☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت چهل و یکم : اسیر
✔️ راوی : مهدی فریدوند ، مرتضی پارسائیان
🔸از ويژگيهاي ابراهيم، احترام به ديگران، حتي به اسيران جنگي بود. هميشه اين حرف را از ابراهيم ميشنيديم كه: اكثر اين دشمنان ما انسانهاي #جاهل و ناآگاه هستند. بايد #اسلام واقعي را از ما ببيند. آن وقت خواهيد ديد كه آنها هم مخالف حزب بعث خواهند شد.لذا در بسياري از عملياتها قبل از شليك به سمت دشمن در فكر به اسارت درآوردن نيروهاي آنها بود. با اسير هم رفتار بسيار صحيحي داشت.
🔸سه #اسير عراقي را داخل شهر آوردند. هنوز محلي براي نگهداري آنها نبود.
مسئوليت حفاظت آ نها را به ابراهيم سپرديم. هر چيزي كه از طرف تداركات براي ما مي آمد و يا هر چيزي كه ما ميخورديم. ابراهيم همان را بين اسرا توزيع ميكرد. همين باعث ميشد كه همه، حتي اسرا مجذوب رفتار او شوند.كمي هم عربي بلد بود. در اوقات بيكاري مينشست و با اسرا صحبت ميكرد.
🔸دو روز ابراهيم با آنها بود، تا اينكه خودرو حمل اسرا آمد. آنها از ابراهيم سؤال كردند: شما هم با ما مي آيي؟ وقتي جواب منفي شنيدند خيلي ناراحت شدند. آنها با گريه #التماس ميكردند و ميگفتند: ما را اينجا نگه دار، هر كاري بخواهي انجام ميدهيم. حتي حاضريم با بعثيها بجنگيم!
٭٭٭
🔸عمليات بر روي ارتفاعات آغاز شد. ما دو نفر كمي به سمت بالای ارتفاعات رفتيم. از بچه هاي خودي دور شديم. به سنگري رسيديم که تعدادي عراقي در آن بودند. با اسلحه اشاره كردم که به سمت بيرون حركت كنيد.
فكر نميكردم اينقدر زياد باشند! ما دو نفر و آنها پانزده نفر بودند.
گفتم:حركت كنيد. اما آ نها هيچ حركتي نميكردند!
🔸طوري بين ما قرار گرفتند كه هر لحظه ممكن بود به هر دوي ما حمله كنند.
شايد هم فكر نميكردند ما فقط دو نفر باشيم!
دوباره داد زدم: حركت كنيد و با دست اشاره كردم ولي همه عراقيها به افسر درجه داري كه پشت سرشان بود نگاه ميكردند!
🔸افسر بعثي ابروهايش را بالا مي انداخت. يعني نرويد! خيلي ترسيدم، تا حالا در چنين موقعيتي قرار نگرفته بودم. دهانم از ترس تلخ شد. يك لحظه با خودم گفتم: همه را ببندم به رگبار، اما كار درستي نبود.
هر لحظه ممكن بود اتفاق بدي رخ دهد. از ترس اسلحه را محكم گرفتم. از خدا خواستم كمكم كند. يكدفعه از پشت #سنگر ابراهيم را ديديم. به سمت ما مي آمد. آرامش عجيبي پيدا كردم. تا رسيد، در حالي كه به اسرا نگاه ميكردم
گفتم: آقا ابرام، كمك! پرسيد: چي شده؟!
گفتم: مشكل اون افسر عراقيه. نميخواد اينها حركت كنند! بعد با دست، افسر را نشان دادم. لباس و درج هاش با بقيه فرق داشت و كاملاً مشخص بود.
🔸ابراهيم اسلحه اش را روي دوشش انداخت و جلو رفت. با يك دست يقه #افسر بعثي و با دست ديگر كمربند او را گرفت و در يك لحظه او را از جا بلند كرد! چند متر جلوتر او را جلوي پرتگاه آورد.
تمامي عراقيها از ترس روي زمين نشستند و دستشان را بالا گرفتند. افسر بعثي مرتب به ابراهيم التماس ميكرد و ميگفت: الدخيل الدخيل، ارحم ارحم و همينطور ناله ميكرد. ذوق زده شده بودم، در پوست خودم نميگنجيدم، تمام ترس لحظات پيش من برطرف شده بود. #ابراهيم افسر عراقي را به ميان اسرا برگرداند. آن روز خدا ابراهيم را به كمك ما فرستاد.
بعد با هم، اسرا و افسر #بعثي را به پايين ارتفاع انتقال داديم.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید#ابراهیم_هادی🕊🌹
شادي روح پاکش صلوات 🌹
هواشناسی🌦اعلام کرد : هـواے #مـهـدے_فـاطـمـه راداشتهباشیدخیلی #تنهاست 😔.........سلامتیش صلوات🍃🌸 خجالت نکش عزیزم کپی کردنش عشق میخواد ««بهترین زیبایی های خلقت»»
♥️زیباترین کلام:بسم الله...
♥️زیباترین تکیه گاه:خدا
♥️زیباترین دین:اسلام
♥️زیباترین خانه:کعبه
♥️زیباترین بانگ:تکبیر
♥️زیباترین آواز:اذان
♥️زیباترین ستون:نماز
♥️زیباترین معجزه:قرآن
♥️زیباترین سوره:حمد
♥️زیباترین قلب:یاسین
♥️زیباترین عروس:الرحمن
♥️زیباترین محافظ:آیةالکرسی
♥️زیباترین عمل:عبادت
♥️زیباترین زیارت:خانه خدا
♥️زیباترین منزل:بهشت
♥️زیباترین مهاجر:هاجر
♥️زیباترین صابر:ایوب(ع)
♥️زیباترین معمار:ابراهیم(ع)
♥️زیباترین قربانی:اسماعیل(ع)
♥️زیباترین مولود:عیسی(ع)
♥️زیباترین جوان:یوسف(ع)
♥️زیباترین انسان:پیامبراسلام
♥️️زیباترین پارسا:علی(ع)
♥️زیباترین مادر:زهرا(س)
♥️زیباترین مظلوم:امام حسن مجتبی(ع)
♥️زیباترین شهید:امام حسین(ع)
♥️زیباترین ساجد:امام سجاد(ع)
♥️زیباترین عالم:امام محمدباقر(ع)
♥️زیباترین استاد:امام صادق(ع)
♥️️زیباترین زندانی:امام کاظم(ع)
♥️زیباترین غریب:امام رضا(ع)
♥️زیباترین فرزند:امام جواد(ع)
♥️زیباترین راهنما:امام هادی(ع)
♥️زیباترین اسیر:امام حسن عسکری(ع)
♥️زیباترین منتقم:امام زمان(عج)
♥️️زیباترین عمو:حضرت عباس(ع)
♥️️زیباترین عمه:حضرت زینب(ع)
♥️زیباترین سرباز:علی اکبر(ع)
♥️️زیباترین غنچه:علی اصغر(ع)
♥️زیباترین شب سال:شب قدر
♥️زیباترین سفر: حج
♥️زیباترین محل تولد:کعبه
♥️زیباترین لباس: احرام
♥️️زیباترین ندا: فطرت
♥️️زیباترین سرانجام: شهادت
♥️️زیباترین جنگ: نفس عماره
♥️زیباترین ناله: نیایش
♥️زیباترین اشک: اشک از توبه
♥️زیباترین حرف: حق
♥️زیباترین حق: گذشت
♥️زیباترین رحمت: باران
♥️️زیباترین سرمایه: زمان
♥️️زیباترین لحظه: پیروزی
♥️️زیباترین کلمه: محبت
♥️زیباترین یادگاری: نیکی
♥️زیباترین عهد: وفا
♥️زیباترین دوست: کتاب
♥️زیباترین کتاب: قرآن
♥️زیباترین روزهفته: جمعه
♥️زیباترین خاک: تربت کربلا
♥️زیباترین روزسال: مبعث
♥️️ زیباترین بیابان: عرفات
♥️️ زیباترین مزار: شش گوشه
♥️زیباترین شعار: صلوات
♥️زیباترین قبرستان: بقیع
♥️زیباترین زمین: کربلا
♥️زیباترین آرزو: فرج مهدی
زیباترین پایان: #الـتـماس دعا🤲😔
🟢🔵🔴
@ s t i c k e r _ m a z h a b isticker_mazhabi(45).mp3
زمان:
حجم:
7.48M
🎧 باز کن در که گدای سحرت برگشته
عبد عصیان زده و در به درت برگشته
🎙 مناجات #حاج_منصور_ارضی
📆 #ماه_مبارک_رمضان
💢 حجم: ۷.۱ مگابایت
⏰ زمان: ۷:۳۷
#التماس دعا
4_5917825838459391368.ogg
زمان:
حجم:
614K
🏴#شهادت_امام_محمد_باقر_علیه_السلام
🏴#نوحه_ترکی
#در_سبک_عجب_محشر_یاراددون...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دوشوبدرو یادیمه کرب و بلانون ماجراسی
یاسیمدا تازه لنسون شاه مظلومان عزاسی
حسینه منده قربان یل علقمده قربان
آتامدا هم آنامدا یانان اخیمده قربان
حسینون غمی دوتوب عالمی
هامی آغلور حسینه
حسینیم وا حسینیم وا حسینیم وا حسینیم
🌲🌲
امام باقرم من کربلانون یادگاری
شریک غم، اسیران بلانون همقطاری
کفن سیز تشنه لب جدیم حسینون اشکباری
شهیدی که گجه گوندوز اونی اوخشار آناسی
🌲🌲
ئوزوم گوردوم حسینی خیمه لردن آیریلاندا
ئوزوم گوردوم عدولر خیمه گاهه آت چاپاندا
دیوردی غملی عمم الله عباسیم هایاندا
حسین لب تشنه دی تکدی نه چوخ واردور یاراسی
🌲🌲
اسیرانیله بیز قولباغلی گلدوخ شام تاره
بو یوللاردا بیزه قمچی ویروبلار بیشماره
گیدوبدور غارته هم زیور و هم گوشواره
فقط قالدی بیزه بو قاره پرچم غم اثاثی
غم و اندوهه سینه لاغلیوردوخ شام غمده
غروب اولجاق حسینه آغلیوردوخ شام غمده
رقییله آتاسین اوخشیوردوخ شام غمده
نه خوش گلدی آپاردی بلبلی غملی آتاسی
✍#شاعر_اکبر_پور_آقا
🎤#مداح_اهلبیت(ع)
🎧#استاد_حاج_پیرزاده
👌#پیشنهاد_دانلود
#التماس دعای فرج
🥀
🌲🍂
🍂🖤🍂
🖤🍂🌲🍂🍃🖤🌲🥀
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه امام باقر علیهالسلام
#روضه شهادت
#گریزبه سالگرد رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
يَا أَبا جَعْفَرٍ، يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْباقِرُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
⬅️شب شهادت امام باقر علیه السلام دلتو راهی کن مدینه، امروز بقیع خلوته، فدای اون آقایی که امشب عزادار نداره، قربون قبر بی شمع و چراغت آقا، خیلی امام باقر غریبه ، خیلی مظلومه...
◀️زائرا وقتی میرن مدینه،،، شب و روز شهادت امام باقر علیهالسلام که میشه مدینه یه زائر نداره،، شب شهادت آقا مدینه خلوته همه میرن مکه،، یه نفر نیست پشت پنجره های بقیع براش گریه کنه..
اما این شبها غربت ائمه مون بیشتر حس میشه...
بیایید امشب غریب نوازی کنیم ،،آقا رو از غریبی در بیاریم.،،
قربون مظلومیتت برم آقا جان ..
قربون غربتت بشم آقا...
⬅️امشب هم ناله شید با امام صادق ع کنار بستر بابا اشک میریزه ، [ان شا الله وعده من و شما کنار قبرستان بقیع]
⏪امشب امام زمان عزاداره... مادرش زهرا عزاداره...
⬅️امام باقر از بچگی مصیبت دیده، تو کربلا همراه بابا بوده، همه مصیبت های کربلا، سختی های اسارت رو دیده..
بدنهای غرق به خون دیده...
40 منزل سر بریده جدش حسینو بالای نیزه دیده..
شام غریبان دیده...
آخ اون شبی که خیمه هارو آتش زدن .
خرابه شام دیده..
اما وقتی امام باقر به شهادت رسید مدینه یک پارچه ضجه و ماتم شد ..
دوستان،، شیعیان حضرت اومدن،، شاگردان امام باقر عقب جنازه وااماما میگفتن،،، امام صادق ع به بدن بابا نمازخوند،،، نازنین بدن امام باقر ع رو بردن داخل بقیع،،، کنار قبر پدرش امام زین العابدین دفن کردند احترام کردند...
⬅️اما درآستانه سالگرد ارتحال بنیانگذارِ انقلاب حضرت امام خمینی (ره) قرار داریم انشاالله روح امام راحل ما شهدا ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد عزیزان یادتان است
.⏪ شب سالگرد رحلت امام عزیزمونه .. همه شنیدید ، وقتی آقامون از دنیا رفتن سه روز این بدنُ نگه داشتن تا مردم از جای جای این کشور جمع بشن ..آخه گفتن بزرگه ،آخه گفتن از ساداته ، بچه حضرت زهراست ..مردم هم احترام گذاشتن ، چه جمعیتی جمع شد ، چقدر آدم اومدن تشییع جنازه ی با احترامی ، با شکوهی برگزارشد. چه خاکسپاری محترمانه ای ..امام امتِ ، بایدم همه احترام بذارن .. بچه حضرت زهراست بایدم همه احترام بذارن
⚫️اما میخوام بگم یا امام عزیز...سه شبانه روز بدنتون منتظر آمدن عاشقان و یارانت بود.
گفتن میخوایم بدن امام رو با عزت تشیع کنیم..حق هم همین بود..
آخه فرزند زهراست رهبر ماست..امام ماست...
☑️اما آی دلای کربلایی میخوام بگم مگه حسین علیه السلام فرزند پیغمبر نبود...بدنی که سه شبانه روز زیر آفتاب گرم کربلا.بود
حسین آرام جانم.حسین روح روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس دعا
احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
1404/3/13