eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
8.8هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
23.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
↙️ آن مقدسی که خیال می‌کند کنار نشسته و دخالت در امور اسلامی نمی‌کند، او برخلاف دارد رفتار می‌کند. 📚صحیفه امام، ج ۱۸، ص۲۸۶
🛑 تشرف یک جوان چینی به دین در کشور در شهر
. 🧐 ای بااااباااا😒 امربه معروف و نهی از منکر رو درست کردن که مردم رو به جون هم بندازن... 🔍 🌴: خدای متعال امتهای قبل از شما را نکرد مگر وقتی که دید خوب هایشان هم ساکتند. یعنی قوم لوط و عاد و نوح و ثمود و اقوام دیگر... ✴️ یعنی تا وقتی یک عده و می‌کنند، خداوند عذاب عمومی نازل نمیکند، به صِرفِ گناه کردن عده ای عذاب نازل نمیشود❌❌❌ ✅ خدا روی خوبهایش حساب کرده! خدا می‌خواهد ببیند که اینها چیزی می‌گویند یا نه⁉️ اصلا آیا خدا به خاطر ترک مستحب هلاک می‌کند⁉️ لعنت می‌کند⁉️ عذاب می‌کند⁉️ خیر... 👈 پس امر به معروف و نهی از منکر بوده است👌 چه بسا بگوئیم از زمان ابوالبشر واجب بوده چون این واجب، است🧠 واجب شرعی و واجب انسانی است به نوعی بعد از است که عذاب نازل میشود؛ چون از ماست که بر ماست♻️ 👈فصل 7⃣8⃣ در : ، را به پهلوی خویش خواند و گفت: هر گاه برادر تو نسبت به تو کار خطایی کند، برو و او را کن، پس چون به آمد خوشحال شو، زیرا سود برده ای. اگر به صلاح نیامد، پس برو و دو گواه بخوان و او را به صلاح بیاور👥👤🗣 ✴️ اینها همه فروع فقهی امر به معروف که در هم هست🙃 مثلا اگر شرایط پیش آمد سعی کن به واسطه ی دیگری بگویی. اگر میدانی کلام دیگری تاثیرگذارتر است، واجب است از دیگری بخواهید که او بدهد. 👈 در ادامه می‌فرماید: پس اگر به نیامد، آن را به کلیسا خبر ده⛪️ ✴️ ببینید الان مرحله ی اول و دوم امر به معروف و است. ولی وقتی کافی نبود باید گزارش بدهید، به زنگ بزنید، به یک بزرگتری بگوئید، به حاکم شرع بگویید تا بیاید و اصلاحش کند. پس اگر باز به نیامد، او را کافر بشمار! آنگاه به این جهت با او زیر یک سقف مسکن نکن🏠 نیز از سفره ای که او می‌نشیند، مخور🤭(انجیل برنابا) ✴️ دارد میگوید محبتی، گاهی یک قهر کوچک کنید. با او گفت و گو نکن! حتی اگر بدانی در اثنای راه رفتن کجا قدم می‌گذارد، در آنجا قدم خود مگذار❌ لیکن، مراقب باش که خود را از او برتر نشماری! 🔶 ببینید اینها در آموزه های ما نیز هست. اینها👆 را شاید بشود گفت آن بخشهای تحریف نشده ی ادیان انبیاء گذشته است! (ادامه انجیل برنابا): بلکه است که چنین بگویی به خودت: که ای پطرس اگر تو را خدای مساعدت نمیکرد، قطعا تو از او بدتر بودی! آمر به معروف که نباید داشته باشد، نباید خودش را برتر بداند. باید بگوید: هذا مِن فَضلِ رَبّی. پطرس گفت: چگونه است او را اصلاح کنم؟ پس یسوع گفت: به طریقی که دوست داری نفس تو به آن اصلاح شود. اگر می‌خواهی با و با تو رفتار شود، تو نیز این گونه با او اصلاح کن🤗 😎 پس این چیزی نبوده است که بگوئیم آقایان از خودشان درآورده اند یا حتی صرفا از احکام اسلام است✖️ خیر؛ جزء احکام اختراعی بوده و هست و خواهد بود. 🤗
مدح و متن اهل بیت
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت بیست و نهم : برخورد با دزد ✔️ راوی : عباس هادی 🔸نشسته بوديم داخل اتاق.
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت سی ام : شروع جنگ ۱ ✔️ راوی : تقی مسگرها 🔸صبح روز دوشنبه سي و يكم شهريور 1359 بود. و برادرش را ديدم. مشغول اثاث كشي بودند. سلام كردم وگفتم: امروز عصر قاسم با يك ماشين تداركات ميره كردستان ما هم همراهش هستيم. با تعجب پرسيد: خبريه؟! گفتم: ممكنه دوباره درگيري بشه. جواب داد: باشه اگر شد من هم مييام. 🔸ظهر همان روز با حمله هواپيماهاي عراق جنگ شروع شد. همه در خيابان به سمت آسمان نگاه ميكردند. ساعت 4 عصر، سر خيابان بوديم. قاسم تشكري با يك جيپ آهو، پر از وسايل تداركاتي آمد. علي خرّمدل هم بود. من هم سوار شدم. موقع حركت ابراهيم هم رسيد و سوار شد. گفتم: داش ابرام مگه اثاث كشي نداشتيد؟! گفت: اثاثها رو گذاشتيم خونه جديد و اومدم. روز دوم جنگ بود. قبل از ظهر با سختي بسيار و عبور از چندين جاده خاكي رسيديم سرپل ذهاب. هيچكس نميتوانست آنچه را ميبيند باور كند. مردم دست هدسته از شهر فرار ميكردند.از داخل شهر صداي گلوله هاي توپ و خمپاره شنيده ميشد. 🔸مانده بوديم چه كنيم. در ورودي شهر از يك گردنه رد شديم. از دور بچه هاي را ديديم كه دست تكان ميدادند! گفتم: قاسم، بچه ها اشاره ميكنند كه سريعتر بياييد! يكدفعه ابراهيم گفت: اونجا رو! بعد سمت مقابل را نشان داد. 🔸از پشت تپه تانكهاي عراقي كاملاً پيدا بود. مرتب شليك ميكردند. چند گلوله به اطراف ماشين اصابت كرد. ولي خدا را شكر به خير گذشت. از گردنه رد شديم. يكي از بچه هاي سپاه جلو آمد و گفت: شما كي هستيد!؟ من مرتب اشاره ميكردم كه نياييد، اما شما گاز ميداديد! قاسم پرسيد: اينجا چه خبره؟ فرمانده كيه؟! آن هم جواب داد: آقاي بروجردي تو شهر پيش بچ ههاست. امروز صبح عراقيها بيشتر شهر را گرفته بودند. اما با حمله بچه ها عقب رفتند. 🔸حركت كرديم و رفتيم داخل شهر، در يك جاي امن ماشين را پارك كرديم. قاسم، همان جا دو ركعت خواند! ابراهيم جلو رفت و باتعجب پرسيد: قاسم، اين نماز چي بود؟! قاسم هم خيلي با آرامش گفت: تو كردستان هميشه از ميخواستم كه وقتي با دشمنان و انقلاب ميجنگم اسير يا معلول نشم. اما اين دفعه از خدا خواستم كه رو نصيبم كنه! ديگه تحمل رو ندارم! 🔸ابراهيم خيلي دقيق به حرفهاي او گوش ميكرد. بعد با هم رفتيم پيش محمد بروجردي، ايشان از قبل قاسم را ميشناخت. خيلي خوشحال شد. بعد از كمي صحبت، جائي را به ما نشان داد و گفت: دو گردان سرباز آنطرف رفتند و فرمانده ندارند. قاسم جان، برو ببين ميتوني اونها رو بياري تو شهر. 🔸با هم رفتيم. آنجا پر از سرباز بود. همه مسلح و آماده، ولي خيلي ترسيده بودند. اصلاً آمادگي چنين حمله اي را از طرف عراق نداشتند.قاسم و ابراهيم جلو رفتند و شروع به صحبت كردند. طوري با آنها حرف زدند كه خيلي از آنها غيرتي شدند. آخر صحبتها هم گفتند: هر كي مَرده و داره و نميخواد دست اين بعثيها به ناموسش برسه با ما بياد. 🔸سخنان آنها باعث شد كه تقريباً همه سربازها حركت كردند.قاسم نيروها را آرايش داد و وارد شهر شديم. شروع كرديم به سنگربندي. چند نفر از سربازها گفتند: ما توپ 106 هم داريم. قاسم هم منطقه خوبي را پيدا كرد و نشان داد. توپها را به آنجا انتقال دادند و شروع به شليك کردند. با شليك چند گلوله توپ، تانكهاي عراقي عقب رفتند و پشت مواضع مستقر شدند. بچه هاي ما خيلي روحيه گرفتند. 🔸غروب روز دوم جنگ بود. قاسم خانه اي را به عنوان مقر انتخاب كرد كه به سنگر سربازها نزديكتر باشد. بعد به من گفت: برو به ابراهيم بگو بيا دعاي توسل بخوانيم. شب چهارشنبه بود. من راه افتادم و قاسم مشغول نماز مغرب شد. هنوز زياد دور نشده بودم كه يك گلوله جلوي درب همان خانه منفجر شد. گفتم: خدا رو شكر قاسم رفت تو اتاق. اما با اين حال برگشتم. ابراهيم هم كه صداي انفجار را شنيده بود سريع به طرف ما آمد. 🔸وارد اتاق شديم. چيزي كه ميديديم باورمان نميشد. يك تركش به اندازه دانه عدس از پنجره رد شده و به سينه خورده بود. قاسم در حال نماز به آرزويش رسيد! محمد بروجردي با شنيدن اين خبر خيلي ناراحت شد. آن شب كنار پيكر قاسم، دعاي را خوانديم. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 شهید شادی روح پاکش صلوات 🌹
19.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠ماجرای تشرف به خانم امینه اسیلمی ✨ مبلغ که به قصد مسیحی کردن همکلاسی‌هاش، شروع به خواندن قرآن میکنه ...
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت چهل و یکم : اسیر ✔️ راوی : مهدی فریدوند ، مرتضی پارسائیان 🔸از ويژگيهاي ابراهيم، احترام به ديگران، حتي به اسيران جنگي بود. هميشه اين حرف را از ابراهيم ميشنيديم كه: اكثر اين دشمنان ما انسانهاي و ناآگاه هستند. بايد واقعي را از ما ببيند. آن وقت خواهيد ديد كه آنها هم مخالف حزب بعث خواهند شد.لذا در بسياري از عملياتها قبل از شليك به سمت دشمن در فكر به اسارت درآوردن نيروهاي آنها بود. با اسير هم رفتار بسيار صحيحي داشت. 🔸سه عراقي را داخل شهر آوردند. هنوز محلي براي نگهداري آنها نبود. مسئوليت حفاظت آ نها را به ابراهيم سپرديم. هر چيزي كه از طرف تداركات براي ما مي آمد و يا هر چيزي كه ما ميخورديم. ابراهيم همان را بين اسرا توزيع ميكرد. همين باعث ميشد كه همه، حتي اسرا مجذوب رفتار او شوند.كمي هم عربي بلد بود. در اوقات بيكاري مينشست و با اسرا صحبت ميكرد. 🔸دو روز ابراهيم با آنها بود، تا اينكه خودرو حمل اسرا آمد. آنها از ابراهيم سؤال كردند: شما هم با ما مي آيي؟ وقتي جواب منفي شنيدند خيلي ناراحت شدند. آنها با گريه ميكردند و ميگفتند: ما را اينجا نگه دار، هر كاري بخواهي انجام ميدهيم. حتي حاضريم با بعثيها بجنگيم! ٭٭٭ 🔸عمليات بر روي ارتفاعات آغاز شد. ما دو نفر كمي به سمت بالای ارتفاعات رفتيم. از بچه هاي خودي دور شديم. به سنگري رسيديم که تعدادي عراقي در آن بودند. با اسلحه اشاره كردم که به سمت بيرون حركت كنيد. فكر نميكردم اينقدر زياد باشند! ما دو نفر و آنها پانزده نفر بودند. گفتم:حركت كنيد. اما آ نها هيچ حركتي نميكردند! 🔸طوري بين ما قرار گرفتند كه هر لحظه ممكن بود به هر دوي ما حمله كنند. شايد هم فكر نميكردند ما فقط دو نفر باشيم! دوباره داد زدم: حركت كنيد و با دست اشاره كردم ولي همه عراقيها به افسر درجه داري كه پشت سرشان بود نگاه ميكردند! 🔸افسر بعثي ابروهايش را بالا مي انداخت. يعني نرويد! خيلي ترسيدم، تا حالا در چنين موقعيتي قرار نگرفته بودم. دهانم از ترس تلخ شد. يك لحظه با خودم گفتم: همه را ببندم به رگبار، اما كار درستي نبود. هر لحظه ممكن بود اتفاق بدي رخ دهد. از ترس اسلحه را محكم گرفتم. از خدا خواستم كمكم كند. يكدفعه از پشت ابراهيم را ديديم. به سمت ما مي آمد. آرامش عجيبي پيدا كردم. تا رسيد، در حالي كه به اسرا نگاه ميكردم گفتم: آقا ابرام، كمك! پرسيد: چي شده؟! گفتم: مشكل اون افسر عراقيه. نميخواد اينها حركت كنند! بعد با دست، افسر را نشان دادم. لباس و درج هاش با بقيه فرق داشت و كاملاً مشخص بود. 🔸ابراهيم اسلحه اش را روي دوشش انداخت و جلو رفت. با يك دست يقه بعثي و با دست ديگر كمربند او را گرفت و در يك لحظه او را از جا بلند كرد! چند متر جلوتر او را جلوي پرتگاه آورد. تمامي عراقيها از ترس روي زمين نشستند و دستشان را بالا گرفتند. افسر بعثي مرتب به ابراهيم التماس ميكرد و ميگفت: الدخيل الدخيل، ارحم ارحم و همينطور ناله ميكرد. ذوق زده شده بودم، در پوست خودم نميگنجيدم، تمام ترس لحظات پيش من برطرف شده بود. افسر عراقي را به ميان اسرا برگرداند. آن روز خدا ابراهيم را به كمك ما فرستاد. بعد با هم، اسرا و افسر را به پايين ارتفاع انتقال داديم. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 شهید🕊🌹 شادي روح پاکش صلوات 🌹
9.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اگه مجازات باید بشه پس چرا براش مجازات مشخصی، تعیین نکرده؟ مثل دزدی و شراب و ...(که مجازات مشخص دارن)
8.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ می‌گوید تو قیمتی هستی... 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین
🗒 ‌‌‌‌‌‌ ‌‌آسمانی شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌‌«‌‌‌‌ » ✍️خطاب به برادران و خواهران ایرانی... 💟 برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پر افتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد... کما اینکه شما صد‌ها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ "از اصول مراقبت کنید" 🔵 اصول یعنی "ولیّ فقیه" خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ "امام خامنه ای عزیز" را عزیزِ جان خود بدانید. ❇️ حرمت او را "حرمتِ مقدسات" بدانید... برادران و خواهران، پدران و مادران، عزیزان من! جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی می‌کند...🇮🇷 ❇️ بدانید مهم نیست که دشمن چه نگاهی به شما دارد. دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و [دشمنان]چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل کردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند؟ 🚸 مذمت دشمنان و شماتت آن‌ها و فشار آنها، شما را دچار نکند... ✅ بدانید که میدانید مهمترین هنر خمینی عزیز این بود که اوّل اسلام را به پشتوانه «ایران» آورد و سپس ایران را در خدمت قرار داد 🔶 اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام، چون گرگ درنده‌ای این کشور را می‌درید؛ آمریکا، چون سگ هاری همین عمل را می‌کرد ✳️ اما هنر امام این بود که را به پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد 🌐 انقلاب‌هایی در انقلاب ایجاد کرد. به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار، جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نموده اند و بزرگترین قدرت‌های مادی را ذلیل خود نموده اند. 🚸 عزیزانم، در اصول اختلاف نکنید...
6.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴کلیپ 🔻تحلیل جالب: سرانجام شوم مسلمانی که قدر معارف اسلام را نداند .      
🧕 زن از دیدگاه اســـــــــــلام و کلیــــــسا ۱- می‌گوید: زن تنها برای اشباع غریزه جنسی مرد است. ۲- کشیش می‌گوید: زن خطایی طبیعت است که از حیوان منوی در حالت بدی بوجود آمده است ۳- کشیش می‌گوید: زن خرِ سرکش است ۴- می‌گوید: زن حیوان موی دراز و کوتاه فکر است ❌ مثال‌هایی از تحقیر زن در اروپا: 🚫 بعد از شکست آلمان در جنگ جهانی دوم، سربازان به دو ملیون زن آلمانی تجاوز کردند جثه ی اکثر زن‌هایی که از مطالبه‌ی سربازان امتناع می‌ورزیدند در جاده ها پراکنده بودند، و بصورت فجیعی اعدام می‌شدند. 🚫 روس‌ها به بیشتر از یک مليون زن تجاوز کردند. آمریکائیــــها: به ۱۹۰ هزار زن بریتانیائیــها: به ۴۵ هزار زن و فرانسـوی‌ها: به ۵۰ هزار زن تجاوز کردند ... ‼️ و نکته درد آور اینست که مرتکبین این جرایم خود را مدعیان حقوق زن درجهان می‌دانند. 📘 منبع: کتاب زمانی‌که سربازان آمدند نوشتهٔ: مريام غيرهارد؛ مورخ آلمانی. ـــــــــــــــــــــــــــــــــ ☪️ و اما اســـــلام میـــگوید: ۱- وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ سورةالنساء ۱۹ بازنان تان با روش درست معاشرت کنید. ۲- وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ سورةالبقرة ۲۲۸ و زنان از همچون حقی که شوهران به طور شایسته به آنان دارند، برخوردارند. ۳- وَاسْتَوْصُوا بِالنِّسَاءِ خَيْرًا یکدیگر را در باره زنان توصیه ی نیکی کنید. ۴- النِّسَاءُ شَقَائِقُ الرِّجَالِ زنان همانند مردان هستند. ۵- رفِقاً بِالقوارير با شیشه ها یعنی ( زنان) نرمی کنید. ۶- خَيرُكُمْ خَيرُكُمْ لأهْلِه بهترین شما کسی است که به خانواده اش بهترین باشد. 👈 با وجود این همه خوبی ها، کسانی هستند که می‌گویند : اسلام به زن ظلم کرده است، و مرد دیندار زن را محترم نمی‌داند!!! ⁉️ سبحان الله ... {مالَكُم كيف تحكمون}‌ شما را چه شده است چرا اینگونه حکم می کنید؟؟؟؟