هدیه به حضرت رباب صلوات
شور یا زمینه و زمزمه حضرت علی اصغر
صحبت اب می شه گریم می گیره من
حرف رباب می شه گریم می گیره من
شیر خواره می بینم تو بغله مادر
اروم تاخواب می شه گریم می گیره من
شدم از غصه ی تو پیر اصغر
با گلوی تو چه کرد تیر اصغر
یه جوری گلوتو پاره کرده
انگاری که خرده شمشیر اصغر
لالایی اصغر من لالایی
مگه یه شیر خواره چقد می خواد اب که
وقته جواب می شه گریم می گیره من
دست خودم نیست که هر جایی حرفی از
جام شراب می شه گریم می گیره من
نیزه داره لاابالیه مست
سرتو دیدم گرفت توی دست
کنار سر عمو عباست
سر تو به نوک نیزه می بست
لالایی اصغر من لالایی
مادری از بچش که بی خبر باشه
پر اضطراب می شه گریم می گیره من
ببینم مردی رو غمگین و مضطر هست
حالم خراب می شه گریم می گیره من
حرمله به حال من می خنده
شدم از مادرتو شرمنده
دست و پا می زنی و می بینم
سرتو تنها به پوستی بنده
لالایی اصغر من لالایی
#شب_هفتم_محرم
رضا نصابی
@madahi_moharram
هدیه به حضرت علی اکبر زمینه یا شور
داغ تو انداخته من و علی از پا
میونه این لشگر نزار من و تنها
افتادی روی خاک با تنی غرق خون
به روی دست من می زنی دست و پا
می کشی روی زمین پا اکبر
می کنی خون دله بابا اکبر
ای عصای وقت پیریه من
از غمت شدکمرم تا اکبر
وای من وای من ای حسین
حرمتم و این قوم نگه نمی دارن
ببین می خندن به اشکای من بابا
چقدر زدن ضربه به فرق تو اکبر
با کینه ی حیدر این ابن ملجم ها
می کشم از بدنت نیزه من
از لای پیروهنت نیزه من
نفست حبس شده توی سینه
می کشم از دهنت نیزه من
وای من وای من ای حسین
هر جایی می بینم از تو نشونی هست
پیکر تو ریخته رو خاک این صحرا
ای غیرتیه من بعد تو می شه باز
پای حرومیان به خیمه ی زن ها
بی تو نطقم از بیان می افته
نبض من از ضربان می افته
تو نباشی طرف خیمه گاه
نگاه خیره سران می افته
#شب_هشتم_محرم
رضا نصابی
@madahi_moharram
هدیه به حضرت عباس صلوات
شور یا زمیپه
حضرت عباس
اب اورم عباس دلاورم عباس
ای یاورم عباس می روی از دستم
یک تنه هستی تو همه سپاه من
ای لشگرم عباس می روی از دستم
پیچیده خبر که سر دار افتاد
علم از دست علمدار افتاد
برسه تا کنار عباسش
رو زمین حسین هزار بار افتاد
امون ای وای امون از غربت
دیدم سر تو خرد عمودو افتادی
برابرم عباس می روی از دستم
دیدم رو خاک افتاد دست علمدارت
برادرم عباس می روی از دستم
سر تو تا بین ابرو واشد
کنار پیکر تو بلوا شد
همه از تو می برن یک سهمی
دور تو معرکه ای بر پا شد
امون ای وای امون از غربت
بدونه تو می شه خیلی جسارت ها
به این حرم عباس می روی از دستم
نباشی تو می شه همسفر خولی
که خواهرم عباس می روی از دستم
تو نباشی می ره بین انظار
گذرش می افته توی بازار
تو نباشی زینبم پیر می شه
می بینه بعد تو خیلی ازار
امون ای وای امون از غربت
#شب_نهم_محرم
رضا نصابی
@madahi_moharram
#روضه_امام_حسین علیه السلام
🥀#قتلگاه
#آقای_خلج
قرارشد نگذارند ساده جان بدهد
قرار شد نگذارند سر تکان بدهد
◼️حسین جانم 3 جانم جانم
به دشمنی کشتنش
یعنی اینهمه زخمایی که زدن راضی شون نکرد
نگران بودن حسین جان بده راحت شه.
میخواستن تااون لحظه آخر زجرش بدن
هرجوری تونستن آقا رو اذیت کردن ..
◼️حسین آقام آقام آقام
یعنی چیجوری میتونستن آزارش بدن، اذیتش کنن!! شمشیر دار که داشت با شمشیر میزد
نیزه دار که داشت با نیزه میزد
سنگ زن که داشت با سنگ میزد
حتی پیرمردای کوفه با عصا اومدن
با عصا میزدنش
غرق خونه_ تو گودال افتاده_دیگه رمق نداره _یه وقت یه نامرد صدا رد کارش تمامه برید سمت خیمه ها_دیدن رو دو کنده ی زانو بلند شد_من هنوز زنده ام..
قرار شد نگذارندساده جان بدهد
قرار شد نگذارند سر تکان بدهد
قرارشد که تنش روی خاکها باشد
ونیزه دار سرش رابه آسمان بدهد
اُفتاده بین قتلگاه
تو چنگ کینه ی سپاه
نداره دیگه جون پناه، پناه عالم
◼️پناه عالم بی پناه شده
دورش پراز کمینه، زینب داره میبینه
رو سینه داداشش یکی داره میشینه
بالای گودال، هی میره ازحال
پیرشده زینب، قدهزار سال
◼️سالار زینب..
🌿هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)
شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم حسین جان
@madahi_moharram
از وقتی شدم شیدای حرم
شده مونسم رؤیای حرم
یه زیارت آرزومه نمیخوام
آرزو به دل از دنیا برم
قدم به قدم به یاد حرم گریه میکنم ارباب
کنار علم به یاد حرم گریه میکنم ارباب
تو خیمه ی غم به یاد حرم گریه میکنم ارباب
یااباعبدالله یااباعبدالله
بند دوم
ما که زِ ازل دل ریش توئیم
خاکستری از آتیش توئیم
همسر تو ایرونی بود آقا
پس ما همه قوم و خویش توئیم
تا روز ابد تویی امیرم ای برادر زینب
الهی برات بی سر بمیرم ای برادر زینب
آخه سرتو به نیزه زدن در برابر زینب
ای برادر زینب
یااباعبدالله یااباعبدالله
علیرضاشوندی
@madahi_moharram
Produce.mp3
7.37M
#شور
از وقتی شدم شیدای حرم
🌿🥀🌿🥀🌿
@madahi_moharram