eitaa logo
کانون مداحان
26.9هزار دنبال‌کننده
21.8هزار عکس
22.3هزار ویدیو
206 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اومدی خونمون شده روشن نور می باره از در و دیوار ماه و خورشید هی میان-میرن آسمون عاشقت شده انگار ابر و باد و ستاره و مهتاب تو رو دارن به هم نشون میدن دلم از اشتیاق می لرزه وقتی گهوارت و تکون میدن کوری چشمای حسود و بخیل دور گهواره با صدای بلند می خونه «إن یکاد» و می ریزه عمه زینب(س) واست همش اسپند خونمون بوی عطر پیچیده قدمت خیره واسه من مادر دارمِت گرم، تویِ آغوشم پسر خوشگلم علی اصغر(ع) با تبسّم میگیره دستات و از تهِ دل دوسِت داره انگار بابا قبلِ نمازهای شبش تو رو می بوسه و میشی بیدار خیره میشی! بهم میگه: چشماش به چشای بابام؛ علی(ع) رفته دست و پا میزنی توو قنداقه نفسم بی معطّلی رفته- واسه اون دست و پای کوچیکت واسه اون سرخیِ رویِ گونه بابا قران می خونه و من هم لالایی می خونم گلِ پونه... چشاتو روی هم میذاری گلم نه گرسنه، نه تشنه، غرق خواب نمیذارم یه لحظه گریه کنی دل ندارم ببینمت بیتاب راحت آسوده چشمام و بستم نفسات داره با خودش افسوس آرزوهام و می بینم پرپر می بینم هر دقیقه صد کابوس توی خوابم یکی بهم میگه دل نبندی بهش که رفتنیه حرف، از مشک خالی و خشکه حرف ِ سرنیزه های آهنیه وای از اون لحظه ای که با بابا رفتی اما ندیدمت دیگه حرمله(لع) قصد داره بفروشه وایِ من! داره گهوارت و میگه دستام و بستن و اسیر شدم پشتِ سر نیزه، روبرو نیزه کاش میمردم و نمی دیدم سرِ شیش ماهگیت و رو نیزه پسرم جونِ من حلالم کن خیلی شرمندتم نخوردی آب زن همسایه گفت پیر شدی... پاشو از توی آفتاب رباب(س)! ⏹ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ تلگرام👇👇👇 https://t.me/madahanesfahan ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/maddahanesf سروش👇👇👇 http://sapp.ir/maddahanesf بله👇👇👇 https://ble.im/maddahanesf گپ👇👇👇 https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام👇👇👇 Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
نای بستنِ چشاتو نداری با چشای باز داری خواب می‌بینی من دارم توو گریه‌هام غرق می‌شم تو می‌خندی اشکامو آب می‌بینی یادته قصه‌شونو گفته بودم اون شبی که ما بودیم و جبرئیل حالا اینجا زیر گنبد کبود من مثِ هاجرم و تو اسماعیل همیشه قصه‌ی اونا روضه بود من می‌فهمیدم که هاجر چی کشید ولی آخرش لبای تشنه‌شون به بهشتِ خنکِ چشمه رسید یعنی قصه‌ی ما هم اون‌طوریه؟! یعنی آخرش تو هم آب می‌خوری؟! یعنی میشه ببینم مثل قدیم داری رو دست بابا تاب می‌خوری؟! بیا آرزوهامو بازی کنیم یه کم از تشنگی‌مون فرار کنیم به عموت بگیم بیاد کمک کنه مشکا رو رو ناقه‌مون سوار کنیم مثلا توو اولین تولدت داری بیشتر شبیه بابا می‌شی آخ که اون لحظه برات غش می‌کنم دست بابا رو می‌گیری پا میشی مثلا یه سال گذشته از عطش یه نگاه به من و بابا می‌کنی که داریم بهت می‌گیم بگو علی یاعلی می‌گی زبون وا می‌کنی عزیزم من چشام آب نمی‌خوره به تو یک قطره سرابم برسه می‌دونم که آخرش تشنه می‌ری اگه حتی به تو آبم برسه ؛؛؛ یه صدای مهربون می‌گه رباب! عمه اومده منو بیدار کنه می‌گه بچه‌تو بده دست باباش نمی‌دونم که می‌خواد چی‌کار کنه وای می‌خواد بچه‌مو میدون ببره نه می‌خواد رو بزنه برای آب رو نزن تشنه بمیره بهتره رو نزن حسین! می‌میره رباب شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
کاش میشد با لالا آرومت کنن یا که بی سرصدا آرومت کنن تو همینجا بمون و هی گریه کن نکنه نیزه ها آرومت کنن اخلاق تو و باباتو میشناسم ناله های آشناتو میشناسم نگو این صدای گریه تو نیست من صدای گریه هاتو میشناسم خیمه خیمه با شتاب رفتم علی هرطرف خونه خراب رفتم علی هفت دفعه هاجر دوید به آب رسید صددفعه دنبال آب رفتم علی راستی خندون شدنت مبارکه مرد میدون شدنت مبارکه گریه کردی و همه کِل کشیدن آخ رجز خون شدنت مبارکه از کسی سه شعبه خوردی انگاری بازه چشمات ولی مردی انگاری عجله داشتی برا بزرگ شدن سه تا دندون درآوردی انگاری ی خبر فقط برام بیاد بسه خیلی نه! ی خط برام بیاد بسه حالا که بابات میره پشت خیام بند قنداقت برام بیاد بسه کاش بشه تیر و ی گوشه چال کنم زبون سپاه شام و لال کنم من اگر هم که ببخشم همه رو محاله حرمله رو حلال کنم حال من بی تو دیگه جا نمیاد سر تو پیشم با دعوا نمیاد من دلم خوش بود هنوز نفس داری نفساتم دیگه بالا نمیاد اومدم پشت حرم خاکت کنم یه گوشه با قد خم خاکت کنم بابا میگه دیر شده خاک و بریز چه کنم نمیتونم خاکت کنم روی دست دلاوری کردی علی مث جدت حیدری کردی علی آبرومو خریدی بین زنا روت سفید چه محشری کردی علی شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
رفت و سرش را روی نی دیدم؛ دلم سوخت از کربلا تا شام رنجیدم؛ دلم سوخت چشمم چهل منزل به سمتِ نیزه بود و از اضطراب و ترس لرزیدم؛ دلم سوخت ترسیدم از اینکه بیفتد با نسیمی پشت سرش چون ابر باریدم؛ دلم سوخت تیرِ سه پر را حرمله(لع) می شُست با آب چشمان خود را زود دزدیدم؛ دلم سوخت داغش تمام عمر از یادم نمیرفت گاهی اگر یک لحظه خندیدم؛ دلم سوخت شاید سه ماهش بود خندید اولین بار در خاطراتم هر چه چرخیدم؛ دلم سوخت دیدم که خوردم آب و شد سیراب از شیر کابوس دیدم هر چه خوابیدم؛ دلم سوخت در کارهای خانه خیلی گریه کردم قنداقه را رویِ عبا چیدم؛ دلم سوخت آهسته خواندم زیر لب لالا لالا لا تا شیرخواره هر کجا دیدم دلم سوخت! شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
کاش میشد با لالا آرومت کنن یا که بی سرصدا آرومت کنن تو همینجا بمون و هی گریه کن نکنه نیزه ها آرومت کنن اخلاق تو و باباتو میشناسم ناله های آشناتو میشناسم نگو این صدای گریه تو نیست من صدای گریه هاتو میشناسم خیمه خیمه با شتاب رفتم علی هرطرف خونه خراب رفتم علی هفت دفعه هاجر دوید به آب رسید صددفعه دنبال آب رفتم علی راستی خندون شدنت مبارکه مرد میدون شدنت مبارکه گریه کردی و همه کِل کشیدن آخ رجز خون شدنت مبارکه از کسی سه شعبه خوردی انگاری بازه چشمات ولی مردی انگاری عجله داشتی برا بزرگ شدن سه تا دندون درآوردی انگاری ی خبر فقط برام بیاد بسه خیلی نه! ی خط برام بیاد بسه حالا که بابات میره پشت خیام بند قنداقت برام بیاد بسه کاش بشه تیر و ی گوشه چال کنم زبون سپاه شام و لال کنم من اگر هم که ببخشم همه رو محاله حرمله رو حلال کنم حال من بی تو دیگه جا نمیاد سر تو پیشم با دعوا نمیاد من دلم خوش بود هنوز نفس داری نفساتم دیگه بالا نمیاد اومدم پشت حرم خاکت کنم یه گوشه با قد خم خاکت کنم بابا میگه دیر شده خاک و بریز چه کنم نمیتونم خاکت کنم روی دست دلاوری کردی علی مث جدت حیدری کردی علی آبرومو خریدی بین زنا روت سفید چه محشری کردی علی ✍ مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗    https://zil.ink/maddahanesf ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
به‌مناسبت مراسم شیرخوارگان حسینی (اولین جمعه دهه محرم) کاش می‌شد با لالا آرومت کنن یا که بی سرصدا آرومت کنن تو همینجا بمون و هی گریه کن نکنه نیزه‌ها آرومت کنن اخلاق تو و باباتو می‌شناسم ناله‌های آشناتو می‌شناسم نگو این صدای گریه‌ی تو نیست من صدای گریه‌هاتو می‌شناسم خیمه‌خیمه با شتاب رفتم علی هرطرف خونه‌خراب رفتم علی هفت دفعه هاجر دوید، به آب رسید صددفعه دنبال آب رفتم علی راستی خندون شدنت مبارکه مرد میدون شدنت مبارکه گریه کردی و همه کِل کشیدن آخ رَجَزخون شدنت مبارکه از کسی سه شعبه خوردی انگاری بازه چشمات ولی مردی انگاری عجله داشتی برا بزرگ شدن سه تا دندون درآوردی انگاری ی خبر فقط برام بیاد بسه خیلی نه! یه خط برام بیاد بسه حالا که بابات میره پشت خیام بند قنداقت برام بیاد بسه کاش بشه تیر و یه گوشه چال کنم زبون سپاه شام و لال کنم من اگر هم که ببخشم همه رو محاله حرمله رو حلال کنم حالِ من، بی تو دیگه جا نمیاد سر تو پیشم با دعوا نمیاد من دلم خوش بود هنوز نَفَس داری نفساتم دیگه بالا نمیاد اومدم پشت حرم خاکت کنم یه گوشه با قد خم خاکت کنم بابا میگه دیر شده خاک و بریز چه کنم نمی‌تونم خاکت کنم روی دست دلاوری کردی علی مث جدت حیدری کردی علی آبرومو خریدی بین زنا روت سفید، چه محشری کردی علی ✍ 🔻مقدمتان را به این کانال 12 هزار نفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
شب و روزام اینطوری سر نمیشه بدتر از این می‌شه بهتر نمیشه دلمو به گهواره‌ش خوش نکنین اینا واسم علی اصغر نمیشه حرمله وصله‌ی جونمو گرفت عصای قدّ کمونمو گرفت مگه من چند تا دیگه پسر دارم حرمله یکی یدونه‌مو گرفت اشک ابر تو مگه یادم میره قتل صبر تو مگه یادم میره کفْن و دفن تو اگه یادم بره نبش قبر تو مگه یادم میره نیزه می‌خواد بی نقابت ببره بهره از بوی گلابت ببره وقتی نیزه‌دار داره تابت میده لالایی می‌گم که خوابت ببره سندی بودی که رو شدی علی هق هق بُغض گلو شدی علی آرزوم بود ببینم بزرگ شدی حالا هم‌قدّ عمو شدی علی ✍سروده گروه ادبی 🔻مقدمتان را به این کانال 12 هزار نفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠