.
#روضه_امام_جواد_علیه_السلام
السلام علیک یا اَبا جَعفَرٍ یا مُحَمَّدَبنَ عَلیٍّ اَیُّهَا التَّقِیُّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
🔸بغداد هم از حال و روزش بی خبر بود
🔸تنها تر از تنها و قلبش پرشرر بود
ایام، ایام شهادت میوه دل امام رضا...
آقا جوادالائمه است...
دلت رو آماده کن...
با پای دل بریم کنار حرم باصفاش...
ان شاء الله سال بعد یک همچین روزهایی این دست جمع بریم کاظمین...
کنار حرم باصفاش عرض ادب کنیم...
این روزها خانه آقا جوادالائمه چه خبره...
خدا لعنتش کنه ام الفضل ملعونه...
وقتی به آقا زهر داد...
صدای ناله حضرت بلند شد وای جگرم...
🔸در کنج حجره بی کس و بی یار و مونس
🔸دور از وطن افتاده و خونین جگر بود
دو نفر از ائمه ما خیلی غریب بودند...
یکی آقا امام حسن. ..
یکی هم آقا جوادالائمه...
این دو بزرگوار توی خونه خودشون هم غریب بودند...
قربون غریبیت برم آقا یا جوادالائمه
شما هم مثل امام حسن خیلی غریب بودید...
حتی تو خونه خودتون هم غریب بودید...
اما وقتی خواستند بدن شما رو دفن کنند ... شیعیان اومدند با احترام تشییع کردند ...
با احترام بدن رو داخل قبر گذاشتند...
کسی به بدن شما جسارت نکرد...
دلها بسوزه برا اون آقایی که وقتی خواستند بدنش رو دفن کنند تابوتش رو تیر باران کردند...
🔸بعدکشتن تیرباران، پیکرت گردید، کاش
🔸این جنایت، در کنار قبر پیغمبر نبود
خدا میدونه چه حالی داشتند یتیمان امام حسن... وقتی جلو چشمانشون تیرها رو از بدن بابا خارج کردند...
اما میخام بگم هر طوری بود بلاخره بدن امام حسن رو دفن کردند...
لا یوم کیومک یا اباعبدلله...
دلها بسوزه برا امام سجاد...
روز یازدهم...
صدا زد...
عمه جان زینب...
ببین این نانجیبها... دارن بدنهای خودشون رو دفن میکنند...
اما بدن بابای غریبم حسین...
بی غسل و بی کفن...
روی زمین کربلا...
هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین...
#امام_جواد
.
.
🎼 همیشه خوبیِ مرا ..
|⇦•#قسمت_اول مناجات با امام زمان روحی له الفدا اجرا شده ایام رحلت حضرت اُم کلثوم سلام الله علیها به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجهُم
لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ
أسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِي لاَ إلَهَ إلاَّ هُو عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ العَزیزُ الحَکیمُ الغَفُورُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدِيعُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ
باالحسینِ الهی العفو ..
دلم گرفته حاجت مرا روا نمیکنی؟
در این دلِ شکستهام برو بیا نمیکنی؟
بهار آمده ولی خزانتر از خزان شدم
حقیقتِ بهارها نظر به ما نمیکنی؟
امیرِ بیقرینهام ، نشسته غم به سینهام
غم فراق را بگو چرا دوا نمیکنی؟
*نمی خوای نگاهی به ما کنی ؟.. عبدت داره پیر میشه .. موهام داره سفید میشه ، سنم داره بالاتر میره حس میکنم دارم از تو دور میشم ..*
همیشه خوبیِ مرا بزرگ جلوه میدهی
بدیِ این خراب را تو بر ملا نمیکنی
*خدا سایه تُ از سرِ منه بیچاره کم نکنه .. خدا تا عمر دارم سایۀ تو رو بالاسرِ من نگه داره .. این یه بیتُ گوش کن خودمُ میگم کاری به شما خوبا ندارم .. شاید امشب آقا یه نگاهی به کنه .. شاید امشب آقا بیاد شونه هایِ منه بیچاره رو تکون بده ..*
زِ رویِ تو شدم خجل ، نشسته کشتیام به گل
مرا برایِ بندگی چرا جدا نمیکنی؟ ..
اگر چه بندهای بدم ، ولی نمیکنی ردم
اگر تو را رها کنم مرا رها نمیکنی
مرا برون ز خانهات نکردهای عجیب نیست
عجیب اینکه بنده را عزیزِ خانه میکنی
به عبد روسیاهِ خود همیشه لطف میکنی
اگر بهتو جفا کنم بهمن جفا نمیکنی
منم گدایِ مادرت ، سرم فدایِ مادرت
بهخاطر همین مرا زِ خود جدا نمیکنی
پس از گناه کردنم همیشه گفتهام به خود:
کمی ز رویِ حجت خدا حیا نمیکنی؟
طبیبِ من حبیبِ من ، مسافرِ غریبِ من
فدایِ غربتت که گریۀ شبانه میکنی
کنم بهناله زمزمه ، اغثنی یابن فاطمه
به حقِ شاهِ علقمه ، مرا دعا نمیکنی؟
من آشنایِ زینبم ، "متی ترانا" به لبم
دلم گرفته حاجت مرا روا نمیکنی؟
شاعر : #مهدی_علی_قاسمی
#سید_رضا_نریمانی
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#مناجات_دعا
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
•┄┅══༻○༺══┅┄•
.
.
🎼 با برادر به کربلا رفتُ ..
|⇦•#قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام رحلت #حضرت_ام_کلثوم سلام الله علیها به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
مینویسم برای آن بانو
که زند صبر پیش او زانو
بانویی که بهراهِ زینب بود
شاهدِ اشک و آه زینب بود
بانویی که شکسته شد بالش
و نگفتند شرحی از حالش
دخترِ فاطمهست این خانوم
نام او هست ، حضرتِ کلثوم
*امشب دوست دارم برا این خانم بلند بلند گریه کنید .. به خدا غصه هاش کم از زینب نبود ..*
مثل زهرا شریف و با عزّت
مثل حیدر غیور و با غیرت
خلق و خویش به مرتضی رفته
غربتش هم به مجتبی رفته
با برادر به کربلا رفتُ
قاضریه به نینوا رفتُ
شد علمدارِ خواهرش زینب
سپر و یار خواهرش زینب
کربلا پابهپایِ زینب بود
گریههایش برایِ زینب بود
روضههایی عجیب را دیده
بدنی را هجا هجا دیده ..
بدنِ پارهپارهای را دید
رویِ نیزه ستارهای را دید
شاهد کشتنِ برادر بود
شاهد نالههایِ خواهر بود
کعبه نی خورده او بهجایِ همه
ضربه هی خورده او بهجایِ همه
چادرش چنگ خورده چندین بار
بهسرش سنگ خورده چندین بار
بعد روزِ دهم اسارت رفت
زیور آلاتِ او به غارت رفت
بر سر و روش بیامان میزد
دست او بسته و سنان میزد
سر بازار بردنش ای وای ..
بینِ اغیار بردنش ای وای ..
شمر و خولی تمسخرش کردند
بسکه پست و کثیف و نامردند
شاعر : #ابراهیم_لآلی
*امام باقر علیه السلام فرمودن جدِ غریبِ ما رو با پنج حربه و وسله به شهادت رسوندن .. نیزه دار با نیزه میزد .. شمشیر دار با شمشیر میزد .. بعضی ها با چوب میزدن .. بعضیا از دور با سنگ میزدن .. اما پنجمی بیجاره میکنه بعضیا از دور بی ادبی میکردن .. ناسزا میگفتن ..*
حسین .....
#سید_رضا_نریمانی
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
•┄┅══༻○༺══┅┄•
.
💔#سینه_زنی #امام_حسین ع
🖤#شور #قتلگاه
💔سبک : میگذرد کاروان
میون گودال حسین
نفس نفس میزنی
بال وپرت رو چرا
هِی به قفس میزنی
توو ازدهام میشنَوم
به خس خس افتاد گلوت
دارم می بینم که شمر
نشسته با چکمه روت
مونده زیر دست و پا تنت
دعوا شده سرِ پیرهنت
💔(وای حسینم)
بمیره زینب چِقدر
نیزه به پهلوت زدن
یه جای سالم دیگه
نداری روی بدن
پاتو نکش روو زمین
جلو چِشِ مادرم
بلند شو فکری بُکن
برای اهل حرم
قطعه قطعه شده پیکرت
لب تشنه بُریده شد سرت
💔(وای حسینم)
@emame3vom
به سمت جسمت دارن
سواره مرکب میان
چیزی نموند از تنت
آخه دیگه چی میخان
داره به گوشم میاد
لِه شدن استخوون
پیچیده دور و برم
برادرم بوی خون
رفتی و من موندم با غمت
می میره زینب از ماتمت
💔(وای حسینم)
🖤هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤
.
babolharam _ narimani.mp3
7.81M
🎼 با برادر به کربلا رفتُ ..
|⇦•#قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام رحلت حضرت اُم کلثوم سلام الله علیها به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی
Narimani Babolharam.mp3
18.82M
🎼 همیشه خوبیِ مرا ..
|⇦•#قسمت_اول #مناجات با #امام_زمان روحی له الفدا اجرا شده ایام رحلت #حضرت_ام_کلثوم سلام الله علیها به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
#سرود زیبا ویژۀ میلاد #امام_جواد علیه السلام و حضرت علی اصغر سلام الله علیها به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی💕
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
دلم دوباره پرزده تو کاظمین و گنبدِ
حال وهوای حَرَمش خدایی مثلِ مشهدِ
برو کاظمین دَمِ بابُ المراد
یه سلام بده به حضرت جواد
لقبش وردِ زبون مردمِ
علی اکبر امامِ هشتمِ ..
به والله ، میمیرم بدون امام رضا
جوونیم ، فدای جوون امام رضا
معنی قرآن اومده جلوه یزدان اومده
برا ولیعهدیِ حضرت سلطان اومده
قَسمای سَرسجاده مونه
هم امامِ هم امام زاده مونه
وقتی این آقا کرامت میکنه
توی دنیاهم قیامت میکنه
به عشقت همه دنیا ترانه خون شده
نگاه کن رضا انگاری که جوون شده
____________
ازهمه سرورا سره
باخنده هاش دل می بره
معلومِ از برقِ نگاش
برا خودش یه حیدرِ ..
آروم وقرارِقلب مادرِ
همۀ عشق علی اکبرِ
میمیره عمو برا نازِ نگاش
میخونه رقیه لالایی براش
مدینه بازم بویِ گل و گلاب اومد
که امشب عزیز دُر دونۀ رباب اومد
والایی وبالانشینِ به خاتمِ حسین نگین
یک پَرِ قنداقۀ تو برایِ ما حبل المتین
به خدا یه عمرِ دل سپرده شم
همه جا میگم که کُشته مُردهَ شَم
همه حاجتامو داده به خدا
مونده تنها یک سفر کربُبَلا
میدونم ، که تاکرببلا می بری ام
نوشته ، روقلبم که علی اصغری ام
____________
دلم دوباره پرزده تو کاظمین و گنبدِ
حال وهوای حَرَمش خدایی مثلِ مشهدِ
برو کاظمین دَمِ بابُ المراد
یه سلام بده به حضرت جواد
لقبش وردِ زبون مردمِ
علی اکبر امامِ هشتمِ ..
به والله ، میمیرم بدون امام رضا
جوونیم ، فدای جوون امام رضا
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
#ولادت_حضرت_جوادالائمه_علیه_السلام
#میلاد_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
.
نکاتی پیرامون #روضه حضرت رقیه سلام الله علیها بصورت کلی
♻️شبِ حضرت رقیه ، روضۀ حضرتِ رقیه یه چیزی رو برایِ انتظار بهمون یاد میده که اگه می خواید آقاتونُ ببینید ، آقاتونُ بیارید تو مجلس ، باید مثل حضرت رقیه گریه کنید ...
جنس گریه یه طوری بود که اهل خرابه رو که به هم ریخت هیچ ، صدا رسید به دشمن ، دشمنم نتونست بخوابه گفت چی شده؟.. گفتن یکی از بچه هایِ حسین بهانۀ بابا رو گرفته .. اون طوری باید آقا رو صدا بزنی ..*
«اِرحَم مَن رأسُ مالِهِ الرّجاءُ و سِلاحُهُ البُکاءُ.»
رحم کن به کسی که سرمایهاش امید به تو و اسلحهاش گریه است.
♻️صحبت با سر مبارک
فقالت: ما هذا الرّأس ؟ قالوا لها: رأسُ أبيك. فرفعته من الطّشت حاضنة له وهي تقول: يا أباه ! مَن ذا الذي خضّبك بدمائك؟ يا أبتاه! مَن ذا الذي قطع وريدك؟ يا أبتاه ! مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي ؟
يا أبتاه ! مَن بعدك ؟ واخيبتنا ! يا أبتاه ! مَن بعدك ؟ واغربتنا !
.ثمّ إنّها وضعت فمها على فمه الشّريف , وبكت بُكاءاً شديداً حتّى غشي عليها ، فلمّا حرّكوها , فإذا بها قد فارقت روحها الدُنيا
♻️سوال :حضرت رقیه سوال کرد که این سر کیست ؟
مگه سر در دیر راهب با گلاب شستشو نشده بود.!
معلوم است شام اوضاع سر هم مثل اوضاع اهل بیت حسین بهم ریخته است
هم از پشت بام ها خاکستر و هم سنگ و هم خیزران یزید بدجوری سر را بهم ریخته است
روضه ورود رأس مبارک
*خیلی از روضه ها رو باید عمق وجودت جا بگیره بارها روضۀ این سه ساله رو شنیدی ، اما به این نکته تا به حال توجه نکرده بودی؛ همه از روضه خونا، بزرگان، اساتید شنیدید که سر و وارد خرابه کردن، گذاشتن جلوی این سه ساله؛ حرفایی این سه ساله با این سر زده، نگفتنیه، کار باهاش ندارم.
اما یه حرفایی زده؛
گفت بابا چرا اینجوریه سرت؟!
سؤال شده برام ! مگه قبلِ شهر شام ، تو دِیرِ راهب این سر رو راهب مسیحی با گلاب شستشو نداد؟!
با گلاب که شستشو داد همۀ زخمها رو گرفت ... سر رو پاک کرد ... سر رو تر و تمیز آوردن تو شهر شام ... اما بابا !! (زبانحال) من دیدم سرت خیلی تمیز شده بود ... اصلا زخم بهش نبود. اما الان که سرتو جلوم گذاشتن میبینم لبات به هم ریخته... دندونات شکستهست...
حالا فهمیدم بابا .... حالا فهمیدم ...
دیروز تو مجلس اون نامرد قدّم نمیرسید، اما میدیدم این چوب بالا میره ... دستای عمهم هم بالا میره ... چوب که پایین میومد دستای عمه م هم به صورتش میخورد ...
حالا فهمیدم با سرت چی کار کردن ...
ای حسین ...*
♻️دو دلداده سر را در آغوش گرفتند
یکی راهب مسیحی و یکی رقیه سلام الله علیها
هر دو هم براشون سوال بود که این سر کیست
♻️یکم بچه گونه بخونم ؟...
من میرم و بیا یکم بیا دنبالِ من کن ...بابا یه شب تو صحرا گم شدم ... اونا که دختر دارن میفهمن ... دختر که زمین بیفته آنقد میمونه تا بابا بیاد بغلش کنه ... نمیره جایی ، میگه حتماً بابا بیاد بغلم کنه .. بابا وقتی از ناقه افتادم آنقدر صبر کردم بیای .. هی تو صحرا صدات میکردم اَبا .. اَبا .. بابا ..بابا ... دیدم یه سیاهی از دور داره میاد ، اما دیدم داره میدوه ... گفتم نه این بابایِ من نیست ... چرا اینجوری داره با غضب میاد ... بابا تا بهم رسید ... تو کامل بهایی میگه ، شیخ طبری میگه اول موهاشُ گرفت ..
#گریز
مگر نه اینکه در دیر راهب مسیحی سر با آب و گلاب شسته شده،
سری که در گودال خاکی سپس خونی سپس در تنور و ...بود
مگر نه اینکه در دیر راهب مسیحی تمام این خاک و خون ها شسته شد
پس چرا حضرت رقیه تا سر را دید گفت من الذی خضبک بدمائک کی محاسنت را خونی کرده
آیا آثار سنگهای شام است
یا آثار چوب خیزران
#حضرت_رقیه_متن_روضه
#شب_سوم_محرم
.
sibsorkhi babolharam.mp3
1.4M
هدایت شده از سفیر روشنگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپی از یادواره شهدای شهر زنگی آباد کرمان_التماس دعا...پیشنهاد دانلود
@Safir_Roshangari
⬛️#ختم_پدر
⚫️#دفتری_پدر
🔺بهشت رفتن اگر مایلی ز باب نجات
🔻بفرست بهر حسین شاه کربلا صلوات
🔻رخسار شهید کربلا را صلوات
🔺سالار قیام نینوا را صلوات
🔻جان ها به فدای نام والای حسین
آ🔺ن نور دو چشم مصطفی را صلوات
☑️((السلامعلیکیااباعبدالله))
#یاحسینیاحسینیاحسین☑️
▪️فلک از کف ربودی پدرم را
◾️ شرار غم زدی این پیکرم را
▪️گلمرا ای فلک بردی ز دستم
◾️به هجران تو ای بابا نشستم
▪️چو شمعی سوزم و سازم هماره
◾️ندارم از فراقت راه چاره
▪️عزیز جان من بابا کجایی
◾️چرا کردی زما بابا جدایی
▪️مرا با خون دل تو پروری
◾️ برایم رنج و زحمت ها کشیدی
▪️نخواهی رفت از این قلب زارم
◾️خدا داند زداغت داغدارم
▪️ دعای خیر کن بابا برایم
◾️که هم درمانده ام هم بی قرارم
▪️پدرجان سینه ای بی تاب دارم
◾️به یادت دیدهٔ پر آب دارم
▪️بیا بار دیگر در خانه بابا
◾️دلی از غصه چون خوناب دارم
⬅️حرف دل دختراشو امروز برات بخونم بگو بابا...
ز آن نالم که بابا در برم نیست
صفا و سایهٔ او بر سرم نیست
یادش بخیر روزایی که بابا داشتم،سایه بابا بالا سرم بود،
ای عزیز بابا...
مرا گر دولت عالم ببخشند
برابر با نگاه پدرم نیست
⏪همه عالم باشند اما تو نیستی بابا، دلم تنگه،ای بابا...
آخ چرا از من جدای جون بابا
ز تو نایدصدای جون بابا
بابا...
گره افتاده در کارم پس از تو
بگو با من کجای جون بابا
⬅️همیشه هر وقت سختی داشتم کنارت نشستم، دلخوشیم بود بابا دارم،
ای بابا بابا..
ببین بی تو دلم را غم گرفته
به درد ما دوایی جون بابا
آخ منو این جای خالی وامصیبت
چنین آشفته حالی وامصیبت
چه باید کرد و با داغ تو بابا
بگو با من کجای جون بابا
⬅️ بگم آی مردم دستتون درد نکنه، همه اومدین بدن نازنین بابا را غسل دادین، تشریح کردین، وقتی بدن بابا رو میبردن یکی بلند صدا میزد به عزت و شرف لا اله الا الله، آی مردم بلند بگید لا اله الا الله،
همه پشت سر جنازه بابا می گفتن لا اله الا الله
اما می خوام یه جمله بگم نالشو بزنیُ اشک بریزی برا غربت امیرالمومنین،
می خوام بگم ای کاش این جمعیت می اومدن کوفه،
شام غریبان امیرالمومنین،
اون دل شبی که علی را تشییع کردند کسی نگفت بلند بگو لا اله الا الله امیرالمومنین غریبه امیرالمومنین مظلومه
امروز برای غربت علی گریه کن،
امروز برای غربت علی ناله بزن،
⬅️⬅️ بمیرم صدا زد حسنم بابا حسینم بابا، نیمه شب غسلم بدین نیمه شبب کفن کنید، نیمه شب تشییع کنید،
کدوم بابایی رو سراغ دارین که نیمه شب غسل بِدن، نیمه شب کفن کنند،
میگه دیدم امیرالمومنین رو دارن غسل میدن، ابی عبدالله آب میریزه، امام حسن بدن بابا رو غسل میده
( حیدر غریب براش گریه کن اموات فیض ببرن روح این پدر سر سفره امیرالمومنین مهمان باشه )
یه وقت دیدن امیرالمومنین به اذن خدا خودش داره شونه به شونه میشه،
همه برا علی گریه میکردن اما دیدن یه خانمی گوشه ای ایستاده اشک میریزه،
هی زیر لب میگه بابا بابا بابا بابا
( دختر بابا رو خیر دوست داره مخصوصا که باباش غریب باشه مخصوصا اگه بابامش مظلوم باشه...
هی زیر لب میگفت....
بابای خوبم بابای مظلومم
⬅️ بابای خوب و مهربون
⬅️حرفامو از چشام بخون
⬅️من التماست می کنم
⬅️یه شب دیگه پیشم بمون2
اما بدن علی رو شبانه غسل دادن،
شبانه کفن کردن، شبانه تشییع کردن،
⬅️می خوام بگم یا امیر المومنین آقاجان،
قربون غربتت برم علی جان
بدن شما رو توی پنج جامه کفن کردن،
تو تابوت گذاشتن،
جلوی تابوت میکائیل گرفت، جبرئیل گرفت، عقب تابوت ابی عبدالله امام حسن گرفتن،
آقا جان اگه نیمه شبم بود، شما را تشریح کردن...
اما آی حسینیا...
میخوای دلتو ببرم کربلا نالشو بزنی..
آی کربلائیا بمیرم برا اون بدنی که...
رو خاک گرم کربلا تشییع کردند..
اما تشییع جنازه اش ویژه بود...
ده نفر نعل تازه زدن به اسب ها..
رو بدن نازنین ابی عبدالله تاختند
الهی نبینی داغ برادرتو،...
الهی سایه داداشت بالا سرت باشه...
مگه میشه خواهر بدن برادرشو نشناسه.....
یه خواهر دل سوختهای اومد گودی قتلگاه...
این شمشیر شکسته ها روکنار زد...
نیزه شکسته هارو کنار زد...
هی میگفت...
▪️ گلی گم کرده ام میجویم او را
▪️ به هر گل میرسم میبویم اورا
▪️گل من یک نشانی در بدن داشت
▪️یکی پیراهن کهنه به تن داشت
🔺 حسینم به کجایی
🔻 که مُردم زجدایی
هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله ع صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن یا حسین.....
⏬لطفا در هنگام نشر صلوت حذف نشه
تشکر🙏
🔹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات) #دفتری #پدر
.
.
📚قصیدۀ توحیدیه از عطارنیشابوری برای مداحی
📂بخشی از قصیدهای که در ابتدای انجمن ادبی مداحان اهلالبیت(علیهم السلام) تاریخ دوشنبه 28بهمن1398 خوانده شد تقدیم میشود: این قصیده از عطار نیشابوری در اصل144بیت بوده و بیش از 40 آیۀ قرآن کریم را تضمین نموده است؛ اما برای مجالس اهلالبیت(علیهمالسلام) این ابیات برگزیده شد:
چشم بگشا که جلوۀ دیدار
متجلیست از در و دیوار
«نَحنُ اَقرَب اِلَیه» آمده است
دورافتادهای تو از پندار
«کُلُّ شَیءٍ مُحیط» میبینم
آنچه میبینمش به نقش و نگار
او به پیش تو ایستاده چو سرو
سر فرو بردهای تو نرگس وار
سرمهای گر ز نور، بیبصری
نکشی در دو چشم بر سر کار
اندرون و برون، نشیب و فراز
از پس و پیش و از یمین و یسار
شاهد لااله الاهو
پیش تو پرده گیرد از رخسار
کاروانِ«نَفَحتُ مِن روحی»
به سرای تو برگشاید بار
«تَمّ وَجهُالّه»آیدت به نظر
«وَهُوَمَعَکُم» نمایدت دیدار
این تماشا چو بنگری گویی
«لَیسَ فِیالدّار غَیرُهُ دیّار»
احدیّت اگر تو بشماری
احدیّت رساندت به هزار
همه یک قطرهییست از دریا
همه یک دانهییست از خروار
گر تو عینالیقین به دست آری
سوی عینالیقین بیابی بار
روی عینالیقین عیان بینی
شوی از کائنات برخوردار
پس به خود گویی و به خود شنوی
«لِمَنِالملُک واحدِالقهار»
عشق او در دلت کند منزل
روز روشن نمایدت شب تار
محو گردی چنان که از مستی
نشناسی همی سر و دستار
به همین دیده بنگری ظاهر
صورت خویش را زصورت یار
گر به این بال و پر کنی پرواز
شاهبازی تودر جزیل شکار
هر که اینجا ندید محروم است
در قیامت ز لذت دیدار
«مَن عَرَف رَبّهُ» نمیفرمود
گر نمیدید حیدر کرّار
«مَن رَآنی فَقَد رَآه ُالحَق»
از چه رو گفت احمد مختار
رمز «مَن کانَ هذهِ الاَعمی»
بشنوید ای کران کودن کار
این سخن درتو کی کند تأثیر
دارد آئینۀ دلت زنگار
«مَن طَلَبنی وَجَدنی» آمده است
عاشقان را به دست، دستافزار
کارکن کار پیش ازآنکه عجل
بدرآرد زهستی تو دمار
چند خواهی نشست صُمٌ بُکم
پا به دامن چو صورت دیوار
منزل تو نه دور نزدیکست
پایمردی بکن قدم بردار
«فَتَمَنّوُا المَوت اِن کُنتُم
صادقین» آمدست در اخبار
گر بمیری تو پیشتر زاجل
نکند برتو تیر و خنجر کار
ملک الموت را شود به یقین
همچو سیماب کشتنت دشوار
صید عنقا کجا تواند کرد
بوالفضولی که او رود به شکار
«دَع نَفسَک نِعال» را بشنو
ای برادر ز گوش پنبه درآر
دین احمد گزین مسلمان شو
بگذر از خویش بُگسل این زُنّار
خویشتن را تو در میانه مگیر
سدّ اسکندر از میان بردار
تا«اَمَلّ ُالّسان»شود خاموش
تا«بَطَلُّالّلسان» کند اقرار
هستی خویش را زکات بده
بر سر دوستی بکن ایثار
(عطار، 1397، 68)
عطارنیشابوری، فریدالدین،(1397). دیوان عطار(به تصحیح سعید نفیسی)، چاپ اوّل، تهران:کتابسرای میردشتی
.
.
#صلواتی
#امیرالمؤمنین
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
🌺🔷🌺🔷🌺🔷🌺🔷🌺🔷🌺
بر عزت و اقتدارِ حیدر صلوات
بر قامت با وقارِ حیدر صلوات
بر حضرت سلمان و ابوذر، مقداد
بر میثم سر به دارِ حیدر صلوات
خاک کف پای قنبرش هم نشدیم
بر قنبر بی قرار حیدر صلوات
دشمن همه در فرار از تیغ علی
بر قبضهء ذوالفقارِ حیدر صلوات
از محضر او اگر نجف می طلبی...
خواهی بروی کنارِ حیدر صلوات
ایوان نجف اگر نشستی، بفرست...
بر همسر بی مزارِ حیدر صلوات
عالم سرِ انگشت علی می چرخد
بر وسعت کار و بارِ حیدر صلوات
زهرا همهء دار و ندار مولاست
بر سیده و نگارِ حیدر صلوات
یک عمر نخوردیم به دردش، شاید...
آییم دمی به کارِ حیدر صلوات
قرآن علنی مدح علی می گوید
بر این همه اعتبار حیدر صلوات
بر دشمن بی وجود مولا لعنت
بر آنکه شده است یارِ حیدر صلوات
مهدی است تمام آرزوی مولا
بر منتقمِ تبارِ حیدر صلوات...
مجتبی شکریان همدانی
☘❤️☘❤️☘❤️☘❤️☘❤️
۱. ( الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ )
@emame3vom
#صلوات
.
.
#صلواتی
رباعی مدحی
مدح #امام_باقر(ع)
ای نقش نگار آفرینش باقر.
مشتاق عبادت و نیایش باقر.
ای علم صحیفه ی الهی در دل.
ای گشته شکافنده ی دانش باقر.
🌼🌼
رباعی بعد از اللهم کن لولیک
یا #امام_زمان #اعیاد
*
بر ما نظری اگر نمایی کافیست
ازکارم اگر گره گشایی کافیست
عیدی ولادت امام باقر
در مجلس ما اگر بیایی کافیست
سیدمجتبی شجاع
رباعی صلوات
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
ماه رجب است و ماه خیر و برکات
شد باز به روی عاصیان باب نجات
با توبه بگو برای درک حسنات
بادا به علی و آل احمد صلوات
طالع
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
ماه رجب و پیک سعادت آمد
در روز نخست با ولادت آمد
یعنی گل گلزار محمد باقر
آن قافله سالار عبادت آمد
.
میلاد حضرت جوادالائمه و حضرت علی اصغر (علیهم السلام)
#صلوات
بر شادی پیغمبر و زهرا صلوات
بر آینه ی علی اعلی صلوات
هم مولد اصغر است و هم روز جواد
بر کرب و بلا و طوس یکجا صلوات
معشوق، به باد داده گیسو صلوات
بر نوگل کربلا ز هر سو صلوات
نقّاره زدند، ماه پیدا شده است
بر جلوه ی آن هلال ابرو صلوات
بر دلخوشی ضامن آهو صلوات
جانم! بفرست باز بر او صلوات
آمد دو علی دو جلوه از پیغمبر
بر هر دل مشتاق علی گو صلوات
بر روی جواد، باز بهتر صلوات
بر ناز نگاه علی اصغر صلوات
این نیست صدای این همه جمعیت!
بفرست بلندتر به حیدر صلوات
#صلوات
۱. ( الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ )
میلاد حضرت جوادالائمه و حضرت علی اصغر (علیهم السلام)
#صلوات
بر شادی پیغمبر و زهرا صلوات
بر آینه ی علی اعلی صلوات
هم مولد اصغر است و هم روز جواد
بر کرب و بلا و طوس یکجا صلوات
معشوق، به باد داده گیسو صلوات
بر نوگل کربلا ز هر سو صلوات
نقّاره زدند، ماه پیدا شده است
بر جلوه ی آن هلال ابرو صلوات
بر دلخوشی ضامن آهو صلوات
جانم! بفرست باز بر او صلوات
آمد دو علی دو جلوه از پیغمبر
بر هر دل مشتاق علی گو صلوات
بر روی جواد، باز بهتر صلوات
بر ناز نگاه علی اصغر صلوات
این نیست صدای این همه جمعیت!
بفرست بلندتر به حیدر صلوات
#صلوات
۱. ( الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ )
🕊⚜#قسمت_اول ذکر توسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام به نفسِ حاج حسن خلج⚜
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
«اَلسَّلامُ عَلَیکم یا اَهلَ بَیت النُبوه»
«اَلسَّلامُ عَلیکَ یا اَبا صالِحَ المَهدی»
نیارد خدا لحظه ای دوری از تو
و در من نه اِمکان مَهجوری از تو
نمی خواهم ای آفتابِ محبّت
بتابد به جانم مگر نوری از تو
*بِاَبی اَنتَ وَاُمی وَنَفسی وَمالی وَ اُسرتی ... دار و ندارم فدایِ شما آقاجان ....*
نه کویت بهشت و نه رویت فرشته
که زیباییِ جنت و حوری از تو
رسد تا به مافوقِ شاهی گدایت
رقیبِ سلیمان شود موری از تو
*آقا سرت سلامت .. یابن الحسن .. بابابزرگت شهید شده امشب فصل بهار نزدیکه پسرِ نرجس خاتون گُلِ فاطمه .. همه میرن به بوستان ها به گلستان ها به چمن زار ها ، الحمدلله گُلِ زهرا مارو کشوند آورد کنارِ خودش ... به مجلسِ عزایِ بابا بزرگش ...
عجب گُلی! عجب گلُی...
کی میگه با یه گل بهار نمیشه!
بیاید ببینید مجلسِ ما عجب بهاری شده ، عجب باران بهاری باریدن گرفته ، ابر چشمایِ دوستان امیرالمومنین داره میباره ..
گلهایِ وجودتون شاداب باد الی الابد ان شاالله ، به ولای این ذوات مقدسه .. آقاسرت سلامت .. آقا تسلیت میگم .. اجازه میگیرم از محضر امام زمان(عج) چند لحظه ای بنشینیم کنار امام هادی علیه السلام. من چند جمله عرض ادب داشته باشم شما ارتباط خودتو داشته باش حواست به من پرت نشه ، سر بزار به پایِ امام هادی بگو؛ آقا یه جمله از زیارت جامعه کبیرتُ بنوشان به جان ما امشب کار هممون درست میشه ...*
#امام_هادی
#حاج_حسن_خلج
#روضه_امام_هادی_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
🕊⚜#قسمت_پایانی ذکر توسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام به نفسِ حاج حسن خلج⚜
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
چشمهایت فرات دلتنگی
اشکهایت تلاطم غم هاست
حال و روز دلِ شکستۀ تو
از نگاهِ غریب تو پیداست
*بیشتر عمرشُ تو یه پادگان ... بیشتر عمرشو محصور تو خونه .. حق این و نداشت یه دوست یه رفیق بیاد کنارش بشینه، یه دوکلمه حرف بزنه ...* آقای من؛
ای غریبِ مدینه دوم
مردِ خلوت نشین سامرا
التماسِ همیشه باران
حضرتِ عشق التماس دعا
*یعنی میشه آقا شما مارو دعا کنی ، دستتو بلند کنی ، آقا من بی ادبی میکنما پیش خودم بگم چه خواهشی دارم، همین و از خدا برام بخواید، به خدا عرض کن امام هادی، (خاک به دهان من که من دارم به شما میگم) به خداعرض کن خدایا اینا غرق حسین بشن .. لحظه ای از حسین جدا نشن .. بی حسین نفس نکشن ..
چی شد، چرا اسم امام حسین میاد...*
"حسین جانم .. حسین جانم ..
حسین جانم جانم جانم ....
« وَما اَهلی اَسمائَکُم .. چقد شیرینه نام شما .. »
آه ؛ آقا تو خوب می دانی
که دلِ بیقرار یعنی چه ..
*نمیدونم بین شماها هست کسی کربلا نرفته باشه،هست واقعا؟ هرکی کربلا نرفته دستشو بگیره بالا!! نمیدونم واقعاً بگم خوش بحالتون ، یابگم آخ بمیرم براتون ، ولی بمیرم براتون که کربلارو ندیدین ...*
امشب بیاکربلای هممون وامضا کن...
پشت دروازه های شهر ستم
آن همه انتظار یعنی چه
چه به روز دل تو آوردند
رمقِ ناله در صدایت نیست ...
#حاج_حسن_خلج
#روضه_امام_هادی_علیه_السلام
#امام_هادی
.
ذکر توسل ویژۀ شهادت #امام_هادی علیه السلام به نفسِ حاج حسین سازور
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
سر ما محفلِ سودایِ علی النقی ست
جانِ ما نذرِ قدمهایِ علی النقی ست
دلِ ما غرقِ تمنایِ علی النقی ست
دینمان چیست تولایِ علی النقی ست
ما که از روزِ ازل عاشق و خاطر خواهیم
زیرِ دینِ کَرَمِ هادیِ آلُ اللهیم
از هدایتگری اش ، اهلِ هدایت شده ایم
لطفِ او بوده که اینقدر عنایت شده ایم
خار راهش شده و صاحبِ عزت شده ام
کاسه لیسانِ سرِ خانِ ولایت شده ایم
عشقِ ما بر پسرِ فاطمه مادر زادیست
هرچه داریم از الطافِ امام هادی ست
دل ما گم شده در پیچ و خمِ سامرا
چون کبرتر شده جلدِ حرمِ سامرا
پر شده از نفس حق تو دنیایِ همه
با تو تضمین شده آبادیِ فردایِ همه
کوریِ چشم هر آن کس که خبیثُ شقی است
مهر آن هم لکَ لبیک علی النقی است
پسرِ حضرت جودی و سراپایت لطف
میچکد از عرق چهرۀ زیبایت لطف
ما که دیدیم فقط از یدِ طولایت لطف
گشته صادر همۀ عمر ز لبهایت لطف
جامعه با جملاتِ تو عَجب شیرین است
حرف هایِ تو همه مثله رُطب شیرین است
در غم دوریِ خود از حرمت میسوزیم
سوم ماهِ رجب شد ز غمت میسوزیم
با نفس هایِ تو از باز دمت میسوزیم
پا برهنه مرو مثله قدمت میسوزیم
پابرهنه شدی و موی پریشان کردی
یادِ دردانۀ سالارِ شهیدان کردی
میدواندن تو را از پی مرکب ، ای وای
داغ میخورد به قلبِ تو مرتب ، ای وای
پا برهنه و سط کوچه معذب ، ای وای
چقدر سوخت دلت از غم زینب ، ای وای
گرچه در بزم شرابِ متوکل رفتی
شکر زیرا به سلامت سویِ منزل رفتی
سینۀ سوختۀ سینه زنت شد پاره
جگرِ مادرت از سوختنت شد پاره
از درون آه ، تمام بدنت شد پاره
چون کشیدن تو را پیرهنت شد پاره
پیرُهَن چاک زدن تا حسنی زار زنم
همرت بر بدنِ بی کفنی زار زنم
تنِ صدپارۀ جدت به زمین افتادُ
وسطِ گودیِ گودال ز زین افتادُ
از رکابِ شه افلاک نگین افتادُ
شمر زد قهقه در دشت طنین افتادُ
نیزه ها کشتۀ خونین بدنی را بردن
از تن بی سرِ او پیرهنی را بردن
*وارد مجلس متوکل شد ، دلا بسوزه برا امامِ هادی .. عمقِ روضه رو اگه کسی فهمید دیگه روضه خوان نمی خواد .. همۀ تقوا ، همۀ خوبی ، همۀ خیر اومد مقابل همۀ بی ادبی قرار گرفت .. وقتی اومد پیشِ متوکل به حضرت شراب تعارف کرد ... خیسِ عرق شد حضرت .. سر پایین انداخت ..
آقاجان کجا رفتی .. کجا بردنت .. فرمود والله گوشت و پوست و خونِ ما از این نجاسات به دورِ ، شروع کرد بی ادبی کردن به آقا ، حضرت فرمود کجان سَلاطینی که بالایِ قله هایِ مرتفع برا خودشون کاخ ها ساختن ؟ مرگ آنها را به زیر کشید ؟... کجان سلَاطینی که برای خودشان نگهبانان و قراولان بی شمار گذاشته بودن مرگ آنها را در خانۀ قبر کشاند ...
اونقد کلمات حضرت تاثیر کرد ، مستی از سرش پرید افتاد رو پاهایِ امام هادی .. عذر خواهی کرد ، دستور داد برا حضرت هدیه آوردن ، گفت آقا رو با احترام ببریدش .. اما دیدن امام هادی داره گریه می کنه ...
از مجلس متوکل که بیرون رفت گریه ش شدید شد ، می خوام بگم آقاجان شما امام بودید ، بزرگ بودید ، معصوم بودید ، ولی مرد بودید آقاجان ... عمۀ بزرگوارتونُ واردِ مجلسِ عبیدالله کردن .. دستایِ زینبُ بسته بودن ..
سکینه خانم صدا زد عمه ببین دارن ما رو خیره خیره نگاه می کنن ... یه چیزی بده من سرم رو بپوشانم .. صدا زد عزیزِ برادرم ، عمه تم مثله توِ ....
همه تو مجلس عبیدالله داشتن قهقه میزدن ، خنده میکردن فقط بین اونا یه نفر ، اونم سرِ بریده بود گریه میکرد .. یه نگاه کرد به خواهرش .... حسین ....
#حاج_حسین_سازور
#روضه_امام_هادی_علیه_السلام
.
فرمود خدا فرشته ها را صلوات
اوّل به مدینه مصطفی را صلوات
دوّم به شه نجف سلامی بکنیم
رُخسار علی شیر خدا را صلوات
زهرا که ندانیم کجا تربت اوست
یاد آور بهترین نسا را صلوات
از ما همه بر امام مسموم سلام
مظلوم امام مجتبی را صلوات
مظلوم دگر امام در خون خفته
افتاده به خاک کربلا را صلوات
گفتم ز حسین چون نگویم سجاد
آن پاک امام پارسا را صلوات
پس باقر علم آن امام معصوم
دریای فضیلت خدا را صلوات
صادق که رئیس مذهب شیعه بود
آن حنجرۀ علم و ضیا را صلوات
یاد آر امام کاظم زندانی
زندانی زنجیر به پا را صلوات
رو جانب مشهد الرضا کن و بگو
در طوس غریب الغربا را صلوات
یاد آر امام تقیِ صاحب جود
هم هادی و عسکریّ ما را صلوات
حالا تو بیا حضور مهدی برسیم
آن روشنی و نور هُدی را صلوات
افروخته عرش کبریا را صلوات
یک بار دگر آل عبا را صلوات
.
.
#صلواتی
دیدار مداحان اهل بیت(ع) با رهبر معظم انقلاب


خانه > عمومی
کد خبر : ۱۵۹۸۳
تاریخ انتشار : ۰۱ آذر ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۲
پ
50غزل و رباعی درباره صلوات
از "عین" علی عیون ما بینا شد * وز "لام" علی لسان ما گویا شد در "یای" علی نور خدا می بینم * زان نور محمد و علی پیدا شد
عقیق:ذکر صلوات بر محمد و آل محمد از اذکاری است که به آن خصوصا در روز جمعه بسیار سفارش شده و دارای اثرات بسیاری از جمله آمرزش گناهان، خوش اخلاقی و..... می باشد. در این نوشتار 50 رباعی درباره "صلوات" از شعرای مختلف آمده است.

1
بر روی زمین و آسمانها و کرات
در بین مناجات برای حاجات
زیباتر از این جمله ندیده است کسی
بر خاتم انبیاء محمّد صلوات
2
از ازل بر همه ذرات جهان تا عَرصات
رسد از آبروی آلِ محمّد برکات
وه چه بدبخت وسیه روست هرآنکس که زِ جهل
بشنود نام محمّد نفرستد صلوات
3
به امر ذات خداوند قادر ذوالمَن
چهارده نفرند اولیای مذهب من
بتول و چار محمّد، حسین و چار علی
امام صادق و موسی بن جعفر و دو حسن
4
تا در پناه مصحف و در دين احمديم
بر جمله خلايق عالم سر آمديم
زير لواي آل علي صف كشيده ايم
چشم انتظار مهدي آل محمديم
5
يا فاطمه اي منشاء خير و بركات
مِهر تو بود قبولي صوم و صلوات
فرمود نبي خدا گناهش بخشد
هر كس كه براي تو فرستد صلوات
6
بر چهره پر ز نور مهدي صلوات
بر جان و دل صبور مهدي صلوات
تا امر فرج شود مهيا بفرست
بهر فرج و ظهور مهدي صلوات
7
از "عین" علی عیون ما بینا شد
وز "لام" علی لسان ما گویا شد
در "یای" علی نور خدا می بینم
زان نور محمد و علی پیدا شد
8
دل با صلوات مَحرم راز شود
سیمرغ شود بلند پرواز شود
فرمود : پیامبر که با هر صلوات
درهای اجابت دعا باز شود
9
امروز بود توشه فردا صلوات
یا ذکر خدا زمزمه کن یا صلوات
ما زنده زخون شهداییم خوش است
تا یاد کنیم از شهدا با صلوات
10
بر أحمد و بر آل محمّد صلوات
بر هشت و چهار نور سرمد صلوات
هر کس صلوات می فرستد یکبار
ده بار خدا بر او فرستد صلوات
11
مذهب جعفری و ایده احمد داریم
لله الحمد که این دولت سرمد داریم
ما ز خود هیچ نداریم که بدان فخر کنیم
هرچه داریم همه از آل محمّد داریم
12
هنگام نزول بركات است امشب
اوقات گرفتن برات است امشب
بفرست مدام بر محمد صلوات
زيرا كه بهار صلوات است امشب
13
بر آئينه جمال داور صلوات
بر روشني چشم پيمبر صلوات
بر حضرت معصومه فروغ سرمَد
بر دسته گل موسيِ جعفر صلوات
14
بر کوثرِ خاتم النّبیّن صلوات
بر همسرِ سیّد الوصیّین صلوات
بر فاطمه مَحبوبه ذاتِ ازلی
بر حجّت حق، بر آلِ یاسین صلوات
15
چشمانِ علی دو چشمه خورشید است
لبهای علی لبالب از توحید است
سوگند به کعبه خانه میلادش
اسلام محمّد از علی پیروز است
16
بر روح خدا پیر جماران صلوات
بیش از قطرات ناب باران صلوات
آن گوهر تابان به شهیدان پیوست
تقدیم به أرواح شهیدان صلوات
17
ای نام تو جان بخشتر از آب حیات
محتاج تو خلقی به حیات و به ممات
از بعثـت انبـیاء و ارسـال رُسُـل
مقصود تو بودی به جمالت صلوات
18
خوشید چراغکی ز رُخسار علی است
مَه نقطۀ کوچکی ز پرگار علی است
هرکس که فرستد به محمّد صلوات
همسایه دیوار به دیوار علی است
19
خواهی که در پناه کرامات سَرمدی
ایمن شوی ز فتنه و ایمن ز هر بدی
لبریز کن ز عِطر گلِ نور ، سینه را
با ذکر سبز یک صلوات محمدی
20
بر جلوه روي ماه مهدي صلوات
بر جذبه ی هر نگاه مهدی صلوات
ما را نَبود چو هدیه ای در خور او
بفرست به پیشگاه مهدی صلوات
21
با مهر نبي دولت سرمد داريم
با عشق علي عيش موبّد داريم
هر نعمتي امروز خدا داده به ما
از مرحمت آل محمد داريم
22
خوانند فرشتگان مکرّر صلوات چون هست ز هر ذکر نکوتر صلوات
توحید و نبوت و امامت هر سه چون درنگری جمع بود در صلوات
23
آیینه حُسن سرمدی بود حسین
تک لاله باغ أحمدی بود حسین
با نصّ روایت «حسینٌ منّی»
سر تا به قدم محمّدی بود حسین
24
روشن جهان ز نور جمال محمد است
خرم جهان ز خوشه هاي كمال محمد است
ما دست كي زنيم به دامان ديگران
تا دامن محمد و آل محمد است
25
توحید که " لا اله الا الله " است
اسلامِ " محمد رسول الله " است
با این دو سخن کسی به جایی نرسد
گر بی خبر از " علی ولیّ الله " است
.
Hasan Khalaj babolharam.mp3
2.11M
ذکر توسل ویژۀ شهادت #امام_هادی علیه السلام به نفسِ حاج حسن خلج⚜
Hasan Khalaj babollharam.mp3
2M
#قسمت_پایانی ذکر توسل ویژۀ شهادت #امام_هادی علیه السلام به نفسِ حاج حسن خلج
Sazvar babolharam.mp3
5.11M
ذکر توسل و روضۀ جانسوز ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام به نفسِ حاج حسین سازور
#مادر
غم مانده بر اين دل وا نگردد
غم مادر به قلبم جا نگردد
اگر كل جهان را هم بگردم
كسي چون مادرم پيدا نگردد
حریم
حریم امن زهرا را شکستند
ز شاخه یاس مولا را شکستند
خدا داند که با این ظلم عظمی
دل پیغمبر ما را شکستند
صبر
به سر داری اگر سر بند زهرا
به دل خون کردهای دلبند زهرا
در این ایام باشد این دعایم
خدا صبرت دهد فرزند زهرا
بیکفن
زمان بغض و غسل و پیرهن بود
چرا غ اشک نور انجمن بود
طلب میکرد حیدر آن کفن را
کفن در دست طفل بیکفن بود
جرأت
جهاد کوچه جنگی تن به تن داشت
چهل مرد و علی یک شیر زن داشت
اگر دستان حیدر باز میشد
مگر کس قدرت زهرا زدن داشت
گلبرگ
دردت به دلم آتش افروخته مادر
قلبم چو درِ خانهی تو سوخته مادر
گویند صدایم زدهای، غمزده وقتی
گلبرگ تنت میخ به در دوخته مادر
هیزم
دوای مردمان خسته، هیزم
كلیدِ خانههای بسته، هیزم
چگونه، تسلیت دادند او را
به جای دسته گل با دسته هیزم؟
دفتر اسرار
فاطمه کیست؟ مددکار علی
رازدار علی و یار علی
تا عدو در به لگد باز نمود
بسته شد دفتر اسرار علی
گل یاس
گل از ساقه پژمرده گل یاس
گل ضربِ لگد خورده گل یاس
گلی که دشمنی خاری ز کینه
به گلبرگش فرو برده گل یاس
زخم
شرار زخم سوزد پیکرم را
گرفته درد، پهلو تا سرم را
نه دستم قوتی دارند نه پایم
که بر زانو نشانم دخترم را
تنهایی
به دریای دلم غوغاست مادر
دو چشمانم ز خون دریاست مادر
همه گویند یار مهدی هستند
ولی فرزند تو تنهاست مادر
مزار
دلم از این زمانه سرخ و داغ است
سرم فکر خزان یاس و باغ است
همه غمها به یک سو، ای مدینه
چرا مادر مزارش بیچراغ است؟
عجل وفاتی
الا مادر که ممنوع از حیاتی
به حال کودکان کل التفاتی
بیا امشب دعایی تازه سر کن
مگو دیگر خدا عجل وفاتی
یاس و لاله
به طوفان وجودم موج ناله
من و تاریکی و آب و پیاله
عجین با خون شده هر برگ جسمت
تو را من یاس گویم یا که لاله؟
گریه
زهرا برای تاب و تبم گریه کرده است
با اشکهای نیمه شبم گریه کرده است
تنها نه بر غریبی من بلکه دم به دم
بهر حسین تشنه لبم گریه کرده است
سؤال
چرا با غصهها خو میگرفتی؟
چرا پیش علی رو میگرفتی؟
زمان غسل تو فهمیدم ای گل
چرا دستی به پهلو میگرفتی؟
خنده
الا زهرا مرا شرمنده کردی
تو جان دادی علی را زنده کردی
نگفتی ماجرای دردِ خود را
ز تو پرسیدم امّا خنده کردی
الماس
الا زهرا چه با احساس بودی
به باغ عشق حیدر یاس بودی
به قول کودکان داغدارت
به قاب خانهام الماس بودی
بهار
ای بهارم مرا خزان كردی
همچو خود قامتم كمان كردی
هر چه با این دلِ علی كردی
با دلِ كودكان همان كردی
صدف
تا نگاه از بَرِ رخت چیدم
مرگ خود را به چشمِ خود دیدم
در صدف درِّ خود نهان كردم
تا كفن بر تن تو پیچیدم
مدینه
مدینه دم فرو بستی، نشستی
زمانی كه ز حیدر دست بستی
تو كه سیلی زدی، آتش كشیدی
چرا پهلوی زهرایم شكستی؟
صبور
صبورِ بی قرارم بود زهرا
به فصل غصّه یارم بود زهرا
ز خانه، بین كوچه تا به مسجد
همه لحظه كنارم بود زهرا
امید
مرو جانا كه حیدر بی تو تنهاست
همیشه سینهاش دریای غمهاست
خدا بی فاطمه آخر چه سازم؟
كه امید علی بر دستِ زهراست
شاعر: #حسن_ثابت_جو
.
#مادر
غم مانده بر اين دل وا نگردد
غم مادر به قلبم جا نگردد
اگر كل جهان را هم بگردم
كسي چون مادرم پيدا نگردد
حریم
حریم امن زهرا را شکستند
ز شاخه یاس مولا را شکستند
خدا داند که با این ظلم عظمی
دل پیغمبر ما را شکستند
صبر
به سر داری اگر سر بند زهرا
به دل خون کردهای دلبند زهرا
در این ایام باشد این دعایم
خدا صبرت دهد فرزند زهرا
بیکفن
زمان بغض و غسل و پیرهن بود
چرا غ اشک نور انجمن بود
طلب میکرد حیدر آن کفن را
کفن در دست طفل بیکفن بود
جرأت
جهاد کوچه جنگی تن به تن داشت
چهل مرد و علی یک شیر زن داشت
اگر دستان حیدر باز میشد
مگر کس قدرت زهرا زدن داشت
گلبرگ
دردت به دلم آتش افروخته مادر
قلبم چو درِ خانهی تو سوخته مادر
گویند صدایم زدهای، غمزده وقتی
گلبرگ تنت میخ به در دوخته مادر
هیزم
دوای مردمان خسته، هیزم
كلیدِ خانههای بسته، هیزم
چگونه، تسلیت دادند او را
به جای دسته گل با دسته هیزم؟
دفتر اسرار
فاطمه کیست؟ مددکار علی
رازدار علی و یار علی
تا عدو در به لگد باز نمود
بسته شد دفتر اسرار علی
گل یاس
گل از ساقه پژمرده گل یاس
گل ضربِ لگد خورده گل یاس
گلی که دشمنی خاری ز کینه
به گلبرگش فرو برده گل یاس
زخم
شرار زخم سوزد پیکرم را
گرفته درد، پهلو تا سرم را
نه دستم قوتی دارند نه پایم
که بر زانو نشانم دخترم را
تنهایی
به دریای دلم غوغاست مادر
دو چشمانم ز خون دریاست مادر
همه گویند یار مهدی هستند
ولی فرزند تو تنهاست مادر
مزار
دلم از این زمانه سرخ و داغ است
سرم فکر خزان یاس و باغ است
همه غمها به یک سو، ای مدینه
چرا مادر مزارش بیچراغ است؟
عجل وفاتی
الا مادر که ممنوع از حیاتی
به حال کودکان کل التفاتی
بیا امشب دعایی تازه سر کن
مگو دیگر خدا عجل وفاتی
یاس و لاله
به طوفان وجودم موج ناله
من و تاریکی و آب و پیاله
عجین با خون شده هر برگ جسمت
تو را من یاس گویم یا که لاله؟
گریه
زهرا برای تاب و تبم گریه کرده است
با اشکهای نیمه شبم گریه کرده است
تنها نه بر غریبی من بلکه دم به دم
بهر حسین تشنه لبم گریه کرده است
سؤال
چرا با غصهها خو میگرفتی؟
چرا پیش علی رو میگرفتی؟
زمان غسل تو فهمیدم ای گل
چرا دستی به پهلو میگرفتی؟
خنده
الا زهرا مرا شرمنده کردی
تو جان دادی علی را زنده کردی
نگفتی ماجرای دردِ خود را
ز تو پرسیدم امّا خنده کردی
الماس
الا زهرا چه با احساس بودی
به باغ عشق حیدر یاس بودی
به قول کودکان داغدارت
به قاب خانهام الماس بودی
بهار
ای بهارم مرا خزان كردی
همچو خود قامتم كمان كردی
هر چه با این دلِ علی كردی
با دلِ كودكان همان كردی
صدف
تا نگاه از بَرِ رخت چیدم
مرگ خود را به چشمِ خود دیدم
در صدف درِّ خود نهان كردم
تا كفن بر تن تو پیچیدم
مدینه
مدینه دم فرو بستی، نشستی
زمانی كه ز حیدر دست بستی
تو كه سیلی زدی، آتش كشیدی
چرا پهلوی زهرایم شكستی؟
صبور
صبورِ بی قرارم بود زهرا
به فصل غصّه یارم بود زهرا
ز خانه، بین كوچه تا به مسجد
همه لحظه كنارم بود زهرا
امید
مرو جانا كه حیدر بی تو تنهاست
همیشه سینهاش دریای غمهاست
خدا بی فاطمه آخر چه سازم؟
كه امید علی بر دستِ زهراست
شاعر: #حسن_ثابت_جو
.
.
🌴29 جمادی الثانی
🍀سالروز وفات حضرت #ام_کلثوم علیها السلام
🌺جناب امّ کلثوم علیها السلام چهار ماه پس از باز گشت از کربلا به مدینه از دنیا رفتند. (1)
🌴پدرشان مولی الموحّدین امیر المومنین علیها السلام و مادرشان حضرت زهرای مرضیه علیها السلام می باشد. (2)
صاحب ریاحین الشریعة به نقل از اعیان الشیعة می فرماید :
امیر المومنین علیه السلام آن مخدّره را به عُون بن جعفر طیّار تزویج نمودند. (3)
آنچه در مورد ازدواج ام کلثوم علیها السلام با غیر از عُون بن جعفر نقل شده از بافته های مخالفین است. آن حضرت در واقعه ی جانسوز کربلا حضور داشتند و بعد از شهادت امام حسین علیه السلام و اهل بیت و اصحابشان، در کنار خواهرشان حضرت زینب علیها السلام از بانوان و یتیمان محافظت می نمود، و اشعار آن حضرت در فراق برادر در کربلا مشهور و جانسوز است.
🌱پس از عاشورا که بانوان به اسارت کوفه و شام رفتند، خطبه ی آن حضرت در شهر کوفه و مجلس ابن زیاد، اشعار آن حضرت در قادسیه و قنسرین، اثر دعای آن حضرت در سیبور و بعلبک، کلمات آن جناب با شمر هنگام ورود به دروازه ی شام، مرثیه های حضرت در اربعین و مراجعت به مدینه، دلالت بر عظمت و شجاعت و صبر آن مخدّره دارد.
🌱سر انجام بعد از چهار ماه از ورود به مدینه با دلی پر از غم و اندوه در مصائب کربلا بالاخص شهادت سیّد الشهداء علیه السلام رحلت شهادت گونه نمود و در مدینه ی منورّه دفن شد. به قولی رحلت آن حضرت در 21 ماه جمادی الثانی بوده است. (4)
📚 منابع :
1. ریاحین الشریعة : ج 3 ـ ص 256 ـ 244. العقیلة علیها السلام و الفواطم : ص 75.
2. بحار الأنوار : ﺝ 42، ﺹ 74. تذکرة الخواص : ص 288.
3. اعیان الشیعة : ج 3، ص 484. و ... .
4. وقائع الشهور : ص 110.
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
صل الله علیک یا اباعبدالله ۳
السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه
«گندم به دست» نیّت احرام میکنم
نذر کـبوتر سر این بام میکنم
از زعفـران گنبدت آغاز میشود
پائیز و فصـل نوبریه پرتقـالـهـا
از آن زمان که چشم من افتاده بر ضریح
رغبت نمیکنم به نگاه غزالها
کوه گناه و شستشوی قطره های اشک
فیض شماست، حل شود اینجا محالـها
شاید شما به موقف مرگم گذر کنی
صددرصد است ممکن این احتمالها
#نـوكــر_نـوشـت:
#یا_امام_رضـــا
بر ضامن غربتـــ غریبان صلوات
بر پادشه مُلڪِ خراسان صلوات
یارب به رضای تو رضا بود، رضا
خشنودی جمله اهل ایمان صلوات
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... #چهارشنبتون_امام_رضایی (ع)
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_صادق_حکیمی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.