eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
8.8هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
23.2هزار ویدیو
1.7هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
💢اگر علی(ع) پیامبر(ص) بود، پس چرا حضرت محمد(ص) یکبار، بر روی این مطلب را ننوشتند تا بعنوان بماند؟ ✅اعلان رسمی کم تر از نوشته نیست. آن هم اعلانی که در آن(غدیر) بیش از 120000 نفر حضور داشته و آن را مکتوب کنند. در صورت شدن، از بین بردن آن برای کاری نداشت. همانطور که: در ماجرای نیز ابوبکر سند رسمی ای که حضرت زهرا(س) از پیامبر داشتند را پاره کرد و فدک را کرد. حدود یک قرن منع حدیث بود و تمامی احادیث مکتوب سوزانده شد. ✅در هنگامی که قرآن ها برای تهیه بهترین جمع آوری شدند، قرآنی که امیرالمؤمنین(ع) به امر پیامبر جمع آوری کرده بودند را نپذیرفتند. کتاب های تاریخی(سنی و شیعه) امامت حضرت علی(ع) را تأیید کرده اند و این خود یک است. ✅با این حال پیامبر اکرم(ص) در زمان شهادت خود، هنگامی که در بستر بیماری بودند فرمودند: «قلم و کاغذ بیاورید تا چیزی بنویسم تا بعد از من اختلاف نکنید.» اما عمر گفت: «او تب دارد و هزیان می گوید.» و مانع آوردن کاغذ شد. ✅ماجرای غدیر آنقدر واضح بود که نیاز به اثبات آن نیست و در آن زمان مردمان نه به خاطر تردید در این امر، بلکه به خاطر کینه و حسادتی که نسبت به حضرت داشتند و یا ترس از حکومت وقت از زیر آن سر باز زدند. 💢کوتاهی پیامبر!؟ اهل سنت میگویند: پیامبر جانشینی پس از خود را به واگذار کردند! تا چه کسی بر آنها حکومت کند! ✅حال سوال این است: چگونه میشود که این امر مهم را کنند اما جناب قبل از مرگ، عُمَر را منصوب کرد و جناب هم برای پس از خود شورا تعیین نمود! ✅در واقع آن دو نفر که نبودند و علم و آینده نگری پیامبر را نداشتند، بفکر جانشین خود بودند اما برای پس از خود کسی را بعنوان معرفی ننمودند؟!؟!
هدایت شده از منتظران ظهور
💢لباسی برای امیرالمومنین امام على(ع) در بازار، به دکانی که لباس می فروخت رسیدند و به فروشنده گفتند: "دو جامه مى خواهم به پنج درهم." فروشنده به ناگاه از جاى بر خواست و گفت: "فرمانبردارم يا امير المؤمنين!" امیرالمومنین وقتی فهمید فروشنده او را شناخته است، از او چيزى نخريد و به جاى ديگر رفت. امام علی به فروشنده ای دیگر رسيد و گفت: "دو جامه می خواهم به پنج درهم." فروشنده گفت: "دو جامه دارم ، آنكه بهتر از ديگرى است، به قیمت سه می دهم و آن ديگری را به دو درهم." امام على(ع) لباس ها را خریدند و به غلام خود (قنبر) گفتند: "لباسی که به درهم می ارزد برای تو باشد." قنبر گفت: "شما به منبر می روید و برای مردم سخن می گویید و که گران تر است ، براى شما مناسبتر است" امام على(ع) گفتند: "نه ! تو و شور جوانى داری. من از پروردگارم شرم دارم كه خودم را بر تو برترى دهم. زیرا از حضرت محمد(ص) و سلم شنيده ام: "برای خود ، همان لباسی را تهیه کنید كه خود می پوشيد و همان خوراکی را به آنها بدهید كه خود می خوريد." 📚الغارات–ابراهيم بن محمدثقفى صفحه 46 💢به کودکان وعده دروغ ندهید برخی از والدین در مقابل شیطنت کودکان خود، به آنها وعده میدهند اما عمل نمیکنند رسول خدا (ص): كودكان خود را دوست بداريد و با آنان مهربان باشيد، وقتي به آن‌ها وعده‌اي مي‌دهيد حتماً كنيد زيرا كودكان، شما را رازق خود مي‌پندارند. 📚وسائل الشيعه، ج 5، ص 126 💢وهابیت: شیعیان چون یاعلی و یا حسین میگویند مُشرک هستند می گویند کمک خواستن از غیر شرک است پاسخهای متعددی به این مساله داده ایم، اما امروز، سندی از خلیفه دوم این سوال را ایجاد کرد که آیا او هم بود؟ ✅ پسر عضلات پایش منقبض شده بود و نمی‌توانست حرکت کند. به او گفتند محبوب‌ترین انسان‌ها کن، سپس گفت: « یا محمد فبسطها» گفت: یا محمد و عضلاتش باز شد. الطبقات الکبری،ج 4، ص 154، باب و من بنی عدی بن کعب ابن تیمیه معروف (وهابیت)درباره این می‌گوید: گویا این شخص را در زنجیر بسته بودند و همین که «یا محمد» گفت، باز شد. 📚الکلم الطیب، ج 1، ص 173، ح 236
📕 🕌سوم محرم : ۱. «عمر بن سعد» یک روز پس از ورود امام علیه السلام یعنی سوم محرم با 4 هزار سپاهی از اهل کوفه وارد کربلا شد. ٢. امام حسین علیه السلام قسمتی از که قبر مطهرش در آن واقع می شد را از اهالی نینوا و به شصت هزار درهم خریداری کرد و با آنها شرط کرد که مردم را برای زیارت راهنمایی نموده و او را تا سه روز میهمان کنند. ٣. در این روز «عمر بن سعد» مردی بنام «کثیر بن عبداللّه » ـ که مرد گستاخی بود ـ را نزد امام علیه السلام فرستاد تا پیغام او را به حضرت برساند. کثیر بن عبداللّه به عمر بن سعد گفت: اگر بخواهی در همین ملاقات حسین را به برسانم؛ ولی عمر نپذیرفت و گفت: فعلاً چنین قصدی نداریم. هنگامی که وی نزدیک خیام رسید، «ابو ثمامه صیداوی» (همان مردی که ظهر عاشورا نماز را به یاد آورد و حضرت او را دعا کرد) نزد امام حسین علیه السلام بود. همین که او را دید رو به امام عرض کرد: این شخص که می آید، بدترین مردم روی زمین است. پس سراسیمه جلو آمد و گفت: شمشیرت را بگذار و نزد امام حسین علیه السلام برو. گفت: هرگز چنین نمی کنم. ابوثمامه گفت: پس دست من روی شمشیرت باشد تا پیامت را ابلاغ کنی. گفت: هرگز! ابوثمامه گفت: پیغامت را به من بسپار تا برای امام ببرم، تو مرد زشت کاری هستی و من نمی گذارم بر امام وارد شوی. او قبول نکرد، برگشت و ماجرا را برای ابن سعد بازگو کرد. سرانجام بن سعد با فرستادن پیکی دیگر از امام پرسید: برای چه به اینجا آمده ای؟ حضرت در جواب فرمود: «مردم کوفه مرا دعوت کرده اند و پیمان بسته اند، به سوی کوفه می روم و اگر خوش ندارید بازمی گردم... .»
🌷 اگر می خواهید تاثیر گذار باشید، اگر می خواهید به و خدمت و جایگاهتون نکرده باشید ، ما راهی به جز اینکه یک زنده در این عصر باشیم نداریم . 🌷 💕💕💕
🌷 (علیه السلام): هر روز صفحه ای از شماست، پس آن را با بهترین خود جاویدان کنید. 📚غرر الحکم، ص۱۱۵