eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
8.8هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
23.2هزار ویدیو
1.7هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری 🔻برخی افراد، از این حیث که در معرض دید و نظر باشند، آسیب‌پذیر هستند؛ همان طور که این تعریف (آسیب‌پذیربودن) در همه‌ی اصناف خلقت هست حتّی در نباتات. درختی که میوه‌ی خوبی به نام سیب می‌دهد، در فصل به‌گُل‌نشستن، احتمال آفت‌گرفتن را دارد؛ پس باید به آن سم زد. در حیوانات هم همین ‌طور است؛ مثلا برّه حیوان سالم و نجیبی است و می‌تواند پشم و گوشت آن مفید باشد و خطرش این است که شب تنها در بیابان نباشد؛ چون گرگ هست، بیماری دارد. انسانها هم در محدوده‌ی خودشان، می‌توانند آثار مفید زیادی داشته باشند و از آن طرف، خطراتی هم دامن‌گیر آنها می‌شود. اگر فقط جسم انسان را نگاه کنید، می‌بینید عوارض و ابتلائاتی دارد و ممکن است بیماری‌هایی بگیرد؛ البتّه درمان‌هایی هم دارد. مسائل روحی هم زوایای زیادی دارد. ادامه دارد... ادامه مطلب قبل... 🔻یکی از آفت‌هایی که به زندگی انسان می‌خورد که در قرآن هم آمده، نظرهای تنگ است(ؤک: اصول كافی، ج9، ص289) که منشأ آن هم، دست خود انسان است؛ یعنی خود انسان غالباً کاری می‌کند که مستحقّ این ابتلا می‌شود. مثل قصه‌سرایی کردن حضرت یعقوب به حضرت یوسف علیهما‌السلام گفتند: یا بُنَیّ لا تَقْصُصْ رُؤْیاک عَلى إِخْوَتِک؛( فرزندم! خواب خود را براى برادرانت نقل نكن. سوره یوسف، آیه 5.) وقتی در جمع برادرانت بودی، شروع به قصّه نکن. خداوند به جای «لا تَقْصُصْ” می‌توانست کلمه ای دیگر بیاورد و مثلاً بفرماید: «لاتتذکر برؤیاک” ؛( یعنی خوابت را برای آنها نگو!) ولی به کلمه‌ی «تَقْصُصْ” عنایت دارد؛ یعنی وقتی عنایتی به تو شده است یا در معرض آن قرار گرفته‌ای، آن را برای دیگران نقل نکن و آن ‌را دست‌مایه‌ی قصّه‌سرایی خود قرار نده. اتّفاقی که هنوز نیفتاده است، برای دیگران قصّه نگو. فَیکیدُوا لَک کیداً؛( كه در كار تو نيرنگ خواهند كرد. سوره یوسف، آیه 5.) اگر خواب خود را برای آن‌ها نقل کنی نظرشان میگیرد و تحریک حسد میشود و کار دستت میدهد. خیلی از ابعاد زندگی ما همین است. ادامه مطلب قبل... 🔻رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: اسْتَعِینُوا عَلَى أُمُورِکمْ بِالْکتْمَانِ فَإِنَّ کلَّ ذِی نِعْمَةٍ مَحْسُود؛( بر کارهایتان، از پنهان‌کردن کمک بگیرید؛ چرا که همانا هر صاحب نعمتی مورد حسادت واقع می شود. تحف العقول، ص 48.) حسد، مراتب دارد. ممکن است شخصی خوب است، اهل عبادت است؛ امّا ظرفیّت ندارد. گاهی که سینه اش تنگی میکند، یک چیزی میگوید یا یک خراب‌کاری میکند یا غیبت می‌کند؛ آن‌وقت خودش را ملامت میکند و کم‌حوصلگی خودش را توجیه میکند. گاهی او کم‌حوصله هست و شخصی که نعمتی دارد و آن را بازگو می‌کند، گاهی دیگری با دیدن و شنیدن آن نعمت، اذیّت میشود و تنگی پیش می‌آید. در محدوده‌ی ارتباطات نزدیک، شروعِ صحبت، باعث قصّه‌گویی میشود و به دنبال آن، طرفِ مقابل اذیّت میشود. بعضی از آفت‌هایی که به زندگی مردم وارد می‌شود، از این ناحیه است؛ در حالی که این آفت‌ها شناخته‌شده نیست. ائمّه علیهم‌السلام در ادعیه، اینها را شناسایی کرده‌ و راه درمان برای آن ذکر کرده‌اند. ائمّه علیهم‌السلام مردم را در حصنِ حصین و چارچوبی محفوظ قرار داده اند.
بسم رب العشق - 😍 😍# به سمت مزار شهید هادی راه افتادیم + نرگسم گفتی چیز زیادی از شهید ابراهیم هادی نمیدونی - اوهوم تقریباهیچی نمیدونم + شهید ابراهیم هادی به علمدار کمیل شهرت داره گمنام هستش یه بار یکی از راویان جنگ تعریف میکرد درمورد مرام ورزشکاری شهید هادی صدای بلند گو دو کشتی گیر را برای برگزاری فینال مسابقات کشوری به تشک می خواند. ابراهیم هادی با دوبنده ی ... . محمود.ک با دوبنده ی ... . از سوی تماشاچیا ابراهیم را می دیدم. همه ی حدس ها بر این باور بود که ابراهیم هادی با یک ضربه فنی حریف را شکست خواهد داد. ولی سرانجام ابراهیم شکست خورد. در حین بازی انگار نه انگار، داد و بیداد مربی اش را می شنود. با عصبانیت خودم را به ابراهیم رساندم و هر چه نق نق کردم با آرامی گوش می داد و دست آخر هم گفت: غصه نخور ولباس هایش را پوشید و رفت. با مشت و لگد عقده هایم را بر در و دیوار ورزشگاه خالی کردم، خسته شدم نیم ساعتی نشستم تا آرام شدم و بعد از ورزشگاه زدم بیرون. بیرون ورزشگاه محمود.ک حریف ابراهیم را دید که تعدادی از آشنایان و مادرش نیز دوره اش کرده بودند. حریف ابراهیم بادیدن من صدایم کرد: ببخشید شما رفیق آقا ابراهیم هستید؟ با اعصبانیت گفتم : فرمایش . گفت: آقا عجب رفیق با مرامی دارید، من قبل از مسابقه به آقا ابراهیم عرض کردم من شکی ندارم از شما می خورم ولی واقعا هوای ما را داشته باش . مادر و برادرم اون بالا نشسته اند و ما رو جلوی مادرمون خیلی ضایع نکن. حریف ابراهیم زیر گریه زد و اینجوری ادامه داد: من تازه ازدواج کردم و به جایزه نقدی این مسابقه خیلی نیاز داشتم ... . سرم رو پائین انداختم  و رفتم . یاد تمرین های سختی که ابراهیم در این مدت کشیده بود افتادم و به یاد لبخند اون پیرزن و اون جوون، خلاصه گریه ام گرفت. عجب آدمیه ابراهیم... . این کلمه مرتضی برابر شد با رسیدنمون به یادمان شهید هادی بازهم من گلاب ریختم و مرتضی شروع کرد به زمزمه این شعر تنها کسانی شهید می شوند! که باشند... . باید قتلگاهی رقم زد؛ باید کشت!! را را را را را دراز را را را را را را را... . باید از گذشت! باید کشت را... . شهادت دارد! دردش کشتن هاست... . به یاد کربلا... به یاد قتلگاه و و ... الهی،... باید شویم،تا شویم!! بايد اقتدا كرد به # نویسنده بانو...ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹
••❥⚜︎----------- 🔴آثار شب در ! ✴️ورود نوری در ✍🏻امیر المومنین(ع)فرمود: ✨(هر کس یک تمام به به سر برد ، در حالی که شریف را تلاوت نماید و همه در رکوع و سجود و ذکر خدا باشد، مشعلی از نور در وی بزنند و تیرگی و را از قلب او برطرف سازد، 🖇و او را از ایمن گردانند، و بیزاری و برات آزادی از جهنم را به او عطا کند.)✨ 💫 💕💝💕💝