703799043_-211978.mp3
4.76M
▪️✨#روضه امروز: شام غریبان
🍃🥀هر صبح، زیارت عاشورا بخونیم و همزمان روضه گوش کنیم.
امام زمان:
یا جدّاه، هر صبح و شام بر مصائب تو گریه می کنم.
#السلام_علیک یااباعبدالله_الحسین
عالم همه یک نقطه ای از نونِ حسین(ع) است
عشق است چنین جاذبه در خونِ حسین(ع) است
زیباییِ احساسِ من این است که جانم
آن عاشقِ دیوانه و مفتونِ حسین است
این دل که اسیر است و در این دام گرفتار
چون آهوی سرگشته ی هامونِ حسین است
بر سینه ی قبرم به خطِ خون بنگارید
هان این دلِ سودا زده افسونِ حسین است
عمریست دلم بارِ غم هجر کشید است
اصلاً بنویسید که مجنونِ حسین است
یا لیتنی کنت و مَعکم وردِ لبِ ماست
عالم به ابد یکسره مدیون حسین است
گر نعره ی هیهات.... کشد در برِ ذلت
چون عزت و آزادگی قانونِ حسین است
در ظهرِ عطش کرب و بلا و تهِ گودال
این قلبِ خدا هست که محزونِ حسین است
هرگز نشود مشعلِ این واقعه خاموش
تا روی جهان صورتِ گلگونِ حسین است
تا نبضِ جهان می زند این دایره ی عشق
عالم همه یک نقطه ای از نونِ حسین(ع) است
#هستی_محرابی
🍁#السٌلام علیکِ یا زینب کبری سلام الله علیها🍁
ماجرای کربلا را باید از زینب شنید
از دلِ غمدیده ی آن بانوی مکتب شنید
هر چه گویند این و آن از ماجرای کربلا
باید از زینب ادای حقٌ این مطلب شنید
از دلِ اهلِ حرم آید خروشِ درد و آه
باید از سجاد هم آن مضطرِ در تب شنید
باز هم بشنو همی بی حرمتیِ اهلِ بیت
از شقاوت های شمرِ پستِ لامذهب شنید
از سکینه هم در آن صحرای تاریک و خموش
دامنِ آتش گرفته، از سکوتِ شب شنید
رأس گلگون پدر بر روی نی چون ماهِ بدر
صوتِ قرآن و دعا را باید از آن لب شنید
نیزه های خون چکان بود و صدای کودکان
باید از آن جسم و آن تازیدنِ مرکب شنید
مجلس و تختِ یزید و کوفیانِ تیره بخت
خطبه های آتشین را باید از زینب شنید!
#هستی_محرابی
#امام_حسین
#اربعین_حسینی
#جامانده
🏴🏴✨🥀🏴🏴✨🥀
دلم گرفته برای غمی که میدانی
برای وسعتِ آن ماتمی که میدانی
دوباره آمده ام سر به زیر و شرمنده
دچار حال بد و مبهمی که میدانی
چقدر گریه کنم تا به من محل بدهی
قبول کن! منم آن محرمی که میدانی
مرا به حال خودت واگذار کن آقا
دعا بکن نشوم آدمی که میدانی
دوباره بغض دلم را گره زدم محکم
به روی حاشیهٔ پرچمی که میدانی
فراق کرب و بلا جان سپردن محض است
تو را خدا برسان مرهمی که میدانی
سکوتِ کنج ضریحت چه عالمی دارد
مرا ببر به همان عالمی که میدانی
به پای بوسیِ شش گوشه ات مرا بطلب
نخواه جان بدهم از غمی که میدانی!
#مرضیه عاطفی
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#اربعین_حسینی علیه السلام
▪️▪️✨🍃▪️▪️✨🍃
یک اربعین برای تو حیران شدم حسین
مانند گیسوی تو پریشان شدم حسین
با چند قطره اشک دل من سبک نشد
ابری شدم به پای تو باران شدم حسین
زلفی اگر که ماند برای تو پیر شد
در اول بهار زمستان شدم حسین
کوفه به کوفه کوچه به کوچه گذر گذر
قاری شدی مفسر قرآن شدم حسین
دیدی چگونه آخر عمری دلم شکست
دیدی چگونه پاره گریبان شدم حسین
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
ای سایه بلند سرم ای برادرم!
آیینه ی ترک ترک در برابرم
بالم شکسته است و پرم پر نمی زند
اما هنوز مثل همیشه کبوترم
من قول داده ام که بگیرم سر تو را
از دست نیزه ها و برایت بیاورم
حالا سری برای تو آورده ام ولی
خاکستری و خاکی و ای خاک بر سرم!
بگذار اول سخن و شکوه ام تو را
ای ماه زینب از نگرانی درآورم
هر چند کوچه کوچه تماشا شدم ولی
راحت بخواب دست نخورده است معجرم
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
هم پیرهن که ماند برایم بدن نداشت
هم که تن تو روی زمین پیرهن نداشت
ای بی کفن برادرم ای بوریا نشین!
این چادرم لیاقت خلعت شدن نداشت؟
آن گونه ای که من وسط خیمه سوختم
پروانه هم دل و جگر سوختن نداشت
گل های باغت از همه رنگی گرفته اند
یعنی کسی نبود که دست بزن نداشت
مردی نبود اگر یل ام البنین که بود
هرگز کسی نگاه جسارت به من نداشت
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
هر چند در مسیر سرت ازدحام بود
اما درست مثل همیشه امام بود
بی تو سوار ناقه ی عریان شدم حسین!
من که به روی چشم علمدار جام بود
یادم نمی رود سر بالا نشین تو
بازیچه ی نگاه اهالی شام بود
در حرف های مرد و زن پشت بام ها
چیزی اگر نبود فقط احترام بود
با دست سنگ صورت تو خط خطی شده
از بس که آفتاب تو نزدیک بام شد
تو رفتی کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
دستی که چوب زد لب قرآنی تو را
زیر سوال برد مسلمانی تو را
بالای تخت رفتی و دستم نمی رسید
تا که رفو کنم سر پیشانی تو را
می خواستند پیش همه کوچکت کنند
اما خدات خواست سلیمانی تو را
ای کاش ما برادر و خواهر نمی شدیم
حیران نبودم این همه حیرانی تو را
این سر، شکسته هست ولی سرشکسته نیست
یعنی کسی ندید پشیمانی تو را
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
#علی اکبر لطیفیان
#امام_حسین
#اربعین_حسینی
#جامانده
🏴🏴🌾🍂🏴🌾🍂🏴🌾🍂
سنگ هم آتش گرفت از حال ما جامانده ها
گریه باید کرد بر اقبال ما جامانده ها
درد را همدرد ، جور دیگری حس می کند
فطرس امروز آمده دنبال ما جامانده ها
ظهر روز اربعین و یک سلام از راه دور
این دگر شد عادت هر سال ما جامانده ها
باز هم قربان گریه ، آن رفیق کودکی
داده یاری بر زبان لال ما جامانده ها
جور دیگر داد از داغ رقیه می زنند
دم به دم ، این چند روز ، امثال ما جامانده ها
#محمدحسین رحیمیان
#اربعین_حسینی علیه السلام
🍁🥀▪️🌿🍁🥀▪️🌿
یک اربعین چو کاسه ی خون هر دو دیده شد
یک اربعین سرت به سر نیزه دیده شد
یادم نمی رود که در اینجا چه دیده ام
گلهای باغ فاطمه با خنده چیده شد
ای همسفر ز رنج سفر این قدر بدان
از داغ غصه های تو زینب خمیده شد
ای گوشوار عرش برین،بهر گوشوار
گوش تمام دخترکانت دریده شد
هر وقت بین ره به زمین خورد کودکی
آنجا صدای گریه ی زهرا شنیده شد
سربسته گویمت که مپرس از سه ساله ات
درگوشه ی خرابه یتیمت شهیده شد
درچار فرسخ است اگر حد تربتت
چون زیر نعل جسم تو هرسو کشیده شد
یادم نمی رود که عدو کاکلت گرفت
با سختی تمام سر تو بریده شد
زینب کجاو کوچه وبازار برده ها
رنگ از رخ تمام اسیران پریده شد
#محمود اسدی
#حضرت_زینب علیهاسلام
#اربعین_حسینی علیهالسلام
💫💫🏴💫💫🏴💫💫
امید دل! دل سوزان برایت آوردم
خبر ز تلخی هجران برایت آوردم
بر آر سر ز لحد ای گل خزان شده ام
که یک بهار، گلستان برایت آوردم
به داغ های دلم ای شهید، کن نظری
که لاله های فراوان برایت آوردم
مزن دم از عطش ای تشنه لب که آب روان
ز اشک دیدۀ گریان برایت آوردم
به جای مُشک که بر خاک تربتت ریزم
به چهره، گرد بیابان برایت آوردم
عنایتی کن و سوغاتی مرا بپذیر
ز شام، موی پریشان برایت آوردم
سخن ز خاطرۀ بزم شام و طشت طلا
خبر از آن لب و دندان برایت آوردم
به اشک خجلت و چشمان بسته ام بنگر
خبر ز گوشۀ ویران برایت آوردم
به زیر پیرهن خویش از کبودی تن
هزار قصّۀ پنهان برایت آوردم
سخن ز خاطرۀ بزم شام و طشت طلا
خبر از آن لب و دندان لب و دندان برایت آوردم
بیار دست و سرشک سکینه را کن پاک
و راز گوشۀ زندان برایت آوردم
شکست سرو قدم زیر کوه غصۀ ولی
لوای فتح نمایان برایت آوردم
اگر چه نامه سیاهی به نزد ما "میثم"
نوید رحمت و غفران برایت آوردم
#استاد حاج غلامرضا سازگار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بذار که امسال حرمو، ببینم #اربعین حسین
دق میکنم اگه نرم، اشک منو ببین حسین
بیا و جون مادرت، رومو نزن زمین حسین
#اربعین_حسینی علیه السلام
🍃▪️▪️🍃▪️▪️🍃▪️▪️
عاقبت آمدم پس از عُمری
به مزارت نه بر مزارِ خودم
آمدم های های گریه کنم
به دلِ خون و داغدارِ خودم
چند وقتیاست بغضِ سنگینی
به گلویم نشسته ، میبینی؟
کارِ خود را فراق با من کرد
کمرم را شکسته میبینی؟
شانههای ضعیفِ طفلانت
خواهرت را کشان کشان آورد
هرکه اینجا رسیده سوغاتی
سر و رویی پُر از نشان آورد
شرحِ این راه را یتیمانت
با زبانِ اشاره میگویند
با لبی زخم خورده ، چاک و کبود
با تَنی پاره پاره میگویند
شام با من چه کرده ، میبینی؟
رویِ پیشانیام پُر از چین است
بعد از این ضجهای نمیشنوم
گوشم از تازیانه سنگین است
با اشاره رُباب میگوید
هیچ داغی شبیه این غم نیست
بِینِ گهواره نه ببین زینب
کودکم بینِ قبرِ خود هم نیست
از سرت بی خبر نبودم که
هر شبی دست این و آن دیدم
با کمی لختِ خون عقیقت را
من به انگشتِ ساربان دیدم
بود بر گیسوانِ تو جایِ
پنجهی چندتا زنا زاده
زود فهمیدم از محاسنِ تو
که سَرَت در تنور اُفتاده
کاش میشد که بوریا بودم
تا نگه دارمت همیشه تو را
کاش میشد که بوسهای بزنم
باز حلقومِ ریش ریشِ تو را
اربعینی گذشته اما باز
نیزههاشان هنوز در خاک است
لخته خونهای خشک بر تیر است
تیغهای شکسته بر خاک است
یاد عصری که دیدمت اینجا
بعدِ غارت عجیب میخندند
حرفِ سوغات بود و با عجله
از تَنَت تکه تکه میکندند
پای من جان نداشت تا آیند
بی اثر بود هرچه کوشیدم
از سرِ شیبِ تُندِ گودالت
تا کنارِ تنِ تو غلطیدم
سرِ عمامه و عبایت نَه
بود دعوا برایِ پیرهنت
دستهایم بُرید وقتی که
تیغها را کشیدم از بدنت
#حسن لطفی
#حضرت_زینب علیهاسلام
#اربعین_حسینی علیه السلام
🍀▪️✨🍀🍀▪️✨🍀🍀
آورده هرم آه بلا بر سرم حسین
بنشانده بر مزار تو خاکسترم حسین
آهسته گویمت که علمدار نشنود
کن یک نظر که خواهر بی معجرم حسین
دستی برون بیار ؛ تو دستی بکش ببین
مجموع خط کوفی بر پیکرم حسین
از گوشوار و معجر و خلخال ها مپرس
چیزی نمانده در بر اهل حرم حسین
هرجا که دست صاعقه رنگ طمع گرفت
کردم سپر برای تو برگ و برم حسین
این رد ریسمان اسیری به دست من
ارث و هویتی است که از حیدرم حسین
با نوحه های حنجره زخمی ام هنوز
بر سینه می زند زغمت مادرم حسین
شکر خدا شکسته سرم، سرشکسته، نه!!
خواهر شدم فدای سر تو سرم حسین
نقش بر آب زحمت زینب شده حسین
شرمنده از امانتی دخترم حسین
#سعید محمدی