eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
131 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه هشتم محرم حضرت علی اکبر علیه السلام سبک شکر لله.... ای خدا اِرباً اربا روی خاکه اذونم حق دارم دق کنم از... داغ تازه جـَوونم پُرشده کلِّ صحرا از عـلی اکبرِ ما روضه یِ امِّ لیلا حسین جان'۲' من لی غیرک حسین جان'۴' بس که پاشیده از هم رو حصـیر جا نمیشه تیکه هایی که گم شد دیگـه پیدا نمیشه به اشک چشم بابا می خنده لشکر اما... زینب می گه یازهرا حسین جان۲ من لی غیرک..... رو دل مکه داغِ... کرب و بلا گذاشتیم چه علی اکبرایی تو مِنا جا گذاشتیم عاشق دم از خدا زد رو به شاه وفـا زد مثل تو دست و پا زد حسین جان ۲ من لی غیرک....
انتظاری که ندارم سرِ پا برخیزی از علی اکبرِ من، هیچ نمانده چیزی بدنت را زِرِه اینگونه نگهداشته است گوشه اش باز شود روی زمین میریزی!! حبیب نیازی فروغِ چشم من از چشم نيزه ها افتاد عصایِ پيری من زير دست و پا افتاد به زخم نيزه ای از روی اسب از پهلو مرا به خاک جگر گوشه ريخت تا افتاد كسی كه بين مژه كرده ام بزرگ آيا چنين ز هم شده پاشيده در عبا افتاد زدم بهم كف افسوس و زانويم تا خورد دلم شكسته و در ورطه ی بلا افتاد نه قطعه قطعه فقط... نقطه نقطه ات كردند تنت به پهنه ی اين دشت تا كجا افتاد خدا كُنَد كه خطای نگاهِ من باشد كه از تمام تنت چند تكه جا افتاد ميان هلهله و خنده ها كم آوردم به سانِ محتضری كه ز تن وَ پا افتاد بلند شو پسرم كه دو چشم نامحرم به خاکِ چادر ناموس كبريا افتاد زینب ز خیمه آمده تا یاری ات کند دستش نزن حسین,پراکنده میشود علی صالحی خودت بگو بدنت را چگونه جمع کنم پُر از علی شده خاکِ تمام دور و برم کنار جسم تو باید به داد من برسند تو این همه شده ای! من هنوز یک نفرم مصطفی متولی از اکبرم چه ریخت و پاشی نموده اند این تکه تکه در بغلم جا نمی شود اشکم کفافِ این همه زخمش نمی دهد جایی برای بوسه که پیدا نمی شود یک نیزه از بلندیِّ اسبش زمین زده جا کرده خوش به پهلو ی او پا نمی شود افتاده بس که فاصله در این "فَقَطَعوا" در یک ابا تمام تنش جا نمی شود یک پیرمردِ داغ ِجوان دیده هیچ جا اینگونه بین خنده تماشا نمی شود یارم شوید ، آه ،رفیقانِ اکبرم تا خیمه بردنش تک و تنها نمی شود تا گیسوان عمه پریشان نگشته است کاری کنید... اکبر من پا نمی شود تو را بريده بريده صداكند ،ولدَی اگر كه هلهله ها يک كمی امان بدهد بغل گرفته تو را و تن تو می ريزد خودت بگو كه چگونه تو را تكان بدهد بلند شو پدرت را به خيمه برگردان وگرنه پيش تن زخمی تو جان بدهد محسن حنیفی
برمشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا.. بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا پر کنم جام دلم را از سبوی کربلا نه فقط من عاشق کرببلایم کزازل انبیا راهم به سر بود آرزوی کربلا هرشب جمعه ملایک با طبقهایی زنور می زنند آزآسمانها پل به سوی کربلا غرق اشک وزمزمه پهلو شکسته فاطمه می نشیند تاسحر برخاک کوی کربلا درنماز عاشقی شرط طهارت لازم است خون ثارالله شد آب وضوی کربلا کربلا یا کربلا درشادی وغم ذکر ماست بگذرد عمر دلم در گفتگوی کربلا بوی سیب از تربت پاک حسین آید کمیل برمشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا...
🔶🔸اللهم عجل لولیک الفرج🔸🔶 واحد حماسی امام حسین وحضرت عباس ➖➖➖➖➖ ارباب ای روح تنم ارباب اینه سخنم از تو دل نمی کنم ؛ یا ثارالله عشقت بی نهایته این نصّ روایته برکت توی روضته ؛ یا ثارالله با تو خوبه زندگی لحظات بندگی داره واسم تازگی ؛ هر دم روضت تقدیرم تو دستته می دونی وابستته نوکری که مستته ؛ بین هیئت لبیک یا سیدی ابی عبدالله حسین ➖➖➖➖➖ ارباب ای نوای عشق ای صاحب لوای عشق هستی خونبهای عشق ؛ یا ثارالله خورشید هدایتی میشم با تو قیمتی ذکر بچه هیاتی ؛ یا ثارالله عشق رویایی من همه دارایی من یار تنهایی من ؛ دنیای من ای ارباب نازنین بارمو بستم ببین واسه یوم الاربعین ؛ آقای من ➖➖➖➖➖ عباس کانون ادب عباس مرد حق طلب شیر بیشه ی عرب ؛ یااباالفضل عباس ممدوح علی عباس مشروح علی ای در تو روح علی ؛ یااباالفضل وفاداری به حسین کاشف الکرب حسین مالک قلب حسین ؛ سرلشکر عشق به شامِ قلبم بتاب وزیر عالی جناب همه امّید رباب ؛ آب آور عشق ➖➖➖➖➖ ✍️به قلم:
. عباس ع ◼️◼️◼️◼️◼️◼️🔴🔴🔴🔴🌸🌸🌸🌸🌸🌴 بیا که دارم به لبم زمزمه بیا که آمد مادرم فاطمه سرم به زانو و بدل نوایم/ مرا پسر پسر کند صدایم بیا که ازکف رفته علمدار / حسین برادر خدا نگهدار ◼️◼️◼️◼️◼️◼️🔴🔴🔴🔴🔴🔴🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌴 شد کمرم خمیده از ماتمت شکسته پشت من زباره غمت بگو چسازم من داغت ایگل / شکسته پشتم ز فراغت ایگل بیا که ازکف رفته علمدار / حسین برادر خدا نگهدار ◼️◼️◼️◼️◼️◼️🔴🔴🔴🔴🔴♦️♦️♦️🌸🌸🌸 دستی ندارم من به تن برادر دارم به تو ایندم سخن برادر بیا حسین جان تو دمی برِ ِمن / به لحظه های مرگ و آخر من بیا که ازکف رفته علمدار / حسین برادر خدا نگهدار ◼️◼️◼️◼️◼️◼️🔴🔴🔴🔴🔴🌸🌸🌸🌸🌸 بغض غمم بسته رهه گلویم ریخته شد آب و بشکست سبویم مرا بخیمه گاه مبر برادر / شرمنده ام زتو . بحق داور بیا که ازکف رفته علمدار / حسین برادر خدا نگهدار ◼️◼️◼️◼️◼️🔴🔴🔴🔴♦️♦️♦️♦️♦️🌸🌸🌸🌸 گره کنم که بی پناه گشته ایی بی کس و بی خیل و سپاه گشته ایی غریب و تنها توئی ای برادر / شدی تو غریب میان قوم کافر بیا که ازکف رفته علمدار / حسین برادرخدا نگهدار شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
‍ ‍ ۱۳۹۸ توسّل به آستان حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام آمد به مَحضَرَت،این عاصیِ حقیر با کوهی از گناه،محزون و سر به زیر گنجینه کرم،محبوب بی نظیر دل بر غمت اسیر،تو شاه و من فقیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... یادِ غَمِ تو جُز،جاهم نمیدهد غیر از شَراره بر آهم‌ نمیدهد جُز تو کسی مرا،راهم ‌نمیدهد بر ذرّه هم بتاب،ای کوکبِ مُنیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... ای عَبدِ صالحِ،مَعبودِ عالَمین دِلگرمیِ حرم،ای نور هر دو عین گشتی به راه دین،قربانیِ حسین جانت شده فدا،با ضَربِ تیغ و تیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... نورِ تو مَکّی و،عطرت مدینه ای ای روشنای دل،تو سوز سینه ای شرمنده از رباب،هَم از سکینه ای وَز این خِجالَتت بودی تو ناگُزیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... ای بر لَبِ همه،نامِ تو زَمزَمه نامِ تو را بَرَد با گریه فاطمه سَقّای تشنه لَب،گشتی به عَلقمه با ضَربَتِ عَمود،از مَرکَبَت به زیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر...
📝 🖊 | 🖊 ۱۳۹۸ 🖊 "ع" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مشکت صد پاره شده قلبم اواره شده رفتی و برادر تو بیچاره شده گل وفای من شنو صدای من زمین و اسمان ببین می لرزد به ناله های من شدم غریب و قاتلت می خندد به گریه های من 🔗 بی تو من بی سپرم بی تو بی بال و پرم با دیدن پیکر تو خم شد کمرم یل دلاورم امیر لشکرم میان ناله های تو می اید صدای مادرم صدای وا مصیبتای زینب میاید از حرم 🔗 جان و جانان منی اما گریان منی از بس نگران من و طفلان منی چه شد پناه من یل سپاه من کجایی آن دمی که آید قاتل من به قتلگاه من کجایی آن دمی که آید آتش به خیمه گاه من 🔗 یاعباس جی بالماء لسکینه... یاعباس شوفه الخیم هرگوه... یاعباس شوفه الحرم تعبانه... یاعباس شوف الرضیع عطشانه... یاعباس راس حسین به نیزه ها... یاعباس آتیش زدن به خیمه ها... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چشم تو دیدم و چشم تر من ریخت به هم حال با وضع سر تو،سر من ریخت به هم نه علمدارِسپاهم، که سپاهم بودی تا تو پاشیده شدی، لشکر من ریخت به هم مادرم آمده بالای تن بی دستت از به هم ریختنت، مادر من ریخت به هم قبل از آنی که تنم زیر سم اسب رود ازتماشای تنت، پیکر من ریخت به هم صحبت از معجر زینب شده از جا برخیز حرف معجر شده و خواهر من ریخت به هم بی تو ناموس مرا در ملاءعام برند غیرت الله ببین دختر من ریخت به هم محمود اسدی(شائق)
عصای دست من بخون نشستی ابالفضل شکستی و پشت منو شکستی ابالفضل میخوام بگم جون رقیه پاشو،ابالفضل اما چطور پاشی تو که بی دستی،ابالفضل حسین و تنها نزار، رو قلب من پانذار مرو ابالفضل منو، تو اوج غم،جانذار رو قلب من پانزار... بعد تو دست زینبو میبندن آخه بعد شهادت ابالفضل، ابی عبدالله به خانم زینب فرمود که خلخالارو در بیارن گوشواره هارو در بیارن بعد تو دست زینبو میبندن،ابالفضل به این محاسن سفید میخندن،ابالفضل حیا دریده شد با رفتن تو دارن به دور خیمه ها میگردن،ابالفضل بی تو حسین،میبُره، میسوزم از دلهره که بی تو چشم عدو،به خیمه ها میخوره بعد تو کارم تمام،چی میشه با بچه هام مدینه تکرار میشه، تو کوچه اهل شام عباس اینا نقشه دارن، عباس اینا نقشه هایی بعد بریدن سرت دارن عباس اینا چشاشون به خیمه زینبه عباس اینا چشاشون به خیمه رقیه حسین.... وااااای چرا گفتم حسین؟ اون لحظه آخر دیدم عباس داره گریه میکنه چرا گریه میکنی؟ گفت داداش، الان لحظه آخر عمرم سرم رو دامن داداشی مثل توئه کی میخواد سر تورو تو دامن بگیره الشمر جالس علی صدرک... یوقت دید سینش داره سنگینی میکنه چشم باز کرد، دید شمر بی حیا با چکمه رو سینش نشسته حسین....واااااای