eitaa logo
کانون مداحان
26.7هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
21.3هزار ویدیو
198 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 📝 چه شب‌ها که دلتنگِ یک حسرتم... 👤 محمد حسین ▪️ ؛ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺣﺮﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﺭﻭﺍﻧﻨﺪ ﭘﯿﻐﺎﻡ ﺩﻝ ﺧﺴﺘﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ ﺁﻏﻮﺵ ﮔﺸﻮﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺧﻄﺮ ﺭﺍ ﺻﺪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻣﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﯿﺜﻢ ﺻﻔﺘﺎﻧﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺷﻮﺭ ﻋﺮﺍﻕ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺩﺭ ﻫﺮﻭﻟﻪ ﯼ ﺳﻌﯽ ﺣﺮﻡ ﺟﺎﻣﻪ ﺩﺭﺍﻧﻨﺪ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺮﺳﻨﺪ ﺁﻩ ﭼﻪ ﻣﯽ‌ﺷﺪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻋﻘﺐ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﮑﺸﺎﻧﻨﺪ ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﮔﺮ ﻓﺨﺮ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪ ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﻟﺤﻖ ﮐﻪ ﮔﺪﺍﯾﺎﻥ ﺗﻮ ﺷﺎﻫﺎﻥ ﺟﻬﺎﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﮔﺮﻓﺘﯿﻢ ﻗﺪﺡ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺟﺮﻋﻪ ﺍﯼ ﺍز ﻧﻮﺭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﭽﺸﺎﻧﻨﺪ ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺑﺴﻮﺯﯾﻢ ﻭ ﺑﺴﺎﺯﯾﻢ ﺗﺎ ﺁﺗﺶ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻨﺸﺎﻧﻨﺪ ﮐﻤﯿﻞ ﮐﺎﺷﺎﻧﯽ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ بوی غم آید این حوالی ها آمدند عاشقان نور دو عین زائران شهید کرب و بلا غصه داران اربعین حسین آسمان دو چشمشان ابری دلشان پر زشور و شین شده ذکر لب های پرحرارتشان نغمه ی یاحسین حسین شده آهی از دل کشید زینب و گفت: السلام ای شهید عاشورا کشته ی اشک، تشنه جان داده السلام ای امام بی سر ها گفت زینب که ای برادر من رحمت واسع خدای ودود بعد داغ و مصیبتت دیگر روز خوش بهر خواهر تو نبود خاطرت هست بین آن گودال دست و پا می زدی برادر من بر روی سینه تو بنْشست و می زدت شمر در برابر من دیدم از روی غیظ دشمن ها گرد تو ای حسین حلقه زدند بی حیا های شهر کوفه و شام بر تنت سنگ و تیر و نیزه زدند چه بگویم ز غصه های دلم بعد تو خیمه ها که غارت شد روزی تو شهادت و امّا قسمت زینبت اسارت شد خاطرت هست آمدم مقتل بوسه از حنجرت گرفتم و بعد با تن بی سرت وداع کردم پیکرت بر خدا سپردم و بعد داغدیده زنان و فرزندان روی مرکب سوار کردم من اولین دفعه بود در عمرم سفری بی حسین رفتم من از مصیبات شهر کوفه نگو زخم های زبان ابن زیاد گریه ی دختران آل رسول خنده ی ظالمان بی بنیاد خطبه خواندم به صوت حیدری ام همه محو کلام من بودند گریه کن های پای منبر من همه از جمله مرد و زن بودند بگذرم از مصیبت کوفه راهی شام پر بلا گشتیم چه بگویم ز کوچه و بازار بی تو آخر که تا کجا رفتیم آه از آن لحظه ای که من دیدم سر پاک تو را به طشت حسین خواهرت پیر گشته از داغِ خیزران و لب تو نور دو عین یا اخاه از رقیه ات که نپرس دل او در خرابه بس خون شد تا سرت را مقابل خود دید طفلی از ماتمت دگرگون شد بس که از دوری پدر نالید آب گشت و خراب و ویران شد گریه ها کرد در خرابه و بعد آهی از دل کشید و بی جان شد ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ اما هوای شور عزا در قلم گرفت از غم قلم به دوش نوایش علم گرفت شب تا سحر قلم ز لبش ناله می چکید عطر حسین از لب آلاله می چکید شاعر سرود مثنوی و شرح قصه را اما قلم نگاشت غم و درد و غصه را بر صفحه زد شرر ز غم و آه جان گداز از سینه اش گشود به یکباره عقده باز با ناله گفت که این چه غم و آه و ماتم است باز این چه شورش است که در خلق عالم است یک اربعین جهان همه در آه و غم گذشت بر اهل بیت و آل پیمبر ستم گذشت گرچه حرارت قلم و صفحه پر تب است اما تمام غم به دل و قلب زینب است گفتم قلم بیا مدد دست خسته باش راوی راه قافله ی دل شکسته باش زینب رسید کرب و بلا با نوای غم بر خاک کربلا به دو صد نوحه زد علم داغ حسین بعد چهل روز مبهم است کار جهان و خلق جهان جمله در هم است زینب به سینه اش به جز از آه و درد نیست حتی به شاخ خشک دلش برگ زرد نیست این داغ بی کسی نفسش را بریده است هجده سر بریده به نی گو که دیده است بر نیزه ای عجب سر سالار زینب است بر نیزه ای سری ز علمدار زینب است بر نیزه ای دگر سر پر خون اکبر است حتی به نیزه ای سر شش ماهه اصغر است بر نیزه ای دگر سر گلگون قاسم است سر های دیگر از بدن آل هاشم است از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام دیدم به روی نیزه سر پاک تو مدام از آن دمی که راهی راه سفر شدم با دست بسته بهر یتیمان سپر شدم بودش مدام غافله در شور و ولوله سویی سنان و شمر و دگر سوی حرمله آنها سوار مرکب و با تازیانه ها از کینه می زدند به سر ها و شانه ها شلاق و تازیانه و بی گاه کعب نی این هتک حرمت و ستم و ظلم تا به کی آه از سوار ناقه ی در بین قافله سجاد بود و غل بُد و زنجیر و سلسله دیدم سری به نیزه بلند است در برم سالار و سرورم تو بُدی در برابرم دیدم نمی رسد به تو دستم برادرم از داغ تو به چوبه ی محمل زدم سرم دیدم به تشت زر سر پر خونت ای حسین دیدم ملائک اند ز داغت به شور و شین آه از دمی که زد به لبت چوب خیزران آه از دمی که چوب مکرر بزد بر آن رازی بود در این که چرا قد خمیده ام یک اربعین ز داغ تو اندوه دیده ام هر چند گفته ام ، بُود این قصه نا تمام ای وای از مصائب پُر درد شهر شام این ها که گفته ام سر سوزن ز غم نبود نزد جفای شامی و آزارِ از یهود دیدم که طبل خاتمه ی جنگ می زنند اما دوباره بر سر ما سنگ می زنند بنگر که بی حیایی آنان چه کرده بود آنجا که رفت قافله بازار برده بود دیدم یزید و کاخ ستم را خرابه را دیگر چگونه شرح دهم عمق ماجرا آورده ام به هم ره خود خیل ناله را شرمنده ام مگیر سراغ سه ساله را ظلمی که شد ز کینه ی آل امیه است جا مانده ام حسین سه ساله رقیه است شرمنده ام ز روی تو خورشید تابناک کنج خرابه ماه سپردم به دست خاک اما حسین من و جگر گوشه ی بتول از کربلا روم به سوی روضه ی رسول سوغات من ز کرب و بلا پیرهن بُود پیراهن حسین شه بی کفن بُود سوغات دیگری که به مام قمر برم بر مادر ادب ز قمر یک سپر برم ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
شرار آه برگشتم ازسفر گل درخون طپيده ام اي سرو سرفراز ببين قدخميده ام وقتي دلم به خون جگر موج ميزند گوئي كه من به جاي تودرخون طپيده ام بابوسه برگلوي تورفتم زكربلا باشوق بوسه اي به مزارت رسيده ام شمعم كه ازشرارغمت آب گشته ام گرقطره قطره برروي خاكت چكيده ام ازكربلا به كوفه وازكوفه تابه شام تنها به شوق ديدن رويت دويده ام اززخم تازيانه ندارم شكايتي زخم زبان زكوفي وشامي شنيده ام ازجذبه نگاه توازروي نيزه بود باخطبه ام حماسه اگرآفريده ام داغ رقيه تودرآن شام غم نهاد يك داغ ديگري به دل داغديده ام باكلو له بار غم بسويت آمدم ولي هرگز خلل نديدو نبيند عقيده ام اين چامه اي كه گفت«وفایی »زقول من تنها اشاره اي بود ازآن چه ديده ام ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
شرارجان بابا سلام بربدن بی سرت كنم؟ ياآن كه گريه برسربی پيكرت كنم؟ بگذار تاكه چهره گذارم به خاك تو آن گه سلام بربدن بی سرت كنم وقتی نظربه شعلهْ خورشيد می كنم ياد ازشرار جان ودل وحنجرت كنم خون می شوددلم زتن پاره پاره اش هرگه نظر به قبر علی اكبرت كنم همرنگ خون دست زپيكرفتاده اش اشكی نثار تربت آب آورت كنم چشمم فتاده است به شط فرات وباز گريـه به ياد لعل لب اصغرت كنم ازآن شبی كه خواهر من ازنفس فتاد هرشب فغان زهجر رخ دخترت كنم بابا چه گويمت چه كشيده است عمه ام بگذار ناله ها به دل خواهرت كنم بابا سرم،تنم، جگرم دردمي كند گرخون دل روانه به خاك ترت كنم پيداكندمقام«وفایی » به روزحشر وقتی كه التفات به نوحه گرت كنم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ازآن ساعت که خودراناگزیرازتوجداکردم توبرنی بودی ودیدی چهادیدم، چهاکردم گمان برماندن وقبرتورادیدن نمی‌بردم ولی فیض زیارت راتمنّاازخدا کردم به یادم مانده آنروزیکه میجستم تورااما تنت پیدابه زیرسنگ وتیرونیزه‌هاکردم توراای آشنایِ دل اگرنشناختم آن روز مرااکنون تونشناسی،وفابین تاکجاکردم تن چاک توراچون جان گرفتم دربرم اما برای حفظ اطفالت،توراآخررهاکردم بسان شمع،آبم کرد بانگ آب‌آب تو اگرچه تشنه بودم چشمه‌های چشم واکردم میان خیمه‌های سوخته همچون دلم آنشب نمازخودنشسته خواندم وبرتودعاکردم شکسته جای مُهرت رازبی‌مهری به نی دیدم شکستم فرق خویش واقتدابرمقتداکردم ولی هرگزندادم عجزراره درحریم دل سخنرانی میان دشمنان چون مرتضی کردم علی انسانی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بخر مقابل چشمانِ خوب‌ها، بد را نشان بده به همه لطفِ بیش، از حد را ببخش؛ حاجتِ من کمتر است از کَرمت خودت بخواه برایم هر آنچه باید را مسافر حرمم، روی بال سجاده سلامِ صبح، به مبدأ رسانده مقصد را به جمعِ گریه‌کنان، بین ابرها بردی همان‌که چشمِ خودش را به گریه می‌زد را شهادتِ نفسم شد دَم حسین حسین نگیر از لب خشکم فراتِ اَشهد را کلاغ را چه به پرواز با کبوترها ! همان که هیچ ندیده‌ست، رنگِ گنبد را بحقّ پای سپاهِ پیاده‌ی حرمت نگیر، از منِ بد، اربعینِ مشهد را 🔸شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
نماز گریه ای بی کفن ، دور از وطن ، زینب رسیده ای جان من، جانم کنون ، برلب رسیده مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین جان من در نماز گریه در ، حال سجودم پیوسته گریان غریبی تو بودم مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین جان میلی دگر زینب به این دنیا ندارد بی تو برایم زندگی معنا ندارد مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین جان ای هستیم بادا بقربان تن تو شد مونس من بعد تو پیراهن تو مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین جان همواره می سوزم زهجران رقیه دیگر نیاید ناله از جان رقیه مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین جان افتاده روی فبر تو اشک سکینه بی تو چگونه من روم سوی مدینه مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین جان امربه معروف ازتو شد احیا حسین جان شد ازتو دین مصطفی معنا حسین جان مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین جان ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
پاره های جگر تا نگاهش به مزار گل زهرا افتاد به روی تربت او زینب کبری افتاد زیر لب زمزمه می کرد برادر برخیز زیر بار غم تو خواهرت از پا افتاد غم به تصویر کشیده است به پیش چشمم اتفاقی که برای دلم این جا افتاد گر که فریاد دلم سوخته بر می خیزد پاره های جگرم بر روی صحرا افتاد کو علی اکبر وکوقاسم و کو اصغر من زین همه داغ به دل شورش وغوغا افتاد همه فریاد زنان رو به مزارش کردند تانگاه همه بر تربت سقا افتاد یاد لب های تو و اصغر خود افتاده است گر رباب تو ز پا برلب دریا افتاد همه گل های تو جمعند به گردت اما دختر تو به کنار سرت از پا افتاد انقلاب دگری گشت به پا در کوفه خطبه ام شعله شد وبر دل اعدا افتاد مرگ خود را زخداوند طلب می کردم سوی سرنیزه نگاهم به سرت تا افتاد هر زمانی که فتاد از اثر سنگ سرت دخترت گریه کنان گفت که بابا افتاد وای من چوب به روی لب تو کوبیدند درد این داغ مرا برهمه اعضا افتاد یاس های چمنت گرکه کبودند ببخش تازیانه به تن خسته ی گل ها افتاد همره قافله ی عشق «وفایی» به خدا اربعین شوق زیارت به دل ما افتاد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
اربعینی در دلم حال و هوایت مانده است در مشامم عطر سیب روضه هایت مانده است اربعینی گریه کردم من برایت روز و شب تا به حالا بر تنم رخت عزایت مانده است می شود اینجا نسیم کربلا را حس کنم بین هیئت جلوه ی لطف و صفایت مانده است مادرم از کودکی من را نمک گیر تو کرد هر که نذری خورد عمری مبتلایت مانده است لحظه هایم پر شده از ماتمی بی انتها چون به قلبم حسرت کرب و بلایت مانده است 🔸شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
من و دوری ز حرم آه خدایا چه کنم چشمه چشم ترم آه خدایا چه کنم اربعین گر به ضریحت نرسم می میرم مرحمی بر جگرم آه خدایا چه کنم یاد هر سال بخیر از گذر شاه نجف سوی تو در گذرم آه خدایا چه کنم به خدا بی قدمت نیست نفس نای مرا بی نفس بی اثرم آه خدایا چه کنم بی تو شب تار شود،راه پر از خاشاک است دم به دم در خطرم آه خدایا چه کنم ماه خود شاهد دلتنگی بی حد من است من و اشک سحرم آه خدایا چه کنم در فراق تو مرا نای بکا اصلا نیست بسته راه سفرم آه خدایا چه کنم اربعین آمد و در خویشتنم جا ماندم ز خودم بی خبرم آه خدایا چه کنم تو خودت راه نشان باش که ره تاریک است نرسانی به حرم آه خدایا چه کنم 🔸شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
می رسد از کربلا هل مِن معینت یا حسین(ع) دیده ها خون گرید از آهِ حزینت یا حسین(ع) ناممان خط خورده از فهرستِ زائرهای تو ما همه جا مانده‌ایم از اربعینت یا حسین در دلِ شیدای خود شورِ حرم داریم و بس دستِ ما کوته شد از عرش برينت یا حسین داغ عاشورا همیشه در دل ما تازه ماند آسمان رنگين شد از خونِ جبینت یا حسین ما که از باغِ ضریح ات سیبِ روضه خورده ایم تا قیامت دستمان شد خوشه چینت یا حسین سهمِ من سوزِ نهان گشته فقط این اربعین از همین جا می شوم چله نشینت یا حسین از همان آغاز در قابِ نگاهم بوده ای شیرِ مادر کرده با جانم عجینت یا حسین در خیالم بس که ره پیموده ام تا کربلا گم شدم هم در یسار و در یمینت یا حسین وسعتِ دلتنگی ام را خوب میداند حرم کی نهم سر بر ضریحِ نازنینت یا حسین؟ خط پایانِ همه دلتنگی‌ام کرببلاست پای دل را می کشد مِهرِ یقینت یا حسین اربعینِ قبل، رفتم کربلا یادش بخیر در حرم با روضه های دلنشینت یا حسین جز نگاهِ غم ندیدم چیز دیگر این سفر خیمه های سوخته در سرزمینت یا حسین آه از جا ماندنِ آغاز راهِ قافله اشکِ شوقِ لحظه های واپسینت یا حسین دستِ ما خالی و ظرفِ دل پر از کوهِ نیاز ای که می بخشی ز نورِ راستینت یا حسین اشکها بر گونه هایم مانده چون باران رها دستِ ما در حلقه ی حبل المتینت یا حسین پیکرت صد پاره گردید و کفن شد بوریا بشکند دستِ عدو، کرد اینچنینت یا حسین روز و شب سر می نهم بر شانه ی سبزِ ضریح چون که داری لطفِ حق در آستینت یا حسین تا ابد عالم ز داغت، قتلگاهِ روضه هاست تا ابد روشن بماند شمعِ دینت یا حسین پرسشی داریم از سالارِ دشتِ کربلا گو چرا جا مانده‌ایم از اربعینت یا حسین 🔸شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
چه شد عزیز دلم بینمان فراق افتاد ... و آن چه را که نمی باید اتفاق افتاد ... چقدرغنچه نرگس که یک به یک پژمرد چقدر میخـک و مـریم ، کـف اتاق افتاد نیامدی و رسید "اربــعین" و جا ماندم دلم هـوای تو کرد و دوباره طاق افتاد میان مـا و نجـف ، راه سبـز ِ مشـّایه پیاده رفتن ِ تا ، "کــربلا" فراق افتاد شب زیارتـی ِ جـدّتان ، هـمین هـفته اگـر گـذار شمــا ، در ره عــراق افتـاد ... تورا به عّمه سه ساله ، که از پدر جا ماند تورا به صورت ماهش که در محاق افتاد همین که اذن دخول از لب تو جاری شد همینکه چشم قشنگت بر آن رواق افتاد... بخوان "زیـارت عـشق" و سلام ما برسان بگو که این دل عاشـق به اشتیـاق افتاد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ای واسط فيض دو سرا آجَرَکَ‌الله وی حجّت حق؛صاحب عزا آجرک‌الله با ناله‌ی زهراست عجين سوز صدايت همناله‌ی اُمّ‌النُّجَبا آجرک‌الله درياب مرا در غم سالار شهيدان اي منتقم خون خدا آجرک‌الله اذني بده تا گريه‌کن جدّ تو باشم هر جا که شود روضه بپا آجرک‌الله ما روضه گرفتيم قدم ‌رنجه نمايي تا جلوه کني بر دل ما آجرک‌الله ما هرچه که داريم از آن گوشه‌ي چشم است تو روي مگردان ز گدا آجرک‌الله راضی به رضای تو شدن خير و فلاح است کی می‌شوی از شيعه رضا؟آجرک‌الله با اشک بشوئيم دل از زنگ معاصی باشيم سرِ خوان ولا آجرک‌الله ايی بانی هر ساله‌ی روضه مددی تا در روضه بيابيم تو را آجرک‌الله بر عاشق جامانده‌ی ارباب عطا کن يک تذکره‌ی کرب و بلا آجرک‌الله 🕊🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹🕊 ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
مگیر از زائرانت لحظه‌ای فیض زیارت را مبند این‌گونه بر یاران خود راه سعادت را گدایانت به شوق وصل می‌آیند و می‌گویند مگیر ای شاه از ما پاپتی‌ها این محبت را نجف تا کربلا عشق است، موکب موکبش رحمت خدا بخشیده انگاری به خُدامت سخاوت را چنان گِرد تو می‌آیند خَلقُ الله از هر سو تداعی می‌کند هر اربعین روز قیامت را تو با هفتاد و دو یارت به روی نیزه‌ها رفتی و آوردی کنار خویش هفتاد و دو ملت را اگر داغی به پا دارند تاول نیست می‌دانم زمین بوسیده در هر گام، پای زائرانت را ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
زینب از شام غم، کربلا آمده بر سر تربت، شهدا آمده تو حسین منی – نور عین منی «تکرار»  مادران بی پسر کودکان بی پدر همه آتش به دل، همه خونین جگر تو حسین منی – نور عِین منی «تکرار»  نوحه بر لب همه گوشه ی علقمه روضه خوان زینب و، ناله زن فاطمه تو حسین منی – نور عین منی «تکرار»  ای مرا جان به تن، کشته ی بی کفن می بَرَم در وطن، از تو یک پیرهن تو حسین منی – نور عین منی «تکرار» ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ جنت روی زمین گسترهء کربلاست در حرمت اربعین شور قیامت به پاست راه نجف کربلا مشعر عشاق توست در عرفات حرم فیض هزاران مناست ای پدر بندگان ابن سبیل توایم ماندن در این مسیر سیر الی الله ماست تا حرمت هرقدم با شهدا همقسم در دلمان دم به دم نغمهء "یالیتنا"است در سفر کربلا، در گذر هر بلا پاسخ ما بر بلا آیهء "قالو بلی"است در دو جهان پرچمت دست علمدار توست زائر تو تا بهشت در کنف این لواست در سفر اربعین روزی ما بی حد است سفرهء ماه صفر از کرم مجتباست ما که حرم آمدیم قاصدی از مشهدیم هرچه که موکب زدیم از برکات رضاست گرد و غبار حرم روشنی چشم ماست در نظر بیدلان " آینه در کربلاست" هرچه ملک گریه کرد هیچ کفایت نشد این عمل مستحب واجب عینی ماست "زندهء جاوید کیست؟" آنکه به عشق تو زیست فانی تو هرکه نیست هستی او بر فناست ای پسر فاطمه حر حریم توایم در حرمت حال ما "معتذرا نادما"است زر به نظر می‌رسد، ذرهء دور ضریح در نظر زائران خاک حرم کیمیاست مرقد شش گوشه ات، قبلهء هفت آسمان هشت بهشت خدا، گوشه ای از کربلاست حرمت زوار تو فراتر از کعبه است زائر تو فوق عرش در حرم کبریاست فوج ملک زائرت عرش خدا حائرت سجده به خاک حرم آرزوی انبیاست زنده به بویت مسیح کشتهء رویت ذبیح نوح در این ناحیه نوحه گر نینواست قبر علی اکبرت روضهء پیغمبر است قطعهء پایین پا جنت بی انتهاست یاد دم آخرت یاد غم خواهرت یکسره بالاسرت نالهء زهرا به پاست باز در این ناحیه روضهء مقتل بخوان نوحه کن ای دل ببین یوسف زهرا کجاست با دم "شیب الخضیب" با دم "خدالتریب" ندبه کن و خون ببار روضهء خون خداست مرثیه از سر بخوان سر که جدا از تن است نوحه بخوان بندبند جملهء اعضا جداست باز نبی کشته شد دست علی بسته شد فاطمه ای داغدار در وسط شعله هاست دور نگین عفاف حلقهء نامحرم است محرم تو بی پناه دشمن تو بی حیاست حرمت عترت شکست صورتشان باز سوخت کوچه و بازار شام شاهد این ماجراست... ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴💠🚩 دنیا بدون تو عذابه        رو دست من جای طنابه تموم گلهاتو آوردم        اما یکی موند تو خرابه جای کبودی رو چشامه       سوغاتیه کوفه و شامه چادر خاکی رقیه            ببین داداش شال عزامه هر کاری کردم که بمونه         اما نشد اما نشد اما نشد نمیره   زیر   تازیونه            اما نشد اما نشد اما نشد خواستم سر تو رو نبینه         اما نشد اما نشد اما نشد برگرده با من به مدینه         اما نشد اما نشد اما نشد غریب مادرم کجایی _ حسین من ۳ شده تنم پر از کبودی           هرجا که بردنم تو بودی سر تو رو به روی نیزه         با سنگ می زد زن یهودی غارت شد انگشتری تو         غارت شده روسری من حتی زن یزید دلش سوخت     به حال بی معجری من خواستم که تو قران نخونی     اما نشد اما نشد اما نشد خواستم نشه لب تو خونی     اما نشد اما نشد اما نشد گفنتم بهش که بسه دیگه    اما نشد اما نشد اما نشد رقیه  نشنوه  چی  میگه         اما نشد اما نشد اما نشد غریب مادرم کجایی _ حسین من ۳ بازم به قتله گاه رسیدم        صدای مادر و شنیدم چهل سالم بگذره اینجا     یادم نمیره که چی دیدم اینجا بریده شد سر تو       جلو چشای خواهر تو همینجا بود بوسه گرفتم      من از رگای حنجر تو داد میزدم نشین رو سینه         اما نشد اما نشد اما نشد چون داره مادرم می بینه        اما نشد اما نشد اما نشد من هرچی التماس می کردم    اما نشد اما نشد اما نشد خواستم به خیمه بر نگردم      اما نشد اما نشد اما نشد غریب مادرم کجایی _ حسین من ________ شاعر : امیر حسین الفت 🚩لبیک یاحسین علیه السلام🏴 ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خواهرت آمده در این صحرا بعدِ یک اربعین ولی تنها خیز و بین پیکر کبودم را صورتم مثل مادرم زهرا این چهل روز قوتمان غم شد هرچه شد جرعه جرعه، کم کم شد قامت خواهرت ببین خم شد خواهرت کوه صبر و ماتم شد لحظه های غروب یادم هست بارش سنگ و چوب یادم هست ناله های تو خوب یادم هست به تنش پا نکوب ... یادم هست تو زمین خوردی آسمان افتاد از تنت نیزه ی سنان افتاد خاتمت دست ساربان افتاد شعله بر خیمه ی زنان افتاد بین این مردمان خدا گم شد عزت و احترام ما گم شد دختری زیر دست و پا گم شد پیکرت زیر نیزه ها گم شد رمق از ذکر روی آن لب رفت تن تو زیر سمّ مرکب رفت روی آن جسمِ نامرتب رفت چه به حال خراب زینب رفت من بمیرم پر تو خاکی شد صورت اطهر تو خاکی شد بین مقتل سر تو خاکی شد چادر خواهر تو خاکی شد بعد از آن پیکر تو غارت شد به زنان حرم جسارت شد روزی مردها شهادت شد قسمت بانوان اسارت شد در میان حرامیان رفتیم لاجَرَم، بین این و آن رفتیم وسط بزم کوفیان رفتیم سر بازار شامیان رفتیم در شلوغی گذارمان افتاد رنگ از روی دختران افتاد معجرم دست این و آن افتاد سر عباس از سنان افتاد صحبت گوشواره شد بد شد گوش ها پاره پاره شد بد شد چشم ها پر ستاره شد بد شد به زنانت اشاره شد بد شد تا نگاهش به سوی آب افتاد یاد شش ماهه اش رباب افتاد دردهای من از حساب افتاد گذرم مجلس شراب افتاد نیمه شب پشت کاروان جا ماند بارها زیر و دست و پاها ماند سعی کردم برادر، امّا ماند دخترت در خرابه تنها ماند ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ می نویسم شعر با نامِ خدای کربلا می بَرَد دل را هوای دلربای کربلا چند باری کربلا رفتم ولی نقل است که فرق دارد اربعین حال و هوای کربلا خوش به حال آن کسانی که پیاده،اربعین از نجف رفتند تا صحن و سرای کربلا کعبه هم با آن بزرگی و شکوهش بی گمان بارها افتاده روی دست و پای کربلا با همین چشمان خود دیدم مسلمان می شوند کافران با دیدن ایوان طلای کربلا مادرم آخر طلاهای خودش را داد و گفت: پول آن خرجِ غمِ فرمانروای کربلا باز هم جا مانده ام از قافله،امسال هم می روم با مادرم مشهد به جای کربلا ⏹ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم‌ الله الرحمن الرحیم چه شد عزیز دلم بینمان فراق افتاد ... و آن چه را که نمی باید اتفاق افتاد ... چقدرغنچه نرگس که یک به یک پژمرد چقدر میخـک و مـریم ، کـف اتاق افتاد نیامدی و رسید "اربــعین" و جا ماندم دلم هـوای تو کرد و دوباره طاق افتاد میان مـا و نجـف ، راه سبـز ِ مشـّایه پیاده رفتن ِ تا ، "کــربلا" فراق افتاد شب زیارتـی ِ جـدّتان ، هـمین هـفته اگـر گـذار شمــا ، در ره عــراق افتـاد ... تورا به عّمه سه ساله ، که از پدر جا ماند تورا به صورت ماهش که در محاق افتاد همین که اذن دخول از لب تو جاری شد همینکه چشم قشنگت بر آن رواق افتاد... بخوان "زیـارت عـشق" و سلام ما برسان بگو که این دل عاشـق به اشتیـاق افتاد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بیرون دویدم من ز خیمه، گریه کردم رأس تو را دیدم به نیزه، گریه کردم من در پی هر کودک تنها دویدم بعد از تو یک روز خوش از دنیا ندیدم آتشْ پرستار تن سجاد بود و ... کار همه اهل حرم فریاد بود و ... آتش به گیسوی یکی افتاد و می‌سوخت دربین آتش طفل تو جان داد و می‌سوخت از دردِ کعب نی، یکی فریاد می‌زد او سوی مقتل می‌دوید و داد می‌زد دستی به رخسار سه‌ساله قاب گردید سیلی به گوش کودکانت باب گردید دیدم سکینه رو به سوی علقمه داشت "بنگر عموجان حال ما را" زمزمه داشت آقا به تو گفتم "دعا کن من بمیرم" تا که نباشم بعد تو ماتم بگیرم بار غمت بر شانه‌ها تا شام بردم سنگ از عدوی مرتضی، از بام خوردم بزم شراب و خیزران و رأس در طشت طفل سه‌ساله و خرابه، یادِ آن دشت ما را مدینه برنگرداندی... بماند جاخوش به نوک نیزه‌ای کردی... بماند تا که سرِ تو نوک نی آقا نشسته زینب سرش با چوبه‌ی محمل شکسته یک یادگارت در خرابه ماندْ، بی من اما به زودی در کنارش می‌رسم من درکوفه هم برحال ما رحمی نکردند بر آل پاک مصطفی رحمی نکردند محزون شدم اما اسیر غم نگشتم غم روی غم دیدم ولیکن خم نگشتم من هرچه دیدم غیر زیبایی ندیدم از قتلگاه تو به عرش حقّ رسیدم وحید دکامین ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
جانم زینب از اول گل هر سخن بود زینب کسای روی پنج‌تن بود زینب چنان مادرش ممتحن بود زینب بدون تبر بت شکن بود زینب قمر بود زینب !گهر بود زینب و‌ ممتاز از هر نظر بود زینب کسی مثل این آیه عصمت ندارد کم‌آورده باشد؟حقیقت ندارد به جز با حسین عشق خلوت ندارد به‌ جز کربلا میل و رغبت ندارد خوش است اینچنین‌ سر کند تا قیامت برادر برادر کند تا قیامت گهر از دو چشمش چکیده چکیده به اینجا رسیده خمیده خمیده چه درد بدی از کشیده! کشیده! صدایش‌ می آید بریده بریده.. سلام ای سلیمان بی خاتم‌ من.. بغل کن‌ مرا باز هم‌ محرم من.. به گودال افتادی و مادر آمد کنار تو بی روسری خواهر آمد همینکه تورا بوسه زد لشگر آمد لباس تو با زحمت از تن درآمد نبرّید خنجر!به خونت وضو کرد دلم زیر و رو شد تو را پشت و رو کرد صدا میزدم که حرم رفت غارت حرم رفت غارت، سرم رفت غارت خدایا کمک معجرم رفت غارت به گوشم زد و زیورم رفت غارت مرا خولی بی حیا آنچنان زد... که از گوشهایم فقط خون میامد کشیدند ما را به میدان کوفه گذر کردم از راه بندان کوفه مرا دوره کردند مردان کوفه عجب غربتی داشت زندان کوفه به تفسیر قرآن من اجر دادند چقدر آشناها مرا زجر دادند مرا کوچه‌کوچه مرا خانه خانه مرا با بهانه مرا بی بهانه بزور لگد ،سیلی و تازیانه کشیدند بین گذر وحشیانه رباب تورا با‌کتک‌ میکشیدند به ویرانه ما سرک‌ میکشیدند سید پوریا هاشمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
امروز اربعین عزیز دو عالم است یا این که روز دوم ماه محرّم است؟ یک‌قافله رسیده که ره‌توشه‌اش غم است یک‌قافله که قامت بانوی آن خم است یک‌قافله بدون علمدار آمده یک قافله که از سر بازار آمده گرد و غبار چادر زن‌ها مشخّص است آثار خستگی‌بدن‌ها مشخّص است رنگ کبود و جای زدن‌ها مشخّص است از آه آه و لحن سخن‌ها مشخّص است ... ... خیلی میان راه اذیّت شدند، آه! چل روز اسیر داغ اسارت شدند، آه! در این میان زنی که شبیه فرشته است آمد ولی حجاب سرش رشته‌رشته است پیداست که به او چه‌قدَر بد گذشته است با اشک، روی قبر برادر نوشته است: قبر حسین، کُشته‌ی عطشان کربلا «در خاک و خون تپیده‌ی میدان کربلا» من زینبم... شناختی آیا؟ بلند شو ای نور چشم مادرم از جا بلند شو یا که بگیر جان مرا یا بلند شو ای سر بُریده‌ام! به روی پا بلند شو برخیز و خوب دور و برم را نگاه کن آوارگی اهل حرم را نگاه کن هر کس رسیده محضر تو گریه می‌کند دارد سکینه دختر تو گریه می‌کند در پشت خیمه همسر تو گریه می‌کند بالای قبر اصغر تو گریه می‌کند لالایی رباب، دلم را شکسته است آوای آب آب، دلم را شکسته است دارد رباب صحبت سربسته با فرات لب‌تشنه بود اصغرم ای بی‌وفا فرات! یک لحظه هم برای رضای خدا فرات ... ... اصلاً دلت نسوخت برایم چرا فرات؟ رویت سیاه! موی سفید مرا ببین زخم گلوی طفل شهید مرا ببین یک اربعین بدون تو سر کردم ای حسین! از شام و کوفه هدیه‌ای آوردم ای حسین! بهتر نگاه کن به روی زردم ای حسین! عبّاس اگر نبود که می‌مُردم ای حسین! چشمان هرزه دور و بر ما زیاد بود در شهر شام، خنده و هورا زیاد بود با چوب خیزران لب سرخت سیاه شد حرف از کنیز بردن یک بی‌پناه شد وقتی سه‌ساله‌ی تو لبش غرق آه شد با تازیانه پیرهنش راه راه شد بین خرابه خاطره‌ها را گذاشتم شرمنده‌ام که یاس تو را جا گذاشتم چل روز پیش بود که پیشانی‌ات شکست از لا به لای جمعیّتی نیزه‌دار و پست دیدم که شمر آمد و بر سینه‌ات نشست راه نفس‌نفس‌زدنت را به زور بست خنجر کشید و آه... بماند برای بعد آهی شنید و آه... بماند برای بعد محمد فردوسی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯