#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#زیارت_اربعین
چنان شاهی که در صبح ظفر، با باده میخوابد
گدا با قاب عکس کربلایت ساده میخوابد
به عزرائیل گفتم کربلا جان میدهم تنها
چنان طفلی که جایش چون شود آماده میخوابد
خوشم با یاد غسلی در فرات، آن روز نزدیک است
مگر این آتشی که در دلم افتاده میخوابد؟
فدای آنکه با پای پیاده اربعین ها را
میاید کربلا، از خستگی در جاده میخوابد
زده قید هتل را در عراقت، زائر بیدل
همانجایی که دل دست دو گنبد داده میخوابد
اذان کربلایت مثل لالائی ست، شیرین است
بلال آرام میگیرد...موذن زاده میخوابد
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#برای_جامانده_ها
حرارتی ست درون دلم ز داغ حسین
فراق، میکشد آخر مرا فراق حسین
حسین در دوجهان بهترین رفیق من است
دلم بگیرد اگر، میروم سراغ حسین
به روی نیزه سرش رفت تا چهل منزل
که روشن است زمین از چهلچراغ حسین
بهای گریه بر او پر زدن به معراج است
به عرش میبرد این اشک را براق حسین
چه میشود دم محشر دوباره گریه کنیم
برای حضرت زهرا به اتفاق حسین
شاعر: #محمود_یوسفی
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
گریه ی بی صدا قبول نشد
هرچه کردم دعا قبول نشد
اهل موکب به فکر پروازند
نوکری های ما قبول نشد
شد پذیرفته کار بی منت
کار با ادعا قبول نشد
بهر وصلش چه نذرها کردم
نذری ام منتها قبول نشد
بنویسید باز هم امسال
عبد سر به هوا قبول نشد
منم آن روسیاه و بی کس که
نزد موسی الرضا قبول نشد
صحن حیدر چقدر زیبا بود
حیف! دیگر گدا قبول نشد
هرچه گفتم وَ لا تؤدّبنی...
حاجتم از قضا قبول نشد
تا سحر ناله کردم از جگرم
کربلا... کربلا... قبول نشد
شعرها یک به یک خریده شدند
شعر این بی بها قبول نشد
حرف زینب که گفت با قاتل
بس کن ای بی حیا... قبول نشد
زیورم را بگیر و سر نبرش...
لااقل از قفا، قبول نشد
با عصا پیری آمد و می زد
گفت ضربات پا قبول نشد
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#زیارت_اربعین #زیارت_کربلا
بارانِ پُر مهرِ حرم را دوسـت دارم
الماسِ چشمان ترم را دوست دارم
وقتی که دفتر نوحه خوانِ ماتم توست
خون گریهی چشم قلم را دوست دارم
کنج رواق عاشقی... در زیر باران
طوفانِ شعر محتشم را دوست دارم
غرقم میانِ موج موجِ روضههایت
طوفانِ اشک و سیلِ غم را دوست دارم
عمری نمک گیرم کنار سفرهی تو
احسانِ این بیت الکرم را دوست دارم
چون از ازل مثلِ تمام خاندانم
این خاندانِ محترم را دوست دارم
هم پایِ جابر... اربعین... پایِ برهنه
تا کربلایت، هر قدم را دوست دارم
جانا اگر مقصد تویی تا پای جانم
این جادهیِ پُر پیچ و خم را دوست دارم
نامت دلیلِ آشکار معجزات است
بر نام تو حتّیٰ قسم را دوست دارم
آقا به گیسویت قسم، از عمقِ جانم
جان دادنِ زیرِ علم را دوست دارم
::
در بیت آخر یک صِله میخواهم ارباب
گرمایِ آغوشِ حــــــــرم را دوست دارم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
در آرزوی #زیارت_اربعین
به دلم داغ حرم را مگذارید فقط
به همین حال مرا وا مگذارید فقط
ببریدم ببریدم شده حتی در خواب
بین این شهر مرا جا مگذارید فقط
همه رفتند و شده قبر من این شهر؛ مرا
در مزارم تک و تنها مگذارید فقط
حرم امروز دهیدم به خدا خسته شدم
با دلم وعدهی فردا مگذارید فقط
بگذارید که سر بر قدمش بگذاریم
روی این خواهش ما پا مگذارید فقط
اربعین پای پیاده نجف و کرببلا
حسرتش را به دل ما مگذارید فقط
تشنهی روضهام و آهِ فرات است بلند
آب را تشنهی دریا مگذارید فقط
::
لای هر برگهی قرآن چقدر برگ گل است
پا براین مصحف زیبا مگذارید فقط
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#حضرت_زینب_س_اربعین
#زیارت_اربعین
من از آن موقع که طفلی بی زبان بودم حسین...
خادم ناقابل این آستان بودم حسین
خرج روضه کردم و زهرا برایم خرج کرد
سود کردم پیش تو، گرچه زیان بودم حسین
راه افتادم برایت، پیشوازم آمدی
هرقدم مدیون لطفی بی کران بودم حسین
من که بودم دیرتر راهی مقتل میشدی
کاش یارت میشدم، کاش آن زمان بودم حسین
عفو کن هروقت راحت آب خوردم در مسیر
عفو کن هروقت زیر سایبان بودم حسین
تاول پایم فدای پای دخترهای تو
بخدا موکب به موکب یادشان بودم حسین
::
خواهری بعد چهل روز آمد و فریاد زد...
بی تو بینِ مجلسِ نامحرمان بودم حسین
✍ #سیدپوریا_هاشمی
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
امسال دوریم از تو... لابد حکمتی دارد
باشد، ولی عاشق دل کمطاقتی دارد
مشتاقی و مهجوری و دلتنگی و دوری
این قسمت ما بود... هر کس قسمتی دارد
جز آه چیزی در بساطم نیست، اما آه...
گویند آهِ دلشکسته قیمتی دارد
نذر زیارت داشتم از جانب «سردار»
اینک ولی او با ضریحت خلوتی دارد
این اربعین دنیا زیارتگاه یار ماست
هر گوشهای یک دلشکسته حاجتی دارد
✍ #محمدمهدی_سیار