مرداد ماه سال ۹۶ یک عکس و یک خبر حسابی ایران رو تکون داد. «محسن حججی رزمندهٔ ایرانی در سوریه توسط جنایتکاران داعشی اسیر و به شهادت رسید.»
فیلم و تصویر اسارت شهید اونقدر تکوندهنده بود که محسن حججی رو به یکی از نمادهای مدافعین حرم ایرانی تبدیل کرد.
جوون ۲۶ سالهای که تا قبل از ۱۸ مرداد ۹۶ فقط خانواده و دوستان اون رو میشناختن، حالا عزیز دل یک ایران شده بود و همه براش اشک میریختن 😢
تا جایی که تشییع پیکر بیسرش از به یادموندنیترین تشییعها تو کشورمون شد و ۱۸ مرداد تو تقویم کشورمون روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم نام گرفت.
سردار عزیز حاج قاسم سلیمانی در پیامشون به مناسبت شهادت شهید حججی اینطور گفتند که:
«به حلقوم بریده این شهید عزیز و تمامی شهیدان راه اباعبدالله (ع) سوگند یاد میکنیم که از تعقیب این شجره ملعونه و نابودی این غده خطرناک برآمده در پیکر جهان اسلام تا آخرین نفرشان از پای نخواهیم نشست.»
و ۴ ماه بعد در پیامی به فرماندهی کل قوا پایان سیطرهٔ شجرهٔ خبیثهٔ داعش رو تبریک گفتند.
هدیه به روح مطهر شهید فاتحهای قرائت کنیم. 💔
🥀🥀🥀
کتاب #سربلند به قلم آقای محمدعلی جعفری شامل روایتهایی از زاویه دید خانواده، دوستان و همرزمان شهید هست که دوران کودکی تا اسارت و شهادت ایشون رو دربرمیگیره.
نسخه صوتی 🎵 و الکترونیک 📱 این کتاب رو میتونین تو اپلیکیشن فراکتاب تهیه کنین:
🔗 http://www.faraketab.ir/b/21738
🟣 کد تخفیف ۵۰ درصد: madaran
🛒 خرید نسخه چاپی از کتابرسان:
🔗 https://B2n.ir/sarbooland
🟣 کد تخفیف ۲۰ درصد: madaran
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
@madaran_sharif_pooyesh_ketab
پویشکتابمادرانشریف🇮🇷
مرداد ماه سال ۹۶ یک عکس و یک خبر حسابی ایران رو تکون داد. «محسن حججی رزمندهٔ ایرانی در سوریه توسط جن
#بریده_کتاب
#سربلند
📘📘📘
برگشتم به حاجسعید گفتم: «آخه من چطور این بدن ارباً اربا رو شناسایی کنم؟!» خیلی به هم ریختم. رفتم سمت آن داعشی. یک متر رفت عقب و اسلحهاش را کشید طرفم. سرش داد زدم: «شما مگه مسلمون نیستید؟»
به کاور اشاره کردم که «مگر او مسلمان نبود؟ پس سرش کو؟ چرا این بلا را سرش آوردید؟» حاجسعید تندتند حرفهایم را ترجمه میکرد. آن داعشی خودش را تبرئه کرد که این کار ما نبوده و باید از کسانی که او را بردهاند بپرسید.
فهمیدم میخواهد خودش را از این مخمصه نجات دهد. دوباره فریاد زدم که «کجای اسلام میگوید اسیرتان را اینطور شکنجه کنید؟» نمایندۀ داعش گفت: «تقصیر خودش بوده!»
پرسیدم: «به چه جرمی؟»
بریدهبریده جواب میداد و حاجسعید ترجمه میکرد: «ازبس حرصمون رو درآورد، نه اطلاعاتی به ما داد، نه اظهار پشیمونی کرد، نه التماس کرد! تقصیر خودش بود...»
📚 برشی از کتاب #سربلند
روایتهایی از زندگی شهید محسن حججی
✍🏻 محمدعلی جعفری
انتشارات شهید کاظمی
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
@madaran_sharif_pooyesh_ketab