eitaa logo
کانون مداحان
26.7هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
21.4هزار ویدیو
199 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق گاهی میان شب بو هاست گاه در سینه ی پرستو هاست عشق گاهی کنار برکه ی آب عشق گاهی نوازش قو هاست عشق گاهی شقایق سرخ است گاه در چشم مستِ آهو هاست عشق چتری برای باران است گاه گاهی اسیر گیسو هاست عشق هرجا که هست قبله نماست ردّی از خانه ای که آن سو هاست عشق آری نشانه ی یار است رو به محراب طاق اَبرو هاست دل ما شهر عشق آباد است عشق هم خانه زاد سجاد است ما که هستیم از موالی تان از ابوحمزه ی ثمالی تان یاکریمیم روی این بامیم لانه داریم در حوالی تان خوش بحالِ حصیرِ خانه ی تو کاش بودیم جایِ قالیِ تان جان ما و جواب ینصرنی پاسخِ جمله ی سوالی تان پنج نوبت نماز می خوانیم به سویِ گنبدِ خیالی تان کاش می شد بهشت هم باشیم باز همسایه ی شمالی تان پُر شدیم از شرابتان داریم مِنَتِ کوزه ی سفالی تان همتی که فقیر عباسیم تا تو را از صحیفه بشناسیم پَرِ قنداقه ات مسیحا شد یارِ گهواره ی تو موسیٰ شد خوش به حالت که بر جمالِ حسین اولین بار چشمِ تو وا شد عطرِ گیسوت تا بهشت آمد یوسف عاشق شد و زلیخا شد جبرئیل از حضورِ تو سرمست با اذانِ علیِ اعلا شد لبت عباس با ادب بوسید وَ حسن غرقِ در تماشا شد گره ی کور داشتیم اما با دعایِ صحیفه ات وا شد علیِ دیگرِ حسینی تو دومین حیدرِ حسینی تو با تو همسایه ی خدا هستیم سرِ سجاده ی دعا هستیم بچه های محله ی عشقیم ما همه اهلِ روستا هستیم روستای شما بهشت است و ما به بال فرشته ها هستیم مادرِ توست مادرِ این خاک همه ذریه ی شما هستیم مادر این فلات پهناور از شمائیم و کیمیا هستیم شکر در سرزمینِ مادری ات سال ها زائرِ رضا هستیم تا به سال هزار و سیصد و عشق هرکجا یاد توست پا هستیم شکر ارباب از همین ایل ایم حضرت عشق ، با تو فامیلیم خاک ایران به سجده اُفتادش که حسین است تازه دامادش بُرد زهرا عروسی از این خاک تا شد ایران حسین آبادش می رسد تا حضورِ مادرتان شجره نامه هایِ اولادَش آمدی و تمامِ ایران را کرد زهرا به نامِ سجادَش پس از این هم به گردنِ من و توست در بقیع تا بسازیم آزادش حرمی پنج بار بزرگتر از صحن هایِ رضا و اجدادش صحنی آنجا به نام مادرِ تو آسمانی تر از گوهرشادَش ما به پَرهای چادرش گیریم ما برایِ حسین می میریم مانده ای تا بخون خضاب کنی تا گلایه از آفتاب کنی مانده ای تا به علقمه بروی آب را باز هم جواب کُنی مانده ای تا که راوی اش باشی سینه ها را پُر التهاب کُنی مانده ای تا که نیزه ها بروند گریه بر محمل رُباب کُنی خطبه خواندی کنارِ عمه ی خود خطبه خواندی که انقلاب کُنی کلماتت شبیه آتش بود خواستی شام را عذاب کُنی آبرویِ یزید را بِبَری کاخ را بَر سرش خراب کنی عمه ات همرهت قدم برداشت از روی خاکها علم برداشت روزگاری رسید و جانت سوخت روی این خاک آسمانت سوخت روزگاری رسید در پیشت نصف یک روز دودمانت سوخت تو زمین گیر و در دلِ آتش خیمه ات باغ آشیانت سوخت چشم تو دید در دل گودال صحنه ای را که استخوانت سوخت خواستی تا بخیزی اما حیف نشد و پای ناتوانت سوخت خیمه ی شعله ور سرت اُفتاد سر و دستار و گیسوانت سوخت زنده ماندی میان آتش و دود این هم از لطف های زینب بود حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نزد کریمانِ دوعالم خوشه چینم پای بساط اهل بیت از راغبینم بر پنجم شعبان گره خورده است دینم مدیون خیر و لطف زین العابدینم از برکتش شد خانه ی مولایمان شاد آمد علیِ دوم ارباب، سجاد آمد به ما آموخت طرز بندگی را پای مناجات و دعا، پایندگی را آورد با خود راه و رسم زندگی را آموخت با رفتار خود بخشندگی را ایثار و بخشش در وجودش منجلی بود کیسه به دوش نیمه شب، مثل علی بود گَرد فراموشی ازین آیین زدوده دین را دوباره با دعا احیا نموده ابواب رحمت را سوی مردم گشوده در هر مناجاتش، گریز روضه بوده با سجده هایش خلق را دلگرم می کرد سنگ دل هر غافلی را نرم می کرد تابید نورش، بازتابش شد صحیفه خیر کثیرِ آفتابش شد صحیفه پیغمبری کرد و کتابش شد صحیفه ارکان ناب انقلابش شد صحیفه دل های ما را با مناجاتش تکان داد راه خدا را با ابوحمزه نشان داد از سجده هایش روح ایمان، جان گرفته با گریه هایش دین، سر و سامان گرفته از یک دعای نوکرش، باران گرفته با مادر او آبرو ایران گرفته لطفی ندارد روزی ام بی شهربانو دست من و احسانِ بی بی شهربانو کار جهادی کرد و دین را تقویت کرد خیلی غلام، آقا خرید و تربیت کرد نسبت به داغ کربلا با معرفت کرد با روضه هر جامانده را خوش عاقبت کرد خیره به ظرف آب می شد، تشنه می ماند از کام بابایش همیشه روضه می خواند با روضه اش تا سال های سال، می سوخت یاد لباس خونی و پامال، می سوخت یاد تن بی سر، ته گودال، می سوخت یک عمر یاد غارت اطفال، می سوخت با گریه اش تبلیغ کرد و کم نیاورد با گریه اش ما نوکران را گریه کن کرد محمدجواد شیرازی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
کیستم من؟پیشوای چارم اهل ‌یقینـم    سیّـدسجّاد، بـاب الله، زین‌ العابدینم قطب عرفان، روح ایمان، جان قرآن، رکن دینم                         هل اتی و کوثر و فرقان و نور و یا و سینم چون نبی مشکل‌گشایم، چون علی حبل ‌المتینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمۆمنینم نیتم، تکبیر و حمدم، کعبه‌ام، حجرم، مقامم                          زمزمم، سعیم، صفایم، مروه‌ام، رکنم، مقامم هم قنوتم هم سجودم هم تشهد هم سلامم                        هم جهادم هم زکاتم هم صلاتم هم صیامم هم حیاتم هم نجاتم هم امانم هم امینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمۆمنینم رکن میبالد که دست من نمـاید استلامش  کعبه مینازد که من از سوی حق باشم امامش هر‌که ما را دوست دارد از خدا بـادا سلامش                           هرکه با ما بـود دشمن تـا ابد لعن مدامش من قسیم جنت و دوزخ بـه روز واپسینم من علی بن‌ حسین بن‌ امیرالمۆمنینم آسمانی ‌هـا همه محـو مناجـات شب من                             نور خیزد از کلام و، وحی جوشد از لب من آسمان پیچد به خود در شعله تاب و تب من                           ذات حق لبیک‌گـو با ذکر یارب ‌یارب من گشته محـراب دعـا آغوش رب العالمینم من علی بن‌ حسین بن‌ امیرالمۆمنینم من به شهر شام، روز شامیان را شام کردم                          در غل و زنجیـر دشمن یاری اسلام کردم فتــح ثــارالله را در سلسله اعـلام کـردم                                آل سفیان را بسی رسوای خاص و عام کردم بـا بیــان دلنشیـن و بـا کـلام آتشینـم من علی بن‌ حسین بن‌ امیرالمۆمنینم جسم بابم گشت پـامال سواران، صبر کردم                           پیکـرم از بام ‌هـا شد سنگ ‌باران، صبر کردم سینه‌ ام آتش گرفت از داغ یاران، صبر کردم                            خورد سیلی بر عذار گل‌عـذاران، صبر کردم با وجود آن که بودی دست حق در آستینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمـۆمنینم من که خود اصل دعا روح دعا قلب دعایم                               شامیـان بی ‌حیـا دادنـد دشنـام از جفایم حلقه ‌های سلسله‌ خون گریه کردند از برایم                          سخت‌تر بود از زمیـن کربـلا شـام بلایم ریختند از بام، خاکستر بـه فـرق نازنینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمۆمنینم ظلم و بیداد و ستم از دشمنان پیوسته دیدم                         ده عزیـز خویش را در ریسمـانی بسته دیدم چشمِ گریان، صورت خونین، سر بشکسته دیدم                    شامیـان را بهـر استقبـال، دسته‌دسته دیدم حمله با تیغ زبـان کردند بـر قلب حزینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمۆمنینم عمه ‌ها منزل به منزل چشمشان در اشک ‌ریزی                     متحـد گشتنـد اهـل شام بـا قرآن ‌ستیـزی وای بر احوال آن ‌کو خوار شد بعد از عزیزی                              سرخ ‌رویی خواهرم را خواست از بهر کنیزی گشت از غیرت عرق جاری به صورت از جبینم من علی بن‌حسین بن‌ امیرالمۆمنینم من که خورشید جمالم، شـد غبار غم نقابم                          بـا سـر پـاک پـدر بردنـد در بــزم شـرابم پیش چشمم چوب می ‌زد خصم بر لب‌ های بابم                    خارجـی کردنـد در اوج مسلمانـی خطابم گرچه دانستند نـور چشم ختم ‌المرسلینم من علی بن‌ حسین بن‌ امیرالمۆمنینم استاد حاج غلامرضا سازگار *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ماییم مست جام تو یا زین العابدين خانه خراب نام تو یا زين العابدين هستیم مرغ بام تو یا زين العابدين مست علی الدوام تو یا زين العابدين پس می دهم سلام تو یا زین العابدین دردم همینکه باتو دوا میشود بس است ذکرم همینکه نام شما میشود بس است لطف تو دستگیر گدا می شود بس است وقتیکه مستجاب دعا می شود بس است با رحمت مدام تو یا زین العبادین با خاک تیره جز تو چه کس کرد زرگری؟ آب دهان کیست چنین کیمیا گری آورده ام برات اگر دیده تری فهمیده ام شکسته دلی خوب می خری به به به این مرام تو یا زین العابدین نزدیک شمس مثل عطارد شدیم ما سنگیم و از دعات زمرد شدیم ما کردی نگاه و مرد تهجد شدیم ما فطرس که نه کنار تو هدهد شدیم ما با اشتیاق دام تو یا زین العابدین مهر غلامی پدرت بر جبین ماست حب الحسین روز قیامت نگین ماست شهبانوی مجلله شورآفرین ماست نامش شرافت همه سرزمین ماست ایران فدای مام تو یا زین العابدین گرچه اسیر شد امة الله شد فقط روشن ترین ستاره پس از ماه شد فقط آواره حسین دراین راه شد فقط مهریه اش بهشت روی شاه شد فقط دلبست بر امام تو یا زین العابدین نخل بهشت از رطبت بوسه ميگرفت جبریل از نماز شبت بوسه ميگرفت سجاده نیز از لقبت بوسه ميگرفت آنقدر حسین از دولبت بوسه ميگرفت جانم به این مقام تو یا زین العابدین نزدیک ذات، جای سجودت مشخص است بالای ساق عرش عمودت مشخص است یکپارچه علیست وجودت ، مشخص است زهرا در این قیام و قعودت مشخص است حق کرده احترام تو یا زین العابدین ذکر عروج حلقه رندان صحیفه ات شد روشنایی شب ایمان صحیفه ات نهج البلاغه ایست فروزان صحیفه ات شد آیه آیه خواهر قرآن صحیفه ات دارد شکر کلام تو یا زین العابدین کیسه به دوش شب به شب مهربان شهر آه ای یتیم دوست خرما و نان شهر آقای دوستان خدا ای امان شهر ابری شده است بار دگر آسمان شهر با سجده غلام تو یا زین العابدین مشتاق بوسه بر رخ ماه تو زینب است ازاین به بعد پشت و پناه تو زینب است از کوفه تا به شام گواه تو زینب است وقتی علم به دوش سپاه تو زینب است شد استوار گام تو یا زین العابدین کشتی عشق را تو به ساحل رسانده ای با دستهای بسته اگر خطبه خوانده ای ابن زیاد را سرجايش نشانده ای کاخ یزید را تو به خاری کشانده ای احسنت بر قیام تو یا زین العابدین آویز دست مادر من نذر مرقدت دو گوشوار دختر من نذر مرقدت فرشی که هست در بر من نذر مرقدت چیزی نداشتم سر من نذر مرقدت قبر بدون بام تو یا زین العابدین شاید دوباره صحن و سرایی درست شد بین مدینه نیز بنایی درست شد یک گنبد امام رضایی درست شد آخر ضریح های طلایی درست شد آنجا به احترام تو یا زین العابدین با ما ز دردهای شب قافله بگو از زخم گردن و اثر سلسله بگو از خار و پا و سوختن و آبله بگو از طرز خنده های بد حرمله بگو دور و بر خیام تو یا زین العابدین با تو حدیث کرببلا ترجمة شد و دانه به دانهء شهدا ترجمه شد و با یک حصیر مرثیه ها ترجمه شد و جسم مرمل بدما ترجمه شد و با اشک صبح و شام تو یا زین العابدین. محمد جواد پرچمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
باور کنیم قصه ی روز معاد را احیا کنیم در دل خود اعتماد را تمکین کنیم آیه ی ناب جهاد را از بَر کنیم مُصحفِ زین العباد را تا خو کنیم با روشِ زین العابدین دستی خوش است تا به سِلاحِ دعا بریم دستی دگر به قبضه ی شمشیرها بریم هم نیمه شب به عرصه محراب پا بریم هم در زمان حرب قدم باوفا بریم این است سبکِ زندگی نابِ ساجدین پندارِ ما ز حضرتش اصلاً صحیح نیست او را اگر حریم و رواق و ضریح نیست کس همچو او مقابل دشمن صریح نیست مانند وِی خطیبِ بلیغ و فصیح نیست زان خطبه تخت و تاجِ ستم ریخت بر زمین ما غافلیم از جریانِ امامها دارند هر کدام به دوران قیامها سجاد را جهاد یکی از تمامها بسیار تحتِ تربیتِ او غلامها از بردگان سپاهِ قوی ساخت اینچنین شبها فقط نه تا به سحر در عبادت است در کار خیر، وقفِ بشر از ولادت است احسانِ او به خلقِ خدا نیز عادت است سِرّی از او ز قصه ی بعد از شهادت است با زخمِ گُرده، خاک شد آن یارِ مومنین هر صفحه از صحیفه ی او نقشه ای ز راه دوری ز مصحفش بخدا برترین گناه شد هر قدم، بدونِ دعاهای او تباه خواهیم اگر بجان و دل ما کند نگاه راهش، قدم بجای قدمهای عابدین اِبنُ الحسین گرچه عزادار کربلاست مامورِ کربلا و نگهدار کربلاست بر دوشِ او سوار همه بار کربلاست بعد از حسین، اوست که سالار کربلاست پیغمبرِ شهید و اسیر است آن امین وقتی حسین، جان به کنار فرات داد بینِ دو نهر آب بعالَم حیات داد بیمارِ اوست جان به همه کائنات داد دانی که بود جان امامت نجات داد؟ زینب شد از عنایت حق، ناخدای دین وقتی سپاهِ فاطمه تحریم میشود تازه ز سوی علقمه تکریم میشود روزیکه جانِ ما همه تقدیم میشود بدبخت آنکه جا زده، تسلیم میشود هستیم پای کارِ امام زمان یقین آنانکه بوی کرب و بلا را گرفته اند درس از قیام زینب کبرا گرفته اند اینگونه راهِ حضرت زهرا گرفته اند لطفِ خداست، هدیه ز مولا گرفته اند ما را شهادت است تمنای راستین محمود ژولیده *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نغمه سر کن که گل شکفته شود آنچه ناگفته مانده گفته شود نغمه سر کن که روح، مست شود روح نه، مست هر که هست شود نغمه سر کن که نخل ها خوانند با تو در باغ، گل برافشانند نغمه سر کن بخوان بخوان با من که ندانند اين تويي يا من با دم عبدي و کميت بخوان مدح سجّاده اهل بيت بخوان نغمه سر کن که پنج شعبان است شش جهت غرق روح و ريحان است نغمه سر کن که جان دين آمد حضرت زين العابدين آمد عين حقّ ار فروغ عين است اين علي دوّم حسين است اين اين پسر يادگار پنجِ تن است شمع محفل فروز انجمن است اين پسر جان سيّد الشّهداست روح و ريحان سيّد الشّهداست دل نورانيش يم رحمت هر دو چشمش دو زمزم رحمت بوسه هاي دعا به لعل لبش گشته بر دور سر نماز شبش لطف، عادت، کرم، وظيفه ي او کلّ توحيد در صحيفه ي او سخنانش همه اخ القرآن سر به سر نور و سر به سر برهان وحيِ مُنزَل نهفته در نگهش وحي صاعد دعاي شامگهش اين گل سرخ دامن زهراست بعد بابا امام عاشوراست کعبه ي عابدين، سلام سلام سيّد السّاجدين، سلام سلام قطب عرفان و قبله ي ايمان جان دين و حقيقت قرآ« يوسف يوسف رسول خدا جان شيرين سيّد الشّهدا خون خون خدا به رگ هايت شاهدم! خطبه هاي غرّايت از دهان تو بانگ يا سُبّوح مي دهد بر تن عبادت روح اي مسيح دعا دعاي مسيح اي نفس هات خوشتر از تسبيح تو به عرش جلال، قائمه اي تو حسين حسين فاطمه اي پنج ميقات و چار رکن و حرم حجر و مروه و صفا، زمزم به مقام تو عارفند همه از جلال تو واقف اند همه هر گياهي به مدح اهل البيت دعبل است و فرزدق است و کميت حجّ کعبه طواف خانه ي توست رکن، خشتي زآشيانه ي توست حجر الاسودت سلام کند بر کف دستت استلام کند وارد مسجد الحرام شدي بهتر از کعبه احترام شدي کعبه و خيل حاجيان به مطاف همه دور سرت به حال طواف پور عبد الملک از اين تجليل ايستاده به سان عبد ذليل نه رهي تا که استلام کند نه کسي از وي احترام کند مانده بر جاي خويشتن چو جسد بر دلش سخت خورده تير حسد عربي از هشام کرد سؤال اين که باشد بدين مقام و جلال؟ با تجاهل به سوي او نگريست گفت نشناسمش ندانم کيست شد فرزدق خروش، سر تا پا جست از جاي خود سپند آسا خواند در شأن يوسف زهرا با فصاحت قصيده اي غرّآ گفت هي هي! تجاهلت از چيست گوش کن تا بگويمت اين کيست حجر و رکن و زمزم و ميقات مروه، سعي و صفا مني، عرفات کوه هاي حجاز سر تا سر ريگ هاي مقدُي مشعر مستجار و مقام و حجر و حطيم مکّه تا هز کجا که هست حريم ناودان و مطاف و شاذروان کلّ حجّاج بيت، پير و جوان جبل الرّحمه خيف غار حرا مي شناسد يک به يک او را همه دل بر ولايتش بستند در مسير هدايتش هستند اين فروغ حقيقت ازلي است اين جگر گوشه ي نبيّ و علي است دل مؤمن پُر از محبّت اوست نصّ حکم خدا موّدت اوست با تولاّي او گرفته حيات حجّ و صوم و صلات، خمس و زکات اين گل سرخ گلبن زهراست ميوه ي قلب سيّد الشّهداست کرم از بذل او کرم گشته حرم از فيض او حرم گشته از دم او دعا کند پرواز بي ولايتش قبول نيست نماز حجّت حيّ سرمدش خوانند گل باغ محمّدش خوانند اين خداوند را ولي است ولي نام نيکوي وي علي است علي حق فرستاده در همه اوقات به اب و جدّ و مادرش صلوات تا جهان بوده است و خواهد بود به فرزدق درود باد درود چوبه ي دار خود به شانه گرفت سينه ي خصم را نشانه گرفت بين دشمن سرود، مدح امام «ميثمش» مي دهد هماره سلام استاد حاج غلامرضا سازگار *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
میلادیه امام سجاد علیه السلام *عطر اخلاص* مثل گل ها واشدی ، عطر جنان آورده ای شادی و لبخنـد بهر بـاغبـان آورده ای خطی نوری تا زمین از آسمان آورده ای نورایمان کهکشان درکهکشان آورده ای *آمدی تا جلـوۀ دیگر ببخشی خـاک را* *مات نور خویش گردانی همه افلاک را* تا رسیدی شادی مولای ما تکرار شد شهر پیغمبر زنورت مطلع الانوار شد رفت وآمد درمسیر آسمان بسیار شد عرشیان را لحظه های دلخوش دیارشد *قدسیانی که تو راوقت زیارت دیده اند* *چشمه سارکوثرو غـرق طهارت دیده اند* از تبار نور بـودی نور بـاران شـد زمین عطر تو پیچید وبهتر ازبهاران شد زمین باصدای تو پُراز شور هزاران شد زمین با تو محراب دل سجده گزاران شد زمین *چون خدا از عالم بالا نگاهت می کند* *فخر برحال نماز واشک وآهت می کند* آمدی تا عـابدان را زینتی پیــدا شود ساجدان را در عبادت عـزّتی پیدا شود عاشقان را شور عشق وطاعتی پیدا شود بندگی را جلــوگـاه و رفعتی پیدا شود *آسمان ها را نـوای ربنّــایت پُرکند* *عطر اخلاص ومناجات ودعایت پُرکند* بندگی درنغمه های یاربت معنا گرفت ازمناجات و دعای هرشبت معنا گرفت زندگی درسایه سار مکتبت معنا گرفت دین شناسی ازمرام ومطلبت معنا گرفت *تا خدا بایک دعای خویش راهی کن مرا* *چون ابوحمزه بیا امشب الهی کن مرا* درزمینی که خدا گنجینۀ اسرار کرد حکمت یزدان حکیمانه تورا بیمار کرد با قیام گریه هایت حفظ آن آثار کرد خطبۀ ویرانگر تو دشمنان را خوار کرد *سینه ات هرچند بین آتش غم تفته بود* *گرنبودی کربلا ازیاد مردم رفته بود* بعد چندین قرن از شور و قیام کربلا گُل کند هر روز از اشک تو نام کربلا جاودان مانده به لوح دل پیام کربلا گشته دل ها مُحرم بیت الحرام کربلا *کربلا گفتم هوایی شد دلم بار دگر* *چون همیشه کربلایی شد دلم باردگر* سوی گلزار شما دل را هوایی می کنم برغبار درگه تو جبهه سایی می کنم کی از این در لحظه ای فکر جدایی می کنم من ز درگاه شما تنها گدایی می کنم *چون «وفایی» با توّلای تو غرق نعمتم* *تا قیامت سائل این آستان رحمتم* * وفایی* *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گفتند که در جاه و جلالت جبروت است دیدیم که در ماهِ جمالت ملکوت است سوگند که در باغِ بهشتی که نباشی آدم همه‌ی عمر به دنبال هبوط است تو جامع ابعاد کمالات خدایی یک دست به شمشیری و یک دست قنوت است آن خانه که قرآن نشنیده است خراب است آن دل که نخوانده است صحیفه برهوت است آشفتگیِ روحِ مرا بُرد نسیمت صد شُکر که روی سرما سایه‌ی توت است دیدیم در آئینه‌ی تو جانِ علی را در طاق دو اَبروی تو ایوانِ علی را می‌خواست خدا ما همه از ایلِ تو باشیم یعنی که نوشتند که فامیل تو باشیم یک بار نگاه از تو و یک بال هم از ما تا فطرسِ تو ، حضرت جبریل تو باشیم بگذار که ما عین دعاهای تو گردیدم بگذار که در چشمه‌ی تنزیل تو باشیم آیات تو دلبازتر از هرچه زَبور است ای کاش که همسُفره‌ی ترتیل تو باشیم تا نوح تر از صالح و موسی و مسیحا یعقوب تر از یوسف و حِزقیل تو باشیم اَبروی تو محراب و دو چشمت ثقلین است قربان لبت که شرف‌الشمس حسین است بر باد مده عقلِ مرا خانه‌ات آباد فریاد از این جلوه و آن جاذبه فریاد گفتیم نشان از سرِ راه تو بگیرد آنقدر که جبریل پرید از نفس اُفتاد زهرا گره‌اش را زده از اولِ خلقت هر دل که گره خورده به سجاده‌ی سجاد سجاده‌ی ما را بتکان تا که بریزند این خیلِ خیالیِ خدایانِ پری زاد سجاده‌ی ما را بتکان تا بتکانی دلهای غم آلوده‌ی آشفته به هر باد بگذار که در سایه‌ی اوقات تو باشیم ای کاش سرِ راه مناجات تو باشیم تا صبح سرا پرده‌ی اشراق رسیدند آنان که سحر از میِ این چشمه چشیدند صد پنجره وا شد به تماشای خدا تا... از خط ابوحمزه‌ی تو نور دمیدند نام تو که بردیم همان لحظه‌ی اول بر این دل بیچاره‌ی ما دست کشیدند چشمان تو چون چشمِ ترِ زینب کبراست جز عشق نگفتند بجز عشق ندیدند گفتیم حدیثی و تو گفتی که هلاک‌اند آنانکه نفسهای حکیمی نچشیدند "همت طلب از باطن پیرانِ سحرخیز زیرا که یکی را زِ دو عالم طلبیدند" بر دوشِ خَمَت کیسه‌ی نان است بمیرم نانِ تو ولی  زخمِ زبان است بمیرم یکبار بگو با تنِ بیمار چه کردی ای مرد در آن خیمه‌ی تب‌دار چه کردی آن لحظه که اُفتاد سرت خیمه‌ی آتش با خواهر در شعله گرفتار چه کردی وقتی که غُلِ جامعه پیچید دو دستت با آنهمه آزار در انظار چه کردی یک مرد تو و قافله‌ای بانوی بی یار در کشمکش کوچه و بازار چه کردی این ظرفِ پُر از آب که شد کاسه‌ی خون باز.... با چشم ترت موقع افطار چه کردی ای تکیه گه خستگیِ دوش تو زینب ای گریه کن خسته‌ی  آغوش تو زینب *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسته‌ست همه پنجره‌ها رو به نگاهم چندی‌ست که گمگشتۀ در نیمۀ راهم حس می‌کنم آیینۀ‌ من تیره و تار است بر روی مفاتیح دلم گرد و غبار است از بس که مناجات سحر را نسرودم سجادۀ‌ بارانی خود را نگشودم پای سخن عشق دلم را ننشاندم یعنی چه سحرها که ابوحمزه نخواندم ای کاش کمی کم کنم این فاصله‌ها را با خمسه‌عشر طی کنم این مرحله‌ها را بر آن شده‌ام تا که صدایت کنم امشب تا با غزلی عرض ارادت کنم امشب ای زینت تسبیح و دعا زمزمه‌هایت در حیرتم آخر بنویسم چه برایت؟ اعجاز کلام تو مزامیر صحیفه‌ست جوشیده زبور از دل قرآن به دعایت در پردۀ‌ عشاق تو یک گوشه نشسته‌ست صد حنجره داوود در آغوش صدایت از بس که ملک دور و برت پر زده گشته‌ست «پیراهن افلاک پر از عطر عبایت» تنها نه فقط آینه در وصف تو حیران باشد حجرالاسود، الکن به ثنایت من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم عالم شده سجاده و افتاده به پایت سید حمیدرضا برقعی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🌺 به مناسبت میلاد امام زین العابدین، حضرت سجاد علیه السلام: 🌺بنا شد اگر سائلی نان بگیرد چه خوب است که از کریمان بگیرد 🌺بنا شد اگر شاه، همدم بگیرد چه بهتر که از نسل سلمان بگیرد 🌺علی خواست تا که برای حسینش زنی در بلندای ایمان بگیرد 🌺تمام زمین و زمان را که می گشت بنا شد عروسی از ایران بگیرد 🌺اسیری شه بانوی ما می ارزد که این خاک بوی حسین جان بگیرد 🌺تو آقا ترینی و سجاد مایی تو شاهی و فرزند داماد مایی 🌺خدا باز تصویر مولا کشیده برای حسینش، علی آفریده 🌺تو از بس که غرق حضور خدایی برای عبادت تو را برگزیده 🌺هر آن کس که دیده تو را صبح یا شب سر سفره های مناجات دیده 🌺ترحم کن ای آسمان محبت به این قطره های چکیده چکیده 🌺چه می خواهم از تو که داده نباشی به اندازه کافی از تو رسیده 🌺همین که گدای تو هستیم کافیست ابو حمزه های تو هستیم کافیست 🌺بخوان تا ابوحمزه ایمان بگیرد بخوان آدمی بوی انسان بگیرد 🌺بخوان: ابکی؛ ابکی؛ لنفسی؛ لقبری... دل مرده ی ما کمی جان بگیرد 🌺لباس مناجات را باید، هرکس شب پنجم ماه شعبان بگیرد 🌺تو هستی دلیل مسلمانی ما نجات پر و بال زندانی ما 🌺به جز عالم سائلی عالمی نیست به غیر از کریمی تو حاتمی نیست 🌺بر این خشک ها تا که باران ببارد به غیر از غلام تو صاحب دمی نیست 🌺خدا از سرم سایه ات را نگیرد جز این؛ هر چه را هم بگیرد غمی نیست 🌺علی اکبر لطیفیان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ر ولادت حضرت امام سجّاد (علیه السّلام)   از شعف امروز گیتی رشگ فردوس برین است پنجم شعبان و میلاد امام چارمین است   از پدر شهزاده والا، ز مادر شاهزاده مصطفی فخر دو عالم را چهارم جانشین است   باب وی شاهنشه کونین و ماه مشرقین است شهربانو مادرش شهزاده ایران زمین است   نام زیبایش (علی بن حسین بن علی) بود کو ملقب از حق یکتا به "زین العابدین" است   کی تواند ذره گوید مدح خورشید جهان را من یکی از ذره کمتر او خور افلاک دین است   شرق انوار الهی آسمان هشت نیر مخزن علم الهی دُرج دُرهای ثمین است   ممکن است، اما صفات واجبی از وی هویدا مظهر ذات و صفات خالق جان آفرین است   محرم اسرار یزدان عالم آیات قرآن حجت خلاق رحمان اصل قرآن مبین است   می ندانم چیست حکمت، خسرویی با این جلالت دست بسته دل شکسته دستگیر قوم کین است   مطلع انوار لامع بسته اندر غلّ جامع ای عجب جوید معینی آنکه عالم را معین است   خارجی خوانند نامش مسلمین بی حقیقت آنکه جد امجدش اسلام را رکن رکین است   دید در کوفه جفای کوفیان از حد گذشته کف زنان آن قوم عدوان عمه هایش دل غمین است   گفت کای قوم دغل! ما میهمانیم اندرین شهر حرمت مهمان مگر در کیشتان آخر جنین است؟   مصطفی اجر رسالت حب قربی کرده تعیین معنی حب و مودت امت بی شرم! این است؟   شعر (سعدی زمان) را بنگرد با چشم تحسین آنکه در این فنّ دارا خود ادیب و نکته بین است    مرحوم حسینی سعدی زمان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گفتند که در جاه و جلالت جبروت است دیدیم که در ماهِ جمالت ملکوت است سوگند که در باغِ بهشتی که نباشی آدم همه‌ی عمر به دنبال هبوط است تو جامع ابعاد کمالات خدایی یک دست به شمشیری و یک دست قنوت است آن خانه که قرآن نشنیده است خراب است آن دل که نخوانده است صحیفه برهوت است آشفتگیِ روحِ مرا بُرد نسیمت صد شُکر که روی سرما سایه‌ی توت است دیدیم در آئینه‌ی تو جانِ علی را در طاق دو اَبروی تو ایوانِ علی را می‌خواست خدا ما همه از ایلِ تو باشیم یعنی که نوشتند که فامیل تو باشیم یک بار نگاه از تو و یک بال هم از ما تا فطرسِ تو ، حضرت جبریل تو باشیم بگذار که ما عین دعاهای تو گردیدم بگذار که در چشمه‌ی تنزیل تو باشیم آیات تو دلبازتر از هرچه زَبور است ای کاش که همسُفره‌ی ترتیل تو باشیم تا نوح تر از صالح و موسی و مسیحا یعقوب تر از یوسف و حِزقیل تو باشیم اَبروی تو محراب و دو چشمت ثقلین است قربان لبت که شرف‌الشمس حسین است بر باد مده عقلِ مرا خانه‌ات آباد فریاد از این جلوه و آن جاذبه فریاد گفتیم نشان از سرِ راه تو بگیرد آنقدر که جبریل پرید از نفس اُفتاد زهرا گره‌اش را زده از اولِ خلقت هر دل که گره خورده به سجاده‌ی سجاد سجاده‌ی ما را بتکان تا که بریزند این خیلِ خیالیِ خدایانِ پری زاد سجاده‌ی ما را بتکان تا بتکانی دلهای غم آلوده‌ی آشفته به هر باد بگذار که در سایه‌ی اوقات تو باشیم ای کاش سرِ راه مناجات تو باشیم تا صبحِ سرا پرده‌ی اشراق رسیدند آنان که سحر از میِ این چشمه چشیدند صد پنجره وا شد به تماشای خدا تا... از خط ابوحمزه‌ی تو نور دمیدند نام تو که بردیم همان لحظه‌ی اول بر این دل بیچاره‌ی ما دست کشیدند چشمان تو چون چشمِ ترِ زینب کبراست جز عشق نگفتند بجز عشق ندیدند گفتیم حدیثی و تو گفتی که هلاک‌اند آنانکه نفس‌های حکیمی نچشیدند* "همت طلب از باطن پیرانِ سحرخیز زیرا که یکی را زِ دو عالم طلبیدند"** بر دوشِ خَمَت کیسه‌ی نان است بمیرم سهم تو ولی زخمِ زبان است بمیرم یکبار بگو با تنِ بیمار چه کردی ای مرد در آن خیمه‌ی تب‌دار چه کردی آن لحظه که اُفتاد سرت خیمه‌ی آتش با خواهر در شعله گرفتار چه کردی وقتی که غُلِ جامعه پیچید دو دستت با آنهمه آزار در انظار چه کردی یک مرد تو و قافله ای بانوی بی یار در کشمکش کوچه و بازار چه کردی این ظرفِ پُر از آب که شد کاسه‌ی خون باز.... با چشم ترت موقع افطار چه کردی ای تکیه گه خستگیِ دوش تو زینب ای گریه کن خسته‌ی  آغوش تو زینب ,*اشاره به حدیث شریف امام سجاد علیه السلام:" وَ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: هَلَكَ مَنْ لَيْسَ لَهُ حَكِيمٌ يُرْشِدُهُ وَ ذَلَّ مَنْ لَيْسَ لَهُ سَفِيهٌ يَعْضُدُهُ. " **از فروغی بسطامی شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نغمه سر کن که گل شکفته شود آنچه ناگفته مانده گفته شود نغمه سر کن که روح، مست شود روح نه، مست هر که هست شود نغمه سر کن که نخل ها خوانند با تو در باغ، گل برافشانند نغمه سر کن بخوان بخوان با من که ندانند اين تويي يا من با دم عبدي و کميت بخوان مدح سجّاده اهل بيت بخوان نغمه سر کن که پنج شعبان است شش جهت غرق روح و ريحان است نغمه سر کن که جان دين آمد حضرت زين العابدين آمد عين حقّ ار فروغ عين است اين علي دوّم حسين است اين اين پسر يادگار پنجِ تن است شمع محفل فروز انجمن است اين پسر جان سيّد الشّهداست روح و ريحان سيّد الشّهداست دل نورانيش يم رحمت هر دو چشمش دو زمزم رحمت بوسه هاي دعا به لعل لبش گشته بر دور سر نماز شبش لطف، عادت، کرم، وظيفه ي او کلّ توحيد در صحيفه ي او سخنانش همه اخ القرآن سر به سر نور و سر به سر برهان وحيِ مُنزَل نهفته در نگهش وحي صاعد دعاي شامگهش اين گل سرخ دامن زهراست بعد بابا امام عاشوراست کعبه ي عابدين، سلام سلام سيّد السّاجدين، سلام سلام قطب عرفان و قبله ي ايمان جان دين و حقيقت قرآ« يوسف يوسف رسول خدا جان شيرين سيّد الشّهدا خون خون خدا به رگ هايت شاهدم! خطبه هاي غرّايت از دهان تو بانگ يا سُبّوح مي دهد بر تن عبادت روح اي مسيح دعا دعاي مسيح اي نفس هات خوشتر از تسبيح تو به عرش جلال، قائمه اي تو حسين حسين فاطمه اي پنج ميقات و چار رکن و حرم حجر و مروه و صفا، زمزم به مقام تو عارفند همه از جلال تو واقف اند همه هر گياهي به مدح اهل البيت دعبل است و فرزدق است و کميت حجّ کعبه طواف خانه ي توست رکن، خشتي زآشيانه ي توست حجر الاسودت سلام کند بر کف دستت استلام کند وارد مسجد الحرام شدي بهتر از کعبه احترام شدي کعبه و خيل حاجيان به مطاف همه دور سرت به حال طواف پور عبد الملک از اين تجليل ايستاده به سان عبد ذليل نه رهي تا که استلام کند نه کسي از وي احترام کند مانده بر جاي خويشتن چو جسد بر دلش سخت خورده تير حسد عربي از هشام کرد سؤال اين که باشد بدين مقام و جلال؟ با تجاهل به سوي او نگريست گفت نشناسمش ندانم کيست شد فرزدق خروش، سر تا پا جست از جاي خود سپند آسا خواند در شأن يوسف زهرا با فصاحت قصيده اي غرّآ گفت هي هي! تجاهلت از چيست گوش کن تا بگويمت اين کيست حجر و رکن و زمزم و ميقات مروه، سعي و صفا مني، عرفات کوه هاي حجاز سر تا سر ريگ هاي مقدُي مشعر مستجار و مقام و حجر و حطيم مکّه تا هز کجا که هست حريم ناودان و مطاف و شاذروان کلّ حجّاج بيت، پير و جوان جبل الرّحمه خيف غار حرا مي شناسد يک به يک او را همه دل بر ولايتش بستند در مسير هدايتش هستند اين فروغ حقيقت ازلي است اين جگر گوشه ي نبيّ و علي است دل مؤمن پُر از محبّت اوست نصّ حکم خدا موّدت اوست با تولاّي او گرفته حيات حجّ و صوم و صلات، خمس و زکات اين گل سرخ گلبن زهراست ميوه ي قلب سيّد الشّهداست کرم از بذل او کرم گشته حرم از فيض او حرم گشته از دم او دعا کند پرواز بي ولايتش قبول نيست نماز حجّت حيّ سرمدش خوانند گل باغ محمّدش خوانند اين خداوند را ولي است ولي نام نيکوي وي علي است علي حق فرستاده در همه اوقات به اب و جدّ و مادرش صلوات تا جهان بوده است و خواهد بود به فرزدق درود باد درود چوبه ي دار خود به شانه گرفت سينه ي خصم را نشانه گرفت بين دشمن سرود، مدح امام «ميثمش» مي دهد هماره سلام *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🌺 به مناسبت میلاد امام زین العابدین، حضرت سجاد علیه السلام: 🌺بنا شد اگر سائلی نان بگیرد چه خوب است که از کریمان بگیرد 🌺بنا شد اگر شاه، همدم بگیرد چه بهتر که از نسل سلمان بگیرد 🌺علی خواست تا که برای حسینش زنی در بلندای ایمان بگیرد 🌺تمام زمین و زمان را که می گشت بنا شد عروسی از ایران بگیرد 🌺اسیری شه بانوی ما می ارزد که این خاک بوی حسین جان بگیرد 🌺تو آقا ترینی و سجاد مایی تو شاهی و فرزند داماد مایی 🌺خدا باز تصویر مولا کشیده برای حسینش، علی آفریده 🌺تو از بس که غرق حضور خدایی برای عبادت تو را برگزیده 🌺هر آن کس که دیده تو را صبح یا شب سر سفره های مناجات دیده 🌺ترحم کن ای آسمان محبت به این قطره های چکیده چکیده 🌺چه می خواهم از تو که داده نباشی به اندازه کافی از تو رسیده 🌺همین که گدای تو هستیم کافیست ابو حمزه های تو هستیم کافیست 🌺بخوان تا ابوحمزه ایمان بگیرد بخوان آدمی بوی انسان بگیرد 🌺بخوان: ابکی؛ ابکی؛ لنفسی؛ لقبری... دل مرده ی ما کمی جان بگیرد 🌺لباس مناجات را باید، هرکس شب پنجم ماه شعبان بگیرد 🌺تو هستی دلیل مسلمانی ما نجات پر و بال زندانی ما 🌺به جز عالم سائلی عالمی نیست به غیر از کریمی تو حاتمی نیست 🌺بر این خشک ها تا که باران ببارد به غیر از غلام تو صاحب دمی نیست 🌺خدا از سرم سایه ات را نگیرد جز این؛ هر چه را هم بگیرد غمی نیست 🌺علی اکبر لطیفیان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
شعر ولادت امام سجاد (ع) ساقی قدحی باز مرا جام نیاز است سر ریز کن این باده که تا صبح دراز است امشب شب بزم و کَرَمِ شاهِ حجاز است میلادِ دل افروزِ مسیحایِ نماز است ز آن روست که دل مست خدای ازلی شد در بندِ علی ابن حسین ابن على شد مهتابِ شگفت شب طاعات رسیده خورشیدِ خداوندِ عبادات رسیده سر حلقه ای از حلقه ی سادات رسیده فصل ِمِی و مستی و مباهات رسیده زین بعد چنین بزم مگر خواب ببینید لبخندِ تماشائی ارباب ببینید مجنون زده ی کوچه ی حیرانیم امشب بر حلقه ی گیسوی غزلخوانیم امشب از شوق به رقص آمده طوفانیم امشب خاک گل شهبانوی ایرانیم امشب هرچند که از آب و گِلِ ایلِ حسینیم با آمدنش ما همه فامیل حسینیم ای باغ محبت گل محراب نیایش عیسى نفسان را نفسِ ناب نیایش ای چشمه ی جوشنده ی سیراب نیایش ای قبله ی تابنده ی ارباب نیایش ای آینه ی حی جلی حضرت سجاد ای زِین حسین بن علی حضرت سجاد خورشید ترین قبله ی خورشید تویی تو آسوده ترین ساحلِ امید تویى تو عیدانه ترین باده در این عید تویی تو آن سوی سراپرده ی توحید تویی تو از روزِ ازل بود که با چشم تو مستیم تا جام به دست تو بُوَد باده پرستیم فانوس خیالیم همه بر سر راهت دنبال دل گمشده بر زلف سیاهت تنها دل ما نیست به دنبال پناهت جبریل کبوتر شده در چتر نگاهت خم را همه با نام تو سرمست شکستند در عرش به عشق تو سر و دست شکستند ای نام تو فواره ی زیبایی دنیا ای آینه ی شیر خدا وقتِ تماشا ای خون خدا را علیِ عالیِ اعلیٰ سوگند به تو ای علی سوم زهرا سبقت زِ همه می بری هنگام دلیری مانند ابوالفضل اگر تیغ بگیری تا نور تو در بیت ولا جلوه گر آمد گویا که خدا بود که در هر نظر آمد آغوش گشود و به کنارت پدر آمد بر طوف قُماطِ تو دو چشمان تر آمد گفتا همه را این ثمر کوثر عشق است رزمنده ی راهِ من و پیغمبر عشق است میلاد تو با اشک و تو همزاد سرشکی در بغض شب غمزده فریاد سرشکی غم خانه ی زخمی و غم آباد سرشکی سجاده ی غمهائی و سجاد سرشکی رنگین شده این بزم از این اشک فشانی آه ای نمک سفره ی هر مرثیه خوانی در هر نفست یاد فراق شهدا بود بر پیکرت آثارِ غم کرببلا بود در دستِ تو زنجیر اسارت و جفا بود بر شانه ی تو نقشِ قدمهای بلا بود مرثیه یِ سوزنده یِ احساس تو هستی راویِ ... (ع) *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا ولی الله با عشق بینهایت و آماده آمده بنیانگذار مسجد و سجاده آمده ذریه الرسول(ص)، امید جهانیان مثل علی(ع) بدون ریا، ساده آمده شد مایه تبسم و آرامش پدر محض حسین(ع) دلبر و دلداده آمده نور چهارم آمد و زین العباد شد اصلا برای راه خدا جاده آمده هر سطر از صحیفه او رمز بندگی ست جام وصال آمده و باده آمده لطفش زبانزد است و نزد دست رد! بیا... آنکس که دل به حاجت من داده آمده پُر کرد ازآنچه خوبترینِ دو عالم است در باز کرد و دید گدازاده آمده رو زد هر آنکه بر کرمش سربلند شد سائل عزیز شد اگر افتاده آمده!  مرضیه عاطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا سیدالساجدین قبل از تو عشق جرأت پیدا شدن نداشت اصلا قنوت راه به تقوی شدن نداشت هرگز نماز خلق تماشا شدن نداشت قران بی کلام تو معنا شدن نداشت با تو دوباره طلعت کوثر طلوع کرد آیینه ی عبادت حیدر طلوع کرد ای مقتدای گریه ی شب زنده دارها دستت امید سفره ی هر چه ندارها داریم از صحیفه ی تو سایه سارها یادت نجات بخش هزاران هزارها ای ابرها مطیع دعای غلامتان باران چه قابل است به پای غلامتان دنیا هنوز مثل تو عابد ندیده است جبریل بال زیر قدومت کشیده است با گریه هات نبض عبادت تپیده است شیطان امید واهی اش از تو بریده است ای خط به خط کتاب تو تفسیر بندگی جاری ست با تو عطر مزامیر بندگی دریایی و اسیر تلاطم نمی شوی جز کوه سر به مهر تجسم نمی شوی با خط کفر مست تفاهم نمی شوی جز در قنوت نیمه شبت گم نمی شوی پیشانی بلند تو سجاد بوده است نامت همیشه زینت عبّاد بوده است عرفان نسیم صبح ابوحمزه های تو لبیک می رسید به هر ربنای تو داوود جان گرفته ز لحن دعای تو یک روز شاه می شود آخر گدای تو حرف گدایی است ببین دست خالی ام این اشک های شوقم و این خسته حالی ام ای عشق بی حرم حرمت چشم های ما خاک بقیع ناب ترین توتیای ما بارانی است نذر تو حال و هوای ما از غم ترک ترک شده بغض صدای ما هر جا که صحبت از حرمت شد دلم شکست تا حرف غربت حرمت شد دلم شکست معراج چشم عاشق ما جنت البقیع تا بوده بوده قبله نما جنت البقیع یک شعبه ای ز عرش خدا جنت البقیع سایه نشین کرببلا جنت البقیع غم در گلوی شیعه صریح است در بقیع سنگ مزار جای ضریح است در بقیع جز تو که در مقابل شعله امام شد در فصل خون مسافر تکفیر شام شد بر روی نیزه شاهد ماه تمام شد چل سال اشک و ماتم تو مستدام شد چل سال اشک ریخته با روضه های آب چل سال یاد تشنگی کودک رباب  حسن کردی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نزد کریمانِ دوعالم خوشه چینم پای بساط اهل بیت از راغبینم بر پنجم شعبان گره خورده است دینم مدیون خیر و لطف زین العابدینم از برکتش شد خانه ی مولایمان شاد آمد علیِ دوم ارباب، سجاد آمد به ما آموخت طرز بندگی را پای مناجات و دعا، پایندگی را آورد با خود راه و رسم زندگی را آموخت با رفتار خود بخشندگی را ایثار و بخشش در وجودش منجلی بود کیسه به دوش نیمه شب، مثل علی بود گَرد فراموشی ازین آیین زدوده دین را دوباره با دعا احیا نموده ابواب رحمت را سوی مردم گشوده در هر مناجاتش، گریز روضه بوده با سجده هایش خلق را دلگرم می کرد سنگ دل هر غافلی را نرم می کرد تابید نورش، بازتابش شد صحیفه خیر کثیرِ آفتابش شد صحیفه پیغمبری کرد و کتابش شد صحیفه ارکان ناب انقلابش شد صحیفه دل های ما را با مناجاتش تکان داد راه خدا را با ابوحمزه نشان داد از سجده هایش روح ایمان، جان گرفته با گریه هایش دین، سر و سامان گرفته از یک دعای نوکرش، باران گرفته با مادر او آبرو ایران گرفته لطفی ندارد روزی ام بی شهربانو دست من و احسانِ بی بی شهربانو کار جهادی کرد و دین را تقویت کرد خیلی غلام، آقا خرید و تربیت کرد نسبت به داغ کربلا با معرفت کرد با روضه هر جامانده را خوش عاقبت کرد خیره به ظرف آب می شد، تشنه می ماند از کام بابایش همیشه روضه می خواند با روضه اش تا سال های سال، می سوخت یاد لباس خونی و پامال، می سوخت یاد تن بی سر، ته گودال، می سوخت یک عمر یاد غارت اطفال، می سوخت با گریه اش تبلیغ کرد و کم نیاورد با گریه اش ما نوکران را گریه کن کرد محمد جواد شیرازی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
باید تو را حسینِ مکرّر بخوانَمت یا که علیِ اکبر دیگر بخوانمت هم صاحبِ صحیفه ای و هم نَواده اش پس حق بِده مرا، که پیمبر بخوانمت در مدح تو بس است همین که تو را زِ جان سر لوحه ی رقیّه و اصغر بخوانمت قرآنِ ناطقی و تو را آیه آیه از_ _قدر و ضحی و فاطر و کوثر بخوانمت در عشق، اقتدایِ تو بر فاطمه است پس با اذنِ مادر، عاشقِ مادر بخوانمت عطرِ تو عطر باغِ بهشتی ست، نِی عجب اصلاً زِ جنسِ سيبِ مُعطر بخوانمت مست از میِ حسینیِ تو، اهلِ عالمَند مستم نِما که در پیِ ساغر بخوانمت وقتی که بُرده ای دلِ اربابِ شهر را حق است اینکه حضرتِ دلبر بخوانمت دنیا به وقتِ سجده ی تو میکند قیام والامقامی و شَه و سرور بخوانمت سجاده ی تو بویِ خداوند می دهد سجادی و به سجده ی آخر بخوانمت از خطبه خوانی تو قیامت به پا شده اینگونه من قیامتِ اکبر بخوانمت گفتی أنا علی..و علی وار دَم زدی تا که علیِ دوم و حیدر بخوانمت اَخلاق نیکِ توست، ابوحمزه ساخته خَلقاً تو را معلمِ برتر بخوانمت از کودکی دلَت به غم و غُصّه مُبتلاست از کودکی به غُصّه برابر بخوانمت در کربلا غمت دو برابر شد ای غریب که سوگوارِ کُشته ی بی سر بخوانمت همپایِ زینبی و به گودالِ قتلگاه از راویانِ بوسه به حنجر بخوانمت در شام و کوفه هم غُل و زنجیر بوده ای، آری تو را اَسیرِ مُکدّر بخوانمت آمد مدینه زهر، توانِ تو را گرفت تا عاقبت تو را گلِ پرپر بخوانمت سنگِ مزار هم که نداری، شهیدِ عشق کُنجِ بقیع با دلِ مُضطر بخوانمت لطفی نِما به”ملتمس”خاکِ کویِ خویش تا مدحِ نو سروده به محضر بخوانمت مجتبی خرسندی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
پر می کنیم از می گلوی باده ها را تا مست باشیم انتهای جاده ها را بعد از دو رکعت عشق بازی باز خواندند در رکعت سوم همان دلداده ها را امشب به سمت خانه ی سجاد انداخت دست ارادت های ما سجاده ها را خاکیم و مشتاقیم تا دامانی امشب آنی بگیرد دست این افتاده ها را بعد از پدر حالا پسر می آید از راه خدمت کنید آقا و آقازاده ها را این دومین نوریست که تا منجلی شد او هم علی بن حسین بن علی شد در آسمانم ماه را می بینم امشب گمراهم اما راه را می بینم امشب چشم سرم را بستم و با دیده ی دل لبخندهای شاه را می بینم امشب ارباب خوشحال است و من در دست هایم مال و منال و جاه را می بینم امشب در چشم های این علی دارم علی را یا که رسول الله را می بینم امشب می آید و با هر قدم در زیر پایش جان های خاطرخواه را می بینم امشب حالا که آقای دعا دارد میاید ما را خدا ای کاش قربانش نماید فخر است امشب آسمان را بر زمینش می خندد و افلاک حیران طنینش دست حسین بن علی امشب رکاب و روی علی بن حسین آمد نگینش بی تاب شد, لبخند زد, رویش گل انداخت وقتی که لب های علی شد بوسه چینش خالی ست جای فاطمه هرچند اما خوابیده با لالایی ام البنینش در سوم شعبان رسید از راه, شاه و در پنجمین روزش رسیده جانشینش روح دعا, مرد خدا, جان حسین است او وارث ملک سلیمان حسین است با تیرهایی که روان از چشم جادوست صید غزال نرگس او هرچه آهوست حافظ! بگو باد صبا تا باز آرد عطر خوشی از نفحه های گیسوی دوست حالا که سجاد است و زین العابدین است محراب ما طاق و رواق آن دو ابروست محصول پیوند عرب ها و عجم هاست طفلی که کسری زاده است و هاشمی خوست چون همسری پادشاه کشور عشق این افتخار مادری شهربانوست این افتخار مردم این آسمان است اربابمان داماد ما ایرانیان است با یک نگاهت سنگ هم اعجاز کرده در راه اثباتت حجر لب باز کرده نه دوستانت که ید عقده گشایت از دشمانت هم گره ها باز کرده حتی دعاهایت؛ جدا از حرف هایت در علم حرفی تازه را آغاز کرده شاگردهایت را هم این اسلوب تدریس آموزگار آسمان! ممتاز کرده هر کس فرازی از ابوحمزه شنیده تا قاب قوسین خدا پرواز کرده هروقت میخواهم که قلبم را بشویم باید `الهی لاتودبنی” بگویم با دست ... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
سجاد! ای به گوشِ ملائك، دعای تو شب، خوشه‎چين خلوت تو با خدای تو ای چشم آسمان و زمين مانده خيره‎وار بر شور و جذبه‎های تو در سجده‎های تو ای ديدن قتال غم انگيز كربلا حُزنِ هميشه ساخته از ماجرای تو يك روز بود واقعه ی كربلا، بلی يك عمر وقفه داشت ولی كربلای تو اي وارثِ پيمبر و حيدر كه اختران برآفتاب فخر كنند از ولای تو محراب را به وقت مناجات تو ، همه افتاده لرزه‎ها به تن از های ‎های تو اي يك نيای تو به نَسَب، مفخر عرب وی محور عجم به حَسَب يك نيای تو ای زينت تمامی پرهيزيان به زهد وی زيور تمام دعاها، دعای تو در مدح تو، ترانۀ توحيد سردهد هرچند نيست زمزمۀ من، سزای تو  حسین منزوی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
نشستم یه گوشه با حال خراب شدم نی که از غم حکایت کنم گلومو گرفته یه بغض غریب میخوام قصه ای رو روایت کنم ابوحمزه میگه که وارد شدم توی خونه ی سیدالساجدین دیدم آسمون چشاش ابریه بازم خیسه سجاده روی زمین تحمل نکردم به حرف اومدم با یه حالی گفتم که جونم فدات چهل ساله که حال و روزت اینه چقد گریه آخه فدای چشات شده زخم پلکات بمیرم برات چقد گریه آخه گل فاطمه شهادت که ارث تبار شماست شهادت که ارث بنی هاشمه مگه حمزه کشته نشد تو احد مگه سجده گاهِ علی خون نشد نیفتاد زهرا مگه پشت در مگه مجتبی تیر بارون نشد رسید اینجا تا حرف دیدم امام هنوزم دلش انگاری کربلاست صدا زد ابوحمزه رحمت به تو شهادت همیشه تو تقدیر ماست ولی میدونی تا که یادم میاد میگم کاش عمرم به فردا نبود شهادت آره ارث ما طایفه ست اسارت ولی ارث ماها نبود نبودی ندیدی که تو کربلا چطور خواهرام میدویدن رو خار فرار کردن از خیمه ها عمه هام بیا و دیگه رو دلم دس نذار میلاد حسنی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
شبیهِ سیبِ غلطانی که از جوی تو می‌آید دلِ سرگشته‌ی ما از شبِ موی تو می‌آید تو آنقدر از خدا سرشار هستی که نمی‌دانیم که این عطرِ خداوند است یا بوی تو می‌آید تو از آن جلوه‌هایِ ذاتیِ حقی که  از لاهوت علی حق و علی حَی  از دَمِ هویِ تو می‌آید حسین آنقدر عادت بر تماشایِ علی دارد به هرجا می‌رود تنها دلش سوی  تو می آید حسین است و علی اکبر رسول الله را آورد امیرالمومنینش هم که با روی تو می‌آید کنارِ شهربانو فاطمه ذوقی دگر دارد که از این مادرِ ایرانیان بویِ تو می‌آید خدا می‌خواست میدان داری‌ات پنهان شود وَرنَه سلحشوری  علمداری  به بازویِ تو می‌آید گره بر اَبرویت ای کاش می‌دادی و می‌گفتند کجیِ ذوالفقار  آری به اَبرویِ تو می‌آید خدا می‌خواست دستت بسته باشد وَرنَه با تیغی سرِ گردن‌کشان در زیرِ زانویِ تو می‌آید خدا را شکر در بیچارگیِ ما در این ایام به دادِ ما دعاهای تو دارویی تو می‌آید بخوان "یا مَن تُحَلُّ..." تاکه حل گردند مشکل‌ها که هرجا سائلی باشد سرِ کویِ تو می‌آید چه خاکی خطبه‌هایت بر سرِ آلِ یزید آورد هنوز از کاخِ ویرانش هیاهویِ تو می‌آید دلِ زینب کنارت قرص می‌شد در تمامِ راه که پایش بعد عباسش‌ به زانوی تو می‌آید « ندانم دل کجا می‌نالد از دردِ گرفتاری صدایِ چینی‌ای  از چینِ گیسوی تو می‌آید» نمی‌دانم چه آمد بر سرت از کوفه تا شام صدایِ فاطمه از دردِ پهلویِ تو می‌آید «»:بیدل حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
سه شنبه های جمکرانی اگر امید به‌من نیست پس‌چه‌سِری هست سه شنبه های مرا، رزق جمکران مرا... قلم به شوق تو خود را به دست من داده... بیا و پس نزن این دست ناتوان مرا.... اللهم‌ عجل‌ لولیک‌ الفرج *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*