#حضرت_زینب
#اسارت
حال ما در غم عظمای تو دیدن دارد
در غمِ تشنگیات اشک چکیدن دارد
تو بخوان باز بخوان باز که از لبهایت
صوت قرآن به روی نیزه شنیدن دارد
چقدر بوی دل و موی پریشان آورد
از سر نیزه نسیمی که وزیدن دارد
خیزران بر لب تو میزند آتش بر دل
میکشم آه که این آه کشیدن دارد
گاه گاه از دل آشفتۀ خود میپرسم
غنچهای خشک که پرپر شده، چیدن دارد؟
عید قربان شده و نوبت تو شد اما
خنجر این بار چرا قصد بریدن دارد؟
کاروان تو کجا و من خسته اما
دل من هم به خدا شوق رسیدن دارد
سید محمدرضا شرافت
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
#حضرت_زینب
#اسارت
بنا شده که به زخمِ دلم شرر بزنند
خبر رسیده قرار است بی خبر بزنند
از آن قبیله به من صد نفر اشاره کنند
از این قبیله مرا جایِ صد نفر بزنند
چه کوچه هایِ بدی ساختند در کوفه
که راحت است مرا بین هر گذر بزنند
خودت بگو چه کنم بین عده ای اوباش
خودت بگو چه کنم حرف بد اگر بزنند
کمر نمانده برایم ز بس لگد خوردم
ولی قرار شده باز بیشتر بزنند ...
تمام ترس من این است شمر با خولی
مکرراً به زن و بچۀ تو سر بزنند
بزرگ ها که زدند و حسابشان با توست
که گفته است مرا بچه هایِ شر بزنند
حواس من به خدا پرت هیچ کس نشده
نگاه من به سر توست هر قدر بزنند
به ریشه هایِ ستم خطبه ام تیر زده ست
دگر هر آنچه بخواهند پس تبر بزنند ...
سید پوریا هاشمی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سی سال گریه
کسی چه داند ،که من چه دیدم
چه بار داغی ، به دل کشیدم
دیدم به روی خاک صحرا
گل های بی سر حرم را
امان امان ازاین غریبی 2
چون من ندیده،کسی به عالم
جسم امامی، پاشیده ازهم
تنش میان خون رها بود
سرش به روی نیزه ها بود
امان امان ازاین غریبی 2
در آن هیاهو،در آن بیابان
کنار جسم ، شهید عطشان
آتش زده از دل زبانه
زینب کجا و تازیانه
امان امان ازاین غریبی 2
وقتی تنش را، صدپاره دیدم
با آه دل را ، آتش کشیدم
دارم به روی لب نوایی
او را کفن شد بوریایی
امان امان ازاین غریبی 2
هرگز نکرده، غم ها رهایم
زنجیر بستند، بر دست وپایم
خون می چکد از گردن من
شد باعث جان کندن من
امان امان ازاین غریبی 2
سی سال گریه،سی سال ناله
در شام دیدم، داغ سه ساله
دارم به سینه بس که آلام
شد ذکر من الشام الشام
امان امان ازاین غریبی 2
#حاج_سید_هاشم_وفایی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
ماتم گل ها
سی سال هرشب تاسحراحياگرفتم
درهاله ای ازدرد وغم مأوا گرفتم
سی سال بی گريه شبی راسرنكردم
سی سال ازداغ پدراحياگرفتم
سی سال با اشك غم وخون دل خويش
بزم عزا درماتم گل ها گرفتم
سی سال آتش دروجودم شعله وربود
گلبوسه تا ازحنجربابا گرفتم
باياد داغ اكبرو اصغر همه شب
خون دل ازچشمان خون پالا گرفتم
آبی اگرديدم،ميان شعله آه
اشكی فشاندم،ماتم سقاگرفتم
باذوالفقار خطبه وبا سيل اشكم
داد دل خودرامن ازاعداگرفتم
ازبس سراپا سوختم درآتش غم
بوی صداي گريه زهرا گرفتم
عمری«وفایی» سوخت گرجان ودل من
آتش به ياد روز عاشورا گرفتم
#حاج_سید_هاشم_وفایی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
#امام_سجاد_علیه_السلام
#شام
#کوفه
#اسارت
#شهادت
#چارپاره
كوچه های مدینه وُ بوی
زخم های تنی كه می آید
چشم های سپیدِ یعقوب و
بوی پیراهنی كه می آید
مرد سجّاده ای كه درک نكرد
هیچ كس آیه ی مقامش را
در هیاهوی شهرِ كوفه نداد
هیچ كس پاسخ سلامش را
تا عزاداریش شروع شَوَد
دیدنِ شیرخواره ای كافی ست
تا صدایش به گوش ما برسد
دیدن گوشواره ای كافی ست
وقت افطار كردنش هر شب
تا كه چشمش به آب می افتاد
تشنگیِ ضَریحِ لب هایش
یادِ طفلِ رباب می افتاد
من نمی دانم این كه خاكستر
چه به روز سَرِ امام آورد
زیر زنجیر پیكر زردش
معجزه بود اگر دوام آورد
گیرم از دست كوفه راحت شد
سنگِ طفلان شام را چه كند؟
گیرم از دست كوچه سنگ نخورد
مردم پشت بام را چه كند؟
تا كه این مرد قافله زنده ست
حرفی از طفلِ كاروان نزنید
پیش این مردِ گریه، جانِ حسین
حرفی از چوب خیزران نزنید
#علی_اكبر_لطیفیان
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
▫️🔳▫️
روضه
#امام_سجاد علیه السلام🖤
▪️سر سفره به غدا که نظرش می افتاد
▪️فکر اطفال گرسنه به سرش می افتاد
▪️شیرخواره بغل ِتازه عروسی میدید
▪️یادِ لالایِ رباب و پسرش می افتاد😭
▪️گله میکرد ز چشم بد بازاریها
▪️سر بازار همینکه گذرش می افتاد😭
▪️گوسفندی جلویش ذبح شد و رفت از حال
▪️به دلش روضه ی ذبح پدرش می افتاد😭
▪️این چهل سال فقط سینه زد و گفت حسین
▪️یاد گودال فقط سینه زد و گفت حسین😭
▪️یاد روزی که ز خیمه نگران زد بیرون
▪️با عصا گریه کنان سینه زنان زد بیرون
▪️بی رمق جانب گودال نظر می انداخت
▪️دید با یک سر آشفته سنان زد بیرون😭
▪️از تن شاه لباس عربی را بردند
▪️نیزه از هرطرف پیکر آن زد بیرون😭
▪️چادر فاطمه را هم بخدا خونی کرد
▪️خون آن حنجر خشکیده چنان بیرون زد😭
▪️حاجت این دل غمدیده روا میشد کاش
▪️آن چهل منزل در پیش دوتا میشد کاش😭
▪️دور ناموس خدا حلقه نامحرم بود
▪️خواست کاری بکند حیف که فرصت کم بود😭
▪️آنطرف چشم نوامیس بدستانش بود
▪️اینطرف برروی دستش گره ای محکم بود😭
▪️هرکه پرسید ز بازار فقط گفت الشام..
▪️گفت آنقدر بدانید که خولی هم بود😭
▪️وسط مجلس می تکیه به زینب دادم
▪️چون که بر عرش خدا تکیه زدن حقم بود😭
▪️گذر از شام به جز طعنه و آزار چه داشت
▪️سهل ای کاش که همراه خودش پارچه داشت
😭😭😭😭😭
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_مصائب
#بردیا_محمدی
▶️
تا که چشمش به آب می افتد
یادِ طفل رباب می افتد
کوهِ آتشفشان اندوه است
از نگاهش مُذاب می افتد
پلک هایش که بسته می گردند
پرده های حجاب می افتد
نیمه شب خوابِ "شام" می بیند
نیمه شب ها ز خواب می افتد
نمکِ چشم شور شامی ها
روی قلبی کباب می افتد
روی گلبرگ یاس های حرم
اثرات طناب می افتد
یاد آن خیزران و تشت طلا
یاد بزم شراب می افتد
شام را قتلگاه می بیند
نیزه ها را، "نگاه" می بیند
مثل کرببلا در اینجا هم
روبه رویش سپاه می بیند
تا تماشا شوند بین گذر
همه جا سدِّ راه می بیند
کوچه کوچه به گریه می افتد
کوچه کوچه گناه می بیند
معجری پاره پاره افتاده
یا که او اشتباه می بیند؟
تنِ دخترسه ساله ای را، آه
از کبودی سیاه می بیند
بین آن ازدحام جان فرسا
عمه را گاه گاه...، می بیند
عمه را بین آن همه نامرد...
عمه را بی پناه می بیند
⏹
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
میان کوفه اسیرم
هرچند فاتح همه ی جنگها شدم
خیلی میان کوفه اسیر بلا شدم
ابروی من شکست سر کوچه ای شلوغ
زخمی سنگ بازی این بچه ها شدم
همسایه ی قدیمیمان داد زد سرم
آزرده از نگاه بد اشنا شدم
خیلی سرت مقابل من خورد بر زمین
افتاد زیر پا و من از غصه تا شدم
پایبن نیزه ی تو به من پشت پا زدند
دست خودم نبود که از تو جدا شدم
ام حبیبه آمد و نشاخت زینبم!
من تا نبینمش دو قدم جابجا شدم
لب باز کردم و همه کوفه لال شد
من ناخدای کشتی کرببلا شدم
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_شعر_مصائب_اسارت_شام_و_کوفه
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
میکشم منت
چهکنم اینقدر احسان و محبت را باز
تابهکی شکر کنم اینهمه نعمت را باز
رزقمن تربت اصل تو نگردید حسین
میکشم منت جاروکش هیئت را باز
من اگر گریه به غمهای تو آقا نکنم
خویش را در دل زهرا بهخدا جا نکنم
پدرم خادمتو، مادر من خادمهات
ناخلف باشم اگر نوکریت را نکنم
دلم از روز ازل تنگ تو بودهاست حسین
به لبم ذکر تو، آهنگ تو بودهاست حسین
در صف سینهزنان اینهمه سال از عمرم
آن چه بر سینه زدم سنگ تو بودهاست حسین
ای که در آینهی جام بلا رب دیده
خمرهای از شرر و داغ لبالب دیده
دیدهای تو تن صدپارهی اکبر اما
کس ندیدهاست بهخود آنچه که زینب دیده
پاینی دیدن حال سر تو پیرم کرد
روینی، وضعیت حنجر تو پیرم کرد
در مسیری که سرت را همه با سنگ زدند
پیری زودرس دختر تو پیرم کرد
تو شرار دل افروخته را میفهمی
چون خودت سوختهای، سوخته را میفهمی
ای که نی پیرهنت را به تنت دوخته است
به تنم پیرهن دوخته را میفهمی
امیر عظیمی
#شعر_شعر_مصائب_اسارت_شام_و_کوفه #شعر_مناجات_امام_حسین
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
یا سید الساجدین(ع)
دوباره شب شد و از صبح تا همین حالا
چقدر خاطره از ذهن او گذر کرده
پس از حدود چهل سال گریه ؛ عمرش را
به یاد پیرهن پاره پاره سر کرده
برای حضرت یعقوبِ کربلا داغِ
حسین آه دل و چشم تار آورده
همیشه بغض گلوگیر او نشان میداد
به سینه اش غم زینب فشار آورده
هزار و نهصد و پنجاه و یک حسین شده
دلی که لحظه به لحظه ز آه میسوزد
همیشه زخم دلش مثل پیکر بابا
شبیه شمع ته قتلگاه میسوزد
دوباره حرمله را یاد کرد و در گوشش
صدای خنده ی شیطانی اش به جا مانده
هنوز تاول آن آتشی که می بارید
کنار پینه ی پیشانی اش به جا مانده
نشسته گوشه بازار و اشک میریزد
که آسمان غمش سخت سرد و مهتابیست
گمان کنم که دلش باز بین گودال است
دوباره روبروی این دکان قصابیست
علی رضوانی
#بقیع #شعر_شهادت_حضرت_امام_سجاد #شعر_شهادت_حضرت_زین_العابدین #شعر_شهادت_علی_ابن_الحسین
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
ثناخوان زینب است
صبر از زبان عجز ثناخوان زینب است
عقل بسیط واله و حیران زینب است
ایوب صابر است ولیکن درین مقام
انصاف ده که ریزه خور خوان زینب است
در قتلگاه، جسم برادر به روی دست
بگرفت کای خدای من این جان زینب است
قربانی تو است بکن از کرم قبول
کاری چنین به عهده ایمان زینب است
در خطبه اش که کوفه از آن شد سکوت محض
گفتی که ممکنات به فرمان زینب است
ابن زیاد شوم به دار الإماره اش
رسوا ز منطق شرر افشان زینب است
با اینکه با عیال برادر به شهر شام
در دست اهل ظلم، گریبان زینب است
بر هم زن اساس جفاکاری یزید
لحن بلیغ و نطق درخشان زینب است
افزون بود ز حوصله خلق عالمی
درد و غمی که در دل سوزان زینب است
دارد «صغیر» امیدی و از روی اعتقاد
چشمش به لطف بی حد و پایان زینب است
استاد صغیر اصفهانی ره
#شعر_مدح_حضرت_ام_المصائب #شعر_مدح_حضرت_زینب
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
حسرت دیدار
سالها در حسرت دیدار دلبر مانده ایم
جمعه ها را منتظر ماهِ منوّر، مانده ایم
زودتر آقا بیا و حال ما را خوب کن
از غم دوری تو خیلی مکدّر مانده ایم
یوسف زهرا کجایی کُشت ما را انتظار
می شود پس کی ظهور تو مقدّر،مانده ایم
شد محرم چون شما رخت عزا پوشیده ایم
بی قرار آن دو چشم خون و مضطرمانده ایم
روضه تعطیلی ندارد جنت ما روضه هاست
ما که عمری گریه کن هستیم و نوکر مانده ایم
آنقَدَر چایی بعد روضه مزه می دهد
آنقدر که منتظر تا چای دیگر مانده ایم
روضه را تعطیل گفتند عده ای وقت بلا
از بلا دوریم ما تا پای منبر مانده ایم
به دو دستان عمویت دست ما را هم بگیر
ما که پای نوکری تا روز محشر مانده ایم
فکر نوکر باش، نزدیک است آقا اربعین
دردمندیم و بدون کربلا درمانده ایم...
مهدی شریف زاده
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
مثل آیینه
آرزوی غبار این باشد
روی دامان یار بنشیند
در مسیر عبور او باشد
زیر پایش به بار بنشیند
قطعه خاکی بلند مرتبه شد
ذره ای بوده آفتاب شده
نسبش می رسد به صحن نجف
از ذراری بوتراب شده
طینت شیعه جنسش از نور است
از گِل مرتضی سرشته شده
بر جبین یکایک شیعه
خاکسار علی نوشته شده
خاک هم در مسیر سیر و سلوک
مثل تاک است، می شود سرمست
خواب دیده که در مقام عروج
خاک چادر نماز فاطمه است
خاک می خواست نور محض شود
تا غبارش چو توتیا باشد
سجده می کرد بر قدوم حسین
تا شفا بخش و کیمیا باشد
خاک کرببلا دلش می خواست
مثل آیینه ها زلال شود
چشمه ای باشد از یم کوثر
خوردن تربتش حلال شود
خاک بر صورت حسین نشست
پرده داری آفتاب کند
بی سبب نیست سجده بر تربت
خرق هفتاد تا حجاب کند
علت خلقت تمام جهان
خاک این روضه ی منوره است
سندش هست آیه ی تطهیر
تربت کربلا مطهره است
قبر زهرا بقیع گم شده بود
وسط این دیار پیدا شد
عرش بر روی خاک خیمه زد و
تربت کربلا معلی شد
آسمان را به انتظار نشست
تربت کربلا مودب شد
چقدر ذوق می کند وقتی
خاک پاک قدوم زینب شد
در دل خاک غصه ای دفن است
غزلش واژه واژه تلمیح است
مقتلی در سی و سه صفحه ورق
آه تربت همیشه تسبیح است
ماه بر روی خاک افتاده است
دشت لاله پر از ستاره شده
لای لای رباب باعث شد
خاک این دشت گاهواره شده
خون قاسم نشست بر لب خاک
کام خود را پر از عسل کرده
خوش به حالش شبیه خاک بقیع
مجتبی را کمی بغل کرده
خواهری خاک روی سر می ریخت
پیکری مانده است در هامون
کفنی داشت پیکرش از خاک
کفنی داشت پیکرش از خون
محسن حنیفی
#شعر_مدح_اباعبدالله_الحسین
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#زهرا_آراسته_نیا
▶️
کنار تو بودنم آرزومه
اسم تو اون بغض توی گلومه
تموم سالمو برات زائرم
با عکسی که همیشه روبرومه
خودت میبینی وضع و احوالمو
میبینی پروندهمو که سیاهه
نگاتو برنگردونی که حالم
اگه نگات بتابه روبراهه
میون روضه تونه عاشقیمون
یه عشق عاقلونه ی عجیبه
دردمو تنها به خودت میگم که
غمت برای قلبمون طبیه
برای با تو بودنم جون میدم
خونم که از جُون تو رنگی تر نیست
تا آخر دنیا باهات میمونم
یاری راه تو که بی خطر نیست
ما ملت امام حسینیم آقا
پرچمتون تو اوج آسمونه
علیِ اکبرای ما زیادن
شهادت افتخار نسلمونه
قبلهنمای عشقه کربلاتون
دلای آزاده به تو دخیلن
حر نگاهتون میشن اونا که
عاقبتم تو راهتون قتیلن
تربت تو کاممو واکرده پس
ذکر لبم چی باشه غیر اسمت؟
یه یاحسین کلید هر قفلیه
خیلی به ما رسیده خیر اسمت
من التماست میکنم بخوای که
سرم بره توی مسیرت آقا
یه بیرق سبز و یه یالثارات
یعنی که عاقبت به خیره دنیا
⏹
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حسن_لطفی
▶️
از آن نَفَس که دلم مَبتلایتان شده است
دو دیده منتظرِ خاکِ پایتان شده است
من آفریده شدم تا که بر تو گریه کنم
که سمتِ قبلهی من کربلایتان شده است
مسیح سینه زنِ خیمهی عزایِ تو است
که زنده از نَفَسِ کیمیایتان شده است
فضایِ روضهیتان زنده میکند ما را
چه گرم خیمهی دارالشفایتان شده است
به سنگِ تربت ما حَک کنید بعد از ما
که این قتیلِ غم روضههایتان شده است
مرا به کنج خرابه چه میشود ببرید
دلم هوایی بزمِ عزایتان شده است
⏹
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
🔰 از ملت عزیز بخاطر حسن رفتارشان در دهه عاشورا تشکر میکنم
🏴 عزاداری امسال در تاریخ کشور ماندگار شد
🔻 رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با اجلاس آموزش و پرورش:
از ملت عزیز ایران تشکر میکنم به خاطر حسن رفتارشان در دههی عاشورا که واقعاً امسال را به عنوان یک پدیده در تاریخ کشور ماندگار کرد.
وجود محدودیتهای شدید ناشی از بیماری و انتشار بیماری و مراقبت از اینکه این انتشار انجام نگیرد، در عین حال حفظ شور حسینی و حفظ مجالس. این مجالس عظیمی که تشکیل شد و حرکت عظیم معنویای که مردم از خودشان نشان دادند.
همچنین از گویندگان محترم، مداحان و مرثیهخوانان محترم و عزیز من واقعاً صمیمانه تشکر میکنم. بنده کسی نیستم که تشکر کنم، به عنوان یک فرد مرید اهل بیت علیهمالسلام و مرید عاشورا، حقیقتاً متشکرم. ۹۹/۰۶/۱۱
#امام_سجاد
غرقِ تب! افتاد از تاب و توان بعد از پدر
شد نگهدار و پناه کاروان بعد از پدر
دست بر مویِ پریشان رقیه(س) میکشید
بود دستانش امیدِ کودکان بعد از پدر
اشکِ پنهانی او را دیده بود و گشت و گشت
مثل پروانه به دورِ عمّه جان بعد از پدر
گر چه دستش بسته بود اما کماکان غیرتی
شد سپر در پیش چشم دیگران بعد از پدر
خطبه اش جنگِ مجسّم بود و هر ثانیه داد-
کاخ دشمن را چنان محکم تکان بعد از پدر
«أشهدُ أنّ علی(ع)»...داغِ برادر تازه شد...
شد پریشان-حال هنگام اذان بعد از پدر
خورد با بغض ِ گلو! دلتنگ! با چشمان خیس
هر کجا که بر دهان بگذاشت نان بعد از پدر
یادِ آن لب های خشک و پیکرِ در بوریا...
سال ها در خلوتش شد روضه خوان بعد از پدر!
مرضیه عاطفی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
#امام_سجاد
همان وقتی که خنجر از تن خورشید سر می خواست
امامت از دل آتش چنان ققنوس بر می خواست
علی باشی و در میدان نجنگی ، داغ از این بدتر؟
خدا اورا به بزم عشق بازی شعله ور می خواست
علی در خونِ خود پرپر علی با تیرِ در حنجر
علی از شعله سوزان تر علی بودن هنر می خواست
نباید شعلهء این ماجرا یک لحظه بنشیند
عبایش سوخت در آتش که آتش بال و پر می خواست
به پای این کبوتر نامه ای از جنس زنجیر است
که فریاد بلند تشنگان پیغامبر می خواست
مصیبت تازه بعداز کربلا آغاز شد یعنی
به غیر از خونِ تن ، دشمن از او خون جگر می خواست
خرابه خیزران خنیاگری ها خارجی خواندن
نمک از زخم هایش زخم های تازه تر می خواست
امامت را زنی با خود به هر جان کندنی می برد
که زینب بود ، اگر او زیر دست و پا سپر می خواست
پدر لب تشنه جان داد و گذشت اما تمام عمر
صدای گریهء باران چه از جان پسر می خواست
غریب است آنچنان کعبه میان آشنایانش
که استعلام حقانیتش را از حجر می خواست
سید حمیدرضا برقعی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
#امام_سجاد
پسر مادرِ آبی؛ پدر اشک شدی
در مسیر غمِ خود همسفر اشک شدی
آسمان خیس شد از بارش بارانِ زمین
تا که بالا برود؛ بال و پر اشک شدی
در دل سوختهات یک غمِ چندین سالهست
چشم تو مقتل مکشوفهای از گودال است
لحظهی شعر نوشتن قلمم میلرزد
موقعِ گفتن از این روضه زبانم لال است
تنِ تو تب زده بود و تنِ بابا بر خاک
نیزهای شد قلمِ مقتل و شد دفتر؛ خاک
تا نوشتند، حسین بن علی را کشتیم ...
آسمان خورد زمین؛ ریخت زمین بر سر؛ خاک
روی نی رفت، سری؛ دور و برش هلهله شد
دُزدها حمله نمودند، حرم ولوله شد
لرزش شانهی تو قافیه را ریخت بهم
وای، ناموسِ خدا همسفر حرمله شد
مهربان؛ با دلِ تو گردش ایام نشد
گریه کردی همه جا و دلت آرام نشد
کوفه و کربوبلا داغ، فراوان دیدی
آه، اما بخدا هیچ کجا شام نشد
وای، از شهرِ بلاخیز و حسودیهایش
دستهای بزنش؛ جای کبودیهایش
همهی بغضِ علی جمع شد و خالی شد
بر سر قافله با دستِ یهودیهایش
قدّ یک عمر، فقط رنج کشیدن سخت است
آه، هر ثانیه را زهر چشیدن سخت است
قصهی خاطرههای تو تمامش روضه ست
تو چهها دیدهای آخر که شنیدن سخت است ؟!
رضا قاسمی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
#حضرت_زینب
#اسارت
هر چند به دل عزا زیاد است حسین
دور و برِ ما جفا زیاد است حسین
ما چشم به یاریِّ خدا دوخته ایم
روی لبمان دعا زیاد است حسین
یک لحظه نشد چشم به هم بگذارم
در کوفه سر و صدا زیاد است حسین
اینجا به سَرِ یتیم فریاد زدند
بی عاطفه، بی وفا زیاد است حسین
در کوچه به کوچه اش به من سخت گذشت
چون چهرهء آشنا زیاد است حسین
من صابره ام میان طوفان بلا
اما چه کنم بلا زیاد است حسین
شد درد سری ، دردِ سرِ طفلانت
چون سیلیِ بی هوا زیاد است حسین
در مجلسِ صبحِ کاخ، معلومم شد
دور لب تو عصا زیاد است حسین
مجتبی شکریان
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
#حضرت_زینب
#اسارت
به روی نیزه دلواپس؛ میایی پا به پایِ من
فدایِ چشم های تو! نکن گریه برایِ من
برای اولین بار است بی تو میروم جایی
اگر منزل به منزل میشود غم آشنایِ من
نشسته بر دلم داغت، شده از آهِ پی در پی؛
شبیه خیمه های سوخته، حال و هوایِ من
به دستِ ساربان هر لحظه می بینم عقیقت را
همان که بارها با آن اجابت شد دعایِ من
نمی گوید کسی در قافله پیش ِ رباب از آب
ولیکن حرمله(لع) لاجرعه می نوشد! خدایِ من...
دلم خون است امّا خنجرش را شمر(لع) آورده
تمام ِ راه را با خنده، پیش چشم هایِ من
سپر بودم برای او، زمین خوردم! به جبرانش...
رقیه(س) آمد و با گریه فوراً شد عصایِ من
بیا دورم کن از اینجا، میان خیلِ نامحرم؛
سرِ بازار، در أنظار، هرگز نیست جایِ من
دعایم کن! بلایای جدیدی پیش ِ رو دارم
دعایم کن که این «شام» است؛ اصلِ کربلایِ من!
مرضیه عاطفی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
#امام_سجاد
كوچه های مدینه وُ بوی
زخم های تنی كه می آید
چشم های سپیدِ یعقوب و
بوی پیراهنی كه می آید
مرد سجّاده ای كه درک نكرد
هیچ كس آیه ی مقامش را
در هیاهوی شهرِ كوفه نداد
هیچ كس پاسخ سلامش را
تا عزاداریش شروع شَوَد
دیدنِ شیرخواره ای كافی ست
تا صدایش به گوش ما برسد
دیدن گوشواره ای كافی ست
وقت افطار كردنش هر شب
تا كه چشمش به آب می افتاد
تشنگیِ ضَریحِ لب هایش
یادِ طفلِ رباب می افتاد
من نمی دانم این كه خاكستر
چه به روز سَرِ امام آورد
زیر زنجیر پیكر زردش
معجزه بود اگر دوام آورد
گیرم از دست كوفه راحت شد
سنگِ طفلان شام را چه كند؟
گیرم از دست كوچه سنگ نخورد
مردم پشت بام را چه كند؟
تا كه این مرد قافله زنده ست
حرفی از طفلِ كاروان نزنید
پیش این مردِ گریه، جانِ حسین
حرفی از چوب خیزران نزنید
علی اكبر لطیفیان
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحیم
#دفن_ابدان_مطهر_شهدای_کربلا
#وحید_محمدی
▶️
تن ها به روی خاک مانده، سر نمانده
چیزی به غیر از خاک و خاکستر نمانده
جسم جوانان بنی هاشم به خاک است
لشکر نمانده، ساقی لشکر نمانده
با احتساب آتش خیمه یقینا
چیزی برای دفن از اکبر نمانده
با احتساب نعل های تازه حتماً
چیزی هم از قنداقه ی اصغر نمانده
زیباترین پروانه در گودال مانده
پروانه ای که در تن او پر نمانده
مادر کنار پیکرش روضه گرفته
نایی برای گریه اش دیگر نمانده
تقصیر قلب سنگ نیزه دارها شد
حالا کنار او اگر خواهر نمانده
آقا رسید و دید از نزدیک انگار
انگشت آقا نیست، انگشتر نمانده!
گفتند با گریه که آقا جز حصیری
چیزی برای دفن این بی سر نمانده
پیچید پیکر را میان بوریا و
فرمود آقا: چیزی از پیکر نمانده
با احتساب ضربه های آخر شمر
حتما دگر چیزی از این حنجر نمانده
⏹
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_کوفه
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
هرچند فاتح همه ی جنگها شدم
خیلی میان کوفه اسیر بلا شدم
ابروی من شکست سر کوچه ای شلوغ
زخمی سنگ بازی این بچه ها شدم
همسایه ی قدیمیمان داد زد سرم
آزرده از نگاه بد اشنا شدم
خیلی سرت مقابل من خورد بر زمین
افتاد زیر پا و من از غصه تا شدم
پایبن نیزه ی تو به من پشت پا زدند
دست خودم نبود که از تو جدا شدم
ام حبیبه آمد و نشاخت زینبم!
من تا نبینمش دو قدم جابجا شدم
لب باز کردم و همه کوفه لال شد
من ناخدای کشتی کرببلا شدم
⏹
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
#حضرت_زینب
#اسارت
من ماندم و مرغ سحر و نوحهگریها
اندوه پرستو، غم بیبالوپریها
من ماندم و هشتاد و چهار آیۀ عصمت
در سایۀ آوارگی و دربهدریها...
من خواهر خورشید به خون خفتۀ عشقم
باید که بگیرم خبر از همسفریها
در این شب تاریک خدایا! کمکم کن
تا راه به جایی ببرد، راهبریها
خون شهدا ریخت، در این دشت بلاخیز
تا خشک شود ریشۀ بیدادگریها
تا صاعقۀ ظلم و ستم را ببرد باد
تبدیل به فریاد شد این نوحهگریها
ای خون شما آبروی چشمۀ توحید
ای چشم شما آینۀ حقنگریها
عباس علمدار! تو همت کن و برخیز
تا سهم شقایق نشود خون جگریها
ای ماه شب چارده، امشب به کجایی؟
جان بر لب من آمده از بیخبریها...
محمد جواد غفورزاده
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯