#ف_قربانی
اولین جرقهی #عارفانه_های_مادری برای
من از این قضیه شروع شد که فهمیدیم همسایهی طبقهی پائینیمون از سر و صدای کوبیدن 🎶 ظرف و ظروف و تکون دادن میز و صندلی روی سرامیکای کف خونه! شاکی اند😤
و به صاحبخونهمون هم اطلاع دادن و صاحبخونه هم به طور تلویحی گفت که بهتره برای سال بعد، دیگه از اینجا بلند بشین!😐
از اون به بعد بابایی🧔🏻 با دقت بسیاری مواظب گل پسری👦🏻بود.🤭
اونو از هر رفتار کوچیکی که سرو صدا برای پائینیها ایجاد کنه به شدت نهی میکرد
(خصوصا بازی با ظرف و ظروف🍴🍽️ آشپزخونه)
گل پسری هم که از این عکسالعملها لذت میبرد🤩 با شدت و حدت بیشتری به کارش ادامه میداد! 👻
بالاخره بعد چند روز، صبر همهمون تموم شد و طوفانی به پا شد!😠
گل پسری که از این همه محدودیت و عصبانیتهای ناگهانی ما خسته شده بود😥 بغضش ترکید و اشکش جاری شد!😫
در یک لحظه به ضعف و عجز بینهایت گل پسری فکر کردم😟
بغلش کردم و ناخودآگاه گفتم:
نگاش کن چقد بیپناه و ضعیفه!😓
دلت میاد چنین موجود ضعیف و مظلومی رو دعوا کنی؟!🗣
در همون حین به این فکر افتادم که ما آدم بزرگها چقدرررر با همین جهل و نادونی بینهایتمون کارهای اشتباه اندر اشتباه زیادی تو دنیا کردیم،😣
که حتی شاید خشم و غضب پروردگارمون رو هم برانگیخته باشیم.
و چقدر هم ضعیف و بیپناهیم😭
و محتاج رحم و غفران😓
و چقدر خوبه که خدایی داریم که کمال حلم و رحم و غفرانه...💞
و همین رحم و خطاپویشی و مداراست که باعث رشد میشه! 😇
کاش ما هم جلوهی رحمت خدا برای بچههامون باشیم...👩👧👦
پ.ن۱: الحمدلله خیلی زود برای راحتی اعصاب خودمون، همسایهمون و گل پسری خونهمون رو موکت کردیم🤩
(که تو عکس هم معلومه)
هم خودمون خیلی حس بهتری به خونهی موکت شده پیدا کردیم😉
هم به گفتهی همسایه پائینیمون سروصدا کمتر شده👌🏻
پ.ن۲: ماه مبارک رمضان بهترین فرصته که در خلال مادریهامون بیشتر و بیشتر به رحمت و مغفرت خدا پی ببریم که چقدر در برابر جهل و ضعف بسیار زیاد ما، صبور و بخشندهست.
#ف_قربانی
#سبک_مادری
#عارفانه_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ف_قربانی
این روزها آقا پسری داره قد میکشه👦🏻
یاد گرفته روی نوک پاهاش بلند بشه و نوک انگشتهای دستشو برسونه به سینک و اپن! 🙃
دیشب در یه اقدام خیلی جسورانه لیوان آبش رو که البته شیشهای هم بود برد و گذاشت نزدیک سینک!
با فاصلهی میلی متری از لبهی کابینت که میتونست تو یه حرکت بیفته و تمام... 😱
فوری بابایی بلند شد که لیوان رو بگیره و من خوشحال شدم که گل پسرم👦🏻 داره کارهای خودشو انجام میده☺️
با خودم گفتم پسرم چقدر دوست داره کمک کنه ولی نمیتونه!
یه لحظه خودمو جای پسر یه سالهم گذاشتم،
با اون قد و توان و زبان الکن و دنیای کوچیک خودش...
چی میفهمه از دنیای ما؟
و چیکار میتونه بکنه با اون توان و فهم کمش، که میخواد کمک ما باشه؟🤔
شاید از دید ما اگه هیچ کاری نکنه و بشینه یه جا بهترین کمکه!😏
ولی وقتی میرم تو نقش پسرم، دوست دارم هر کاری بکنم و فکر هم میکنم درسته و کمک کردم!😏
مثلا؛
👈🏻وقتی مثل مامان غذاهای تو بشقاب رو انقد هم میزنم که میریزه بیرون🍛
👈🏻یا وقتی شعله گاز رو براش کم و زیاد میکنم، خاموش میشه یا زیاد میشه و غذا میسوزه🍘
👈🏻یا وقتی مثل بابا پیچگوشتی رو برمیدارم و میزنم به اسباب بازیم 🔨 که کار کنه ولی میشکنه!
و...
دوباره که تو نقش خودم قرار میگیرم، میبینم که ما آدم بزرگا نسبت به بچهها چقد توانمندیم،
چقدر میفهمیم و اشراف داریم به محیط پیرامونمون،
انگار کلا دنیامون متفاوته🙂
ولی کوچولوهامون یه دید از پائین، کوچیک و محدود دارن و یه فهم خیلی محدودتر نسبت به دنیای پیرامونشون.
به همین نسبت، فهم ما هم کوچیک و محدوده نسبت به حقیقت عالم🤔
و البته در تلاشیم با همین فهم محدود و ناقصمون یه کمکی بکنیم و اثر مثبتی به جا بذاریم😉
درحالیکه اگه یه کم رشد کنیم و از حقیقت عالم چیزهایی بفهمیم، شاید به این فهم ناقص و این تلاشهای الانمون بخندیم😁
(کاش خدا فهم و درک و روحمون رو وسعت و عمق ببخشه تا واقعا مثل آدم بزرگهای حقیقی عالم رفتار کنیم😊)
#ف_قربانی
#سبک_مادری
#عارفانه_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ف_قربانی
یکی از علاقههای زیاد اکثر بچهها و خصوصا این گل پسر ما چیزاییه که ازش منع میشن... که شاید به علت اون روحیه و شخصیت پادشاهی🤴🏻 با یه مقدار چاشنی لجبازی باشه.😏
یه روز بهونههای پسرم خیلی زیاد شده بود و مدام چیزای خطرناکی میخواست که من درحال کارکردن باهاشون بودم.🤦🏻♀️
ماهیتابه داغ! 🥘
قیچی!✂️
اتو!
چاقو🔪
و...
چاقو رو که از دستش گرفتم با گریه و اصرار میخواست دوباره بگیرتش...😫
پای گاز با اصرار میخواست ماهیتابه رو بهش بدم تا مثل وقتی که سرد بود باهاش بازی کنه و اسباببازی هاش رو بریزه توش.😩
اما این بار نمیشد!
برعکس این همه اصرار، انکار عجیبش بود تو غذا خوردن!😔
هرچی میوه یا غذاهای مختلف براش میآوردم که یه ذره بخوره اصلا گوشش بدهکار نبود!🤷🏻♀️
یا فرار میکرد🏃♂ یا دهنشو محکم میبست🤐 یا خودشو به یه کار مهم دیگه مشغول میکرد و هیچ اهمیتی به تلاش و اصرار من نمیداد.😔
داشتم فکر میکردم که چقدر چیزهایی که میخواد براش ضرر داره❌
و چیزهایی که نمیخواد واقعا براش لازم و ضروریه✅
و چرا انقد متناقض عمل میکنه؟🤔
💡که این آیه اومد تو ذهنم:
🔸عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم🔸
و باز حکایت ما (در نقش بچههای کم فهم) و نقش پروردگارمون برام تداعی شد!
چه کارهایی که واقعا دوست دارم انجام بشه و اتفاق بیفته درحالیکه واقعا برام خطرناکه!❌
و چه کارهایی که ازشون فراری ام و در ظاهر خوشم نمیاد ازشون و در واقع برای رشد حقیقی من مفیده!✅
خدایا این بچهی کم فهمت رو در مقام فهم و رضایت به آنچه که خودت خیر و صلاح من میدونی قرار بده که تو بهترین پروردگاری...🤲🏻
.
پ.ن: البته به نظرم میشه کاری کرد بچه🧒🏻 کمتر احساس منع شدن بکنه... تا در مقابل اون چیزی که براش مفیده یا اون چیزی که براش مضره خیلی مقاومت نکنه.🙂
مثلا ما سعی میکنیم تو غذا خوردن خیلی اصرار نکنیم بهش👎🏻
یا چیزایی که خطرناک نیستن، مثل ماهیتابه سرد یا اتوی سرد یا پیچ گوشتی و... رو اجازه میدیم باهاشون بازی کنه و تجربه کنه👌🏻
مثل خدای خوبمون که مجبورمون نکرده و فرصت امتحان و تجربه بعضی چیزا رو بهمون میده❤️
#ف_قربانی
#سبک_مادری
#عارفانه_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ف_قربانی
شاید برای صدمین بار داشت دکمهی ماشین لباسشویی رو میزد و هی خاموش روشنش میکرد😫
بعد از تمام شدن شستشوی ماشین یادم رفته بود از برق🔌 بکشمش و شده بود اسباببازی گل پسر!🤦🏻♀️
دیگه مغزم خوب حرف زدن و جایگاه امیر بودن گل پسری رو یه لحظه به فراموشی سپرد و ماحصلش شد یه داد بسیار عصبانی سرش!🗣😡
پسرکم یهو از صدای دادم ترسید😧 و از ترس یه داد کوچیک زد و خیلیییی مستاصل و ناراحت😰 دوید سمتم و چسبید به پاهام!
چسبید به منی که فوقالعاده از دستش ناراحت و عصبانی بودم و...
خودم خیلی ناراحت شدم😔 که چرا ناگهانی داد زدم و دلم به رحم اومد و کلی بغلش کردم و نازش کردم.
وقتی فکر کردم دیدم پسرکم حتی وقتی که میدونه که از کارش ناراحتم و عصبانی باز در حالت ترس😨 و ناراحتی😔 و استیصال😓 پناهی جز آغوش امن من نداره و خودشو از ترس و نگرانی میچسبونه به من👩🏻
و یاد این عبارت دعای ابوحمزه ثمالی افتادم:
"هارب منک الیک"
(از خشم و غضب تو به سمت تو فرار میکنم)
خدایا ما غیر از آغوش امن تو کجا رو داریم که از ناراحتی تو به خاطر اشتباهاتمون بهش پناه ببریم؟😥
خدایا هرچی هم کار بد کرده باشیم و تو هم با حادثهای یا حرفی یا... بهمون یه چشمهای از نتیجهشو چشونده باشی اما بازم میایم پیش خودت، مگه ما غیر تو کی رو داریم؟
ای بهترینی که از کودکی ما رو در دامن مهر و لطف خودت بزرگ کردی...❤️
سیدی انا الصغیر الذی ربیته... و انا الخائف الذی آمنته...
(سرورم، من کوچکی هستم که او را بزرگ کردی و ترسانی هستم که او را ایمنی بخشیدی)
#سبک_مادری
#عارفانه_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ف_قربانی
(مامان #روحالله ۱.۵ ساله)
یه ساعتی شب داشت شیر میخورد و بیخیال نمیشد😏
تا خوابش میبرد و از کنارش کمی جم میخوردم باز نق زدنش شروع میشد و دوباره منو میکشید سمت خودش😫
این سناریو بیشتر از پنج بار تو یه شب تکرار شد.
دیوونه شده بودم دیگه😟
آخرش همسرم گفت ولش کن دیگه شیرش نده تا خودش بخوابه.
چند لحظهای ازش دور شدم و پسری هم داشت نق میزد و تو تاریکی دنبال من میگشت👀
از حالت خوابیده کامل بلند شد بالاسرم ایستاد.
و نگاه ملتمسانهش برای شییر...
یه دقیقه هم نمیتونستم این ناله و عجزش رو تحمل کنم🙄
بنده خدا جز این راه هیچ آرامش و مامن دیگهای نداره...
فکر کردم آیا درسته بذارم انقد ناله کنه تا خوابش ببره یا نه؟
اون قسمت از مناجات کتاب ادبیاتمون یادم اومد از بوستان سعدی که میگفت:
بنده بازش بخواند باز اعراض کند و دیگر بار به تضرع و زاری بخواند و این بار حق سبحانه و تعالی گوید حاجتش روا سازید که از او شرم دارم فلیس له غیری...
برای پسرکم جز من کسی نیست...
و برای منم جز تو هیچ کس...
پس جوابم بده و هدایتم باش...
پ.ن: آیا این روش همه جا درسته؟ قطعا نه.
اونجا که قاطعیت لازمه برای رشد فرد و برای دوری از خطر و کارهای زشت نباید با گریه و زاری بچهها دلمون نرم بشه،
و درواقع همین قاطعیته که دلسوزی محضه👌🏻
کما اینکه هرجا لازم بوده خدا هم قاطع و صریح با ما برخورد کرده و درجای مناسبشم آغوش امنش رو باز گرده برامون...🌹
واقعا مادری و مربی بودن یعنی شبیه خدا شدن.
به نظرم مادری و تربیت حقیقتیه که اگه درست بفهمیمش میتونیم ربوبیت خدا رو هم درک کنیم...♥️
#سبک_مادری
#عارفانه_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ف_قربانی
(مامان #روحالله ۱سال و ۸ماهه)
بعد از یه روز پر چالش با پسری🤯 وقتی باباش رسید، هنوز لباس عوض نکرده🧔🏻 شروع کردم خطاهای پسری رو شمردن و تعریف کردن اینکه چه کرد و چه نکرد!!!😠
خلاصه انگار نفسم میخواست با چغلی کردن و اثبات شیطنتهای پسری، یه خودی نشون بده و بگه چه شقالقمری کرده از صبح تا حالا😄
بعد از ظهرش فرصت شد و رفتم سراغ کتاب دعا📖 و دعای پر مفهوم و زیبای عرفه😍
رسیدم به اون فراز که:
طوری خطاها و عیوبمو پوشاندی که اگر هرکس دیگری بفهمد با من قطع رابطه میکند😔
و کلی از عیب و خطاهای بنده و عیب پوشیهای خدا نوشته بود...
یاد اتفاقات ظهر و گزارش اذیتها و اشتباهات گل پسری افتادم...🤔
چقدر من عیب پوش و خطاپوشم؟🧐
در ذات ربوبیت چشم پوشی و خطا پوشیه تا روح فرصت رشد و بالندگی داشته باشه و من چقدر این فرصت رو برای فرزندم فراهم کردم؟🤔
یادش به خیر بچه که بودیم گاهی که مامان و بابا میخواستن تو مهمونی یا جلو دیگران خطا یا کار بدمونو بگن چقدر سرخ و سفید میشدیم و چقدر تو نگاهمون و دلمون التماس میکردیم که مامان توروخدا نگو....بابا نگوووو...😥
به قول یکی از اساتید تربیتمون، بچه کرامت نفس داره، با گفتن عیبها و خطاهاش و بردن آبروش، کرامت نفسش از بین میره...😔
پ.ن: البته گفتن اتفاقات روز و شیطنت بچهها به پدرشون (البته فقط به پدر دیگه😉) مشکلی نداره، چون هم باعث همدردی پدر و همکاری بیشترش میشه و هم باعث همفکری و پیدا کردن راهکارهای تربیتی😁
اما به نظرم همین هم نباید حالت شکوه و شکایت کردن پیدا کنه و نباید جلوی خود بچهها باشه، چون به کرامت و آبروی بچهها آسیب میزنه😊
میشه درباره این مسائل توی زمانهایی که بچهها خوابن یا نیستن، با پدرشون گفتگو کرد.
بخشی از اشتباهات بچهها رو هم اصلا نیازی نیست بگیم و میتونیم ازش چشمپوشی کنیم و آبروی بچهها رو جلوی پدرشون حفظ کنیم.
#سبک_مادری
#عارفانه_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif