💢 توجه:
#این_داستان_واقعی_است
سی و چهارسالم بود و بارداری سوم رو میگذروندم؛
سونوگرافی که دادم مشکلی نبود اما بعد از آزمایش خون گفتن احتمال یک به صد، بچه ام به #سندروم_داون مبتلاست
منو همسرم غرق شدیم توی دریایی از استرس...
پزشکم آدم با ایمانی بود اما از ترس اینکه بچه مشکلی داشته باشه و بعدا براشون مشکل ساز بشه گفتن باید #آمینوسنتز کنی تا دقیق تشخیص داده بشه که بچه مشکلی داره یا نه.
یک پزشک دیگه ای رو، برای این کار بهم معرفی کردن.
از فشار #استرس دچار لکه بینی شده بودم...
مشغول پرس و جو شدم برای انجام اون آزمایش، همه میگفتن احتمال یک به صد ممکنه کیسه آب در اثر انجام این آزمایش پاره بشه.
قصد سقط کردن بچمو حتی اگه مطمئن میشدم به سندروم مبتلاست، نداشتم.
اما بخاطر حرفای پزشکم، واقعا آرامشی برام نمونده بود و میخواستم خودمو برای چیزایی که ممکن بود در انتظارم باشه، آماده کنم.
روزام به گریه کردن میگذشت و همسرم که حال منو میدید گفت بهتره که آزمایش بدی...
بالاخره جواب آزمایشمو گرفتم!
خدا بهمون یه گل پسر سالم هدیه داده بود.
و ما از ذوق و خوشحالی لبریز بودیم، اما...
خوشحالیمون عمرش کوتاه بود،
خیلی کوتاه...
هنوز دو روز از گرفتن جواب آزمایش نگذشته بود که کیسه آبم #پاره شد و من ناباورانه مجبور به #سقط جگر گوشه ام😭 که هیچ مشکلی نداشت شدم...
😭آره من بچه ام رو از دست دادم و هنوز که هنوزه خودمو شرمنده اون #طفلمعصوم میدونم و از خدا میخوام منو ببخشه...
بعد از این موضوع جسمم خیلی تحلیل رفت.
کاش به ریسمان توکلم به #خدا محکم تر چنگ میزدم...
#غربالگری
#سقط
@MADARANE_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام