eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
8.8هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
23.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️نوحه ورود کاروان اسرا به شام 👇 سخت تر از کرب و بلا شام بود دیدن آن مردم بد نام بود کاش منم تشنه فدا می شدم کشته به صحرای بلا می شدم تا که چنین صحنه نبینم به شام همرهِ سرهای جدا می شدم نام علی دارم و احساس او مرد جهادم به خدا چون عمو کرب و بلا فرصت جنگم نبود تا بکُشم خیل سپاه عدو سخت تر از کرب و بلا... شام بلا بر منِ خونین جگر سخت تر از کرب و بلا شد دگر ذُریّة فاطمه در بارِ عام دور و برم این همه ظالم نگر قافله ای را که سراسر عزا دیده به صحرای غم کربلا در غُل و زنجیر و رَسَن بَرده ها کوچه به هر کوچة شام بلا سخت تر از کرب و بلا... دست مرا بسته به دوشم زدند از سرِ بام بر سر و گوشم زدند بدتر از آن پیش دو چشم تَرم به خواهرانِ تیره پوشم زدند جان به لبم شد سرِ بازار شام کز هوس مردکِ زادالحرام مُهر کنیزی به یتیمان زدند وای چه ها شد دلِ بنت الامام سخت تر از کرب و بلا... در گذر از کوی یهودی نشین تودة خاکسترِ بس آتشین پیرزنی ریخت به روی سرم سوخت سراپای مرا آن لعین خارجی ام خواندن و اشکم چکید زآنچه به اولاد محمّد رسید بار خدایا بِنِگر حال ما دین شده بازیچة دست یزید سخت تر از کرب و بلا... کرب و بلا ، کوفه و دیگر بِلاد ظلم و ستم ها شده بر ما زیاد کاخ یزید رفتن و چوبِ جفا بر لب و دندان پدر مانده یاد در دل این واقعه مانند شیر صرف نظر از غمِ مردی اسیر خطبة غرّای من و عمّه ام کاخ ستمگر بکشانید به زیر سخت تر از کرب و بلا... گرچه بلا پشت بلا دیده ام لحظه به هر لحظه جفا دیده ام سجده کنم بر درِ درگاه حق این همه را لطف خدا دیده ام گرچه علی بن حسین شد اسیر در سفر کوفه به شامات پیر سروری این نکته بگو با همه بچة شیر است فقط مثل شیر سخت تر از کرب و بلا...
▪️نوحه ورود کاروان اسرا به شام 👇 سخت تر از کرب و بلا شام بود دیدن آن مردم بد نام بود کاش منم تشنه فدا می شدم کشته به صحرای بلا می شدم تا که چنین صحنه نبینم به شام همرهِ سرهای جدا می شدم نام علی دارم و احساس او مرد جهادم به خدا چون عمو کرب و بلا فرصت جنگم نبود تا بکُشم خیل سپاه عدو سخت تر از کرب و بلا... شام بلا بر منِ خونین جگر سخت تر از کرب و بلا شد دگر ذُریّة فاطمه در بارِ عام دور و برم این همه ظالم نگر قافله ای را که سراسر عزا دیده به صحرای غم کربلا در غُل و زنجیر و رَسَن بَرده ها کوچه به هر کوچة شام بلا سخت تر از کرب و بلا... دست مرا بسته به دوشم زدند از سرِ بام بر سر و گوشم زدند بدتر از آن پیش دو چشم تَرم به خواهرانِ تیره پوشم زدند جان به لبم شد سرِ بازار شام کز هوس مردکِ زادالحرام مُهر کنیزی به یتیمان زدند وای چه ها شد دلِ بنت الامام سخت تر از کرب و بلا... در گذر از کوی یهودی نشین تودة خاکسترِ بس آتشین پیرزنی ریخت به روی سرم سوخت سراپای مرا آن لعین خارجی ام خواندن و اشکم چکید زآنچه به اولاد محمّد رسید بار خدایا بِنِگر حال ما دین شده بازیچة دست یزید سخت تر از کرب و بلا... کرب و بلا ، کوفه و دیگر بِلاد ظلم و ستم ها شده بر ما زیاد کاخ یزید رفتن و چوبِ جفا بر لب و دندان پدر مانده یاد در دل این واقعه مانند شیر صرف نظر از غمِ مردی اسیر خطبة غرّای من و عمّه ام کاخ ستمگر بکشانید به زیر سخت تر از کرب و بلا... گرچه بلا پشت بلا دیده ام لحظه به هر لحظه جفا دیده ام سجده کنم بر درِ درگاه حق این همه را لطف خدا دیده ام گرچه علی بن حسین شد اسیر در سفر کوفه به شامات پیر سروری این نکته بگو با همه بچة شیر است فقط مثل شیر سخت تر از کرب و بلا... ✍محمد رضا سروری
@nohe_sonati20230730_103800-AudioConverter.mp3
زمان: حجم: 688.9K
▪️نوحه ورود کاروان اسرا به شام ای خدا زینب و مجلس نامحرمان تشت زر پیش رو راس حسین در میان ناله ی کودکان ضربه ی خیزران وا حسینا وا حسینا... تهمت خارجی به آل حیدر زدند بر لبان حسین به پیش خواهر زدند وای از این دست غم جور و ظلم و ستم وا حسینا وا حسینا... قاری عشق من دگر تو قرآن مخوان هر چه خوانی عدو زند به روی دهان خون روی لبت قاتل زینبت وا حسینا واحسینا... بار دیگر اخا آیه ی قرآن بخوان تا که از ما رود دیده ی نامحرمان خوانده خصم ای عزیز دخترت را کنیز وا حسینا وا حسینا... ✍محمد مبشری
@nohe_sonati20230807_101011-AudioConverter.mp3
زمان: حجم: 1.09M
▪️نوحه مصائب شهر شام مردمِ شام این امام عالمین است نور سرمد سبط احمد این حسین است وامصیبت ‌وامصیبت وامصیبت... این سَرِ بر روی نیزه شاه دین است نور چشمانِ امیرُالمؤمنین است وامصیبت‌ وامصیبت وامصیبت... لُطفتان بود شامِلَش ای قوم کافر سنگ کینه شد پذیرایی از این سر وامصیبت ‌وامصیبت وامصیبت... نانَجیبانِ همه عالَم شمایید خنده کم بر گریه عترت نمایید وامصیبت ‌وامصیبت وامصیبت... زین مصائب شد روان اشک از دو دیده رقص و آواز پای سرهای بریده وامصیبت ‌وامصیبت وامصیبت... دستِ ما را ای حرامی ها نَبَندید مادرش اینجا بُوَد کمتر بخندید وامصیبت ‌وامصیبت وامصیبت... ✍امیر عباسی