eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر که خونین خورشید هر سحر برخیزد به آه عشاق اوست خون جگر برخیزد به سجده می‌افتد هر چه هست پیش رویش کسی که پیش پایش پیامبر برخیزد به حکم قرآن باری خبر علی بود آری خوشا کسی که هر صبح با خبر برخیزد امام مطلق باشد. بدان مع الحق باشد علی اگر بنشیند، علی اگر برخیزد قسم به بدر و خیبر، به ذوالفقار حیدر کجا کسی غیر از او پی خطر برخیرد جهنم احزاب است یا اُحُد باکش نیست کسی که حصن الله است بی سپر برخیزد کنار دستش عباس عزم میدان کرده چه صحنه‌ای شد خورشید، با قمر برخیزد جدا جدا افتادم اگر میان میدان به پیشگاهت جسمم بدون سر برخیزد دو پای شعرم لنگ است بیش از این ماندن را تو مرحمت فرمودی که بیشتر برخیزد بگو به شاعر هر جا که طبعت از پا افتاد بگو علی می‌بینی که شعر تر برخیزد حسین صیامی ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
شهادت می دهم حبل المتین عین الیقین هستی صراط مستقیم حقی و یعسوب دین هستی شهادت می دهم دست خدا در آستین هستی شهادت می دهم مولا امیرالمومنین هستی علی! حکم ولی اللهی‌ات در عرش امضا شد خدا دستور داد و مصطفی مأمور اجرا شد تمام عمر بودی گوش به فرمان پیغمبر پیمبر جان تو بود و تو بودی جان پیغمبر هزاران بار رفتی که شوی قربان پیغمبر خدا مدح تو را گفته است در قرآن پیغمبر خدا در شأن و مدح تو هزاران آیه نازل کرد "علی بین نماز انگشتری تقدیم سائل کرد" علی! چشم خدا هستی و یک لحظه نخوابیدی علی! خشم خدا هستی و از ظالم نترسیدی شهادت می دهم اول خدا را تو پرستیدی خودت گفتی خدا را با دو چشم خویش می دیدی شهادت می دهم اول تو سجده بر خدا کردی نخستین مرد بودی که به احمد اقتدا کردی شهادت داد هرکس به ولای تو مسلمان است ولای تو نشان قطعی تکمیل ایمان است کسی که از محبینت نباشد عبد شیطان است علی حب تو شرط لازم عفو گناهان است خدا هرگز نمی بخشد بدون تو گناهی را بدون تو نمی بیند کسی عفو الهی را قسیم النار و الجنه تو هستی ساقی کوثر ولی الله اعظم هستی و داماد پیغمبر نداری هیچ همتایی به جز صدیقه اطهر علی ابن ابیطالب امیر المومنین حیدر نه این حرف پیمبر نیست این حکم خداوند است امیرالمؤمنینی به علی تنها برازنده است به احمد وحی آمد که علی مولا الموالی شد چه وحیی بود جبرائیل هم حالی به حالی شد امیرالمومنین حیدر شد و اوضاع عالی شد هر آنچه بود در مشت خدا امروز خالی شد علی تصویر شفاف خدا در صفحه دنیاست علی مولا علی مولا علی مولا علی مولاست امام جن و انسان است علی بن ابی طالب به روز حشر میزان است علی بن ابی طالب پناه بی پناهان است علی بن ابی طالب ولی امر و سلطان است علی بن ابی طالب به گوشم میرسد امروز از هر سو "علیٌ حق" ملائک ذکر میگویند" علیٌ هو علیٌ حق" علی عالی اعلا، یل حق، حیدر کرار علی شمشیر اسلام است بر فرق سر کفار کسی جرات ندارد که بجنگد با تو در پیکار علی مولاالموالی و علیٌ قاهر القهار امام العارفین خیر الوصیین منتهی الآمال بگو حیدر مدد ذکر علیٌ افضل الاعمال آرش براری ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
به یمن نام شما می شوم حریف ردیف غزل بگویمت ایندفعه با ردیف ردیف ردیف شعر علی جز علی نمی بینم علی علی شنوم از لب شریف ردیف در آن زمان که تو بودی میان آن مردم بگو چگونه شده این همه خلیفه ردیف؟! ردیف و قافیه و شعر، ابتر است اگر_ که شاعرت نکند لعن بر سقیفه ردیف قسم به جان پیمبر، قسم به ظهر غدیر خدا نموده به مدح شما صحیفه ردیف ردیف کن نجفم را به جان فاطمه ات شود زیارتم از لطف آن عفیفه ردیف... امید افضلی ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دم به دم دم از ولای مرتضی باید زدن دست دل در دامن آل عبا باید زدن نقش حُب خاندان بر لوح جان باید نگاشت مُهر مِهر حیدری بر دل چو ما باید زدن دم مزن با هر که او بیگانه باشد از علی گر نفس خواهی زدن با آشنا باید زدن روبروی دوستان مرتضی باید نهاد مدعی را تیغ غیرت بر قفا باید زدن لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار این نفس را از سر صدق و صفا باید زدن در دو عالم چارده معصوم را باید گزید پنج نوبت بر در دولت سرا باید زدن پیشوائی بایدت جستن ز اولاد رسول پس قدم مردانه در راه خدا باید زدن گر بلائی آید از عشق شهید کربلا عاشقانه آن بلا را مرحبا باید زدن هر درختی کو ندارد میوهٔ حب علی اصل و فرعش چون قلم سر تا به پا باید زدن دوستان خاندان را دوست باید داشت دوست بعد از آن دم از وفای مصطفی باید زدن سرخی روی موالی سکه نام علی است بر رخ دنیا و دین چون پادشا باید زدن بی ولای آن ولی لاف از ولایت می زنی لاف را باید که دانی از کجا باید زدن ما لوائی از ولای آن ولی افراشتیم طبل در زیر گلیم آخر چرا باید زدن بر در شهر ولایت خانه ای باید گزید خیمه در دارالسلام اولیا باید زدن شاه نعمت الله ولی ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
غزلی بخوان بشوَد عیان ، که امیرِ روز جزا علیست که حسابِ ما که عِقابِ ما ، که عذابِ ما همه با علیست نشد از غم ضُعَفا جدا ، و َ کسی که در پیِ هر گدا برَوَد شبانه و بی صدا ، ببَرَد لباس و غذا علیست همه رمز و راز جهان بدان ، شده در عبای علی نهان شد اگر کسی یَل و پهلوان ، به یقین که از دَمِ یا علیست همه دم بگو "بِکَ یا علی" ، که نفس علی که هوا علی که دوا علی که شِفا علی ، که دعای دفعِ بلا علیست ز علی کسی که جدا شود ، و اگرچه از خُلفا شود تو بِدان که یک شَبه "لا" شود ، به خدا که نونِ "لَنا" علیست بوَد اولین ، بوَد آخِرین ، شَهِ مسلمین ، شَهِ مومنین برو در صفاتِ خدا ببین ، نه علی خدا که خدا علیست بروَد فراتَر از آن چه که ، نرسیده بالِ ملائکه قَدَری که در دلِ معرکه ، درِ قلعه کنده ز جا علیست چه صلابتی و چه شوکتی ، چه شجاعتی و چه هیبتی به صفا و مروه چه حاجتی ، به صفا قَسم که صفا علیست نجف است و ساغَرِ تا لبه ... ، نجف است و مستی هر شبه نجف است و گیجی عقربه ، تب و لرزِ قبله نما علیست وَ به لطفِ پاکی مادرم ، نشدم حرامی و از سَرم نرود که بنده ی حیدرم ، سَنَد شرافتِ ما علیست محسن کاویانی ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
قبله ي عالم گاه با زلف تو کج میشود اینجا قبله خم ابروی تو محراب شده یا قبله؟ کعبه بود و نجف آمد همه حیران گشتند و خدا خواست بماند به معما قبله تا به ما راه نشان داده سر زلف علی بنویسید سر زلف علی را قبله تا علی هست همین است مسیر الله نرود راه فلانی و فلان تا قبله کعبه تنها ترکش کرد مرا مشتاقش کعبه یک سنگ نشان است و الا قبله هر کجا هست مرا سمت نجف مایل کن شده ایوان طلایی تو تنها قبله پای اگر داشت سراسیمه میامد به حرم بوسه میزد به در مرقد مولا قبله امیرفرخنده ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
انگيزه خلقت پروانه شدم قسم به جانت تا جان بدهم در آستانت از روز نخست خاندانم مدیون تواند و خاندانت جز دُرّ و گهر نریخت مولا تا آخر عمر از دهانت‌‌ هر شب به رخت پناه بردیم هر شب به دو ابروی کمانت شرمنده ترم نکن علی جان با این همه لطف بی کرانت ما را به کدام صید کردی ابروت و یا که گیسوانت شاید که دل مرا بدزدند پس میدهمش به تو امانت باید چه گِلی به سر بگیرد آنکس که نخورده آب و نانت اذنی بده تا که در رجب هم یک شب بشویم میهمانت مولای هر آنچه هست مخلوق امشب چه خوشند شیعیانت خواندیم تو را و مست گشتیم اینگونه علی پرست گشتیم همسایه ی کردگار حیدر سرمایه ی روزگار حیدر ما خشک تر از کویر خشکیم تو سبز تر از بهار حیدر گفتیم علی و دُر گرفتیم از خواهر ذوالفقار حیدر ما را همه با تو میشناسند ای مایه ی اعتبار حیدر درگیر تو گشته ایم آقا داریم اگر قرار حیدر سرمایه ی ما محبت توست آیینه ی استوار حیدر غیر از تو و خانواده ات حق دارد به که افتخار حیدر مردیم از این فراق و دوری مولای طلایه دار حیدر در شهر نجف بُکش تو ما را نه گوشه ی این دیار حیدر ما از تو به جز تو را نخواهیم شهزاده ی شهسوار حیدر از هجر تو ما خراب هستیم در پای تو پا رکاب هستیم جان دو جهان جهان فدایت ماهی و ستاره بچه هایت بگذار کمی بها بگیریم ما را نتکانی از عبایت در صبح نمیرویم هرگز یک شب نزنیم اگر صدایت سلطان زمین و آسمانها ماتیم همه ز ماجرایت ما را به شما حواله دادند تا اینکه شویم خاک پایت گفتی که مرا خدا نخوانید جانم به نصیحت بجایت اما چه کنم نمیتوانم ای شاه نگویمت خدایت زهرای بتول مرحمت کرد اینکه شده ام غزل سرایت بستم دل پاره پاره ام را پایین ضریح با صفایت افتاده گره به کار و بارم قربان ید گره گشایت غیر از تو و حلقه های زلفت با هیچ کسی ندارم الفت از عالم و آدمی سری تو از هر چه که هست بهتری تو آنها که تو را عمیق دیدند گفتند رسول دیگری تو بر دوش نبی قدم نهادی معلوم شود که حیدری تو ... ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آزادم صید آزادم دلم افتاده در دام علی مست گشتم چون زدم لب بر لب جام علی چون کبوتر پر زدم بالا و پست چرخ را نیست آسایش به غیر از گوشهء بام علی شهد شیرین ولایت چون به کامم خانه کرد شد کمالم جلوه گر با بردن نام علی عین ما بینا شد از ع علی پس عیب نیست سر بگردانم به سوی قبلهء لام علی چون مهارم را به دست کس ندادم ، فاطمه بست من را در نجف تا دل شود رام علی سیم و زر سرمایهء دنیا مداران گشت و ما سینه ای داریم پر از دُرّ اسلام علی روز محشر هر که می جوید کسی را ، شیعه هم میگذارد سر به زیر سایهء گام علی داریوش جعفری ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نان حلالم تویی علی انگونه ای که عطر زشیشه فرار کرد عاشق فرار از همه عالم به یار کرد دل را نفوذ چشم خمارت شکار کرد در بهت و حیرتم که نگاهت چه کار کرد..! ما را به روی بال ملا ئک سوار کرد سنگ دلم به یک نگهت کیمیا شود از بند جرم خبط و معاصی رها شود هرکس به درد عشق شما مبتلا شود بی شک شبهه شامل لطف خدا شود بی چاره آن که از سرکویت فرار کرد صیدی که خود نشسته به دام شما منم مست و خراب باده ی جام شما منم در آرزوی بوسه ز کام شما منم از کودکی همیشه غلام شما منم خالق مرا فقیر و تو را سفره دار کرد چون مرتضی علی به دو عالم نگار کیست؟ آیینه دار حضرت پروردگار کیست؟ جبریل را معلم و آموزگار کیست؟ حصن حصین و ناجی و منجی ز نار کیست؟ صفر مرا خدا به ولایت هزار کرد...! آن ذره ای که از نظرت افتاب شد در بین خم نشسته و آخر شراب شد هر کس چشید از می ات عالیجناب شد باده ز فیض دست تو خوردن ثواب شد چشم مرا پیاله چشمت خمار کرد ذکرت مرا به رقص جنون در بیاورد فطرس به یمن کودک تو پر بیاورد خالق اگر دوباره پیمبر بیاورد کی شرزه ای شبیه به حیدر بیاورد؟ حتی خدا به خلقت تو افتخار کرد... تو درب شهر علم رسول مؤیدی واضح ترین تلالوء انوار سرمدی از پای تا به سر تو تماما محمدی از بسکه مست بوی گل یاس احمدی... ...زهرا تو را برای خودش اختیارکرد در بین سفره نان حلالم تویی علی درسرنوشت و طالع و فالم تویی علی دارم یقین که اوج کمالم تویی علی بی شک همای رحمت عالم تویی علی الحق که خوب وصف تو را شهریار کرد!! بر من مسیر عشق و غمت را نشان بده بر میتم ز لطف و عنایت تو جان بده بر این اسیر بی کس و کارت امان بده بی پرده گویمت،به سگت استخوان بده مهرت هواس و هوش مرا تارومار کرد یک رشته از عبای تو سکان آسمان خال لب تو نقطه پرگار این جهان خاک ره تو سرمه چشمان عاشقان جاروی صحن فاطمه ات با فرشتگان عالم به دور فاطمه ی تو مدار کرد محمد قانع ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
و من یمت یرنی به حیرتم چه بگویم احد و یا که صمد به آنکه هست به معنی لم یلد یولد کسی که مرغ خیالات هم به او نرسد چه دست و پا بزند مدعی به دست خرد مسلماً به الوهیت علی پی برد کسی که هست برای مقام او به صدد «و من یمت یرنی» را همین که ساقی گفت وزید بوی شراب از غبار سنگ لحد هنوز ناله ی عمربن عبدود از قبر درون رود زمان میرود به سوی ابد عجیب نیست ز امواج حمله ی علوی که پلک قلعه ی خیبر هنوز هم بپرد همان زمان که به نعلین وصله میزد در حریم عرش خداوند گشته بود رصد اگر که نفس پیمبر علی ست پس قطعا نوشته اند دو جان را برای یک مفرد کسی که سجده کند سوی کعبه ی سیار به حرف مردم کافر نمیشود مرتد سرابِ شهر نجف از بخار میکده هاست که مست میکندم آن بخار صد در صد اگر نبود غلامی کوی آن حضرت به هیچ قیمت ممکن نمیزدم اشهد محمود شهرستانی ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دلداده از ابتدای سخن انتهاش معلوم است هر آنکه گفت از ایشان بهاش معلوم است رسیده ام به خدا چون رسیده ام به علی که ارتباط علی با خداش معلوم است پیمبرم شب معراج با تعجب دید به جای جای جنان ردپاش معلوم است میان جنگ نگاهش تن عدو لرزاند هراس دشمن او در صداش معلوم است چنان برای حضورش دونیم شد کعبه هنوز هم که هنوز است جاش معلوم است همان قَدَر که حرامیِ منکرش معلوم حلال زادگی شیعه هاش معلوم است نه اینکه چند مسیحی شدند دلداده اش خود مسیح شده مبتلاش معلوم است چه احتیاج به تخت و چه احتیاج به تاج غلام‌حضرت حیدر بهاش معلوم است شهریار سنجری ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مولای من خدا در آینه اش آنقدر علی را دید که بر خود از همه نزدیک تر علی را دید نبی سپرد زمین را به او و هرچه که رفت... ...به سمت عرش خدا، بیشتر علی را دید چنان یسار و یمین را به تیغ دوخته که زمین به قامت صدها نفر علی را دید یلان سر به هوا ذوالفقار را دیدند و قلعه نیز که شد در به در علی را دید نداشت هر دل ناپاک چشم دیدن عشق وگرنه میشود از گوش کر علی را دید و مهربانی اش از هیچ کس نشد پنهان که هر بنی بشری چون پدر علی را دید خلاصه بحث خدا بودن و نبودن اوست اگر شود فقط از یک نظر علی را دید محمد رضا رضائی ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
سنگ محک سر داده اند پای علی سر شناس ها چشمان اوست معدن گوهرشناس ها شاگرد ” ضربه علیٍ یومُ خندق” اند شمشیر می زنند اگر سرشناس ها نهج البلاغه رفت به بازار زرگران سنگ محک زدند به سر زرشناس ها تا نقطه های خطبه او رفت آسمان شد پرستاره دیده اخترشناس ها هوهوی ذوالفقار علی را شنیده اند از شقشقیه اش همه منبر شناس ها ساقی برای متقیان خطبه خوانده است یعنی رسیده دور به ساغرشناس ها نهج البلاغه خواندم و قرآن بلد شدم پی برده ام به حرف برادرشناس ها صادق میرصالحیان ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
در نگاهم نقش می بندد نگاهت عاقبت میشوم یکروز یارِ دلبخواهت عاقبت قرعهٔ فال امامت شد به نام تو ولی قسمت من شد فراق روی ماهت عاقبت بست چشمش را به روی هر که جز تو مهزیار راه پیدا کرد سمت خیمه گاهت عاقبت دلخوشم تنها به اینکه این غریبِ بی پناه میشود آرام روزی در پناهت عاقبت این خیال عاشقانه می کشد آخر مرا پیش ِ پایت میدهم جان در سپاهت عاقبت لحظه ای لب تر کنی در راه تو «سر» میدهد عاشق چشم انتظار و سر براهت عاقبت در کنار کعبه یعنی می سپارم از لبم-؟! -بوسه بر دستان گرم‌ و خیرخواهت عاقبت؟! شال سبز هاشمی بر گردنت دل می برَد دلربایی میکند خال سیاهت عاقبت حسن یوسف ها و نرگس ها جوانه میزنند زیر باران با نماز صبحگاهت عاقبت! ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا صاحب الزمان در نگاهم نقش می بندد نگاهت عاقبت میشوم یکروز یارِ دلبخواهت عاقبت قرعهٔ فال امامت شد به نام تو ولی قسمت من شد فراق روی ماهت عاقبت بست چشمش را به روی هر که جز تو مهزیار راه پیدا کرد سمت خیمه گاهت عاقبت دلخوشم تنها به اینکه این غریبِ بی پناه میشود آرام روزی در پناهت عاقبت این خیال عاشقانه می کشد آخر مرا پیش ِ پایت میدهم جان در سپاهت عاقبت لحظه ای لب تر کنی در راه تو «سر» میدهد عاشق چشم انتظار و سر براهت عاقبت در کنار کعبه یعنی می سپارم از لبم-؟! -بوسه بر دستان گرم‌ و خیرخواهت عاقبت؟! شال سبز هاشمی بر گردنت دل می برَد دلربایی میکند خال سیاهت عاقبت حسن یوسف ها و نرگس ها جوانه میزنند زیر باران با نماز صبحگاهت عاقبت! مرضیه عاطفی ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
جانم علی علی که گفت دلم از عذاب در آمد سلول های تنم در جواب در آمد نه اینکه می زده ام نه! فقط علی گفتم ببین وجود مرا که به تاب درآمد تو کیمیای جهانی به برکت اسمت به سرکه دست زدیم و شراب در آمد برای اینکه تو را سجده گاه خود بکند ز غربگاه جهان آفتاب درآمد همین که دست به شمشیر میبری انگار ز قبضه ای که تو داری شهاب درآمد نداشت طاقت تحمیل اسم اعظم را چنین شد اسم علی(ع) از کتاب در آمد محمود شهرستانی ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مرد تنهای سامرایی تو بی جهت نیست در نوایی تو خودمانی بگویم ای آقا ماچه کردیم ؟ تا بیایی تو این نشد رسم انتظار، فقط نعره ها میزنم کجایی تو چون زاجداد خود غریب تری بیکس و یار و آشنایی تو بارها سرزدی به غفلت ما شاهد کوه ادعایی تو دست مارا گرفتی و رفتی چون کریم و گره گشایی تو همچونان مادرت تمام شب تاسحر دست، بردعایی تو بر گنه کارها دعا کردی بسکه آقا و با وفایی تو شک ندارم که هر زائر دشت کربلایی تو تحت قبه چه ناله ها بکنی خود ، برای فرج دعا بکنی شاعر: ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
چشم وا کن و ببین موسم بهار شد آیه های عاشقی باز آشکار شد غنچه از سفر رسید خنده بر لبش نشست باز شد نگاه گل خار خوار خوار شد داغ شد اجاق عشق گرم شد هوای مهر دست و پای غم شکست غصه داغدار شد قلبمان شکار شد چشممان خمار شد جانمان نثار شد بخت یار یار شد دل پر از گلایه بود سیب روی شاخه بود از غم فراق یار عاقبت انار شد پر گرفت و پر کشید کال آمد و رسید هر کسی که میوه باغ انتظار شد می‌رسد صدای نور از گلوی کوه طور گوش وا کن و ببین موسم بهار شد شاعر: ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
💚به بهانه ی امامت ولی عصر «عج»💚 عرض ادب ماه وخورشید که مانند تونورانی نیست هرفروغی که چو انوار تو یزدانی نیست جز همانی که درآئینه ی عشقت محواست هیچ کس باخبرا ز عالم حیرانی نیست مُلک عالم به امیری تو می نازد وبس غیرتو هیچ کسی لایق سلطانی نیست همه آفاق پر از شعشعه ی مهر شماست گوهر مهرتو در تاج سلیمانی نیست عشق مجنون تو گردید و بیابانی شد در رهت خوش تر از این بی سرو سامانی نیست خواب دیدم که تو می آیی و این روًیا را هیچ تعبیر به جز آن چه تو می دانی نیست وارث عدل وامان، جان علی زود بیا! جمع ما را به خدا غیر پریشانی نیست جمعه ای را که اثراز تو ندارد سرداست دم بی یاد شما، لحظه ی روحانی نیست همگی ندبه کنان ذکر فرج می خوانند شیعه را طاقت این غیبت طولانی نیست تا که با یاد تو آقا نفسی تازه کنم مهدی آباد دلم روی به ویرانی نیست هرچه گفتم به عنایات تو،عرض ادب است هدف شعر«وفایی» که غزل خوانی نیست شاعر وذاکر اهلبیت ع حاج سیدهاشم وفایی ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آغاز ولایت امام زمان(ع) به به چه روزی آمده روز سرور شیعیان روز امیری آمده بر حضرت صاحب زمان عرش خدا غرق شعف عالم شده دریای نور در کودکی مهدی شده آخر امام انس وجان فصل خزان زندگی با او بهارانی شده از سوی عرش کبریا درپیش پایش گل فشان اهل ولا شادان بود گشته عیان مولای دین دشمن شده نومید بادیدار آن جان جهان با امر حق مولای ما در پرده ی غیبت رود تا وقت موعودش بود از شر دشمن در امان دیریست روی چون مهش در پشت ابر غیبت است هجران او آتش زند بر جسم وجان عاشقان گر پرده از رخ افکند جانها فدایش می شود مرغ دل هر منتظر شادانه گردد نغمه خوان او مصلح کل جهان وقت ظهورش آورد بر جمله ی مستضعفان عدل الهی ارمغان ای حجت ثانی عشر رحمی نما بر حال ما پایان بده هجران ما،کن روی زیبایت عیان شعر :اسماعیل تقوایی ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آغاز ولایت حضرت مهدی(ع) نهم روز ربیع الاول آمد شروع دولت مستقبل آمد بود در آسمانها شور شادی ندا در داده از هر سو منادی الا یا اهل عالم شاد باشید زهر رنج وغمی آزاد باشید ازین پس برهمه مهدی امام است امامت با گل نرجس تمام است چنین روزی گه جشن وسرور است برای شیعه اسباب غرور است بود دنیا چو خاتم او نگین است همان موعود ختم المرسلین است طفیل هستی او هست عالم زمین را او ولی ا... خاتم شود ناجی ابنای بشر او بود بنیان کن اصحاب شر او امید جمله مستضعفین است نهان از دیده ها،غیبت نشینست فراق او زشیعه جان بسوزد به هر جمعه براهش چشم دوزد بیا ای شیعه هنگام طرب شد امیر آخر دین منتصب شد به مولامان بیا تبریک گوییم به عشق او ره شادی بجوییم بخواهیم از مراد خود وصالش بما عیدی دهد سیر جمالش خوشا روزی که در وقت ظهورش پذیرد منتظرها را حضورش خدایا شیعه را حاجت روا کن مهیای ظهور مقتدا کن شعر:اسماعیل تقوایی ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
لقد اِستَمسَکَ بر زلف تمنا به یقین لأ اِنفِصام دل دیوانه و شیدا به یقین وَسَعَ کُرسي دل را تو مگر حِفظَهُما بار غم را نکشد شانه ی تنها به یقین امنوا یَخرُجُهُم مِنَ ظُلُمات سوی تو قد تَبیّن که شدم تارِک الدُنیا به یقین یَعلَمُ یُعلَمُ ما بینِ من و تو چه خبر تو بگو من شده ام عاشق لیلا به یقین هر کسی مثل من آتش به دلش خانه کند میشود بین همه این همه رسوا به یقین تأخُذُ حرف مرا اینکه ردیفم شده این به ولانَوم که لایوُمنُ بر ما به یقین یشفع طره ی پر پیچ تو را باد صبا تا به کف آورم آن زلف چلیپا به یقین ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🔷معرفت مهدوی🔷 🥀غربت ◀️ وجود مقدس حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه غربتى وصف ناشدنى دارد. ◀️ همه ی شیعیان در سراسر زندگی خود از برکات وجودی آن بزرگوار بهره‌مند می‌شوند، اما معدود افرادى حضرت را به عنوان واسطه فیض مى‌شناسند و هنگام برخوردارى از نعمت يا رفع نقمت، به امام عصرعجل‌الله‌تعالی‌فرجه توجه کرده و سپاسگزار لطف و عنايت او مى‌شوند. ◀️براى رفع اين غربت، بايد به گونه‌اى در وادی معرفت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه پیش رویم كه نقش امام خود را نه محدود و مختصر، بلکه بسیار عظیم و وسیع، در همه عرصه‌هاى زندگى خود شناسايى كنيم. ◀️ بايد در خلوت و جَلوت، هنگام عافيت و كسب نعمت، در زمان رفع جهالت، دريافت كمال و فضيلت، ترك معصيت و در تمامى توفيقات خاص زندگى به ساحت مقدس ولى عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه عرض ادب كرده و به عنوان واسطه‌ى فيض، سپاسگزارش باشيم. ✨ نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم ✨ نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی...
هدایت شده از خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیریه ۱۴۳۰ شهید خط شکن شهرستان فلاورجان آدرس ما در وتساپ https://chat.whatsapp.com/G8vS0ZLp89b1RsnVHobdsn آدرس ما در ایتا @kheiriyeh_shohaday_khatshekan
. مناسب جشن عمومی ایام ربیع شکر حق رو میگم عاشق حسنم اونکه کینه داره از مغیره منم میگم تو این ماه الحمدلله شکر خدا شدم برائتی ذکر لعنت بر دشمن حیدر میده به من عجب شجاعتی! ندارم سازش با داعشی و وهابیه کثیف و لعنتی سلم لمن سالمکم حرب لمن حاربکم هرحسینی میگه توی هرشب عید لعن شمر وسنان ابن سعد ویزید ملعونه ملعون خصم آقامون ختم لعنش مریض شفا میده توی هلهله لعن حرمله خیلی به قلب من جلا میده بر زجر نامرد هرکی لعنت کرد رقیه بش یه کربلا میده جواب: سلم لمن سالمکم حرب لمن حاربکم این روزا که دیگه غم نداره دلی شاده قلب آقام محسن بن علی ماه ربیعه ای بچه شیعه لعن سقیفه رو یادت نره لعنت مطلق بر اونکه ناحق شده خلیفه رو یادت نره شادی مادر/ هرگز لعن بر/ اون دو ضعیفه رو یادت نره سلم لمن سالمکم حرب لمن حاربکم لعنی که رو لبم تا روز فرجه لعن به دشمنای ثامن الحججه ملعونن ملعون / هارون و مامون/من ازین دوتاهم بیزارمو تسبیح تربت /واسه ی لعنت /توی دستم همیشه دارمو پنجره فولاد/ صحن گوهرشاد/قرار ختم لعن میذارمو سلم لمن سالمکم حرب لمن حاربکم 👇