eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.4هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 🔰 🔰 🔰 امیرالمؤمنین‌ على عليه السلام از مصاحبت با اهل گناه بپرهيز؛ زيرا كسى كه از كردار گروهى راضى باشد، همانند كسى است كه در جمع آنها باشد .😔 📚غرر الحكم ☃❄️🌨☃❄️
💠حضرت آیت الله بروجردی می فرمودند: 🔺در بروجرد مبتلا به درد چشم سختی بودم هر چه معالجه کردم رفع نشد. حتی اطباء آنجا از بهبودی چشم من مایوس شدند. تا آنکه روزی در ایام عاشورا که معمولاً دستجات عزاداری به منزل ما می آمدند ،نشسته بودم اشک می ریختم. درد چشم نیز مرا ناراحت کرده بود. در همان حال گویا به من الهام شد از آن گل هایی که بسر و صورت اهل عزا مالیده شده بود به چشم خود بکشم. مقداری گل از شانه و سر یک نفر از عزاداران به طوری که کسی متوجه نشود گرفتم و به چشم خود مالیدم. فوراً در چشم خود احساس تخفیف درد کردم. و به این نحو چشم من رو به بهبودی گذاشت تا آنکه بکلی کسالت آن رفع شد. بعداً نیز در چشم خود نور و جلائی دیدم که محتاج به عینک نگشتم. 💐در چشم معظم له تا سن هشتاد سالگی ضعف دیده نمی شد و اطباء حاذق چشم اظهار تعجب نموده و می گفتند: به حساب عادی ممکن نیست شخصی که مادام العمر از چشم این همه استفاده خواندن و نوشتن برده باشد باز در سن هشتاد و نه سالگی محتاج به عینک نباشد. 📚مردان علم در میدان عمل، جلد۱ ❄️☃🌨☃❄️
🔴 فردی پیش بهلول آمد و گفت: راهی بگو ڪه گناه ڪمتر کنم. 💠 بهلول گفت: بدان وقتی گناه می‌ڪنی، یا نمی‌بینی ڪه خدا تو را می‌بیند، پس ڪافری. 💠 یا می‌بینی ڪه تو را می‌بیند و گناه می‌ڪنی، پس او را نشناخته‌ای و او را نزد خود حقیر و ڪوچڪ می‌شماری. 🌸 پس بدان شهادت به الله‌اڪبر، زمانی واقعی است ڪه گناه نمی‌ڪنی. چون ڪسی ڪه خدا را بزرگ ببیند نزد بزرگ مؤدب می‌نشیند و دست از پا خطا نمیکند. ❄️☃🌨☃❄️
(۳۵) عاشق چهره تم با اون چشمای سبزت و موهای بورت خیلی جذابی😍😍😍😍 خجالت کشیدمو اروم گفتم نه بابا ، من کجام خوشگله 😅😅😅😅 زیادی داری تعریف میکنی نه عزیزم حقیقته ...بهنام بلند شدو یه اهنگ ملایم رپ گذاشت. 🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼 فرزانه از رپ خوشت میاد؟؟؟ هی ...بگی نگی .. بهنام ـ ولی من عاشقشم گاهی با شاهین و بچه ها میخونیم بعد شروع کرد به خوندن و ادا در اوردن ... منم با خنده نگاهش میکردم 😂😂😂 خوندنش که تموم شد گفت رقصیدن بلدی فرزانه؟؟؟ اره یه خرده ... بهنام ـ بیا باهم برقصیم 💃💃💃💃 نه ، من خجالت میکشم خجالت نداره که ...پاشووو بیااا فرزانه ـ خواهش میکنم من نمیتونم 😰😰😰 باشه زیاد اصرار نمیکنم عزیزم برم اشپزخونه شربت بیارم گلوم خشک شد انقدر خوندم 😜😜😜😜 اشپزخونه اپن نبود، مثل اتاق در دار بود ، بین اتاق و اشپزخونه یه راهروی کوچیک بود که تهش توالت و حموم بود منم پا شدم برم دستشویی تا یه نگاهی به ارایشم تو اینه بندازم همین جور که داشتم از کنار اشپزخونه رد می شدم🚶🚶🚶🚶 خواستم به بهنام بگم که من دارم میرم توالت دیدم پشتشه داره با تلفن حرف میزنه انگار با شاهین بود کنجکاو شدمو گوش وایسادم تو حرفاش میگفت شاهین داداش کارتون حرف نداشت 👍👍 به سحر بگوو عالی نقش بازی کردی😏😏 شاهین اون شربت خواب اوره کجاست میخوام بریزم تو شربتش؟؟؟ اهااان تو کابینت بالاییه اوکی دمت گرم ، پیداش کردم 🍹🍹🍹🍹🍹 میخواست که خداحافظی کنه من از همون جا برگشتمو سرجام نشستم اون لحظه پاهام سست شده بود نمی دونستم چیکار کنم کاش فرار میکردم اما مثل گیجا نشسته بودم بهنام اومد ... اینم یه شربت خنک و خوشمزه برای زیباترین دختره دنیا تو فکر این بودم که شربت و بردارمو بپاشم تو صورتش اومد رو به روم ... بفرمایید عزیزم شربتو برداشتمو از جام بلند شدم پاشیدم تو صورتش عه دختر چته دیوونه شدی مگه 😡😡😡😡 با عصبانیت گفتم پسریه بی شعور ، همه ی حرفات و شنیدم تو فکر کردی من هرزه هستم حالم از همتون بهم میخوره 😡😡😡😡 بهنام یه نیش خند بهم زد و گفت اگه هرزه نیستی اینجا چیکار میکنی؟؟!! 😏😏😏😏😏 تو فکر کردی من عاشق چشم ابروهاتم....نخیر، تو هم مثله بقیه دخترایه وله خیابونی.... بعد استفاده مثله یه اشغال میندازمت دور 😆😆😆 دهن کثیفت و ببند من از اینجا میرم 😡😡😡 اومد طرفموو دستمو گرفت کجااا هنوز کارت دارم ...😏 نویسنده 📝 انارگل🌹 📝 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
(۳۶) با ترس گفتم ولم کن ...😰😰😰 دختر حرف گوش کنی بشی ... باهام کنار بیای، میزارم بری توف کردم تو صورتش ... دستشو انداخت به مقنعم همچین کشید که مقنعه افتاد رو گردنم ناخنش پوست صورتمو خراشید گریه ام گرفته بود 😭😭😭😭 ولم کن اشغال دستمو دراز کردم کیفو از روی مبل برداشتم با تمام نیرو کوبیدم تو صورتش 👜👜👜👜👜👜 که سگکه کیف همچین خورد به چشمش که نشست زمین ... دختریه هرزه کووورم کردی اااااخ منم سریع دوییدم طرف در و زدم بیرون پله هارو دوتا سه تا رد میکردم کم مونده بود با مخ بیام زمین 😰😰😰😰 در حالیکه فرار میکردم مقنعه روکشیدم سرم تا نیتونستم فقط میدوییدم بدونه اینکه پشت سرمو نگاه کنم 🏃🏃🏃🏃🏃 انقدر که از اونجا دور شدمو نفسم داشت بند می یومد رسیدم به یه پارک ، نشستم رو نیمکت ساعت ۴:۰۵دقیقه بود مقنعم به خاطره پارگی گشاد شده بود همش از سرم سر میخورد صورتم خراش برداشته بودو قرمز شده بود از گریه ارایشم ریخته بود پای چشممو گونه هام سیاه شده بود اصلا خیلی افتضاح شده بودم هرکس از کنارم رد میشد چپ چپ نگاه میکرد😒😒😒 یاد حرفای زینب افتادم تمام نصیحتاش و تلاشایی که برای اگاهیه من انجام میداد تمامش جلوی چشمام مرور میشد 👁👁👁👁 داشتم میمردم از پشیمونی خدایا حالا چه جوری برم خونه با این سرو وضع بلند شدم تصمیم گرفتم برم خونه زینب تا ازش معذرت خواهی کنم اینجوری شاید اروم تر میشدم زینب اینا سه کوچه اونور تر از محله ی ما بودن یه دربستی گرفتم راننده با تعجب نگاهم میکرد منم همین جور اشک میریختم راننده گفت خانم چیزی شده !!!؟؟😳😳😳 جوابی ندادم ... رسیدم جلو در خونشون ... زنگ و زدم ..صدای پای کسی از حیاط می یومد در که باز شد یه پسر جوون اومد بیرون ... با دیدن من سریع سرشو انداخت پایین بفرمایید ...خانم با کسی کار داشتین ؟؟!! با صدای لرزان گفتم ببخشید زینب خونست؟؟ من دوستشم 😔😔😔😢 با تعجب گفت بله بفرمایید از حیاط زینب و صدا زد زینب با دیدن من زود اومد طرفم 🏃🏃🏃🏃🏃🏃 سلام فرزانه چی شده !!؟؟ این چه حال و روزیه ؟؟؟ زدم زیر گریه و بغلش کردم میشه بیام تو ... اره اره بیا بریم ...منو برد تویه اتاقش جریان و بهش گفتم برام یه لیوان اب اورد که بخورم اروم بشم صدام گرفته بود صورتمو با یه دستمال مرطوب پاک کرد فرزاااانه مقنعه ات و در بیار بدوزم همین جور با پریشونی به زینب خیره شده بودم که چرا به حرفاش گوش نکردم 😔😔😔😔😔 بیا فرزانه بگیر مثل سابق سرت کن بدون اینکه موهای خوشگلت بیرون باشه ابجی 😊😊😊 حرفشو گوش کردم بهش گفتم خیلی پشیمونم ، شرمنده ام که چرا حرف دشمنمو به دوستم ترجیح دادم😔😔😥😥😥😥😥 نویسنده 📝 انارگل🌹 📝 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
(۳۷) زینب با لبخند زیبایی که روی لباش نشسته بود گفت 😊😊😊 دشمنت شرمنده عزیز دلم مهم اینکه الان پی به اشتباهت بردی انگار که دوباره متولد شدی ازاین ساعت به بعد گذشته رو با تمام خاطرات بدش دفن کن و به اینده نگاه کن وااای چقدر با حرفاش انرژی میگرفتم☀️☀️☀️☀️ زینب جون ازت ممنونم بابت همه ی لطفایی که در حقم کردی 🙏🙏 من دیگه باید برم تا دیر نرسم خونه مامانم ناراحت میشه . باشه عزیزم ... راستی فرزانه اونجوری با اون مانتو میخوای بری .. فکر نمیکنی بد باشه!!! اینجوری مانتوت داره حجابتم خراب میکنه !! ارررره راست میگی اگه میخوای من چادرمو بهت بدم سرکنی ؟؟؟ نه ممنون من خودم چادر دارم گذاشته بودم تو کیفم 😔😔 بخاطر اون قضیه که... خواهش میکنم فرزانه دیگه ادامه نده ذهنتو پاک کن و بهش فکر نکن قول بده!! باشه سعی خودمو میکنم ... تو حیاط از زینب خداحافظی کردم وقتی که درو باز کردم دوباره داداش زینب و دیدم که پشت در بود یه لحظه چشم تو چشم شدیم 👁👁 👁👁 بازم با تعجب نگاهم کرد سرشو انداخت پایین و تو یه جمله کوتاه گفت : خانم چقدر حجاب و چادر بهتون میاد اینو که گفت من اون لحظه گونه هام از خجالت سرخ شد ☺️☺️☺️ سرمو انداختم پایین و زود رفتم پشتمم نگاه نکردم خنده ام گرفته بود اصلا یه حال دیگه ای شده بودم چقدر این جمله ی کوتاهش بهم انرژی داد انگار یه سطل اب یخ ریختن رو سرم داداش زینبم یه نگاه بهم انداخت و وارد خونه شد اسمش عباس بود چهار سال از ما بزرگتر یعنی ۲۲سالش بود جز بسیجای فعال سپاه بود درس میخوند یه پسر سفید با چشمای درشت و قهوه ای تیره ، ابروهای مشکی و کشیده با موهای پرپشت و کمی حالت دار با ته ریشی که گذاشته بود چقدر جذاب بود یه پیرهن یقه دیپلماتم پوشیده بود تورا همش چهره اش جلو چشمم بود هرکاری میکردم نمی تونستم فراموشش کنم رسیدم خونه در باز بود وارد که شدم خاله اعظم و دیدم که نشسته بود کلیم لباسه اجق وجق با رنگای روشن و جیق روی میزو مبل ریخته بود ... ماتم برده بود بدونه اینکه سلامی بدم فقط نگاه میکردم اعظم خانم گفت : سلام فرزانه جوون چطوری؟؟ تموم شد کلاستون ؟ سحر کجاست رفته خونه؟؟؟ اصلا حواسم به حرفاش نبود مامان از اتاق اومد بیرون یه لباس جلفیم تنش بود منو که دید گفت : دخترم اومدی ؟! رفتم جلو و اروم گفتم مامان این چیه پوشیدی؟؟ دخترم خاله اعظمت چند دست لباس اورده ، که من امتخانشون کنم ، از هر کدوم که خوشم اومد بردارم .... نویسنده 📝 انارگل🌹 📝 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
دروغی در مورد رهبری👆👆 😳کی گفته رهبر فرموده امروزه ذکر مستحبی بعد از نماز کار فرهنگی و جهادی در فضای مجازی هست❓ اینا دروغه اما چرا؟؟؟ عکس ها رو بیینید
🍃🌼در اولین سه‌شنبه بهمن ماه 🍃🌼برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج 🍃🌼و سلامتی خودتون صلواتی ختم کنیم 🍃🌼اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🍃🌼وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🍃🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشدل بودن نعمتِ بزرگے ست آدم هاے این چنین از اتفاقها تعبیرهاے زیبا ‌ڪنند خوب و زیبا می‌بینند وحال خوبشان را منتشر می‌ڪنند خوشدل بمانیم... 🌸امروز هرچے آرزوے خوبه مال تو🌸 🌸🍃
🌸 يسبح لله ما في السماوات والارض. ┊ ┊ ┊ ┊ ┊❣سبحان الله ┊ ┊ ┊ ┊❣ الحمدلله ┊ ┊ ┊ ❣ لا اله الا الله ┊ ┊ ❣ الله اڪبر ┊ ❣ سبحان الله وبحمده ❣ استغفرالله 🌸در آغاز روز دهانمان را ✨خوشبو می کنیم با ذکر نام الله 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم ✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهی 🌸🍃 🌸 خدایا  ✨ياريمان فرما این صبح زیبا ✨با عشق تو آغاز کنیم ✨قضاوت فقط کار توست ✨بخشندگی از آن توست ✨عشق در وجود توست 🌸قدرت در دستان توست 🌸پروردگارا ✨ما را در مسند قضاوت قرار مده ✨اما بخشندگی را به ما بیاموز... ✨و عشق را در جسم و روح ما ✨جاری ساز تا عزیزان و ✨دوستانمان را و تمامی بندگانت را ✨با تمام وجود دوست بداریم 🌸 آمیــن 🌸🍃
مردم به دنبال معجزه هستند، اما در بيشتر اوقات تعريفی كه از معجزه دارند، درست نيست. معجزه است اگر بتوانی با كلامت، جنگی را خاموش كنی و صلح را برقرار. در جاييكه نتوانی كمك كنی، با نگاهت مهربانی را توسعه دهی. ببخشی، در جاييكه ميتوانی انتقام بگيری رنج ديگران، رنج تو باشد. در دم و بازدم هايت، خدا حضور داشته باشد به جای اينكه همه مردم دنيا را تغيير دهی، خودت را تغيير بدهی. برای موفقيت ديگران دعا كنی. خانه ات محلی برای آرامش باشد. اینها معجزه است معجزه انسان بودن ❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ کوتاه و تاثیر گذار | گفتگوی صادقانه «کافیه صداقتت رو نشون بدی»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤍مهربـان باش 🕊مهربـانی همسایه ی 🤍دیوار به‌ دیوار شادی‌ است 🕊بگذار خانه دلت پُـر باشد از 🤍مهربـانی‌ های بی‌دلیـل 🕊آنگاه عشـق میشود 🤍خاصیتِ تـو 🕊و خـدا با سبـدی از لبخنـد 🤍مهمان همیشگی قلـب توست 🌸🍃
سـ❄️ـلام روزتون پراز خیر و برکت 💐 امروز سه شنبه ☀️ ۵ بهمن ١۴٠٠ ه. ش 🌙 ٢٢ جمادی الثانی ١۴۴٣ ه.ق 🌲 ٢۵ ژانویه ٢٠٢٢ ميلادى 🌺🍃
🤲یابن‌الحسن دیر می‌شود آمدنتان و نزدیک ‌می‌شود رفتن ما نگذار به گور ببریم آرزوی دیدنتان را ... ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج 🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ ✨نذر کردم که ✨دل خویش به دریا بدهم‌ ✨عشق را هدیه ✨به سرسبزی صحرا بدهم ✨آب و جارو بکنم ✨خلوت دل را با شوق ✨و سلامی به گل نرگس زهرا بدهم 🌸 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽کلیپ : نهی از منکر یک زن بدکاره 🎤حجت الاسلام والمسلمین
❄️سلام صبح زیباتون بخیر ☕️براتـون صبحی آروم ❄️پُر از رحمت و ڪرامـت الهی ☕️پر از خیـر و برڪت ❄️پراز عشـق و مهربانی ☕️و خالی از غـم و غصه ❄️و نامهـربانی آرزومنـدم ... ❄️صُبـحِ زیبـاتون بخیر❄️ ❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 (ع): هر که بروى برادر مؤمن خود لبخند بزند، خداوند برایش ثوابى خواهد نوشت و هرکه خداوند برایش ثوابى بنویسد، او را عذاب نخواهد داد. (مصادقه الإخوان: ۱۵۷ / ۱ ) 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اگر اصلاح‌طلب یا کسی رو دیدید که داره درباره دیپلماسی عزتمند رئیسی چرت و پرت میگه این فیلم رو از عرض و طول بکنید تو حلقش😂 مرحوم رو اندازه پشمک حاج عبدالله هم حساب نکرد😁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️موضوع: جشن تولد استاد قرائتی در پشت صحنه برنامه سمت خدا
🌿 : ما برای اینکه از دعای شهدا برخوردار باشیم، باید در مسیر آنها حرکت کنیم و بدانیم، دعای شهدا، جزو دعاهای مستجاب است..