─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#اربعین
#نوحه_زمزمه
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#سبک:یه قلب مبتلا تو این سینه است،،،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چهل روزه دلــــم پریشـــــونه
ببین که خــواهر تو دلخـــــونه
چهل روزه که روضه می خونه
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
چهل روزه تو رو ندیـــدم من
صــدای ناله ها شنـــــیدم من
دوباره کــــربلا رسیـــدم من
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
چهل روزه ، ما شـــدیم آواره
قافــــله مون بــدون سالاره
منتظر مـــــیر و عـلمــــداره
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دوباره زنـده شــد غم گودال
دوباره زیـنبــت میره از حال
به یـاد پیکـــرت که شــد پامال
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
نبـــودی و دل نگــــران بودم
همسفر شـــمر و ســــنان بودم
مرثیـه خــــــون کاروان بودم
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
نبـــودی و بُردنمـــــون بازار
شـــدم ز شام و مـردمش بیزار
امان ز شـــام و طــــعنـه اغیار
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
پاشــو که یاورت رســید از راه
خمیده خواهرت ،رسیــد از راه
بدون دختــرت ، رســید از راه
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
مصــیبت رقـــیه پیـــــرم کرد
غصـــــه دختـرت اســــیرم کرد
خــرابه از زندگی ســــیرم کرد
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#محرم
#نوحه_زمزمه
#هفتمین_روز_شهادت_امام_حسین_ع
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
هفت روزه که حسینِ من/ به زور ازَت جدا شدم
هفت روزه که همسفرِ /سرِ رو نیزه ها شدم
این همه سال نبوده که /چن روز ازَت جدا باشم
نبوده تو این همه سال / بینِ نامحرما باشم
ببین که زینبت کجا / کوچه و بازار کجا؟
اهل حرم کجا و این / مجلس اغیار کجا؟
اگر که طاقت بیارم /توو راه کوفه تا به شام
زنده بمونم و یه سر / به سمت کربلا میام
داغ دلم تازه میشه/ با دیدن سرت داداش
باور نمی کنم چطور/ نمرده خواهرت داداش
این هفت روز برای من/ مثالِ هفت سال گذشت
از خاطرم هزار بار/ روضه گودال گذشت
به یاد خنجری که شد/ شرمنده از گلوی تو
کُند شد و نمی بُرید / گلو ز ِ روبروی تو
یادم نمیره که تو رو / چطور اَزَم گرفتنت
چطور جلو چشم همه /سرت جدا شد از تنت
یادم نمیره بعدِ تو / آتیش زدن به خیمه ها
چه وحشتی افتاده بود / بین تموم بچه ها
بین همین آتیش و دود / سَرا به نیزه ها شدن
این بچه ها قربونیِ / سیلیِ بی هوا شدن
با این همه جسارتا / ولی بدون ، برادرم
حتی یه لحظه هم حسین!/ نرفته معجر از سرم
زینب تو نذاشته تا /دستی به معجر برسه
جسارتی به چادرِ / خاکیِ مادر برسه
اگر که خواهر تو رفت / به مجلس اِبن زیاد
با خطبه های خواهرت /هیبتشون رفت به باد
اگرچه داغ دیده ام / نشد سرم ، یه لحظه خَم
با عزت و صلابتم / شکسته شد کاخ ستم
اگر چه دیدم سرِ تو /میوون تشت خون،ولی
زنده شد از خطبه ی من/ کلام و گفتار علی
خطبه زین العابدین /آتیش به قلبشون کشید
اشک ندامت می بارید /از چشم این قوم پلید
دیگه جایی نمونده بود / برا پشیمونی هاشون
به نیزه رفته بود حالا / سَرای قربونی هاشون
سرت به نیزه شد ولی / مقام و عزت آفرید
برای دشمنان دین / خواری و ذلّت آفرید
شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا)