eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.2هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 
26 9 محرم شمر به کربلا آمد. او و حضرت ام البنین از یک قبیله بودند و به همین خاطر، امان نامه ای به دست گرفت و سمت خیام امام آمد و حضرت عباس و برادرانش را صدا زد. حضرت پاسخ ندادند که امام گفت: عباسم ببین چه کار دارد؟ و رفتن عباس همانا و رد کردن امان نامه همان! حوالی غروب روز نهم بود که سپاه عمر بنای حمله گذاشت. امام که سر و صدا را شنیدند به برادرشان عباس گفتند: برو و امشب را مهلت بگیر که مشغول نماز و قرآن شویم... "شب عاشورا" امام سجاد(ع) می فرمایند: در آن شب من بیمار بودم. پدرم به خیمه اش رفت و شنیدم این اشعار را می خواند که: "ای روزگار اف بر تو! در هر بامداد و شامگاه بسیاری از دوستان را نابود می سازی، به عوض هم اکتفا نمی کنی. هر طالب و جوینده و هر دوستی کشته شده و برای هر زنده ای چقدر زمان بار بستن و کوچ کردن نزدیک است..." امام همه اصحاب رو جمع کرد. صحبتی کردند و در انتها فرمودند: من بیعتم را از شما برداشتم. در تاریکی شب هر کس می خواهد برود. اینجا در مقاتل اختلاف است؛ برخی می گویند، تعدادی رفتند و برخی دیگر می گویند هیچ کس نرفت و همه ماندن! سپس هر کس به نوعی شروع کرد به ابراز وفاداریش. عباس گفت: بعد از تو زنده ماندن چه فایده ای دارد؟ امام به فرزندان عقیل گفت: کشته شدن مسلم برای شما بس است؛ بروید. اما آنها هم ماندند. و هر کس چیزی گفت تا به امام قوت قلب بدهند. و چقدر زینب(س) آرامش گرفت... شاید زیباترین کلام در این شب، "احلی من العسل" گفتن قاسم باشد؛ "شیرین تر از عسل"! شب عاشورا به امر امام، خیام را نزدیک هم کردند و طناب هایشان در هم شدند تا دشمن از میان خیام وارد نشود. خندقی هم دور خیام از پشت کندند و پر از هیزم کردند تا فردا آتش بزنند و کسی از پشت وارد خیام نشود. امام به حضرات عباس و علی اکبر فرمودند که آب بیاورید. آن دو به همراه 30 نفر به شریعه رفتند و ضمن درگیری سختی، تمام مشک ها را پر آب کردند و بازگشتند. آن شب همه در خیام حسینی مشغول عبادت و مناجات شدند. قرآن و نماز و ذکر. در لهوف آمده که از صدای مناجات و راز و نیازشان در آن شب 32 نفر از سپاه عمر سعد به یاران امام پیوستند! حضرت عباس بنی هاشم را جمع کردند و گفتند: فردا شما اول به میدان بروید تا نگویند بنی هاشم جمعی را برای یاری خواستند اما زندگی خویش را بر مرگ دیگران ترجیح دادند. (خدای ادب، عباس(ع)...😭) در گوشه ای دیگر حبیب، اصحاب را جمع کرد و گفت فردا ما اول می رویم و نمی گذاریم یک نفر از بنی هاشم پیش از ما به میدان بروند. الله اکبر به این زیباترین و بزرگترین شب. فرمانده ای به یارانش می گوید، بروید و یارانی که هر کدام زودتر مشتاق کمک به امامشان هستند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_613126866634539707.mp3
3.81M
مقتل خوانی ظهرعاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 
آشنای غریب: اما در عین حال من بیعتم رو از شما برداشتم، این دشمن با من کارداره، بفهمد شما دارین منو تنها میگذارید خوشحال میشن، شب رو مرکب کنید،دست مردان بنی هاشمم بگیریدازاین بیابان برید خوب میدونید جواب های فوق العاده داده شد،یه جمله بود قمربنی هاشم فرمود که یک کتابه، فرمودما شمارو بگذاریم بریم تو دنیا زنده بمانیم؟ برای زندگی دنیازنده بمانیم؟!شما رو رها کنیم کجابریم؟ شما روبا دنیا عوض کنیم ما رو دارید از در خانه خودتون به طرف دنیا میفرستید آقا بعد دیگه اصحاب شروع کردند، مسلم بن عوسجه بود،زهیربود، سعیدبن عبدالله بود،هرکدام یک جور یکی عرض کردآقاجان ظاهرا مسلم بن عوسجه ست،تاشمشیردردست ماست می جنگیم اگراسلحه نداشتیم باسنگ می جنگیم تادر رکاب شمابه شهادت برسیم،چه جوری شمارورهاکنیم؟ سعیدبن عبدالله عرض کرد:ای آقا ای کاش منو می کشتند،میسوزاندند، خاکسترم روبه باد میدادند، دوباره زنده میشدم و هفتاد بار تکرار میشد و هفتاد بار در رکاب شمابه شهادت میرسیدیم، اینکه یک بار جان دادن، یه جان رو برداریم بریم؟ زهیر عرض کرد: ای کاش ما هزار جان داشتیم هزار بار در مقابل شماکشته میشدیم امتحان روپس دادند،حضرت بهشون فرمود: فردا همه به شهادت میرسیم،مقاماتشون رو بهشون نشون داد آمادشون کرد،اونها را آماده کرد هر کس هزار مرتبه روز عاشورا توحید بخواند خداوند به او نظر میکند و کسی که خداوند به او نظر کند، او را هرگز عذاب نخواهد کرد. بحار الانوار ج 98 بنقل از اقبال الاعمال دستور العمل چله عاشورا تا اربعین برای سالکین الی الله 🔺از روز عاشورا تا سه روز ، زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام در یک نوبت خوانده شود. 🔺از روز چهارم تا اربعین زیارت عاشورا با یک لعن و سلام خوانده شود. 🔺در صورت تمایل می شود از روز چهارم تا سر لعن خوانده شود و در طول روز صد لعن و صد سلام کامل شود. نماز ظهر عاشورا روایتی است از جنس آسمان که هر صاحب دلی را متحیّر می‌کند و به تحقیق‌، در مقام عمل، بالاترین تأکید و سفارش بر اهمیت جایگاه فریضه نماز است‌ آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبه جدک الحسین علیه السلام سلام میدهیم به امام غریب ومظلوممان از زبان امام زمان عج الله😭😭😔😔 السلام علی الجیوب الْمُضَرَّجاتِ سلام بر کسی که گریبان ها برای او چاک شدند السّلام علی المحامی بلا معین سلام بر حمایت کننده ی بدون یاور السلام علی الشّیب الخضیب سلام بر محاسن آغشته به خون السّلام عَلَی الخدِّ التریب سلام بر بدن برهنه حدود ساعت ۱۴ عاقبت امام حسین علیه السلام و حضرت عباس علیه السلام تنها ماندند. عباس علیه السلام اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمه ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس علیه السلام دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام علیه السلام برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست» حدود سا عت ۱۵ امام علیه السلام به طرف خیمه‌ها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه‌اش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد. امام علبه السلام به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می‌شد. بعضی تیر می‌انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می‌کردند. شمر و ده نفر به مقابله امام علیه السلام آمدند. بعد از شهادت امام، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد. *در مقاتل نوشته اند زمانی که امام علیه السلام در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمی‌کرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. ساعت ۱۶:۰۶ اذان عصر وقت شهادت امام علیه السلام را وقت نماز عصر گفته‌اند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایع‌نگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین علیه السلام کشته شود شنیدم که می‌گفت «به خدا پس از من کسی را نخواهید کشت که خدای از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم آرد. گوید: آن‌گاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام علیه السلام فرو برد ... با هر چی ميشد ميزدنت پيرمردی با عصا ميزد با كينه ميزد همشون مست كردند بر شمر لعنت همه جا را سياه می ديدی به فدای نفس نفس زدنت غريب گير آوردنت... گاهی یک عکس می تواند روضه باشد ...
هدایت شده از 
🔦 #۱۶۴ 📖🕋 🌴نجات مردم از ستم ظالمان و فرعونیان، از وظایف پیامبران و رهبران الهی است👈 «فأَرسِل مَعِیَ بنی اسرائیل» 🌴تهمتِ شخصیتی و سیاسی و اجتماعی به انبیاء و رهبران دینی، از حربه های ظالمان، جهت حفظ منافع و حکومتشان است👈«هَذا لَساحرٌ... یریدُ أَنْ یُخرِجَکُم» 🌴اشراف وخواص کاخ نشین،جهت رسیدن به منافع شیطانی خود، پشت مردم سالاری و وطن پرستی پنهان میشوند تا مردم را بر علیه رهبران دینی و مبلغان قرآن تهییج کنند!👈 « یُریدُ أَن یُخْرِجَکُم مِن أَرضِکُم...» 🌴فرعونیان در راه باطلشان، از علما و متخصصین خودشان ‌شدیدا حمایت نموده و نورچشمی شان می کنند👈«نَعَم و إنكم لَمن المُقرَّبینَ»👉دولت اسلامی ما، جهت دفاع از قرآن و اسلام، چقدر از علما و متخصصین مکتبی خود، حمایت می کند؟! 😨اصلا حمایت می کند؟!🚨چرا همیشه متخصصین وهنرمندان و کارگردان های مکتبی، در مظلومیت و فقر امکانات بسر می برند ولی....! 😔کمی از فرعون یاد بگیریم👆 🌴اگرخوب از حق دفاع کنیم و برای مردم روشن کنیم حقیقت را، تمام اقدامات و توطئه های دشمنان، نقش بر آب می شود👈«فَوَقَعَ الحقُّ وبَطَلَ ماکانوُا یَعملونَ»👉دربرابر توطئه دشمنان، بجای فحاشی و داد وفریاد📢، حقیقت را برای مردم بیان کنیم تا پیروز شویم✅ 📮نشر دهید، رسانه قرآن و عترت باشید📡 🕋📖طرح تلاوت روزانه قرآن 📖🕋 🔷چرا صهیونیست‌ها بی‌ادبی را رواج می‌دهند؟ 🔷چون وقتی ادب در جامعه‌ از بین برود، می‌توانند مردم را به بردگی بکشند 💎 (جلسه هشتم)- ۱ ⭕️ علی(ع) می‌فرماید: اگر ادب نباشد، انسان چیست، جز یک حیوانِ رهاشده؟! هرکسی ادب را طلب کند سلطه و سیطره پیدا می‌کند و هرکسی ادب نداشته باشد، برده می‌شود! (اعلام‌الدین/84) ⭕️ چرا صهیونیست‌ها انواعِ بی‌ادبی‌ها را در جوامع بشری تزریق می‌کنند و در علم حقوق و حقوق‌ بشر از این بی‌ادبی‌ها دفاع می‌کنند، چون می‌دانند کسی که ادب را ترک کند، ضعیف و ترسو می‌شود و اگر ادب در جامعه‌ای از بین برود، می‌توانند مردمِ آن جامعه را به بردگی بکشند. ⭕️ مهم این است که یک ادبی داشته باشی! زیاد فرقی نمی‌کند که ادب ژاپنی‌ها را داشته باشی، یا ادب آفریقایی‌ها یا جاهای دیگر! اینکه ادبِ تو «ادب اسلامی» باشد در درجۀ دوم قرار دارد. اما فرهنگ صهیونیستی می‌گوید: «راحت باش و هر لحظه شروع کن به هوسرانی!» تازه این بی‌ادبی را هم با تبلیغات خودشان، یک کارِ باکلاس جلوه می‌دهند! 👤 علیرضا پناهیان 🚩دانشگاه امام صادق(ع)- ۹۷.۰۶.۲۶ هر کس هزار مرتبه روز عاشورا توحید بخواند خداوند به او نظر میکند و کسی که خداوند به او نظر کند، او را هرگز عذاب نخواهد کرد. بحار الانوار ج 98 بنقل از اقبال الاعمال ✅ امام زمان علیه السلام در زیارت ناحیه خطاب به امام حسین علیه السلام گویند: وَ لَاَبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً (اگر اشک چشمم تمام شود) به جاى اشک براى تو خون گریه می کنم. 🏴صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین🏴 ✅ امام رضا علیه السلام فرمودند: إنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا...فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ فَإِنَّ الْبُكَاءَ يَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَام. 🔹 همانا روز شهادت امام حسين علیه السلام پِلک های چشمان ما را مجروح كرده (قلب ما را سوزانده) و اشك ما را جاری ساخته است... 🔹 پس گریه کنندگان باید بر شخصی مانند حسين، گريه کنند، زیرا اين گريه، گناهان بزرگ را از بین می بَرد. 📚 الأمالی (شیخ صدوق)، ص128. آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبه جدک الحسین علیه السلام سلام میدهیم به امام غریب ومظلوممان از زبان امام زمان عج الله😭😭😔😔 السلام علی الجیوب الْمُضَرَّجاتِ سلام بر کسی که گریبان ها برای او چاک شدند السّلام علی المحامی بلا معین سلام بر حمایت کننده ی بدون یاور السلام علی الشّیب الخضیب سلام بر محاسن آغشته به خون السّلام عَلَی الخدِّ التریب سلام بر بدن برهنه
هدایت شده از 
بدنت روی خاک صحرا بود دور تا دور تو پر از نامرد نه فقط شمر هرکس آنجا بود از سر حرص زخمی ات میکرد مثل گیسوی درهمت دیدم ناگهان پیکر تو درهم شد نانجیبی به قصد کشتن تو ازروی اسب سمت تو خم شد چشم خود بستم و ندیدم تا چه بلائی سر تو می آید با دو گوش خودم شنیدم که ناله ی مادر تو می آید  از میان شلوغی گودال چیزی از جسم تو نمی ماند بعد از این غارتی که شد چیزی از تو جز اسم تو نمی ماند  یکنفر می کشد تو را بر خاک  یک نفر نیت سرت دارد یک نفر آمده در این اوضاع از سر عمامه ی تو بر دارد میزنم داد بس کنید این قدر بدنش را به خاک و خون نکشید با سر نیزه و نوک خنجر این همه بر دهان او نزنید خواندی حدیث خود را، هیهات منا الذله پیچید بین صحرا ، هیهات منا الذله تو فاطمی‌سرشتی، با خون خود نوشتی در موجی از بلایا ، هیهات منا الذله تو حیدری مرامی، تو حجتی، امامی گفتی به پیش اعدا ، هیهات منا الذله خون و شرف به پیکار، در روز عشق و ایثار یک‌جا شده‌است معنا، هیهات منا الذله تو جوشش جهادی، بر نیزه تکیه دادی پر گشت از تو صحرا ، هیهات منا الذله هم روی خاک صحرا ، هم پیش چشم زهرا بنوشت خون سقا، هیهات منا الذله با داغ اکبر تو ، با خون اصغر تو حک شد به آسمان‌ها، هیهات منا الذله با نغمه‌ی رضائک، صبرا علی بلائک گفتی تو در مصلا، هیهات منا الذله ای در گلوی نیزه، حتی به روی نیزه پیچید از تو آوا، هیهات منا الذله در راه دین و مکتب، می‌خواند خطبه زینب با ما رأیت و الا...، هیهات منا الذله با همت و نگاهت، با پیروی ز راهت شد ذکر ما به هرجا، هیهات منا الذله روز ظهور مهدی ، با عشق و با هم‌عهدی باشد شعار دنیا، هیهات منا الذله خورشید آشنایی، شد نغمه‌ی "وفایی" در سایه‌ی تولا، هیهات منا الذله 💠 نوحه شام غریبان امشب به صحرا بی کفن امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است شام غریبان است امشب نوای کودکان امشب نوای کودکان بر بام کیوان است شام غریبان است امشب به دشت کربلا نالان یتیمانند تا صبح و گریانند امشب به روی کشته ها در ناله مرغانند چون نی در افغانند بر غربت اجسادشان بر غربت اجسادشان عالم پریشان است شام غریبان است امشب به صحرا بی کفن امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است شام غریبان است امشب به صحرا بی کفن امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است شام غریبان است امشب عیال مصطفی در گوشه ی صحرا بی منزل و مأوا اموالشان تاراج کین از فرقه ی اعداء ای آه و واویلا آل علی ویران نشین آل علی ویران نشین اندر بیابان است شام غریبان است امشب به صحرا بی کفن امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است شام غریبان است امشب به صحرا بی کفن امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است شام غریبان است
هدایت شده از 
🌹اسامی شهدای کربلا🌹 🔴اسامی بزرگ مردانی که در واقعه کربلا به شهادت رسیدند: ٠١- حسین ابن علی ابن ابوطالب(ع) ٠٢- عباس ابن علی ابن ابوطالب(ع) ٠٣- عبدالله ابن علی ابن ابوطالب رحمه الله ٠٤- عثمان ابن علی ابن ابوطالب رحمه الله ٠٥- عون ابن علی ابن ابوطالب رحمه الله ٠٦- جعفر ابن علی ابن ابوطالب رحمه الله ٠٧- علی (اکبر) ابن حسين ابن علی ابن ابوطالب(ع) ٠٨- علي (اصغر) ابن حسين ابن علی ابن ابوطالب(ع) ٠٩- ابوبکر ابن حسن ابن علی ابن ابوطالب رحمه الله ١٠- قاسم ابن حسن ابن علی ابن ابوطالب رحمه الله ١١- عبدالله ابن حسن ابن علی ابن ابوطالب رحمه الله ١٢- عبدالرحمن ابن عقیل ابن ابوطالب رحمه الله ١٣- جعفر ابن عقیل ابن ابوطالب رحمه الله ١٤- عبدالله (اکبر) ابن عقیل ابن ابوطالب رحمه الله ١٥- عبدالله (اصغر) ابن عقیل ابن ابوطالب رحمه الله ١٦- عون ابن جعفر ابن ابوطالب (جعفر طیار) رحمه الله ١٧- عبدالله ابن مسلم ابن عقیل رحمه الله ١٨- حبیب ابن مظاهر رحمه الله ١٩- حجاج ابن مسروق جعفی رحمه الله ٢٠- حر ابن یزید ریاحی رحمه الله ٢١- حلاس ابن عمر راسبی رحمه الله ٢٢- حنظله ابن اسعد شبامی رحمه الله ٢٣- زاهر مولی عمرو ابن حمق رحمه الله ٢٤- زهیر ابن قین بجلی رحمه الله ٢٥- سالم ابن عمرو رحمه الله ٢٦- سعید ابن عبدالله حنفی رحمه الله ٢٧- سلمان ابن مضارب بجلی رحمه الله ٢٨- سوار ابن منعم رحمه الله ٢٩- سوید ابن عمرو خثعمی رحمه الله ٣٠- سیف ابن حارث ابن سریع جابری رحمه الله ٣١- سیف ابن مالک عبدی رحمه الله ٣٢- هفهاف ابن منهد راسبی رحمه الله ٣٣- ضرغامه ابن مالک رحمه الله ٣٤- عابس ابن ابی شبیب شاکری رحمه الله ٣٥- عامر ابن حسان ابن شریح طائی رحمه الله ٣٦- عامر ابن مسلم عبدی رحمه الله ٣٧- ابو ثمامه صائدی رحمه الله ٣٨- عبدالرحمن ابن عبدالله ارحبی رحمه الله ٣٩- عبدالرحمن ابن عبدربه انصاری خزرجی رحمه الله ٤٠- عبدالرحمن ابن عروه غفاری رحمه الله ٤١- عبدالله ابن عروه غفاری رحمه الله ٤٢- جبله ابن علی شیبانی رحمه الله ٤٣- جابر ابن حارث سلمانی رحمه الله ٤٤- جابر ابن حجاج تیمی رحمه الله ٤٥- جناده ابن کعب انصاری رحمه الله ٤٦- جندب ابن حجیر خولانی رحمه الله ٤٧- عبدالله ابن عمیر کلبی رحمه الله ٤٨- یزید ابن مغفل جعفی رحمه الله ٤٩- ابراهیم ابن حصین ازدی رحمه الله ٥٠- ابو عمرو نهشلی رحمه الله ٥١- اسلم ترکی رحمه الله ٥٢- عمار ابن حسان طائی رحمه الله ٥٣- عمرو ابن جناده انصاری رحمه الله ٥٤- عمرو ابن قرظه انصاری رحمه الله ٥٥- امیه ابن سعد طائی رحمه الله ٥٦- عون ابن عبدالله ابن جعفر رحمه الله ٥٧- انس ابن حارث کاهلی رحمه الله ٥٨- قاسط ابن زهیر تغلبی رحمه الله ٥٩- بریر ابن خضیر همدانی رحمه الله ٦٠- مالک ابن عبدالله جابری رحمه الله ٦١- مجمع ابن عبدالله عائذی رحمه الله ٦٢- محمد ابن عبدالله ابن جعفر رحمه الله ٦٣- مسعود ابن حجاج رحمه الله ٦٤- مسلم ابن عوسجه اسدی رحمه الله ٦٥- مسلم ابن کثیر ازدی رحمه الله ٦٦- یزید ابن ثبیت عبدی رحمه الله ٦٧- نافع ابن هلال رحمه الله ٦٨- نعیم ابن عجلان انصاری رحمه الله ٦٩- وهب ابن عبدالله کلبی رحمه الله ٧٠- منجح ابن سهم (غلام ابا عبدالله) رحمه الله ٧١- جون (غلام ابوذر غفاری) رحمه الله ٧٢- شوذب (غلام شاکر ابن عبدالله همدانی) رحمه الله 🏴جنایتکاران در روز عاشورا ▪️در پیراهن امام علیه السلام 110 اثر تیر و نیزه و شمشیر وجود داشت و پس از شهادتش برای غارتش هجوم آوردند اسحاق بن حوبه لعنه الله علیه پیراهن امام را بیرون آورد و بحر بن کعب لعنه الله علیه بقیه لباسهای امام را از بدنش ... و عمامه را اخنس بن مرثد لعنه الله علیه برداشت و نعلین حضرت را اسود بن خالد لعنه الله علیه ربود و بجدل بن سلیم لعنه الله علیه برای انگشتر ، انگشت امام را قطع کرد و زره امام را عمر بن سعد ملعون لعنه الله علیه برداشت و شمشیر امام (غیر از ذوالفقار) را جمیع بن خلق لعنه الله علیه ربود و قطیفه حضرت را قیس بن اشعث لعنه الله علیه درآورد جانها به فدای آقایی که حتی بدنش را غارت کردند ▪️جراحات امام فراوان شد و آنچنان تیر در بدن امام نشسته بود که چون ... به نظر میرسید ، صالح بن وهب لعنه الله علیه نیزه ای به پهلوی امام زد که بر اثر آن حضرت از اسب به گودال افتاد و با گونه راست بر زمین خورد زینب سلام الله علیها از خیمه بیرون دوید و ... ▪️وای از دل حضرت حجت عج... سنان بن انس لعنه الله علیه با شمشیر به دهان مبارک ضربتی زد... 📚لهوف ابن طاووس ⚫️بعد از کربلا چه گذشت..(قسمت 1) ◾️ شام غریبان کربلا نخستین شب عزا خاندان پیامبر پس از شهادت سید الشهداء علیه السلام است.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.. ▪چه شبی بود آن شب و چه حالی داشت دختر امیر المؤمنین علیه السلام...   ▪️شب یازدهم شبی است که سر مطهر امام حسین علیه السلام در تنور منزل خولی بود
هدایت شده از 
در حالی که نورانیت آن سر فضا را روشن نموده بود. 🔴 عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند، و بر کشتگان خود نماز گذارد و آنان را به خاک سپرد. وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم رابر شتران بی جهاز سوار کردند . و امام سجاد علیه السلام را نیز با غل و زنحیر بر شتر سوار کردند. 🌅هنگامی که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین علیه السلام افتاد ، لطمه ها بر صورت زدند و صدا به ندبه برداشتند... 🔥عمر سعد به کوفه آمد .ابن زیاد اذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند.  ♻️سپس سر مطهر امام حسین علیه السلام را نزد او گذاشتند و او نگاه می کرد و تبسم می نمود و با چوبی که در دست داشت جسارت می نمود. ⚫️عصر روز یازدهم اهل بیت علیهم السلام را با حالت اسارت به طرف کوفه بردند. نزدیک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند. 💐لذا آن بزرگواران داغدیده را تا صبح پشت دروازه های کوفه نگه داشتند.  🔥هنگام صبح عمر سعد ملعون از کوفه خارج شد،و بسان فرمانده ای که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسراء وارد کوفه شد... ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 📙ارشاد شیخ مفید ،ج2 📗در کربلا چه گذشت،شیخ عباس قمی 💠💠💠 √ با کاروان حسینی تا اربعین/ یازدهم محرم حسین سالار است؛ چه سالار قافله، چه سالار شهیدان. سالار شهیدان بی سر، بر خاک خُفته بود. ذوالجناح رفت و سر به خون او آغُشت، آنقدر سر بر زمین کوبید، تا جان باخت و پرنده از ریسمان خیمۀ نیم سوخته برخاست، پرواز کرد و خود را به گُودی مقتل رساند. قدری درنگ کرد، و سپس نالۀ فراق سر داد. پَر کشید و بال به خون سالار شهیدان آغُشت، و خونین بال پرواز کرد به آسمان. آسمان کبود بود و ساکت، و زمین شرمگین و نالان و فُرات و علقمه مویه کنان، اشک ریز و روان و نخل های قد کشیده به آسمان، ناله کنان. پرنده به طواف مقتول کربلا، چرخید و چرخید و چرخید و سپس راهی مدینه شد. پرندۀ خونین بال، از دروازۀ سَحر عبور کرد و صبحگاهان، به مدینه رسید. بر فراز خانه و حرم رسول الله چرخی زد و حزن آلود خواند، حرم، ناله سر داد و آه کشید و نالید. پرنده بر لب بام گِلین خانۀ ام المومنین نشست، فغان کرد و درد آلود، بنی هاشم را خبر کرد. ام سلمه چشم به پرندۀ خونین بال داشت، که ملتهب از جا جَست. خاک به ودیعه گرفته از پیامبر را برداشت. الله اکبر، خاک به تلاطم آمده بود. خاک خون شده بود و در خروش می نالید و مدینه آرام بود و در سکوت و مردمان، غافل از زخم سال های دور! اندکی بعد، ترک برداشت سکوت مدینه به ناله و اشک و فغان ام البنین. محمد بن حنفیه، وقتی خبر شد، بر خود گریست و سپس دیده از اشک زدود و نامه را گشود. صدای سالار شهیدان، طنین انداز شد. گفت: بسم الله الرحمن الرحیم. این وصیتنامۀ حسین بن علی بن ابیطالب است، به برادرش محمد، معروف به ابن حنفیه. حسین شهادت می دهد که معبودی جز خدا نیست، خدایی که یگانه است و شریکی ندارد. شهادت می دهد که محمد بنده و رسول اوست، که از جانب خداوند صاحب حق، تبیین حق را آورده است. شهادت می دهد که بهشت و دوزخ حق است، و بی تردید دوران ساعت خواهد آمد و خداوند اهل قبور را برمی انگیزد. و شهادت می دهم که خروج من بر یزید برای ایجاد فتنه و فساد و خودخواهی، و یا برای خودنمایی و ستمگری نیست. خروج من تنها و تنها، برای طلب اصلاح اُمت جدم رسول خداست، و اراده کرده‌ام که زمینۀ شناخت معروف و ریشه کنی منکر را فراهم سازم. و به سیرۀ جدم و پدرم علی بن ابیطالب رفتار کنم. پس هر که این سخن را در جایگاه حقّ آن، از من بپذیرد، مشمول ولایت خدا شده است که خداوند اولی به حق است، و هر که این سخن را رد كند، صبر می کنم تا خدا در میان من و قوم اش قضاوت نماید، كه او بهترین حكم کنندگان است. برادرم! این وصیت من به تو است و توفیقی برایم نیست مگر به دست خدا؛ بر او توكل مى‌كنم و به سوى او باز می‌گردم.
👈 جود و کرم امام حسین علیه السلام حسین بن علی علیه السلام در بخشش زبانزد مردم روزگار بود. نقل می کنند روزی مرد صحرانشین مستمندی وارد مدینه شد و از مردم سراغ بخشنده ترین فرد را گرفت. همه مردم حسین بن علی علیه السلام را به او معرفی کردند. وقتی در مسجد به خدمت آن حضرت رسید و نیازمندیِ خود را با خواندن چند بیت شعر بیان کرد، امام حسین علیه السلام او را به خانه آورد و به قنبر فرمود: هر مقدار پول در خانه داریم حاضر کن. قنبر چهارهزار دینار به خدمت آن حضرت آورد و گفت: این تمامی پولی است که در اختیار داریم. امام حسین علیه السلام همه آن چهارهزار دینار را از پشت در به آن مرد بادیه نشین داد. منظور حضرت از این برخورد آن بود که چشم آن مرد به چشم او نیفتد که مبادا خجالت زده شود. مرد اعرابی وقتی پول ها را گرفت شروع کرد به گریه کردن. حضرت فرمود: اتفاقی افتاده؟ آیا از کمی مبلغ گریه می کنی؟ مرد اعرابی گفت: خیر آقا! گریه ام از این است که زبانم لال روزی این دست ها و این بدن زیر خاک ها پنهان می شود. ای کاش همیشه می ماندی و مردم از وجودت استفاده می کردند. *** عرض می کنم: ای مرد فقیر! کجا بودی کربلا، ببینی با این دستان و انگشتان سخاوتمند چه کردند. نبودی ببینی ابا عبدالله با بدن سالم به زیر خاک نرفت. بدنی بود که وقتی زینب علیها السلام آن بدن را دید خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «صلوا علیک ملیک السماء، هذا حسین، مرمل بالدماء، مقطع الاعضاء...؛ این حسین است که در خون غلطیده، در حالی که اعضای بدن او قطعه قطعه است.» 🍂این کشته فتاده به هامون حسین توست 🍂این صید دست و پا زده در خون حسین توست  🍂این ماهی فتاده به دریای خون که هست 🍂زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست  📗 ؟ ✍ محمد باقر کوه کمره ای 👈 غریب کیست؟   روزی امام سجاد علیه السلام در بازار مدینه شنید مردی می گوید به من رحم کنید که من مردی غریب هستم. حضرت به او فرمود اگر مقدر شده باشد که تو در اینجا از دنیا بروی، آیا جنازه ات بدون دفن می ماند؟ آن مرد با تعجب گفت الله اکبر، چگونه جنازه ام را دفن نمی کنند با اینکه در برابر دید مردم مسلمان می باشد. امام سجاد علیه السلام منقلب شد و گریست و با همان حال فرمود: «ای وای، فریاد از اندوه جانکاه تو ای پدر که جنازه ات سه روز بدون دفن باقی ماند با اینکه پسر دختر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستی.» 📗 ✍ محمد محمدی اشتهاردی 👈 احترام قوم بنی اسرائیل نسبت به یوسف علیه السلام زمانی که حضرت یوسف علیه السلام درگذشت، بنی اسرائیل دوازده سبط داشت. هر گروهی می خواست حضرت یوسف علیه السلام را در محله خودشان دفن کنند. اختلاف پیدا شد تا این که بدن را در تابوت سنگی گذاشتند و در رود نیل دفن کردند. سپس هر محله ای شاخه ای از رود نیل را به طرف خود جاری کرد. این احترام قوم بنی اسرائیل؛ اما شما را به خدا ببینید بنی امیه با آل رسول الله چه کردند! چه احترامی گذاشتند! امامشان را با لب تشنه شهید کردد و بدن عریانش را سه روز بدون کفن و دفن روی خاک های گرم کربلا، زیر آفتاب سوزان عراق باقی گذاشتند... 📗 ✍ مجید زجاجی 👈 گريه كنندگان در تاريخ پنج كس بسيار گريسته اند: آدم، يعقوب، يوسف، فاطمه زهرا و على بن حسين عليه السلام. 1⃣ آدم براى بهشت به اندازه اى گريست كه رد اشك بر گونه اش افتاد. 2⃣ يعقوب به اندازه اى بر يوسف خود گريست كه نور ديده اش را از دست داد. به او گفتند: يعقوب ! تو هميشه به ياد يوسف هستى يا در اين راه از گريه، آب يا هلاك مى شوى. 3⃣ يوسف از دورى پدرش يعقوب آن قدر گريه كرد كه زندانيان ناراحت شدند و به او گفتند: يا شب گريه كن روز آرام باش ! يا روز گريه كن شب آرام باش ! با زندانيان به توافق رسيد، در يكى از آنها گريه كند. 4⃣ فاطمه زهرا آن قدر گريست، اهل مدينه به تنگ آمدند و عرض كردند: ما را از گريه ات به تنگ آوردى، آن بانوى دو جهان روزها را از شهر مدينه بيرون مى رفت و در كنار قبرستان شهداء (احد) تا مى توانست مى گريست و سپس به خانه برمى گشت. 5⃣ على بن حسين (امام چهارم) بيست تا چهل سال بر پدرش حسين گريه كرد. هر گاه خوراكى را جلويش مى گذاشتند گريه مى كرد. غلامش عرض كرد: سرور من ! مى ترسم شما خودت را از گريه هلاك كنى. حضرت فرمود: من از غم غصه خود به خدا شكوه مى كنم ، من چيزى را مى دانم كه شما نمى دانيد من هرگاه قتلگاه فرزندان فاطمه را به ياد مى آورم گريه گلويم را مى فشارد. 📗 ، ج 12، ص 264 ✍ مرحوم علامه محمد باقر مجلسى
🔹فلسفه نهضت امام حسين(ع)🔹 استاد فاطمی نیا: در زيارت اربعين ميخوانيم : "وبذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهاله " امام حسين(ع) جان در كف نهاد تا بندگانت را از ناداني برهاند! فلسفه ي نهضت سيدالشهداء (ع) اين است كه ما از ناداني خارج شويم!
اگه قیمت طلا و ارز الان رو مبنا قرار بدیم یزید به اطرافیانش در زمان واقعه کربلا نفری 54 میلیاردتومان رشوه داد. اگه در آن زمان بودیم یار امام حسین می ماندیم...؟
هدایت شده از 
ونین. آسمان گریان، و ملائک به گریه و مویه در طواف و کربلا، این همه ماتم را در بر گرفته بود و میان این همه خون، این همه غم، این همه ظلم، این همه درد، یک زن مانده بود! زینب! دختر علی، خواهر حسین که اکنون، بر بالین برادر بود و سالار شهیدان، سالار بی سر، آرام خُفته بود بر زمین. زینب، با سینه‌ای لبریز از اندوه و غم، بی‌آنکه بگرید، دیدگانش تَر شد، نوحه سر داد. گفت: یا محمدا! این کشتۀ خونین، حسین توست. این پیکر بی‌سر، حسین توست. این مَرد زخم خورده که نغمۀ حقیقت سروده، حسین تواست و این دختران اسیر، دختران تو. کربلا لرزید و باد صدایش را با خود بُرد. زینب! لحظه‌ای سکوت کرد و به فغان آمد، گفت: پدرم به فدای آن کسی که او را به ستم کشتند.پدرم به فدای آن کسی که خیمه های او را گسستند. پدرم به فدای آن کسی که امیدی به التیام زخم هایش نیست. پدرم به فدای آن کسی که دلش پُر از غصه و غم بود. پدرم به فدای آن کسی که از محاسنش خون می‌چکد. پدرم به فدای آن کسی که لب تشنه بود و عطشان شهید شد. پدرم به فدای آن کسی که جدش محمّد مصطفی، پیغمبر خداست. و زینب، به سختی گریست و ملائک به طواف، گِرد حسین چرخیدند و با او هم ناله شدند. زینب تنها شده بود، زینب مانده بود، با آن همه درد، آن همه رنج، آن همه غم، با خیل زنان شوی مُرده، با ترس و هراس کودکان یتیم، در حصار قداره بندان در کمین و رسالتی که از کودکی بر عهده داشت. گویی به خود نهیب زد؛ ای زبان علی به کام و دلیری زهرا در دل، شاهد باش! ای وارث شکیبایی حسن، شاهد باش! ای رسول راه حسین، شاهد باش! فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشّاهِدینَ. (۱) پس شاهد باشید و من با شما از شاهدانم. زینب به خود آمد، پُر صلابت و استوار، در عهدی که بسته بود، دست بر پیکر برادر بُرد و سوی آسمان گرفت. گفت: اللهمَّ تَقبَّل مِنّا هذَا القُربان! خدایا این قربانی را از ما بپذیر! و سپس، زیر لب زمرمه کرد: بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ. إِنّا أَعْطَیْناكَ الْكَوْثَرَ. فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ. إِنَّ شانِئَكَ هُوَ اْلأَبْتَرُ.(۲) به نام خداوند رحمتگر مهربان. ما تو را كوثر دادیم. پس برای پروردگارت نماز گزار و قربانی كن. دشمن تو بی تبار خواهد بود. .............. سوره آل عمران . آیه ۸۱ سوره کوثر . آیات ۱ تا 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ⬛️ سالروز شهادت امام زین العابدین علیه السلام تسلیت باد ▪️امام سجّاد عليه السلام : المُؤمِنُ مِن دُعائِهِ عَلى ثَلاثٍ : إمّا أن يُدَّخَرَ لَهُ و إمّا أن يُعَجَّلَ لَهُ و إمّا أن يُدفَعَ عَنهُ بَلاءٌ يُريدُ أن يُصيبَهُ ▪️امام سجّاد عليه السلام فرمود :مؤمن از دعاى خود يكى از سه نتيجه را مى گيرد : يا برايش ذخيره مى شود ، يا در دنيا برآورده مى شود و يا بلايى كه مى خواست به او برسد از او برگردانده مى شود 📚تحف العقول، ص 280 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 💢«قل لا اسئلكم علیه اجراً الا المودةَ فی القربی» «بگو من بر اجر رسالتم چیزی از شما جز مودت و دوستی با اهل بیتم و خویشانم نمی‌خواهم»؟ سوره شوری، ایه 23 ♦️عمر سعد ملعون در روز 11 محرم دستور کوچ از کربلا به‌سوی کوفه را می‌دهد و زنان و حرم امام حسین ـ علیه‌السلام ـ را بر شتران بی‌جهاز سوار کرده و این ودایع نبوت را چون اسیران کفّار در سخت‌ترین مصائب و هُموم کوچ می‌دهند. در هنگام حرکت از کربلا عمر سعد دستور داد که اسرا را از قتلگاه عبور دهند. ♦️روز 12 محرم اسرا را وارد شهر کوفه نمودند. گویا اسرا، شب دوازدهم را ، در پشت دروازه‌های کوفه و بیرون شهر سپری کرده اند. در اثر تبلیغات عبیدالله بن زیاد لعنت الله علیه امام حسین ـ علیه‌السلام ـ و خارجی معرفی کردن آن حضرت، مردم کوفه از این پیروزی خوشحال می‌شوند و جهت دیدن اسرا به کوچه‌ها و محله‌ها روانه می‌شوند و با دیدن اسرا شادی می‌کنند. ولی با خطابه‌هایی که امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ و حضرت زینب ـ سلام‌الله علیها ـ و سایرین از اسرا ایراد می‌کند، شادی کوفیان را به عزا تبدیل می‌کنند. اسرا با این وضع وارد دارالاماره می‌شوند و در مجلس، عبیدالله بن زیاد ملعون، جلوی چشم اسرا و مردم با چوب‌دستی به سر مبارک می‌زد و خود را پیروز میدان قلمداد می‌کرد و کشته شدن امام حسین ـ علیه‌السلام ـ را خواست خدا قلمداد می‌‌نمود.اما با جواب‌هایی که از جانب حضرت زینب (س) و امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ می‌شنید بیشتر رسوا می‌شد. ♦️در خبرها آمده که ابن زیاد بعد ازآنکه یک روز (یا چند روز بنا به روایتی) سرها را در کوچه‌ها و محله‌های کوفه گردانید، آن‌ها را به شام نزد یزید بن معاویه فرستاد و بعد از آن اسرا را به سرپرستی مخضّر بن تعلبه عائذی و شمر بن ذی‌الجوشن به شام روانه کرد. دستور داد که امام سجاد را با غل جامعه، دست‌ها را بر گردن بستند و سوار بر شتر بی‌جهاز به‌سوی شام حرکت دادند. نقل‌شده که اهل‌بیت ـ علیهم‌السلام ـ را سه روز پشت دروازه‌های دمشق نگه
هدایت شده از 
⚫️بعد از کربلا چه گذشت..(قسمت2) 🔷 در این روز دفن شهدای کربلا توسط قبیله بنی اسد و با راهنمایی و نظارت امام سجاد (علیه السلام) که به صورت معجزه به کربلا برگشته بود تا اجساد را شناسایی و دفن کنند، در کربلا صورت گرفت. 🔵چون اسرا را وارد کوفه کردند ابن زیاد دستور داد تمام مردم شهر در قصر اجتماع کنند 🌸سر حسین ابن علی علیه السلام در داخل سپر کنار ابن زیاد قرار داشت،با چوب بر لب و دندان ابی عبدالله می زد و میخندید... 🌹 زید ابن ارقم که از صحابه رسول خدا بود وقتی مشاهده کرد ابن زیاد ضربات خود را مانند باران بر لب و دندان ابی عبدالله وارد میکند... صدا زد: 📛 ابن زیاد!! چوب را از لبان حسین بردار که بخدا قسم مکرر در مکرر دیدم که رسول این لبها را میبوسید... ☘سپس شروع به گریستن کرد... ♨️ابن زیاد گفت: خدا همواره چشمانت را بگریاند که برای پیروزی خدا گریه میکنی! اگر نبود که پیر و خرفت شده و عقلت را از دست داده ای، میدادم همین الان سرت را از بدنت جدا کنند! 🌹زید گفت: پسر زیاد با امانت رسول خدا چه کردی...؟! سپس از مجلس خارج شد و گفت: شما مردم عرب از امروز همگی برده خواهید بود که پسر پیغمبر خدا را کشتید و پسر مرجانه را امیر خود قرار دادید تا نزدیکان شما را بکشد ! 🌷حضرت زینب سلام الله علیها در حالیکه پست ترین لباسها را بر تن داشت در گوشه ای از مجلس ابن زیاد نشست . زنان و کنیزان اطرافش را گرفتند. 💠 ابن زیاد سه بار پرسید: این زن که اینچنین گوشه نشینی اختیار کرده کیست؟ کسی جواب او را نداد تا اینکه یکی از زنان گفت: این زینب دختر فاطمه دختر رسول خداست. ♨️این بار ابن زیاد با شماتت گفت: خدا را سپاس که شما را کشت و حرکتتان را باطل گردانید. 🌹زینب کبری فرمود: خدا را حمد میکنم که به وسیله پیامبرش مارا گرامی داشت و از پلیدیها پاک ساخت،همانا فاسق رسوا میشود و فاجر دروغ میگوید و او غیر از ماست پسر مرجانه! ♨️ابن زیاد: دیدی خدا با برادرت چه کرد؟ 🌷حضرت زینب: من جز زیبایی و خوبی چیزی ندیدم،اینها جماعتی بودند که خدا شهادت را بر ایشان مقدر کرده بود و به قتلگاه آمدند.و روزی خدا میان تو و ایشان را جمع میکند و با تو مخامصه میکنند آنگاه خواهی دید که پیروز کیست،مادرت به عزایت بنشیند پسر مرجانه. ♨️ابن زیاد از نحوه ی پاسخگویی حضرت زینب به خشم آمد و خواست او را بکشد.عمروبن حریث گفت: این زن از مصیبت نزدیکانش ناراحت است و نباید اورا مواخذه کرد. ♨️ابن زیاد : خدا قلب مرا شفا داد و راحت نمود از طرف برادر سرکش تو و پیروانش! 🌷حضرت زینب: بجانم قسم بزرگان مرا کشتی و خاندان مرا نابود ساختی و ریشه های مرا بریدی ،اگر اینها شفای توست..،پس شفا یافتی! ♨️ابن زیاد با مغالطه گری گفت: این زن شاعر و سخنور است مانند پدرش! ♨️سپس ابن زیاد نگاهی به اسرا انداخت و امام زین العابدین را دید و پرسید: کیست این؟ گفتند: علی ابن الحسین. ♨️ابن زیاد: مگر خدا علی ابن الحسین را در کربلا نکشت؟ 🌺امام سجاد: برادر دیگری داشتم به اسم علی که شما او را کشتید . ♨️ ابن زیاد با وقاحت فریاد کشید: نه خدا او را کشت! 🌸 امام سجاد فرمود: آری خدا جان هرکس را هنگام مرگ میگیرد و هیچکس نمیمیرد مگر به اذن او. 🔥 جسارت و حاضرجوابی امام خشم ابن زیاد را برانگیخت و فریاد زد: تورا چنین جراتی است که جواب مرا میدهی!!جلاد نفسش را بگیر! 🌹حضرت زینب با شنیدن این سخن از جا پرید و امام سجاد را در بغل گرفت و گفت: پسر مرجانه! خونهایی که از ما ریختی کافی نیست برایت ؟ غیر از این جوان چه کسی را برای ما باقی گذاشتی؟ اگر میخواهی اورا بکشی اول مرا بکش! 🔥 ابن زیاد نانجیب شرمنده شد و با تعجب گفت: چه خویشاوندی عمیقی! براستی حاضر است با او کشته شود... ✍ ادامه دارد... 📘ارشاد ص228، 📘طبری 371/7 📘 نفس المهموم ص 404 📘 کامل 81/4 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🔴هنگامي كه سر امام حسين(ع) بر سر نيزه بود چه آياتی را تلاوت نمودند؟ آنچه كه از تاريخ نقل شده اين است كه سر بريده و مقدس حضرت ابي عبدالله الحسين(ع) به هنگامي كه در شهر دمشق عبور داده مي شد ، آيه 9 سوره كهف را تلاوت مي كرد: ✨«ام حسبت ان اصحاب الكهف والرقيم كانوا من آياتنا عجبا؛ آيا پنداشته اي كه ياران آن غار و آن سنگ نبشته از نشانه هاي شگفت ما بوده اند؟» ✨در روايتي آمده است كه هنگامي كه سر امام حسين(ع) را از درختي آويزان كرده اند، از آن سر صداي خواندن آيه «سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ» شنيده شد. ✨و در گزارشي ديگر، در دمشق، صداي خواندن «لا قوه الا بالله» و «أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً» شنيده شد. زيد بن ارقم وقتي اين صداها را شنيد گفت: اي فرزند پيامبر خدا! كار تو بسيار شگفت است. 📚 (بحارالانوار، ج 45، ص 💠💠💠 √ با کاروان حسینی تا اربعین/ دوازدهم محرم خورشید، زخم خورده و خ
هدایت شده از 
بام به ما سنگ می زنید در دست های بسته ما ذوالفقار نیست 😭 زن های شهر کوفه چرا گریه می کنید؟ دیگر به گریه های شما اعتبار نیست 😭 در بین طـعنه های وقـیح تـمام شهر بدتر ز طـعنه های بد نیزه دار نیست وحید قاسمی 🏴شهادت امام سجاد علیه السلام تسلیت ▪️ امام زین العابدین علیه السلام در ۱۵ جمادی الاول سال ۳۶ و یا ۵ شعبان سال ۳۸ قمری در مدینه متولد شد و در ۱۲ یا ۱۸ یا ۲۵ محرم سال ۹۴ یا ۹۵ به شهادت رسید و در قبرستان بقیع مدفون گشت و هشام بن عبدالملک ، برادر خود ولید بن عبدالملک که خلیفه آن زمان بود را وادار کرد که آن حضرت را به زهر مسموم سازد و او هم چنین کرد. ▪️امام سجاد علیه السلام فرمودند: ❶ به درستی که دوست داشتن ما اهل بیت، گناهان بندگان را مےریزاند همانطور که باد، برگِ درخت را مےریزاند. 📚 ینابیع المودة ج۲ ص۳۷۵ ❷ مایهٔ تعجب است از کسی که دیروز نطفه ای بود و فردا مرداری مُتعفن است، چگونه تکبر می کند و به دیگران فخر می‌فروشد. 📚وسائل الشیعه ج۱۶ ص۴۲ ❸ بر شما باد بر ادای امانت! اگر قاتل حسین بن علی علیه السلام شمشیری که بوسیله آن ، پدرم را حسین بن علی علیه السلام را کشت، نز من به امانت مےگذاشت، من آن را به او رد می کردم. 📚امالی صدوق ص۲۴۶