eitaa logo
مادرانه
9.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
84 فایل
وابسته به گروه مادرانه ؛ مادرانه حق کپی و بهره برداری با لینک کانال مجاز است. t.me/madarane_2 تلگرام عضویت و طرح پرسش در گروه مادرانه امکان پذیر است☟☟ https://eitaa.com/joinchat/2921267247Cb2f27698d8
مشاهده در ایتا
دانلود
4.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگردیپلماسی‌میدان‌دست‌ظریف‌بود 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ۹۰% سوریه سقوط کرد ۵۸% عراق سقوط کرد ۲۳% پیرامون لبنان در ید داعش به هر خانه ایی می رسیدند ۱۴ ساله را با ۱ یا ۲ دلار قیمت گذاری کرده می بردند؛ ند .... با ممانعت پدر ، او را گردن زده دختر را به زور به می بردند🧐 😳 داعش به ۱۸ کیلومتری مرز کردستان ایران رسید حاج قاسم : نگذارید آب در دل مردم تکان بخورد؛ این وظیفه‌ی ماست. eitaa.com/madarane_1 ایتا t.me/madarane_2 تلگرام
🌺🌸 علامه مجلسی رحمة الله: از امام صادق علیه السلام روایت شده است: کسانی که دیرهنگام صاحب فرزند می‌شوند این دعا را بخوانند: «اَللّهُمَّ لا تَذَرْنِی فَرْدآ وَاَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ وَحیدآ وَحْشآ، فَیَقْصُرُ شُکْری عَنْ تَفَکُّری بَلْ هَبْ لی عاقِبَةَ صِدْقٍ ذُکُورآ وَ اِناثآ، آنَسُ بِهِمْ مِنَ الْوَحْدَةِ وَ اَسْکُنُ اِلَیْهِمْ مِنَ الْوَحْدَةِ وَ اَشْکُرُکَ عِنْدَ تَمامِ النِّعْمَةِ، یا وَهّابُ یا عَظیمُ یا مُعْظِمُ. ثُمَّ اَعْطِنی فی کُلِّ عافِیَةٍ شُکْرآ حَتّی تُبَلِّغَنی مِنْها رِضْوانَکَ فی صِدْقِ الْحَدیثِ وَ اَداءِ الاَْمانَةِ وَ وَفاءٍ بِالْعَهْدِ.» 🌹و در روایتی دیگر آمده: هر صبح و شام هفتاد بار بگوید: «سُبْحانَ اللهِ» سپس ده بار «اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبّی وَاَتُوبُ إِلَیْهِ» بعد نُه بار «سُبْحانَ اللهِ» بعد یک بار «اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبّی وَاَتُوبُ إِلَیْهِ». راوی: جمع بسیاری به این دستور عمل کردند و بر آن مداومت نمودند و فرزندانی روزی آنها شد 📕 | حلیة المتّقین،انتشارات امام علی ع ص٢۴٧؛ ٢۵٠ به نقل از"الکافی" کلینی رحمه الله eitaa.com/madarane_1 ایتا t.me/madarane_2 تلگرام
3.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای‌ماه‌بی‌تکرارمن بغض‌بی‌انکارمن بادل‌دیوانه‌ام‌می‌ماندی‌ای‌کاش😢 ای‌عشق‌بی‌پایان‌من گرمی‌دستان‌من می‌روی‌اماکمی‌دلتنگ‌من‌باش😢 eitaa.com/madarane_1 ایتا t.me/madarane_2 تلگرام
در عوام رایج‌ست‌که؛ مادرانی که سزارین شدند، بیش از دوبار نمی توانند باردار شوند، آیا شما این نظر را قبول دارید؟! 👈 چنین چیزی نیست. من خودم بارها و بارها، برای مراجعینم، سزارین بار چهارم و حتی بار پنجم داشته ام. و هیچ مشکلی هم نبوده است. 👈 اگر در سزارینی به وجود بیاید، ممکن است سزارین بعدی مشکل تر باشد، اما این مشکل به معنای ممنوع بودن سزارین های بعدی نیست. 👈 اگر مادری فکر می کند برای زایمان های بیشتر، محدودیت هایی در سزارین وجود دارد، به او می گویم چنین محدودیتی به وجود نخواهد آمد. شما تا هم می توانی داشته باشی و مشکلی ندارد. 👈 این هم درست نیست که میان دو سزارین باید چند سال شود. چیزی که موجب نگرانی برخی از خانم ها می شود، باز شدن قبلی است، اما این نگرانی هم جایی ندارد. 📚منبع: ایران، جوان بمان، فصل آخر eitaa.com/madarane_1 ایتا t.me/madarane_2 تلگرام
توی دوران بارداریم، قرآن زیاد میخوندم، چند بار ۱۴ هزار صلوات فرستادم و چله زیارت عاشورای آیت الله حق شناس رو به نیت سلامتی و صالح شدن و زایمان راحت خوندم. همیشه دلم میخواست با درد زایمان برم بیمارستان. توی ماه ۹ بودم، حدود ۲۰ روز مانده به زایمانم. رفتم دکتر و سونو نوشت گفت وزن بچه خیلی کمه و اگه به دنیا بیاد ممکنه نیاز باشه بستری بشه برا همین هر یک روزی که داخل شکم باشه برای ما بهتره. خلاصه دکتر گفت هر روز باید نوار قلب بدی و سونو که ما وضعیت بچه رو بدونیم. روز اول ماه رمضان پارسال بود تا ۹ شب دکتر بودم چند بار نوار قلب گرفتن خوب نشد. همسرم بنده خدا و خواهرم که همراهم بود هنوز افطار نکرده بودن، بهم گفتن برو خونه خوب غذا بخور بعد بیا. آمدیم خونه دوباره ۱۱شب رفتیم دوباره خوب نشد نوار قلب. گفتن برو خوب صبحانه بخور دوباره بیا. آمدیم خونه از ۵ صبح درد خفیف زایمان شروع شده بود، می خوابیدم دردم میگرفت، بیدار میشدم دوباره می خوابیدم تا ۱۰صبح دیگه شدید شد. زنگ زدم به خواهرم چون مادرم مسافرت بود با گریه که خیلی درد دارم همسرمم آمد خونه رفتیم بیمارستان. حالا هرچی به اورژانس مامایی میگفتیم این درد زایمان هست اونم زنگ میزد به دکترم، دکترم میگفت نوار قلب بگیرید، مسکن بزنید میخواست از زایمان زود رس جلوگیری کنه فکر میکرد کمردرد معمولیه. پرستار گفت برو غذات رو بخور دوباره بیا. همسری ام غذا گرفت بود تو ماشین می خوردم و درد شیرین زایمان رو می کشیدم 😍 وقتی رفتیم دوباره برا نوار قلب خواهرم دیگه رفت تو فاز دعوا با پرستار که چرا قبول نمی کنید که این درد زایمانه!! در رو باز کرد رفتیم تو که دعوا شروع شه، دیدم اهههه دوست خودمه گفتم به دادم برس از صبح دارم درد میکشم. وقتی معاینه کرد سریع زنگ زد آمدن من رو بردن تالار زایمان، هنوز بستری نشده بودم و پرستار مسئول من خودش رو معرفی نکرده بود و از شانس هم پزشک خودم شیفت بود که دخترم به دنیا آمد و با یک زایمان خووووب و کوتاه و شیرین و خاطره انگیز همه رو شگفت زده کرد و به قول دکترم خستگی رو از تن همه مون در آورد. یه دختر خوشگل ناز نازی که اولین بار که دیدمش یکی از لحظات زیبای عمرم بود. سفید و بور و ناز نازی ... نذر امام حسن مجتبی کرده بودم که اگه دختر دار شدم اسمش رو فاطمه بذارم و فاطمه ساداتم شد چشم و چراغ خونه و نور چشمای باباش. نمیدونید چقدر عشق میکرد با این دختر، رفته بود لباس سفید تمیز پوشیده بود با یک سبد گل سرخ آمد برای استقبال از من و دختری... پسرمم که کلی عشق میکرد که خواهرجون دار شده، به همه ی دوستاش میگفت بیاید خونه مون اون رو ببینید‌😊😊😊 توی دوران بارداری از وقتی فهمیدم دختره شروع کردم به بافتن پیراهن های خوشگل، از بس ذوق داشتم. دیگه اول دختری، بعد پسری رو لباس می خریدم😊 از بیمارستان مرخص شدم و من با هزار امید و آرزو فاطمه ساداتم رو آوردم خونه. بهترین ساعات و لحظه های عمرم بود، وقتی بیدار میشد برای شیر، نصف شب هم وضو می گرفتم و شیر میدادم نذر کرده بودم با وضو شیرش بدم که مومن و باحجاب بشه ... کل دورانی که شیر خورد شاید ۲ الی ۳بار بالاجبار نشد که وضو بگیرم. خلاصه کنم صبح ها باعشق بیدار میشدم اول کارهای دختری بعد پسری، هرکس میگفت بچه هااات خوبن کیف میکردم که من ۲تا بچه دارم... فاطمه سادات ۹ ماهه شده بود و مرخصی من تمام، هرچند به خاطر کرونا مجازی بود ولی بازم نزدیک بود که من رو هر روز بفرستن مدرسه ... نذر حاج قاسم کرده بودم که بهترین شرایط برا بچه م به وجود بیاد و خدا رو شکر بازم برای من مجازی شد. مدتی بود که دخترم رو برای مراقبت نبرده بودم درمانگاه، قرار شد سه شنبه ببرم درمانگاه ببینم رشدش خوب هست یا نه. برا همین دوشنبه بردمش حمام، خونه ام رو حسابی تمیز کردم، شبش خونه مامانم بودیم. اینم بگم دوران نوزادیش بسیار نجیب بود در حدی که حتی یک شب بیقراری نکرد یه موقع هایی که سیر بود دستش رو میخورد و می خوابید برعکس پسرم که تا ۵ ماهگی بیچاره مون کرد😉😉😉 👈قسمت‌آخر در پست بعدی eitaa.com/madarane_1 ایتا t.me/madarane_2 تلگرام
⁉️ کمتر از زنان انگلیسی، آمریکایی و فرانسوی!! 🧐 زنان ایرانی با دارابودن ۱.۷۸ فرزند در مکان ۱۴۶ جدول جهانی قرار می‌گیرند این در حالی است که حتی اسرائیل با رتبه ۷۵، آفریقای‌جنوبی ۹۷، برزیل ۱۰۶، ترکیه ۱۱۰، فرانسه ۱۱۸، آمریکا ۱۲۲ و انگلیس ۱۳۷ در مکان‌هایی بهتر و بالاتر از ایران قرار دارند!! 😪 به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ تعداد فرزندان در یک خانواده ایرانی کمتر از یک خانواده شده است! ❌ نرخ فرزند‌آوری در ایران ۲۰ پله از آمریکا پایین‌تر و اسرائیل دو برابر نرخ فرزندآوری ایران را در اختیار دارد، 📛 نرخ باروری در ایران پایین‌ترین مقدار میان کشورهای مسلمان است و آلبانی با رقم ۱.۵، رقیب اروپاییِ ایران محسوب می‌شود. ◀️ جمعیت آمریکا در صد سال گذشته با تکثیر موالید و باز گذاشتن مهاجرت همفکران به آمریکا حدود 100 میلیون نفر افزایش یافته است و این مطلب به‌عنوان یکی از مطرح است. eitaa.com/madarane_1 ایتا t.me/madarane_2 تلگرام
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دستم رو رها نکنی به علی😢 سفره‌م رو جدا‌ نکنی به علی😢 eitaa.com/madarane_1 ایتا t.me/madarane_2 تلگرام
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سالها به دنبال حضرت بودم . حضرت سر کوچه متبسم ایستاده بود ❤️🌿❤️🌿❤️🌿❤️🌿❤️🌿❤️ فرمودند:نیازی نیست به زحمت بیفتی کوفه، سهله و‌.... بروید وظیفه شناس باشید . eitaa.com/madarane_1 ایتا t.me/madarane_2 تلگرام
11.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سیاه پوش کردن حرم امیر عوالم وجود نجف اشرف الهی به اول مظلوم عالم عجل لولیک الفرج eitaa.com/madarane_1 ایتا t.me/madarane_2 تلگرام
اون شب خونه مامانم، فاطمه سادات بیقرار بود. یکی یکی همه میگرفتنش بغل و میگفتن امشب شده مثل بچگی های داداشش، فقط دوست داشت بغل باشه. آخر شب آمدیم خونه، من حس کردم خوب نمیتونه نفس بکشه، به همسرم گفتم ببریمش دکتر چون من از شب و بیمارستان خیلی میترسم، رفتیم سراغ خواهرم با هم رفتیم. اونجا فکر کردن کروناست و میخواستن تست بگیرن که من کلی باهاشون بحث کردم که از ما کسی کرونا نداره که دخترم داشته باشه، خواهرم من رو آروم کرد و به گوشه ای دورتر از کادر درمان برد که اونا راحت تر کارشون رو بکنن‌. یک آن بیمارستان شد برام قفس، همسرم خیلی حالش بد بود، رفته بود امامزاده دعا کنه. به خواهرم گفتم فاطمه سادات الان شیر نمیخواد؟ گفت نه سرم داره... نمی دونم چرا دل کنده بودم یهو... دلم میخواست از اونجا دور بشم، خواهرم گفت برید یه دور بزنید، بیاید. با همسرم آمدیم خونه، خیلی التماس کردم بذاره من خونه بمونم، نذاشت گفت تنهایی نمیتونم برم، وقتی رسیدم دم بیمارستان تو ماشین موندم، همسرم رفت و با خواهرم دیدم دارن میان. اما طبیعی نبودن هی میرفتن، دوباره برمیگشتن. یهو یه چیزیم شد، رفتم دیدم مثل ابر بهااار همسرم داره گریه میکنه از پا افتادم، گفتم چی شده؟ خواهرم گفت فاطمه سادات برمیگرده، سالم برمیگرده گفتم یعنی چی؟ گفت پرکشیده دخترت... فهمیدم چرا دل کندم از بیمارستان یهوو همون لحظه یه بار دختر عزیزم ایست قلبی کرده بوده واحیاش کرده بودن... ‌توی این ۹ ماه از ۶ ماهگی قلبش بزرگ شده بوده و هیچ علامتی نداشته ... وقتی دکترش رو دیدم همون شب گفتم فقط بگین من مادر بدونم در حق بچم کوتاهی کردم یا نه؟ گفت اگر از روز اولم می دونستین ما نهایت تا ۲ سال نگهش می داشتیم با دارو بعد نمی موند... با اشک حرف میزدم رو زمین نبودم گفتم میخوام ببینمش اجازه داد. رفتم داخل (یاد کنید از حضرت رباب واگر اشکی ریختین به نیابت از من مادر نذر حضرت علی اصغر کنین.) پاهام سست بود فاطمه سادات من آرام و بیصدا مثل همیشه روی تخت خوابیده بود، موهای بوره خوشگلش که هنوز بهش گیر بود، روی تخت ریخته بود بغلش کردم، بدنش سردِ سرد بود. بهش گفتم عزیز دلم خداحافظ سلام مرا با حضرت زهرا برسون، سلام مرا به جدت امام حسین برسون، دوباره دعا کردم گفتم از خدا برام بخواه که خواهرت رو بهم بده ... دخترم رفت در عرض ۲ ساعت رفت همسرم تو خیابون بلند بلند گریه میکرد و اشک می ریخت و من بهت زده فقط به رباب فکر میکردم، به علی اصغر امام حسین ... توان نداشتم نه گریه کنم نه حرف بزنم... دخترم رفت و منو با تمام آرزوهایی که برایش داشتم تنها گذاشت... الان ۶۰ روزه که پسری که هر بچه ی شیرخواری رو می بینه میگه مامان کی خواهرم میاد؟ دلم تنگ شده براش و منِ مادر، غروب ها خونه برام میشه قفس و فقط و فقط روضه علی اصغر امام حسین آرومم میکنه. من این تجربه رو فقط برای این گفتم خدمت شما که دعام کنین، من تشنه ام، تشنه شیر دادن دوباره، تشنه در آغوش کشیدن دوباره، تشنه ام که یکی از اون پیراهن ها رو به تن دخترم ببینم. تمام اون لباس ها رو که با آه جانسوزِ من، دوستانم از جلوی چشمانم جمع کردن. گفتم که دعا کنین موقع افطار با زبان روزه که خداوند دوباره به همین زودی به ما و همه کسانی که مشابه ما فرزند از دست دادند، فرزند سالم و صالح عطا کنه که بتونیم کنار بیایم، مخصوصا یه پدر که عاشق دخترش بود که به قول خودش اون رو بو میکرد و بعد سر کار میرفت... محتاج دعای خیره تک تک شما عزیزان هستیم. سلام بر لبان تشنه ات ای علی اصغر امام حسین، سلام بر آن آه جانسوزت و آن شیر مانده در سینه ات ای رباب... خدایا شکرت که مرا لایق داغی از جنس رباب کردی و همسرم رو لایق یکی از داغ های جدش امام ‌حسین علیه السلام. 👈 پایان eitaa.com/madarane_1 ایتا t.me/madarane_2 تلگرام