eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.9هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
20.8هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من ابزار نیســـــــتم! همسرم، بچه‌هام با من ابزاری برخورد می‌کنند! انگار من فقط وسیله‌ای برای تأمین نیازهاشون هستم و تمام ✘ حس می‌کنم دیگه نمی‌تونم ادامه بدم. منبع: کارگاه انصاف
7.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما توی قابلمه با ساده ترین روش ممکن😁 😚 ۳ عدد تخم مرغ یک پیمانه شکر نوک قاشق چایخوری وانیل روغن مایع یک سوم پیمانه گلاب یک سوم پیمانه هل یه قاشق چایخوری آرد دو پیمانه بیکینگ پودر یه قاشق چایخوری
🍲🍛 3پ برنج 1پ سیب زمینی نگینی 1پ بادمجان خورد شده گوشت چرخ شده پیاز داغ گردو خورد شده زعفران دم شده 1_سیب زمینی را سرخ می کنیم 2_بادمجان ها را هم سرخ می کنیم3_پیاز داغ درست می کنیم سپس گوشت را تف می دهیم زرد چوبه ودارچین، ادویه می زنیم سیب زمینی و بادمجان را اضافه می کنیم 4_گردو را تف می دهیم5_ برنج را به همراه آب و یکم زرد چوبه می پزیم بعد از آبش کردن با مواد مخلوط کرده و زعفران دم شده و گردو را هم اضافه می کنیم من زعفران را با گلاب دم کردم
🍜 😋 🔸حدودا 150_100 گرم گوشت چرخ کرده رو با یه پیاز رنده شده و نمک و فلفل سیاه ترکیب کردم و قلقلی های ریز درست کردم و به کمی آرد آغشته کردم ... قلقلی ها و با کمی کره سرخ کردم و از قابلمه درآوردم و یه پیاز درشت نگینی شده رو اضافه کردم وتفت دادم کمی که طلایی شد 6_5 سیر رنده شده و برگ سیر خرد شده رو اضافه کردم و تفت دادم و دو سه لیوان آب اضافه کردم تا بجوشه . یه لیوان هم هویج نگینی شده اضافه کردم و در قابلمه رو گذاشتم تا هویج و قلقلی ها کاملا بپزن ... یه قاشق پودر نعنا و کمی فلفل سیاه ویه لیوان پاستای فرمی اضافه کردم و دوباره دو لیوان آب اضافه کردم و منتظر شدم تا پاستا هم بپزه ( بهتره از پاستاهای طرح ریزتر استفاده کنین ) و نهایتا دو لیوان کشک اضافه کردم و سوپ و هم زدم تا کمی بجوشه .. در این موقع غلظت سوپ و چک کنین و اگه غلیظ بود آب اضافه کنین و همچنین نمکشو ... دو سه دقیقه که با کشک بجوشه آماده ست ... تا وقتی پاستا زیاد نرم نشده اجاق و خاموش کنین چون دمای سوپ کمی دیگه پاستا رو میپزه و نرم میکنه ... با نعنا داغ تزینش کنین و نوش جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. گوشت چرخ کرده نیم کیلو لوبیا سبز ۲۰۰ گرم گوجه نیم کیلو پیاز ۱ عدد نمک فلفل زردچوبه آویشن به میزان لازم . لوبیا سبز را پخته و سرخ میکنیم و کنار میذاریم پیاز را تفت میدیم و گوشت را به آن اضافه کرده و بعد از سرخ شدن ، ادویه و لوبیا سبز و گوجه خرد شده را اضافه میکنیم در آن را میبندیم و ۱ ساعت روی حرارت کم میذاریم نوش جان
🌱 47 🔷 امروز میخوایم بریم گوشه ی خرابه سراغ سه ساله ای رو بگیریم که بابای فوق العاده مهربانی داشته....💞 قبلش از همه دخترای یتیم عذرخواهی میکنیم..... 🔸خدا نکنه سایه ی پدری که احیاناً خیلی هم بوده از سر بچه هاش کم بشه.... جایگزین نمیشه به این سادگی.... 🌷 یه دختر بچه سه ساله ای اگه پدرش رو از دست بده برای اینکه اون بچه جای خالی پدر رو حس نکنه براش هدیه ميبرند🎁🎁 🔸عزیز کوچولوی بابا از دست داده ، آدم يتيم بشه ولی . . . . به اسیری نبرنش و بعدش طناب نندازن گردنش توی کوچه و بازار بکشنش.....😭 ✳️ اگه دلتون شکسته بلند گریه کنید خونه هاتون خرابه شام نیست که اگه کسی بلند گریه کنه بیان بهش بزنند.....😭
در عالم ریاضیات، یک عدد هست که باعث تعجب همگان شده!!! عدد ۲۵۲۰ که بر تمام اعداد از ۱ تا ۱۰ قابل تقسیم هست بدون اینکه هیچ اعشاری بیاره. عدد ۲۵۲۰ را ابتدا به ساکن فکر می کنید که یک عدد طبیعی و ساده است، درصورتیکه اینطور نیست. این عدد حتی نخبگان ریاضی را به تعجب وا داشت. نکته عجیب و غریب این عدد این است که این عدد به تمام اعداد ۱ تا ۱۰ چه زوج و چه فرد قابل تقسیم است. و وقتی که می‌گوییم قابل تقسیم است، یعنی بدون اعشار: ۲۵۲۰÷۱=۲۵۲۰ ۲۵۲۰÷۲=۱۲۶۰ ۲۵۲۰÷۳=۸۴۰ ۲۵۲۰÷۴=۶۳۰ ۲۵۲۰÷۵=۵۰۴ ۲۵۲۰÷۶=۴۲۰ ۲۵۲۰÷۷=۳۶۰ ۲۵۲۰÷۸=۳۱۵ ۲۵۲۰÷۹=۲۸۰ ۲۵۲۰÷۱۰=۲۵۲ ✖➕➖➗♾ پس از آن که نخبگان ریاضی در فهم آن درماندند به این نتیجه رسیدند که این عدد حاصلضرب 《۷×۳۰×۱۲》 است که با نگاه اول فکر می کنید که اعدادی تصادفی باشند، ولی نکته قابل تامل اینجا بود که این اعداد حاصلضرب روزهای هفته ۷ × روزهای ماه ۳۰ × ماه‌های سال ۱۲ است.. *معلومه که شب و روز و ماه و سال همانند سایر پدیده های طبیعی بر مبنای محاسبه بسیار بسیار ... دقیق بوجود آمده اند. قدرشونو بدونید* 🌺🌺 درود برشما 💚💚💚 *روزگارتان سرشار از شادی و سلامتی و آرامش* عاقبتتون بخیر 🤲
مدح و متن اهل بیت
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت سیزدهم : شکستن نفس ✔️راوی : جمعي از دوستان شهيد 🔸باران شديدي در #تهران
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت چهاردهم : يدالله ✔️راوی : سيد ابوالفضل كاظمي 🔸ابراهيم در يکي از مغاز ههاي مشغول کار بود. يك روز را در وضعيتي ديدم که خيلي تعجب کردم! دو کارتن بزرگ اجناس روي دوشش بود. جلوي يک مغازه،کارتنها را روي زمين گذاشت. 🔸وقتي کار تحويل تمام شد، جلو رفتم و سلام کردم. بعد گفتم: آقا ابرام براي شما زشته، اين کار باربرهاست نه کار شما! نگاهي به من کرد و گفت: که عيب نيست، بيکاري عيبه، اين کاري هم که من انجام ميدم براي خودم خوبه، مطمئن ميشم که هيچي نيستم. جلوي غرورم رو ميگيره! 🔸گفتم: اگه کسي شما رو اينطور ببينه خوب نيست، تو ورزشكاري و... خيلي ها ميشناسنت. خنديد وگفت: اي بابا، هميشه كاري كن كه اگه تو رو ديد خوشش بياد، نه مردم. ٭٭٭ 🔸به همراه چند نفر از نشسته بوديم و در مورد ابراهيم صحبت ميكرديم. يكي از دوستان كه ابراهيم را نميشناخت تصويرش را از من گرفت و نگاه كرد. بعد با تعجب گفت: شما مطمئن هستيد اسم ايشون ابراهيمه!؟ با تعجب گفتم: خُب بله، چطور مگه؟! 🔸گفت: من قبلاً تو سلطاني مغازه داشتم. اين آقا ابراهيم دو روز در هفته سَر بازار مي ايستاد. يه كوله هم مي انداخت روي دوشش و بار ميبرد. يه روز بهش گفتم: اسم شما چيه؟ گفت: من رو صدا كنيد! 🔸گذشت تا چند وقت بعد يكي از دوستانم آمده بود بازار، تا ايشون رو ديد با تعجب گفت: اين آقا رو ميشناسي!؟ گفتم: نه، چطور مگه! گفت: ايشون واليبال و كشتيه، آدم خيلي باتقوائيه، براي شكستن نفسش اين كارها رو ميكنه. اين رو هم برات بگم كه آدم خيلي بزرگيه! بعد از آن ماجرا ديگه ايشون رو نديدم! 🔸صحبتهاي آن آقا خيلي من رو به فكر فرو برد. اين ماجرا خيلي براي من عجيب بود. اينطور مبارزه كردن با اصلاً با جور در نمي آمد ٭٭٭ 🔸مدتي بعد يكي از دوستان را ديدم. در مورد كارهاي ابراهيم صحبت ميكرديم. ايشان گفت: قبل از انقلاب. يك روز ظهر آقا ابرام آمد دنبال ما. من و برادرم و دو نفر ديگر را برد چلوكبابي، بهترين و سالاد و نوشابه را سفارش داد.خيلي خوشمزه بود. تا آن موقع چنين غذائي نخورده بودم. بعد از غذا آقا گفت: چطور بود؟ گفتم: خيلي عالي بود. دستت درد نكنه، گفت: امروز صبح تا حالا توي بازار باربري كردم. خوشمزگي اين غذا به خاطر زحمتيه كه براي پولش كشيدم!! 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 شهید
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت پانزدهم : حوزه حاج آقا مجتهدي ✔️راوی : ايرج گرائي 🔸سالهاي آخر، قبل از بود. به جز رفتن به بازار مشغول فعاليت ديگري بود. تقريباً کسي از آن خبر نداشت. خودش هم چيزي نميگفت. اما كاملاً رفتار واخلاقش عوض شده بود. ابراهيم خيلي معنويتر شده بود. صبحها يک پلاستيک مشكي دستش ميگرفت و به سمت بازار ميرفت. چند جلد داخل آن بود. 🔸يكروز با موتور از سر خيابان رد ميشدم. ابراهيم را ديديم. پرسيدم: داش ابرام کجا ميري؟! گفت: ميرم بازار. سوارش کردم، بين راه گفتم: چند وقته اين پلاستيک رو دستت ميبينم چيه!؟ گفت: هيچي کتابه! بين راه، سر کوچه نائب السلطنه پياده شد. خداحافظي کرد و رفت. تعجب کردم، محل کار ابراهيم اينجا نبود. پس کجا رفت!؟ 🔸با كنجكاوي به دنبالش آمدم. تا اينکه رفت داخل يك مسجد، من هم دنبالش رفتم. بعد در کنار تعدادي جوان نشست و کتابش را باز کرد. فهميدم دروس حوزوي ميخوانه، از آمدم بيرون. 🔸از پيرمردي که رد ميشد سؤال کردم: ببخشيد، اسم اين مسجد چيه؟ جواب داد: حوزه حاج آقا مجتهدي با تعجب به اطراف نگاه کردم. فکر نميکردم ابراهيم شده باشه. آنجا روي ديوار حديثي از نوشته شده بود: «آسمانها و زمين و فرشتگان، شب و روز براي سه دسته طلب آمرزش ميکنند: علماء ،کسانيکه به دنبال هستند و انسانهاي با سخاوت .» 🔸شب وقتي از زورخانه بيرون ميرفتم گفتم: داش ابرام حوزه ميري و به ما چيزي نميگي؟ يکدفعه باتعجب برگشت و نگاهم کرد. فهميد دنبالش بودم. خيلي آهسته گفت: آدم حيفِ عمرش رو فقط صرف خوردن و خوابيدن بکنه. من طلبه رسمي نيستم. همينطوري براي استفاده ميرم، عصرها هم ميرم بازار ولي فعلاً به کسي حرفي نزن. 🔸تا زمان انقلاب روال کاري ابراهيم به اين صورت بود. پس از پيروزي انقلاب آنقدر مشغوليتهاي ابراهيم زياد شد که ديگر به کارهاي قبلي نميرسيد. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 شهید 🕊🌹
🌿حجةالاسلام میرباقری: 🌿خدا حفظ کند استاد بزرگواری می‌فرمود: مَثَل "سَحَر"، مَثَلِ کَره ی دوغ است؛ از يک مَشکِ دوغ، مختصر کره ای میگیرند. حالا اگر کسی کره را بخورد، عصاره دوغ را خورده، اما اگر کره را نخورد همه ی دوغ را هم بخورد جای کره را نمیگیرد. 🌿 یعنی اگر انسان مناجات سحر را درنيافت، اگر تمام روز را هم تلاش کند آن فضيلت را کسب نمی‌کند. نمیخواهیم بگوییم تلاش نکند! بالاخره هر اندازه که آدم بتواند به فيض برسد، رسيده است؛ استغفار کند، توبه کند، ولی خلاصه، فیضی در سحر است که در غیر سحر نیست. و اگر آدم در سحر بخوابد و بعد از سحر عبادت کند، جای سحر را نمیگیرد. ✧❁✳️❁✧═┅┄
نورانیت دل به برکت سحرخیزی و شب‌ زنده‌ داری حاصل می‌ شود و هنگامی که با استغفار توأم می‌ گردد، اثرات بسیار عظیمی در سعادت و نیک‌ ورزی انسان دارد. سیره و سبک زندگی علما و بزرگان نیز با تهجد و راز و نیاز شبانه و نماز شب همراه بوده است که صاحب کتاب مفاتیج الجنان از جمله آن ها به شمار می رود. منبع : برگرفته از کتاب حاج شیخ عباس قمی مرحوم عالم بزرگوار حاج شیخ عباس قمی صاحب کتاب مفاتیح الجنان اهل تهجد و عبادت بود. در تمام دوره ی سال، حداقل یک ساعت قبل از طلوع فجر بیدار و مشغول نماز و تهجد بود. به عبادت آخر شب و قبل از سپیده دم زیاد اهمیت می داد و معتقد بود که بهترین اعمال مستحب عبادت و تهجد است. فرزند بزرگش می گوید: « تا آن جا که من به خاطر دارم بیداری آخر شب از او فوت نشد، حتی در سفرها». محدث قمی درباره ی استادش حاج میرزا حسین نوری رحمه الله می نویسد: «او در زهد و عبادت سخت کوشا بود. نماز شب او فوت نشد و راز و نیازش با خداوند متعال در تمام شب ها برقرار بود».[1] پی نوشت: [1] حاج شیخ عباس قمی مرد تقوا و فضیلت، ص91 با ذکر صلوات هدیه به پیشگاه مولا صاحب الزمان(عج الله) درنشـــر مطالب و ثــواب آنها شریــک شویــد. 💚الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌کبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌💚
48.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم کامل بیانات رهبر انقلاب در مراسم سی‌وچهارمین سالگرد ارتحال امام خمینی