eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.2هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
20.6هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 شعر آخرین جمعه 🌹 ⚜ آخرین جمعه ی ماه رمضان است بیا ⚜ شیعه آماده ی بخشیدن جان است بیا ⚜ بوده این ماه تمنا ز خدا امر ظهور ⚜ اشک از دیده عشاق ، روان است بیا ⚜ سعی ما بوده کمی لایق دیدار شویم ⚜ صاحبا ، تشنه وصل تو زمان است بیا ⚜ حسرت دیدن روی تو به دلها مانده ⚜ ای که دیریست رُخَت سِرّ نهان است بیا ⚜ کاش این جمعه بود جمعه آخر ، مولا ⚜ این امید همه ی منتظران است بیا ⚜ روز قدس است الی بیت مقدس با تو ⚜ جیش اسلام مهیا به جهان است بیا
⚪️ یکی از دوستام و خانمش میخواستن از هم جدا بشن ، یه روز تو یه مهمونی بودیم ازش پرسیدم خانومت چه مشکلی داره که میخوای طلاقش بدی؟ گفت: یه مرد هیچ وقت عیب زنشو به کسی نمیگه ... وقتی از هم جدا شدن پرسیدم چرا طلاقش دادی؟ گفت آدم: پشت سر دختر مردم حرف نمیزنه ... بعد از چند ماه از هم جدا شدن و سالِ بعدش خانومش با یکی دیگه ازدواج کرد ؛ یه روز ازش پرسیدم خب حالا بگو چرا طلاقش دادی؟ گفت: یه مرد هیچوقت پشت سر زنِ مردم حرف نمیزنه ... یادمان نرود نامردترین انسان کسی است که راز دوران دوستی را به وقت دشمنی فاش سازد ...
ترجمه‌زیارت‌آل‌یاسین۩یاسردعاگو.mp3
3.84M
🕌 ترجمه فارسی زیارت آل یاسین 🎙 با صدای یاسر دعاگو
زیارت‌آل‌یاسین۩سلحشور.mp3
7.91M
🕌 زیارت آل یاسین جمعه 10 اردیبهشت در امامزاده عبدالله 🎙 با نوای حاج مهدی سلحشور بسیار دلنشین 👌 حس‌وحال معنوی: ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️عالی
مداحی_آنلاین_ای_سراب_از_قدمت_آینه_پنهان_کرده_صابر_خراسانی.mp3
2.51M
احساسی (عج) 🍃ای سراب از قدمت آینه پنهان کرده 🍃گیسویت زمزمه رود پریشان کرده 🎤 💔 🌷
پيامبر اكرم (صلي الله علیه و آله) : هر گاه بنده اى هنگام خوابش ، بسم اللّه الرحمن الرحيم بگويد ، خداوند به فرشتگان مى فرماید : به تعداد نفس هايش تا صبح برايش حسنه بنويسيد. 📗 جامع الأخبار ، ص ۴۲
این پست هر شب تکرار می شود یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
🍃🍂دعــــــــــــــاے جـــــــــوشن کبیــ0⃣3⃣ــــر🍂🍃 💦بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💦 🌸✨ یَا عَاصِمَ مَنِ اسْتَعْصَمَهُ یَا رَاحِمَ مَنِ اسْتَرْحَمَهُ یَا غَافِرَ مَنِ اسْتَغْفَرَهُ یَا نَاصِرَ مَنِ اسْتَنْصَرَهُ یَا حَافِظَ مَنِ اسْتَحْفَظَهُ یَا مُکْرِمَ مَنِ اسْتَکْرَمَهُ یَا مُرْشِدَ مَنِ اسْتَرْشَدَهُ یَا صَرِیخَ مَنِ اسْتَصْرَخَهُ یَا مُعِینَ مَنِ اسْتَعَانَهُ یَا مُغِیثَ مَنِ اسْتَغَاثَهُ سبحانک یا لا اله الا انت الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَب ✨ 💦بنام خداوند بخشنده بخشایشگر💦 🌸✨ اى نگهدار آنكه از او نگهدارى طلبد، اى مهربان بر آنكه از او مهر جويد، اى آمرزنده آنكه از او آمرزش خواهد اى ياور آنكه از او يارى طلبد، اى حافظ آنكه از او حفاظت خواهد، اى اكرام كننده آنكه از او اكرام خواهد، اى راهنماى آنكه از او راهنمايى جويد، اى دادرس آنكه از او دادرسى خواهد، اى مدديار آنكه از او مدد خواهد، اى فريادرس آنكه از او فريادرسى خواهد 🍃 پاک و منزهی تو ای آنکه جز تو معبودی نیست فریاد رس فریاد رس، ما را از آتش برهان اى پروردگار من🍃 〰🔱خـــــــــواص این بنــــد🔱〰 ▶️براے بخت بلند پیداکردن و دولتمند شدن ▶️            
Tahdir-(www.AvayeQuran.ir)joze25.mp3
4.07M
. 🍃🌸👆🏻👆🏻🌸🍃 🍃🌷 * (تندخوانی) *🌷🍃 توسط استاد معتز آقایی
4_6021428571422067288.pdf
5.7M
📗 متن قرآن - جزء25
4_641838280626669041.mp3
5.02M
🔊 ترتیل قرآن - جزء۲۵- سعدالغامدی
4_6019222667628906802.mp3
24.15M
ترجمه جزء بیست و پنجم قرآن مجید 🎙 ترجمه:
جزء 25 قرآن کریم.mp3
12.63M
🔊 ترتیل قرآن - جزء۲۵_ پرهیزگار
📗 *جزء 25 قرآن کریم* 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌷 *جزء 5️⃣2️⃣ بیست و پنجم هديه به پیشگاه مقدس *پیامبراکرم حضرت محمدمصطفی صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله وسلم* 💎 *وبه نیت* 🌷ظهور وسلامتی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🌷شفای بیماران 🌷شادی ارواح طيبه شهداء اسلام ودر گذشتگان 🌷حاجت روایی شرکت کنندگان در ختم
ماه رمضان رو به اتمام است خدايا ما که ممنون تو هستيم از اينکه يک فضاي مناسبي در ماه رمضان نصيب ما کردي، گر چه ما قدرداني نکرديم، خداوند اين ماه مبارک رمضان را از ما قبول کند من عقيده شخصي خودم این است که برای درک شب قدر، هنوز هم(بعد شبهای قدر) جا دارد، شب بيست و هفتم، شب بيست و نهم، شب عيد فطر، انسان کار کند، نتيجه‌اش را مي‌‌بيند، سرنوشت را شناور تعریف کرده اند.
سحر با باد می‌گفتم حدیث آرزومندی خطاب آمدکه واثق شو به الطاف خداوندی دعای صبح و آه شب کلیدگنج مقصود است بدین راه و روش می‌رو که با دلدار پیوندی سحرتون منور به نور خدا 🌹
💫امام صادق علیه السلام فرمود: هر كس روزه دارى را افطار دهد، براى او هم مثل اجر روزه دار است.✨
🚨ماجرای شکنجه های دردناک رهبری در یکی از زندان های 💠 مدتی بعد یکی از آنها (نگهبانان) درِ سلول را باز کرد و گفت شما فلانی هستید؟ گفتم : «بله» گفت : «با من بیا» به همراه او تا انتهای انبار و سپس تا اتاقی که در یکی از گوشه های آن بود رفتم . وارد اتاق شدم . در اتاق ، شش هفت نفر بودند . چون عینکم را گرفته بودند ، آنها را نشناختم . احساس خطر کردم . بنا بر عادت و یا غریزه ، حمله ی کلامی را آغاز کردم . به گرفتن عینکم اعتراض کردم : « چرا عینکم را گرفتید ؟ من بدون عینک نمیتوانم ببینم » همین طور که من صدایم را به اعتراض بلند کرده بودم ، یکی از آنها جلو آمد. وقتی نزدیک شد ، او را شناختم . او کسی بود که در زندان قبلی من را بازجویی کرده بود و گزارش مرا به دادگاه داده بود ، من در دادگاه او را بدون ذکر نام محکوم کرده بودم و مورد حمله قرار داده بودم از جمله گفتم : «نویسنده این گزارش فردی نادان است» او به من نزدیک شد و با لحنی خشمگین و تمسخر آمیز گفت : «گمان می کنی اینجا دادگاه است و به تو اجازه می دهند که به این شکل حرف بزنی ؟» سپس با صدای خشن به سخن گفتن پرداخت و در حالی که با تمسخر و استهزاء صدای مرا تقلید می کرد نخستین را به صورتم نواخت . من خودم را کنترل کردم اما او دومین ضربه را هم وارد کرد و مرا به . من روی تختی که در کنار اتاق بود افتادم خواستم برخیزم اما یکی از آنها گفت : «همان جا بمان خوب جایی افتادی» فهمیدم که این تخت شکنجه است، پایم را به تخت بستند شلاق هایی با ضخامت های مختلف به سقف آویخته بودند که ضخامت آنها یک انگشت ، دو انگشت و یا بیشتر بود . یکی از آنها شلاقی برداشت و شروع کرد به زدن به پاهایم ، آنقدر زد که خسته شد ، فرد دیگری را گرفت او هم زد و زد و خسته شد ، نفر سوم شروع کرد به زدن و به همین ترتیب... هر کدام از آنها فرصتی برای استراحت داشتند بجز من که نگذاشتند حتی اندکی استراحت کنم . در آن حال که قابل توصیف نیست من از خباثت برخی از آن‌ها به شگفتی می آمدم ، وظیفه آنها بود که شلاق را بالا ببرند و به من بزنند و همچنین وظیفه داشتند مرا آنقدر بزنند تا در برابر آنها از پا درآیم بنابراین طبیعی بود که پشت سر هم بزنند ، اما یکی از آنها خباثت خاصی از خود نشان می‌داد : را به دست می‌گرفت آن را با دست دیگر از پشت سرش خوب می کشید و بعد ضربه را می‌زد تا بیشتر دلش خنک شود . در حین شلاق زدن یکی از آنها بالای سرم می آمد و از من می‌خواست از فلان کس یا از نهضت اسلامی بیزاری بجویم من اظهار مخالفت می‌کردم و آنها به زدن ادامه می‌دادند تا اینکه در خلال این تجربه عملی تلخ دریافتم که ضربه زدن به کف پا از است چون پیش از آنکه شخص بیهوش شود ضربات می‌تواند ساعت‌ها ادامه یابد ضمنا تاثیر وحشتناکی بر روی اعصاب دارد ، شنیده بودم که این شکنجه‌گران دوره‌های شکنجه را زیر نظر کارشناسان اسرائیلی گذرانده اند و لذا در اعتراف گرفتن حرفه‌ای هستند و در کار خود مهارت دارند. 💕💚💕
☆∞🦋∞☆ ⚠️ ••↻ یه‌ روز‌ لباس‌ِ تنگـــــ ... یه‌ روز‌ لباس‌ِ گشـاد ... یه‌ روز‌ لباسِ‌ ڪوتـاه ... یه‌ روز‌ لباسَ‌ بلند ... یه‌ روز‌ لباسِ‌ تیره ... یه‌ روز‌ لباس‌ِ شاد ... یه‌ روز‌ لباس‌ِ پاره ... •• هے رفتیم‌ دنبال‌ِ مُد ڪه‌ یه‌ وقتـــــ بھمون‌ نگن‌ عقبـــــ مونده❗️ رفتیم‌ دنبال‌ سِتـــــ ڪردن‌ ڪه بشیم‌ شیڪ‌تریــن‌ آدمِ‌ دنیا :| یه‌ وقتـــــ به‌ خودت‌ میاے میبینے با شیطون‌ ستـــــ شدے !!! •• « ســـوره‌ اعـــرافـــــ آیــه²⁶ » وَلِبٰـــــاسُ‌اَلتَّقْــــوىٰ‌ذٰلِكَ‌خَیْــــرٌ بھترین‌ لباس؛ لباسِ‌ تقواستـــــ((: •• وقتشه ڪه بیدار شویم‼️⠀ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ اللّهُم عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرَجْ 💕💜💕
مردی نابینا زیر درختی بر سر دو راهی نشسته بود! پادشاهی نزد او آمد، از اسب پیاده شد و ادای احترام کرد و گفت: قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟ » پس از او وزیر پادشاه نزد مرد نابینا رسید و بدون ادای احترام گفت: آقا، راهی که به پایتخت می رود کدام است؟‌ سپس سربازی نزد نابینا آمد، ضربه ای به سر او زد و پرسید:‌‌ احمق،‌راهی که به پایتخت می رود کدامست؟؟؟ هنگامی که همه آنها مرد نابینا را ترک کردند، او شروع به خندیدن کرد. مرد دیگری که کنار نابینا نشسته بود، از او پرسید: به چه می خندی؟ نابینا پاسخ داد: اولین مردی که از من سووال کرد، پادشاه بود. مرد دوم وزیر او بود و مرد سوم فقط یک نگهبان ساده بود. مرد با تعجب از نابینا پرسید: چگونه متوجه شدی؟ مگر تو نابینا نیستی؟ نابینا پاسخ داد: فرق است میان آنها … پادشاه از بزرگی خود اطمینان داشت و به همین دلیل ادای احترام کرد… ولی نگهبان به قدری از حقارت خود رنج می برد که حتی مرا کتک زد. طرز رفتار هر کس نشانه شخصیت اوست... نه سفیدی بیانگر زیبایی است.. و نه سیاهی نشانه زشتی.. شرافت انسان به اخلاقش هست 💕💚💕
روزی باز پادشاهی از قصر شاهانه فرار کرد و به خانه پیرزن فرتوتی که مشغول پختن نان بود روی آورد. پیرزن که آن باز زیبا را دید فورا پاهای حیوان را بست، بال هایش را کوتاه کرد، ناخن هایش را برید و کاه را به عنوان غذا جلوی او گذاشت. سپس شروع کرد به دلسوزی برای حیوان و گفت: ای حیوان بیچاره! تو در دست مردم ناشایست گرفتار بودی که ناخن های تو را رها کردند که تا این اندازه دراز شده است؟ مهر جاهل را چنین دان ای رفیق کژ رود جاهل همیشه در طریق پادشاه تا آخر روز در جستجوی باز خویش می گشت... تا گذارش به خانه محقر پیرزن افتاد و باز زیبا را در میان گرد و غبار و دود مشاهده کرد. با دیدن این منظره شروع به ناله و گریستن کرد و گفت: این است سزای مثل تو حیوانی که از قصر پادشاهی به خانه محقر پیرزنی فرار کند. هست دنیا جاهل و جاهل پرست عاقل آن باشد که زین جاهل بِرَست 💕💙💕
☆∞🦋∞☆ ✅تعریفـــــ درستـــــ روزه ✍پيامبر اڪرم صلےالله‌عليه‌وآله: روزه تنها پرهيز از خوردن و آشاميدن نيستـــــ. همانا روزه، پرهيز از بيهوده گويے و دشنام دادن استـــــ. پس اگر ڪسے دشنامتـــــ داد، يا با تو نابخردے ڪرد، بگو: «من روزه‌ام». 📚 صحيح ابن حبّان: ج ۸ ص ۲۵۶ 💕💚💕
نصیری پور: ✍ گفت: راستی جبهه چطور بود؟؟ گفتم : تا منظورت چی باشه ... 😄😄 گفت: مثل حالا رقابت بود؟؟ گفتم : آره ... گفت : در چی؟؟ گفتم :در خوندن نماز شب... گفت: حسادت بود؟؟ گفتم: آره ... گفت: در چی؟؟ گفتم: در توفیق شهادت ... گفت: جرزنی بود؟؟😉😉 گفتم: آرره ... گفت: برا چی؟؟ گفتم: برا شرکت در عملیات ... گفت: بخور بخور بود؟؟ گفتم: آره ...😊😊 گفت: چی میخوردید؟؟ گفتم: تیر و ترکش ... گفت: پنهان کاری بود ؟؟گفتم: آرره ... گفت: در چی ؟؟ گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها ... گفت: دعوا سر پست هم بود؟؟گفتم: آره پس چی ... گفت: چه پستی؟؟ گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین ... گفت: آوازم می خوندید؟؟ گفتم: آره ... گفت: چه آوازی؟؟ گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل ... 😢😭 گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟ گفتم: آره که بودیم ... گفت: صنعتی یا سنتی؟؟ گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب ... 😭😭 گفت: استخر هم می رفتید؟؟ گفتم: آره ... گفت: کجا؟؟ گفتم: اروند، کانال ماهی ، مجنون ... گفت: سونا خشک هم داشتید ؟ گفتم: آره ... گفت: کجا؟؟ گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه... گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟؟😁😁 گفتم: آره چه جورم ... گفت: کی براتون برمی داشت؟؟ گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه ... گفت: پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟؟😂😂 گفتم: آره میزدیم ... خندید و گفت: با چی؟؟ گفتم: هنگام بوسه برپیشونی خونین دوستان شهیدمون😢 سکوت کرد...گفتم: بگو ...بگو ... زیر لب گفت: شهدا شرمنده ام ...😢😢
◆✧ دعاے روز بیست‌و‌پنجم مــ🌙ــاه مبـارڪ رمضان✧◆ ✨❥❥◆✧🌙✧◆❥❥✨ بِسمِ الله الرَّحمن الرَّحیم 〖اَللهُمَّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِكَ وَ مُعادیاً لأعْدائِكَ مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِكَ یا عاصِمَ قُلوبِ النّبییّن〗 ✨❥❥◆✧🌙✧◆❥❥✨ 【خدایا در این روز مرا دوست دوستانت و دشمن دشمنانت و پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت قرار بده، اى نگهدار دل‌هاى پیامبران】