eitaa logo
کانون مداحان
25.5هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
20.2هزار ویدیو
188 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
📲 (سری 2) 🏴 (ع) 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
📲 (سری 3) 🏴 (ع) 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 (سری 1) 🏴 (ع) 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری شهادت امام کاظم (ع) *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری شهادت امام کاظم (ع) *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری شهادت امام کاظم (ع) *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مداحی آنلاین - هر چه کردم دلم جای دیگر نرفت - حاج مهدی سماواتی.mp3
7.81M
🔳 (ع) 🌴روضه موسی بن جعفر(ع) 🌴هر چه کردم دلم جای دیگر نرفت 🎤حاج *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ای بنای حرم عدل و امان را بانی وی ز رخسار تو آفاقْ همه نورانی که گمان داشت که با آن همه تشریف و جلال یوسف فاطمه یک عمر شود زندانی؟ 🏴 (ع)🥀 🏴 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مداحی آنلاین - آقا فدایی تو منم - محمود کریمی.mp3
9.89M
🔳 (ع) 🌴فدایی تو منم 🌴خونه تو وطنم 🎤 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🌷به مناسبت 24 رجب، سالروز این ابیات از مثنوی بلند خیبر از کتاب ، پیشکش به عاشقانش: شير می‌چرخيد با شمشير در ميدان عشق هر سر بی عشق را می‌ريخت اين طوفان عشق اي که خود را پيش شمشير دو دم آورده‌ای هر چه سر آورده باشی باز کم آورده‌ای تیغ اگر این است آن بازیچه در دست تو چیست؟ کاش می‌فهمیدی ای مرحب! هماورد تو کیست؟ واقعا با شیر حق جنگیدن از خوش باوری ست پهلوان! گویی حواست نیست! این آقا علی ست ذوالفقار است این که می‌چرخد علی گویان و مست چون نباشد مست؟ چون می‌گیردش حیدر به دست بس که در دست علی گشته‌ است مجنون ذوالفقار گاه چرخی هم اضافی می‌زند بر گرد یار بی‌دلیل این تیغِ عاشق، همدل زهرا نگشت هیچ یاری این قدر دورِ سر مولا نگشت غیر زهرا هیچکس در گردش لیل و نهار دور مولایش نگشت اینقدر الا ذوالفقار دستِ حق در چارچوب و بستِ در، انداخت چنگ گفت: یا زهرا و در را کند، از جا، بی‌درنگ در، میان دست حیدر، هر دو لشکر در سکوت قلعه‌ی بی‌در، علی گویان و خیبر در سکوت گاه لشکر، دست حیدر را تماشا می‌کنند گاه آن دیوارِ بی‌در را تماشا می‌کنند بَه! به این مولا و در را در هوا چرخاندنش قلعه‌ها مسحور آن «اِنّا فَتَحنا» خواندنش قلعه‌ها حیران شدند و خیبری‌ها، حیدری یافتند آنجا درِ توحید را، در بی‌دری شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا باب الحوائج بالاترین خورشید، گنجی در خفا بود لبهای خشکش، تشنهء ذکر و دعا بود بی جلوه هم از بندهء بد، عبد می ساخت موسای ما در معجزاتش بی عصا بود از ساق عرش افتاد در زندان ویران آنکس که مجروحیتش از ساق پا بود با ضربه ها هرچند که از حال می رفت در سجده مدهوش ملاقات خدا بود زیر عبایش جلوه های پنج تن داشت هر جای جسمش روضهء آل عبا بود بار قنوتش را ورم هایش کشیدند هر وعده سیلی خورد آقا بی هوا بود هرکس که آمد پیش او حاجت روا شد هرچند حرفش نیشدار و ناروا بود زنجیر، دور گردنش بود و زمین خورد بسکه ردیف استخوانش جابجا بود با زخم لبهایش به سختی آب می خورد هرشب گریز روضه هایش کربلا بود ای کاظمینی ها! جنازه بر زمین ماند ای کاش در بین شما، یک آشنا بود هرچند بی کس روی تخته پاره افتاد در وقت تدفینش یقین دارم رضا بود اینجا از ابریشم، کفن آماده کردند در پیش مردم حرمت صاحب عزا بود در کربلا یا سر به روی نیزه می رفت... یا هر تنی صدپاره با سر نیزه ها بود آنجا سری در دست قاتل بود اما با خنجر کُندی بریده از قفا بود بعد سه روز ارباب ما را دفن کردند تجمیع جسم او به دست بوریا بود رضا دین پرور *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خورشید پنهانم من آن خورشید پنهانم که پشت ابر زندانم زآهم شعله ور هستم ز اشکم غرق بارانم نه یار و همدمی دارم نه غمخوار غمی دارم نه حتی سایه ای را که کنار خویش بنشانم اگر دلتنگ و دلگیرم چنان محبوس زنجیرم نمی آید به دست من دگر چاک گریبانم دمام ذکر من گشته خلصنی ای خدا من شده این حلقه های سلسله تسبیح دستانم شبیه غنچه ای در خود شدم جمع از غل و زنجیر نمی آید دمی بیرون سرم از روی دامانم به سان باغ پاییزی نمانده ازتنم چیزی شبیه مادرم زهرا شبح در جامه ای مانم اذان صبح من گریه اذان مغربم شلاق به وقت شرعی آه است افطاری که مهمانم از این دشنام زندانبان شده مویم سپید از غم فشارغیرت از مویم کشیده شیره ی جانم چه سنگین است دستانش نمی بیند دگر چشمم که گویا سیلی او دوخت مژگان را به مژگانم به روی تخته ی یک در مرا تشییع می کردند نشد جمعیتی غیر از غبار ره پریشانم مرا در کوچه و بازار امام الرافضین خواندند تنم فریاد اما زد مسلمانان مسلمانم شبیه آن اسیران که به آن ها خارجی گفتند به یاد کوچه و بازار آن ها روضه می خوانم موسی علیمرادی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا موسی ابن جعفر(ع) واژه در واژه شب و روز غزل خوان بودی سَــنَدِ مــــحکمِ زیبـــایـــی قـرآن بودی چـارده سال غریبانه به زنــــــدان بودی همه ی عُمر سـرِ ســفره ی بـاران بودی حضرتِ گُل چه قَدَر خــار که بر تَن داری دوســتی با همه و این همه دشمن داری ” کاظِم الغَیظ ” شــکوفا شدنِ لبخنـدی الگــویِ مـهر و محبَّت به زن و فرزنـدی شــال و عمّامه شبیـهِ پـدرت می بنـدی شــهر بیگانـه ولی با همه خویشاونـدی هیچ مســکین و اســیری نرود از یــادت ” بِشرِ حافی ” شود آنکس که شود آزادت خانه ات نورِ علی نور ... فقط زیبایـی ست شعر در شعر بهشت است غــزل آرایـی ست پسـرِ خانه عجب حیدرِ خوش سیمایی ست دخترِ حضرتِ موســی چه قدَر بابایی ست بنویســــید ســرِ خُـــم به سلامت باشد حضرتِ فاطمــــه ی قم به سلامت باشد مردمِ شهر به این واقعــه اذعـان دارند همه از رایحه ی چشــمِ تو بـاران دارند سرِ این ســفره نشستند اگر نـان دارند و مسلمــانِ تو هستند که ایمـان دارند گوش کن گوش صدایِ جَرَسی می آید دارد از دور غریبـانـه کـسـی می آید ... کیست این مثلِ علی در دلِ شب آهسته کیسه بر دوشِ شکسته دلِ قامت خسته خانه خانه همه ی شـــهر به او وابستـــه او که حتّی دلِ دشمن هم از او نشکسته شهر خاموش شد و نقشِ تو بر ماه افتاد مــاه هم کوچه به کوچه پیِ تو راه افتاد کُفر افتاد به پایِ تو مُســلمان برگـشت مور آمد در این خانه سُــلیمان برگـشت زنِ بدکاره تو را دید و پشیمان برگـشت آه... وقتی که نگهبانِ تو گریان برگـشت دســتِ یک شــهر به دامانِ عَبایت افتاد اشــــک زد حَلقه و زنجیر به پایت افتاد مثلِ یک معجزه ای خوب که مَعلوم شدی سوره ی شمسی و از نور که محروم شدی روز ، زندانیِ شـب بود که محکــوم شدی سوختن ، ارثـیه ات بود که مسمـوم شدی جگرت سـوخت غمِ کـرب و بلایـی ها را دشـتِ لب های تو خُشکاند لــبِ دریــا را تو کریـــم بنِ کریمــی گُلِ احســان هستی پسـرِ خـــاکــی و از مـــادرِ بـــاران هستی جانِ عالم به فدایت که خودت جان هستی پـــدرِ واقـعـــیِ کشـــورِ ایــران هســـتـی گندمی گونـه ای و خوشـه ی گَندم داری یک علی مشـهد و یک فاطمه در قم داری  ابراهیم زمانی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
السلامُ عَلیکَ یا مَظلوم چند سالیست نور خورشید از نور سیمای تو شده محروم ای اسیر بلای قعر سجون السلامُ عَلیکَ یا مَظلوم چند سالیست بین زنجیر است دست های گره گشای شما بر سر پیکرت چه آمد که شده مرضوض ساق پای شما چند سالیست روزه هایت با ضرب شلاق میشود افطار میزند سند بن شاهک(لع) با ناسزا تازیانه را هر بار درد خود را نمی کنی ابراز چونکه بر گریه هات میخندند خم شده قامت شما از بس وزنه ها را به گردنت بستند تنگ روی رضا شده دل تو گوشه ی تنگ وسرد این زندان نفس تو گرفته اینجا چون نفست فاطمه ست آقاجان روز و شب خواندن نماز شما بین زنجیر سخت و جانکاه است شد قیام شما شبیه رکوع سقف زندان ز بسکه کوتاه است شده یک در اگر چه تابوتت بازهم دست کم کفن داری... بی کفن هم اگر بمانی تو بر تن آخر تو پیروهن داری روضه خواندی : که برلب دریا گشت تشنه شهید آب حیات پیش چشمان مادرش میشد بین گودال پیکرش خیرات محمد داوری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا ولی الله افتاده است روی زمین درد میکشد پایش شکسته زیر فشار شکنجه ها با تازیانه روزه ی خود باز می کند مردی که مانده بین حصار شکنجه ها کنج سیاه چال به این فکر می‌کند معصومه‌ام میان مدینه چه می‌کند؟ دارد مدام پهلوی او تیر می کشد از بس‌که یاد فاطمه و کوچه می‌کند لحظه به لحظه چهره‌ی او زرد میشود جسمش به زیر بار بلا تیر می‌کشد با دست‌های بسته‌ی خود روی خاک‌ها تصویر یک جراحت زنجیر می‌کشد اینجا اگرچه حرمت او را شکسته‌اند اما چه‌خوب شد که‌کنارش کسی نبود با روضه‌های عمه‌ی خود گریه می‌کند وقتی‌که دست بسته کنارش سکینه بود  محمدحسن بیاتلو *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
درد غریبی برای نور هم صحبت شدن با ظلمت آسان نیست بگو درد غریبی را مداوا نیست درمان نیست امام شیعه را با دستهای بسته می بردند کدامین ابر، از این داغ از این غصه گریان نیست چرا این زهر دست از جان شیعه برنمی‌دارد کسی همچون رضا امشب از این ماتم پریشان نیست به هارون الرشید و سندی ابن شاهکش لعنت نفهمیدند امام شیعه جایش کنج زندان نیست الا ای ماه فی قعرالسجون جانم فدایت باد کنار حجت الاسلام حتی یک مسلمان نیست چگونه با زبان روزه در غل بودی و زنجیر ز داغت لحظه افطار چشم عرش بارانیست مگو خَلّصنی یا رب قلب عالم را مزن آتش که اصلاً خاطرات خوبی از این جمله در جان نیست سه روز و شب تنت را بر پل بغداد جا دادند پل بغداد قطعاً بدتر از ریگ بیابان نیست خدا را شکر عمامه،عبا، جامه، قبا داری تنت عریان لبت عطشان کسی دور تو خندان نیست دهانش بوی می میداد آنکه بر دهان میزد مگر بر غنچه لب های او آیات قرآن نیست  محمود یوسفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
زنده به گور زندان نَمور و تَنگ، در اینجا هوا که نیست ظلم اینقَدَر، به جسمِ نحیفم روا که نیست بوی غریبی ام همه جا را گرفته است سَر می کنم به خلوتِ خود، آشنا که نیست قبرِ مرا به قَعرِ سیَه چال کَنده اند کارِ یهودیانِ ستمگر، وفا که نیست زنده به گور می شوم و دَم نمی زنم کارم شبانه روز، به غیر از دُعا که نیست از خانواده دورم و در غربتم اسیر معصومه ام که نیست کنارم، رضا که نیست بهتر که در مدینه بمانند دختران این حَبس جای آمدنِ بچّه ها که نیست وقتی که زردیِ کفِ دستم طبیب دید گفتم به ناله؛ `مرگِ کسی را دوا که نیست” هم خوردم آب و هم سرِ من روی نِی نرفت اینجا که کُشته اند مرا، کربلا که نیست این هفت تا کفن، همه ی روضه ی من است جای کفن، روا به تَنی بوریا که نیست رضا رسول زاده *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
در مدار عشق تا عشق کار حضرت موسی بن جعفر است دل در مدار حضرت موسی بن جعفر است عیسی نفس کشیده به لطف شفای او موسی دچار حضرت موسی بن جعفر است مردی که با اشاره ی او نیل قلب ما وا شد دوباره حضرت موسی بن جعفر است آنکه رئیس مذهب عشق است در جهان آموزگار حضرت موسی بن جعفر است لبخند و مهر در عوض خشم، این صفت در انحصار حضرت موسی بن جعفر است زندان حصار روح امامست؟ نه... جهان خود در حصار حضرت موسی بن جعفر است تنها نه ما که شاه خراسان امام عشق دل بی قرار حضرت موسی بن جعفر است امشب کلید قلب رضا جان و خواهرش در اختیار حضرت موسی بن جعفر است از هر امامزاده که حاجت گرفته ای ایل و تبار حضرت موسی بن جعفر است خوشبخت من که دوست من بچه سیدیست او یادگار حضرت موسی بن جعفر است دوری نبود مانع من در زیارتش قلبم مزار حضرت موسی بن جعفر است آماده ی عزای حسین است بعد از این هر کس که یار حضرت موسی بن جعفر است حسن سحاقی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گرفتار سلسله ها منیکه عرش الهی است تخت اجلالم اسیــــر دست حرامی چهـــارده سالم اگرچه سختی زندان برید امانم را به جان خریده بلایای دوستانم را کسی سراغی از این خون جگر نمی گیرد غریبــــم و کسی از من خبــــــر نمی گیرد از این یهودیِ مستِ غرور خسته شدم خدا گواست ز حبسِ نَمور خسته شدم شدم شبیه گلی که اسیر خار و خَسَم میان حلقــه‌ی زنجیــر تنگ شد نفسم چرا به بی ادبی زجر می دهند مرا؟ چه کرده ام مگر اینقدر می زنند مرا؟ شبیه مادرم از این زمانه خسته شدم زبسکه که زد به تنم تازیانه خسته شدم کَاَن حلقه‌ی زنجیر داده دست به دست که بین سلسه ها استخوان پام شکست الهی از قفس تنگ و تار خَلِّصنیٖ چقدر گریه کنم زار زار ، خَلِّصنیٖ زدست سندیِ شاهک مرا نجات بده زِ بَد زبانیِ این بی حیــــا نجات بده خدا ، چه کار کنم حرف ناروا نزند خدا ، چه کار کنم بی هوا مرا نزند چقدر بی ادبی می کند برابرمن سرِ نمازم و فریاد می زند سرمن خدا ، چه کار کنم از سرم عبا نبرد و نام مادر مظلــــــومه‌ی مرا نبرد اگرچه می کند این نانجیب تحقیرم اگر چه خون چکد از حلقه های زنجیرم اگر چه بسته به زنجیرم این حرامی پست کسی به بازوی ناموس من طنــــاب نبست اگر چه میدهد این بیحیا مرا آزار نبــــرده اند عِیـــــال مرا سـر بازار حریم من به اسیری که طیِّ راه نکرد به نازدانه‌ی من چشم بد نگاه نکرد مخدرات مرا بین کوچه ها نزدند مرا زدند ولی دختــــــر مرا نزدند یکی به قصد جسارت ، جام مِی میزد یکی به عمه‌ی سادات کعب نی میزد گریست دیده‌ی مطموره خون به احوالم منیکه عرش الهی است تخت اجلالم محمدعلی قاسمی خادم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*