دوبیتی های شهادت حضرت رقیه (س)
هجده لغت به سوره ی کوثر نوشته است
یعنی که عمر فاطمه را هجده سرشته است
دانی چرا سوره ی کوثر سه آیه دارد
این سه نشان دهنده ی عمر رقیه است
*
*
من رقیــــه دخترشیرین زبان شــــــــاه دینم
غنچه ی پژمرده ی بـــــــاغ امیــــرالمومنینم
هردوعالم دردعا،محتاج دست کوچک مــــن
تاابدحاجـــت رواگردنــــدازیک آمینــــــــــــــــم
*
*
مرا دشمن به قصد کُشت می زد
به جسم کوچک من مُشت می زد
هرآن گه پایم از ره خسته می شد
مرا با نیزه ای از پُشت می زد
*
*
یک رقیه جان از آن لب ها برایم خرج کن
محفل انس مرا آیات قرآنی بس است
:: محمد سهرابي ::
*
*
آمد سه ساله و سه قرن تجربه ها کرد
از بی مهری عالم، گلایه ها به خدا کرد
عمرش نکشید تا چو فاطمه بدرخشد
اما ببین که او، پیٍ خرابه ، چه ها کرد
*
*
توئی ماه من ومن چون ستاره
غمم گشته پدرجان بی شماره
اگر روی کبودم را تو دیدی
مکن دیگر نظر برگوش پاره
*
*
ﻣﺎ اﻟﻔﺖ دﯾﺮﯾﻨﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ در دارﯾﻢ
اﻧﺴﯽ ﺑﻪ ﺳﻼﻟﻪ ی ﭘﯿﻤﺒﺮ دارﯾﻢ
ﺧﻮاﻫﺎن ﮐﺮاﻣﺘﯿﻢ از درﮔﻪ ﻋﺸﻖ
ﮐﯽ دﺳﺖ ز داﻣﻦ رقیه ﺑﺮدارﯾﻢ؟
*
*
از گیسوان خاکی ام تا که ببافی
یک چیزهایی مانده اما آنقدر نه . . .
:: علي اكبر لطيفيان ::
*
*
بیا بشنو پدرجان صحبتم را
غم تو بُرده از کف طاقتم را
دوچشم خویش را یک لحظه وا کن
ببین سیلی چه کرده صورتم را
*
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozevanoheayammoharramsoghandi
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozevanoheayammoharramsoghandi
یک بیتی و دوبیتی شهادت حضرت رقیه س
😭😭
ای که از بوی طعام خانه ها خوابت نبرد
مادرم نذر تو را هر وقت “هم زد” گریه کرد
:: كاظم بهمني ::
*
*
خشت های این خرابه سنگ غسلش می شود
یک نفر باید دوباره غسل یک زهرا کند
:: علی اکبر لطیفیان ::
*
*
به روی نیلی و موی سفید دقت کن
بگو شبیه که هستم پدر، اگر گفتی؟
:: حامد خاكي ::
*
*
بابا شما چیزی نپرس از گوشواره
من هم از انگشتر نمی گیرم سراغی
:: سید محمد جواد شرافت ::
*
*
زن غساله چه می دید که با خود می گفت:
مـادرت کـاش به جای تـو پـسـر می آورد !
:: كاظم بهمني ::
*
*
ای داغ غمت لاله به باغ دل ما
نام تو رقیّه جان، چراغ دل ما
دلسوختگان غم خود را دریاب
بگذار تو مرهمی به داغ دل ما
:: سید رضا مؤید ::
*
*
می آیم با شمیم زخم لاله
به دستم خون اوراق سه ساله
چهل بار از کتابی سرخ خواندم
مصیبت نامه ی یاس سه ساله
:: محمد حسین انصاری نژاد ::
*
*
یک لحظه یادم رفت اسم من رقیه است
سیلی که خوردم عمه را هم تار دیدم
احساس کردم صورتم آتش گرفته است
خود را میان یک در ودیوار دیدم
:: كاظم بهمني ::
*
*
بابا ببین چه کردند با شبهِ مادر تو
از دست رفته حالا چشمان دختر تو
:: وحيد مصلحي ::
*
*
یک لحظه دید عمه مرا ، اشکباره شد
داغ مدینه در دل زارش دوباره شد
نامرد سیلی اش دو هدف داشت همزمان
هم گوشواره رفت، هم گوش پاره شد!
:: مهدي صفي ياري ::
*
*
دستان کوچکش که ضريح اجابت است
دل بسته بر کرامت او چشم سائلش
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozevanoheayammoharramsoghandi