#اخلاق_مومنانه
💢وقتی که در جنگ احد، دندان حضرت محمد (ص) شکست و صورتش مجروح شد، اصحاب ایشان، #ناراحت شدند و عرض کردند:
یا رسول الله!دشمن را #نفرین کنید.
پیامبر فرمودند:
خدايا قوم مرا #هدايت كن زيرا نا آگاه هستند.
یکی از #اصحاب برآشفته شد و به پيامبر گفت :
اى رسول خدا ! حضرت نوح علیه السلام بر قوم خود #نفرين كرد و گفت:
"پروردگارا در روى زمين احدى از كافران را زنده مگذار"
حالا كه صورتت مجروح و دندانهايت شكسته شده به جاى #نفرين، براى دشمن دعا مى كنید؟
حضرت محمد فرمودند:
من برای #نفرین کردن مبعوث نشده ام بلکه #مبعوث شده ام برای دعوت مردم به سوی حق، و #رحمت برای آنها .
📚بحارالانوار ، ج ۱۸ ، ص ۲۴۵
#خدمات_متقابل_اسلام_ایران
💢فرزندان کوروش اکنون در کدام #سرزمین زندگی میکنند؟!
#حقیقت این است که ادعای جدا بودن خونها و نژادها خرافهای بیش نیست. نژاد سامی و آریایی و غیره به صورت جدا و #مستقل از یکدیگر فقط در گذشته بوده است، اما حالا آنقدر اختلاط و امتزاج و نقل و انتقال صورت گرفته است که اثری از نژادهای #مستقل باقی نمانده است.
بسیاری از مردم امروز ایران که ایرانی و #فارسی زباناند و داعیه ایرانیگری دارند، یا عرباند یا ترک یا مغول، همچنانکه بسیاری از اعراب که با حماسه زیادی دم از عربیت میزنند از نژاد ایرانی یا ترک یا مغول میباشند. #شما اگر همین حالا سفری به مکه و مدینه بروید، اکثر مردم ساکن آنجا را میبینید که در اصل اهل هند یا ایران یا #بلخ یا بخارا یا جای دیگری هستند.
#شاید بسیاری از کسانی که نژادشان از کوروش و داریوش است، الان در کشورهای #عربی تعصب شدید عربیت دارند و بالعکس شاید بسیاری از اولاد ابوسفیانها امروز #سنگ تعصب ایرانیت به سینه میزنند.
📚 استاد مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص56
#پاسخ_شبهات_مخالفان_دین
پاسخ:
✅در برخي از كتب تاريخ و حديث گزارشي نادرست و افسانه وار درباره چگونگي بعثت پيامبر اكرم(ص) نقل شده است كه به هيچ وجه با معيار هاي حديث و تاريخ، قابل پذيرش نيست چرا كه اولا روايت كننده اين گزارش #عايشه است و او در سال چهارم يا پنجم بعثت متولد شده است پس او در زمان حادثه نبوده تا شاهد عيني باشد.
#ثانيا بر اساس اين روايت فرشته وحي چندين بار به حضرت محمد(ص) #تكليف خواندن كرده و او اظهار ناتواني نموده است! در حالي كه اگر مقصود اين بوده كه #حضرت كلام خدا را از روي لوحي و نوشته اي بخواند چنين چيزي معقول نيست زيرا خدا و فرشته او مي دانستند پيامبر اكرم(ص) درس #ناخوانده است و #قدرت خواندن ندارد
لذا #منظور از اقراء در آيات قرآن ، اطاعت از فرمان جبرئيل به خواندن و تكرار بعد از اوست نه #خواندن از روی متن؛ و پيامبر اكرم(ص) نفرموده من خواندن نمي دانم تا دلالت بر مكتوبي از پيش #عطا نشده به او داشته باشد.
استاد مرحوم علي دواني در #كتاب تاريخ اسلام بر اين گفته صحه مي گذارد و مي نويسد: «ما پس از #تحقيقات زياد به اين نتيجه رسيده ايم كه جبرئيل از پيغمبر(ص)خواست آيه «بسم الله الرحمن الرحيم» را كه در آغاز سوره بود به زبان آورد. اقرا بسم ربك نيز به همين معنا است. باء «بسم» هم به گفته بعضي از #مفسرين باء زينت است در حقيقت جبرئيل پس از قرائت بسم الله الرحمن الرحيم از آن حضرت خواست كه نام خدا يعني بسم الله الرحمن الرحيم را #قرائت كند و آن را به زبان آورد.
ولي چون پيغمبر(ص)در #آغاز كار و اولين برخورد با پيك وحي نمي دانست نحوه قرائت نام خدا كه #جبرئيل از وي مي خواست چگونه است پرسيد: ما اقرا؟ يعني چه بخوانم و نام خدا كه بايد قرائت كنم چيست و تركيب آن چگونه است؟ جبرئيل بار ديگر #تكرار كرد و گفت بسم الله الرحمن الرحيم اقراء بسم ربك الذي خلق يعني نام خدايت را قرائت كن و بگو بسم الله الرحمن الرحيم
📚 پيشوايي، مهدي، تاريخ اسلام، ص132.
📚عاملي، سید جعفر مرتضي ، سيره صحيح پيامبر اعظم، ج1، ص283.
📚دواني، علي، تاريخ اسلام، ص۱۰۸
#فلسفه_مباهله_در_اسلام
🤔#پرسش
❔آیا راست است که در اسلام حکمی به نام مباهله و نفرین کردن دشمنان دینی داریم ❗️کانال های ضد دین می گویند اسلام به جای آنکه مخالفان خودش را با عقل و منطق مجاب کند آنان را دعوت به #نفرین و مباهله می کنند آیا این عقلانیست ❕❕
💠#پاسخ💠
👌«مُباهَله» در اصل از مادّه «بَهْل» (بر وزن اهل) به معناى رها كردن و قيد و بند را از چيزى برداشتن است، و به همين جهت هنگامى كه حيوانى را به حال خود واگذارند، و پستان آن را در كيسه قرار ندهند، تا نوزادش بتواند به آزادى شير بنوشد، به آن «باهِل» مى گويند، و «ابْتِهال» در دعا به معناى تضرع و واگذارى كار به خدا است. و اگر آن را گاهى به معناى #هلاكت و لعن و دورى از خدا گرفته اند نيز به خاطر اين است كه رها كردن و واگذار كردن بنده به حال خود اين نتائج را به دنبال مى آورد، اين بود معناى «مباهله» از نظر ريشه لغت.
💠و از نظر مفهوم متداول ، به معناى نفرين كردن دو نفر به يكديگر است، بدين ترتيب، افرادى كه با هم گفتگو درباره يك مسأله مهم مذهبى دارند در يك جا جمع شوند و به درگاه خدا #تضرع كنند و از او بخواهند كه دروغگو را رسوا سازد و مجازات كند.
📚لغات در تفسیر نمونه ص 497
❕مباهله به عنوان آخرین حربه برای غلبه بر خصم بعد از اثر نکردن منطق و استدلال است ، که به عنوان #سندی الهی بر حقانیت طریق و مسلکی اعتقادی ایراد می شود . بر خلاف آنچه در پرسش آمد ، مباهله بر خلاف عقل و منطق نیست بلکه کاملا موافق و مطابق عقل و منطق است ، زیرا دو طرف حق و باطل پس از آن که از طریق مذاکرات #علمی به نتیجه ای نرسیدند و طرف باطل با لجاجت از پذیرفتن حق امتناع کرد ، اقدام به مباهله می کنند و طرف حق با اقدام به مباهله این نکته را بیان می کند که آیین من مطابق با واقعیت و حقیقت است که می توانم بر این سخن معجزه ای #الهی هم ارائه کنم تا شکی در آن باقی نماند ، مباهله همان نقش معجزه را برای اثبات حقانیت دعوت حق #ایفا می کند .
👌بنابراین مباهله در برابر مخالفان يك حكم عمومی است که افراد با ايمان كه از تقوا و خدا پرستى كامل برخوردارند به هنگامى كه #استدلالات آنها در برابر دشمنان بر اثر لجاجت به جايى نرسد از آنها دعوت به مباهله می كنند.
❕از امام #صادق علیه السلام نقل شده كه فرمود ؛
« اگر سخنان حق شما را مخالفان نپذيرفتند آنها را به مباهله دعوت كنيد ،
راوى مى گويد سؤال كردم چگونه مباهله كنم؟ فرمود ؛ خود را سه روز اصلاح اخلاقى كن و گمان مى كنم كه فرمود روزه بگير و غسل كن، و با كسى كه مى خواهى مباهله كنى به صحرا برو، سپس انگشتان دست راستت را در انگشتان راست او بيفكن و از خودت آغاز كن و بگو خداوندا! تو پروردگار آسمانهاى هفتگانه و زمينهاى هفتگانه اى و آگاه از اسرار نهان هستى، و رحمان و رحيمى، اگر مخالف من حقى را انكار كرده و ادعاى #باطلى دارد بلائى از آسمان بر او بفرست، و او را به عذاب دردناكى مبتلا ساز ، و بعد بار ديگر اين دعا را تكرار كن و بگو: اگر اين شخص حق را انكار كرده و ادعاى باطلى مى كند بلائى از آسمان بر او بفرست و او را به عذابى مبتلا كن ، سپس فرمود ، چيزى نخواهد گذشت كه نتيجه اين دعا آشكار خواهد شد، به خدا سوگند كه هرگز #نيافتم كسى را كه حاضر باشد اين چنين با من مباهله كند »
📚الکافی ج 2 ص 513_ وسائل الشیعه ج 7 ص 134
📚 نفرین مادرِ عابد بنی اسرائیل
#امام_باقر علیه السلام فرمودند :
« كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ عَابِدٌ يُقَالُ لَهُ جُرَيْحٌ وَ كَانَ يَتَعَبَّدُ فِي صَوْمَعَةٍ ...
در میان #بنی_اسرائیل ، عابدی به نام #جریح زندگی می کرد که همواره در صومعه به #عبادت می پرداخت . »
روزی مادرش نزد وی آمد و او را صدا زد ، اما جریح چون مشغول نماز بود ، پاسخ مادرش را نداد .
#مادر به خانه اش بازگشت و بار دیگر ، پس از ساعتی به صومعه آمد و او را صدا زد ؛ اما باز جریح به مادر اعتنا نکرد .
وقتی برای بار سوم مادر آمد و از او جوابی نشنید ، _ با ناراحتی _ برگشت و می گفت :
ای خدای بنی اسرائیل ! او را خوار و ذلیل کن .
فردای همان روز ، زن بدکارهای که حامله بود ، نزد جریح آمد و همان جا در کنار دیوار صومعه بچه ای به دنیا آورد و نزد جریح گذاشت و ادعا کرد که آن بچه ، فرزند این عابد است .
این موضوع همه جا پخش شد و سر زبانها افتاد ، به طوری که مردم به یکدیگر می گفتند:
کسی که مردم را از #زنا نهی می کرد و سرزنش می نمود ، اکنون خودش به آن مبتلا شده است.
ماجرا را برای حاکم وقت تعریف کردند و او فرمان #اعدام جریح عابد را صادر کرد .
در این هنگام مادرش آمد . وقتی فرزندش را آنگونه در حالت رسوایی دید ، از شدت ناراحتی به صورت خود سیلی می زد .
جریح رو به مادر کرد و گفت : مادرم ! ساکت باش! #نفرین تو مرا به اینجا رسانده است ، وگرنه من بیگناه هستم .
وقتی مردم این سخن جریح را شنیدند به او گفتند : ما از تو نمیپذیریم مگر اینکه ثابت کنی.
عابد گفت : طفلی را که به من نسبت می دهند ، پیش من بیاورید.
طفل را آوردند . جریح از طفل چند روزه سؤال کرد پدرت کیست؟
_ در حالی که همه متعجب بودند _ طفل گفت: پدرم، فلان چوپان از فلان خاندان است.
به این ترتیب _ پس از رضایت مادر ، خداوند آبروی از دست رفتۀ عابد را باز گرداند _ و #تهمتی که مردم به او می زدند ، برطرف شد.
بعد از این ماجرا ، جریح قسم خورد که هیچگاه از مادر خود جدا نشود و همواره در خدمت او باشد .
🗂منبع :
بحارالأنوار ، ج 71 ، ص 75