.
#مناجات
#امام_زمان
#اربعین
به شوق وصل شما راهی بیابانم
چه می شود سفر اربعین نمی دانم!!
تمام راه نجف تا به کربلا با خویش
حدیث وصل تو را هر عمود می خوانم
نسیم صبح مشایه لطافتی دارد
دعای عهدِ دم صبح و چشم گریانم
دلم گرفته بهانه کجاست خیمهٔ تو
شود شبی که نمایی به خیمه مهمانم
گرفته خواب ز چشمم خیال دیدن تو
قسم به موی پریشان تو پریشانم
دوباره سورهٔ یوسف دوباره آیهٔ وصل
چه عاشقانه شده آیه های قرآنم
قسم به زینب و پیراهن ِ در آغوشش
گرفته داغ جدایی تو گریبانم
زبان گرفته عقیله به گیسوان سپید
دلم هوای تو را کرده ای حسین جانم
تمام راه ، فقط روضه عطش خواندم
بیاد تشنگی ات ای ذبیح عطشانم
زچنگ گرگ لباس تو پس گرفتم من
حسین غیرتی ام ای شهید عریانم
کنار پیکر عریان خجالتم دادند
نبود چادرم آنجا تورا بپوشانم
به رغم اینهمه قرآن که روی نی خواندی
چرا قبول نکردند من مسلمانم
امانتی تو را جا گذاشتم در شام
بیاد دفن رقیه هنوز حیرانم
بدون غسل و کفن بین چادری خاکی
تنش به خاک سپردم به دست لرزانم
#غزل_مناجات
#مناجات_با_امام_زمان
#قاسم_نعمتی ✍
.
رو دستِ من جای طنابه
زندگی بعد تو عذابه
تموم گلهاتو آوردم
اما یكی موند تو خرابه
جایِ کبودی رو چشامه
سوغاتیِ كوفه و شامه
چادرِ خاكیِ رقیه
ببین داداش، شالِ عزامه
هر كاری كردم كه بمونه
اما نشد، اما نشد
نمیره زیرِ تازیونه
اما نشد، اما نشد
همسفرم شه تا مدینه
اما نشد، اما نشد
خواستم سرِ تو رو نبینه
اما نشد، اما نشد
غریبِ مادرم كجایی،
حسین من، حسین من
*
شده تنم پر از كبودی
هرجا كه بردنم تو بودی
سرِ تو رو به روی نیزه
چه سنگی زد زنِ یهودی
غارت شد انگشتریِ تو
غارت شده روسریِ من
حتی زن یزید دلش سوخت
برای بیمعجریِ من
خواستم كه تو قرآن نخونی
اما نشد، اما نشد
خواستم نشه لبِ تو خونی
اما نشد، اما نشد
گفتم بهش بسه دیگه
اما نشد، اما نشد
رقیه نشنوه چی میگه
اما نشد، اما نشد
غریبِ مادرم كجایی،
حسین من، حسین من
*
بازم به قتلگاه رسیدم
صدای مادر و شنیدم
هزار سالم بگذره اینجا
یادم نمیره كه چی دیدم
جلو چشای خواهر تو
داداش بریده شد سر تو
همین جا بود بوسه گرفتم
من از رگای حنجر تو
خواستم نشینه روی سینه
اما نشد، اما نشد
تا مادرم زهرا نبینه
اما نشد، اما نشد
خواستم بگیرم خنجرش رو
اما نشد، اما نشد
گفتم جدا نكن سرش رو
اما نشد، اما نشد
غریبِ مادرم كجایی،
حسین من، حسین من
هدایت شده از مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
بعد از شهادت محمد تا چند روز در اردوگاه فقط نوارهای مداحی و مناجات های محمد را پخش میکردند، بیشتر مناجات ها و مداحی های محمد در مورد امام زمان عج بود؛ خیلی ناراحت بودم تا اینکه یک شب محمد را در خواب دیدم، خوشحال بود و با نشاط، لباس فرم سپاه بر تنش بود، چهرهاش خیلی نورانی تر شده بود؛ یاد مداحی های او افتادم. پرسیدم: محمد، این همه در دنیا از آقا خواندی، توانستی او را ببینی؟ محمد در حالی که می خندید گفت: من حتی آقا امام زمان را در آغوش گرفتم.
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"مداح امام زمان"💫
╭┅─────────┅╮
@maddahe_emame_zaman
╰┅─────────┅╯
Nariman Panahi _ Rayanebne Shabib(320).mp3
13.62M
ریان ابن شبیب جدمون غریب گیرآوردن!♭●
ریان ابن شبیب آب رو واسه حبیب دیر آوردن
تو شیب گودال سرازیز شد حسین پیر شد!♭●
ته گودال زمین گیر شد حسین پیر شد
ریان ابن شبیب ذکر امن یجیب می گفت زینب!♭●
ریان ابن شبیب رفتش شیب الخضیب زیر مرکب

بلا سر زینب آوردن سر رو بردن!♭●
بچه یتیما کتک خوردن سر رو بردن
ریان ابن شبیب می اومد بوی سیب از تو صحرا!♭●
به عمه زینب جسارت شد جنایت شد
قسمت زن ها اسارت شد جنایت شد
روضه دخترونه.mp3
4.98M
🩸نماهنگ روضه دخترانه🩸
مداح و تنظیم: ذبیح الله ابراهیمی
دیگه ندارم من به زندگی میلی
عمه نگاهم کن عوض شدم خیلی
بابا به موهای دخترش حساسه
الآن بیاد اینجا منو نمیشناسه
سخته برام عمه من آغوش بابامو میخواهم
سه سالمه نمیتونم دو قدم راه بیام
عمه ببخش گردن تو بوده زحمتای من
تو این مسیر خیلی تازیانه خوردی جای من
عمر کمه ولی حرف زیاد
عمه الآن بابام میاد
بیا ببین موهام شونه میخواهد
عمه الآن بابام میاد
┄┅┅٭❅💠❅٭┅┅┄
"الّلهُــــــمَّعَجِّــــــللِوَلِیِّکَـــــ الْفَـــــــــرَجْ"
سارِعُوا إِلى المهدی صاحب هذا الأمر الشريدُ الطريدُ الفريدُ الوحيد: بشتابید بسوی صاحب این امر، همان رانده شده دور شده یگانه و تنهاست.
💠 مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
↙️به مابپیوندید↙️
@vetralmotor
🏴کانال مداح امام زمان🏴
👇
https://eitaa.com/maddahe_emame_zaman
#امام_حسن_زمینه
داغه غمت ، نیست بخدا ، داغ کمی ، حسن جانم
سخته برام ، باورشم ،بی حرمی ، حسن جانم
ببخش آقا ، واسه غربت تو اگه کاری نکردم
ببخش آقا ، دله سیر براتو اگه زاری نکردم
ببخش آقا ، یابن الزهرا
حسن جانم ، ای جان آقا
زهرجفا ، برده امون ، از بدنت ، حسن جانم
لخته ی خون ، جاریه از ، توو دهنت ، حسن جانم
بمیرم من ، که لب و دهنت پُره لخته ی خونه
بمیرم من ، نبینم حال و روز تو که پریشونه
بمیرم من ، ای مظلومم
حسن جانم ، ای مظلومم
عمریه که ، چشم تو بود ، کاسه ی خون ، حسن جانم
پیر شدی از ، داغه غم ، مادرمون ، حسن جانم
شدی راحت ، از نگاهه مغیره و قنفذ نامرد
شدی راحت ، از غمایی که عمریه قلبتو خون کرد
شدی راحت ، ای مظلومم
حسن جانم ، ای مظلومم
یادمه اون ، هُرم تبه ، نیمه شبات ، حسن جانم
مردک پست ، مادر و زد ، پیش چشات، حسن جانم
یه جوری زد ، دیدی مادرمون راهه خونه رو گم کرد
یه جوری زد ، تا سه ماه شده بود خونمون پُره از درد
یه جوری زد ، ای مظلومم
حسن جانم ، ای مظلومم
روضه بخون ، از غمی که ، توو دلته ،حسن جانم
حرفی بزن ، از اونی که ، قاتلته ، حسن جانم
جلو چشمات ، دیدی مادرمون و چه جوری کتک زد
جلو چشمات ، دیدی مادرمون و چیا سرش اومد
جلو چشمات ، ای مظلومم
حسن جانم ، ای مظلومم
#عباس_قلعه
خداحافظ.دوماهه گریه و ماتم
خداحافظ.لباس مشکی و پرچم
حسین جانم
خداحافظ.حسینی ها عزادارا
میون ما. میومد ناله زهرا
حسین جانم
حلالم کن . میدونم خیلی آقایی
دم مرگم.به دیدارم تو می آیی
حسین جانم
حلالم کن. ببین کوهی زدردم من
حلالم کن. برات کاری نکردم من
حسین جانم
حلالم کن . میدونم که گنه کارم
ولی آقا . می دونی که دوست دارم
حسین جانم
ببین زهرا. همیشه دستم و پر کرد
به قدی خم. زنوکرها تشکر کرد
حسین جانم
سلام آقا. امام مهربان من
سلام آقا. ببین اشک روان من
رضا جانم
سلام آقا. پناه بی پناهانی
ازاون اول. منم نوکر تو سلطانی
رضا جانم
دلم تنگه.برای صحن گوهرشاد
دخیل بستم. کنار پنجره فولاد
رضا جانم
رئوف آقا. ببین خیلی کم آوردم
یه کاری کن . دوباره من زمین خوردم
رضا جانم
توی حجره.زپا افتاده ای تنها
به گوش تو رسیده ناله زهرا
رضا جانم
جواد اومد. کنار تو به چشم تر
زدی بوسه . به لبهاش لحظه آخر
رضا جانم
ولی آقا. شده کرببلا غوغا
زمین خورده. کنار یک پسر بابا
رضا جانم
✍شاعر ؛قاسم نعمتی
پشت خرابه دخترکی کَج نشسته بود
میخواست که اَدای من را در بیاورد
زِ خانهها همه بوی طعام میآمد
ولی به جانِ تو بابا گرسنه خوابیدم
به جرم اینکه ندارم پدر زدند مرا
شبیه مادرِ درپشت در زدند مرا
نهادی سر به روی زانوی عبیدالله و خوش گفتی
نگفتی دختری داری که آن هم شانهای دارد
داره موهام یواش یواش شبیه مادرت سفید میشه
#سبک_زمینه
شهادت امام رضا (ع)
______
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
.(بند اول).
میدونی که دلم گرفته این روزا، امام رضا
یه کاری کن برای نوکرت آقا، امام رضا
جا موندم از پیادههای کربلا، امام رضا
مرزا که بسته شد دیگه، صبح تا شب مثل بارونم
دست خودم که نیست آقا، تا همین حالا گریونم
باز جای شکرش باقیه، حرم تو میشه اومد
قدر زیارت تو رو، بیشتر از هرسال میدونم
بیشتر از هرسال، دلتنگم
بیشتر از هرسال، دلگیرم
تو خودت بهتر میدونی
بیزیارت من میمیرم
«منو ببر به کربلا امام رضا»
.(بند دوم).
دلم آروم میشه تا میزنم صدات، امام رضا
من اومدم که درد دل کنم باهات، امام رضا
نمیدونم که از کجا بگم برات، امام رضا
بی جلسات روضهها، کل این شهره زندونم
هیأتا هم بسته بشن، روضه میگیرم تو خونهم
من به سیاهی عزات، بیشتر از جونم حساسم
من دیگه قدر روضه تو، بیشتر از هرسال میدونم
بیشتر از هر سال آشوبم
بیشتر از هر سال بیتابم
حال و روزم رو میبینی
لطفی کن آقا دریابم
«منو ببر به کربلا امام رضا»
.(بند سوم).
آقا دیدی یه سال دیگه هم گذشت، امام رضا
ولی بدون دسته و علم گذشت، امام رضا
با کلی حسرت و با اشک غم گذشت، امام رضا
شکر خدا دو ماهه که، پای این سفره مهمونم
لطف تو بوده آقاجون، من ازت خیلی ممنونم
قسمت خیلیا نشد، که ببینن این روزا رو
قدر دعای خیرتو، بیشتر از هر سال میدونم
بیشتر از هرسال غم دارم
بیشتر از هر سال دلخونم
این دم آخر با حسرت
اینجوری نوحه میخونم:
«منو ببر به کربلا امام رضا»