eitaa logo
کانون مداحان
26.7هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
21.3هزار ویدیو
198 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید: کفشدارطوسی محمدرضا: دلم پر می زند امشب برای حضرت باقر(ع) که گویم شرحی از وصف و ثنای حضرت باقر(ع) ندیده دیده ی گیتی به علم و دانش و تقوا کسی را برتر و اعلم به جای حضرت باقر(ع) ز بهر رفع حاجات و نیاز خویش گردیده سلاطین جهان یکسر گدای حضرت باقر(ع) زبان از وصف او لکن، قلم از مدح او عاجز که جز حق کس نمی داند بهای حضرت باقر(ع) نزاید مادر گیتی ز بهر خدمت مردم به جود و بخشش و لطف و سخای حضرت باقر(ع) به ذرات جهان یکسر بود او هادی و رهبر که جان عالمی گردد فدای حضرت باقر(ع) برو کسب فضیلت کن چو مردان خدا ای دل ز بحر دانش بی منتهای حضرت باقر(ع) اگر گردد شفیع ما بنزد خالق یکتا بهر دردی شفا بخشد دعای حضرت باقر(ع) ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ای پنجمین امام که معصوم هفتمی از ما تو را ز دور «سلامٌ علیکمی» بر درد جهل خلق، ز عالم طبیب‌تر نامت غریب و قبر، ز نامت غریب‌تر وقف علوم و دانش و دین کرده، همّ خویش باشی کنار ابن و اب و اُمّ و عَمّ خویش آب و گل و سجیّت تو، جز کرم نداشت دیدم چرا مزار تو صحن و حرم نداشت گلدسته‌ای نداشت حرم، مرقدی نبود صحن و سرا نیافتم و گنبدی نبود این خاک عشق باشد و بر باد کی رود؟ غم‌ های عهد کودکی از یاد کی رود آتش به خرمن جگر از آه، با تو بود یک عمر، خاطرات تو همراه با تو بود از صبح تا غروب کشیدی ز سینه آه اما چه خوب شد که نرفتی به قتلگاه تو دیده‌ای چه‌ها به اسارت به عمه شد در شهر شوم شام، جسارت به عمه شد تو طفل روی ناقه‌ی عریان نشسته‌ای بر روی رحل ناقه، چو قرآن نشسته‌ای تو طعم تازیانه و سیلی چشیده‌ای بر روی خار، همره طفلان دویده‌ای دیدی تو خیمه‌های به آتش کشیده را داغ و فرار و رنگ ز چهره پریده را   ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
. |⇦•از سن کودکی شده غم... و توسل به راوی دشت‌کربلا حضرت علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── از سن کودکی شده غم آشنای من باد خزان وزیده به دولت سرای من بغض و شرر گرفته مسیر صدای من بالا گرفته کار دل و گریه های من اهل زمانه غصه به قلبم رسانده اند بر روح و جان من غم و غربت چشانده اند من را به روی مرکب سمّی نشانده اند از زهرِ زینِ اسب ورم کرده پای من بر روی خار سخت مغیلان دویده ام از ابن سعد و حرمله طعنه شنیده ام هفتاد و دو ستاره سر نیزه دیده ام این روضه هاست گوشه ای از ماجرای من بازار و ازدحام نرفته زِ خاطرم آتش زِ پشت بام نرفته زِ خاطرم بزم حرام شام نرفته زِ خاطرم یادم نرفته چشم ترِ عمه زینبم آتش گرفته بود ، پرِ عمه زینبم یادِ لباس شعله ور عمه زینبم من روضه خوان غربت عمه رقیه ام مردم شکست، حرمت عمه رقیه ام آه … از شبِ شهادت عمه رقیه ام یاد غروب کرب و بلا زار و مضطرم آن خاطرات می گذرد از برابرم یک عمر یاد تشنگی جدِّ اطهرم :محمدجواد شیرازی ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇 🔻مقدمتان را به این کانال 10هزانفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗    ➡️  www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
. |⇦•آفتابِ ابن حسین ابن علی... و توسل به راوی دشت‌کربلا حضرت علیه السلام به نفس حاج‌مهدی رسولی ●━━━━━━─────── السَّلَامُ عَلَیکُمْ یا أَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّهِ ذِكْرُكُم فِى الذّاكِرينِ وَ أسْماؤُكُمْ فِى الأْسْماءِ وَ أجْسادُكُمْ فِى الْأجْسادِ وَ آثارُكُمْ فِى الآْثارِ وَ قُبُورُكُمْ فِى الْقُبُورِ،وَرَحْمَةُ ٱللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ آفتابِ ابن حسین ابن علی راوی نور شکافنده ی علم ازلی مادرش آینه؛ فرزند فرستادهٔ عشق بنده ی خوب خداوند، خداوند علی آدم و جنّ و ملک پیش تو زانو زده‌اند خانه ی کوچک تو با دو سه دیوار گِلی همه سُبحانَک لا عِلمَ لَنا می‌گویند گاهِ تفسیر تو از آیه ی الله ولی ناگهان روز الست از همه پرسید خدا دوست دارید علی را همه گفتند بلی شعر من جابرِ عَبدُلَه انصاری شد که سلامی برساند با تنگ دلی *اصلا وارد ذی الحجه میشی نزدیک یوم الترویه و روز عرفه و..اصلاً دلا انگار دیگه از دروازه ی عرفه میخواد وارد محرم‌ بشه.. امروز آخرین یادگار و عزیز جامانده از قافله ی کربلا از دنیا میره. «میگن شنیدن کی بود مانند دیدن» امروز اگر امام باقر بخواد روضه بخوانه به‌ گمانم باید اینجوری باشه...آی گریه کُنا.... بیابون بود وصحرا بود آنجایی که من بودم هزارن خیمه برپا بود آنجایی که من بودم شمیم یاسِ یاسین دشت را پر کرده بود اما گلابِ اشک‌ زهرا بود آنجایی که من بودم‌ قیام عاشقانِ راست‌ قامت بود عاشورا قیامت آشکارا بود آنجایی که من بودم تمام سورهٔ ایثار و آیات جوانمردی به هفتاد و دو معنا بود آنجایی که من بودم پیامِ روشن «اَلموت اَحلیٰ مِن عَسل» یعنی شهادت هم گوارا بود آنجایی که من بودم چرا آتش بگیرند از عطش گل‌های زهرایی اگر بین دو دریا بود آنجایی که من بودم کسی از اسب می‌افتاد، پشت نخل‌ها آری عَلم در دست سقا بود آنجایی که من بودم *این آقا همه‌ چی رو‌ کربلا دیده... خودم‌ دیدم چه جوری بین لشگر صدا می زد جوانان بنی هاشم بیایید.. خودم‌دیدم لای عبا علی اکبر  رو داشتن می آوردن... خودم‌ دیدم چه‌ جوری بدن قاسم رو تو‌ خیمه آوردن... وقتی تو‌خیمه آوردن خودم‌ کنار عبدالله بودم دیدم‌چه جوری کنار داداش ناله می زد...خودم‌ دیدم پشت خیمه رباب ناله می زد...* لالا لالا یه‌ کم‌ دیگه دووم بیار یه کم دیگه دندون روی جگر بزار رفته عمو‌ آب بیاره الان میاد داره صدای تکبیرش میاد *وضع و اوضامون خوب نبود عمومونو کُشتن،امید همه به سقا بود، لذا ابی عبدالله صدا می زد* اباالفضل.. رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت هرچه توان داشتم‌ زپیکر من رفت اباالفضل.. گفتم اباالفضل هست غصه ندارم عیب ندارد اگر اکبر من رفت اما اباالفضل .. صدای هلهله آنقدر بلند است گَمانم کوفه خبردار شد که لشگر من رفت    عدالت زیر سُمِّ اسب‌ها پامال شد، آری ستم در حد اعلا بود آنجایی که من بودم *امام زمان هم توی ناحیه مقدسه اینجوری روضه‌ می خونه، شاید خیلیا فکر می کنن فقط  زینب  اومد بالای تلِّ زینبیه، ولی نه! اونجایی که امام زمان فرمودند: "بَرَزْنَ من الخُدور" اونجایی که ذوالجناح برگشت خیمه همه ی زنها و بچه ها دنبال زینب دویدن. امام باقر همه ی اینها رو‌ دیده  دوان دوان آمدن بالای تل زینبیه... همین‌که بالای تل رسیدن..* وَالشٍّمرُ جالِسٌ..نَفس مادرش برید سر را برید و روبه روی خواهرش گرفت ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇 🔻مقدمتان را به این کانال 10هزانفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗    ➡️  www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
. |⇦•من امام هدایتم... حضرت علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── من امام هدایتم مَردم من مسیر سعادتم مَردم من دلیلم به کل این خلقت من امامم به پاکی و عصمت دورم از زشتی و پلیدی‌ها دورم از هر چه رجسِ این دنیا حق به ما داده این چُنین عزّت رزق عالم ز ما رسیده فقط *رزق عالم.."بِیُمنِه رُزِق‌َالوَری و بوجوده ثَبَتَتِ الارضُ وَ السَّماء" اومد محضر امام باقر پای تاول زدشو به امام باقر نشون داد گفت: آقا این همه راه به عشق شما اومدم حضرت فرمود: اگر به سنگی محبت داشته باشی فردای قیامت با همون سنگ محشوری تو ما رو دوست داری فردا هم با مایی..* کار و بار جهان به شانه‌ی ماست در و دیوار آن نشانه‌ی ماست منم از نسل حیدر و زهرا از تبار خدیجه‌ی کبری گرچه ما اهل بیت زهراییم آه! اما غریب و تنهاییم *همه عالم، نگاهشون به دست امامه.حتی کسی که مریضه.. شَفا پیدا می‌کنه استشفاء به برکت وجود امام معصومه. اما خودِ امام باقر فرمود: ما وقتی تب می‌کنیم یه مقدار آب خنک به تنمون می‌‌زنیم بعد مادرمونو صدا می‌زنیم..* همسایه‌ها به مُردنم انگار راضی‌ان دلگیر از این محله و این هم‌جواری‌ام "لَزِمَتِ الفِراش نَحِلَ جِسمُها"یا امام باقر سه روز توو بستر بودی بعدِ سه روز جان دادی..قربون اون مادری برم این‌مدت هر نَفَس می‌زد از سینه‌ش خون میریخت.دیگه گوشتای بدنش آب شده بود.* زخمم به یک اشاره، دهن باز می‌کند شب تا سحر مراقبِ این زخمِ کاری‌ام *یا امام باقر تو بستر افتاده بودی دو سه روز آخر بیمار شده بودی، توو شدتِ تب می‌سوختی..اما شاگردات میومدن سر می‌زدن همه نگران حال شما بودن وقتی امام باقر از دنیا رفت. نوشتن مدینه کن‌فیکون شد همه‌ی شهر بهم ریخت.اما مادرِ ما که از دنیا رفت هیچ‌کسی از دفنش خبردار نشد..چند عیادت برا مادر ما اتفاق افتاد ام‌سلمه اومد. کیف اصبحتِ؟ فرمود: اَصْبَحْتُ بَیْنَ کَمَدٍ وَ کَرْبٍ چه‌جوری شب رو به صبح رساندی؟فرمود: شب رو به صبح رساندم در حالیکه دو تا غصه داره منو از پا در میاره فرمود: "فَقدِالنبی و ظلمِ الوصی" فقدان پیغمبر و این ظلمی که به علی کردن منو شب تا صبح، بی‌قرار کرده منو بی‌قرارِ علی کرده..ام سلمه اومد عیادت بی‌بی دیگه کی اومد؟نوشتن عباس عموی پیغمبرم اومد. اومد عیادت وقتی رفت منزل برا مولا پیغام فرستاد.گفت: یا علی خبری شد ما رو بی‌خبر نذار. زنای مدینه هم اومدن عیادت بی‌بی،زینب تا دم در همراهیشون کرد.. رفتن..دیدن زینب نشست یه گوشه، داره گریه می‌کنه.هر کی می‌گفت چته.. حرف نمی‌زد زینب.تا ابی عبدلله اومد شروع کرد گریه کردن گفت: داداش تو گریه نکن. ابی عبدالله گفت چی شده؟گفت: زنا اومدن.. می‌رفتن، به‌هم می‌گفتن دیگه کارش تموم شد..* همسایه‌ها به مُردنم انگار راضی‌ان دلگیر از این محله و این هم‌جواری‌ام پیریِ زودرس به سراغِ من آمده برگ و بری ندارم اگرچه بهاری‌ام گرچه ما اهل بیت زهراییم آه اما غریب و تنهاییم زیر این چرخ و گنبد مینا نیست از ما غریب‌تر ابدا گرچه از داغِ زهر، تب دارم روضه‌ی دیگری به لب دارم گرچه از دل غمم جدا نشود هیچ‌ جا مثل کربلا نشود کربلا بودم و ستم دیدم من هزاران هزار، غم دیدم به زمین خوردنِ علم دیدم دست‌هایی که شد قلم دیدم مَشک خالی و آب را دیدم گریه‌‌های رباب را دیدم بدنِ پاره‌پاره را دیدم آخ گوشِ بی‌گوشواره را دیدم لحظه‌های غروب یادم هست نیزه و سنگ و چوب یادم هست جد ما را غریب کشتندش آه مردم، عجیب کشتندش .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇 🔻مقدمتان را به این کانال 20 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
از کودکی... از کودکی با کوهی از غم آشنایی مانند زینب روضه خوان کربلایی از کودکی با دیدن گودال و خنجر در حیرت از رفتار شمر بی حیایی مهمان‌نوازی‌های‌شان شرمنده‌ات کرد! خونین‌جگر از کوفیان بی‌وفایی دروازه‌ی ساعات آتش زد به جانت عمری حزین از غصّه‌ی شامِ بلایی در روضه‌های ماتم جدّ غریبت مثل پدر از کودکی صاحب‌عزایی حجّاجِ بیت الله، گریان تو هستند تو بانی آن روضه‌ی سرخ منایی گِرد مزار خاکی تو زائری نیست گویای داغ حضرت خیرالنّسایی در اوج غم‌های گرفتاران شیعه مانند زهرا مادرت مشکل‌گشایی ای وارث غم‌های بی‌پایان سجاد تا روز محشر شیعیان را مقتدایی 🔻مقدمتان را به این کانال 20 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯