گنجِ ادب.mp3
1.33M
💠حجت الاسلام والمسلمین پناهیان:
چرا بعضی بچه ها:
• به مادرشون احترام نمیذارن؟
• به پدرشون احترام نمیذارن؟
مشکل به کجا برمیگرده؟
#اپناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯یافاطمه الزهرا
🖤یک روز دگر مانده
🕯زمین خم بشود
🖤سایه مادر سادات زجهاڹ
🕯کم بشود
🖤چند روز دگر
🕯باز علی میگوید
🖤میخ و دیوار به پهلوی
🕯تو مرهم بشود
🏴شهادت بانوی دوعالم
حضرت فاطمه (س) تسلیت 🏴
.🥀🍃
#قضای_نمازشب
🟢پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
🟢خداوند به کسی که #نمازشب ترک شده را در روز قضا کند، افتخار می کند و می فرماید: ای فرشتگان من! بنده من قضای چیزی را که من بر او واجب نکرده ام، بجا می آورد. شاهد باشید که من او را آمرزیدم.
📚بحارالانوار، ج۸۴، ص۲۰۲، ح۱۰
🌙 #نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
در مدینه ماتمی چون ماتم زهرا نبود
چون به گلزار نبی جز یک گل زیبا نبود
در تمام زندگی داغی برای مرتضی
سخت چون داغ عزیزش حضرت زهرا نبود
#ایام_فاطمیه💔🕊
#شهادت_حضرت_زهرا س💔🕊
#تسلیت_باد💔🕊
🌸🍃
🌀 غایب اصلی اقناع جامعه در امر حجاب و عفاف
📝 رسالت مغفول حوزههای علمیه
🖋 علی مهدوی
🔸 اخیرا خبر پلمب مجتمع مهر و ماه به دلیل عدم رعایت حجاب منتشر شد. همچنین پیگیریهای ستاد امر به معروف برای زیر نظر گرفتن سرای ایرانی آغاز شده است.
همه این اقدامات نشان میدهد قرار نیست نظام به بیحجابی و بیبند و باری تن دهد. اما حالا که نظام اسلامی بخش (اجرای قوانین) را برعهده دارد و در تلاش است از آن کوتاه نیاید، #حوزههای_علمیه به وظیفه خویش (اقناع عمومی اقشار مختلف مردم درباره حجاب) عمل میکنند؟!
🔻 #تهاجم_فرهنگی علیه دینداری مردم بالاخص حجاب، چند دهه است آغاز شده است و آنچه از بیحجابی امروز در کشور مشاهده میشود نتایج حرکت شوم و مستمر برای تباهکردن حجاب و عفت زنان است.
وقتی اتاق فکر دشمن با چشمانداز و برنامهی از پیشتعیینشده و مشخص وارد جنگ نرم شده است، آیا حوزههای علمیه نباید در صدد خنثیکردن و حتی تهاجم علیه باورهای مسموم و پلید ضد حجاب -که به اسم آزادی به خود رنگ و لعاب میدهند- باشند؟
🔻 جامعه مدرسین آیا تابحال به غیر از صدور بیانیه یا دیدارهای مختلف در این زمینه، #سیاست_گذاری و تدبیر دقیقی انجام داده است که بر اساس آن حوزههای علمیه به خط شوند و طبق کار مطالعاتی حداقل چندماهه بدانند چگونه در زمینه اقناع حجاب و عفاف اقدام کنند؟
شورای عالی به عنوان عالیترین نهاد سیاستگذاری حوزههای علمیه کجای این داستان است؟
همچنین سایر نهادهای حوزوی و تبلیغی چه سهمی در این موضوع دارند؟
♨️ آنچه روشن است امروز حیرت و افسوس و غصهی بسیاری از بزرگان و علما و بدنه حوزههای علمیه در برابر افرادی است که بر اساس کار تبلیغی دشمن، حجاب را کنار گذاشتهاند.
برخی با طرح فشارهای قانونی، برخی با ایده برگزاری تجمع و برخی با تشرهای تند و ملایم نسبت به حکومت، خواستار برقراری حداقلهای حجاب و عفاف در سراسر جامعه هستند.
اصل این دغدغه (اجرای حجاب) بسیار درست و لازم است؛ اما در پازل اجراییشدن امورات دینی و فرهنگی (حتی واجبات و محرمات) اگر حوزههای علمیه به عنوان نهاد اقناعگر جامعه، غایب باشند، نتیجه چیست؟
💢 اندیشهای که سالها و ذرهذره در برخی از مردم تبدیل به باور شده است، بدون برنامه و به صرف چند موعظه حلشدنی نیست.
✅ ای کاش روزی از راه برسد که جامعه مدرسین علاوه بر صدور بیانیه و برقراری چند دیدار با مسؤولین و همچنین شورای عالی حوزهها به جای صرف وقت در امورات اجرایی مرکز مدیریت، به یکی از وظایف ذاتی خویش یعنی سیاستگذاری و اندیشه برای دینداری مردم
#حضرت_زهر_شهادت
#امام_حسین #فاطمیه
بغض کرد و گفت مردم! شعلهها از در گذشت
بر سر دختر چه آمد تا که بابا درگذشت
زد به سینه، چند یازهرای اشکآلود گفت
بعداز آن از چند و چون روضهی مادر گذشت
روضهخوان رفت و به ظهر داغ عاشورا رسید
من همان جا ایستادم... شعلهها از در گذشت
من میان کوچه بودم، روضهخوان در کربلا
آه، آن شب بر دل من روضهای دیگر گذشت
تازیانه رفت بالا و غلاف آمد فرود
تیغ پشت تیغ از جسم علیاکبر گذشت
شعله بود و محسن ششماهه و دیوار و در
تیری آمد از گلوی تشنهی اصغر گذشت
میخ در بر سینهی پرمهر مادر حمله کرد
آب دیگر از سر عباس آبآور گذشت
ریسمان بر گردن حبلالمتین انداختند
قافله از بین غوغای تماشاگر گذشت
ذکر حیدر داشت زهرا مسجد از جا کنده شد
ذکر حیدر داشت مولا از دل لشکر گذشت
درد پهلو، زخم بازو... فاطمه از پا نشست
تیر و نیزه از تن فرزند پیغمبر گذشت
من سراپا اشک بودم، طاقتم از دست رفت
روضهخوان از ماجرای خنجر و حنجر گذشت
روضهها اینجا گره میخورد، بابا رفته بود
هیچکس اما نمیداند چه بر دختر گذشت
#حضرت_زهر_شهادت
#فاطمیه
دنیا اگر صفا داشت از دخت مصطفی داشت
این زندگیِ کوتاه بسیار ماجرا داشت
از غربتم همین بس ، در بین بی وفایان
تنها گذاشت من را آنکه به من وفا داشت
دستان بی حیا زد آئینه ی حیا را
رو میگرفت از کور آنقدر که حیا داشت
هم در شکست قلبش ، هم کوچه سینه اش سوخت
از ضرب سر شنیدم ، دیوار ناله ها داشت
وقتی که همسرم را با تازیانه میزد
میمردم از خجالت با دستِ بسته، جا داشت
نَقلِ شکستنش شد نُقل محافل شهر
این ماجرای کوچه خیلی سروصدا داشت
یادش به خیر روزی که جمع ، جمع ما بود
من هستم آن کسی که در خانه اش کسا داشت
آن یارِ دستِ تنها ، دستش شکست اما
فهمید اهل دنیا یک دست هم صدا داشت
زخم زبان مردم یک درد بی دوا شد
اى کاش زخم سینه حداقل دوا داشت
از زندگیش زهرا هرگز نگشت دلسیر
مسمار همسرم را به این فراق واداشت
هر طور بود آمد زهرا میان مسجد
با پهلوى شکسته دلشوره ی مرا داشت
گاهی پی عیادت ، همسایه ای می آمد
زهرا که بود، خانه ، خیلی برو بیا داشت
هی گریه پشت گریه هی ناله پشت ناله
کافر نبیند ای کاش دردی که مجتبی داشت
در کوچه احترام توحید را شکستند
از بسکه در جمالش او جلوه ی خدا داشت
در روز های آخر بی وقفه بود مضطر
دلشوره ی حسین و صحرای کربلا داشت
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
شب زنده شد به برکت شبزندهداریات
قیمت گرفت نافله از همجواریات
در اشکهای اهلِ سحر ذکر خیر توست
حرف از قنوت وِتر، که شد یادگاریات
از خشتخشتِ خانهی تو نور میچکد
خورشید تکّهایست از آیینهکاریات
ای در تنورِ نانِ شبت رزق آسمان!
ای «هلاتیٰ» ستارهای از سفرهداریات!
دستاس نیست، چرخ فلک زیر دست توست
ای گردش زمین و زمان خانهداریات!
از غصهی دلت بگو ای داغِ سربهمُهر!
از عرش آمدند پی غمگساریات
همسایهات لیاقت اشک تو را نداشت
عرشِ خداست تشنهی ابر بهاریات
از گریههای دَمبهدَمت سبز شد خزان
نخل شکسته سرو شد از رودِ جاریات
ای اشکِ «لایَمَسُّهُو الّاالمُطَهَّرون»
خونابههای ریخته از زخم کاریات!
تیغ علی غلاف نشد وقت اختلاف
غرّید و خطبه شد به دَم ذوالفقاریات
کوثر شدی که یکتنه لشکرکشی کنی
تکثیر شد در اشکِ علی بیشماریات
وقف علیست، دار و نداری که هست و نیست
ای رونقِ طوافِ نجف بی مزاریات
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #احراق_بیت #هجوم
هنگام دردسر که گذر میشود شلوغ
درخانه بیشتر دم در میشود شلوغ
مادر جلوست دور پدر میشود شلوغ
این کوچه ها چقدر مگر میشود شلوغ؟
چندین نفر بزور دراین کوچه جا شدند
نمرودها مزاحم پروانه ها شدند
دریا خروش کرد تلاطم شروع شد
دوران جاهلیت مردم شروع شد
وقتش رسیده بود تهاجم شروع شد
انگار کار آتش و هیزم شروع شد
در پشت در زبانه ی آتش که پا گرفت
دودش بلند شد همه جارا فرا گرفت
دربسته بود درشکنی ایستاده بود
در جنگ نور اهرمنی ایستاده بود
در بین خانه ممتحنی ایستاده بود
نامرد رو بروی زنی ایستاده بود
فریاد میکشید ولایت گرفتنی ست
بازور هم اگر شده بیعت گرفتنی ست
مشغول حرف بود که باپا به در زدو...
صدیقه را مقابل مولا به در زدو...
فهمید مانده پشت در اما به در زدو...
همراه مادری پسرش را به در زد و...
گل را گلاب کرد و بدستان خار داد
مسمار را به پهلوی زهرا فشار داد
فضه اگر نبود به دادش که میرسید؟
چادر بروی پیکر زهرا که میکشید؟
در بین شعله بانوی این خانه را که دید
محکم بصورتش زد و به سمت در دوید
این پاسخ سفارش عمر رسول بود
مولا بفکر حفظ حجاب بتول بود...