eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.2هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
20.6هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌تجربه شیرین روایتی از امر به معروف متفاوت و موثر در برخورد با خانم اونا باید بدونن اگه امر به معروف می کنیم نمیخوایم روی کسی رو کم کنیم، ما واقعا اون خانواده ها رو دوست داریم❤️ 🌸
13.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤔⚡️آیا ما الان در آخرالزمان هستیم ⁉️⁉️ انتشار حداکثری با شما ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قیامت کی شروع می‌شود و چقدر طول می‌کشد؟ 🔺️ حجت‌الاسلام رضا محمدی انتشار حداکثری با شما ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🌺 روایت یک داستان عاشقانه.... فوق العاده زیبا استاد پناهیان انتشار حداکثری با شما ✅
🌷۵صفت جوان ایده آل ازنظرقرآن: 🌷۱ .ایمان.... انهم فتیه آمنوا....13 سوره کهف اصحاب کهف جوانانی باایمان بودند 🌷۲ .حیا. تمشی علی استحیاء...25 قصص دختران شعیب با حیا راه میرفتند 🌷۳ .شجاعت... فتی یقال له ابراهیم...60 انبیاء شکننده بتها جوانی شجاع بودبه نام ابراهیم ع 🌷۴؛.مطالعه ودانش آموختن. خداحضرت موسی ع رامأمورکردکه ازحضرت خِضر ع علم یادبگیرد.61 تا65 کهف 🌷۵.اعتدال ومیانه روی واقصدفی مشیک...19 لقمان لقمان به پسرش گفت بااعتدال راه برو ولادت باسعادت حضرت علی اکبر ع وروزجوان مبارک باد 🌷🌷🌷
براي چه جن و شيطان از خرما بدشان مي آيد و نفرت دارند؟! رسول الله (ص) وصيت كرده اند كه هر روز خرما بخوريم به خصوص صبح 3 و يا 5 و يا 7 دانه بخوريم. چرا پيامبر (ص) وصيت كرده اند كه خرما را به شكل فرد بخوريم نه زوج؟ فايده ي خوردن خرما به شكل فرد چيست و چرا وصيت كرده اند به خوردن خرما و نه ميوه ای ديگر؟!!! تحقيقات علمي نشان داده است كه خوردن خرما باعث توليد انرژي در بدن ميشود كه بصورت طيف آبي رنگ و نامرئي تمام اطراف بدن را فرا ميگيرد و بدن را از ورود جن و شيطان و سحر و چشم درامان نگاه مي دارد ؛ بشرطي كه ما خرما را بصورت فرد مصرف كنيم. ( 3 یا 5 یا 7 عدد) اما چه اتفاقي مي افتد اگر خرما را بصورت دانه هاي زوج مصرف كنيم؟ در اين صورت خرما بصورت شكر در بدن ذخيره شده و باعث بيماري قند ميشود. دانشمندان جهان شگفت زده اند كه پيامبر (ص) چگونه از زمان هاي قديم راه حلي برای دفاع از ورود شيطان و جن را به ما داده است. وجود نازنین پیامبر اکرم، رحمت العالمین، خیر خلق الله صلوات واقعا خرما دارویی عجیب است اگر کم‌خونی دارید نیاز نیست قرص و کپسول های شیمیایی استفاده کنید فقط روزی چند عدد خرما بخورید، کم‌خونی شما برطرف خواهد شد. کبدتان چرب یا بزرگ است روزی هفت عدد خرما صبحانه میل کنید چربی شما، قطعا آب می‌شود. اگر سرد مزاج هستید حتما روزی سه عدد خرما بخورید سرطان تهدیدی جدی برای هر مسلمانی است آیا می دانید راه پیش گیری و علاج آن  خرما است. در روایت داریم رسول الله ﷺ فرمودند: خانه‌ای که در آن خرما  نیست، قطعا آن خانواده گرسنه هستند. تجربه نشان داده: مصرف هفت عدد خرما قند خون را افزایش نمی‌دهد نصایحی سودمند برای همه: نصیحت اول: ازصبح که بیدارمیشویدهرکاری. هرکاری. هرکاری چه کوچک چه بزرگ با بسم الله الرحمن الرحیم شروع کنیدکه موفق شوید نصیحت دوم: همواره از مایعات به انداره لازم مصرف کن زیرا خوردن آب زیاد بدن رو سرد و مستعد انواع بیماری‌ها می‌کند در ضمن گول علم مدرن را نخورید که می‌گوید روزانه ۸ لیوان آب بخورید مصرف آب فقط به اندازه نیاز بدن، هروقت تشنه شدی آب بنوش نصیحت سوم: همواره ورزش بکن اگرچه در اوج مشغولیت بودی ... بدن همواره باید تحرک داشته باشد.  با پیاده روی، شنا و یا هر ورزشی دیگر. نصیحت چهارم: خوراک خود را کم کن «غذا برای انسان به اندازه ای کمرش راست شود، کفایت می‌کند»(حدیث) پرخوری را رها کن زیرا هیچ فایده ای برایت ندارد ... خودت را در سختی نینداز بلکه خوردن را کم بکن. نصیحت پنجم: تا حد امکان از ماشین فقط در مواقع ضروری استفاده بکن. سعی کن برای رفتن به مسجد، مغازه، دید و بازدید و بقیه کارهایت پیاده بروی. نصیحت ششم: عصبانی نشو عصبانی نشو عصبانی نشو ناراحت نباش ... سعی کن چشم پوشی کنی ... خودت را در پریشانی نینداز ... همه ی این ها سلامتی ات را به خطر می اندازند و شادابی ات را از بین می برند. با کسانی مجالست کن که با آنها احساس آرامش می‌کنی نصیحت هفتم: همانطور که میگویند «مال خودت را در زیر آفتاب بزار و خودت زیر سایه بنشین» ... بر خود و بر اطرافیانت زندگی را تنگ نکن ... مال برای آن هست که با آن زندگی کنیم نه برای آن‌ نصیحت هشتم: بر هیچ کس و هیچ چیزی که نمیتوانی آن را بدست بیاری  حسرت نخور. خود را به فراموشی بزن بلکه اصلا فراموشش کن. اگر قرار باشد به تو برسد حتما میرسد اگرچه در تخت خود باشی و هرچه را که تقدیر تو نیست خداوند او را از تو منع میکند. هیچ چیزی را از تو منع نمیکند مگر بخاطر ضرری که برایت دارد ... همه ی ما این ها را میدانیم اما انسان فراموش کار است لذا نیاز به همچین یادآوری هایی داریم تا از آن نفع ببریم‌. نصیحت نهم: تواضع اختیار کن... تواضع اختیار کن... مال و جاه و قوت و قدرت همه با تکبر و غرور از بین می روند. تواضع تو را در نزد انسان ها محبوب می کند و درجه ات را نزد خداوند بالا می برد. نصیحت دهم: سفیدی موی سر نشانه ی پایان عمر نیست بلکه نشانه ی این هست که زندگی بهتری شروع شده. خوش بین باش، سفر کن و از مال حلال خود بخور و لذت ببر‌. و یک نصیحت دیگر: زود بخواب و شب نشینی نکن آخرین و مهمترین نصیحت: نمازت را به هیچ عنوان ترک نکن زیرا که نماز برگه ی سود تو در دنیا و آخرت است. آن روزی که نه فرزند فایده میدهد و نه مال اگر از این نوشته خوشت آمد پس سبب خیر باش و آن را نشر بده، و اگر خوشت نیامد پس دیگران را محروم نکن شاید که وسیله ی نفع آن ها شدی . روزگارتان با یاد خدا خوش باد. منتظران ظهور
برای دو لقمه بیشتر علی فروش نشویم!! روزی امیرالمومنین ع نزد اصحاب خود فرمودند:من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری ره می سوزد خدا رحمتش کند. اصحاب پرسیدند چطور؟ مولا فرمودند: آن شبی که به دستور عثمان ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی ‏به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:شما دو توهین به من کردید!! اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید... دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی میخواهید من علی فروش شوم؟ تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی علی عوض نمی‌کنم. آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست. مولا گریه می کردند و می فرمودند: به خدایی که جان من در دست اوست آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست، سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده بودند.
از دوست حرف می‌زنم از رفیق... از تویی که حضورت، حال مرا و حال جهان مرا بهتر می‌کند. از عشق حرف می‌زنم، از حال و هوای نابی شبیه به روزهای آخر اسفندماه. از احساس خوشایند و نابی که از کلام و نگاه‌ مهربان تو دریافت می‌کنم. تو که هستی، انگار که درختان سرمازده، برای سبز شدن، قیام کرده‌اند، انگار بهار در آستانه‌ی آمدن ایستاده، بوی شکوفه‌های تازه و گیاهان نو رسته می‌آید و بادهای بهار، در عمیق‌ترین لایه‌های احساسات من، انقلاب می‌کنند. همیشه باش که با تصور داشتنت و امنیتی که از حضور و نگاه تو می‌گیرم، این سیاره، مکان مناسبی‌ست برای زیستن. این‌جا! جایی که تو در آن نفس می‌کشی و غمگین و درمانده و بی‌پناه که شدم؛ تو را دارم و به امنیت حضور تو پناه می‌برم... ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
🔸اسباب تبدیل به روایت داریم پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود: چهار چیز سیئات را تبدیل به حسنات می‌کند: «أرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَکَانَ مِنْ قَرْنِهِ إلَی قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَها اللهُ حَسَناتٍ» 1- «الصِّدْقُ» راست گفتن. خدا از انسان راستگو خوشش می‌آید؛ چون خدا خودش مظهر صدق است، مظهر سلام است، مظهر امنیت است. 2- «وَالحَیاءُ» شرم. اگر کسی حیا داشته باشد خداوند گناهانش را می‌بخشد و سیئاتش را از بین می‌برد و به جای آن حسناتش را می‌نویسد. 3- «وَحُسْنُ‌الخُلْق» خوش اخلاقی. انسان دلش می‌سوزد برای کسانی که نمازشان، روزه‌شان، کمک کردن‌شان، دینشان خوب است؛ اما با زن و بچه‌شان خیلی بد اخلاقند و بد برخورد می‌کنند. این اخلاق بدشان به آن اعمال خوبشان لطمه مي‌زند، 4- «وَالشُّکر» شکر نعمات را به جا آوردن؛ یکی از مواردی که اصل جبران در آن است. ─┅─═ई ❄️☃❄️इ═─┅─
💠امام رضا علیه السلام: پدرم موسی‌بن‌جعفر علیه‌السلام را در خواب دیدم بمن فرمود: هرگاه در و بودی زیاد بگو: یا یا 📚مهج الدعوات ص۳۹۷ 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧡تقدیم به همگروهی مهربانم 🌺چهارشنبه تون زیبـا 🧡الهی امروز 🌺بهترین حس ها به 🧡سراغتون بیاد 🌺حس خوشبختی 🧡حس موفقیت 🌺حس خوش زندگی و 🧡حس بودن خدا کنارتون 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣بخند ! آنقدر جانانه،که دل تمام ثانیه ها شـاد شود این نهایت مهربانی توست درحق دنیایی؛ که در برابر حجم غمهایمان کم آورده! بخند و زندگی آدمها را گلستان کن! و تو چه میدانی شاید خنده ات دوای درد کسی در گوشه کنـاری باشـد ❣ 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷فرقی نمیکنه فقیر باشی یا ثروتمند میزان برکت خانواده رو دعای ♡مادر♡ تعیین میکنه 🌷هرکجا دیدی خداوند با شکوه تحویلت گرفت بی شک, خرجش ♡ دعای مادر ♡بوده است 🌷دعای فرشته خداوند بدرقه راهتان 💓 🌸🍃
هرگز نمیرد آنکه دلش جَلد مشهد است حتی اگر بال و پرش را جدا کنند 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸اسفند هم از نیمه گذشت 🌸و صدای پای بهار کم کم داره میاد 🌸حال و هواتون همیشه بهاری 🌸زندگیتون گلبارون باشه همیشه 🌸صبحتون پراز شکوفه های بهاری 🌸🍃
🌹 یاعلیُّ ياعلىُّ ياعلىّ 💫🌸 امام محمد باقر صلى الله عليه و اله می فرماید : 🔴 إنّ أشَدّ النّاسَ حَسرَةَ يومَ القيامة عَبدٌ وَصَفَ عَدلاً ثُم خالَفَهُ إلى غَيرِه 🔴 به راستى افسوس خورنده ترين مردم در رستاخيز ، بنده اى است كه عدالت را توصيف كند و آنگاه خــــــ😔ـــود در حق دیگری برخلاف عدالت عمل نماید ، 📗 : تحف العقول : ص : ۵۳۰ 🌸🍃
🌸 چهارشنبه تون عالی ❣یک اقیانوس عشق 🌸یک دریا مهربانی ❣یک آسمان آرامش 🌸یک دنیا شور و شعف ❣یک روز عالی 🌸هزاران لبخند زیبا ❣را برای تک تکتون آرزومندم 🌸روزتون زیبا و در پناه خداوند 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محلبيه (مهلبيه) یه دسر راحت عربی كه برای افطار هم پيشنهاد مناسبيه🥰 مواد لازم : شير ٢ ليوان نشاسته ذرت ٢ ق غ شكر ٢-٣ ق غ گلاب ۱/۴ ليوان زنجبيل نوک ق چ خامه صبحانه دلخواه ⤹༢➥
15.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماقوت مخصوص افطار😍😋 . . 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 اخرسر برای برکت غذایی که پختید هفت مرتبه سوره قریش بخونید. 🥟🥟🥟🥟🥟🥟🥟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نذری 🔹شله زرد دسری خوشمزه و شیرین است که علاوه مناسب بودن برای غذای نذری در ایام ماه محرم و ماه رمضان و در وعده افطار هم یک غذای پر طرفدار محسوب می‌شود. 🔹در عین حال یکی از دلایلی که این غذا بیشتر به عنوان نذری طبخ می شود شیوه پختن و طرز تهیه آسان آن است که بدون هیچ فن پیچیده‌ای می توان یک شله زرد خوشمزه و دلچسب را تهیه کرد.
خودشناسی(4)خانم رستمی فر (1).mp3
23.7M
(4) من انسانم و غذای من قرآن و نماز است .. استاد: 🌸حاجیه خانم رستمی فر🌸 ⏰Time=24/31 ❖═▩ஜ🍃🌸🍃ஜ▩═❖
هدایت شده از ختوم واذکارمشکل گشا
🍃🌹دسـتـور رفع بی رغبتی به نماز🍃🌹 💚👈در کتاب خواص السّور آمده ،کسی که در نماز بی رغبت باشد 🔸آیات 58-56 سوره ذاریات را بنویسد و با خود نگهدارد برای او در نماز خواندن ذوق و شوق حاصل می گردد: ✨«وَ مَا خَلَقتَ الجنَّ وَ الاِنسَ الَّا لِیَعبُدُون ما اُریدُ مِنهُم مِن رِزق وَ اُرِیدُ اَن یُطعِمُونِ اِنَّ اللهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُوالقُوَةِ المَتِینُ»✨ 🔹و نیز اگر سوره را بار بخواند در نماز رغبت می یابد 📚خواص السور 🍃🌸 🌺🍂🌺🍂 🍃🌸🍃🌸 🌺🍂🌺🍂
مدح و متن اهل بیت
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋 #بدون_تو_هرگز 8 "خرید عروسی" 🔹 مادرم پشت گوشی با نگرانی تمام گفت: سلام علی آقا ... م
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋 ۹ غذای مشترک 🍲 🔹اولین روز زندگی مشترک، بلند شدم تا غذا درست کنم. من همیشه از ازدواج کردن می ترسیدم و فراری بودم برای همین هر وقت اسم آموزش آشپزی وسط میومد از زیرش در می رفتم 😢 🔺 بالاخره یکی از معیارهای سنجش دخترها در اون زمان، بلد بودن آشپزی و هنر بود. هر چند، روزهای آخر، چند نوع غذا از مادرم یاد گرفته بودم اما از هر انگشتم، انگیزه و اعتماد به نفس می ریخت!😎 👌🏼 غذا تفریبا آماده شده بود که علی از مسجد برگشت. بوی غذا کل خونه رو برداشته بود. از در که اومد تو، یه نفس عمیق کشید؛ - به به، دستت درد نکنه 😊 عجب بویی راه انداختی ... 🔹با شنیدن این جمله، ژست هنرمندانه ای به خودم گرفتم! انگار فتح الفتوح کرده بودم ...😎 رفتم سر خورشت و درش رو برداشتم. آبش خوب جوشیده بود و حسابی جا افتاده بود.😋 قاشق رو کردم توش بچشم که؛ نفسم بند اومد...😰 نه به اون ژست گرفتن هام ،نه به این مزه غذا! 🔹 اولش نمکش اندازه بود اما حالا که جوشیده بود و جا افتاده بود ...شور شده بود! 🔹گریه م گرفت!😭 خاک بر سرت هانیه! مامان صد دفعه گفت بیا غذا پختن یاد بگیر... و بعد ترس شدیدی به دلم افتاد😢 خدایا! حالا جواب علی رو چی بدم؟ پدرم هر دفعه اگه طعم غذا حتی یه کم ایراد داشت بیچاره بودیم! - کمک می خوای هانیه خانم؟ با شنیدن صداش رشته افکارم پاره شد و بدجور ترسیدم! قاشق توی یه دست، درب قابلمه توی دست دیگه! همون طور غرق فکر و خیال خشکم زده بود!😓 با بغض گفتم ... نه علی آقا برو بشین الان سفره رو می اندازم ... 🔹 یه کم چپ چپ و با تعجب بهم نگاه کرد ... منم با چشم های لرزان منتظر بودم از آشپزخونه بره بیرون ... کاری داری علی جان؟ چیزی می خوای برات بیارم؟ با خودم گفتم نرم و مهربون برخورد کن، شاید بهت کمتر سخت گرفت... - حالت خوبه؟😊 - آره، چطور مگه؟😢 - چرا شبیه آدمی هستی که می خواد گریه کنه ؟!🤔 🔹به زحمت خودم رو کنترل می کردم و با همون اعتماد به نفس فوق معرکه گفتم ... نه اصلا ... من و گریه؟😏 🔹 تازه متوجه حالت من شد ... هنوز قاشق و در قابلمه توی دستم بود ... اومد سمت گاز و یه نگاه به خورشت کرد ... چیزی شده؟ به زحمت بغضم رو قورت دادم ... قاشق رو از دستم گرفت ... خورشت رو که چشید، رنگ صورتم پرید ... با خودم گفتم: مردی هانیه ... کارت تمومه ...😭 📝رمان بدون تو هرگز (نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 「✨🌸」 ┈━═•••❁🦋❁•••═━┈ 「⃢🌸→ چ ┈━═•••❁🦋❁•••═━┈
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋 ۱۰ دستپخت معرکه 👌🏼 🍲 🔹 علی چند لحظه مکث کرد ... زل زد توی چشم هام ... - واسه این ناراحتی و می خوای گریه کنی؟ ...😊 🔸دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم و زدم زیر گریه ... آره ... افتضاح شده ...😭 با صدای بلند زد زیر خنده ..😄 با صورت خیس، مات و مبهوت خنده هاش شده بودم. رفت وسایل سفره رو برداشت و سفره رو انداخت. 🔸 غذا کشید و مشغول خوردن شد ... یه طوری غذا می خورد که اگه یکی می دید فکر می کرد غذای بهشتیه !🙄 یه کم چپ چپ ... زیرچشمی بهش نگاه کردم. می تونی بخوریش؟ ... خیلی شوره ها! نه؟! چطوری داری قورتش میدی؟🤔 🔸از هیجان پرسیدن من، دوباره خنده اش گرفت. 🔷گفت خیلی عادی ... همین طور که می بینی ... تازه خیلی هم عالی شده ... دستت درد نکنه ...😋😊 - مسخره ام می کنی؟ 😢 - نه به خدا ... 😕😣 چشم هام رو ریز کردم و به چپ چپ نگاه کردن ادامه دادم ... جدی جدی داشت می خورد!😧 کم کم شجاعتم رو جمع کردم و یه کم برای خودم کشیدم ... 🔸گفتم شاید برنجم خیلی بی نمک شده، با هم بخوریم خوب میشه. 🔸 قاشق اول رو که توی دهنم گذاشتم ... غذا از دهنم پاشید بیرون ... سریع خودم رو کنترل کردم! و دوباره همون ژست معرکه ام رو گرفتم نه تنها برنجش بی نمک نبود که ... اصلا درست دم نکشیده بود!😞 مغزش خام بود ... دوباره چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش ... حتی سرش رو بالا نیاورد که منو ببینه. 🔷 مادر جان گفته بود بلد نیستی حتی املت درست کنی ... 🍳 سرش رو آورد بالا ... با محبت بهم نگاه می کرد ... - برای بار اول، کارت عالی بود 👌 🔸اول از دست مادرم ناراحت شدم که اینطوری لوم داده بود ... 😞 اما بعد خیلی خجالت کشیدم ... شاید بشه گفت ،برای اولین بار، اون دختر جسور و سرسخت، داشت معنای خجالت کشیدن رو درک می کرد ...😓 📝رمان بدون تو هرگز (نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 「✨🌸」 ┈━═•••❁🦋❁•••═━┈ 「⃢🌸→ ┈━═•••❁🦋❁•••═━┈
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋 ۱۱ " فرزند کوچک من " 🔹 هر روز که می گذشت علاقه م بهش بیشتر می شد... ⭕️ لقبم "اسب سرکش" بود ... و علی با اخلاقش، این اسب سرکش رو رام کرده بود ... 🔸چشمم به دهنش بود ،تمام تلاشم رو می کردم تا کانون محبت و رضایتش باشم ... 🔹من که به لحاظ مادی، همیشه توی ناز و نعمت بودم می ترسیدم ازش چیزی بخوام ... ✅ علی یه طلبه ساده بود ... می ترسیدم ازش چیزی بخوام که به زحمت بیوفته ... چیزی بخوام که شرمنده من بشه... هر چند، اون هم برام کم نمیذاشت. مطمئن بودم هر کاری که برام می کنه یا چیزی برام می خره، تمام توانش همین قدره ... 🔶خصوص زمانی که فهمید باردارم😌 اونقدر خوشحال شده بود که اشک توی چشم هاش جمع شد... 🔹 دیگه نمی گذاشت دست به سیاه و سفید بزنم ... 🔴 این رفتارهاش حرص پدرم رو در می آورد👌 مدام سرش غر می زد که تو داری این رو لوسش می کنی نباید به زن رو داد ... اگر رو بدی سوارت میشه و... 🔸اما علی گوشش بدهکار نبود ... منم تا اون نبود تمام کارها رو می کردم که وقتی برمی گرده، با اون خستگی، نخواد کارهای خونه رو هم بکنه☺️ 🔹فقط بهم گفته بود از دست احدی، حتی پدرم، چیزی نخورم و دائم الوضو باشم و... منم که مطیع محضش شده بودم. باورش داشتم ... 🔸9 ماه گذشت ... ✳️ 9 ماهی که برای من، تمامش شادی بود😊 اما با شادی تموم نشد ... وقتی علی خونه نبود، بچه به دنیا اومد ... 🔸مادرم به پدرم زنگ زد تا با شادی خبر تولد نوه اش رو بده اما پدرم وقتی فهمید بچه دختره با عصبانیت به مادرم گفت: لابد به خاطر دختر دخترزات ،مژدگانی هم می خوای؟😤 و تلفن رو قطع کرد ... ⭕️مادرم پای تلفن خشکش زده بود ... و زیرچشمی با چشم های پر اشک بهم نگاه می کرد ... 📝رمان بدون تو هرگز (نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 「✨🌸」 ┈━═•••❁🦋❁•••═━┈ 「⃢🌸→ ┈━═•••❁🦋❁•••═━┈
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋 12 💮💖💮 "رحمت خدا" 🔸 مادرم بعد کلی دل دل کردن، حرف پدرم رو گفت ... بیشتر نگران علی و خانواده اش بود ... و می خواست ذره ذره، من رو آماده کنه که منتظر رفتارها و برخورد های اونها باشم ... 🔸 هنوز توی شوک بودم که دیدم علی توی در ایستاده! 👌🏼تا خبردار شده بود، سریع خودش رو رسونده بود خونه چشمم که بهش افتاد گریه ام گرفت... 🔹نمی تونستم جلوی خودم رو بگیرم ... خنده روی لبش خشک شد. 🔻با تعجب به من و مادرم نگاه می کرد ... چقدر گذشت، نمی دونم ... 😓 مادرم با شرمندگی سرش رو انداخت پایین: - شرمنده ام علی آقا،دختره 😢 نگاه علی خیلی جدی شد. هیچ وقت، اون طوری ندیده بودمش! با همون حالت، رو کرد به مادرم: - حاج خانم، عذرمی خوام ولی امکان داره چند لحظه ما رو تنها بزارید؟ 🔹مادرم با ترس ،در حالی که زیرچشمی به من و علی نگاه می کرد رفت بیرون ... ❤️ اومد سمتم و سرم رو گرفت توی بغلش ... دیگه اشک نبود... با صدای بلند زدم زیر گریه...😭 🔻 بدجور دلم سوخته بود ... - خانم گلم ... آخه چرا ناشکری می کنی؟!☺️ دختر رحمت خداست ، برکت زندگیه ... خدا به هر کی نگاه کنه بهش دختر میده... عزیز دل پیامبر و غیرت آسمان و زمین هم دختر بود ... و من بلند و بلند تر گریه می کردم ... 🔹با هر جمله اش، شدت گریه ام بیشتر می شد ... و اصلا حواسم نبود، مادرم بیرون اتاقه و با شنیدن صدای من داره از ترس سکته می کنه ... 😭 دخترم رو بغل کرد ... در حالی که بسم الله می گفت و صلوات می فرستاد، پارچه قنداق رو از توی صورت بچه کنار زد/ چند لحظه بهش خیره شد ... حتی پلک نمی زد ... در حالی که لبخند شادی صورتش رو پر کرده بود ... 😊 دونه های اشک از کنار چشمش سرازیر شد ... - بچه اوله و این همه زحمت کشیدی ؛ حق خودته که اسمش رو بزاری😊☺️ 🔸اما من می خوام پیش دستی کنم ... مکث کوتاهی کرد ... زینب یعنی زینت پدر ... پیشونیش رو بوسید...💞 خوش آمدی زینب خانم... خوش اومدی عزیز دل بابا...😌 و من هنوز گریه می کردم ... اما نه از غصه، ترس و نگرانی.... از سر شوق... 📝🥀رمان بدون تو هرگز (نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی) 「✨🌸」 ┈━═•••❁🦋❁•••═━┈ 「⃢🌸→ ┈━═•••❁🦋❁•••═━┈
🌟 فضیلتهای نمازشب☀️ ✍گشایش درهای آسمان  گشایش درهای آسمان از برکات دیگر خواندن نماز شب است.حضرت هادی علیه السلام می فرمود:«گاه هست که بنده برای نماز شب برخیزد و خواب بر وی غلبه کند چندان که او را به راست و چپ کشاند و گاهی چانه اش به سینه اش رسد، حق تعالی امر فرماید که درهای آسمان را بگشایند و فرشتگان را ندا دهند که نظر کنید که این بنده من در راه نزدیکی به من چه سختی ها می کشد در چیزی که بر وی واجب نساخته ام به امید سه چیز:یا گناهش را بیامرزم یا توبه روزیش گردانم و یا رزق و روزی او را زیاد کنم. ای فرشتگان شما را گواه می گیرم که من همه را بدو عطا کردم»  ✍درمان بیماری ها  🌸رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:«بر شما باد به اقامه نماز شب، زیرا نماز شب سنتی است از پیامبرتان رسول خدا . نماز شب عادت و رسم صالحان و پاکان است که قبل از شما بودند و نماز شب موجب دفع بلا و بیماریها و دردها از بدن می شود.
💎نماز شب امام صادق علیه السلام فرمودند: «اگر انسان مرتکب گناه شود مثل دروغ مثل غیبت و تهمت و تجسس و نیش زبان و .......، از نماز_شب خواندن محروم می شود ، وقتی هم که از نماز شب محروم شد درهای روزی به روی او بسته می شود و از رزق و روزی هم محروم می گردد» علل الشرایع، ج 2، ص 51.