eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
8.8هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
23.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘ ⭕️ امام زمان (عج): ☘جمعه سال 255 هجری در شهر حضرت مهدی (عج) چشم به جهان گشود. ☘ دختر امام محمد تقی (علیه السلام) نقل می کند که امام حسن عسکری (علیه السلام) مرا خواست و فرمود : عمه امشب است نزد ما افطار کن که خدواند در این شب فرخنده شخصی را متولد می سازد که او در روی زمین می باشد . عرض کردم : مادر این فرزند کیست؟ فرمود : نرجس. گفتم : فدایت شوم اثری از حاملگی در این گرامی ندیدم! 💫فرمود : برای همین می گویم نزد ما باش.وارد خانه شدم سلام کردم بانوی عالی مقام نرجس خاتون آمد کفش از پای من بیرون آورد و گفت: ای بانوی من شب بخیر!گفتم: _من و ما تویی! گفت:نه، من کجاو این مقام بزرگ؟ گفتم : دخترجان امشب خدواند پسری به تو عنایت می فرماید : که سرور دوجهان خواهد بود. تا این کلام ازمن شنید با کمال و نشست. ☘پس از اقامه افطار کردم و خوابیدم، سحرگاه برای انجام برخاستم. بعد از نماز دیدم نرجس خوابیده و از وضع حمل او خبری نیست.پس از تعقیب نماز دوباره خوابیدم که پس از لحظه ای با اضطراب بیدار شدم دیدم نرجس نیز بیدار است ولی هیچگونه علامتی در وی مشهود نیست . 💫حضرت عبدالعظیم حسنى یكى از فراریان است. احمد بن محمد بن خالد برقى مى گوید: عبدالعظیم حسنى، از دستِ حكومت فرار كرد و وارد شد و درمنزل یكى از شیعیان در ساكن شد. در همان سرداب خدا را عبادت مى كرد; روزها روزه بود و شب ها را به و مى گذراند و مخفیانه از آنجا بیرون مى آمد و قبرى را كه امروزه روبه روى قبر خود اوست زیارت مى كرد. تنها محل امن براى او، همان سرداب بود. ☘نزدیک بود که در وعده امام (علیه السلام) تردید کنم که ناگهان امام(علیه السلام)در مکانی که تشریف داشتند با صدای بلند مرا صدا زده فرمودند : عمه : مکن که وقت است! ☘همینکه صدای مبارک امام حسن عسکری (علیه السلام) را شنیدم مشغول خواندن سوره الم سجده و یس شدم.در این موقع نرجس با حال از خواب برخاست . من به وی نزدیک شدم و نام خدا را بر زبان جاری کردم و پرسیدم : آیا درخود چیزی احساس می کنی؟ گفت : آری. ☘گفتم : ناراحت مباش و دل قوی دار،این همان است که به تو دادم.اندکی بعد سلام الله علیه متولد شد آن ماه پاره را دیدم که مواضع هفتگانه سجده را روی زمین گذاشته و ذکر حق می گوید. او را در آغوش گرفتم در حالی که بر خلاف نوزادان دیگر از آلایش ولادت و بود. ✨در این هنگام امام عسکری (علیه السلام) صدا زد : عمه جان ! فرزندم رانزد من بیاور،و او را نزد پدر بزرگوارش بردم،او را به سینه چسبانید و زبان در دهانش گذارد و دست بر چشم و گوش او کشید و فرمود فرزندم با من حرف بزن! آن مولود گفت : شهادت می دهم به پروردگار و حضرت محمد(صلی الله علیه و آله)،سپس بر (علیه السلام) و (علیه السلام) درود فرستاد و چون به نام پدرش رسید گشود و کرد. 💫امام(علیه السلام) فرمود : عمه جان: او را نزد ببر تا به او نیز کند و باز نزد من برگردان. او را نزد مادرش بردم سلام کرد، مادر نیز جواب سلامش را داد، سپس او را پیش امام حسن عسکری (علیه السلام)برگردانیدم.) 👉 🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘
⭕داستانی از حمایت امام زمان عج از نایب عام خود 🔓شخصی روستایی خدمت رسید و سؤال کرد: «زنی حامله فوت کرده و حملش زنده است؛ آیا باید شکم این زن را پاره کرده و طفل را بیرون بیاوریم و یا این که با آن حمل، او را دفن کنیم»؟ شیخ پاسخ داد: «با همان حمل او را دفن کنید»! آن مرد برگشت. در میان راه دید سواری از پشت سر می‏‌تازد و می‏‌آید، چون نزدیک رسید، گفت: «ای مرد، شیخ فرموده است که شکم آن زن را پاره کرده و طفل را بیرون آورده و زن را دفن کنید». آن مرد چنین کرد. پس از چندی که به دیدار مجدد شیخ نائل آمد، ماجرا را برای شیخ نقل کردند. شیخ فرمود: «من کسی را نفرستادم و معلوم است که آن شخص (عج) بوده است. حالا که در شرعیه خطا می‏کنم، همان بهتر که دیگر فتوا ندهم». لذا به خانه رفت و در خانه را بست و بیرون نیامد و پاسخ مراجعین را نمی‏‌داد. تا اینکه از سوی حضرت (عج) توقیعی (نامه‏‌ای) برای شیخ بیرون آمد با این مضمون که: «وظیفه شماست که فتوا بدهید و وظیفه ماست که شما را حمایت کرده و نگذاریم که در خطا بیفتید». پس از این دستور، شیخ فتوا دادن‌های خود را از سر گرفت. منبع: محمد بن سلیمان تنکابنی، قصص العلماء، ص399
13.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به عالمی نفروشم‌ دمی ز‌ حالم‌ را که قیمتی‌ترین‌چیز‌ است به ولادت به استقبال مولود 🌸🍃
13.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به عالمی نفروشم‌ دمی ز‌ حالم‌ را که قیمتی‌ترین‌چیز‌ است به ولادت به استقبال مولود نیمه شعبان