحمت و ایثار نیاید آخر به کجا روی کند؟ ای همه رحمت! گر در بَرِ تو شخص گرفتار نیاید دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته‌ست گنه‌کار نیاید جاروکش درگاه توام همچو «مؤید» زین بیش از این بندۀ دربار نیاید استاد سیدرضا مؤید
(ع) بند1⃣ چقده ذکره حسن روی لبا میشینه بردن نام آقا مثله عسل شیرینه میوه ی فاطمه و علی به دل تسکینه ،تسکینه ........... میگیره دست عشاق ،پسره شیره حُنِین عشق زینب کبری ،ولیِّ امرِ حسین خوشگل و مه جبینه ،ماه روی زمینه استاد رزم عباس ،امام دومینه ........... آب و گلم حسن ماه دلم حسن رفع درد و غم و هر مشکلم حسن یا حسن یا حسن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ توی میدون نبرد آقام حسن سرداره به لبش ذکره اَناَ بنُ حیدَره کرّاره تا به لشگر میزنه عدو کارش، فراره ،فراره ......... توی پیکار نبرد،شجاع و بی بدله پا به فرار میزاره ،دشمنش با عجله سری به تن نَمونه وقتی شمشیر بزنه سردار جنگ جمل ،مرد میدون حسنه ........ علی هیبت حسن کوه غیرت حسن الگوی عباس و اوج قدرت حسن یا حسن یاحسن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3⃣ کریمی مثل حسن الحق گدایی داره گدایی درخونه ش حکم خدایی داره هزار تایوسف مصری جونفدایی داره،فدایی داره ........... شیر غران میدون ، حسن دلاوره باتیغ سرخ ابروش،سر رو ازتن می بره زمین از خوف خشمش،زیرپاهاش میلرزه از تیغ توی دستو ،برق چشماش می لرزه ........... یل صفدر حسن مثله حیدرحسن رودلم حک شده شه و سرور حسن یا حسن یا حسن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند4⃣ گنبدسبزحسن روبه زودی میسازیم با ألماسودروگوهر ورودی میسازیم کوریه چشم سعودی ها حرم میسازیم حرم میسازیم ........... سقاخونه میسازیم،واسه ی صحن حسن هیأت به پا میکنیم،گوشه ی صحن حسن همه گی دست جمعی،توی صحنش میشینیم زنده باشیم الهی ، اون روزو ما ببینیم ........... یعنی میشه خدا یه روز از کربلا تا حریم حسن بریم با بچه ها یا حسن یا حسن 💠💠💠2⃣3⃣💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
19. بوشهری.mp3
1.2M
#آواز_دشتی #جلسه_نوزدهم #دشتی_بوشهری #آموزش_مداحی 🔈 #استاد_نصیر_پور_فسایی خدایا خانمانم رفته بر باد که تنها آشیانم رفته بر باد مرا موی سپید زینبم گفت تمام دودمانم رفته به باد دوبیتی از : #حسن_لطفی .
17. دشتی بوشهری.mp3
2.34M
#آواز_دشتی #جلسه_هفدهم #دشتی_بوشهری #آموزش_مداحی 🔈 #استاد_نصیر_پور_فسایی یکی درد و یکی درمان پسنده یکی وصل و یکی هجران پسنده من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسنده به صحرا بنگرم صحرا تِه وینم به دریا بنگرم دریا تِه وینم بهر جا بنگرم کوه و در و دشت نشون از قامت رعنا تِه وینم دوبیتی از : #بابا_طاهر .
18. بوشهری.mp3
2.35M
#آواز_دشتی #جلسه_هجدهم #دشتی_بوشهری #آموزش_مداحی 🔈 #استاد_نصیر_پور_فسایی چراغ روشن راهم کجایی ؟ شبم تاره ، ندارم ره به جایی مرا کم منتظر بگذار ای گل دو چشمم مونده بر در کی میایی
15. صالح نصیر پور.mp3
2.25M
#آواز_دشتی #جلسه_پانزدهم #سبک_شیرازی #آموزش_مداحی 🔈 #صالح_نصیر_پور خدایا بنده ای شرمنده ام من به درگاه تو من سرافکنده ام من به سویت آمدم با اشک و آهی ندارم غیر درگاهت پناهی الهی رو سیاهم روسیاهم ولیکن عفو و بخشش از تو خواهم پریشانم پریشانم پریشانم به فریادم برس ای حی سبحان به دل دارم غمِ هجر عزیزان زند آتش به دل داغ شهیدان
16. سبک شیرازی.mp3
960.9K
#آواز_دشتی #جلسه_شانزدهم #سبک_شیرازی #آموزش_مداحی 🔈 #استاد_نصیر_پور_فسایی الهی سینه ای ده آتش افروز در آن سینه دلی وان دل همه سوز هر آن دل را که سوزی نیست ، دل نیست ! دل افسرده غیر از آب و گل نیست شاعر : #وحشی_بافقی
20. عبدالله بنایی.mp3
3.47M
#آواز_دشتی #جلسه_بیستم #دشتی_شیرازی_فسایی_جهرمی #آموزش_مداحی 🔈 #عبدالله_بنایی الهی آتشی در سینه دارم به سر شور و غمی دیرینه دارم به دل گفتم که می آید گل من دو دیده سوی در آدینه دارم تمام هستیم یک قطره اشک است که آنرا هم به پایت می فشانم نیاید از دلم مِهر تو بیرون اگرآید برون از سینه جانم خدایا تا بوَد از من نشانی بده یک لحظه رویش را نشانم دعا کن آخرِ حرفم تو باشی کز اوّل بوده نامت بر زبانم از آن ترسم که عمر من سرآید بمیرم ، بعدِ مرگم دلبر آید برم این آرزو درخانه ی گور بمیرم تا که صبح محشر آید .
🌸🍃🌸🍃 حضرت امام هادی (ع) میفرمایند: هر کس مطیع خدا باشد، از خشم دیگران باکی نخواهد داشت ۵۰ص۱۷۷ @madahanpirbakran
زيارت امام حسين عليه السلام از راه دور سدير گويد: امام صادق عليه السلام به من فرمود: اى سدير! هر روز به زيارت قبر امام حسين عليه السلام مى‏روى؟ گفتم: نه، فدايت شوم. فرمود: چه جفايى مى‏كنى، آيا در هر ماه زيارت مى‏كنى؟ گفتم: نه. فرمود: در هر سال يك بار به زيارت مى‏روى؟ گفتم: به همين گونه است. فرمود: اى سدير! چقدر نسبت به امام حسين عليه السلام روى گردان و بى‏اعتنا هستيد؟! آيا نمى‏دانى كه خداى تعالى را هزار هزار فرشته گرد آلود و موى پريشان است كه بر حسين عليه السلام مى‏گريند. و پيوسته زيارت مى‏كنند و خسته نمى‏شوند؟ چه مى‏شود كه تو هفته‏اى پنج بار و يا هر روز به زيارت امام حسين عليه السلام بروى؟ گفتم: فدايت شوم ميان من و قبر او فرسخها فاصله است. فرمود: بر بام خانه برو، و به جانب راست و چپ بنگر، و سپس سر خود را به سوى آسمان كن، و پس از آن به سوى قبر آن حضرت توجه كن و بگو: «السلام عليك يا ابا عبد الله، السلام عليك و رحمة الله و بركاته» در اين صورت، اين عمل، براى تو يك زيارت محسوب خواهد شد، و هر زيارتى ثواب يك حج و يك عمره دارد. پس از آن من، در هر ماه، گاهى بيست بار اين كار را انجام مى‏دادم. گلچين صدوق (گزيده من لا يحضره الفقيه)، ج‏1، ص: 101
4_5936234399002526493.mp3
13.55M
حرمته باخ حبیب داوریمیز حسندی شوکته باخ شفیع محشریمیز خاتم الانبیایه،بنزریمیز حسندی دلبریمیز حسیندی،سرورمیز حسندی حسن غریب مادر،حسن عزیز حیدر #نوحه زمیـــنه #امام_حسن #بامداحی:حــــــاج‌مــهـدی‌قـربـانـی ویـــژه ایــام شهــادت #ترکی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #اربعین
روضه ی شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام و گریز به روضه ی حضرت رقیه سلام الله علیها و دعاهای پایان جلسه_حاج حسن خلج_94.mp3
1.89M
دور بستر امام حسن نشستن ... خواهرا و برادرا ... با اشاره زینب رو صدا زد . زینب جان بیا جلو . سرش توی دامن امام حسینه ... فرمود زینب جان بچه هامو بگو بیان ، میخوام وداع کنم باهاشون . با یکی یکی بچه ها پسرا دخترا وداع کرد ... قاسم خیلی گریه میکرد ... قاسم سه سالشه اما سایه حسین بالاسرشه .. سایه عباس بالاسرشه . سایه عموها ، عمه جانی مثل زینب ، سایه مادرش بالاسرشه ... میخوام ببرمتون گوشه خرابه شام ... دلها بسوزه برای اون سه ساله ای که نه بابا داره ، نه عمو داره ، برادراشو کشتن ، یه عمه کتک خورده داره ... لحظه های نهایی و پایانی امام حسن ، عباس قاسم رو بقل کرد برد از حجره بیرون . گفت لحظه جان دادن برادرم ، بچه برادرم جون دادن باباشو نبینه ...  اما گوشه خرابه یه سر بریده آوردن گذاشتن جلوش ... أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْكَ! ... حسین خون همه جارو گرفت ... نگاه کن ببین صورتها همه سرخه ... (صورتهای شما با نور چراغهای سرخ ، سرخ شده) ... این نازدانه یه نگاه به صورت بابا کرد ... کی پیشونیتو شکسته !؟!! ... همه روضه خوان بشن ...* ای پدر کاش به جای سر تو می بریدند سر دختر تو این به دلداری و آن ، گرم دل آرایی بود گفتگوهای دو دلداده تماشایی بود *خدایا به حق این سه ساله ریشه داعشو بکَن.ای خدا . این دعارو بکنیم . اللهم اشغل الظالمین بالظالمین،خدایا خودشونو باعث ریشه کنی خودشون قرار بده. #روضه کوتاه امام حسن مجتبی ع و گریز به خرابه شام #حاج حسن خلج #امام_حسن
مانند مادرت شده ای، قد خمیده ای! آقا چرا عبا به سرِ خود کشیده ای !؟ با درد کهنه ای به نظر راه می روی!؟ مانند فاطمه چقدر راه می روی! خونِ جگر به سینه، به اجبار می دهی راهی نرفته! تکیه به دیوار می دهی داغ غریبی تو، نمک بر جگر زند خواهر نداشتی که برایت به سر زند اینجا مدینه نیست، چرا دلخوری شما !؟ در کوچه های طوس،زمین می خوری چرا ؟ با «یاعلی» به زانوی خسته توان بده خاک لباس های خودت را تکان بده مقداری از عبای شما پاره شد، ولی... نیزه نزد کسی به تو از کینه ی علی اینجا کسی به پیرهن تو نظر نداشت فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت چشمی به سمت مقنعه ی خواهرت نرفت وحید قاسمی
درخواستی کامل دست خدا روی سرت _ جواد مقدم | ⬆️⬆️⬆️
🔰 🔰 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیک الْمُشْتَکی وَ عَلَیک الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اَللَّــهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَینَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِک مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِی یا عَلِی یا مُحَمَّدُ اِکفِیانِی فَإِنَّکمَا کافِیانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکمَا نَاصِرَانِ یا مَوْلانَا یا صَاحِبَ الزَّمَانِ اَلْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکنِی أَدْرِکنِی أَدْرِکنِی السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ 🔻 🔻 ۲۳_الی_۲۴
یا صاحب الزمان سیدمحمد میر‌هاشمی آقا قسم به جان شما خوب می‌شوم باور کن آخرش به خدا خوب می‌شوم حتی اگر گناه خلایق کشم به دوش با یک نگاه لطف شما خوب می‌شوم این روزها ز دست دل خویش شاکیم قدری تحملم بنما خوب می‌شوم من ننگ و عار حضرتتان تا به کِی شوم کِی از دعای اهل بکا خوب می‌شوم جمعی کبوتر حرم فاطمی شدند من هم شبیه آن شهدا خوب می‌شوم گر چه دلم ز دوری تان پر جراحت است در چشمه سار ذکر و دعا خوب می‌شوم من بدترین غلام حقیر ولایتم ای بهترین امام، بیا، خوب می‌شوم با این همه بدی به ظهور شما قسم با یک نسیم کرب و بلا خوب می‌شوم
بند🌹 نور می گوید حسن منشور می گوید حسن پیکر من در میان گور می گوید حسن شب می گوید حسن هر لب می گوید حسن قبل خطبه های خود زینب می گوید حسن دَر می گوید حسن مادر می گوید حسن محسنِ حججیِ بی سر می گوید حسن یا حسن یا حسن بند🌹🌹 یل می گوید حسن مشعل می گوید حسن مرتضی به رزم تو ایول می گوید حسن مرد می گوید حسن پر درد می گوید حسن آن که امان نامه را رَد کرد می گوید حسن جام می گوید حسن در دام می گوید حسن فاطمه هر صبح و ظهر و شام می گوید حسن یا حسن یا حسن بند🌹🌹🌹 صبر می گوید حسن بی صبر می گوید حسن قطره قطره بارش هر ابر می گوید حسن جان می گوید حسن جانان می گوید حسن عندلیب قلب با ایمان می گوید حسن تاج می گوید حسن معراج می گوید حسن صد هزار قارون به تو محتاج می گوید حسن یا حسن یا حسن 🎙حاج سید رضا غضنفری
💠 سبک زمزمه ایام آخر صفر 💠 ➖➖➖ *پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله * بند اول شد دیدنی ای بابایم این حال پریشان من این پیکر بی جان تو این دیده ی گریان من رفتی تو ای پشت و پناهم بنگر تو سوز و اشک و آهم ( ۲ ) یا ابتا پدر پدر جان ( ۳ ) بند دوم هر لحظه کنارت بودم هر لحظه کنارم بودی هر لحظه پدر جانم تو آرام و قرارم بودی بابا تو رفتی از بَرِ من بابا چه ها آید سَرِ من ( ۲ ) یا ابتا پدر پدر جان ( ۳ ) بند سوم سَر باز کُنَد کینه ها با رفتن من ای زهرا با آتش و ضرب سیلی بر تو بشود جفاها دست علی ت که بسته می شه پهلوی تو شکسته می شه ( ۲ ) یا فاطمه یا فاطمه جان ( ۳ ) *امامحسن مجتبی علیه السلام * بند اول بر روی زمین ای مادر این پیکر من می سوزد از زهر جفا ای مادر پا تا سِرِ من می سوزد دارم غمی پنهان به سینه خدانگهدار ای مدینه ۲ مادر غریبم من غریبم ۳ بند دوم در پشت دَرِ سوخته من یک صورت نیلی دیدم یک پهلوی بشکسته و یک ضربه ی سیلی دیدم مادر به زیر دست و پا بود افتاده دیگر از نوا بود ۲ مادر غریبم من غریبم ۳ بند سوم من با که بگویم مُردم هر لحظه برای مادر آن دم که شدم با گریه در کوچه عصای مادر مانند گل دیدم که پژمرد دیدم که مادرم زمین خورد۲ مادر غریبم من غریبم ۳ *امام رضا علیه السلام * بند اول افتاده شَرَر بر جانم هستم به نوا ای مادر در حجره به خود می پیچم از زهر جفا ای مادر کسی نباشد در برِ من ببین چه آمد بر سرِ من ( ۲ ) مادر غریبم من غریبم ( ۳ ) بند دوم سوزم ز غمت ای مادر هر دم که به یادم آید من دیده به راهم مادر تا اینکه جوادم آید تا که بیاید او کنارم سر روی پای او گذارم ( ۲ ) مادر غریبم من غریبم ( ۳ ) بند سوم جان می دهم و بی تابم گریان ز دو عینم امشب گریان ز غم لب های عطشان حسینم امشب تشنه سرش از تن جدا شد سرش به روی نیزه ها شد ( ۲ ) مادر غریبم من غریبم ( ۳ ) ➖➖➖