گاه حیران گاه گریان میشوم
گاه گریان گاه حیران میشوم
پیش تو لالم، کرم،کورم، گمم
هرچه را تو خواستی آن میشوم
من گناهم تو ثوابم میکنی
کفرم و در صحن ایمان میشوم
از همه بر تو پناه آورده ام
از همه جز تو گریزان میشوم
دور زائرهای تو میگردم و..
در حرم کلب نگهبان میشوم
جای مهر خویش هنگام نماز
خیره بر آیینه بندان میشوم
آب و نان مال بقیه من فقط
کاسه لیس ظرف سلطان میشوم
من ز قم سوی تو می آیم رضا
تلخم و پیش تو سوهان میشوم
کعبه جایش بر سر اما بیشتر
من هوایی خراسان میشوم
ای خدا شکرت، فقیرم چون فقط
راهی حج فقیران میشوم
انقدر گفتم رضا جانم رضا
تا که سرمست حسین جان میشوم..
#سید_پوریا_هاشمی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا_ع_مدح_و_شهادت
دلیکه درتبوتابت نسوخت جز گِل نیست
سری که پای رکابت ، نـبود عاقل نیست
به اوج ِ مدح تو ، دستم نمی رسد هرگز
هنوز درک من از وصف عشق کامل نیست
تو عاشـقانه ی من را ، برای ِ خود بردار ...
اگر چه مثل غزل های خوب بیدل نیست
به زخم ِ شعر من آقا کمی نمک بزنید ...
قصیده های من اصلاً ردیف دعبل نیست
قبول ، اینکه جگر پاره گشته ای از سم
قبول اینکه سمی بدتر از هلاهل نیست
کشـید خـواهـرتان رنـج "سـاوه" را اما …
به شام ِ داغ دل عمه ات معادل نیست
هزار روضه اگر روضه خوان بخواند باز
شبیه روضهی شاماتو زخم محمل نیست
به حرمت و عظمـت ، آمدند " بیت النور"
به دست دختر زهرا ، ولی سلاسل نیست
کنار جسم حسین تو خنده می کردند…
کنار نیزه که جای ِ ، کشیدن کل نیست
خوشم که رأس تو را ، از قفا کسی نبرید
خوشم که حنجره ات زیر تیغ قاتل نیست
عزیز فاطمه " شَـیـبُ الخـَضیـبٖ " افتاده
خوشا که روی شما "بِالدِما مُرَمِّل" نیست
قسم به سوز دل مادرت که ظرفیتِ
مصائب سر بر نیزه در مقاتل نیست
( بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد )
نه سوز این غزل اصلأ شبیه مقبل نیست
عروض و وزن غزل را به هم زدی گفتی
«_ اِنْ کُنـتَ بٰاکِیٱ فَبُکـٰا ٕ ٌ عَلَیَ الحُسَین _»
شاعر: #روح_الله_قناعتیان
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#امام_رضا_ع_شهادت
مانند کبوتر به هوای تو رهائیم
از جانبِ سلطان برسد هرچه ، رضائیم
مارا چه بدوخوب به پای تونوشتند
احسان بکنی یا نکنی باز گدائیم
از بس که گنه دیدی و نادیده گرفتی
رو داد به ما تا که دگر بار بیائیم
آلوده دلان راه به میخانه ندارند
ما تشنهی وصلیم ، اگر بی سر و پائیم
عمریست که در حسرت یک نیمه نگاهت
بیمار ِ فِراغیم و به دنبال ِ دوائیم
مارا کرمِ تو درِ این خانه کشیده
آقایِ رئوفم، همه محتاجِ عطائیم
یکبار شده جانِ جوادت بغلم کنم
ما قافله ای خسته ، گرفتارِ بلائیم
مازائرِ عرشیم سحرهایِ حریمت
درپایِ ضریحت همه مهمانِ خدائیم
آشفتگی نوکرتان علتش این است
جا ماندهی راهِ سفرِ کرب و بلائیم
ما زنده بر عشقیم و گرفتارِ حسینیم
با دستِ رئوفت همه زَوّارِ حسینیم
زندانی بغداد زمین خورد و صدا زد
ما وارث یک مادر ِ افتاده ز پائیم
زان روز که شد چشم زنی تار ز سیلی
ما کوچه نشینان همه محتاجِ عصاییم
با دختر من بی ادبی کار ندارد
معصومه من راه به بازار ندارد
شاعر: #قاسم_نعمتی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا_ع_شهادت
رضا که بین خراسان، صدای او پیچید
میان کوچه زمین خورد و پای او پیچید
شرار زهر، خودش را روی جگر انداخت
امام ما تک و تنها عبا به سر انداخت
به حجره، بی نفس و قدخمیده آمده بود
دراین مسیر، کشیده کشیده آمده بود
@hosenih
گلیم خانه ی خود را کنار اگر زده است
به کربلا دل زارش دوباره پر زده است
سرش به دامن خاک و تنش به تاب افتاد
جواد آمد و چشمش به ظرف آب افتاد
جواد آمد و دردش، دوسه برابر شد
گریز روضه او روضه های اکبر شد
حسین، بوسه به خون، لخته های اکبر داشت
ولی جواد، ز لعل پدر، سبو برداشت
میان طوس رسیده به داد او پسرش
میان طوس نپیچید در حرم خبرش
به هم نریخته با یک اشاره پیکر او
به هم نریخته خواهر، کنارِ پیکر او
خلاصه بی کس اگر مانده، دست و پا نزده
کسی به صورت او مُشتِ بی هوا نزده
رضا شهید شد اما سرش نرفت از دست
ستون پیکر او زیر چکمه ها نشکست
لبش اگرچه ترک خورده، نیزه بینش نیست
کسی مزاحم ذکر حسین حسینش نیست
@hosenih
فدای آنکه به روی تنش غم ازل است
هزار و نهصد و پنجاه ضربه، لااقل است
فدای آنکه گلویش به درد دشمن خورد
ز پشت، ضربه بی نظم و نامعین خورد
زغارت تن او کسب و کار، سکه شده
فدای آنکه سرِ وقت، تکه تکه شده
شاعر: #رضا_دین_پرور
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
من دست خالی آمدم ، دست من و دامان تو
سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو
تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم
آخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تو
از هر دری من رانده ام ، من رانده ی وامانده ام
یا خوانده یا نا خوانده ام ،اکنون منم مهمان تو
پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد
هر در به رویم بسته شد، جز درگه احسان تو
گفتم منم در می زنم ،گفتی به تو سر می زنم
من هم مکرر می زنم ،کو عهد و کو پیمان تو؟
سوی تو رو آورده ام، ای خم سبو آورده ام
من آبرو آورده ام، کو لطف بی پایان تو؟
حال من گوشه نشین، با گوشه ی چشمی ببین
جز سایه ی پر مهرتان، جایی ندارم جان تو
من خدمتی ننموده ام، دانم بسی آلوده ام
اما به عمری بوده ام، چون خار در بستان تو
🔸شاعر:
#استاد_علی_انسانی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا_ع_شهادت
دل ها اگرکه زائر قبر رضا نبود
شاعر مسافر ِ حرم کربلا نبود
(اِنْ کُنتَ بٰاکیا ، فَبُکاء عَلیَ الحُسین)
این حرف اگر نبود که اهل بکا نبود
پیچیده بود دورخود از زهر و...خواهرش..
شکر خدا ، که شاهد این ماجرا نبود
آهسته داد جان به روی دامن گلش
داغ جوان ندیده و صاحب عزا نبود
عمامه اش کسی به تمسخر نمیکشید
پیراهنی که داشت به تن ، نخ نما نبود
فرق مبارکش ، هدف سنگ ها نشد
یعنی به خون، محاسن پاکش حنا نبود
هر چند بین حجره غریبانه جان سپرد
با چـکمه روی سینه ی او رد پا نبود
با آن که تشنگی جگرش را کباب کرد
قدش کنار علقمه ، اما دو تا نبود
غارت نکرد خیمه و انگشترش کسی
در زیرتیغ شمر ، ,ذبیح از قفا نبود
هر چند آن "رضاست",ولی تکه تکه است
هر چند این "حسین", ولی سرجدا نبود
زن های مشهدی ، همه تشییع آمدند
جسمش سه روز در دل صحرا رهانبود
ذی قیمتی ترین کفن ها برای اوست
شکر خدا ولی ، کفنش بوریا نبود
سهم لب حسین که شد چوب و خیزران
سهم (حدیث سلسله) چوب و عصا نبود...
چشمش اگرقصیده ی دعبل نمی گرفت
بغض ِ مقطعش ، که هجا در هجا نبود
از همت رضاست که ایران حسینیه است
اینطور اگر نبود ، که این روضه ها نبود
شاعر: #روح_الله_قناعتیان
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
آخر ماه صفر، اول ماتم شده است
دیدهها پر گهر و سینه پر از غم شده است
آه ای ماه، که داری به رخت گرد ملال!
خون دل خوردن خورشید، مسلّم شده است
آخر ای ماه سفر کرده که سی روزه شدی
رنگ رخسار تو، همرنگ محرّم شده است
عرشیان، منتظر واقعهای جانسوزند
چشم قدسی نفسان، چشمهٔ زمزم شده است
شب تودیع پیمبر، شهدا میگفتند:
آه از این صبح قیامت، که مجسم شده است
تا که بر چیده شد از روی زمین سایهٔ وحی
آسمان، ابری و آشفته و درهم شده است
مجتبی گلشنی از لاله به لب، کرد وداع
داغ او، داغ دل عالم و آدم شده است
باغ، لبریز شد از زمزمهٔ یاس کبود
لاله، دل تنگتر از حجلهٔ ماتم شده است
میهمانی، که خراسان شد از او باغ بهشت
میزبان غم او عیسی مریم شده است
از همان روز، که زد سکّه به نامش در طوس
شب، پی کشتن خورشید مصمم شده است
تا بسوزد دل ذریهٔ زهرای بتول
زهر در ساغر انگور فراهم شده است
راستی تا بزند بوسه بر ایوان طلا
کمر چرخ به تعظیم شما خم شده است
پایتخت دل صاحبنظران است اینجا
مشهد انگشتنمای همه عالم شده است
گر چه بسیار خطا دیدهای از ما، اما
سایهٔ مهر تو، کی از سرِ ما کم شده است؟
گر چه من ذرّهٔ ناقابلم ای شمس شموس!
باز پیوند من و عشق تو محکم شده است
🔸شاعر:
#استاد_محمد_جواد_غفورزاده
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
ای نسیمِ کویِ دلبر!، جرعهای جانم بده!
تشنهی نورم، بیا، اذنِ خراسانم بده!
ای که سامان میدهی، کارِ تمامِ خَلق را !
بیسر و سامان شدم از هجر، سامانم بده!
زائری دلخستهام...، سویت، پناه آوردهام
زائری دلخستهام...، در صحن، اسکانم بده!
من مسلمانگشتهی دستانِ پرمهرِ توام
ای امامِ مهربانِ طوس!، ایمانم بده!
ای دوای دردمندان!، یا علی موسیالرضا !
دردِ من، اندوهِ هجران است، درمانم بده!
تو کریمی! تو عطوفی! تو رئوفِ هشتمی!
این کمِ من را نَبین اصلاً...، دوچندانم بده!
یا رضاجان!، جان بده، این جان دگر بر لب رسید
یا به دردِ هجر، پایان...، یا که پایانم بده!
شاعر: #عادل_حسین_قربان
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#بحر_طویل
چه می شد از شب تنهایی من نور رد می شد
مسیر خانه ام از کوچه سرشور رد می شد
چه می شد بودم آن روزی که مولایم ز نیشابور رد می شد
به اینها زیر باران فکر می کردم …خیابان در خیابان فکر می کردم
دلم رفت و دلم برگشت…دلم با هر قدم برگشت
در این حال و هوا ناگاه سرم سمت حرم برگشت
به من باب الجواد آغوش بازش را نشان می داد
و گنبد روی دوش پنجره فولاد دستش را تکان می داد
حرم لبریز زایرها
مسافرها
مجاورها
گروهی آذری ها و گروهی از شمالی ها
یکی از پای قالی و یکی از بین شالی ها
یکی در آفتاب داغ شالی کار می کرده
یکی یک سال پای دار قالی کار می کرده
و حالا هرکدام آرام زبان وا کرده در این ازدحام
" ببین این دست پینه بسته را آقا
ببین این شانه های خسته را آقا
به بیخوابی دوچشم خویش رامجبور کردم من
به زحمت پول مشهد آمدن را جور کردم من
نشستم تا بگیرم دامن ایوان طلایی را
به سمتت باز کردم دست خالی گدایی را
یکی درد دلش را با امام مهربان می گفت
یکی بالای گلدسته اذان میگفت
صدا پیچید در صحن و حرم، گویا درو دیوار با انصاریان میگفت:
"اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی…"
. یکی بغض میان آه را میگفت
یکی هم خستگی راه را میگفت
جوان زایری در گریه هایش"آمدم ای شاه" را میگفت
خلاصه عده ای اینجا و خیلی ها ز راه دور ، دلگیر حرم هستند
همانهایی که جاماندند و حالا پای تصویر حرم هستند
یکی یاد رواق افتاده تنهایی
یکی بیمار و حالا در اتاق افتاده تنهایی
دلش میخواست نایی داشت
جوانتر بود و پایی داشت
میان این همه زائر
دلش میخواست جایی داشت...
کنار حوض گوهر شاد وقتی حرف آب آمد
دو سه بیتی که خواندم برلبم جانم رباب آمد
زیارت آخرش شد اول روضه ،سفر کردم به سمت مقتل روضه
حسین آمد، به هم گفتند که شمشیر آورده
ولی نه روی دستش کودک بی شیر آورده
از این سو یک نفر نیزه،یک نفر شمشیر ،آن هم تیر آورده
میان نیزه ها،شمشیره ها،از میان تیرها،تیر سه شعبه دست بالاکرد
دهان چله را وا کرد،خودش را در میان دندان کمان جا کرد
سفیدی گلو را تاکه پیدا کرد،چنان خود را کشید و داد پیچ و تاب یک لحظه
که تا پرتاب شد کودک پرید از خواب یک لحظه...
شاعر: #علی_زمانیان
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
گاه حیران گاه گریان میشوم
گاه گریان گاه حیران میشوم
پیش تو لالم، کرم،کورم، گمم
هرچه را تو خواستی آن میشوم
من گناهم تو ثوابم میکنی
کفرم و در صحن ایمان میشوم
از همه بر تو پناه آورده ام
از همه جز تو گریزان میشوم
دور زائرهای تو میگردم و..
در حرم عبد نگهبان میشوم
جای مهر خویش هنگام نماز
خیره بر آیینه بندان میشوم
آب و نان مال بقیه من فقط
کاسه لیس ظرف سلطان میشوم
من ز قم سوی تو می آیم رضا
تلخم و پیش تو سوهان میشوم
کعبه جایش بر سر اما بیشتر
من هوایی خراسان میشوم
ای خدا شکرت، فقیرم چون فقط
راهی حج فقیران میشوم
انقدر گفتم رضا جانم رضا
تا که سرمست حسین جان میشوم..
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#یا_امام_رضا_علیه_السلام
سلطان عشق....
عشقت افتاده ز اول در نهادم یا رضا
روزگاران گشته بر وفق مرادم یا رضا
باورم باشد که بعد از سالیانی نوکری
میرسی در لحظه ی مرگم به دادم یا رضا
مهربانتر بوده ای از هر که دلسوزم بُود
یارفیق و یا عمادْ،من لا عمادم یا رضا
این دلم پر می کشد اطراف سقاخانه ات
تشنه ی دیدارت از باب الجوادم یا رضا
گر زبانم وا شود در آن شب تاریک قبر
فاش می گویم مَلک را: اعتقادم یا رضا
مشهدتو کربلای اهل ایران بوده است
وقت دلتنگی تو می آئی به یادم یا رضا
نفْس سرکش را به عشق تو زمین گیرش کنم
رمز پیروزی دل در هر جهادم یا رضا
من الفبای جنونم را سه حرفی خوانده ام
بی سواد عالمم ،باشد سوادم یا رضا
#مرتضی_عابدینی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#عقیق_شعر
از باغ گفت و از غم بیبرگ و باریاش
از باغبان و زمزمههای بهاریاش
از شاهدان سایهنشین حرم، کسی
همراه او نبود که آید به یاریاش
آن مهربانِ از وطن آواره، بسته شد
با دست ظلم، دفتر شبزندهداریاش
در جای جای شهر شهادت، هنوز هست
هر لالهای نشانهای از داغداریاش
هرجا که سوخت قامت شمعی در انتظار
خون گریه کرد و آب شد از سوگواریاش
دروازۀ مدینه پس از آن وداع تلخ
تنها نشسته است به چشمانتظاریاش
غمنامۀ شهید خراسان شنیدنیست
کو طاقتی که شرح دهم بیقراریاش؟
با این جگر که خون شده، حاجت به زهر نیست
انگور، مرهمیست بر آن زخم کاریاش
«زهرا» کجاست تا که ببیند در این چمن
پژمرده گشت و سوخت گل یادگاریاش
شمعی که از مدینه به طوس آمد و گداخت
آتش به جان فاطمه زد اشک جاریاش
یک روز خوش ندید پس از تو «جواد» تو
فریاد از صبوری و از بردباریاش
در بوستان او «شفق»! از خار کم مباش
فیضی ببر به قدر خود از همجواریاش
#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
#محمدجواد_غفورزاده
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*