باباحسین
بی تو پنهان کردن بغض گلو مشکل شده
زندگی دور از تو و دور از عمو مشکل شده
گریه کردم! آمدی با «سر»...خدایا حاجتم-
-شد برآورده، اگر چه آرزو مشکل شده
جانِ من بابا کجا بودی که مویت سوخته؟!
دست-بردن بین مویَت؛ مو به مو مشکل شده
عمه زینب(س) تازیانه خورد جای ما همه
نا ندارم! گفتنِ راز مگو مشکل شده
زجر(لع) بسکه بر دهانِ من زده با پشتِ دست
زخم بر لب دارم و این گفتگو مشکل شده
میگذارم این سرت را آنطرف پهلوی خود
چون برایم دیدنِ از روبرو مشکل شده
سنگ خورده روی چشمانم سرِ بازار شام
تار می بینم! برایم جستجو مشکل شده
میکشم دست کبودم را به روی صورتت
بوسه بر پیشانی و زخم ِ گلو مشکل شده!
مرضیه عاطفی
#اشعار_شهادت_حضرت_رقیه #اشعار_ماه_محرم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خدا جلوه اش در دل عارفین
من الاولین بوده و الاخرین
بنازم به نازی که از ما کشید
بنازم به این احسن الخالقین
مرا آفریده برای حسین
لک الحمد، حمد همه شاکرین
یکی گفت در گوش من یاحسین
شنیدم دو یا ارحم الراحمین
به قرآن، بهشت خدا بی حسین
شود بدتر از اسفل السافلین
به مستی من لحظه ای شک نکن
که جوشیده ام در چهل اربعین
سرشته شده با رقیه گلم
منم بندهء آن خرابه نشین
ندارم به زهرا کسی را جز او
ندارم به شخصی بجز او یقین
اگر روز محشر به زهرا نشد
مرا می سپارد به ام البنین
پناه رقیه فقط زینب است
سپرده است جان را به جان آفرین
تصور کن آغوش زینب شده
رکابی که بی او ندارد نگین
طبق آمده با سری غرقه خون
سری آمده از تنور، آتشین
نشست و پدر را به دامن گرفت
سپس گفت؛ ای ماهم، ای نازنین؛
شده لکنتم بیشتر، بین شام
شده حرف من نقطه چین نقطه چین
ورم داشت دستم که بالا نرفت
نشد رو بپوشانم از آستین
روی صورتم جای یک بوسه نیست
خبر داری از سیلی آن و این؟!
لگد خورده ام بسکه خوردی لگد
زمین خورده ام بسکه خوردی زمین
نخوردی اگر چوب، در تشت زر
چرا شد لب تشنه ات این چنین
شنیدی چرا دخترت شد مریض
کنیزی صدا کرده من را کنیز
سید پوریا هاشمی
#اشعار_ماه_محرم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بابای من
چقدر حرف که بی ربط آمده، تا... با...
برای آنکه شود حرف من مهیا با...
دو چشم من به گمانم که آشنا هستید
یکی دو بار به نی دیده ام شما را با...
دلم قرار گذاشتم که تنگ تو نشود
ولی گرفته دل دختر تو حالا با...
بهانه بود وَ یا نه، هنوز مبهوتم
ببین که شد قد من زیر ضربه ها تا، با...
نگاه ها چقدر مُهر نیلی ام زده اند
زبس که بیست گرفتم ز درس انشاء، با...
توأم تویی که به نی نور می دهی هر دم
تویی که جلوه گری در خرابه مهتابا.
میان دفتر صدبرگ پاره قلبم
یکی دو جمله برای تو ساختم با، با.
معادلات زمانه چقدر مجهولند
سفر برای چه رفتی؟ شده معما، با...
تمام قدرت خود را که...نه، نشد که نشد
نشد حریر گره خورده سرم وا، با...
مقدمه چقَدَر؟! اصل مطلبم این است
تمام پیکر من درد می کند بابا.
رضا دین پرور
#اشعار_ماه_محرم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
سه ساله حسین(ع)
در وادی ایمن قدمی پا نگذراند..
عشاق محلی به تسلی نگذراند
بوسیدن تو ضعف و عطش را ز تنم برد
گیرم جلویم آب و غذا را نگذارند
خلخال نو پاکرده ام آن هم پر خار است
طفلان دگر داخل آن پا نگذارند
آندفعه که با موی سرم زجر مرا برد
بسپار که ایندفعه مرا جا نگذارند
امید من این است که هربار میوفتم
بر این تن خون مرده لگدها نگذارند
تقصیر خودم نیست که چادر به سرم نیست
در شام که چادر سر زنها نگذارند
وقتی که مرا بر سر بازار کشاندند
ای کاش به سکوی تماشا نگذارند
مانند کنیزم شده ام،سوخته رویم
در روز که سقفی به سر ما نگذارند
سید پوریا هاشمی
#اشعار_ماه_محرم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#ورود_به_ماه_محرم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
غم تو آبروی ماست این غم را مگیر از ما
دلیل پلکهای زخم! مرهم را مگیر از ما
نگاه خیس ما ارثیهی آبا و اجدادیست
بیا لطفی کن این حق مسلّم را مگیر از ما
برای ما که از غوغای این عالم گریزانیم
همین یک دلخوشی ماندهست، این کم را مگیر از ما
به غیر از خیمهی تو هر کجا آلودهی فتنهست
نشستن در پناه سرخ پرچم را مگیر از ما
رضا(ع) فرمود "فَابکِ لِلحُسین اِنْ کُنتَ باکِیّا"
عمل کردن به این فرمان محکم را مگیر از ما
دم نوحه برای سینهزن حکم نفس دارد
بدون روضه میمیریم، این دم را مگیر از ما
تمام سال با شوق همین یک ماه سر کردیم
تمام سال را باشد... محرّم را مگیر از ما
شاعر: #علی_سلیمیان
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بال و پرم سوخت
دیشب تمام بال و پرم سوخت ای عمو
در بین شعله موی سرم سوخت ای عمو
آتش به جان خیمه که افتاد در غروب
دیدم تمام دور و برم سوخت ای عمو
چادر نماز عمه سپر شد برای من
در غارت حرم سپرم سوخت ای عمو
از بس که تازیانه به رخسار من زدند
روی کبود و چشم ترم سوخت ای عمو
با چوب نیزه میزد و جسمم کبود شد
در زیر ضربه ها کمرم سوخت ای عمو
شمر و سنان بروی سرم داد میزنند
حالا که قلب شعله ورم سوخت ای عمو
خولی به خنده خیره شده سوی دختران
وقتی حجاب مختصرم سوخت ای عمو
لکنت زبان گرفته ام از بس مرا زدند
دیدی زبان نوحه گرم سوخت ای عمو
از روی ماه من اثری نیست بعد تو
کنج خرابه ها اثرم سوخت ای عمو
دشمن به عمه زینب من حرف بد زده
من گریه کردم و جگرم سوخت ای عمو
پایین نیزه با پدرم همسفر شدم
کنج تنور همسفرم سوخت ای عمو
سعید مرادی
#اشعار_ماه_محرم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا بنت الحسین(ع)
آمدی تا با سر خونی تو سامان بگیرم
خون حلقوم تورا با گوشه دامان بگیرم
جان من برلب رسید از بس کتک خوردم پیاپی
چشم خود را بازکن شاید دوباره جان بگیرم
صورت سرخ و کبود و نیلی آوردم برایت
دلبر من آرزو کن تا کمی درملن بگیرم
سوختم پرپر زدم مانند زهرا مادر تو
سوختم شاید نشان از لاله و ریحان بگیرم
بس که سیلی خوردم از شمر و سنان و زجر و خولی
تار می بیند دوچشمم کاش من پایان بگیرم
از تنور خانه خولی رسیدی خسته جانی
امشب ای مهتاب من باید تورا مهمان بگیرم
از فراز نیزه قرآن خواندی و با گریه گفتم
کاش میشد بوسه ای از قاری قرآن بگیرم
چند باری ناسزا از نیزه داران می شنیدم
بغض کردم بعد از آن میخواستم باران بگیرم
چند باری از سر نی ها زمین خوردی ولی من
بوسه از روی تو در ویرانه ی ویران بگیرم
وقت غارت شعله بر جان من افتاد و ندیدی
ناله کردم تا که آتش را از این دامان بگیرم
یادم آمد بین مقتل زیر و رو می شد تن تو
خواستم جسم تو را از نیزه و پیکان بگیرم
چکمه های شمر با دندان و ابرویت چه کرده
خاک و خون را باید از این چهره تابان بگیرم
گرچه رگهای تو قدری نا مرتب شد ولی من
آرزو دارم تو را با دیده گریان بگیرم
سعید مرادی
#اشعار_ماه_محرم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#استقبال_محرم
بسمالکریم... مَن هوَ إحسانُه قَدیم
ما را نگار، کرد به میخانهاش مقیم
بوی لباس خونی ارباب میرسد
صوت حزین مادر سادات... بگذریم
من آمدم که با همهی روسیاهیام
راهم دهید با همهی پُرگناهیام
اصلا خودت بگو که چه خاکی به سر کنم؟!
یک روز اگر برانی و من را نخواهیام
اشکم چکید و سنگ دلم را لطیف کرد
نام حسین شغل مرا هم شریف کرد
غفلتزده به ماه عزا آمدم ولی...
... زهرا رسید و کار مرا هم ردیف کرد
از سوی فاطمه که به سائل نظر شود
چشمش میان روضهی ارباب تر شود
عاشق اگر که گشنه بخوابد عجیب نیست
هیهات بیحسین شب ما سحر شود
از خاک قتلگاه برایم بیاورید
در روضه اشک و آه برایم بیاورید
پرچم بیاورید، کتیبه بیاورید
پیراهن سیاه برایم بیاورید
من ماتِ ماتَم تو بمانم مرا بس است
در راه محکم تو بمانم مرا بس است
ثروت، مقام، شهرت دنیا نخواستم
در زیر پرچم تو بمانم مرا بس است
فریاد و بحث ماست فقط مکتب حسین
استاد درس ماست فقط زینب حسین
با لعن بر یزید فقط آب میخوریم
لبتشنه میشویم به یاد لب حسین
آقا اگر نبود شفیقی نداشتیم
سوی خدای خویش طریقی نداشتیم
"نعم الامیر" ما شده "نعم الرفیق" ما
آقا اگر نبود رفیقی نداشتیم
بینام یار، نار گلستان نمیشود
بیکربلا بهشت که رضوان نمیشود
صد بار گفتهایم که ذکری برای ما
مثل حسین موجب غفران نمیشود
محمدجواد شیرازی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#استقبال_محرم
بر پا شده است در دل من خیمهی غمی
جانم چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی
عمریاست دلخوشم به همین غم که در جهان
غیر از غمت نداشتهام یار و همدمی
بر سیل اشک، خانه بنا کردهام ولی
این بیت سُست را نفروشم به عالمی
گفتی شکار آتش دوزخ نمیشود
چشمی که در عزای تو لب تر کند نمی
دستی به زلف دستهی زنجیرزن بکش
آشفتهام میان صفوف منظّمی
میخوانیام به حُکم روایات روشنی
میخواهمت مطابق آیات محکمی
ذیالحجّهاش درست به پایان نمیرسد
تقویم اگر نداشته باشد مُحرّمی...
سعید بیابانکی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزلمصیبت سیاهپوشان آمادگی برایِ ماهِ محرّم
سرمایهاَم غلامیِ این خانواده است
شکرِخدا که از غمِتان قلبِ من شکست
شکرِ خدا که پایِ عَلم پا گرفتهام
از غصّهیِ مُحرّمتان قلبِ من شکست
رویم سیاه و شال سیاه است آبرو
در بینِ نوحه با دَمِتان قلبِ من شکست
چیزی نمانده سر بِرود رویِ نیزهها
با وصفِ حالِ مَحرمتان قلبِ من شکست
هر سال پایِ روضهیِ گودال گفتهام
در دستِ کیست خاتمِتان قلبِ من شکست
ماهِ محرّم آمد و ما سینه میزنیم
با ندبههایِ ماتمتان قلبِ من شکست
#ماه_محرم #سیاه_پوشان #مدح_مرثیه
#امام_حسین_علیه_السلام #کربلا #غزل
#سلام_ماه_محرم
#حسین_ایمانی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#استقبال_محرم
این روزها دلشوره دارم بیش از پیش
کاری بجز گریه ندارم بیش از پیش
این روزها قلب مرا ماتم گرفته
باز این لبم نام شمارا دم گرفته
این روزها دلشوره دارم مثل هرسال
هر شب گریزی میزنم تنها به گودال
اما همه ترسم جدایی از تو شد ، آه
اینکه نباشد دستم از ماه تو کوتاه
ای کاش با عشق تو در روضه بمیرم
من ، این منه بی ننگ و بی عرزه بمیرم
ای کاش با گریه توانم را بگیری
امسال بین روضه جانم را بگیری
ای کاش این ماه محرم با تو باشم
ای کاش در این روضه مَحرم با تو باشم
تا اینکه مارا مادرت درهم ببیند
مارا سیه پوش غم و ماتم ببیند
کاری بکن غیر از غمت ، غم را نبینم
ماهی بجز ماه محرم را نبینم
زهراست مارا راهی این جاده کرده
مارا برای نوکری آماده کرده
فهم محرم را به ما امشب عطا کن
راه حسین ابن علی را راه ما کن
هر چند که صحرایی از غم تشنه اوست
او تشنه بود اما دوعالم تشنه اوست
امیر فرخنده
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#استقبال_محرم
دوباره می رسد از ره، صدای پای محرم
سلام ماه حسین جان و گریه های محرم
چه نفس های شریفی که می شوند در این ماه
شبیه کعبه سیه پوش ماجرای محرم
چه سینه ها که بسوزند در مصائب ارباب
چه اشک ها که بریزند در عزای محرم
به روی پیرهن مشکی ام نوشته ام امسال
منم گدای حسین و منم گدای محرم
تمام سال صدای حسین حسین می آید
از آن دلی که شود سخت مبتلای محرم
پیام فاطمه این است: شیعیان حسینم!
سلوک روضه بگیرید پا به پای محرم
سلام روضه ی غربت، سلام حضرت مسلم
چه حیف شد نرسیدی به ابتدای محرم
حسین می رسد و کربلاست مقصدش، اما
امان ز کرب عظیم و غم و بلای محرم
امیر عظیمی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#استقبال_محرم
در كوچه ها نسیم بهشت محرّم است
این شهر بی مجالس روضه جهنّم است
پیراهن سیاه عزاداری شما
زیباترین تجلّی عشق مجسّم است
شكر خدا كه هیئتمان باز دایر است
شكر خدا كه بر سر این كوچه پرچم است
بیرون ندیده اید زنی ایستاده است؟
بالش شكسته است، قدَش هم كمی خم است
لبخند تلخ فاطمه بر تك تك شما
یعنی خوش آمدید و همان خیر مقدم است
من كه ندیدمش دم در، خب شما چطور؟
صد حیف سوی چشم گنهكار ما كم است
پرواز می كنیم از این پیله های تنگ
فصل بلوغ شیعه یقیناً محرّم است
در مجلس عزای امام قتیل اشك
روضه به شور و واحد و نوحه مقدّم است
وحید قاسمی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_زمان_عج
#استقبال_محرم
نگاه رحمتت بر ماست؛ میدانم که میآیی
ز اشک دوستان پیداست؛ میدانم که میآیی
گذشته چارده قرن و هنوز ای یوسف زهرا
تو تنها و علی تنهاست میدانم که میآیی
به گوش شیعه از پشتِ در آتشزده گویی
صدای نالۀ زهراست میدانم که میآیی
به یاد کربلا، کرب و بلا شد عالم امکان
زمان، هر روز عاشوراست، میدانم که میآیی
هنوز آیات قرآن از لب جدّت به نوک نی
به گوش زینب کبراست، میدانم که میآیی
به یاد آب آب تشنگان، چشم محبانت
ز اشک و خون دل دریاست، میدانم که میآیی
هنوز آن زخم پیکانی که بر چشم عمویت خورد
به چشم خونفشان ماست میدانم که میآیی
تماشای خیالیِّ سر اصغر به نوک نی
شرار آتش دلهاست میدانم که میآیی
به خون پاک مظلومانِ عالم میخورم سوگند
که مهدی مصلح دنیاست میدانم که میآیی
اگر چه غایبی «میثم» به چشم خویش میبیند
لوای دولتت برپاست میدانم که میآیی
استادحاج غلامرضا سازگار
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#استقبال_محرم
دوباره می رسداز ره محرمت آقا
وبوی روضه و شبهای ماتمت آقا
کتیبه ها و علم نقش پرچمت آقا
همیشه در دل مابوده این غمت آقا
فدای نام تو و بچه هایتان آقا
که روضه ام شده کرب وبلایتان آقا
سلام ماه غریبی،سلام ماه عزا
دوباره برکت یکسال مابه دست شما
چه عزتی که عطا کرده ای به نوکرها
نشسته اندسر سفره ی تو خون خدا
به پا شود نوحه ها در عزایتان آقا
که روضه ام شده کرب وبلایتان آقا
دوباره روضه ی مشک وصدای طفل رباب
دوباره یک حرمی مانده بی عمو بی آب
دوباره غارت و سیلی دوباره رد طناب
دوباره کوچه و بازار، ازدحام و عذاب
شروع میشود این روضه هایتان آقا
که روضه ام شده کرب و بلایتان آقا
شروع میکنم اینبار از لب گودال
و عصرروز دهم پیکری شده پامال
وخواهری که ز بالای تل شده بیحال
خدا به خیر کندگوش و معجر اطفال
همیشه لطمه زدم من برایتان آقا
که روضه ام شده کرب و بلایتان آقا
محمدحسین بناریان
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#استقبال_محرم
دوباره می رسداز ره محرمت آقا
وبوی روضه و شبهای ماتمت آقا
کتیبه ها و علم نقش پرچمت آقا
همیشه در دل مابوده این غمت آقا
فدای نام تو و بچه هایتان آقا
که روضه ام شده کرب وبلایتان آقا
سلام ماه غریبی،سلام ماه عزا
دوباره برکت یکسال مابه دست شما
چه عزتی که عطا کرده ای به نوکرها
نشسته اندسر سفره ی تو خون خدا
به پا شود نوحه ها در عزایتان آقا
که روضه ام شده کرب وبلایتان آقا
دوباره روضه ی مشک وصدای طفل رباب
دوباره یک حرمی مانده بی عمو بی آب
دوباره غارت و سیلی دوباره رد طناب
دوباره کوچه و بازار، ازدحام و عذاب
شروع میشود این روضه هایتان آقا
که روضه ام شده کرب و بلایتان آقا
شروع میکنم اینبار از لب گودال
و عصرروز دهم پیکری شده پامال
وخواهری که ز بالای تل شده بیحال
خدا به خیر کندگوش و معجر اطفال
همیشه لطمه زدم من برایتان آقا
که روضه ام شده کرب و بلایتان آقا
محمدحسین بناریان
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_حسین_مناجات
#استقبال_محرم
#دوبیتی
ای کاش که تا محرّمش من باشم
هنگام عزا و ماتمش من باشم
"خواهم که ز هر تنی برآرم سر خویش
تا هر که بمیرد از غمش من باشم"
#مسیح_کاشانی
#جواد_هاشمی_تربت
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
امیری حسین و نعم الامیر
غم ندیدن تو کرده قصد جان مرا
غمی که سوخته تا مغز استخوان مرا
از آن زمان که به دنیا قدم گذاشته ام
عجین به داغ نوشتند داستان مرا
تو جانِ زینبی اما زمانه درصدد است
بگیرد از منِ محنت کشیده جان مرا
زغربتت رمق راه رفتن از من رفت
اناالغریبِ تو لرزانده زانوان مرا
اجازهای بده نذری سفره ات باشند
کرم کن و بپذیر این دو قرص نان مرا
مرا سهیم کنی در منای کرب و بلا
اگر قبول کنی این دو نوجوان مرا
فدای شرم تو ... اما بیا و کامل کن
ستاره های درخشان آسمان مرا
ادا اگر بشود حق تو زجانب من
توان مگر بدهد جان ناتوان مرا
قیام کردم و در خیمه گرم تکبیرم
برو میانه ی میدان ببین اذان مرا
قدم خمید ز تنهایی ات ، غم فرزند
خمیدهتر نکند قامت کمان مرا
نصیب باغ دلم از بهار اندک بود
خدا به خیر کند قصهی خزان مرا
بلا عظیمتر و من صبورتر شده ام
چه سخت کرده خداوند امتحان مرا
هادی ملک پور
#اشعار_ماه_محرم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ارباب من
...جُون آمد کنارِ اربابش
رخصتش را گرفت اما نه
التماسش نمود او فرمود
زحمتت دادهایم حالا نه...
گفت خارم ، وَ خار میدانم
پیش گُل رنگ و روی بد دارد
دست رد را مزن به سینهی این
رو سیاهی که بویِ بد دارد
حرفهای غلام آتش بود
از جگر بود بر جگر میزد
روی پای حسین چشمش بود
داشت از شوق بال و پر میزد
اندکی بعد غرقِ خونش بود
رویِ شن سر گذاشت چشمش بست
هیچ کس را صدا نزد از شرم
انتظاری نداشت چشمش بست
ناگهان بویِ سیب را فهمید
گفت وقتی شهادتینش را
باورش نیست اینکه میبیند
بر رُخِ خود رُخِ حسیناش را
سر او روی دامن است اما
زخمهای دلش نمک خورده
بوسهای زد به چهرهاش ارباب
بوسهای با لبی تَرَک خورده...
حسن لطفی
#حسن_لطفی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
غم ندیدن تو
غم ندیدن تو! ... کرده قصد جان مرا
غمی که سوخته تا مغز استخوان مرا
از آن زمان که به دنیا قدم گذاشته ام
عجین به داغ نوشتند داستان مرا
تو جانِ زینبی اما زمانه درصدد است
بگیرد از منِ محنت کشیده جان مرا
زغربتت رمق راه رفتن از من رفت
اناالغریبِ تو لرزانده زانوان مرا
اجازهای بده نذری سفره ات باشند
کرم کن و بپذیر این دو قرص نان مرا
مرا سهیم کنی در منای کرب و بلا
اگر قبول کنی این دو نوجوان مرا
فدای شرم تو ... اما بیا و کامل کن
ستاره های درخشان آسمان مرا
ادا اگر بشود حق تو زجانب من
توان مگر بدهد جان ناتوان مرا
قیام کردم و در خیمه گرم تکبیرم
برو میانه ی میدان ببین اذان مرا
قدم خمید ز تنهایی ات ، غم فرزند
خمیدهتر نکند قامت کمان مرا
نصیب باغ دلم از بهار اندک بود
خدا به خیر کند قصهی خزان مرا
بلا عظیمتر و من صبورتر شده ام
چه سخت کرده خداوند امتحان مرا
هادی ملک پور
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
.
#امام_زمان_عج_مناجات_محرم
ای کاش یک ثانیه با ما همنشین باشی
سخت است عمری این چنین تنهاترین باشی
خاک "دلم" تسخیرِ بیگانه نخواهد شد
ای دوست!وقتی صاحب این سرزمین باشی
شب..،نور تو در کوچه های شهر جاری شد
تا مثل فانوسی برای اهل ِ دین باشی
دست خدا ترجیح داده دستِ کم اینبار
تا دست فتنه رو شود،در آستین باشی
خیلی به چشمان علیوار تو می آید
در مسجد سهله امیرالمومنین باشی
دنیا رکابش را هزاران سال صیقل داد
تا شاید این جمعه رکابش را نگین باشی
زهرا برای غربتت بارید از آن دم که
فهمید تو باید غریبِآخرین باشی
ای کاش ما هم مهزیارت می شدیم آقا
وقتی میان شیعه گرمِ دستچین باشی
با درد و با اندوه و با گریه عجین باشم
با درد و با اندوه و با گریه عجین باشی
تا کی قرار است از فراقت این چنین باشم!؟
تا کی قرار است از صبوری این چنین باشی!؟
خیلی دلم می خواهد آقا وقت جان دادن
آن لحظه ها،آن لحظه های واپسین..،باشی
اشکِ منِ بی معرفت خشکیده..،باید هم
تو همچنان دلواپس هَل مِن مُعین... باشی
بار گناهان منِ نامرد باعث شد
تا جای من پیش خدا تو شرمگین باشی
پای برهنه..،کربلا..،با تو..،چه می چسبد
خیلی دلم میخواست با من اربعین،باشی
برگرد..،روضه،روضه ی سقاست..،پس برگرد...
تا روضهگردانِ یلِ ام البنین باشی
▪️
▪️
با آن عمود سهمگینی که به فرقات خورد
باید علمدار! این چنین نقش زمین باشی
زینب صدا زد:پاشو خوشغیرت!..،سنان آمد...
تنها تو باید سدِّ راهِ این لعین باشی
شاعر: #بردیا_محمدی✍
#امام_زمان
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
امیری حسین(ع)
به چه دردی بخورد بی تو پسر داشتنم
چه کنم بعد تو با داغ جگر داشتنم
نه پسرهای مناند این دو نه خواهر زاده
به تو سوگند که هستند دو حیدر زاده
تیغ آماده رویِ دامنشان است ببین
حرزِ یا فاطمه بر گردنشان است ببین
این دو پولادِ جگر تافته یعنی زینب
این دو سرباز و دو سرباخته یعنی زینب
بر سر عهد تو هستیم و همان خواهد شد
خواهرت مرد شود این دو جوان خواهد شد
یار بی یار رسیدم که دلت غم نخورد
آمدم در دلِ تو آب تکان هم نخورد
دست و بازوی علمدار حرم آوردم
پیشِ تو بر سرِ دوشم دو علم آوردم
دو سپاه حرمِ فاطمه را میبینی
ذوالفقار دو دم فاطمه را میبینی
به درِ خیمه امّیدم امید آوردم
تا که ردم نکنی موی سپید آوردم
خواهرت موقع حج نذر دو قربانی کرد
وقت نذرش شده قربانی عید آوردم
دو علیاکبر و عباس ولی کوچکتر
دو سلحشور دو شیر و دو رشید آوردم
دو حسن روی دو سید دو حسینی زاده
قابلت را که ندارد دو شهید آوردم
این دم و بازدمم این ضربانهای مناند
این حسین و حسن و تیر وکمانهای مناند
ای جوانمرده بگو که جگرم را چهکنم
سر به زیرِ حرمِ دو رو برم را چهکنم
تو اگر اذن دهی لشگر عالم با من
مادرم گفته برو اذنِ حسینم با من....
مانده دایی که چگونه خبرش را بِبَرد
خبر سوختن بال و پرش را بِبَرد
با چه رویی برود دیدن زینب از دشت
با چه جانی به حرم دو پسرش را بِبَرد
دو جگرگوشهی او روی زمین میغلتند
ولی از خیمه نیامد جگرش را بِبَرد
یک نفر آمده اینسو بزند تیغش را
یک نفر رفته به آنسو تبرش را بِبَرد
یک نفر آمده اینسو تن این را بکشد
یک نفر رفته به آنسو که سرش را ببرد
تنشه بودند و نشد جرعهی دیگر بینند
یا که یکبار دگر چهرهی مادر بینند
دید آخر چه بلایی سرشان آوردند
زخمها بر جگرِ مادرشان آوردند
قصدِ جانِ دو برادر دو برادر کردند
ضربهی تیغ و سنان را دوبرابر کردند
مانعِ بُردنشان پشتِ خَمِ دایی بود
اِرباًاِربا شدنِ این دو تماشایی بود
کمرش خم شده باید که عصا بردارد
باید او خیمه رود تا دو عبا بردارد
زینب انگار نه انگار که بی سر شدهاند
دید بر نیزه ولی سایه مادر شدهاند
حسن لطفی
#اشعار_ماه_محرم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#دلتنگ_محرم #پیشواز_محرم
نظر به رویِ تو شد قبلگاهِ آمالم
تَرَحُمی بنما کن نظر به احوالم
نوشته رویِ جبینم فراق تا به ابد
بنالم از غمِ دل یا بدیِ اقبالم
من آن کبوترِ بامم که هرکجا رفتم
به سنگِ تهمتِ مردم شکسته شد بالم
فقط ضمانت تو گشته مُهرِ تمدیدی
به توبه نامه ی بی اعتبارِ هرسالَم
نه پایِ رفتنی هست و نه رویِ آمدنی
بگو چه چاره کنم من زدستِ اعمالم
صدایِ پایِ مُحرَم به گوش می آید
شبانه روز به یاد حسین می نالم
قسم به مویِ پریشان عمه جانِ شما
به گریه دلنگرانِ حسین و گودالم
صدازد از تَهِ گودال خواهرم برگرد
مگر نگفتم عزیزم نیا به دنبالم
برو به خیمه نبینی بریدنِ سر را
وگرنه پیر شوی پایِ جسمِ پامالم
شاعر: #قاسم_نعمتی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
چه فراقی
از حرم رفتی و آتش زده شد بال وپرم
بعد تو ریخته شد خاک یتیمی به سرم
چه فراقی و چه داغی که ندیده چشمم
در همین فاصله از زندگی مختصرم
چند روزی است که از حال دلم بی خبری
چند روزی است که از حال سرت بی خبرم
شانه ی سنگ شده جایِ سر دختر تو
جایِ آغوش تو ای کوه ترین مرد حرم
مو ندارم به سر و سوخته گیسویی که
می رسیده است زمانی قد آن تا کمرم
کاش میشد که دوباره به مدینه برویم
تا که انگشتر ی از شهر برایت بخرم
کفتر جلد سر و دوش عمویم بودم
حال با حرمله و شمر و سنان همسفرم
سیلی و هلهله کم بود که با زخم زبان
هر کسی زد نمک طعنه به زخم جگرم
گر چه گیسو و سرم سوخت ولی شکر خدا
معجر سوخته ای هست ببندم به سرم
کاش می شد که نخی از گل پیراهن تو
باخودم محض تبرک به مدینه ببرم
آبرو بود که از کاخ ستم می بردم
باهمین اسلحه ی اشک و همین چشم ترم
دست و پا گیر شدم مرحمتی کن بِبَرم
که در این قافله با تاول پا دردسرم
بین زهرا و رقیه چه شباهتهایی است!
کشته سیلیِ بعد از غم داغ پدرم
منصوره محمدی مزینان
#اشعار_ماه_محرم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#استقبال_از_محرم
#آواز_دشتی
ای اهل عــزا، ماه محــرم شده نزدیک
ایام غم و محنت و مـاتم شده نزدیک
ای اهل عـزا، حـزنِ دل از دیده ببارید
چون ماتمِ سالار شهیدان شده نزدیک
چاووش عزایِ شه دین می رسد ازراه
گوید به نوا غافله ی غم شده نزدیک
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*