eitaa logo
آموزش مداحی برتر
62 دنبال‌کننده
9 عکس
16 ویدیو
15 فایل
🔺️کانال تخصصی آموزش مداحی(نکات ناب اجرا،اشعار جدید، صداسازی،اجراهای اساتید، تقلیدصحیح و..) 🔺️روضه خوانی اساتید 🔺️دعا خوانی 🔺️سینه‌زنی(نوحه،زمینه،واحد و..) 🔺️مناجات با خدا 🔺️مناجات امام زمان عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ارتباط با ما: @Y4mahdi_313
مشاهده در ایتا
دانلود
"يا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَيْنِ اِكْشِفْ كَرْبى بِحَقِ اَخْيكَ الْحُسَيْن" "اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا قَمَرَ الْعَشیْرَهْ، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ يا حامِلَ لِواء الحُسَين، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا ساقی العَطاشا، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَا کَفِیلَ زَینَبِ الحُوراء"  گريه كردم مُطَهّرم كردند پاكْ مانند ساغرم كردند اسم تو آمد و دلم پَر زد به گمانم كبوترم كردند با نگاهي  ز چشم شهلايت خاكْ بودم ولي زرم كردند پدر و مادرم همان اول نذرِ اولاد حيدرم كردند تا كه گفتم مُحبِّ عباسم دلِ آلوده را حرم كردند شخص بي آبرو چنان من را پيشِ مردم چه محترم كردند شك ندارم كه اين محبت را به دعاهاي مادرم كردند سالياني است آبرو دارم ساليانيست نوكرم كردند يَابْنَ امُّ البنين دعايم كن امشب از علقمه صدايم كن دست بر سينه رو به كرب و بلا السلام عليكَ يا سقا قمر خانواده ي خورشيد صدقه دارد اين قد و بالا پسر چهارمِ امير حُنين دست بر سينة بني الزهرا چشم و ابروي تو سپاه حسين كاشف الكربِ سيد الشهدا سيزده ساله فاتح صفين سومين بچهْ شير، شيرِ خدا ارمني ها مُريد نام تواند شاهدم سفره هاي تاسوعا تو كه هستي، حسين هم آخر شد پناهنده بر تو عاشورا سايبانِ مُخَدّراتِ حرم پشتْ گرميِّ زينبِ كُبري إعطِني يا كريم، اَنَا سائل مُستَجيرٌ بِكَ ابوفاضل * اذن ميدان گرفت اباالفضل بواسطه ي عطش بچه ها، ابي عبدالله چند جا تو قصه ي اباالفضل گريه كرده، يه جا وقتي ميخواست بره ميدان، مرحوم علامه قزويني ميگه: ابي عبدالله داشت رو به لشكر نگاه مي كرد، رو به كشته ها، همه شهيد شدن، يه حسين مونده و يه اباالفضل، يه مشت زن و بچه ي تنها، حسين داره نگاه ميكنه، اباالفضل آروم اومد پشتِ سَرِ ابي عبدالله، آروم كنار ابي عبدالله فرمود:"هَل مِن رُخصَة؟" داداش اجازه ميدي من برم؟ تا فهميد ميخواد بره ميگن: ابي عبدالله صيحه زد، اينجا گريه كرد، يعني تو هم ميخواي بري؟ بيا يه بار بغلت كنم... ابي عبدالله فرمود: عباس! تو بري من لشكري ديگه ندارم، اگه ميخواي بري باشه اما با هم ميريم، منو تنها نذاري اينجا، من دق ميكنم از غصه ي تو....* واي از لحظه اي كه بلوا شد رفتي و در خيام غوغا شد سايه ات بين نخلها گم شد پسر فاطمه چه تنها شد تا رسيدي كنارِ نهر فرات علقمه در مقابلت پا شد تا قيامت خجل ز لبهايت خنكي هاي آب دريا شد *عباس رسيد كنار نهر علقمه، تشنه بود، سقا بود، آب رو آوُرد بالا، شنيد صدا مياد:" العطش..." دستي كه به آب خورد، گفت: ديگه اين دست رو نميخوام، دست من خورد به آبي كه نصيبِ تو نشد، آب رو ريخت روي آب، چنان آب رو محكم روي آب زد، انگار ميخواست يه سيلي به آب بزنه، گفت: اي آب! زشيرخواره برايت پيام آوردم، پيام داده كه اي آب غيرتِ تو كجاست؟... آب رو ريخت روي آب، مشك رو پر از آب كرد، مشك رو رويِ دوشش انداخت، بعضي ها ميگن: چهارتا مشك، بعضي ها ميگن: يه مشك، مشك رو گرفت به بغل، سوار بر اسبش شد، عباس يه هدف داره، فقط و فقط رسيدن به خيمه ي اطفالِ، دشمن هم يه هدف داشت، چهار هزار نفر تيرانداز آماده شدن، روي كُنده ي زانو نشستن، هدف عباسِ، گفتن بايد مشك رو بزنيم، عباس آب نداشته باشه به سمت خيمه ها نميره، همه ي اميدش آبِ...* جانب خيمه راه افتادي فكر و ذكرت لبان آقا شد در كمينت چهار هزار نفر تيرها در كمان مهيّا شد قدُّ و بالات كار دستت داد چند صد تير در تنت جا شد *يهو به خودش اومد...* بي هوا دستِ راستت افتاد دست چپ هم شكارِ اعدا شد : قاسم نعمتي
قسمت دوم *دستاش رو زدن، دستات رو بيار بالا: سقاي دشتِ كربلا اباالفضل،اباالفضل، دستش شده از تن جدا اباالفضل،اباالفضل... يهو به خودش اومد ديد مشك تو بغلشِ، مشك سالمِ، خدارو شكر كرد مشك سالم باشه دست ميخوام چيكار كنم؛ آب رو بايد ببرم به خيمه، يكي از القاب اباالفضل پدرِ مشكِ " اَبَا القِربَه "چرا؟ چون مشك رو مثل پدري كه مشك رو به بغل گرفته در آغوشش گرفت، خودش رو انداخت رو مشك، مبادا مشك تير بخوره، اما تيراندازا شروع به تيراندازي كردن، اباالفضل هي به مشك التماس مي كرد، تو وفاداري كن، علي اصغر منتظرِ، رباب منتظرِ، يهو ديدن عباس ايستاد" "فَوَقَفَ العباس مُتَحیِّرا" يه نگاه كرد ديد آب از مشك داره ميره، مشكِ آب رو زدن، ديگه ايستاد، اميدش نا اميد شد، نه ميتونست جلو بره، آبي نداشت، نه مي تونست بگرده، مشكي نداشت، دستي نداشت، چيكار كنه؟ مُتحير شد، آدم متحير ديدي تا حالا؟ آدم متحير حواسش پرت ميشه، ذهنش ميره جاي ديگه، با خودش ميگفت: چيكار كنم؟ جواب سكينه رو چي بدم؟ جوابِ حسين رو چي بدم؟ مشك نيست، آب نيست، هي تيرها مي اومد، دسته دسته مي اومدن عباس رو بزنن، اما عباس با چشماش اونا رو دور مي كرد، عباس"نافِذَ البَصيرَة" است، يه چشمايي داشت، نگاه مي كرد دشمن زهرِ ترك ميشد، با نگاهش خيلي ها فرار كردن، يه مرتبه ديدن دست نداره، شمشير نداره، نيزه نداره، آب نداره، هيچ سلاحي نداره، امادشمن فرار ميكنه، گفتن: چه خبره؟ گفتن: با دوتا چشماش داره لشكر رو بيچاره ميكنه، يه مرتبه يه نانجيبي صدا زد: حرمله كجاست؟ بگيد: حرمله بياد، الان يه كاري ميكنم ديگه چشماش نبينه، يهو به خودش اومد، ديد تير تا پر تو چشمش فرو رفته، يه خار تو چشمِ ما بره، چه جوري در مي آريم، با دست در مي آريم، اما عباس دست نداشت، هي اين سر رو تكون داد، سر رو خم كرد، كلاه خود از سرش افتاد، زانو رو آوُرد بالا، يه نانجيبي ديد سَرِ عباس برهنه است، الان وقتشه، اومد دو دستي از پشت سر عمود آهنين به فرق عباس زد، يه جوري زد.... حسين... من يه سئوال ازت ميكنم: كسي كه تير تو چشمش باشه، از پشت سر هم عمود آهن بخوره، با صورت هم بيوفته، تير چي ميشه؟ يه جوري زدن "فانقلب عن فرسه"  از اسب رو زمين افتاد، يه  مرتبه حسين شنيد يه صدايي داره مياد: " یا اَخا اَدرک اَخاک" ابي عبدالله اومد، رفتا ابي عبدالله با اباالفضل فرق داشت، برا هر شهيدي به سرعت مي اومد، برا علي اكبر به سرعت اومد، برا قاسم به سرعت اومد، اما نوشتن برا عباس آروم آروم اومد، ميديدن هي مياد، هي خيمه رو نگاه ميكنه، نگرانِ زينبِ، زينب محرم نداره، زن و بچه ام چي ميشن؟ نشست بالا سَرِ عباس، نوشتن: ابي عبدالله كنارِ بدنِ اباالفضل، "صَرَخَ الحسين" حسين داد ميزد، هي ميگفت: داداش پاشو... بلند بگو: حسين! ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم "يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين" "يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة " ديگه از امشب بايد از اين عبارت و مقدمه شروع كنيم"سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور و لِسانِ الشَکور "... ديگه از امشب امان از دلِ زينب، شام غريبانِ، ساعتي قبل عمه ي امام زمان دست رو سرش گذاشت، الان من و تو هم دست رو سرمون بذاريم، آدمِ مصيبت ديده دست رو سر ميذاره"يا صاحب الزمان! اَلغوث اَلاَمان..." امام زمان بارها سفارش كردند: توي جلساتي كه برا عمه ام زينب گريه مي كنيد برا فرج من هم دعا كنيد...* دست خدا، دو دست علمدارِ زینب است قلب سلیم، یکسره بیمارِ زینب است شیعه تمام عمر گرفتارِ زینب است عاشق شدن فقط و فقط کارِ زینب است هر کس حسیني است، بدهکارِ زینب است زینب نبود، مُحرِم هیئت نمی‌شدیم گمراه می‌شدیم، هدایت نمی‌شدیم در کوی یار صاحبِ ‌قیمت نمی‌شدیم این زن نبود، مرد طریقت نمی‌شدیم اسلام تکیه داده به دیوارِ زینب است *كيه اين خانوم؟ امام سجاد خطاب به عمه جانش زينب فرمود:" أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة‏"... همون زينبي كه ديشب ابي عبدالله بهش گفت: منو توي  نماز شبت دعا كن... امشب چه شبي است براي اين خانوم؟ ديشب عباس داشت، حسين داشت...* بعد از حسین روح دمید انقلاب را بر دوش خود نشاند غم بی‌حساب را زنده نمود نهضت ختمي مآب را محكم نمود عفتِ این زن حجاب را خورشید سربرهنه، عزادارِ زینب است *اين حجابي كه روي سر خواهران و مادران ماست، اين سرمايه يادگار كيه؟... زينب عفيفه اي است كه در راه عفتش/عباس مي دهد نخ معجر نمي دهد* سکان‌به‌دستِ کشتیِ در خون طپیده اوست آثار داغ‌عشق به پیکر رسيده اوست صبر از غمش مدام گریبان دریده اوست منظومه ي نگاه به رأس بريده اوست پر خون شده‌ست سینه اگر، زارِ زینب است *اين روضه اي كه امام زمان فرمودند:"  لأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما" اگه اشك هاي چشمم خشك بشه خون گريه ميكنم... همين روضه است، اين روضه خيلي سخته، ايني كه امام سجاد هي زد روي پاش گريه كرد، گفت: امان از اسارت... روضه روضه ي ناموسه، روضه روضه ي مُخدّراته، روضه ي اون خانومي است كه يحييِ مازني چهل سال همسايه ي ديوارِ به ديوارِ زينب كبري است تو مدينه، ميگه چهل سال همسايه ي زينب بودم، يه بار سايه اش رو نديدم، حتي صداش رو هم نشنيدم... روضه روضه ي اين خانومِ كه ميخواست بره سر قبر پيغمبر كوچه هارو تاريك ميكردن كسي نبينه ناموسه علي رو...* قامت کمان نمود که یارش بایستد تا که حسین دار و ندارش بایستد پرچم بلند کرد، شعارش بایستد حقش نبود شمر کنارش بایستد آیا اسیر لفظِ سزاوارِ زینب است؟!
من زینب صبور تو بودم ولی حسین هنگام قتلِ صبر تو صبرم تمام شد *مگه چي ديد زينب؟ همين امروز...* دیدم که جای آب، لبت نیزه میخُورَد ازآن به بعد آب به لب ها حرام شد ای احترامِ واجبِ زینب، دَمِ غروب عریان شدی و جسم تو بی احترام شد بعد از عبورِ چکمه ی شمر از تنت حسین صحبت ز نعل های سواره نظام شد *يه كاري با بدنِ حسينش كردن، رسيد توي گودال قتلگاه، زينب از مدينه تا كربلا اين همه بلا ديده بود، مادر از دست داد، همه مراقب زينب بودن، باباش اميرالمومنين كه شمشير خورد به فرقش، زير بغل هاش رو گرفته بودن، تا رسيدن جلو در خانه، فرمود: حسنم! حسينم! من رو رها كنيد، ميخوام زينب من رو روي پاي خودم ببينه، دخترم من رو توي اين حال نبينه، باز هم مراعات زينب رو كردن، توي تشييع جنازه ي امام مجتبي نبردنش، عرب رسم نداشت زنها ببرن تشييع جنازه، زينب نبود ببينه جنازه ي برادرش تير باران شد، اما هر چي مدينه نديد، هر چي تو كوفه نديد، امروز اومد بالاي تَلِ زينبيه، اين نيزه ها رو كنار زد، اين شمشيرها رو كنار زد، چه كردن با اين بدن؟ با تعجب صدا زد: آيا تو حسينِ مني؟ يه كاري كرد هيچكي نكرده بود، يه كاري كرد هم دوست هم دشمن گريه كردن "فَاَبکت کلِّ عَدُوٍ و صَدِیق" بدنِ حسين رو جمع كرد، "فَنکَبَّت علیه" خودش رو انداخت رو بدن حسين، لبهاش رو گذاشت روي رگها، اي حسين!... خدايا! به زينبِ كبري، به سخت ترين شبِ عُمرش، فرج امام زمان برسان، قلب نازنينش از ما و مجلس ما راضي كن، ياصاحب الزمان! ببخش برا جدتون كم گذاشتيم، ببخش نمرديم تو روضه، اي كاش حسين جان! تو روضه هات مي مرديم، تو روضه ي عاشورات مي مرديم، امشب آخرِ شب آب آزاد شد، زينب همه رو جمع كرد زيرِ خيمه ي نيم سوخته، ديد خيلي ها نيستن، دخترا نيستن، خواهرا نيستن، به زحمت هر كدوم رو پيدا كرد، بعضي ها جون داد بودن، بعضي ها زخمي بودن، همه رو كه جمع كرد، از سكينه پرسيد رباب كجاست؟ گفت: عمه جان! رباب نشسته كنارِ آبِ فرات، داره با آب حرف ميزنه، بي بي زينب اومد كنارش نشست، گفت: رباب! تو بايد كمك من باشي، تو بايد همراه من باشي، ميبيني بچه ها زخمي شدن، مي بيني بچه ها تشنه هستند، گرسنه اند، صدا زد: زينب جان! دست رو دلم نذار، آب آزاد شده اما علي اصغرم نيست، كاش الان بغلش مي كردم... اي خدا به شيرخواره ي اباعبدالله، به اون خوني كه پاشيده شد به آسمان و يه قطره اش هم برنگشت، فرج امام زمانِ ماروبرسان.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نبت تالرپبف.mp3
2.47M
🏴 هلال محرم ▫️شده آسمان خيمه غم ▪️زمين و زمان غرق ماتم ▫️دوباره افق رنگ خون است ▪️سلام ای هلال محرم ▫️دوباره محرم رسيدُ ▪️حسينيه شد سينه هامان ▫️دل اهل دل سينه زن شد ▪️نفس‌هايمان مرثيه خوان ▫️به هر خط مقتل ▪️بيا خون بگرييم ▫️كه منزل به منزل ▪️چو مجنون بگرييم ▫️يا حسين؛ يا بن الزهرا ... 📝 شاعر: مهد سيار 🎤 مداح: حاج میثم مطیعی 🚩 حلول ماه محرم‌ و ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان؛ حضرت امام حسین(ع) و یاران باوفای ایشان را تسلیت و تعزیت عرض می‌کنیم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ـ ـ ـ ـــــــــــــــ❁ــــــــــــــــ ـ ـ ـ https://eitaa.com/maddahshoo
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 حسین حسین یاحسین سـالارزینب برار ته غم بمیرم حسین حسین حسین یاحسین غمخوار زینب برار ته غم بمیرم حسین 🥀 مدینه یادش بخیر،داشتمه شه مار، برار مه دوروبردهینه،مه شـش تابرار،برار حسین یاداِنه سه روز،تـره نَدیمه،برار ازغـم دوری تـه،مـریـض بهیـمه،برار من هسّـمه زینـبِ،زهـرای اطـهر،برار بمـیرم تـه غـم مـره،نبونه بـاور،برار مـن وتِـه بیـمی دتـا،یـارصمـیمی،برار غـم وشـادی ره اَمـا،بـاهم بَدیمی،برار ته غم بمیرم حسین 🥀 فـرامـوش نـونه مـره ،داغ پیمبر،برار من کردمه ناله و،ته زویی شه سر،برار تـره یـاد اِنـه حسـین،شهرمدینه ،برار جـانِ مـارّ ِبـزونـه ، بشکسه سینه ،برار اَمـان ازکـوفه حسین،من تِه بلاره، برار جـان پِــرِسَـرِجـا،خـون زو فواره ،برار مدینه مـه دلِّ خون ،دکرده یکسر،برار بَـدیمه جان دا حسن،تِه زانوی سر،برار ته غم بمیرم حسین 🥀 الـهی هیـچ خـواخرِه، بـرارنمـیره ،برار بــراره وِسّـه خـواخر عـزا نهـیره ،برار ته که مِـه پَلی دَیی،دل گیـته قرار،برار چنده سخته هِنیشم،تـه نعش کنار، برار چیکارهاکنم مصیبت،هسّه سنگین، برار سفارش هاکردی خواخرنکن نفرین، برار نـا بتّـومّـه نـالـه بـزنم نـا فریاد ، برار نه مِه مار دره نه پِـر،برسه مِه داد،برار ته غم بمیرم حسین 🥀 کـجه دره جان مـار، بویـنه مه زار،برار میـون نـامحـرمـا،بَیـمِه گـرفـتار،برار نکـردمه بـاورایــن روزّه بَـویـنم،برار تـه رگ گـردنِ جـا،لاله بچـینم،بـرار تِه دابمیرم حسین ،که سرندارنی، برار تِـه کمربشکـسّه و،اکـبرنـدارنی ،برار غم بـی بـرادری ره کمبه احساس،برار حسین ته سرچی بموازداغ عباس،برار ته غم بمیرم حسین🥀 تـه قتـلگاه مـیون دست وپـازویی،برار بمـیرم شـه جانِ مـارّه صدا زویی،برار ته دست وپا زویی و،من زومه شه سر، برار نه عباس داشتمه نـا،قاسـم واکبر،برار بمـیرم نـاله زویـی ،ازسـوزعطش ،برار تره که اوندانه،مه دل بورده غش،برار تـادشـمن شادنهـووم نکمبه بـرمه،برار تـه گَلـیِ خونِ جا،چش کمبه سرمه، برار ته غم بمیرم حسین🥀 تـه وَچُـون گـیرنّه ته،سراغّهِ مه جا،برار مـره بکـوشـته وِشُـونِ بـابـا بـابا،برار چی بَـوّم رقـیه ره تـه غم مه سینه،برار نـدارمـه مـن طاقتِ اشک سکینه،برار چـتی نِنـالم مـن از،دسـت زمـانه،برار تسلـیت گـنّه مـره،بـا تـازیـانـه، برار ته غم بمیرم حسین🥀 تِـه سَـرّه دیـربَـدیـنه مره بزونه،برار مـن ازکـبودی تـن دارمـه نشونه،برار چه تقدیـری داشتمی،من وتِه درروزگار مِه قسمت اسیری و،تِـه نیزه سوار،برار تِـه بالای نیزه و،مـه هارش هارش،برار مِـه کَـهوآسـمونِ،چِشن پُـر وارش،برار بسوته «مداح» دل بسوته مه دل برار دیگه شومه اسیری منزل به منزل برار ته غم بمیرم حسین حسین حسین یـاحسین سالارزینب برار ته غم بمیرم حسین حسین حسین یاحسین غمخوار زینب برار ته غم بمیرم حسین 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ترتيب متعارف شب هاي دهه ي اول ماه محرم به قرار زير است: شب اول ـ مسلم بن عقيل عليه السلام شب دوم ـ ورود به كربلا شب سوم ـ حضرت رقيه عليهاالسلام شب چهارم ـ فرزندان حضرت زينب عليهاالسلام، حضرت حر عليه السلام، فرزندان مسلم عليهماالسلام. شب پنجم ـ عبدالله بن حسن عليه السلام، حضرت زهير عليه السلام، حضرت حبيب بن مظاهر عليه السلام. شب ششم ـ قاسم بن الحسن عليه السلام. شب هفتم ـ حضرت علي اصغر عليه السلام. شب هشتم ـ حضرت علي اكبر عليه السلام. شب نهم ـ حضرت عباس عليه السلام (شب تاسوعا). شب دهم ـ حضرت امام حسين عليه السلام، وداع، (شب عاشورا). شب يازدهم ـ شام غريبان. شب دوازدهم ـ حضرت امام سجاد عليه السلام. ديگر شب هاي محرم نيز نام گذاري و ترتيب دقيقي ندارد، ولي اجمال آن به قرار زير است: دروازه ي كوفه، تنور خولي، مجلس عبيدالله، دير راهب نصراني، دروازه ي شام، مجلس يزيد، دو راهي كربلا، اربعين حسيني عليه السلام، بازگشت به مدينه، بشير و... . روزهای پس از دهه شب و روز یازدهم: حرکت کاروان اسیران کربلا از کربلا به کوفه یا روضه حضرت زینب(س) شب و روز دوازدهم: ورود کاروان اسیران کربلا به کوفه، یا روضه امام سجاد(ع) شب و روز سیزدهم: حضرت زهرا(س)، کاروان اسرا و وقایع کوفه و مسیر شام[۸] ◾️فهرست شب های محرم کانال_آموزش_مداحی https://eitaa.com/maddahshoo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️باز این چه شورش است ... 🎙یکی از ماندگارترین نوحه‌های دهه 60 که توسط گروه بچه‌های آباده خواند شد. 📎 کانال_آموزش_مداحی https://eitaa.com/maddahshoo
233.4K
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:وحید محمدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ علم بردار و، جهان را حیران کن علم بردار و، ستم را ویران کن علم بردار و، به اذن ثارالله علم بردار و، دوباره طوفان کن بانوی جلیله، علمت بی بدیله عقلای دو عالم، به تو میگن عقیله پدرت مرتضی و، فاطمه س مادر تو خدایی تووی عالم، کی مثه تو اصیله نائبة الزهرا زینب جلوه ای از مولا زینب به نیت فرج بگو با حضرت مهدی، یا زینب زینب زینب ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بخوان یک خطبه، دوباره غوغا کن بخوان یک خطبه، وَ شوری بر پا کن بخوان یک خطبه، میان این ظلمت بخوان یک خطبه، یزید را رسوا کن در اوج صلابت، وَ کمال فصاحت کشیده خطبه هاتون، یزیدُ به فضاحت کلماتِ تو عیناً، خود نهج البلاغه س جملاتِ تو عینِ، علیه در بلاغت حیدر عاشورا زینب وارث اعطینا زینب به نیت فرج بگو با حضرت مهدی، یا زینب ۱۹ تیر ۱۴٠۳ کانال_آموزش_مداحی https://eitaa.com/maddahshoo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قیام می‌کنم قیام می‌کنم برسم شام کارو تمام می‌کنم سجاد_محمدی🎙 پیشنهاد_ویژه🌟 🏴شب_چهارم 💔 🏴 کانال_آموزش_مداحی https://eitaa.com/maddahshoo
❇️ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِک َ‏عَلَیْکَ مِنِّی سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ وَ لاَ جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیَارَتِکُمْ (لِزِیَارَتِکَ) السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَیْنِ ) وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ و ماخصنا به من ولایتکم طیبا لخلقنا و طهارة لانفسنا وَ ما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلايَتِكُمْ طيبا لِخَلْقِنَا وَ طَهارَةً لأِنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةً[۱]لَنا وَ كفّارَةً لِذُنُوبِنا . السلام علی محال معرفة الله و مساکن برکة الله و معادن حکمة الله و حفظة سرالله و حملة کتاب الله و اوصیاء نبی الله و ذریة رسول الله صلی الله علیه و اله و رحمة الله و برکاته. هرکه شد در روضه‌ها گریان و مضطر بیشتر می‌شود آسوده دل فردای محشر بیشتر رزق اشکم با گناهان زیادم کم شده توبه کردم تا شود رزق محرم بیشتر می‌خرد درهم تمام نوکرانش را حسین می‌شود اما مقرب دیده‌‌ی تر بیشتر هرکسی بار گناهانش سبک‌تر می‌شود می‌کشد در آسمان کربلا پر بیشتر من به جز روضه ندارم سر پناه دیگری گر جوابی هم نگیرم می‌زنم در بیشتر روی در خونه سر انگشت مرا می‌بینی خانه‌ات را کسی اندازه‌ی من در نزده چاره‌ی کارم فقط رفتن به سوی کربلاست هر چه ماندم دور از او دل شد مکدر بیشتر در تمام لحظه‌های زندگی محتاجم و می‌شوم محتاج او دَم‌های آخر بیشتر می‌وزد با یا حسین روضه خوان بوی سیب با بُنَیَه می‌شود روضه معطر بیشتر
شب پنجم که می‌رسد از راه روضه را غرق آه باید خواند از یتیم حسن که می‌گویی روضه‌ی قتلگاه باید خواند روز آخر نیامد است امّا روضه رفته است داخل گودال مثل مرغی که بال او کَنده است حسنی‌زاده می‌زند پروبال لحظه‌ی آخر است و این میدان گرچه مرد نبرد می‌خواهد حسنی‌زاده، پیش عمه بمان بعد از این خیمه مرد می‌خواهد حیف از آن دست، حیف از آن بازو دست خود را به تیغ نسپاری پیش زینب بمان که بعد عمو علَم و مَشک را تو برداری پیش زینب بمان که می‌ترسم روضه‌ی پشتِ در شود تکرار مادرم بازوی کبودی داشت دست خود را به تیغه‌ها نسپار *** اون روز، روزِ پُر سوز یکمی بودم بزرگتر توی کوچه می‌شدم من سپرِ برای مادر *** فراموشی نعمتیه مگه به این راحتیه؟ گودی قتلگاه من اون کوچهٔ لعنتیه حسین حسین حسین...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5922617523018137911.mp3
1.08M
✔️ یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجة (: برای عین متن بالا منبع روایی وجود ندارد که از معصومین وارد شده باشد ولی مضمون آن از روایات برداشت شده است) 🔸آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد 🔸شاید دعای مادرت زهرا بگیرد 🔸آقا بیا تا با ظهور چشم‌هایت 🔸این چشم‌های ما کمی تقوا بگیرد اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
4_5922617523018137914.mp3
1.18M
مناجات 1 🔸سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا اقای من ...یابن الحسن ... 🔸سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا 🔸تا نکشته است مرا طعنه اغیار بیا امام زمان اقای خوبم ... دشمناتون به ما طعنه میزنن... میگن اگه شما امام زمان دارید چرا اقاتون نمیاد... چرا امام زمانتون نمیاد... چرا اقاتون جوابتون رو نمیده... یابن الحسن... 🔸تا نکشته است مرا طعنه ی اغیار بیا تا از طعنه های دشمناتون نمردم بیا اقا جانم 🔸یوسف فاطمه عالم همه مشتاق تو اند آقا ببین صدای مظلومان عالم بلنده... از سرتا سر جهان هرکس به یک نامی شمارو صدا میزنن ... ای منجی عالم کجایی... 🔸یوسف فاطمه عالم همه مشتاق تو اند 🔸رخ بر افروز دمی بر سر بازار بیا داریم به عاشورا نزدیک میشیم این شبها باید بهتر امام زمانت رو صدا بزنی.... یابن الحسن...
متن روضه 1 🔸دید زینب چون به دشت کربلا 🔸گشته بی یاور حسینش از جفا تا خانم زینب کبری سلام الله علیها دید برادر تنها مونده... صدای غربتش بلنده... حسینش دیگه یاری نداره... بچه هاش رو اماده کرد... 🔸کرد بهر یاری آن ممتحن 🔸هر دوطفل خویش را در بر کفن صدا زد... عزیزانم... ببینید آقاتون حسین غریب و تنها شده... دیگه یاری نداره... عزیزانم... من شما رو برا مثل یه همچین روزی تربیت کردم... برید جانتون رو فدای آقاتون کنید... قربان معرفتت بی بی جانم.. زینب... 🔸بوسه زد از مهربانی رویشان 🔸زد گلاب و شانه بر گیسویشان خدا میدونه خیلی سخته برای یه مادر... میدونی بالاترین لذت دنیا چیه... بالاترین لذت دنیا اینه که خدا بهت فرزندی بده... مقابل چشمات قد بکشه... بزرگ بشه... جوون بشه... جلوت راه بره... به قد و بالاش نگاه کنی... اگه جوون داری بهتر میفهمی چی ميگم... اما خدا نکنه کسی داغ جوونش رو ببینه... الهی جوون مرده تو مجلسمون نباشه... خدایا خیلی سخته برای زینب... صدا زد... عزیزان من... برید از آقاتون ابی عبدالله اذن میدان بگیرید... بچه ها اومدن کنار ابی عبدالله... آقا جان اذن میدان بده... هر کاری میکنن ابی عبدالله قبول نمیکنه... اصرار کردن... آقا... ما طاقت نداریم زنده باشیم عطش بچه ها رو ببینیم... طاقت نداریم اسارت اهل حرم رو ببینیم... طاقت نداریم تازیانه خوردن مادرمون رو ببینیم... ما طاقت نداریم صدای غربت شما رو بشنویم... آقا بزار جانمون رو فدات کنیم حسین 🔸مکن نا مهربانی ای برادر حالا حرف دل زینب... 🔸مکن نا مهربانی ای برادر 🔸مسوزان این چنین تو قلب خواهر خودم و بچه هام فدای تو حسین... 🔸پسرهای مرا از خود مرنجان 🔸غلام اکبرند و عبد اصغر انقدر اصرار کردن بلاخره... هر طوری بود اقا اجازه داد... گلهای زینب رفتن میدان... جنگ نمایانی کردند... خیلی از این نانجیب ها رو به درک واصل کردند... اما... امان از اون لحظه ای که صداشون به ناله بلند شد... یا حسین... آقا به دادمون برس... ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند... کنار بدن پاره پاره گلهای زینب... اومد بچه ها رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... وقتی آقا زاده ها نگاه کردند... دیدند ابی عبدالله اومده بالاسرشون... آماده ای بگم یا نه... اما ساعتی بعد... گودی قتلگاه... وقتی ابی عبدالله چشم ها رو باز کرد... ببینه... والشمر جالس علی صدره... شمر رو سینه اش نشسته...😭 از سویدای دلت صدا بزن یا حسین 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست الا لعنت الله علی القوم الظالمین
4_5992207117178637281.m4a
1.18M
به پیشگاه مقدس و ملکوتی، اطفال قهرمان بی بی زینب سلام الله علیها عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم بفرمایید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) کانال_آموزش_مداحی https://eitaa.com/maddahshoo
4_6019540194561099751.mp3
2.63M
لالالالا آید از خیمه ⁨‍ لالا لالا اید از خیمه لالا لالا غنچه در آغوش لالا لالا تشنه و بی تاب لالالالا خسته و خاموش ۴ لالالا از عطش درکام لالالا لب میگردونه لالالالا ای گل مادر لالالالا لاله ی پر پر ۳ علی اصغر ای گل نازم ۳ دشتی: الا ای همرهان اهسته رانید وای به خواب ناز رفته شیر خواره شیرخواره برای اینکه راحت تر بخوابد زشام آورده اند یک گاهواره ای دل ای دل ای دل ای دل ای دل بیابان است و آوای ربابش علی اصغر به صحرا برده خوابش مه روی سکینه گشته نیلی اخی کنار نعش بابا خورده سیلی علی اصغر ای گل نازم ۲ لالالالالا تشنه ی آبی لالالالا آخرین سرباز لالالالا طفل بی شیرم لالالالا بی تو میمرم ۳ لالالالا غنچه ی یاسم لالالالا عشق و احسام لالا لالا ماه گل پوشم لالا لالا بر سر دوشم ۳ علی اصغر ای گل نازم ۳ لالا لالا سینه صد پاره لالا لالا خالی گهواره لالا لالا طفل دلبندم لالالالا قبر تو کندم ۳ لالالالا آید از خیمه لالالالا غنچه در آغوش لالا لالا تشنه و بی تاب لالالالا خسته و خاموش ۳ علی اصغر ای گل نازم ۳ ◾️ کانال مداحی و اشعار محرم 👇👇 🆔 ➺ @madahionline_313
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شب ششم محرم(2) حضرت قاسم بن الحسن(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 🔸الا ای صاحب قلبم کجایی 🔸محرم شد نمی خواهی بیایی؟ 🔸کنار علقمه یا خیمه گاهی؟ 🔸نمی دانم کجای کربلایی اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. ♦️گل من دیده بگشا باغبان آمد برت قاسم ♦️کدامین پنجه ای ،اینگونه کرده پرپرت قاسم ♦️چرا بر زیر دست خود ، سرت را کرده ای پنهان ♦️نی ام قاتل ، عمو هستم به بالای سرت قاسم ♦️پرستوی یتیم مجتبی میسوزم از این غم ♦️که بهر یادگاری هم ، نمانده یک پرت قاسم ♦️چسان بردارمت ای گُل ، ز زیر سُم مرکبها ♦️که چون قلبم هزران پاره گشته پیکرت قاسم ♦️پرستوی یتیم مجتبی می سوزم از این غم ♦️که به یادگاری هم نمانده یک پرت قاسم ♦️به زینب می توان گفت شرح ماجرا اما ♦️نمی دانم چه گویم در جواب مادرت قاسم ⬅️امشب بریم در خانه ابن الکریم... میوه دل امام حسن... 🔸همچو عمو ماه بنی هاشمی 🔸چشم و چراغ شهدا، قاسمی امشب صاحب عزا... خود امام حسنه... آقای کریم ماست... آی اونی که گفتی گرفتارم... حاجت دارم... مریض دارم... امشب شفای مریضت رو از امام حسن بگیر... امشب آقا رو به پاره تنش قسم بده... مگه ميشه... برا میوه دلش اشک بریزی... برا قاسمش اشک بریزی... آقا دست خالی برت گردونه... آماده ای بریم کربلا بسم الله... شاید 13 سال بیشتر نداره... اومد کنار ابی عبدالله... صدا زد: 🔸من هوای جبهه دارم ای عمو 🔸غصه های خیمه دارم ای عمو شب عاشورا اومد کنار عموجانش حسین... عرضه داشت آقا... یه سوال دارم... آیا منم فردا شهید میشم یا نه... آیا منم میتونم جانم رو فداتون کنم یا نه... 🔸این دلم احساس غمگینی کند 🔸غربتت درسینه سنگینی کند عزیز دل برادرم...قاسمم... مرگ رو چطور میبینی... صدا زد: احلی من العسل... آقا مرگ برای من از عسل شیرین تره... فرمود عزیز دلم... فردا تو رو به بلای عظیم میکشند... الله اکبر... امان از بلای عظیم... روز عاشورا اومد کنار ابی عبدالله... صدا زد عموجانم حسینم... الان ديگه وقتشه اجازه میدان بدید آقا... دیگه طاقت ندارم... ابی عبدالله چکار کنه... صدا زد قاسمم... عزیز برادرم... چطوری اجازه بدم... آخه تو یادگار حسنمی... تو امانت برادرمی... اصرار کرد... هر طوری بود... اجازه گرفت... رفت به سمت میدان... راوی میگه: یه نوجوانی وارد میدان شد دیدم صورتش مثل ماه پاره میدرخشه... تا وارد میدان شد... شروع کرد به رجز خوندن... چنان با شجاعت رجز میخونه... همه لشکر دشمن متحیر موندن... این آقازاده کیه... آی نانجیبها... اگه منو نمیشناسید بدانید... من فرزند قهرمان جنگ جملم... من فرزند حسن بن علیم... 🔸آیینه ی مرد جمل آمد به میدان 🔸یک شیردل مانند یل آمد به میدان جنگ نمایانی کرد... خیلی ها رو به درک واصل کرد... کسی حریف این آقازاده نميشه... چه کار کردند... دور تا دورش رو گرفتند... اول سنگبارانش کردند... یه ظالمی صدا زد... بخدا بهش حمله میکنم... داغش رو به دل مادرش میگزارم... یا صاحب الزمان... تا این نانجیب رسید... آنچنان با شمشیر به سر مبارک زد... قاسم با صورت به زمین افتاد... همینجا بود صدای ناله اش بلند شد... يا عَمّاه عموجان حسین به دادم برس... 🔸افتادم از پشت فرس 🔸عمو به فریادم برس ابی عبدالله مثل باز شکاری خودش رو رسوند... بگم یا نه... نگاه کرد... دید یه قاسمش زیر سم اسبها... هی صدا میزنه عموجان حسین... ابی عبدالله این نانجیبها رو کنار زد... نشست کنار یتیم برادر... دید شمشیر به سرش زدند... بدنش رو قطعه قطعه کردند... سنگبارانش کردند... داره نفسهای آخرش رو میکشه... هی پاهاش رو زمین میکشه... چه کار کنه حسین... همه دیدند... وقَد وَضَعَ حُسَينٌ صَدرَهُ عَلى صَدرِهِ، قاسم رو به سینه چسباند.. وای عزیز برادرم قاسم... یادگار حسنم قاسم... 🔸اي يادگار ِ رويِ قشنگِ برادرم 🔸جان كَندَنت روي زمين نيست باورم 🔸وقتي كه استغاثه ي جانسوز تو رسيد 🔸هفت آسمان، شكست و فرو ريخت برابرم 🔸پُر شد فضا ز عطر گلابِ تنت عمو 🔸عطر تن تو زنده كُند يادِ اكبرم حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا ▪️▪️▪️▪️ https://eitaa.com/maddahshoo
جزوه کمک تبلیغی ویژه ایام محرم و صفر.pdf
4.42M
📖 جزوه کمک تبلیغی ایام محرم و صفر ویژه مبلغان کانال_آموزش_مداحی https://eitaa.com/maddahshoo