eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
23هزار عکس
24هزار ویدیو
229 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کنارِ زخم‌هایت زخمِ من انگار چیزی نیست به جانِ چشمِ تو این چشم‌های تار چیزی نیست ندارم آب؛ وقت شستشویت اشک‌هایم هست ولی پیشِ سرت انگار این رگبار چیزی نیست نپرس اینقدر، از من نیمه‌ی تاریکِ ماهم چیست ؟! خسوفم را تماشا کن؛ نکن اصرار، چیزی نیست به شوق دیدنت تازه زبان وا کرده‌ام انگار بِ...به جا...جانِ تو این لکنتِ گفتار چیزی نیست نخواه از دخترت تا روسری بردارد از مویش که زیرِ سایه‌ی این چادرِ گلدار چیزی نیست نبین بر گونه‌ام حکّاکیِ ذکرِ عقیقت را به دستِ ساربان یک شب شدم بیدار، چیزی نیست نپرس از گوشواره، از النگو، از گلوبندم فقط یک چند باری رفته‌ام بازار، چیزی نیست به هر کس خیمه ی سوغات را می‌گشت می‌گفتم ببین گوشِ مرا؛ دست از سرم بردار؛ چیزی نیست گلِ سرخِ بدون ساقه در گلدانِ سرنیزه ! نبین پای مرا؛ این زخم‌های خار چیزی نیست . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ نزول کرده ای، ای آیه های روشن من خوش آمدی به خرابه؛ بهار گلشن من بنفشه زار تنم آمده به استقبال هزار و نهصد و پنجاه زخم بر تن من تو بارگاه تنت آسمان پنجم شد! بیا که سر بگذاری به خاک دامن من هماره تولیت گیسوی تو با من بود شدند باد و تنور و شراب دشمن من به بوریای تو تا حشر غبطه خواهم خورد دوباره دست بینداز دور گردن من همیشه صوت تو، آویز گوش های من است اگر چه پنجه ی غارت، شده است رهزن من بلند مرتبه بودم، ز ناقه افتادم بلندتر شده حالا صدای شیون من مرا به قصد فدک می زدند قنفذها شبیه فاطمه بوده است جان سپردن من خرابه نه، حرم من رواق علقمه است که عرش شانه ی ساقی شده است مدفن من . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴 علیهم السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ همان سروی که تندیس وقار و استقامت شد وجودش شاه تیغی با صلابت در علامت شد علی مرتضی در باطن و زهراست در ظاهر ظهور آیه ی نوراست و مروارید عصمت شد صحیح ترجمان رب خدرالقدس یعنی که غبار چادر او موجب ایجاد خلقت شد مفاتیح لبش غرق زیارتهای مأثوره است قنوتش جلوه کرد و قبه ای از استجابت شد غزل ها حُرّ توّابند و منبرها به استغفار تمامش دون شأن زینب است آنچه روایت شد دو فرزندش دم "یا نور" و "یا قدوس" او هستند دو تا قرص قمر تقدیم خورشید امامت شد به سوی ماه روی نیزه قامت بست عاشورا چه خوشحال است تقدیم امامش این دو رکعت شد دو تا فرزند اسماء و دو تا اسماء حسنایند دو حرف از اسم اعظم که در این مقتل تلاوت شد یکی پهلوش شد زخمی، یکی بازوش شد زخمی مصیبت های پشت در، میان این دو قسمت شد دو لاله یا دو ریحانه، دو کوه شانه در شانه به روی خاک افتادند، یعنی که قیامت شد محمد پاسبان پیکر زخمی عونش شد محمد تا زمین افتاد جسم عون غارت شد ملائک تا دم خیمه، خبر بردند با گریه به روی بالها تشییع دو خورشید طلعت شد ولی از خیمه ی چشمش نیامد اشک یک لحظه میان خیمه ی خود باز مشغول عبادت شد از اینکه در میان معرکه زهرا نشد او را از اینکه جان نداده پای او، غرق خجالت شد دو تا دلبند روی نیزه ها دارد ولی هر شب هلال خویشتن را دید و مشغول زیارت شد کسی که پرده دار محملش بودند مریم ها حریمش هتک حرمت شد، گرفتار اسارت شد . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ برای خشکی لبِ تو آب گریه می‌کند کویر، سینه می‌زند سراب گریه می‌کند قنوتِ مادرِ تو بی‌جواب ماند و بعد از آن برایش آسمانِ مستجاب گریه می‌کند نخند روضه‌ی عطش!؛ لبِ تو زخم می‌شود به حالِ زخمِ خنده‌ات رباب گریه می‌کند چرا به رنگِ حنجر من است، چشم‌های تو ؟! نپرس، مادرت سرِ جواب گریه می‌کند همینکه از اسارتش دو قطره روضه می‌چکد به حالِ دستِ مادرت طناب گریه می‌کند رباب سوخت از حرارت و به زیر سایه‌اش نشسته از خجالت، آفتاب گریه می‌کند بخواب، با تکان‌ تکانِ گاهوارِ نیزه‌ات نبین که مادرت میان خواب، گریه می‌کند در آسمانِ روضه‌ات دوباره خیس شد لهوف فراتِ چشمِ ماست، یا کتاب گریه می‌کند ؟! . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سوخت از داغِ تو و غرق حرارت شده بود پیشِ مادر به گلویِ تو جسارت شده بود آسمان تیره شد و سخت زمین-لرزه گرفت شمر آن ثانیه که دست-به کارَت شده بود عرشِ حق را چه به هم ریخت «بُنیّ قَتلوک» چونکه مکشوف ترین متن و عبارت شده بود غرقِ خون، در دل گودال، غریب و تنها خاکِ صحرا نگرانِ تو و یارت شده بود سر و انگشتر و پیراهن و دستار و کفن ... دست و پا میزدی و لحظه غارت شده بود حرمله در پیِ گهواره لبِ خیمه رسید خیمه ها سوخت و هنگام شرارت شده بود خیره شد سمتِ سرت زینبِ مضطر؛ ای وای صحبت از بستنِ دستان و اسارت شده بود! . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ غرقِ تب افتاد از تاب و توان بعد از پدر شد نگهدار و پناه کاروان بعد از پدر دست بر مویِ پریشان رقیه می کشید بود دستانش امیدِ کودکان بعد از پدر اشکِ پنهانی او را دیده بود و گشت و گشت مثل پروانه به دورِ عمّه جان بعد از پدر گر چه دستش بسته بود اما کماکان غیرتی شد سپر در پیش چشم دیگران بعد از پدر خطبه اش جنگِ مجسّم بود و هر ثانیه داد کاخ دشمن را چنان محکم تکان بعد از پدر «أشهدُ أنّ علی» ...؛ داغِ برادر تازه شد شد پریشان-حال هنگام اذان بعد از پدر خورد با بغضِ گلو، دلتنگ، با چشمان خیس هر کجا که بر دهان بگذاشت نان بعد از پدر یادِ آن لب های خشک و پیکرِ در بوریا سال ها در خلوتش شد روضه خوان بعد از پدر . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴 علیه السلام سلام الله علیها ویژه ورود به شام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ به روی نیزه دلواپس میایی پا به پایِ من فدایِ چشم های تو! نکن گریه برایِ من برای اولین بار است بی تو میروم جایی اگر منزل به منزل میشود غم آشنایِ من نشسته بر دلم داغت، شده از آهِ پی در پی شبیه خیمه های سوخته، حال و هوایِ من به دستِ ساربان هر لحظه می بینم عقیقت را همان که بارها با آن اجابت شد دعایِ من نمی گوید کسی در قافله پیش رباب از آب ولیکن حرمله لاجرعه می نوشد! خدایِ من ... دلم خون است امّا خنجرش را شمر آورده تمام راه را با خنده، پیش چشم هایِ من ... سپر بودم برای او، زمین خوردم! به جبرانش ... رقیه آمد و با گریه فوراً شد عصایِ من بیا دورم کن از اینجا، میان خیلِ نامحرم سرِ بازار، در انظار، هرگز نیست جایِ من دعایم کن! بلایای جدیدی پیش رو دارم دعایم کن که این «شام» است؛ اصلِ کربلایِ من . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ داره چل سال میشه که با / غم بابام می سوزم اشکام از اون روز غربت / بند نمیاد هنوزم آخه اون چیزایی که من / دیدم و کی می دونه خیلی حرفا تا قیامت / توی سینه م می مونه وای از عاشورا - از نعلای اسبا از راس بر نیزه - از جسم زیر پا ای وای - از خولی و اشعث از دست نامحرم - از خیمه ی بی کس بابا (ذبیح عاشورا) ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کی دیده مثل من آخه / اشک و لطمه زدنو کی دیده قصه ی تلخِ / بوریا و بدنو کی دیده رقصو، به پای / سر پر خون باباش کی دیده شلاق و روی / خواهرا و عمه هاش خون دل خوردم - هر روزه من مُردم خیلیه تا حالام - که طاقت آوردم الشام - خدا! فقط الشام وای از یهودیها - از سنگ روی بام ای وای (امون از این غمها) ۳ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
🏴 علیه السلام ویژه ورود به شام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ "بارون‌سنگ" اسیری که با طناب بسته بشه میمونه توو سختیا چیکار کنه وقتی که با تازیونه میزنن نمیتونه هیچ طرف فرار کنه نگاشون به سر عباس میخوره بچه ها رو بی‌بهونه میزنن غیرِ مادر، بچه‌ی آغوشی رَم گاهی وقتا تازیونه میزنن لج‌شون گرفته تازیونه شون به سرای روی نی نمیرسه چه بلایی قراره شروع بشه؟ زینبِ کبری چقدر دلواپسه غُصّه‌ی زینب یکی دوتا که نیست! تازیونه نرسه، سنگ میرسه بعد صحرا و بیابون گردیا نوبت کوچه‌های تنگ میرسه غُصّه همسفری با حرمله غُصّه های ازدحام از یه طرف غُصّه‌ی دلتنگیِ بی‌بی رباب غُصّه‌ی سنگای شام از یه طرف میزنن پروانه های خسته رو روی نی خون به دل شمع میکنن بچه‌های شهر برا بزرگاشون میرن از کوچه‌ها سنگ جمع میکنن توی کوچه و گذر سنگ میزنن جَوونا به سمت خورشید و قمر از پس پنجره ها پیرِ زنا میزنن به قصد اُفتادن سر چون بلندِ نیزه ها و شهر شلوغ سرا رو، رو نی عمیق‌تر میزنن اونا که رفتن روی پشت بوما سنگا رو خیلی دقیق‌تر میزنن نشونه‌ گیریاشون فرق میکنه! بین ازدحام و توی هلهله ... بعضیا میخوان خودی نشون بدن جلوی تیر و کمون حرمله بعضیا که ماهِرن توو سنگ زدن سنگاشون به طرف سقّا میره بعضیا عجولن و بی حوصله بیشتر سنگاشونم خطا میره مثلاً "عون" و نشونه میگیرن سر "عبدالله" میفته رو زمین چشم "عباس" و نشونه میگیرن سر "ثارالله" میفته رو زمین بارون سنگ میباره اینجا کجاست؟ شده این محله با یه سر طرف انگاری محله‌ی "اَزرقه" که "قاسم" و سنگ میزنن از هر طرف . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯