eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.2هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
20.6هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌وقتی میکنی مثل یه آهن ربا میشی منتها آهن ربایی که بلا رو به سمت خودش جذب میکنه... هروقت گناه کردی منتظر یه مشکل باش؛ منتظر یه اتفاق بد... چون با گناه کردن اینارو به سمت خودت جذب کردی...✋🏻 شنیدی میگن هر عملی عکس العملی داره؟ اینم همونه! اینجا.گناه.ممنوع📗🖇 برای ترک گناه، هنوز 💥💪 🍁🍂🍁🍂
✨﷽✨ آموزنده ✅حق کسی که بر تو احسان نموده ✍اما حق کسی که تو را کمک نموده است به خاطر دوستی یا ملک یا قرابت و... بر تو آن است که بدانی او از مالش گذشته و با صرف مال تو را؛ از ذلت بندگی و بردگی دیگران و وحشت آن نجات داده است و مزه آزادی و آسایش را به تو چشانیده است و تو را از اسارت دیگران رهانیده؛و زنجیرهای بردگی را از تو باز نموده و بوی خوش عزت و آزادی را به مشام تو رسانیده است. او تو را از زندان قهر و جبر بیرون آورده و عُسر حَرج و سختی را از تو دور نموده و با خوشی و خوشرویی و زبان انصاف با تو سخن گفته و تمام دنیا را (به جهت احسانی که نموده است) به تو بخشیده است و تو را فارغ البال ساخته که به عبادت پروردگارت پردازی و در این راستا ضرر مالی را تقبل و تحمل نموده است. بدان که او نزدیک‌ترین مخلوق خداوند است نسبت به تو بعد از پدر و مادر و برادر و خواهرت و سزاوارتر از دیگران است که در مواقع لزوم به کمک او بشتابی و به خاطر خدا و احسانی که برای تو نموده است یاریش نمایی و خودت را هیچ وقت در اموری که مورد نیاز اوست مقدم ننمایی. 🍁🍂🍁🍂
39 🕹مثلاً تست میذارن، چند تا دانش آموزی که "یه کمی گرسنه هستن" رو توی یه اتاق میذارن و یه تعداد شیرینی هم روی میز قرار میدن ؛ 🚪🍰🍰🍰 ☢بعد به بچه ها میگن این شیرینی ها اینجاست بهش دست نزنید ⚠️ ➖یه کمی بازی کنید هرموقع برگشتیم اون شیرینی ها رو بخورید هر کی شیرینی نخورده بود بهش جایزه میدیم 🎁 ✅💯✅
39 🕹مثلاً تست میذارن، چند تا دانش آموزی که "یه کمی گرسنه هستن" رو توی یه اتاق میذارن و یه تعداد شیرینی هم روی میز قرار میدن ؛ 🚪🍰🍰🍰 ☢بعد به بچه ها میگن این شیرینی ها اینجاست بهش دست نزنید ⚠️ ➖یه کمی بازی کنید هرموقع برگشتیم اون شیرینی ها رو بخورید هر کی شیرینی نخورده بود بهش جایزه میدیم 🎁 ✅💯✅
رمــــــــــان به قلم⇦⇦🌹 🌹 قسمت هجدهــــــــــم: ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ رو کردم به نیلوفرو گفتم: -به به ببین چه شاهکاری کرده. نیلوفر خندید و گفت: -من که کاری نکردم فقط گوشه ای از جبران خوبیاته... یه دونه زدم رو پاش گفتم: -این حرفا چیه دختره ی بی تربیت !! همگی خندیدیم... گوشه ی کیک سه تا فشفشه بود دورشم شمع های کوچیک کوچیک. نگار شمع هارو روشن کردو هانیه هم فشفشه هارو. بعد از کلی دیوونه بازی و عکسو فیلم.. شروع کردن تولد مبارک رو خوندن قرار شد خوندنشون که تموم شد من شمع هارو فوت کنم... بچه ها داشتن میخوندن و من در حال آرزو کردن بودم... دیگه هیچ چیز نشنیدم مثل یه فیلم همه چیز اومد جلوی چشمم... روز اولی که علی رو بعد از چند سال دیدم تا روزی که برای آخرین بار بهم پشت کردو رفت... روزی که حافظ گفت منتظر باش... توی دلم آرزو کردم که خداکنه حافظ درست گفته باشه... خداکنه که بالاخره یار به مرادش برسه... به خودم اومدم دیدم بچه ها هاج و واج نگاهم میکنن سپیده ابروهاشو بر توهم و گفت: -اگه آرزو هاتون تموم شد برای ماهم یه امن یجیب بخون!!بابا فوت کن شمعو گشنمونه!!! دوباره همگی زدیم زیر خنده... بچه ها شروع کردن به شمارش و بعد از 1...2...3...4...5... و وقتی به بیستوسه رسید...من شمع ها رو فوت کردم... همگی دست زدن و من هنوز هم توی شوک بودم رو کردم به بچه ها گفتم: -بچه ها واقعا دستتون درد نکنه نمیدونم چجوری جبران کنم. محدثه گفت: -نمیدونم نداره که ماه دیگه همین موقع ها تولد منه میتونی اونموقع جبران کنی... همگی به هم نگاه کردیم و خندیدیم...خلاصه اون روز ما بعد از این همه سختی و غم شد پر از خنده و شوخی... بعد هم کیک خوردیم و با بچه ها چای و نسکافه سفارش دادیم. بعد هم نوبت به کادو هام رسید...کادو هارو یه گوشه از میز چیده بودن...شروع کردم به باز کردن کادو ها. اولین کادو برای محدثه بود که با کاغذ کادوی قرمز دیدنی شده بود بازش کردم و یه لباس قرمز شیک بود همینطور کادو های بعدی.سپیده برام یه ساعت خریده بود.هانیه هم یه مجسمه ی زیبا.نگار هم مثل محدثه یه دست لباس خیلی قشنگ.رسید به کادوی نیلوفر یه جعبه ی کوچیک بود یکم نگاش کردم چشم هامو ریز کردم و گفتم: -چی خریدی کلک؟؟؟ نیلوفر لبخند زدو گفت: -بازش کن... وقتی بازش کردم شوکه شدم یه نیم ست خیلی قشنگ بود رو کردم بهش گفتم: -نیلوفر...اخه این چه کاریه!! بغلم کردو گفت: -هیچ چیز نمیتونه خوبیاتو جبران کنه. -دیوونه این حرفارو نزن خول میشیا... کلی گپ زدیم دیگه هوارو به تاریکی بود کم کم بلند شدیم و آماده ی رفتن شدیم... ادامه دارد... ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ نویسنـــــده:📝 🌹 🌹 رمانهای عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹
رمان به قلم⇦⇦ 🌹 🌹 قسمٺـــــ نــــــــــوزهم: ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ کم کم بلند شدیم و وسایل هارو جمع کردیم و راه افتادیم... بین راه یه عده ازمون جدا شدن و یه عده هم همراهمون اومدن.سوار اتوبوس شدیم و راهی خونه...غروب شده بود... یه غروب تولد دلگیر... بین راه بیشتر بینمون سکوت بود... من و نیلوفر،نگار و هانیه قسمتی از راه رو هم مسیر بودیم... ولی بازم بعد از گذشت مسیری نگار و هانیه هم ازمون جدا شدن و موندیم منو نیلوفر... بینمون چند دقیقه ای سکوت بود اتوبوس هم خلوت بود و هوا تاریک... میتونم بگم که تموم فضا گرفته بود... نیلوفر سکوتو شکست و با صدای آروم گفت: -خوبی؟؟؟؟ برگشتم نگاهش کردم دستمو گرفت بهم لبخند زدو گفت: -میدونم ناراحتی... جواب این حرفش هم فقط نگاه تلخ من بود... دوباره گفت: -روز تولدته خوشحال باش... این دفعه حرفش بی پاسخ نموند با سردی تلخی گفتم: -چجوری میتونم خوشحال باشم؟؟ -زهرا یه سوال بپرسم؟ -بپرس! -دوسش داری؟؟؟ نفس عمیقی کشیدم بعد از چند لحظه سکوت گفتم: -نیلوفر بین ما هیچ چیزی نبوده اونقدرم توی این یه هفته در معرض دید هم قرار نگرفتیم...ولی خب از همون بچگی من یه جور خاصی دوسش داشتم وقتی روز اول بعد از چند سال دیدمش انگار یه چیزی درون من سنگ شد... نمیدونم نیلوفر تقدیر خیلی پیچیدست... نیلوفر به نشونه ی هم دردی دستمو فشار داد و با ناراحتی گفت: -عزیز دل من...من درکت میکنم ولی حالا دیگه اون رفته...یا باید یه جوری برش گردونی یا باید بیخیالش شی. -اگر بخوام برش گردونم پس غرور درون من چی میشه. -پس مجبوری فراموشش کنی. اشکی از گوشه ی چشمم ریخت روی گونه هام... حافظ اشتباه کرده بود رسیدن به مراد من علی نبود،رسیدن به فراموشی علی بود... نیلوفر اشکمو یواش با دستش پاک کردو گفت: -درست میشه همه چی غصه نخور. لبخند تلخی زدم و گفتم: -امیدوارم. ایستگاه اخر اتوبوس پیاده شدیم و بعد از طی کردن مسیری از هم جداشدیم. بعد از یک ربع جدا شدن از نیلوفر رسیدم خونه. جلوی در رسیدم نگاهی به در خونه ی علی انداختم و بعد هم رفتم داخل. مادر بزرگ مثل همیشه با اون عینک ته استکانیش نشسته بود جلوی تلوزیون...رفتم پیشش و پیشونیشو بوسیدم و گفتم: -سلام مامان جونم. -سلام عزیزم دیر کردی نگران شدم. -ببخشید مامانی.بیا ببین چیا برام کادو آوردن. نشستم پیش مادر بزرگ و کادوهامو دونه دونه بهش نشون دادم و خودم زدم به بی خیالی باید سعی میکردم فراموشش کنم چون مطمئنم اگر این کارو نکنم از پا میفتم اون شب خیلی با مادر بزرگ خندیدیم ولی انقد خسته بودم که زود خوابم برد... ادامه دارد... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 نویسنده:📝 ❤ 🍂🍃🌸🍂🍃🌺 رمانهای عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹
رمــــــــــان به قلم⇦⇦🌹 🌹 قسمٺــــــ بیستـــــم: ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ صبح حدود ساعت هفت از خواب بلند شدم دست و صورتم رو شستم و بعد از خوردن صبحونه آماده شدم برای دانشگاه...مادربزرگ خواب بود منم دلم نیومد بیدارش کنم برای همین بدون خداحافظی ازش از خونه زدم بیرون... هروقت که در حیاط رو باز می کنم...بی اختیار چشمم میخوره به در خونه ی علی...و جای پارکی که دیگه ماشینش اونجا پارک نیست...و باز هم ناخودآگاه سرم به سمت پنجره ی اتاقش کشیده میشه... این سلام هر روز من به دنیاست... بعد هم قدم های آهسته و نفس های عمیق... تا رسیدن به سر کوچه...کوچه رو قدم زدم...مدتی منتظر تاکسی موندم ولی خیلی طول نکشید که در ماشینو باز کردم و سوار شدم... تا رسیدن جلوی دانشگاه لب هام از روی هم برداشته نشد... به محض رسیدن از کیفم یه دوتومنی درآوردم و روبه روی آقای راننده گفتم: -بفرمایین... بعد هم از ماشین پیاده شدم. با بی حوصلگی وارد دانشگاه شدم راه رو خلوت بود و تا طی شدن مسیر به سمت کلاس سرمو بالا نیاوردم... وقتی وارد کلاس شدم هجوم شدید بچه ها رو دیدم که برام دست میزدن... و من هم هاج و واج بدون هیچ حرکتی و کاملا بدون احساس نگاهشون میکردم... آقای صادقی از ته کلاس فریاد زد: -خانم باقری...شاگرد اول کلاس تولدتون مبارک باشه... ابروهامو به نشانه ی تایید بالا انداختم نفس عمیقی کشیدم و با یه لبخند تلخ گفتم: -آهان... قدم هام رو بیشتر برداشتم و بهشون نزدیک تر شدم گفتم: -آخه این چه کاریه واقعا شرمندم کردید...متشکرم...ممنونم... بعد از شلوغی خیلی زیاد بعد از گذشتن دقایقی استاد وارد کلاس شد... تموم ساعت دانشگاه حواسم پرت بود این بدترین روز تولد عمرم بود...کاش هیچوقت هیچ دلی نبود که بخواد عاشق شه... یا کاش هیچوقت کسی سر راهت قرارنگیره که قسمت هم نیستین... بعد از ساعت دانشگاه بچه ها به زور و اصرار میخواستن منو ببرن بیرون و من به سختی باهاشون مخالفت کردم و گفتم حال و روز خوشی ندارم... موفق شدم که از بیرون رفتن فرار کنم... قدم هام رو تا نزدیک ترین ایستگاه اتوبوس شمردم... مدت کمی منتظر اتوبوس موندم. و تا رسیدن به خونه فقط توی فکر بودم... کاش دوباره بشم زهرای شاد قبل. داخل کوچه شدم وقتی رسیدم جلوی در متوجه شدم که یه خانم و یه آقا جلوی درب خونشون ایستادن و راجع به خرید و فروش صحبت میکنن جلو رفتم و از اون خانم پرسیدم که قضیه از چه قراره و متوجه شدم که میخوان خونه رو بخرن یعنی پدر علی این خونه رو به این خانم و آقا فروخته... با سردی و حال گرفته سریع وارد خونه شدم چون دیگه توان خورد شدن نداشتم... ادامه دارد... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 نویسنده:📝 🌹 🌹 رمان های عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 سلام لطمه دیده ▪️ فاطمیه خط مقدم ماست 🔸شروع ایام عزاداری شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به قلب داغدار امام جهان حضرت بقية الله الاعظم (عج) تسليت عرض ميكنيم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
... ... داریم به فاطمیه نزدیک میشیم...😔 🕊🏴 أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق سیدتنا حضر‌ت زینب سلام الله علیها🕊
🍃هرکس هنگامی که وارد خانه خود می شود سوره حـمد و تـوحید را قـــرائت نماید خداوند فـقر را از خانه او دور کرده و بـــرکت زندگـی او را به حــــدّی زیــــاد می کند که به همسایگانــش نیز می رســـد. 🍃از حضرت امام صـادق علیه‌السلام روایت شده است:‌«هرکس سوره حمد را قرائت کند به لطف و عنایت الـهی درهاۍخــیر دنیا و آخرت به روی او گشـوده خـواهد شـــد.» 📚قرآن درمانی روحی و جسمی ص ۶۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوسیس خونگی نمک، برگ بو، 1 عدد پیاز و 1 هویج 2 کیلو مرغ، من ران مرغ دارم، اما می توانید مرغ را کامل هم استفاده کنید بدون‌پوست البته، با حرارت ملایم 2-3 ساعت بسته به مرغ بپزید، آن را جدا کنید. استخوان ها، گوشت به راحتی از استخوان ها جدا کنید300 میلی لیتر آبگوشت را در آبکش کنید، 40 گرم ژلاتین را به آرامی اضافه کنید اگر بلافاصله ژلاتین را در ان بریزید نیاز به 2 قاشق غذاخوری آب 1 قاشق چایخوری نمک، پاپریکا و آب چغندر فلفل سیاه آسیاب شده 2 قاشق غذاخوری آب گوشت با ژلاتین و همه چیز را با مخلوط کن خوب آسیاب کنید و داخل یک بطری پلاستیکی نصف شده بریزید فویل الومینیومی بپیچید بزارید داخل فریزر به مدت ۵ ساعت.بعد از ۵‌ساعت دربیارید و سرو کنید عالیه طعمش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهټـزاز‌‌‌‌پرچـم‌‌‌عزایِ‌‌‌حضرٺ‌‌زهرا(س) در‌‌‌آستـانه‌‌‌ی‌‌‌فاطمیہ‌‌‌در‌‌‌نجـف🏴🥀
🕊🏴 أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق سیدتنا حضر‌ت زینب سلام الله علیها🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدون قالـب همبرگر خونگی درست کنید. مواد لازم: گوشت چرخ کرده ۳۰۰ گرم پیاز یک عدد فلفل سبز یک عدد ارد سوخاری دو ق. غ نمک، فلفل سیاه، پودر سیر، پودر فلفل دلمه مقداری پیاز و رنده کنید و آبشو کاملا بگیرید. گوشت پیاز و همه ی ادویه ها رو ورز بدین، نیم ساعت بزارین داخل یخچال. بعد مطابق فیلم با درب شیشه ای قالب بزنید برای پخت همبرگر اصلا از روغن استفاده نکنید. پنیر ورقه ای گودا طعم همبرگر و عالی میکنه میتونید حذفش کنید
گل بروکلی ۱ونیم لیوان هویج متوسط ۲عدد رنده شده(درشت رنده کنید) سیب قرمز ۱عدد خرد شده پیاز بنفش ۱ق غ ریز خرد شده گردو خرد شده ۴ق غ کشمش ۲ق غ مغز تخمه آفتابگردان ۲ ق غ برای سس: ماست خامه ای شیرین ۱/۳لیوان سس مایونز ۱ ونیم ق غ نمک کمی آب نصف یک لیموترش عسل ۱ق غ بروکلی را تکه تکه کنید داخل قابلمه آب رو جوش بیارید نمک بریزید وگل بروکلی را ۵دقیقه درآب بجوشانید سپس آبکش کنید واجازه دهید خنک شود تمام مواد ذکر شده را اضافه وخوب مخلوط کنید برای درست کردن سس هم مواد را با هم مخلوط ویکدست کنید.
حرف خاص.mp3
18M
_قلبِ آدمیزاد؛ بویی شبیه به "عملش" دارد و هر چه عمل به صفاتِ خداوند نزدیکتر باشد؛ خوشبوتر و لطیفتر است. •چرا بعضی‌ها با وجودیکه شریعت را رعایت می‌کنند، عاقبت به شر می‌شوند اما برخی با وجود مشکلات ظاهری؛ عاقبت به خیر می‌شوند؟ ※ منبع؛ شرح زیارت جامعه کبیره
YEKNET.IR - vahed - fatemie avval 1401 - narimani panahi.mp3
8.42M
🔳 🌴زهرا شدم از این زمونه خسته 🌴ز داغ تو دلم شکسته 🎤
✅استاد دارستانی : 🌷باباها مادرها بچه هاتون رو نفرین نکنید، دودش تو چشم خودتون میره، ⚠️چرا!؟؟ 🌷بچه يه کاری میکنه دل بابا میشکنه، دل بابا که شکست عذاب نازل میشه، عذاب که نازل شد بابا دلش برا بچه میسوزه،هعی ميگه خدایا امن یجیب 🔰خدا ميگه :به من چه چرا يقه منو گرفتی، تو خودت آه کشیدی بچت زندگیش آتیش گرفت، چرا به من کار داری؟!! ✨مراقب باشیم، هیچوقت بچه هامونو نفرین نکنیم✨ ❤️برسه به دست پدر و مادرها❤️ 📮حتمأ برای پدر و مادرتون ارسال کنید📮 🍁🍂🍁🍂
🔘 داستان کوتاه زن و شوهر جوانی که تازه ازدواج کرده بودند برای تبرک و گرفتن نصیحتی از پیر دانا نزد او رفتند.پیرمرد دانا به حرمت زوج جوان از جا برخاست و آنها را کنار خود نشاند او از مرد پرسید: تو چقدر همسرت را دوست داری ؟ مرد جوان لبخندی زد و گفت: تا سرحد مرگ اورا می پرستم! و تا ابد هم چنین خواهم بود! و از همسرش نیز پرسید: تو چطور! به همسرت تا چه اندازه علاقه داری ؟ زن شرمناک تبسمی کرد و گفت: من هم مانند او تا سرحد مرگ دوستش دارم و تا زمان مرگ از او جدا نخواهم شد و هرگز از این احساسم نسبت به او کاسته نخواهد شد. پیر عاقل تبسمی کرد و گفت: بدانید که در طول زندگی زناشویی شما لحظاتی رخ می دهند که از یکدیگر تا سرحد مرگ متنفر خواهید شد و اصلا هیچ نشانه ای از علاقه الآنتان در دل خود پیدا نخواهید کرد در آن لحظات حتی حاضرنخواهید بود که یک لحظه چهره همدیگر را ببینید. اما در آن لحظات عجله نکنید و بگذارید ابرهای ناپایدار نفرت از آسمان عشق شما پراکنده شوند و دوباره خورشید محبت بر کانون گرمتان پرتوافکنی کند در این ایام اصلا به فکر جدایی نیافتید و بدانید که“تاسرحد مرگ متنفر بودن” تاوانی است که برای “تا سرحد مرگ دوست داشتن” می پردازید. عشق و نفرت دو انتهای آونگ زندگی هستند که اگر زیاد به کرانه ها بچسبید این هردو احساس را در زندگی تجربه خواهید کردسعی کنید همیشه حالت تعادل را حفظ کنید و تا لحظه مرگ لحظه ای از هم جدا نشوید. ─┅─═इई🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تفکر در نظام عالم ساعتی در روز [خصوصا وقت سحر] مشغول تفکر بشین. تفکر در نظام عالم. این باعث میشه تا ذهن شما از پراکندگی در بیاد. 🕊🏴 أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق سیدتنا حضر‌ت زینب سلام الله علیها🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍💫الـــــهی دریــــای 🍂زنـــدگـیتـون 💫پــراز امواج زیبای سلامتی 💫آسمون دلتون خالی از 🍂ابرای غم و ناراحتی 💫و ساحل عمرتون پراز 🍂ماسه های برکت باشه شــبتون بخیر 💫🍂 💫فرداتون پراز اتفاقات عالی🍂 .🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️چرا موفق به خواندن نمی شویم؟ 🎤 با صدای 🕊🏴 أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق سیدتنا حضر‌ت زینب سلام الله علیها🕊
🥀🍃 انبیا هر یڪ گروهے را شفاعٺ مےڪنند انبیا را یڪ بہ یڪ زهرا مےڪند نور زهرا ابتدائا خلق عالم ڪرده اسٺ عاقبٺ هم نور او روزے مےڪند 💔
💌دعوتنامه برای داعش... مزدوران داخلی و خارجی فراخوان می‌دهند!!! آنها کارشون همین است!!! کارشان ایحاد فتنه و درگیری است!!! نه اجاره‌ی مغازه می‌دهند!!! نه دست مردم چِک دارند!!! و نه جانشان را به خطر می‌اندازند و کف خیابان می‌آیند!!! آنها مفت خورهای پستو نشین هستند!!! ولی همین مفت خورها وظیفه دارند با هر ترفندی پای و غیر وطنی را به مملکت باز کنند!!! آنها می دانند نهضت کثیفشان به خون نیاز دارد!!! بخاطر همین فراخوان می‌دهند!!! در حقیقت به داعش دعوتنامه‌ مینویسند!!! عده‌ای هم خواسته و ناخواسته با تعطیلی مغازه‌هایشان و برپایی تجمعات اغتشاش گونه ، پای این دعوت نامه را امضا میکنند!!! امضا کنندگان بدانند ؛ قلم خود را در خون مردم می‌زنند و این دعوتنامه‌‌ی ناپاک را امضا می‌کنند!!!
👶 | یکی از دلایل لوس‌شدن بچه‌ها 🔸 یکی از دلایل اصلی لوس شدن بچه‌ها تهی‌شدن اونا از شخصیّت هست. 🔸 بچه‌ها اگر احساس شخصیت نکنند مدیریت عاقلانه‌ای روی رفتارشون نخواهند داشت. 🔸 احساس شخصیت در کودک با احترامی که اطرافیان؛ به ویژه والدین برای او قائل می‌شن به وجود میاد. و
🔆 ✍ به آینده فکر کن اما بابت مسائل پیش پا افتاده، زندگی کردنت را هدر نده 🔹دوستی داشتم که پلوی غذایش را خالی می‌خورد، گوشت و مرغش را می‌گذاشت آخر کار و می‌گفت: می‌خواهم خوشمزگی‌اش بماند زیر زبانم. 🔸همیشه هم وقتی پلو را می‌خورد، سیر می‌شد. گوشت و مرغ غذا می‌ماند گوشه بشقابش. نه از خوردن آن پلو لذت می‌برد، نه دیگر ولعی داشت برای خوردن گوشت و مرغش، برای جاهای خوشمزه غذا. 🔹زندگی هم همین طور است. گاهی شرایط ناجور زندگی را تحمل می‌کنیم و لحظه‌های خوبش را می‌گذاریم برای بعد، برای روزی که مشکلات تمام شود. 🔸هیچ‌کداممان زندگی در لحظه را بلد نیستیم. همه خوشی‌ها را حواله می‌کنیم برای فرداها، برای روزی که قرار است دیگر مشکلی نباشد. 🔹غافل از اینکه زندگی دست‌وپنجه‌نرم‌کردن با همین مشکلات است. 🔸روزی به خودمان می‌آییم و می‌بینیم یک عمر در حال خوردن پلوی خالیِ زندگی‌مان بوده‌ایم و گوشت و مرغ لحظه‌ها، دست‌نخورده مانده گوشه بشقاب. 🔹دیگر نه حالی هست و نه میل و حوصله‌ای.
🔻بیانات مهمّ حضرت آیت الله شب‌ زنده‌دار پیرامون حوادث اخیر در کشور 🔻«این مسائل و حوادثی که در دو، سه ماه اخیر در کشور پیش آمده، مسائل بسیار حساس و مهم است. 🔻راه درمانش این است که - علاوه بر درمان نواقص موجود توسط مسئولان امر – خود امت حزب الله و کسانی که دل در گرو دین دارند نیز باید در این زمان، خواسته‌ی همگانی خودشان را آشکار کنند. 🔻با اینکه مشکلات اقتصادی داریم اما دل در گرو دین داریم. همانطور که امام حسن عسکری(علیه‌السلام) فرمودند: "الفَقرُ مَعَنا خَيرٌ مِنَ الغِنى مَعَ عَدُوِّنا"؛ فقر با ما بهتر از توانگری با دشمنان ماست. 🔻بسیاری از مشکلاتی که داریم هزینه‌هایی است که برای دینداری و استقلال و مستعمره نبودن، داریم می‌پردازیم. 🔻هرچند بخشی از مشکلات نیز به خاطر ناکارآمدی و کم کاری‌هاست و نمی‌شود این را انکار کرد؛ چون وجود دارد. اخیرا که دارو کم شد به خاطر این است که آن مسئول که حالا برکنار هم شده از قبل، درست پیش‌بینی نکرده و امکاناتش را فراهم نکرده بود؛ چون برخی از این داروهای متعارف که اکنون کم شده جزء تحریم شده‌ها نبود. 🔻گرچه متاسفانه این مشکلات وجود دارد اما اگر ما در مقابل مثلا بی حجابی بخواهیم کوتاه بیاییم بعدا جلوگیری از بی حجابی خیلی سخت می‌شود. 🔻راه جلوگیری از این مسائل، این است که باید همه به خصوص خانمهای محجبه و خانمهایی که مقتدای آنها حضرت صدیقه طاهره و زینب کبری (علیهماالسلام) است اعلام کنند که ما حجاب را می‌خواهیم. 🔻این تجمعاتی که کم و بیش در بعضی جاها شده خیلی موثر و مفید است از دو جهت: از یک جهت اعلام می‌شود که ملّت ما، ملّت خداجو است؛ ملتی است که تابع ائمه(علیهم‌السلام) و تابع صدیقه طاهره(علیهاالسلام) است و به هیچ وجه حاضر نیست حجاب و عفاف را کنار بگذارد و از آن کوتاه بیاید. بنابراین خود این اعلام باعث می‌شود جهان و جهانیان متوجه بشوند اینها، خواسته عمومی ملت است مگر عده‌ای بسیار اندک که همواره در عالم چنین افرادی بودند. ما باید این خواسته و مطالبه را عمومی، به همه جهانیان و بدخواهان و کسانی که یا غافلند و یا آراء معوج و نادرست دارند اعلام کنیم. 🔻البته کسانی که اعتراض می‌کنند اینطور نیست که همه آنها خائن باشند بلکه ممکن است در اثر شرایط یا خصوصیات، فهمها مختلف باشد که اینها با گفتگو حل می‌شود. ولی وقتی همه ببینند این، درخواست اکثریت جامعه است اگر دیندار هم نباشند اما قائل به حاکمیّت دموکراسی باشند خواهند گفت: اکثریت جامعه دارند این خواست را مطالبه می‌کنند. 🔻جهت دوم اینکه، این اعلام ما، در حقیقت یک پشتوانه‌ای می‌شود برای تصمیماتی که باید مسئولان بگیرند و کارهایی که می‌خواهند انجام دهند؛ چون اگر خواسته و مطالبه‌ای، خواست و مطالبه‌ی عمومی شد مسئولان پشتوانه پیدا می‌کنند و می‌توانند محکمتر و استوارتر و با عزمی راسختر در میدان وارد بشوند و بگویند اینها، خواست ملت است که ما انجامش دادیم. 🔻اما اگر این خواست، ظهور و بروز نیابد و در دلها بماند مسئولان نمی‌توانند تصمیمی بگیرند و کاری کنند. 🔻بعضی از مسئولان قوای ثلاثه به برخی از عزیزانی که با آنها ملاقات داشتند گفتند: پشت ما را گرم کنید تا ما بتوانیم کاری انجام بدهیم. 🔻اگر مسئولین پشت‌گرم نشوند و اگر یک مطالبه عمومی در کشور نباشد آنها محذوراتی برای تصمیم‌گیری و انجام آن خواهند داشت. 🔻این ایام شهادت حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) بسیار مغتنم است چون در لواء عواطف مردم نسبت به حضرتش، می‌توان مسائلی مانند حجاب و عفاف را که خواست ایشان بوده را به منصه ظهور رساند.
✴️ سه شنبه👈15 آذر / قوس 1401 👈11 جمادی الاول 1444 👈6 دسامبر 2022 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌹ولادت خواجه نصیر الدین طوسی "597 ه" 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است : ✅خرید کردن. ✅مسافرت‌ ✅داد و ستد و تجارت. ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅قرض و وام. ✅و شروع به کسب و کار خوب است. 👶زایمان :مناسب زایمان و نوزاد مبارک و هرگز در زندگی فقیر نگردد. 🤕 بیمار: امروز زود خوب شود. 🚖سفر:مسافرت خوب است. 🔭  احکام نجوم. 🌓امروز قمر در برج ثور است و برای امور زیر نیک است: ✳️خرید جواهرات و طلا. ✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️جابجایی و نقل و انتقال. ✳️ارسال کالاهای تجاری. ✳️خرید ملک و مستغلات. ✳️دیدار با مسولین. ✳️ارسال نامه و مکاتبه کردن. ✳️رفتن به تفریح و تفرج. ✳️افتتاح شغل و کار. ✳️درختکاری. ✳️و شراکت و امور شراکتی خوب است. 💑مباشرت امشب: مباشرت امشب : مباشرت و زفاف عروس مکروه است. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت. طبق روایات،(سروصورت)در این روز از ماه قمری ،باعث غم و اندوه است 💉💉حجامت: خون دادن فصد و زالو. انداختن یا در این روز  از ماه قمری ، باعث خبط دماغ است ✂️ ناخن گرفتن. سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد. 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن  روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر آن را تکمیل کنند) ✅ استخاره: وقت استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد. 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌸زندگیتون مهدوی با این دعا روز خود را شروع کنید 🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟 ✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨
✅شبیه ساواکی و داعشی تا انقلابی! برخی از اغتشاشگران برای اینکه ترسِ جوانان حاضر در را کاهش دهند و انرژی آنها را برای ادامه‌ی اغتشاشات زیاد نمایند ، جنبش خود را با انقلاب سال ۵۷ مقایسه می‌کنند و قصد الگو گیری از انقلاب را دارند و از جوانان میخواهند همچون مردمِ آن سالها دست از مبارزه نکشند!! ♨️بیاییم به طور اجمالی تفاوت‌ های اغتشاشات ۱۴۰۱ را با انقلاب ۱۳۵۷ بررسی کنیم : ⭕️1⃣⭕️: در سال ۵۷ ، رهبری مقتدر و دارای محبوبیت همچون حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) جلودار انقلاب بود ، اما در اغتشاشات ۴۰۱ ما نه تنها رهبری واحد نمیبینیم ، بلکه افرادی که به عنوان لیدرهایِ این جریان محسوب می‌شوند ، یکی مفت خوری‌ست که هنوز دستش در جیب مادرش است [رضا پهلوی] ، یکی حقوق بگیر آمریکاست که در دوران مجردی باردار شده [مسیح علینژاد] ، یکی فاحشه‌ای هالیوودی [گلشیفته فراهانی] و دیگری فوتبالیستی دیپلمه [علی کریمی] است! ⭕️2⃣⭕️: حضرت امام در سال ۵۷ در حالی انقلاب را به پیروزی رسانیدند که از رسانه‌های نوین همچون رادیو و تلویزیون بی بهره بودند ، اما جریان برانداز در سال ۴۰۱ با اینکه سوارِ بر رسانه‌های نوین هستند ولی سعی میکنند با فراخوان‌ها ، دروغ های فراوان ، شایعه پراکنی‌ها و انتشار اخبار ها از خاموشیِ نهضت خود جلوگیری کنند! ⭕️3⃣⭕️: حضرت امام قلب مردم را فتح کرد و مردم از اعماق قلب‌شان پای انقلابشان بودند و ایشان حتی مجاهدین خلق [منافقین] را از مبارزه‌ی مسلحانه منع فرمودند ، اما براندازان ۴۰۱ مسلح هستند و گمان می‌کنند میتوانند با ایجاد رعب و وحشت انقلاب کنند! ⭕️4⃣⭕️: ایمان و عقیده‌ی الهیِ انقلابیون سال ۵۷ و قبل تر از آن ، چنان بالا بود که حاضر بودند زیر شکنجه‌های ساواکِ خونریز جان بدهند اما لب به اسرار محرمانه نگشایند ، ولی براندازان ۴۰۱ به محض دستگیری به کرده و نکرده‌ی خود اعتراف می‌کنند و بعضا خود را خیس می‌نمایند! ⭕️5⃣⭕️: انقلاب سال ۵۷ هدف و برنامه داشت و متفکرانی همچون شهید بهشتی و شهید مطهری در اتاق فکر آن حضور داشتند ، اما نهضت ۴۰۱ با شعار هدفی جز فحشا و برهنگی و تجزیه‌ی ایران ندارد و رهبران این جنبش برای فردای براندازی هیچ فکری نکرده‌اند! 😏موارد دیگری هم از این تفاوت های فاحش بین این دو حرکت اعتراضی موجود است ، اما همین ۵ مورد به خوبی گویای این است که براندازان ۴۰۱ هیج ربطی به انقلابیون ۵۷ ندارند و وقتی به شیوه‌ی کشته‌شدن افرادی همچون شهید آرمان علی وردی و شهید روح الله عجمیان توسط این آشوب گران نگاه میکنیم ، اتفاقا این براندازان را بیشتر شبیه به ساواکی هایِ سال ۵۷ می‌یابیم تا انقلابی های سال ۵۷!!!